فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تفاوت دیدگاه های حقوقی مربیان ورزش زن ومرد در رویدادهای ورزشی بود. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات زمینه ای – پیمایشی بود که به صورت میدانی انجام شد. بدین منظور 175 نفر از مربیان ورزش کانون ها و باشگاه های ورزشی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که به روش آزمون- آزمون مجدد پایایی آن بررسی گردید و ضریب 86 % بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا از آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای توزیع طبیعی داده ها استفاده شد و با توجه به طبیعی نبودن توزیع داده ها از آمار غیر پارامتریک من ویتنی و کروسکال والیس استفاده گردید. بررسی یافته های پژوهش حاکی است،45/81 درصد مربیان ورزش به وظایف و مسئولیت های حقوقی در رویداهای ورزشی آگاهی داشتند. همچنین بین دیدگاه زنان و مردان در خصوص مسئولیت های حقوقی تفاوت معنی داری وجود داشت ( 05/0 ≥ P ) بدین معنی که مربیان ورزش زن نسبت به مرد آگاهی بیشتری درخصوص مسئولیت های حقوقی داشتند. از لحاظ مدرک تحصیلی، بین مربیان با مدرک تحصیلی متفاوت در خصوص آگاهی از حقوقی ورزشی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0 ≥ p) بدین معنی که مربیانی که دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر بودند آگاهی بیشتری نسبت به دیگران داشتند.، در خصوص سابقه خدمت نیز بین دیدگاه مربیان تفاوت معنی دار وجود داشت ( 001/0 ≥ p ) بدین معنی که مربیانی که دارای سابقه متوسط به بالا( 15 سال به بالاتر ) بودند به آگاهی های حقوقی اشراف بیشتری داشتند.
تحلیل ارتباط پایگاههای قدرت مربیان و رضایت مندی ورزشکاران رشته های انفرادی و جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تعیین ارتباط استفاده ی مربیان از پایگاه های قدرت با رضایت مندی ورزشکاران رشته های انفرادی و جمعی بود. ابزار تحقیق پرسش نامه های وایتسید (2000) و چلادورای(1998) بود که توسط خبرگان، روایی آنها تایید و ضریب آلفای کرونباخ آنها 728/0=α و 772/0= αتعیین شد(p<0.05). جامعه ی آماری تحقیق شامل ورزشکاران و مربیان رشته های انفرادی و جمعی فعال در استان آذربایجان غربی بود. نمونه ها شامل 1456 ورزشکار والیبال و هندبال، 1694 ورزشکار کشتی و تکواندو و 62 مربی بودند که با روش تصادفی انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون های کولموگرف-اسمیرنوف و ضریب همبستگی اسپیرمن، یومن ویتنی و z فیشر برای آزمون فرضیه ها و نیز تحلیل رگرسیون در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای پاداش و مرجعیت با رضایت مندی رابطه ی معنی داری داشتند (P<0.05). همچنین ضریب استاندارد رگرسیونی نشان داد که متغیر پاداش به لحاظ میزان رابطه با رضایت مندی در اولویت اول و مرجعیت و قانون در اولویت های بعدی قرار داشتند. در گروه ورزش های انفرادی، هیچ یک از متغیرهای پیش بین با متغیر ملاک رابطه ی معنی داری نداشتند (P>0.05). رابطه ی متغیر مرجعیت با رضایت مندی، قابل ملاحظه اما غیرمعنی دار بوده و اولویت اول رابطه با رضایت مندی را داشت. در گروه ورزش های تیمی، تنها متغیر پاداش با رضایت مندی رابطه ی معنی داری نشان داد و اولویت اول رابطه با رضایت مندی را در این گروه داشت. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که قدرت تخصص مربیان در رأس سایر پایگاه های قدرت بوده و در رشته های جمعی پاداش و در رشته های انفرادی مرجعیت در اولویت است. همچنین در مدل رگرسیونی به دست آمده، پاداش و مرجعیت با رضایت مندی رابطه ی معنی داری داشتند.
تبیین فرهنگ سازمانی اداره کل ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی با رویکرد نظری مدل دنیسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه فرهنگ سازمان های گوناگون همواره مورد توجه محققان بوده است، تا در یابند افراد از چه زاویه ای به سازمان خود می نگرند. هدف از تحقیق حاضر تبیین وضعیت فرهنگ سازمانی و ابعاد مختلف آن به همراه خرده فرهنگ ها در اداره کل ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی و تعیین نقاط قوت و ضعف آن بوده است. برای این منظور کلیه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی به تعداد 70 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای بررسی فرهنگ سازمانی از دو پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون (2007) با روایی قابل قبول و ثبات درونی (82/0= r) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارتوصیفی و مدل نظری دنیسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد اداره کل ورزش و جوانان در ابعاد سازگاری و رسالت وضعیت قابل قبولی دارد و در ابعاد انطباق پذیری و به خصوص در گیر شدن در کار نیازمند توجه و برنامه ریزی در جهت بهبود است. همچنین نمودار فرهنگ سازمانی منطبق با دیاگرام مدل دنیسون نشان می دهد که فرهنگ سازمانی در اداره کل مورد بررسی از جهت تمرکز داخلی و خارجی تقریبا وضعیت مشابهی دارد و از حیث میزان انعطاف پذیری، بیشتر ثابت و غیر منعطف است. همچنین نتایج نشان می دهد که در سازمان مورد بررسی این تحقیق، رفتار کارکنان متاثر از ارزش های بنیادین سازمان بوده و فعالیت های سازمانی در آن به خوبی هماهنگ شده است.
اثر کارآفرینی سازمانی بر جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان ادارات تربیت بدنی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تعیین اثر کارآفرینی سازمانی بر جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان ادارات تربیت بدنی استان مازندران بود که با روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و به صورت میدانی اجرا شد. جامعه تحقیق کلیه کارکنان ادارات تربیت بدنی استان مازندران ( 176 نفر) بودند. نمونه تحقیق برابر با جامعه در نظر گرفته شد (176n=). به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کارآفرینی سازمانی (OEQ)، پرسشنامه جامعه پذیری سازمانی (OSQ) و پرسشنامه تعهد سازمانی (OCQ) استفاده شد. از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری با تأکید بر نرم افزار AMOS/18 برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که کارآفرینی سازمانی با ضریب مسیر (36/0PC=) بر جامعه پذیری سازمانی و با ضریب مسیر (38/0PC=) بر تعهد سازمانی اثرگذار است. همچنین جامعه پذیری با ضریب مسیر (26/0PC=) بر تعهد سازمانی اثرگذار است. به صورت کلی کارآفرینی سازمانی نقش مهمی در تعیین جامعه پذیری و تعهد سازمانی کارکنان ادارات تربیت بدنی دارد.
اعتباریابی و رواسازی ابزار ارزیابی قابلیت های یادگیری سازمانی در فدراسیون های ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر اعتباریابی و رواسازی ابزار ارزیابی قابلیت های یادگیری سازمانی در فدراسیون های ورزشی ایران بود. این تحقیق از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارشناسان 52 فدراسیون ورزشی به تعداد 700 نفر بود. از بین جامعه مذکور، 185 کارشناس به روش تصادفی ساده گزینش شده و پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی، توسط آن ها تکمیل شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه گومز و همکاران (2005)، حاوی 17 سؤال 5 گزینه ای بود که قابلیت یادگیری سازمانی را در قالب 4 مؤلفه مورد سنجش قرار داد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 7 نفر از اعضاء هیأت علمی که در زمینه یادگیری سازمانی سابقه فعالیت تحقیقی داشتند، تأیید شد. همچنین جهت بررسی روایی سازه ابزار مذکور، از روش تحلیل عاملی تاییدی (چرخش واریماکس)، با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج نشان داد تمام 17 سؤال پژوهش از نظر داشتن بار عاملی (4/0≤ معیار مبنا)، توانستند در 4 عامل یادگیری سازمانی دسته بندی شوند. بار عاملی این خرده مقیاس ها از 52/0 تا 81/0 متغیر بود. برای اندازه گیری تناسب مدل، از شاخص های؛ (X2/df)،RMSEA،GFI ،CFI ، AGFI استفاده شد. مقادیر بدست آمده به ترتیب؛ 01/2، 074/0، 95/0، 97/0، 98/0و90/0 بود، که مناسب بودن مدل، از لحاظ شاخص های برازش را نشان می دهد. تحلیل پایایی ابزار مذکور نیز نشان داد ضرایب پایایی آلفای کرونباخ در چهار عامل استخراج شده بین 79/0 تا 84/0 متغیر است. از این رو ابزار دارای پایایی مناسب می باشد. با عنایت به یافته ها، وجود ابزاری پایا و معتبر جهت ارزیابی قابلیت یادگیری سازمانی می تواند مدیران و محققان آتی را در راستای ارزیابی وضعیت یادگیری سازمانی در سازمان های ورزشی ایران کمک نماید.
ارتباط بین هوش هیجانی و استراتژی مدیریت بحران (مطالعه موردی اداره کل ورزش و جوانان استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه شناخت ارتباط بین هوش هیجانی و استراتژی مدیریت بحران بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان یزد که بر اساس اطلاعات کارگزینی اداره کل مذکور در سال 1391، تعداد آنها 144 نفر( 107 نفر مرد و 37 نفر زن ) بوده است. با توجه به جدول کرجسی و مورگان (1970) حجم نمونه برابر 104 نفر برآورد گردید. محقق پس از پخش پرسش نامه ها تعداد 100 پرسش نامه را دریافت نمود و همین تعداد را مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار داد. این پژوهش از نوع همبستگی و به شیوه پیمایشی اجرا گردید. جهت اندازه گیری هوش هیجانی آزمودنی ها از پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ و برای اندازه گیری استراتژی مدیریت بحران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی این دو پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 91/0 و 96/0 و اعتبار آنها با استفاده از ضریب کندال به ترتیب 93/0 و 73/0 توسط محقق برآورد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش هیجانی و استراتژی مدیریت بحران رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین بین مولفه های هوش هیجانی یعنی خودآگاهی، همدلی، مهارت های اجتماعی، خودانگیزی و خود کنترلی با استراتژی مدیریت بحران رابطه معناداری وجود دارد و در نهایت بین میزان هوش هیجانی و زیر مجموعه های آن بر اساس جنیست، سمت، تحصیلات و سابقه کاری آزمودنی ها تفاوت معنا داری مشاهده نگردید.
تعیین عوامل پیش بینی کننده خودکارآمدی شغلی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین عوامل پیش بینی کننده خودکارآمدی شغلی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران بود. جامعه آماری تحقیق 150 نفر از مدیران هیئت های ورزشی استان تهران بود که بر اساس جدول مورگان 108 نفر به طور تصادفی برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. به منظور دست یابی به اهداف تحقیق از پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر استفاده شد که روایی آن به تایید متخصصین رسید و پایایی آن در یک مطالعه مقدماتی با 30 نفر آزمودنی و با آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. برای تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روش های آماری توصیفی و استنباطی مانند کلموگروف اسمیرنف، رگرسیون چند متغیره، آزمون ت استودنت تک نمونه ای و مستقل، آنوا و توکی با کمک نرم افزار اس، پی، اس، اس بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین خودکارآمدی شغلی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران و سن، جنسیت، وضعیت تاهل، سابقه مدیریت و سطح مدیریت ارتباط معناداری وجود ندارد. اما بین خودکارآمدی شغلی و سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، مدیریت در رشته ورزشی تخصصی، وضعیت استخدام، سابقه ورزشی و سابقه قهرمانی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران ارتباط معناداری وجود دارد. به طور کلی میزان تحصیلات، رشته تحصیلی، مدیریت در رشته ورزشی تخصصی، وضعیت استخدام، سابقه ورزشی و سابقه قهرمانی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران عوامل پیش بینی کننده خودکارآمدی شغلی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران می باشند.
مدل معادلات ساختاری عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، تعیین عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی کارکنان در سازمان های ورزشی بود. روش تحقیق توصیفی همب ستگی بود. به همین منظور کارکنان ادارهکل ورزش و جوانان استان خراسان رضوی به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند، با توجه به جدول نمونه گیری مورگان کرجسای تعداد 86 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین گردید. اطلاعات مورد نظر از طریق پرسش نامه سرمایه اجتماعی اکبری (1392) که شامل 26 سؤال در 7 عامل بود، جمع آوری گردید. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه توسط گروهی از استادان صاحب نظر دانشگاهی بررسی و تأیید شد و در یک مطالعه راهنما و با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ مقدار پایایی برابر با 87/0 محاسبه گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل مدل معادلات ساختاری، عوامل توانمندسازی و آموزش، هویت، مشارکت و کار تیمی، تعهد، اعتماد، اطلاعات و آگاهی و کمک و هم یاری به ترتیب بیش ترین نقش و تأثیررا در شکل گیری سرمایه اجتماعی در سازمان داشتند (χ2[14]=36.741,P<.05;CFI=.94; GFI=.93; RMSEA=0.01). از این رو سازمان های ورزشی می توانند به منظور حفظ و ارتقای جایگاه خود در جامعه، با اتخاذ راه کارهایی، زمینه بروز سرمایه اجتماعی را از طریق سرمایه گذاری در عوامل مؤثر به دست آمده در این مطالعه فراهم نمایند.
ارتباط بین فرهنگ سازمانی با خلاقیت و بهره وری اعضای هیات علمی تربیت بدنی پیام نور کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی فرهنگ سازمانی با خلاقیت و بهره وری اعضای هیات علمی تربیت بدنی پیام نور کشور می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – همبستگی می باشد جامعه آماری این پژوهش را 87 نفر از اعضای هیات علمی گروههای تربیت بدنی دانشگاههای پیام نور کشور تشکیل می دادند که به روش کل شمار انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد فرهنگ سازمانی رابینز (1996)، پرسش نامه خلاقیت رندسیپ (1979) و پرسش نامه بهره وری اچیو(1980) استفاده گردید. روایی محتوایی آن توسط متخصصین تایید گردید. داده ها بوسیله آزمون کلموگروف اسمیرنف جهت آزمایش طبیعی بودن داده ها و آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی همبستگی متغیرها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد مؤلفه های فرهنگ سازمانی از قبیل ارتباطات سازمانی، تعارض پذیری، حمایت مدیریت، انسجام سازمانی، ریسک پذیری، وضوح اهداف و سیستم پاداش با میزان خلاقیت اعضای هیئت علمی دانشگاه های پیام نور کشور ارتباط معنادار دارد و از طرفی مؤلفه های فرهنگ سازمانی مانند هویت سازمانی، خلاقیت فردی و کنترل با میزان خلاقیت اعضای هیئت علمی دانشگاه های پیام نور کشور ارتباط معنادار ندارد و همچنین نتایج نشان می داد مؤلفه های فرهنگ سازمانی مانند ارتباطات سازمانی، سیستم پاداش، انسجام سازمانی، کنترل و خلاقیت فردی بر بهره وری اعضای هیئت علمی دانشگاه های پیام نور کشور رابطه معنی دار دارد و از طرفی مؤلفه های مانند تعارض پذیری، هویت سازمانی، وضوح اهداف، ریسک پذیری و حمایت مدیریت بر بهره وری اعضای هیئت علمی دانشگاه های پیام نور کشور رابطه معنی دار نداشته است.
مقایسه منابع قدرت مربیان و انسجام تیمی ورزشکاران از دیدگاه مربیان و ورزشکاران زن و مرد استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه منابع قدرت مربیان و انسجام تیمی ورزشکاران از دیدگاه مربیان و ورزشکاران زن و مرد استان خراسان جنوبی بود. روش پژوهش توصیفی است و به شکل میدانی انجام گرفت. جامعه آماری کلیه مربیان (120 نفر) و ورزشکاران (800 نفر) در چهار رشته تیمی بودند. براساس جدول نمونه گیری مورگان، 92 نفر از مربیان و 260 نفر از ورزشکاران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه منابع قدرت [1]((PSQ و پرسشنامه انسجام تیمی (GEQ)[2]استفاده شد. روایی پرسشنامه ها توسط استادان صاحب نظر مدیریت ورزشی تأیید و پایایی آنها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 78/0- 79/0 و 81/0 به دست آمد. با توجه به نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف از روش های ناپارامتری آزمون ""U"" مان- ویتنی و آزمون کروسکال– والیس استفاده شد (05/0 P≤). نتایج نشان داد، از دیدگاه هر دو گروه، قدرت تخصص مربی در اولویت اول و قدرت تنبیه در پایین ترین اولویت منابع قدرت مربیان قرار گرفته است. اولویت انسجام تیمی ورزشکاران (زن و مرد) به ترتیب کشش به سوی تکلیف گروه، یکپارچگی تکلیف، کشش اجتماعی به سوی گروه و در نهایت یکپارچگی اجتماعی بودند. بین دیدگاه مربیان مرد و زن در خصوص قدرت پاداش، قدرت قهریه و قدرت قانونی تفاوت معناداری مشاهده شد، اما بین دیدگاه آنها در مورد قدرت تخصص و قدرت مرجعیت تفاوت معناداری مشاهده نشد. پیشنهاد می شود مربیان برای انسجام تیمی بیشتر و بالاتر از قدرت تخصص بیشتر استفاده کنند، زیرا قدرت تخصص بیش از سایر منابع قدرت مورد استفاده مربیان و مورد قبول ورزشکاران است.
رابطه بین خلاقیت و مهارت های ارتباطی مدیران ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه بین خلاقیت و مهارت های ارتباطی مدیران ورزشی می باشد. پژوهش از نوع توصیفی، همبستگی بود که به روش میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل مدیران ورزشی شهرستان اصفهان به تعداد 200 نفر بود. تعداد 127 نفر از مدیران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوهن(2000) به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های خلاقیت و مهارت های ارتباطی بود. میزان پایایی از طریق آزمون مجدد و با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب (81/0 و 82/0) محاسبه شد. روایی صوری توسط کارشناسان سنجیده و روایی محتوایی پرسشنامه ها طبق نظر10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی بر اساس ضریب توافق 85/0 مورد تایید قرار گرفت. یافته های با آزمون های ضریب همبستگی، tمستقل، F و tتک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از این است که خلاقیت و مهارت های ارتباطی در بین مدیران ورزشی در سطح متوسط می باشد. ضمن اینکه بین خلاقیت مدیران با مهارت های کلامی، شنودی و بازخوردی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از این رو به نظر می رسد خلاقیت بالا و مهارت های ارتباطی مناسب به عنوان شاخصه های شرایط احراز موقعیتهای مدیریت در نظر گرفته شود تا مدیرانی کارا و موثر سازمانهای ورزشی را مدیریت نمایند.
ارتباط مدیریت کیفیت جامع با بهره وری در ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط مدیریت کیفیت جامع با بهره وری در ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی بوده و به صورت میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارکنان ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی بود (112 نفر). برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد مدیریت کیفیت جامع و بهره وری سازمانی استفاده شد که روایی و پایایی آنها تأیید شده است. مقدمه پرسشنامه نیز حاوی اطلاعات و ویژگی های فردی آزمودنی ها شامل جنس، سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و رشته تحصیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss و برای بررسی ارتباط بین متغیرهای پژوهش از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. ضمن آنکه برای مقایسه مدیریت کیفیت جامع در ادارات تربیت بدنی از آزمون یو مان ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین امتیاز TQM در کل جامعه مورد بررسی برابر 10/88 و انحراف معیاری برابر 34/16 است، همچنین بین تمامی معیارهای مدیریت کیفیت جامع و بهره وری سازمانی از دیدگاه مدیران و کارکنان ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.
ارائه مدل ارتباط عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی در کارشناسان وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه مدل ارتباط عدالت سازمانی و تعهد سازمانی بر دلبستگی شغلی درکارشناسان وزارت ورزش و جوانان بود. براساس جدول مورگان 140 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993)، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و میر (1990) و پرسشنامه دلبستگی شغلی کانونگو (1982) استفاده شد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. مدل ارائه شده براساس معادلات ساختاری دراین تحقیق نشان داد که تعهد سازمانی و عدالت سازمانی 81/0درصد تغییرات دلبستگی شغلی را تبیین می کرد و تعهد سازمانی ضریب اثر بیشتری بر دلبستگی شغلی نسبت به عدالت سازمانی داشت (05/0P<) .
تحلیل عوامل انگیزشی داوطلبان ورود به رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راه یابی به دانشگاه به عنوان مکانی برای آموختن دانش، برای پیشرفت جامعه، جوانان و خانواده امری ضروری به نظر می رسد که در این راستا توجه به انگیزه داوطلبان برای ورود به دانشگاه از اهمیت ویژه ا ی برخوردار می باشد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر، تحلیل عوامل انگیزشی داوطلبان ورود به رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی می باشد.جامعه آماری پژوهش، کلیه داوطلبان ورود به رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی در سال 1390 از سه استان خوزستان، ایلام و لرستان بودند که برای انجام آزمون عملی رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی، در دانشگاه شهید چمران اهواز شرکت کرده بودند (1310=N). حجم نمونه از طریق جدول کرجسی و مورگان، 302 نفر برآورد شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته که شامل 24 سوال بود استفاده گردید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 81/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد به ترتیب عوامل فردی، عوامل اجتماعی و عوامل شغلی، مهم ترین عوامل انگیزشی داوطلبان ورود به رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی بود. همچنین بین دیدگاه داوطلبان دختر و پسر در مورد عوامل فردی، تفاوت معناداری مشاهده شد؛ اما در عوامل اجتماعی و شغلی، تفاوت معناداری مشاهده نگردید. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت توجه به انگیزه های داوطلبان برای ورود به دانشگاه امری ضروری می باشد؛ زیرا با مورد توجه قرار دادن آن ها می توان میزان کارآیی و اثربخشی دانشجویان را در آینده افزایش داد.
ارتباط انگاشت منابع قدرت مربیان با تعهد ورزشی بازیکنان و نقش تعدیل کننده سن و سابقه ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ارتباط میان منابع قدرت مربیان با تعهد ورزشی بازیکنان لیگ برتر هندبال بانوان کشور و نقش تعدیل کنندگی متغیرهای سن و سابقه ورزشی در این ارتباط می باشد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه بازیکنان هندبال لیگ برتر بانوان در سال 90 1389 تشکیل می دهند. طبق جدول حجم نمونه مورگان، تعداد 108 بازیکن به عنوان نمونه آماری تعیین گردید. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های جمعیت شناختی، قدرت در ورزش (ون و همکاران 2000) و تعهد ورزشی (اسکنلان و همکاران 1993) استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی کلموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره) استفاده شد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، روابط مثبت و معنا داری را میان منابع پنج گانه قدرت مربیان با تعهد ورزشی بازیکنان نشان داد. همچنین آزمون ضریب همبستگی جزئی نشان داد متغیرهای تعدیل کننده سن و سابقه، بر شدت ارتباط میان منابع قدرت مربیان و تعهد ورزشی بازیکنان اثرگذار هستند. در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ادراک بازیکنان از منابع قدرت مربیان، بیش از 27 درصد تغییرات تعهد ورزشی آن ها را تبیین می نماید.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای ارزیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی به روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم معلم تربیت بدنی در تحقق اهداف تعلیم و تربیت و اهمیت ارزیابی به عنوان جزءلا ینفکتعلیموتربیت ، این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی معیارهای ارزیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه پژوهش، شامل کلیه خبرگان امر ورزش مدارس می باشد که از روش های غیر تصادفی و به شکل هدفمند، تعداد 34 نفر جهت شناسایی معیارها و تعداد 25 نفر جهت اولویت بندی، به روش تحلیل سلسله مراتبی بر اساس میزان تجربه کاری و مدرک تحصیلی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل دو پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن ها توسط گروهی از اساتید و متخصصین و اعتبار آن در پرسش نامه اول توسط آلفای کرونباخ ( 78/0 =α ) تایید و در پرسش نامه دوم، عدم وجود ناسازگاری در پاسخ ها دلیل بر اعتبار آن بود (1/0CR<) . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب کندال) و داده هایحاصل از پرسش نامهمقایساتزوجی(AHP)بااستفاده از نرم افزار Expert Choiceانجامگرفت. نتایج حاصل از اجماع نظر خبرگان، شناسایی 9 معیار با 40 گزینه بود (702/0w=) که معیار کسب امتیاز ویژه، دارای 6 گزینه (خدمت در روستا، سنوات خدمت در مناطق محروم، مدت خدمت در جبهه و داشتن امتیاز جانبازان، آزادگان و خانواده محترم شهدا) به دلیل پایین بودن امتیاز، حذف و در نهایت تعداد 8 معیار مقام ها و امتیازات، عملکرد علمی پژوهشی، عملکرد سازمانی، عملکرد آموزشی ورزشی، سابقه ورزشی، سابقه علمی آموزشی، منابع در دسترس و میزان جذب سرمایه به طریق اسپانسر با 34 گزینه در مرحله اولویت بندی مجدد به نظر سنجی خبرگان گذاشته شد که پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات، معیار عملکرد آموزشی ورزشی با اهمیت ترین و معیار میزان جذب سرمایه به طریق اسپانسر (سازمان های خارج از مدرسه و انجمن اولیا و مربیان) در اولویت آخر قرار گرفت. یکی از نیازهای اولیه ارزیابی، تدوین معیار می باشد؛ لذا پیشنهاد می شود بازنگری در سیستم ارزیابی معلمان تربیت بدنی و تدوین معیارهای جدید متناسب با وضع موجود و ارزش دهی به معیارها بر اساس میزان اهمیت آن ها در ارزیابی می تواند درهرچهبهتراجراشدنسیستمارزشیابیمعلمانتربیت بدنیکمککندوضعف هاوقوت هارامشخص سازد.
بررسی و تحلیل علل بی رغبتی فرهنگیان استان مازندران به فعالیت های ورزشی با تاکید بر متغیرهای ویژگی های شخصی و عوامل سوق دهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با در نظرگرفتن فواید فعالیت های ورزشی، همواره باید سعی در گسترش ورزش در اقشار جامعه کرد. به همین دلیل، این تحقیق قصد دارد دلایل بی رغبتی به فعالیت های ورزشی در بین فرهنگیان رابا تاکید بر متغیرهای ویژگی های شخصی و عوامل سوق دهنده، شناسایی، اولویت بندی و همچنین ارتباط آن ها را با متغیرهای دموگرافیکمشخص کند. روش تحقیق در پژوهش حاضراز نوع توصیفی است که به صورت میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، فرهنگیان استان مازندران بودند که تعداد 750 نفرحجم نمونه انتخاب شدند(41783 نفر). ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که به صورت خوشه ای- طبقه ای توزیع شد. یافته های حاصل از تحقیق با استفاده از آزمون اسپیرمن، پیرسون و آزمون رتبه ای فریدمن استخراج شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ویژگی های شخصی و عوامل سوق دهنده محیطی با بی رغبتی، ارتباط دارند. در ضمن با آزمون رتبه ای فریدمن مشخص گردید که عوامل سوق دهنده محیطی و ویژگی های شخصی به ترتیب در اولویت قرار گرفتند. همچنین از بین ویژگی های دموگرافیک، سن و جنسیت با عوامل بی رغبتی ارتباط دارند. با توجه به ارتباط بیشتر محدودیت های بیرونی بر محدودیت های درونی در بی رغبتی افراد، پیشنهاد می شود که دست اندرکاران و مدیران ورزشی، بیشتر تمرکز خود را برای رفع محدودیت های بیرونی که از مشارکت افراد ممانعت می کنند، قرار دهند.
اثرات توانمندسازی بر مدیریت دانش در کارکنان فدراسیون های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثرات توانمندسازی بر مدیریت دانش در کارکنان فدراسیون های ورزشی بود. روش تحقیق از نوع زمینه یابی و در آن به صورت میدانی از پرسش نامه ی توانمندسازی کامکاری و کریم نژاد (1390) و مدیریت دانش کامکاری و شُکرزاده (1389) استفاده شد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را تمامی کارکنان فدراسیون های ورزشی که در 52 فدراسیون ورزشی مشغول به فعالیت هستند، تشکیل می دادند. به منظور تجزیه و تحلیل آماری از آزمون رگرسیون چندمتغیری، با از نرم افزار آماری 19 SPSSاستفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که ارتباط مثبت معنا داری بین توانمندسازی با مدیریت دانش مشاهده می شود. به این ترتیب که با افزایش توانمندسازی، مدیریت دانش نیز افزایش و با کاهش آن، مدیریت دانش نیز کاهش می یابد.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و تحلیل رفتگی شغلی معلمان تربیت بدنی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و تحلیل رفتگی معلمان تربیت بدنی استان گیلان است. جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان تربیت بدنی استان گیلان (617 نفر) تشکیل می دهند. نمونه آماری براساس جدول مورگان از سه قطب مرکزی، غرب و شرق (287 نفر) استان گیلان انتخاب شدن. نتایج نشان داد که بین ابعاد تحلیل رفتگی شغلی و همچنین بین ابعاد سرمایه اجتماعی در معلمان تربیت بدنی تفاوت معنا داری وجود دارد و اولویت در تحلیل رفتگی مربوط به کاهش بازده عملکرد و در سرمایه اجتماعی مربوط به شهروندی سازمانی است. یافته ها نشان داد که بین سرمایه اجتماعی با تحلیل رفتگی شغلی معلمان رابطه منفی و معنا داری وجود دارد و با افزایش میزان سرمایه اجتماعی، تحلیل رفتگی شغلی این افراد کاهش می یابد. همچنین ابعاد اعتماد بین فردی، اعتماد سازمانی و شهروندی سازمانی مهم ترین ابعاد در پیش بینی تحلیل رفتگی شغلی معلمان تربیت بدنی استان گیلان به شمار می روند. در کل نتایج از این فرضیه حمایت می کند که سرمایه اجتماعی بر کاهش میزان تحلیل رفتگی معلمان تربیت بدنی تأثیر معنا داری دارد.
ارتباط سلامت سازمانی با تعهد سازمانی و درک حمایت سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای داشتن جامعه سالم، باید سازمان های سالم ایجاد کنیم و برای اینکه سلامت سازمانی در یک سازمان ایجاد شود، ابتدا باید جو موجود در آن سازمان شناخته شود. جو سازمانی سالم و حمایت گر باعث اعتماد بیشتر افراد و روحیه بالای آنان و در نتیجه باعث افزایش کارایی کارکنان می شود که افزایش کارایی کارکنان به نوبه خود، عامل مهمی در افزایش اثر بخشی سازمان محسوب می شود؛ لذا هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط سلامت سازمانی با تعهد سازمانی و درک حمایت سازمانی کارکنان است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش 104 نفر از کارکنان ادارات ورزش و جوانان خراسان رضوی است که به شکل تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سلامت سازمانی بر اساس الگوی مایلز، پرسش نامه تعهد سازمانی آلن و میر (1993) و پرسش نامه درک حمایت سازمانی آیزنبرگر و همکاران (1986) استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پس.اس.اس 16 نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین سلامت سازمانی و تعهد سازمانی وجود دارد. بین سلامت سازمانی و ابعاد تعهد سازمانی (تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری)رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین همبستگی مثبت و معناداری بین سلامت سازمانی و درک حمایت سازمانی مشاهده شد؛ اما رابطه معنا داری بین سن ، سابقه خدمت و میزان تحصیلات با سلامت سازمانی مشاهده نشد. به طور کلی می توان اذعان داشت تعهد سازمانی و درک حمایت سازمانی کارکنان، نقش بسزایی در افزایش سلامت سازمانی دارند.