فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴۲۰ مورد.
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف این مقاله بررسی میزان جمع گرایی در مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان شهر کاشان در پنج بعد جامعه ای، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد. تأثیر متغیر های سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و دینداری بر میزان جمع گرایی در مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، پیمایش بوده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان بالای 18 سال شهر کاشان در سال 1392 می باشند. در این تحقیق از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده و حجم نمونه مورد مطالعه 383 نفر بوده است. یافته-های تحقیق نشان می دهد که جمع گرایی غالب شهروندان کاشان در مسئولیت پذیری اجتماعی در مجموع ضعیف می باشد. چگونگی جمع گرایی شهروندان در ابعاد جامعه ای، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی متفاوت می باشد. قوی ترین جمع گرایی در میان ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی مربوط به بعد زیست محیطی است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات، معناداری رابطه بین متغیر های سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و دینداری با میزان جمع گرایی در مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان را، تأیید و رابطه بین متغیر سرمایه اقتصادی با میزان جمع گرایی در مسئولیت-پذیری اجتماعی را رد می کند. در این بین متغیر دینداری، بیشترین قدرت تبیین و اثرگذاری بر مسئولیت پذیری اجتماعی را داشته است.            
            بررسی رابطه بین شبکه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی (مطالعه موردی شهرستان کاشان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
                امنیت اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین تمهیدات در راستای حفظ حیات گروه های اجتماعی در مقابل قدرت برتر و انحصاریی که نمایندگی آن را دولت به دوش می کشد و همچنین ایجاد زمینه ای برای برخورداری گروه های مختلف اجتماعی از فرصت ها، امکانات و تسهیلات به منظور دستیابی به اهداف کارکردی خویش مطرح شده است. هدف کلی این مقاله بررسی رابطه بین شبکه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی شهروندان است. تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، در بین ساکنان 18 سال و بالاتر شهرستان کاشان، در سال 1391 به انجام رسیده است. در این تحقیق از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده و حجم نمونه مورد مطالعه 362 نفر است که با توجه به توزیع 400 نمونه ای از پرسشنامه تنها 359 نفر از آن ها حاضر به پاسخگویی شدند که اطلاعات مورد نیاز از آن ها استخراج گردید. مهم ترین نتایج حاصل از آزمون رابطه بین متغیرهای تحقیق نشان داد که؛ شبکه مشارکت شهروندان بر احساس امنیت اجتماعی آن ها تأثیر گذار است، بدین صورت که هرچه میزان مشارکت اجتماعی در سطح رسمی و غیر رسمی در جامعه بیشتر باشد به همان میزان احساس امنیت نیز بیشتر خواهد بود.            
            بررسی رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی و دیدگاه شهروندان نسبت به توسعه شهری (نمونه مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مفهوم سرمایه اجتماعی در دوسه دهه گذشته در مباحث مربوط به توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع بسیار مطرح شده است. یکی از حوزه هایی که می تواند متأثر از سرمایه اجتماعی باشد توسعه و به ویژه توسعه شهری است. توسعه شهری در ابعاد عینی بیشتر ناظر بر بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه های فقر زدایی، تغذیه، بهداشت، اشتغال، آموزش و چگونگی گذران اوقات فراغت است. با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش با استفاده از روش میدانی،تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی هستیم که چه رابطه ای بین ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و توسعه شهری از دیدگاه شهروندان شهر کرمانشاه وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر شهر کرمانشاه است که تعداد 380 نفر از شهروندان 18 سال به بالای این شهر به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. در جهت پاسخگویی به سؤال اصلی این پژوهش به بررسی و تحلیل ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی چون اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، آگاهی و تعامل اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل و رابطه آن با تحقق توسعه شهری به عنوان متغیر وابسته پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از ان است که بین تمامی متغیرهای مستقل تحقیق با متغیر وابسته رابطه مثبت و مستقیم معناداری وجود دارد.            
            هویت قومی مهاجران و روند ادغام آنان در ساختار و مناسبات شهری (مطالعة مهاجران کرد محلة اسلام آباد شهر کرج به روش نظریة مبنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در این پژوهش برآنیم تا دریابیم مهاجری که با هویت قومی مشخص و تعریف شده ای، چون قومیت کرد، به شهر کرج مهاجرت می کند، در مواجهه با ساختارها و مناسبت های حاکم بر محیط اجتماعی جدید چگونه عمل می کند و فرآیند سازگارشدن او با محیط جدید چگونه رخ می دهد. میدان مطالعه محلة اسلام آباد شهر کرج است. محلة مزبور به لحاظ وضعیت خاص اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همواره پذیرای مهاجران تازه وارد شهر کرج بوده و برای مهاجران روستایی نقش دروازة ورود به زندگی شهری را برعهده داشته است.
روش پژوهش حاضر کیفی بوده است و از روش های مشاهده مستقیم و مصاحبة نیمه ساخت یافته جهت گردآوری اطلاعات، و از روش نظریة مبنایی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره برده ایم. گردآوری داده های میدانی در 15 حوزه انجام شد: علت ها و انگیزه های مهاجرت، علت های انتخاب شهرستان کرج به منزلة مقصد مهاجرت و محلة اسلام آباد جهت اسکان، عضویت در گروه قومی، کیفیت و کمیت ارتباط با خویشاوندان، گرایش به محله، روابط همسایگی و پیوندهای محله ای، تصویر ذهنی محله در انظار عمومی، زبان، لباس، مراسم ازدواج، همسرگزینی، اوقات فراغت، خاستگاه جغرافیایی، آگاهی از پیشینة تاریخی و مشارکت سیاسی.
نمونه های تحت مطالعه ارزش ها و الگوهای فکری و رفتاری محیط اجتماعی محل سکونت جدید را کسب و درونی می کنند. این روند باعث دوری آنها از بسیاری انگاره ها و عناصر هویت قومی شان می شود، اما نه آن چنان که هویت قومی خود را کاملاً به فراموشی بسپارند؛ نشانه هایی از کردبودن هنوز در بسیاری از ابعاد زندگی آنها، به خصوص در حیطة خصوصی زندگی شان خودنمایی می کند و باعث تمایز آنها از اقوام دیگر ایرانی می شود. بنابراین، اکنون هویت جمعی آنها تلفیقی از هویت قومی شان و هویتی است که در محیط شهری و تحت تأثیر ساختار و مناسبت های این محیط شکل گرفته است.            
            نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه ی پایدار محلی (مورد مطالعه: محله ی نارمک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                گسست در ساختار فضایی اجتماعی شهرها در روند برنامه های توسعه ای حاضر، رشد فزاینده شهرنشینی و تغییر در ماهیت و پیچیدگی مسائل شهری، موجب ناکارآمدی برنامه ریزی و مدیریت شهری در مقیاس کلان شده است. این امر ضرورت توجه به سطوح پایین تر و داشتن نگاه از پایین به بالا را به منظور حل پایدار مسائل شهری، بیش از پیش آشکار ساخته است. در این راستا توجه به سرمایه های اجتماعی به عنوان دارایی که در میان اجتماعات این سکونتگاه ها جاری است، راه حلی مناسب برای دستیابی به مؤلفه های توسعه ی پایدار این محلات به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر تبیین توسعه ی پایدار محلی و مؤلفه های آن و تأثیر سرمایه ی اجتماعی به عنوان رویکرد دارایی مبنا در دستیابی به پایداری در سطح محله ی نارمک تهران است. روش شناسی تحقیق، رویکرد کمی تحلیلی است. در بخش مبانی نظری و ادبیات موضوع از روش اسن ادی استف اده گردید و از روش های میدانی و پیمایشی مانند تهیه ی پرسش نامه استفاده شده است. برای برآورد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۳ نفر از ساکنان محله ی نارمک با استفاده از نمونه گیری تصادفی برای توزیع پرسشنامه انتخاب شدند. فرضیه ی تحقیق بر این استوار است که بین سرمایه ی اجتماعی موجود در اجتماعات محلی و توسعه ی پایدار محلی ارتباط معناداری وجود دارد. شاخص های مورد بررسی از مطالعات و تجربیات داخلی و خارجی استخراج گردید و با روش پیمایش و تحلیل پرسشنامه در محله ی نارمک شهر تهران مورد سنجش قرار گرفته است. برای تعیین ارتباط بین سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار از آزمون همبستگی پیرسون بین مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار محلی استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر این امر است که مقدار ضریب پیرسون در بین تمامی مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار بیش از ۹۲/۰ است. که این امر بیانگر رابطه ی مثبت و معناداری میان مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار محلی است.            
            بررسی تأثیر سرمایة اجتماعی بر مشارکت در انتخابات(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                سرمایة اجتماعی موضوعی بین رشته ای است که در سال های اخیر به طور روزافزونی کانون توجه صاحب نظران حوزه های مختلف علوم، به ویژه حوزة علوم سیاسی، جامعه شناسی، مدیریت و اقتصاد قرار گرفته است. یکی از حوزه هایی که به نظر می رسد سرمایة اجتماعی بر آن تأثیر دارد، مشارکت سیاسی و مخصوصاً مشارکت در انتخابات است که می تواند ازطریق تقویت و گسترش علاقه مندی افراد به مسائل سیاسی باعث بهبود فعالیت های سیاسی آنان شود. ازاین رو هدف این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی مشوق همکاری و شبکة اجتماعی به مثابة عناصر سازندة سرمایة اجتماعی بر میزان مشارکت افراد در انتخابات در بین دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش توصیفی و ازنوع پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال 1392-1393 است. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است که برای بررسی این پژوهش از حجم نمونة 383 نفر استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات شامل دو ابزار سنجش سرمایة اجتماعی و مشارکت سیاسی است که اعتبار آنها با روش آلفای کرونباخ تعیین شده است. در این پژوهش با تقسیم سرمایة اجتماعی به سه بعد اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی مشوق همکاری و شبکه های اجتماعی و مشارکت سیاسی در بعد شرکت در انتخابات، از روش رگرسیون OLS مبتنی بر کوواریانس و مدل سازی معادلات ساختاری با روش PLS مبتنی بر واریانس برای بررسی فرضیه های اصلی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه های اصلی حاکی از آن است که ازیک طرف اعتماد اجتماعی و هنجارهای اجتماعی بر تقویت شبکه های اجتماعی تأثیر می گذارد و ازسوی دیگر، اعتماد اجتماعی و شبکه های اجتماعی نیز بر افزایش میزان مشارکت در انتخابات تأثیر مثبت و معنی داری دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطة معنی داری میان هنجارهای اجتماعی و مشارکت در انتخابات وجود ندارد.            
            مطالعه رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی (مطالعه موردی: جوانان شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
                هدف این مطالعه بررسی رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی جوانان شهر بندرعباس بوده است. در این مقاله تلاش شده است که ضمن توجه به مطالعات و نظریات پیشین، هویت اجتماعی جوانان در عرصه فرآیند جهانی شدن مورد مطالعه قرار گیرد. از آ نجا که این فرآیند، ابعاد مختلفی را در بر می گیرد، در اینجا به مطالعه ارتباط سبک زندگی به عنوان پدیده ای مدرن و مرتبط با فرآیند جهانی شدن با هویت اجتماعی پرداخته شده است. نظریة مورد مطالعه عمدتاً مبتنی بر آراء گیدنز بوده است. متغیر سبک زندگی به عنوان متغیر مستقل شامل: مصرف محصولات فرهنگی، فعالیت فراغتی، مدیریت بدن، میزان استفاه از رسانه ها و الگوی خرید و هویت اجتماعی به عنوان متغیر وابسته شامل: هویت مذهبی، هویت جنسیتی، هویت ملّی، هویت قومی، هویت گروهی و هویت بدنی می باشد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه است. شیوه نمونه گیری تحقیق، تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 406 نفر است. یافته های تحقیق نشان داده اند که بین متغیرهای: سبک زندگی مذهبی و سبک زندگی موسیقایی سنتی با هویت اجتماعی ارتباط مثبت و معنی دار و بین متغیرهای: سبک زندگی موسیقایی مدرن و سبک زندگی معطوف به بدن ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد. هم چنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که سبک زندگی مذهبی، سبک زندگی موسیقایی - مدرن، سبک زندگی موسیقایی - سنتی، سبک زندگی معطوف به ورزش و سبک زندگی دوستانه در مجموع نزدیک به 7/62 درصد از تغییرات متغیر هویت اجتماعی را تبیین کردند.            
            تبیین رابطة انگیزش و خلاقیت با توجه به تفاوت های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در تعاریف و رویکردهای مختلف به خلاقیت، انگیزش، جایگاه و اهمیت به سزایی دارد. این مقاله بر مبنای دیدگاه روان شناسان اجتماعی خلاقیت، نقش تفاوت های فرهنگی را در تفکر خلاق بر اساس انگیزش بررسی کرده است. بدین منظور پژوهش به بررسی نقش انگیزش بر خلاقیت و نقش فرهنگ بر خلاقیت با توجه به تفاوت های فرهنگی می پردازد. پژوهش حاضر در پارادایم کیفی با رویکرد توصیفی– تفسیری و توصیفی- استتناجی انجام شده است. تأکید نظری پژوهش حاضر بر نظریة آمابلی است که معتقد است خلاقیت از سه بعد مهارت های اطلاعاتی، مهارت های خلاقانه و انگیزش تشکیل شده است که در بین این سه بعد، انگیزش اهمیت به سزایی دارد. تحلیل ها و بررسی ها نشان داده است که مطابق اصل افزایشی انگیزش درونی و بیرونی سطح انگیزش اولیه، نوع انگیزش بیرونی و زمان ارائه انگیزش بیرونی، بر آغاز، ادامه و پایان چرخة خلاقیت نقش دارند. با توجه به آنکه انگیزش بیرونی در جوامع جمع گرا از جمله ایران اهمیت به سزایی دارد و نمی توان نقش آن را در فعالیت های تحصیلی و خلاقانه افراد نادیده گرفت، شناخت شرایطی که استفاده از برانگیزاننده های بیرونی در آن منجر به پرورش خلاقیت گردد، ضروری است. تحلیل های انجام شده حاکی از آن است که اگر انگیزش بیرونی به جای کنترل و بازدارندگی، جنبه اطلاع دهی داشته باشد، اگر سطح انگیزش درونی اولیه فرد برای شروع چرخة خلاقیت بالا باشد و اگر این مشوق ها و برانگیزاننده ها در انتهای فعالیت خلاقانه ارائه شوند نه تنها جنبة بازدارنده ندارند بلکه موجب تسهیل فرآیند خلاقیت می گردند. در آخر آنکه می توان گفت خلاقیت گرچه نمی تواند فرمولی جهانی و همگانی داشته باشد اما برای رشد و پرورش آن برای همگان در هر فرهنگی که باشند امکان پذیر است.            
            رابطه سرمایه فرهنگی و گرایش جوانان به مد (تفاوت بین دختران و پسران)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف این تحقیق شناخت رابطه بین سرمایه فرهنگی و ابعاد آن و گرایش به مد است و این که دختران و پسران از این لحاظ چه تفاوتی با هم دارند؟ برای پاسخ به این سوال جوانان شهر شیراز به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. در ابتدا با انجام مصاحبه اکتشافی اطلاعاتی به دست آمد، سپس با نمونه گیری سهمیه ای و با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز از 435 نفر از جوانان گرفته شد. متغیرهای مستقل این تحقیق از نظریه های فمینیسم رادیکال، بوردیو و وبلن گرفته شد. بنابر نظریه فمینیسم رادیکال، بین زنان و مردان از لحاظ گرایش به مد تفاوت وجود دارد؛ یعنی زنان بیش از مردان به مد گرایش دارند. در نمونه این تحقیق دختران و پسران در میزان گرایش به مد با هم تفاوت معناداری نداشتند و این فرضیه اثبات نشد. بنابر نظریه وبلن، میزان نیاز به کسب منزلت و میزان گرایش به مد با هم رابطه مثبتی دارند. در نمونه این تحقیق نیاز به کسب منزلت و گرایش به مد رابطه ای با هم نداشتند. مطابق با نظریه بوردیو، بین میزان سرمایه فرهنگی و میزان گرایش به مد رابطه معکوسی وجود دارد؛ در این تحقیق، دو بعد از سرمایه فرهنگی یعنی سرمایه فرهنگی تجسم یافته و نهادینه شده با گرایش جوانان به مد رابطه مستقیمی را نشان داد.            
            بررسی عوامل اجتماعی موثر بر شکل گیری هویت جنسیتی دختران دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف مقاله حاضر،بررسی عوامل اجتماعی موثر بر شکل گیری هویت جنسیتی دختران دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز است که برای تبیین مساله و تعیین چارچوب نظری از دیدگاه های جامعه شناسی مربوط به هویت جنسیتی استفاده و فرضیات از آن استخراج شد. این تحقیق به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دختران دانشجوی دانشگاه شهیدچمران اهواز که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 254 نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در سال 1391-1392اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل تحقیق با متغیر وابسته رابطه معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که تنها سه متغیر نگرش به اشتغال، نقش های جنسیتی و دینداری معنادار بوده اند که در مجموع 23 درصد از تغییرات مربوط به هویت جنسیتی دختران دانشجو را این دو متغیر تبیین می کنند.            
            هویت اسلامی- ایرانی از دیدگاه نظریه آشوب و پیچیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در جهان امروز برخورداری از هویت های چندگانه ملی، محلی، بین المللی، دینی، شغلی، جنسیتی، حرفه ای، گروهی، قومی، زبانی و ... جزئی از اقتضائات زندگی اجتماعی است. این هویت های چندگانه و پیچیدگی آنها ما را متوجه این سؤال می کند که هویت اسلامی ایرانی در دوره حاضر تحت تأثیر چه عناصری قرار می گیرد و این عناصر چگونه به شکل گیری، شکوفایی و زوال این هویت منجر می شود. ما برای پاسخگویی به این پرسش، این فرضیه را به آزمون می گذاریم که هویت ایرانی - اسلامی تحت تأثیر عناصر متعامل گوناگون و بازیگران بیشمار، به صورت خودسازماندهی شده ای سامان می یابد و آسیب های آن به صورت خود ترمیمی درمان می شود. برای آزمون این فرضیه از نظریه آشوب که نظریه شناخت سیستم های پیچیده است، استفاده می کنیم. ما در این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که عناصر هویت ساز نه به صورت هرمی، بلکه به صورت شبکه ای رفتار می کنند. وی ژگی های هویتی به صورت خودهمانندی در همه بخش های آن تکرار می شوند. هویت اسلامی - ایرانی به خودترمیمی می پردازد و به پدیده های بسیار کوچک که اغلب نادیده گرفته می شود، حساس است و همه این رفتارها به صورت خودسازماندهی شده ای صورت می گیرد و در نهایت اینکه برای سامان هویت اسلامی - ایرانی در این سیستم آشوبناک و پیچیده باید به این ویژگی ها توجه و مطابق آن برنامه ریزی و فعالیت کرد            
            تبیین نسبت شکاف های اجتماعی و وحدت ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
                حفظ و تقویت وحدت و همبستگی ملی، یکی از مهم ترین اولویت های تمام نظام های سیاسی است؛ زیرا افزایش ضریب همبستگی ملی باعث کاهش تهدیدهای داخلی و خارجی و مآلاً فراهم شدن زمینه های مناسب برای توسعه و پیشرفت کشور می شود. ایران از جمله کشورهایی است که با اتکا به پیشینه تاریخی و تمدنی خود در طول قرن های متمادی توانسته است بر چالش های معطوف به واگرایی غلبه کند، به نحوی که علی رغم اشغال این کشور و نیز انتزاع بخش هایی از سرزمین پهناور آن، همواره در طول تاریخ به عنوان یک واحد سیاسی قدرتمند، مستقل و دارای حاکمیت فراگیر به حیات خود ادامه داده است. در چند دهه اخیر نیز وحدت و همبستگی ملی بیش از پیش در معرض چالش های داخلی و تهدیدهای خارجی قرار گرفته که از جمله مهم ترین چالش های داخلی فعال شدن برخی شکاف های اجتماعی در مقاطعی از زمان بوده است. این مقاله بدون انکار، نقش تهدیدهای خارجی در تضعیف وحدت ملی بر عوامل داخلی تمرکز کرده و می کوشد نسبت چهار شکاف اجتماعی عمده در ایران (شکاف نسلی، جنسیتی، قومی و مذهبی) را با ابعاد مختلف وحدت و همبستگی ملی (ابعاد دینی، سرزمینی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) بررسی کند. روش مورد استفاده در این مقاله، روش تحلیل ثانویه یافته های پژوهشی و مقطع مورد بررسی دهه 1390- 1380 است. نتایج به دست آمده نشان می دهد بین دو سر طیف های معطوف به شکاف های اجتماعی درباره ابعاد مختلف وحدت و همبستگی ملی اختلاف نظر جدی وجود ندارد و هم گرایی ملی در ایران از سطح مناسبی برخوردار است.            
            بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و نگرش به ازدواج؛ مطالعه موردی دانشجویان دختر 25-18 ساله دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                شناخت ویژگی های شخصیتی افراد در بسیاری از موقعیت ها و فرصت های زندگی کارکرد ویژه ای دارد. خصوصیات شخصیتی بعضی از مردم، آن ها را در مقابل اتفاقات استرس آمیز زندگی و آسیب های اجتماعی و نسبت به ابتلای بیماری های روانی مستعدتر می سازد. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط میان ویژگی های شخصیتی (درونگرایی، برونگرایی، سلطه گری، سلطه پذیری) و نگرش نسبت به ازدواج در بین دانشجویان دختر 25-18 ساله دانشگاه اصفهان است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دختر 25-18 ساله دانشگاه اصفهان بوده و از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. حجم نمونه مورد نظر 382 نفر و روش تحقیق از نوع همبستگی است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد بین میزان درونگرایی، برونگرایی، سلطه پذیری، سن، پایگاه و عقاید مذهبی و نگرش به ازدواج رابطه وجود دارد، ولی بین سلطه گری و نگرش به ازدواج تفاوت معناداری مشاهده نشده است.            
            فرسایش سرمایه اجتماعی و قانونگریزی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                وجود نظم در روابط اجتماعی اساس زندگی جمعی است اخلال در روابط اجتماعی میتواند موجب بی نظمی اجتماعی گردد. رویکرد نظری تحقیق حاضر این است که فرسایش سرمایه اجتماعی که به نوعی ضعف پیوندهای عینی و ذهنی برون گروهی در جامعه است میتواند موجب بی هنجاری یا قانونگریزی در جامعه گردد. در این تحقیق از نظریه پاتنام و فوکویاما برای تحلیل فرسایش سرمایه اجتماعی استفاده گردید. روش تحقیق پیمایش بوده و جامعه آماری تحقیق افراد بالای 24 سال شهر تهران میباشند.که از میان آنها 400 نفر بهعنوان نمونه تحقیق به روش نمونهگیری چند سطحی انتخاب شدهاند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته میباشد. برای بررسی قانونگریزی،آن را به دو بعد ذهنی(جهتگیری) و عینی(رفتار) تقسیم کرده و به بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل در هر دو بعد پرداختیم. در بررسی متغیرهای زمینهای بین جنسیت، وضعیت تاهل، نوع شغل، سن، تحصیلات و وضعیت اقتصادی با هر دو بعد قانونگریزی رابطه معنی داری دیده شده است. متغیرهای اصلی تحقیق به همراه تاثیر کلشان بر متغیر وابسته عبارتند از: پنداشت از فردگرایی در جامعه(17/0)، فردگرایی افراطی(32/0)، عدم اعتماد عام(09/0)، عدم اعتماد مدنی(15/0)، روابط رسمی ضعیف (03/0) و روابط غیر رسمی(24/0). این متغیرهای به همراه قانونگریزی ذهنی(24/0) 25 درصد از تغییرات متغیر وابسته اصلی تحقیق (قانونگریزی عینی) را تبیین کردهاند. این درحالی است که تاثیر این متغیرها (بهجز روابط غیر رسمی) بر قانونگریزی ذهنی 40/0 میباشد. این نتایج نشان می دهد که فرسایش سرمایه اجتماعی بر جهتگیری قانونگریزانه تاثیر بیشتری نسبت به رفتار قانونگریزانه دارد.            
            ارزیابی نقش فرهنگ سازی ترافیکی در راستای کاهش آثار تصادفات و ارتقای نظم و امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تصادفات رانندگی و ایمنی ترافیک در کشور ما به مسألهای بسیار حساس تبدیل شده است، به طوری که ذهن اکثر مردم و مسؤولان را به خود مشغول کرده است. از سوی دیگر، تحقیقات نشان دادهاند که عامل انسانی بیشترین سهم را در بروز تصادفات رانندگی به خود اختصاص داده است. در این مقاله راهکارهای ارتقای سطح ایمنی ترافیک و حمل و نقل از طریق فرهنگ سازی و آموزش رفتارهای ترافیکی به کاربران راه ها در قالب سه سناریو بررسی شده است. در سناریوی شماره 1 اهمیت و نقش فرهنگ و رفتار ترافیکی در بهبود ایمنی و روان سازی حمل و نقل ارزیابی و فرآیند AHP در تصمیم سازی برای بهسازی رفتار و فرهنگ ترافیکی بررسی شده است. آنالیز و تحلیل مسأله نیز به کمک نرم افزار (Expert Choice) صورت پذیرفته است. سناریوی شماره 2 عوامل مؤثر بر فرهنگ ترافیک از دیدگاه مدیران و مسؤولان پلیس و شهرداری را بررسی کرده و در سناریوی شماره 3 نحوه تعیین نیازهای آموزشی شهروندان در زمینه ترافیک در شهر اصفهان بحث شده است. نتایج حاصل از تحلیل و ارزیابی نشان می دهد که در میان تدابیر و سیاست های مختلف برای بهسازی رفتار و فرهنگ ترافیکی در راستای بهبود ایمنی و روان سازی حمل و نقل ، عنصر «آموزش و فرهنگ سازی در میان اقشار مختلف جامعه» بیشترین سهم را در میان مؤلفه های دیگر داراست.            
            تبارشناسی مفهوم هویت در گفتمان های سیاسی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
                از دیر باز، انسانها به دنبال تعریف و شناسایی خویش، قوم، قبیله و ملیت و نیز کشف تمایزات خود از دیگران بوده اند. مفهوم هویت، پاسخی به سوال چه کسی بودن و چگونه شناسایی شدن است. از آن زمانست که هویت یکی از موضوعات اساسی حوزه علوم اجتماعی و در طی دهه 1990 به مفهوم مرکزی مطالعات فرهنگی بدل گشته. نوشتار حاضر درپی بررسی مفهوم هویت در گفتمانهای سیاسی ایران معاصر (1390-1284) از طریق روش تبارشناسی فوکو است. غایت تبار شناسی توصیف خالص حوادث است و در آن، سوژه ای بعنوان موضوعِ ممکنِ شناخت، ایجاد و ظاهر میگردد.
گردآورد اطلاعات، به شیوه اسنادی و استفاده از کتب و منابع معتبر علمی بوده و مفهوم هویت در گفتمانهای سیاسی ایران معاصر به روش تبارشناسی فوکو مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است.
نتایج این مطالعه بیانگر اینست علیرغم اینکه هدف نهایی گفتمانهای مسلط برساختن هویتی ثابت، یکسان و فراگیر است و تصور هویتی یکدست تنها در پرتو گفتمانهای سیاسی مسلط تعیّن می یابد و علیرغم اینکه گفتمانهای مسلط سیاسی، براساس ایدئولوژی سیاسی خود در پی یکسان سازی هویت هستند اما در عمل کنشگران لایه های گوناگون را در هم می آمیزند و هویتهای متنوع، ناخالص و ناپایدار خلق می کنند.            
            تبیین تفاوت های جنسیتی در رفتارهای انحرافی بر اساس نظریه فشار عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                نظریه فشار عمومی رابرت اگنیو طی دو دهه گذشته به دلیل توجه به جنسیت از اعتبار قابل توجهی برخوردار شده است. بر اساس این نظریه علت تفاوت های جنسیتی در رفتارهای انحرافی را باید به فشارهایی مربوط دانست که زنان و مردان در زندگی با آن مواجه هستند. همچنین علت تفاوت نرخ رفتارهای انحرافی زنان و مردان به احساسات منفی مانند افسردگی و خشم نیز بر می گردد. در تحقیق حاضر، هدف این است که توانایی نظریه فشار اگنیو در تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان دانشگاه مازندران به بوته آزمون گذارده شود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 426 نفر به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق به صورت پیمایشی بوده و داده ها با استفاده از پرسش نامه گرد آوری شدند. نتایج حاصل از کاربست آزمون های آماری نشان می دهد که بین دختران و پسران از لحاظ میزان رفتار انحرافی (وندالیسم، سرقت، مصرف مواد، پرخاشگری و تقلب) تفاوت معنادار وجود دارد. اما در تجربه احساسات منفی تفاوت معناداری بین آن ها وجود ندارد. نتایج تحقیق شواهد اندکی را در تأیید فرضیات نظریه اگنیو نشان می دهد، اما فرضیات مبتنی بر اثر فشار بر احساسات منفی را تا حدودی تأیید نموده است. در رابطه با کم اثر بودن نظریه فشار در تبیین رفتارهای انحرافی باید به مجموعه ای از عوامل از جمله ویژگی فشار، ویژگی جامعه آماری، زمینه اجتماعی متفاوت اشاره داشت.            
            بازخوانی نظری مفهوم «هویت»
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پرسش از هویت یکی از مهم ترین و در عین حال چالش بر انگیزترین پرسش ها در حوزه علوم انسانی است. این منازعه در عرصه های مختلف مباحث هویت مطرح است: اینکه هویت چیست؟ چگونه شکل می گیرد؟ از چه عناصر و مولفه هایی تشکیل شده است؟ ذاتی (طبیعی) است یا عرضی (مصنوعی)؟ ثابت است یا متغیر؟ چه سطوحی دارد؟ نسبت این سطوح با یکدیگر چیست؟ و غیره. در جهان امروز مسأله هویت جدی تر از گذشته مطرح گشته و یکی از مهم ترین مسائل جوامع امروزی را در بر می گیرد. امروزه تکاپوی جوامع در شناسایی عناصر و مولفه های هویتی خود بیشتر شده است، به طوری که برخی از جوامع قدرتمند با در اختیار گرفتن رسانه های جمعی و ارتباطی در صدد اشاعه این عناصر بر جوامع ضعیف تر هستند. طبیعتا جامعه ای که نسبت به هویت خویش و مولفه های آن آگاه نبوده در برابر این جوامع قدرتمند رنگ می بازد و بحران های هویتی گریبانگیر آن خواهد شد. این جستار فرصتی برای نگارنده است تا به بررسی مسأله هویت و مبادی و مبانی آن بپردازد که کمتر مورد توجه تاریخ نگاران قرار گرفته است.            
            بازنمایی هویت طبقة متوسط مدرن شهری در آثار مصطفی مستور (تحلیل گفتمان رمان های استخوان خوک و دست های جذامی و من گنجشک نیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف از این مقاله شناسایی گفتمان های طبقة متوسط در آثار مصطفی مستور است. شناسایی این گفتمان ها در نهایت یکی از مهم ترین گونه های بازنمایی زندگی شهری در ادبیات داستانی دهة 80 را تحلیل کرده است. در بخش تحلیلی این مقاله، با استناد به دو رمان مشهور این نویسنده، شیوه های بازنمایی زندگی طبقة متوسط شهری بررسی شده و با استفاده از نظریة گفتمان لاکلا و موفه، دال های محوری و شبکه های معنایی برسازندة روایت های این دو رمان شناسایی شده است.
این بررسی نشان می دهد که گفتمان برسازنده روایت در این دو رمان، هویت طبقة متوسطی را بازنمایی کرده که متعلق به گفتمان های کلان تر سنت و تجدد در ایران است. پاسخ به این پرسش که این بازنمایی تا چه حد مخدوش یا انحرافی آشکار از واقعیت زندگی طبقة متوسط مدرن در ایران است، نیازمند انجام پژوهش های گسترده تر و عمیق تر جامعه شناختی و ادبی است.