فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
101 - 124
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری از پایین به بالا به عنوان رویکردی نوین در شهرسازی، به مشارکت مستقیم شهروندان در تصمیم گیری ها و تعریف پروژه های محلی می پردازد. پروژه "محله ما" در مشهد به عنوان نمونه ای اجراشده از این رویکرد، باهدف افزایش تعامل شهروندان و بهبود عملکرد مدیریت شهری از طریق نظرسنجی ها و جلسات استماع عمومی اجرا شد. این مقاله به بررسی چالش ها و فرصت های اجرای این پروژه در یک محیط اجتماعی - سیاسی متمرکز می پردازد. موانعی از جمله مقاومت اولیه مدیران شهرداری، نگرانی های اجرایی درباره عملی بودن پروژه های پیشنهادی مردم، و تنوع نیازهای جمعیت های مختلف در طول این پروژه مشاهده شد. بااین حال، به کمک حمایت مداوم مدیران فرهنگی و شورای شهر و استفاده از استراتژی های ارتباطی کارآمد، پروژه توانست تا حدودی به موفقیت دست یابد. از سوی دیگر، فرصت هایی همچون افزایش اعتماد عمومی، بهبود همکاری میان شهروندان و مسئولین محلی و بهبود زیست پذیری محلات از نتایج قابل توجه این رویکرد مشارکتی بود. این پژوهش با تحلیل داده های کیفی جمع آوری شده از مصاحبه ها و پرسش نامه های شهروندان، کارشناسان و گروه های تسهیلگر، به ارائه درس هایی برای سایر شهرها و مناطقی که قصد اجرای مدل های مشابه را دارند، می پردازد. یافته ها نشان می دهد که با ایجاد ساختارهای مشارکتی مناسب، حتی در محیط های متمرکز، می توان به بهبود برنامه ریزی شهری و توسعه پایدار دست یافت.
بررسی تیپولوژی انواع پنجره ها و شیشه های هوشمند برای مصرف بهینه انرژی یک ساختمان اداری در اقلیم سرد
حوزههای تخصصی:
مصرف انرژی در دهه های گذشته به سرعت افزایش یافته است، پس از بحران انرژی در دهه 70 و افزایش قیمت نفت خام و انرژی توجه به صرفه جویی در مصرف انرژی توسعه یافته است. تمامی ساختمان ها ازجمله ساختمان های اداری باعث مصرف انرژی بسیاری در کل جهان هستند و عملکرد انرژی ساختمان یکی از معیارهای اساسی است که باید در تصمیم گیری های اولیه لحاظ شود. انتقال گرما و هدر رفت انرژی از طریق بازشوها و پنجره ها در تمامی اقلیم ها ازجمله اقلیم سرد که جزو ضعیف ترین نقاط در ساختمان از لحاظ از دست رفتن انرژی در پوشش حرارتی ساختمان محسوب می شود. ازآنجایی که طراحی متناسب بازشوها از نظر نوع آن ها راهکاری متناسب جهت حفظ انرژی داخل ساختمان است در این تحقیق (این مقاله یک مقاله گزارشی کوتاه است)، برخی از پیکربندی های پنجره ها معرفی شده اند تا اتلاف انرژی کمتری در ساختمان ها داشته باشیم. شناخت انواع بازشوها از نظر هندسه بازشوها، تعداد جداره های شیشه مثل پنجره های تک جداره-دو جداره-سه جداره، جنس شیشه ها مثل شیشه های بازتابی - شیشه های کنترل کننده انرژی و انواع شیشه های هوشمند، پروفیل های مختلف بازشو و گازهای میانی استفاده شده پنجره ها برای بهینه سازی بازشوها از نظر تعداد جداره ها در جبهه های مختلف ساختمان در یک ساختمان اداری در اقلیم سرد در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در انتهای این تحقیق بهترین نوع پنجره برای یک اقلیم سرد و با توجه به مهم بودن انرژی تابشی خورشید در این اقلیم معرفی شده است.
تحلیل فرهنگ مصرفی و جذابیت های مدرن: عوامل مؤثر بر پرسه زنی زنان در محیط های تجاری
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
95 - 107
حوزههای تخصصی:
رفتار پرسه زنی زنان در محیط های تجاری، به عنوان یک پدیده اجتماعی-فرهنگی، تحت تأثیر عوامل متعددی ازجمله فرهنگ مصرفی، جذابیت های مدرن، امنیت روانی و تعاملات اجتماعی قرار دارد. فضاهای تجاری مدرن، به دلیل طراحی های معمارانه خلاقانه و محیط های امن، بستری برای تعاملات اجتماعی و بازتعریف هویت اجتماعی زنان فراهم می کنند. بااین حال، نقش عوامل ساختاری و روانی در این رفتار کمتر مورد تحلیل جامع قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تحلیل تأثیر فرهنگ مصرفی و جذابیت های مدرن بر رفتار پرسه زنی زنان در محیط های تجاری انجام شده است. به منظور دستیابی به این هدف، سؤالاتی نظیر «کدام عوامل بیشترین تأثیر را بر رفتار پرسه زنی زنان دارند؟» و «نقش امنیت روانی و عدالت جنسیتی در تقویت تجربه زنان در این فضاها چیست؟» مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه، از روش تحقیق ترکیبی تودرتو استفاده شد. ابتدا مرور نظام مند منابع دست اول برای شناسایی متغیرها انجام شد. سپس، تکنیک دلفی به کار گرفته شد تا مؤلفه های کلیدی مرتبط با فرهنگ مصرفی و جذابیت های مدرن استخراج و تدقیق شوند. در نهایت، داده های کمی از طریق پرسشنامه ای مبتنی بر طیف لیکرت جمع آوری و با استفاده از آزمون های همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که امنیت روانی و جذابیت های مدرن، به ترتیب با ضرایب همبستگی 865/0 و 821/0، بیشترین تأثیر را در رفتار پرسه زنی زنان دارند. در مقابل، متغیر معنوی-فرهنگی کمترین تأثیر را بر این رفتار نشان داد. همچنین، عدالت جنسیتی با کاهش نابرابری ها و تقویت دسترسی برابر، عاملی مهم در افزایش مشارکت زنان در این محیط ها شناخته شد. یافته ها بیانگر آن است که طراحی محیط های تجاری باید بر تقویت ابعاد امنیت، جذابیت های بصری و تعاملات اجتماعی متمرکز باشد تا تجربه ای مطلوب برای زنان فراهم شود.
بررسی صوت شناختی فرایند واجی همگونی همخوان با همخوان در گویش اردبیلی و شناخت یکپارچگی ساختاری در نگارگری مکتب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
154 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی صوت شناختی (آکوستیکی)، فرایند واجی همگونی همخوان (صامت) با همخوان (صامت) در گفتار ترک زبانان گویش اردبیلی که یکی از گویش های ترکی آذربایجانی است، می پردازد. هدف این پژوهش بررسی واج یا واج های جایگزین شده و تمایز آن با واج یا واج های اصلی ازنظر ماهیت هست. برای این منظور در حوزه های دیرش، شدت صوت، سازه های اول (F1)، دوم (F2) و سازه سوم (F3) تحلیل صوت شناختی (آکوستیکی) صورت گرفته است. به منظور تجزیه وتحلیل صوت شناختی (آکوستیکی)، با استفاده از نرم افزار پرت گفتار شش گویشور مورداستفاده قرارگرفته است. بررسی های صوت شناختی (آکوستیکی) هرکدام از آواها در بافت های همگون در موقعیت پایانه هجا انجام یافته و ویژگی های به دست آمده در بافت همگون با ویژگی های صوت شناختی (آکوستیکی) همان آواها در بافت غیرهمگون مقایسه گردید. نتایج نشان دهنده فرایند واجی همگونی همخوان (صامت) با همخوان (همخوان) در گویش اردبیلی، همگونی صوت شناختی (آکوستیکی) در حوزه های دیرش، شدت، سازه اول، دوم و سازه سوم می باشد. مسئله دیگری که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته یکپارچگی ساختاری در مکتب نگارگری تبریز و مختصات آن است.اهداف پژوهش:بررسی صوت شناختی (آکوستیکی) فرایند واجی همگونی همخوان (صامت) با همخوان (صامت) در گفتار ترک زبانان گویش اردبیلی.بررسی یکپارچگی ساختاری در نگارگری مکتب تبریز.سؤالات پژوهش:صوت شناختی (آکوستیکی) فرایند واجی همگونی همخوان (صامت) با همخوان (صامت) در گفتار ترک زبانان گویش اردبیلی چگونه است؟یکپارچی ساختاری در نگارگری مکتب تبریز چگونه است؟
سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: محله تاریخی ناسار سمنان)
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
117 - 140
حوزههای تخصصی:
در مدت زمان های متفاوت از روز و شب محیط شهر دارای استفاده های متفاوتی است که این امر می تواند بعنوان آگاهی و تجربه برای طراحان شهری جهت مشاهده زندگی روزانه در فضاهای عمومی قرار گیرد. در این راستا ارتقا حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری امری مهم و حیاتی جهت ارتقا کیفیت زندگی در ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. تحقق این امر بدون توجه به ابعاد توسعه پایدار نتایج نامطلوبی را به بار خواهد آورد. در این پژوهش ابعاد کالبدی-کاربری و اجتماعی به عنوان دو بعد بنیادین و مستقیم در شکل دهی به حیات شبانه و سرزندگی شهری انتخاب شده اند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار در بافت تاریخی سمنان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کیفی در محله تاریخی ناسار سمنان صورت گرفته است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق (14 شاخص) در دو بعد کالبدی-کاربری و اجتماعی تدوین گردید. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و جامعه آماری آن شامل متخصصین حوزه اند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 21 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شده است. بمنظور تحلیل پرسشنامه از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده گردید. نتایج نشان می دهد در صفحه پراکندگی شش دسته (عوامل تاثیرگذار، ریسک، هدف، تاثیرگذار، مستقیم و تنظیم کننده) قابل شناسایی هستند. در نهایت شاخص های کاربری های تفریحی و استراحت، امنیت، کمیت و مقیاس فضاهای عمومی، شغل شبانه، پارک عمومی، تعاملات اجتماعی و رویدادهای فرهنگی و جشن ها بیشترین تاثیرگذاری و شاخص های امنیت، کافی شاپ و رستوران، کاربری های تفریحی و استراحت، شغل شبانه، تعاملات اجتماعی و دست فروشی ها بیشترین تاثیرپذیری را داشته اند.
تحلیل محتوایی مفهوم کشاورزی شهری به عنوان یک کاربری انعطاف پذیر در شهر با استفاده از مرور پیشینه تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
58 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: به دلیل رشد بی رویه شهرها و افزایش توسعه افقی، اراضی مستعد کشاورزی در اطراف شهرها از بین رفته است و از طرفی به دلیل افزایش ساخت و ساز، از فضای سبز شهری خصوصا برای جمعیت در حال رشد کاسته شده است؛ مشکلات زیست محیطی، چالش تامین تغذیه، آلودگی هوا و... همگی از پیامدهای عدم توجه به نقش کشاورزی در برنامه ریزی شهری است.هدف: این پژوهش در نظر دارد که کشاورزی شهری را به عنوان یک کاربری انعطاف پذیر که علاوه بر بحث کشاورزی به عنوان خوراک؛ بتواند کاربردهایی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و... برای شهروندان داشته باشد، معرفی کند.روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شده و با استفاده از نرم افزار MAXQDA هر یک از منابع به طور مجزا بررسی و شاخص هایی استخراج شدند. یافته ها: از جنبه کشاورزی شهری، حوزه های کلان مانند حوزه های محیطی از جنبه اقلیم و انواع کشاورزی در شهر می توانند بیانگر خصوصیات، الزامات و فواید آن ها باشند و یا به لحاظ اقتصادی مبین افزایش فرصت شغلی جدید، بهبود وضعیت درآمد خانوار، تامین مواد غذایی در دسترس و ... هستند؛ از طرفی بحث کاربری انعطاف پذیر مشخصا در برگیرنده برنامه ریزی کاربری اراضی، توزیع کاربری ها، همجواری ها، اصول و قواعد تغییر کاربری ها، کاربری های مختلط و... به عنوان نمودی از انعطاف پذیری کاربری های شهری قابل بیان هستند.نتیجه گیری: کاربری کشاورزی شهری می تواند انعطاف در بهره برداری و یا اختلاط عملکردی را موجب شود تا جذابیت کافی را برای شهروندان فراهم کند؛ از این رو بهتر است گونه های مختلف کشاورزی در شهر شناخته شود و متناسب با هر محیط شهری و استفاده های حاکم در محیط از زمین شهری، نوع مناسب را از کشاورزی در شهر انتخاب کرد تا محیط سرزنده، منعطف و جذاب برای شهروندان فراهم شود و بهبود کیفیت زندگی شهروندان را به همراه داشته باشد.
تحلیل رفتار اجرایی نوازندگان، بر اساس نشانه های نوازندگی در منابع مکتوب و مواد فرهنگیِ قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
216 - 236
حوزههای تخصصی:
کم وبیش تمامی یافته های فرهنگی که از لایه های باستان شناسی پدیدار می گردند، در بیان اندیشه و تفکر ویژه ی آدمی وارد میدان تحلیل می شوند. یافته های آراسته به نشانه های موسیقی دربردارنده ی مفاهیمی چون مورفولوژی، سازشناسی، چگونگی شیوه های اجرایی ابزارهای موسیقایی و مسائل دیگر هستند. ازاین رو این نوشته در راستای سبک ها و ساختارهای نوازندگی کهن ِمکتوم مانده، با یک تسلسل تاریخی کارآمد و با دو رویکرد باستان شناسی موسیقی و آیکونوگرافی موسیقی سمت وسو گرفته است. امروزه در امر نواختن تقریباً تمامی نوازندگان برای ارائه ی سُنُریته ی ویژه، نوازندگی خاصی را اجرا می کنند. بدین گونه پژوهش حاضر برای دستیابی به ساختار نوازندگی ها در قرون 3 تا 7 ه.ق، داده های باستان شناسانه و منابع دست اول موسیقی را در اولویت بررسی خود قرار داده است. هدف پژوهش، نگاه موسیقایی به داده های فرهنگی، شناسایی تفاوت ها در نوع نوازندگی و استخراج سبک های مکاتب گوناگون در قرون میانی اسلامی است. پرسش اصلی پژوهش این است که واقع-گرایی ِشیوه های اجرایی سازهای موسیقایی بر ماده های فرهنگی، در گستره ی دید تصویرگر تا چه اندازه صحیح و با واقعیت تطابق دارد که بتواند تفاوت های اجرایی نوازندگان را آشکار کند؟ پژوهش حاضر تقریباً با استفاده از تمامی داده ها (نه صرفاً نسخ خطی) به شیوه های اجرایی نوازندگان در قرون نامبرده پرداخته که تاکنون در نهاد داده های فرهنگی محفوظ بوده اند؛ چنانکه 41 یافته از میان 98 داده ی باستان شناسی که از نوع کاسه، بشقاب، بطری، مرکبدان، قالب سفالی و گچی، مجسمه، کاشی و نسخ خطی هستند، آثار مادی این پژوهش را تشکیل می دهند. این داده ها با روش های کتابخانه ای و موزه ای گردآوری شده و با دیدگاه تاریخی، توصیفی-تحلیلی و تطبیقی-کاربردی مورد موشکافی و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج نشان می دهد موسیقی و اصول نوازندگی موسیقی دانان در طول قرون میانی اسلامی باوجود محدودیت هاییْ هیچ گاه متوقف نشده و در قالب هنرهای دیگر معرفی شده اند. نوآوری و تفکر موسیقایی نوازنده در ارائه ی صدادهی اختصاصی چنان برازنده و سزاوار ظاهرشده که افراد عالی رتبه و عام، هنرمندان سلطنتی و کوچه بازاری ِتحت تأثیر را تشویق و تحریک به ثبت رفتار اجرایی اش بر مواد خام باارزش کرده است.
خوانش میان رشته ای شیراز و بدرود شیراز بر اساس دیدگاه وستفال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با بهره گیری از رویکرد میان رشته ای نقد جغرافیایی و به ویژه عناصر سه گانه آن از دیدگاه وستفال یعنی چندکانونی، چندحسی و چینه نگاری، دو نوع مختلف ادبی یعنی رمان (رمان شیراز از هامبورگر) و خاطره نویسی (بدرود شیراز از کدیور) بررسی و تحلیل شده است. بررسی عنصر چندکانونی نشان می دهد که شناخت مکان مورد بررسی یعنی شهر شیراز در پرتو دو دید بومی و بیگانه بهتر انجام می شود و نگاه تک قطبی به مکان در شناخت کامل آن اختلال ایجاد می کند. همچنین تحلیل عنصر چندحسی، نشان می دهد که با وجود منظره های صوتی و بازنمایی مکان با بهره گیری از حس بویایی، بازنمایی دیداری در هر دو اثر تسلط دارد گرچه کامل ترین نوع بازنمایی با بهره گیری از حواس مختلف امکان پذیر است. عنصر سوم یعنی چینه نگاری نیز که به عنصر زمان در شناخت و بازنمایی درست مکان توجه می کند، با نشان دادن چینه های زمانی مختلف در شیراز که در هر دو اثر به خوبی بازنمایی شده اند، پیوستگی عوامل فرهنگی، تاریخی و محیطی در شکل دادن به شخصیت منحصر به فرد شهر شیراز را نشان می دهد و نمایی پسامدرن به آن می بخشد. همچنین یافته های پژوهش نشان دهنده صحت بالای بازنمایی یعنی حضور مرجع های واقعی در رمان شیراز با وجود تخیلی بودن آن است.
شناسایی مصادیق الگوهای دیداری نمایش های جنسیّتی در آثار تجسمی هنرمندان معاصرِ گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
35 - 48
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی رخ داده در سال های اخیر و ظهور هنر اجتماعی، می توان گفت که بخشی از هنر معاصر درواقع نوعی از کنش های اجتماعی و فمینیستی جامعه را به نمایش می گذارد. پژوهش حاضر به شناخت و تحلیل منتخبی از آثار هنرمندان گیلانی که به نوعی مصداق بازتاب رویکردهای فمینیستی هستند، می پردازد و درصدد پاسخ به این پرسش است که بر اساس دیدگاه گافمن، مصادیق الگو های دیداری نمایش های جنسیتی بازتاب یافته در آثار هنرمندان معاصر گیلانی کدام اند و فراوانی هر یک چقدر است؟ هدف پژوهش حاضر، شناسایی نمونه هایی از بازتاب رویکرد فمینیستی به عنوان رویکرد اجتماعی در آثار هنرمندان گیلانی است. ضرورت انجام تحقیق در آن است که شناخت کنش هنرمندان معاصرِ بومی می تواند درباره چگونگی تعامل و کنش هنرمندان بومی با جامعه خویش دانش لازم را تولید کند. روش تحقیق از منظر هدف بنیادی و ازنظر ماهیت به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده و زیر مجموعه تحقیقات فمینیستی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش ترکیب روش کتابخانه ای و میدانی است. نتیجه بررس ی ها نشان می دهد که بر اساس نظریه نمایشی اروینگ گافمن الگوهای: مناسکی شدن فرمانبری، اندازه نسبی، رتبه بندی کاری و فضای نمادین، لمس زنانه، عقب نشینی مقبول در آثار مورد مطالعه قابل تشخیص است. الگوی مناسکی شدن فرمانبری با حدود ۳۵ درصد از بیشترین درصد فراوانی در آثار هنرمندان معاصر گیلانی برخوردار است. الگوی عقب نشینی مقبول با حدود ۲۹ درصد و الگوی نمایشی لمس زنانه با حدود ۱۵درصد در رده دوم و سوم فراوانی قرارگرفته اند. بقیه الگوها نیز، با ۴ تا ۷ درصد فراوانی، در رده های بعدی جدول توزیع فراوانی قراردارند.
بررسی اسطوره جمشید در گرشاسب نامه اسدی طوسی و "جام جمشیدی" عبدی بیگ شیرازی در تطبیق با نگاره های جمشید در شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
520 - 537
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها پدید می آیند تا انسان ها در قالب این اساطیر، به بازنمود اندیشه ها، آرزوها، آرمان ها، یا نیازه ای بش ری خود در بستر زندگی بپردازند و در هر دوره از سیر تکاملی آن، مطابق با آرزوهای خود و خوشامد ذوقشان، بر مبنای روش های معین و مشخصی، تغییر و تحولی در ساختار آن پدید آورند. اسطوره جمشید و داستان دلدادگی وی نیز از این امر مستثنی نیست؛ سیر تحول تاریخی این اسطوره بیانگر این مهم است. این اسطوره در نسخ مصور شاهنامه نیز ترسیم شده و موردتوجه است. این پژوهش، به گونه توصیفی – تحلیلی به بازنمود چگونگی آن پرداخته شده است و برای تبیین بیشتر موضوع، بر دو نمونه متأخر، گرشاسب نامه اسدی طوسی، و جدیدتر، نسخه خطی منظومه جام جمشیدی عبدی بیگ نویدی شیرازی تأکید شده است تا تفاوت ساختاری موضوع واحد، در دو روایت، به تصویر کشیده شود. همچنین بررسی اسطوره جمشید در نسخه مصور شاهنامه بایسنقری نیز به نوعی ترسیم و بازنمود انگاره های فرهنگی حاکم بر این دوره تاریخی ست.اهداف پژوهش:بررسی اسطوره جمشید در گرشاسب نامه اسدی طوسی و نسخه خطی جام جمشیدی عبدی بیگ شیرازی.بررسی نگاره های اسطوره جمشید در شاهنامه بایسنقری.سؤالات پژوهش:اسطوره جمشید در گرشاسب نامه اسدی طوسی و نسخه خطی عبدی بیگ شیرازی چه جایگاهی دارد؟نگاره های اسطوره جمشید در شاهنامه بایسنقری چگونه بازتاب یافته است؟
بازخوانی هستی شناسی محله های معاصرشهری با اتکا بر سویه اجتماعی محله سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
مفهوم محله سنّتی به عنوان واحدی اجتماعی در محدوده ای جغرافیایی و در نقش نظام خوداتکا، شاید به قدمت عمر بشر باشد. برای هزاران سال، محله به مثابه میراث شهری و کالبدی قابل درک با حفظ گروه بندی های اجتماعی سازمان یافته و مکان محور و تمامیت شهری چند سطحی، اجتماع را از فروپاشی نجات داده است. به نظر می رسد در جوامع امروز، برای دستیابی به ارزش های فراموش شده شهری، بازتعریف محله جایگاه ویژه ای دارد و می تواند بنیادی ترین عنصر شهری و حلقه میانجی بین شهر و شهروندان به شمار رود. مطالعه حاضر در پاسخ به چیستی مفهومی و مکانی محله سنّتی در ذیل پارادایم تفسیرگرایی و به لحاظ روش تحقیق براساس رویکرد کیفی انجام شده است. از آنجا که هدف، درک تحولات مفهومی محله و نیل به نگاهی جامع از لایه های پیدا و پنهان عرصه اجتماعی محله سنّتی بود، از مطالعات اسنادی آرا و اندیشه های نظریه پردازان در پایگاه های استنادی معتبر استفاده شد. پس از مرور نظام مند منابع، تحلیل مضمون داده های مستخرج از منابع داخلی و خارجی انجام و کدگذاری در شش مرحله و به روش جزء به کل طراحی گردید و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان می دهد که تعریف محله در گذر زمان از مفهوم کالبدی صرف به مفهوم معنایی _ادراکی و ذهنی متمایل شده است؛ با این حال در تمام تعاریف ارائه شده، چهارگانه فضا (کالبد)، زمان (تاریخ)، شهروند (افراد، گروه ها و نهادها) و فعالیت یا عملکرد ملموس است. چهارگانه گفته شده در تعامل با یکدیگر، همزمان که به تکمیل مفهوم محله به عنوان موجودیت مدنی هویت مند می پردازند، بازتولید امر شهری و شهروندی را نیز موجب می شوند. همچنین مضامین فراگیر ظرفیت های اجتماعات محلی با دربرگیرندگی مضامین سازمان دهنده دلبستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی و همچنین اجتماع پذیری محله شامل تعهدات اجتماعی و خیر عمومی و توانمندسازی، مضامین اصلی هستی شناسی عرصه اجتماعی محله سنّتی را شکل می دهند که با عملیاتی سازی نمودن هریک می توان در احیای محله های پریشان یا محدوده های فاقد هویت شهری مداخله نمود.
مطالعه و تحلیل تحولات تاریخی هنر - صنعت دستیِ موتابی در شهرستان میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
197 - 212
حوزههای تخصصی:
به تابیدن موی بز برای تولید محصولات مستقیمی چون قاتمه، طناب، بارپیچ و محصولات غیرمستقیمی مانند لتِ سیاه چادر، خورجین، جُل گاو، رونکی الاغ، و جهاز شتر، موتابی گفته می شود. قدمت این هنر - صنعت دستی در بفروئیه که یکی از کانون های اصلی آن در کشور می باشد را می توان دست کم بیش از دو قرن دانست. مسئله اصلی این پژوهش، نشان دادن سیر تحولات تاریخی این هنر - صنعت در بفروئیه میبد می باشد. هدف از این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، علاوه بر شناخت بهتر موتابی و تحولات تاریخی آن، هویت بخشی به اصحاب این هنر - صنعت و فراهم نمودن مقدمات رونق مجدد آن در اشکال و صورت های به روزتر می باشد. یافته های این پژوهش که داده های آن به روش های میدانی و کتابخانه ای و با ابزار مشاهده، مصاحبه، عکاسی و فیش برداری فراهم آمده است، نشان می دهد که از حدود دههٔ 40 خورشیدی و با ورود انرژی برق، ماشین آلات و اتومبیل به بفروئیه، به تدریج همهٔ محورهای مربوط به موتابی از جمله چگونگی تهیهٔ موی بز، حمل ونقل آن، فرایند تولید، محصولات تولیدی، بازارهای مصرف، نرخ اشتغال و جایگاه آن در اقتصاد، پایگاه اجتماعی شاغلان به این هنر - صنعت و اعتبار شهر بفروئیه دچار دگرگونی شده است. تقویت روحیه و اعتماد به نفس موتاب های بفروئی، کمک به شفاف شدن این نکته که موتابی هنوز هم صفت دستی بودن خود را به طور کامل داراست و هم چنین کمک به فراهم آوردن مقدمات ثبت بفروئیه به عنوان شهر ملی موتابی را می توان از دستاوردهای این پژوهش دانست.
نشان داری معنایی (انضمامی) در عکس با نگاهی به عکس های روایی دوئین مایکلز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 32
حوزههای تخصصی:
بررسی نسبتِ نشانه های زبانی و تصویری یکی از موضوعات مهم دانشِ نشانه شناسی در بیش از نیم قرن گذشته بوده است. تا جایی که برخی نشانه شناسانِ ساخت گرا را بر آن داشته تا با الگو قرار دادن نظامِ نمادینِ زبان و نقش های ارتباطی آن، به مطالعه متونی چون عکس بپردازند؛ رویکردی که به دلیل اهمیتِ مسئله بازنمایی بصری در فرهنگ معاصر به کانون پژوهش های نشانه شناختی راه یافته است. یکی از مفاهیمی که در موازنه نشانه شناختیِ زبان و تصویر تاکنون بدان پرداخته نشده، «نشان داری معنایی» است که به عنوان روشی معنی شناختی اجازه می دهد مؤلفه های معنایی یک عکس را، در «ارجاع» به واقعیت یا «انحراف» از آن به بررسی بنشینیم. جستار حاضر با فرضِ همانندیِ «نشان داری معنایی» و «دلالت ضمنی» در پژوهش های بلاغی عکس و ذکر شواهدی بر آن ، ضمن بازخوانی نشان داری معنایی در مطالعات زبان شناختیِ ادبیات، برای نخستین بار از این نظریه در مطالعه عکس های روایی دوئین مایکلز بهره برده است. طبق نتایج حاصله از این پژوهش، که به روش تحلیلی-تطبیقی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام گرفته است، عکس های مایکلز، در عین استفاده از تمهیداتِ «عکاسی مستقیم»، با بهره گیری از برخی مؤلفه های معنایی و به نوعی فاصله انداختن میان مدلول و مصداقِ عکس، هم در محور جانشینی و هم در محور هم نشینی واقعیت «بی نشان» را نشان دار و دلالت های ضمنی جدید ایجاد می کنند.
Rethinking the Concept of Healthy Living in Urban Neighborhoods During the Corona Pandemic era and after(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
35 - 49
حوزههای تخصصی:
The neighborhood is considered as the center of thinking about the City. Neighborhoods have undergone changes in different eras based on different crises. The emergence of the Corona pandemic has caused immediate changes in the way of living and the creation of new demands in the last four years. The daily concerns caused by the pandemic have put the dwellers' physical, mental, and psychological health at risk. Therefore, the research's main goal is to rethink the concept of neighborhood health as required in the post-pandemic era. This research was developed based on the correspondence of experiences and literature of "contemporary neighborhood" and "pandemic concept." Based on theme base method, studies related to the "pandemic" were investigated to base the obtained data on the content matching of two concepts of the contemporary neighborhood and pandemic and to make it possible to realize the research goals. Based on the findings, eighteen criteria related to place, ten related to biopsychology, and seven related to biomedicine have been promoted in contemporary urban planning. The summation of the criteria related to the contemporary neighborhood also confirms eighteen criteria. Examining the content of the basis of livability criteria in the pandemic era and the contemporary neighborhood shows that these two phenomena (chronological) not only do not have a fundamental conflict with each other in content, but the content coherence between the criteria is evident.
نیارش کاربندی: تعریف، شکل گیری و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن
حوزههای تخصصی:
کاربندی، یک عنصر طاقی برای پوشش سقف با ظرفیت بالای عملکردی و فرمی و کارکرد سازه ای و تزئینی، متعلق به معماری تاریخی ایران است. این عنصر تزیینی در طول مدت رواج خود تغییراتی داشته است که موجب شکل گیری انواع مختلف از آن با ویژگی های گوناگون شده است. از این رو، هدف از این تحقیق دست یابی به پاسخ این سؤالات است که روند شکل گیری کاربندی چه مسیری را طی کرده است؟ و مؤلفه های مؤثر بر کاربندی در این مسیر و در ادامه تبدیل آن به انواع موجود، چه بوده است؟ در این تحقیق کیفی، اطلاعات به روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و سپس تحلیل و بررسی شده اند. در این راستا، ضمن اینکه روند تغییر تدریجی دستگاه های سازه ای رایج در معماری تاریخی ایران به سمت ایجاد کاربندی، موردبررسی قرار گرفته است، مفهوم کاربندی نیز از دیدگاه پژوهشگران بررسی شده تا دقیق ترین تعریف کاربندی ارایه شود. در ادامه مفاهیم مطرح در حوزه کاربندی بیان و دسته بندی خواهند شد. بررسی ها نشان داد که کاربندی از باریکه ی طاق هایی با هندسه وتری و هماهنگ ایجاد می شود و دارای هر دو نقش باربری و تزئینی است. هندسه وتری، اتصالات منظم و روی هم قرارگیری نقاط اصلی زمینه و کاربندی روی دایره ی مبنا، از خصوصیات اصلی کاربندی هستند. مؤلفه های ساختار کاربندی را می توان ذیل دو بخش هندسه نظری و عملی بررسی نمود؛ باید دقت داشت که ارتباط این دو هندسه یک ارتباط تعاملی و دوطرفه است که دارای مؤلفه های مشترک نیز هستند. هر یک از این مؤلفه ها بر روند شکل گیری این عنصر طاقی تأثیر داشته و نیز در این روند، خود دچار تغییر شده اند.
به سوی تبیین مفهوم مکان سازی در فضاهای عمومی شهری زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 37
حوزههای تخصصی:
مترو علاوه بر تأمین حمل ونقل عمومی، زمینه ارتباط شهروندان را با یکدیگر و محیط شهری برقرار می کند. ازاین رو توجه به مسئله تعاملات اجتماعی و تمهیدات فضا برای تبدیل به مکان های شهری حائز اهمیت است.
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به ساختاری در برقراری کیفیت زیست در فضاهای زیرزمینی است که دارای بیانی جامع از مکان سازی باشد.
روش شناسی پژوهش در این تحقیق، مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های متنی و اسنادی و به عبارتی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است؛ این جستار نظری متأثر از پارادایم های تفسیری، به دنبال تقویت فهم انتقادی از فرایندهای تولید و مصرف در قالب فضای عمومی شهری است.
یافته ها نشانگر آن است که فضاهای زیرزمینی شهری برای ایفای نقش به عنوان فضاهای شهری بایستی مجموعه کیفیت های منحصربه فردی را در ساختاری متناسب با نیاز شهروندان ارائه کنند؛ چراکه کیفیت های فضای شهری زیرزمینی علاوه بر محدوده مشخص فضای شهری، حدودی فراتر را در برمی گیرد. این فضاهای شهری را می توان در گونه های فضای زیست شده، فضای ادراک شده و فضای پنداشته شده شهروندان موردبررسی قرار داد.
در نتیجه گیری باید گفت در جهت نیل به نوعی مکان سازی، مؤلفه های زندگی روزمره شامل کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی در تطابق با کیفیت های فضاهای شهری زیرزمینی همچون کیفیت های درون فضا، کیفیت های میان فضا و کیفیت های برون فضایی (خوانایی، همه شمولی، سرزندگی، دسترسی پذیری، اعتدال، ارائه تنوعی از خدمات و امکانات)، بر شکل دهی به منظر زندگی روزمره شهروندان اثرگذار هستند و شناسایی این کیفیت ها و کنش متقابل زندگی روزمره شهروندان و فضای شهری، می تواند منجر به آفرینش مکان و فرایند مکان سازی شود.
الگوهای رشد شهری و عوامل مؤثر حاکم بر آن در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق کلان شهری ایران به دلیل رشد سریع شهرنشینی الگوهای فضایی متفاوتی را تجربه کرده اند. در این میان، منطقه کلان شهری تهران نیز با رشد زیادی در خود کلان شهر و مناطق پیرامونی آن روبرو شده که به صورتبندی الگوهای فضایی خاصی در آن منجر شده است. از این رو، این مقاله به دنبال بررسی گونه های مختلف الگوهای رشد شهری و عوامل موثر حاکم بر آن است تا فهم بهتری از آن صورت گرفته و مسیر برای برنامه ریزی فضایی پایدار در منطقه باز شود. روش پژوهش کمی است و با استفاده از مدل اسلوث (SLEUTH) و رگرسیون لجستیک الگوی فضایی رشد منطقه کلان شهری تهران و عوامل موثر حاکم بر آن طی سال های 2000 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که طی دو دهه اخیر مساحت نواحی شهری و زمین های بایر افزایش یافته و زمین های کشاورزی، مراتع و باغات با کاهش مواجه شده است. الگوهای رشد این منطقه خطی و لبه ای بوده و شبکه راه و شیب از عوامل تاثیرگذار بر این الگوهای فضایی بوده اند. ضرایب گسترش، انتشار و زایش احتمال کم تری را برای مرکز توسعه جدید و رشد خود به خود در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد. در تغییرات نواحی ساخته شده فاصله از زمین های بایر، در تغییرات کاربری کشاورزی فاصله از راه های اصلی و در تغییرات اراضی بایر فاصله از زمین های کشاورزی بیشترین تأثیرگذاری را داشته اند.
چارچوبی برای سنجش شکل گیری مناطق کلانشهری گسترده، نمونه موردی: منطقه تهران، البرز، قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق در خصوص ارزیابی شکل گیری مناطق کلانشهری گسترده یکی از چالش برانگیزترین مباحث در برنامه ریزی منطقه ای است زیرا در وهله اول استاندارهای معینی برای تشخیص شکل گیری آنها وجود ندارد و در وهله دوم مشخص نیست که شکل گیری چنین پدیده ای امری مطلوب است یا نامطلوب. بی توجهی به این جنبه ها ممکن است در ادامه سبب پیشی گرفتن جنبه های منفی بر جنبه های مثبت آن شود. هدف این تحقیق ارائه چارچوبی برای سنجش شکل گیری مناطق کلانشهری گسترده مبتنی بر جمعبندی تحقیقات پیشین است. این چارچوب در منطقه تهران، البرز، قزوین مورد آزمون قرار گرفته زیرا نقشه های نور در شب این فرضیه را به ذهن متبادر می کند که این منطقه در حال تبدیل شدن به یک منطقه کلانشهری گسترده است. چارچوب پیشنهادی شامل یک سیستم امتیازدهی مبتنی بر تحلیل روند است که از تحلیل مورفولوژیک و عملکردی سازمان فضایی بهره می برد. با کاربست این چارچوب در منطقه مورد مطالعه در دو بازه زمانی 85-1375 و 95-1385 این نتیجه حاصل شد که منطقه کلانشهری گسترده در پهنه تهران، البرز، قزوین در حال شکل گیری است و در مرحله ی نوزادی قرار دارد. با این حال، تمرکز منطقه کلانشهری گسترده کماکان در استان تهران و البرز است؛ اما تحلیل ها حرکت آن به سمت قزوین را نیز تایید می کنند.
بررسی تطبیقی اشعار پایداری نزار قبانی و قیصر امین پور و انعکاس آن در پوسترهای مقاومت لبنان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
226 - 243
حوزههای تخصصی:
نزار قبانی را از ارکان شعر مقاومت در ادبیات معاصر عرب و قیصر امین پور را از متعهدترین شاعران حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس ایران قلمداد می کنند. امتداد این سبک را می توان در پوسترهای مربوط به مقاومت لبنان و ایران نیز مشاهده کرد. این مقاله با عنوان بررسی ساختاری و مضمونی اشعار پایداری نزار قربانی و قیصر امین پور قصد دارد تا به تشریح ابعاد مقاومت در اشعار این دو شاعر صاحب نام در عرصه ادبیات معاصر عرب و ایران بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است و در گردآوری منابع از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که هر دو شاعر، علی رغم فاصله زمانی و مکانی، رویکردی تقریباً مشابه در پرداختن به مسئله مقاومت و پایداری در اشعار خویش داشته اند. هر دوی آنان از زبانی ساده و بی پیرایه در اشعار پایداری خود سود جسته و تخیل و تصاویر شاعرانه آن ها بسیار سیّال و دارای بار ارتباطی بالایی است. در بُعد مضمونی نیز هر دو شاعر به مواردی چون تقدس جهاد و مبارزه، توجه به اسطوره و نماد، بیان ویرانی های حاصل از جنگ و.. توجه داشته اند.اهداف پژوهش:بررسی تطبیقی اشعار پایداری نزار قبانی و قیصر امین پور در مسئله مقاومت و پایداری.بررسی تطبیقی مهم ترین مضامین مشترک در اشعار مقاومت نزار قبانی و قیصر امین پور و انعکاس آن در پوسترهای مقاومت لبنان و ایران.سؤالات پژوهش:تفاوت ها و شباهت ها در اشعار پایداری نزار قبانی و قیصر امین پور در مسئله مقاومت و پایداری کدام اند؟مضامین مشترک شعری در اشعار مقاومت نزار قبانی، قیصر امین پور و پوسترهای مقاومت لبنان و ایران کدام اند؟
مطالعه مقایسه ای نقوش کتیبه ای بنایی سردر مدارس تاریخی شهر اصفهان در گستره مضامین نهفته و مکان قرارگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
538 - 557
حوزههای تخصصی:
در سردر بناهای تاریخی به ویژه مساجد و مدارس، عموماً مفاهیم مختلف به دو صورت نمادین و نوشتاری مورد استفاده قرار می گرفت. شکل های نمادین، گره ها و نقوش هستند و نوشتاری از خطوط گوناگون استفاده کرده اند که یکی از پرکاربردترین آن، خطوط بنایی است. بررسی پژوهش های تاریخ معماری مدارس شهر اصفهان نشان می دهد، کم تر به بررسی ویژگی های خطوط بنایی در معماری مدارس پرداخته شده است. گستره مضامین نهفته و مکان قرارگیری، عرصه ای است برای دسته بندی ویژگی های نقوش کتیبه های بنایی سردر مدارس تاریخی شهر اصفهان که شباهت ها و تفاوت های آن را آشکار می سازد. این پژوهش، از لحاظ هدف بنیادین است و از بُعد زمان، گذشته نگر است. شیوه مطالعه نیز، تاریخی- تحلیلی با رویکرد مقایسه ای است و به گونه ترکیبی کمی و کیفی است. در گام نخست، با مشاهدات میدانی، از۲۳ نمونه موجود مدارس تاریخی شهر اصفهان، پنج نمونه به صورت هدفمند که در سردر آن ها تزیینات کتیبه ای با خطوط بنایی به کار رفته، انتخاب شده است. یافته اندوزی این پژوهش، مبتنی بر منابع اسنادی و مطالعات میدانی است. تهیه عکس از کتیبه های بنایی و ترسیم آن ها با نرم افزار دوبُعدی AutoCAD و سه بُعدی 3ds Max است. درنهایت، نمونه ها براساس پنج فاکتور (مکان قرارگیری کتیبه ها، فرم زمینه، مضامین به کار رفته، نوع خطوط مورد استفاده و میزان سطح اختصاص داده شده به این تزئین) مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج تحلیل ها، آشکار ساخت که وجوه مشترک و افتراق آشکاری در جنبه های مضامین نهفته و مکان قرارگیری کتیبه های بنایی سردر مدارس تاریخی شهر اصفهان می توان مشاهده کرد. عمده ترین ویژگی های شاخص در جنبه های شکل گیری و مضامین آن، مکان قرارگیری، نوع خطوط مورد استفاده و میزان سطح اختصاص داده شده به این تزئین است.اهداف پژوهش: بررسی ویژگی های نقوش بنایی به کار رفته در حوزه مضامین نهفته در مدارس تاریخی شهر اصفهان.بررسی مکان قرارگیری کتیبه های بنایی سردر مدارس تاریخی شهر اصفهان.سؤالات پژوهش:زمینه های نقوش کتیبه بنایی پرتکرار در کتیبه های بنایی سردر مدارس تاریخی شهر اصفهان کدام اند؟آیا شباهت خاصی از لحاظ نسبت سطح اختصاص داده شده به کتیبه خطوط بنایی در سردر مدارس وجود دارد؟