فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۴۱ تا ۳٬۵۶۰ مورد از کل ۵۱۱٬۹۱۸ مورد.
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰
815 - 835
حوزههای تخصصی:
مسجد به مثابه کانونی عباد ی -اجتماعی برای ادامه حیات پویا نیازمند ارتباطی قوی با حوزه کارکردی خود است. این ارتباط با زمینه از طریق پیوندی انسانی، کالبدی و طبیعی با محیط بیرونی محقق می شود. دین می تواند نقش مهمی در حس مکان داشته باشد و مفهومی از آن ارائه دهد. شکل و سازمان فضایی بنا بر میزان دلبستگی به بنا مؤثر بوده و هر گونه تغییری در ابعاد کالبدی و روانی بنا می تواند بر میزان حس مکان آن، مؤثر بوده است. هدف تحقیق حاضر تحلیل عوامل موثر بر حس مکان در امکان مذهبی شهر تبریز می باشد. تحقیق از نظر ماهیت بصورت توصیفی-تحلیلی و اکتشافی می باشد. که در اصل از روش کیفی و کمی استفاده شده است. حجم نمونه 20 نفر از خبرگان و حجم نمونه نمازگزاران 168 نفر می باشد. برای تحلیل داده های کیفی از روش داده بنیاد با نرم افزار Maxqda استفاده شد برای تحلیل دادهای کمی و سنجش رابطه میان متغیرها از روش همبستگی پیرسون و از آزمون های آماری رگرسیون خطی ساده و چندمتغیره برای تعیین رابطه و شدت و جهت رابط هی بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شد. از تحلیل مسیر برای مشخص کردن تأثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر حس مکان استفاده شد برای این تحلیل ها از نرم افزار Spss و Amosبهره گرفته شد. نتایج نشان داد عوامل ادراکی و کالبدی بیشترین تاثیر را در القای حس مکان در مساجد تاریخی شهر تبریز دارند و عوامل اجتماعی و عملکردی تاثیر کمتری دارند. در بین متغیرهای مورد بررسی سرزندگی بیشترین ضریب همبستگی و تاثیر در حس مکان دارد. همچنین در بین مساجد بررسی شده مسجد مقبره بیشترین حس مکان از نظر مراجعه کنندگان دارد. بنابراین همه عوامل کالبدی، اداراکی، اجتماعی و عملکردی در ایجاد حس مکان در مکانهای مذهبی ایران بخصوص شهر تبریز موثر هستند.
تأثیر عناصر آب وهوایی در ایجاد فرصت های مجرمانه جرم سرقت - مطالعه موردی: شهرستان بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در زمینه تأثیر آب وهوا بر جرم سرقت و توزیع فضایی جرم تأکید دارد. جرم زمانی اتفاق می افتد که مجرمان و اهداف بالقوه با هم تلاقی کنند. این پژوهش به بررسی تأثیر عناصر آب وهوایی در ایجاد فرصت های مجرمانه جرم سرقت در شهر ساحلی بندر انزلی بین سال های 1395 تا1399 تأکیدتأکید دارد. این تحقیق با ماهیت توصیفی تحلیلی و با رویکرد تحلیل زمانی و مکانی انجام گرفته است. واحد تحلیل تمام داده های جرم سرقت منزل ازپایگاه داده پلیس110 و داده های آب وهوایی از سایت هواشناسی معتبرجمع آوری شده است. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از نرم افزار ArcMap استفاده گردیده است. جهت بررسی تعیین توزیع داده های جرم سرقت از شاخص میانگین نزدیک ترین فاصله همسایگی(ANN) استفاده شده است. برای پهنه بندی نقشه های جرم ازروش درون یابی (IDW) به کار گرفته شده است. جهت تخمین و برآورد تراکم جرایم سرقت از تابع کرنل استفاده شده است. در این تحقیق از روش حداقل مربع معمولی (OLS) استفاده گردید. بیشترین رخداد سرقت درمنطقه7انزلی، وکمترین وقوع سرقت در منطقه1 غازیان است. یافته های خلاصه نتایج مدل رگرسیون OLSدرموردمیزان تأثیر گذاری متغیر های عناصر آب وهوایی را در متغیر جرم سرقت را نشان داد که برخی ضرایب مثبت یا منفی است . به عنوان نمونه درفصل بهار با مثبت شدن ضرایب کمینه دما افزایش سرقت و با منفی شدن ضرایب بیشینه دما کاهش سرقت همراه هست. باتوجه به اینکه ارزش (VIF) ضریب تغییرات واریانس کمتر از 7/5 است و مقادیر به دست آمده برای برخی از عنصر نشان داد که می تواند پیش بینی مناسبی را از این رگرسیون انجام داد. برای تعیین رابطه سازگاری عناصر آب وهوا و جرم سرقت در فضای جغرافیایی نتایج آزمون کوئنکر (BP) نشان داد که در همه فصول سال مقدار p بیشتر از0/05 بوده که نشان از سازگاری این مدل با متغیرها است.این تحقیق به وضوح نشان داد که مجرمان رفتارهای مجرمانه خود را با شرایط وابسته آب وهوایی که با آن روبرو هستند، تطبیق می دهند.
پیش بینی وقوع طوفان های گرد و غبار با استفاده از ارزیابی دقت شبکه های عصبی مصنوعی در ایستگاه های منتخب نیمه غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۴
21 - 39
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیده گرد و غبار در شمار مهم ترین مخاطرات طبیعی قرار گرفته و اثرات نامطلوبی بر سلامتی انسان، کشاورزی و محیط زیست برجای گذاشته است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی فراوانی طوفان های گرد و غبار در ۱۷ ایستگاه منتخب نیمه غربی ایران است. بدین منظور، برای محاسبه فراوانی از کدهای گرد و غبار و دید افقی کمتر از ۱ کیلومتر دوره آماری ۲۰۲۳-۱۹۸۷ استفاده شد. سپس شبکه های عصبی توابع پایه شعاعی (RBF)، پرسپترون چندلایه (MLP)، سیستم استنتاج عصبی -فازی (ANFIS) و رگرسیون بردار پشتیبان (SVR) جهت پیش بینی گرد و غبار انتخاب شد. داده های رطوبت، دما، بارش، سرعت و جهت باد به عنوان داده های ورودی و داده روزهای توأم با گرد و غبار به عنوان هدف، در مدل سازی ها به کار گرفته شد. داده ها به دو گروه تقسیم شدند. از ۸۰ درصد داده ها برای آموزش و از ۲۰ درصد دیگر برای آزمون شبکه استفاده شد. نتایج مقایسه مدل های مورد استفاده نشان داد که بر اساس نتایج حاصل از مدل RBF، بیشترین مقدار ضریب همبستگی در ایستگاه های کرمانشاه، رامهرمز و اسلام آبادغرب به ترتیب برابر با ۹۹/۰، ۹۷/۰ و ۹۵/۰ بوده است. در مجموع، این مدل به دلیل خطای کمتر و همبستگی بیشتر در ایستگاه ها بهترین عملکرد را ارائه نموده است؛ بنابراین به دلیل داشتن توانایی بالا، می تواند یک راهکار سریع در پیش بینی مقدار گرد و غبار و پراکنش آن باشد. نتایج خروجی مدل RBF برای پیش بینی گرد و غبار در آینده (۲۰۴۰-۲۰۲۴) نشان داد احتمال رخداد طوفان های گرد و غبار در آبادان و اهواز بیشتر بوده و همانند دوره مشاهداتی، الیگودرز را می توان جزو ایستگاه کم باد منطقه به حساب آورد.
وضعیت اخراج یا ممانعت از ورود به منزل مشترک از سوی یکی از زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۹
109 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که به راحتی می تواند تحکیم خانواده را مورد تهدید قرار دهد، اخراج یا ممانعت از ورود به منزل مشترک از سوی یکی از زوجین است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که در صورت اخراج یا ممانعت از ورود به منزل مشترک، وضعیت حقوقی و کیفری این اقدام به چه نحو خواهد بود؟ چنان چه اخراج کننده، زوجه و مالک باشد بحث کیفری مطرح نمی شود. اما اگر زوجه یا زوج مالک عین یا منفعت باشد و طرف مقابل از ورود به منزل ممانعت نماید حکم به رفع ید از تصرف عدوانی یا ممانعت از حق داده می شود، چنان چه مجدداً مورد حکم را عدو اناً تصرف یا نسبت به آن ممانعت از حق نماید علاو ه بر رفع تجاو ز، به حبس از سه ماه تا یک سال محکوم خواهد شد. اما اخراج یا ممانعت از ورود زوجه به منزل مشترک از سوی زوج در حکم عدم پرداخت نفقه خواهد بود که جدای از ضمانت اجرای مدنی، حبس تعزیری درجه شش را به دنبال خواهد داشت.
تأثیر ادبیات عرفانی دوره دوم متوسطه بر اخلاق مداری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۸۵
111 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش و تحلیل متون ادبیات عرفانی دوره دوم متوسطه بر توسعه اخلاق مداری دانش آموزان است. با توجه به اهمیت پرورش ابعاد معنوی و اخلاقی در کنار آموزش های علمی، این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که آیا مواجهه دانش آموزان با مفاهیم عمیق عرفانی و انسانی موجود در ادبیات کلاسیک فارسی می تواند به تقویت ارزش های اخلاقی و رفتارهای مسئولانه در آنان منجر شود؟ روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از ابزارهای گردآوری داده شامل پرسشنامه و تحلیل محتوای پاسخ های تشریحی، به بررسی نگرش ها و رفتارهای اخلاقی دانش آموزانی پرداخته است که در معرض آموزش هدفمند ادبیات عرفانی قرارگرفته اند. نتایج اولیه نشان می دهد که آشنایی با مضامین ایثار، نوع دوستی، صبر، تواضع و حقیقت جویی موجود در آثار عرفانی می تواند تأثیر مثبتی بر دیدگاه دانش آموزان نسبت به مسائل اخلاقی و اجتماعی داشته باشد. کلیدواژه ها: آموزش، ادبیات عرفانی، ارزش های اخلاقی، کتب فارسی دوره دوم متوسطه، اخلاق مداری.
نقد و بررسی کاوش ها و حفاظت از محوطه باستانی زیویه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲
83 - 102
حوزههای تخصصی:
دژ زیویه یکی از بزرگ ترین و مهم ترین محوطه های باستانی در شمال غرب ایران به شمار می آید. این محوطه تاریخی در ۵۵ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان سقز در کردستان واقع شده و به شماره ۷۶۲ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. بررسی ها و کاوش های صورت گرفته در این مکان طی هفتادسال اخیر، نیازمند نقد و ارزیابی دقیق است. به طور کلی، این اثر بی نظیر به عنوان یک محوطه مهم مانایی، در طول هفت دهه گذشته به دلایل مختلف مورد غفلت قرار گرفته است. از سوی دیگر، زیویه و آثار آن چالش های متعددی را برای باستان شناسان و پژوهشگران تاریخ و هنر ایجاد کرده است؛ از جمله اینکه چگونه می توان این محوطه را به درستی معرفی و حفظ کرد و چطور می توان آن را برای نسل های آینده نگهداری نمود. این موضوع ضرورت نوشتن درباره زیویه را دوچندان می کند تا شاید بتوان مسئولین را به اهمیت پژوهش و حفاظت از این اثر ارزشمند متوجه ساخت. با هدف شناسایی مشکلات و بی توجهی ها، این مقاله ضمن معرفی اهمیت و جایگاه دژ زیویه، نگاهی به تاریخچه کشف و شهرت جهانی این محوطه از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۸۸ خواهد داشت. در این راستا، پیشینه تاریخی منطقه و دژ زیویه، فعالیت های پژوهشی انجام شده، وضعیت حفاری های تجاری قبل از انقلاب (از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۲)، فعالیت های پژوهشی-حفاظتی هیئت معتمدی/لک پور (از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۲) و اقدامات انجام شده در زمان تصدی مسئولیتم بر پایگاه میراث فرهنگی و گردشگری (از آبان ۱۳۸۶ تا تیرماه ۱۳۸۸) مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
نقش تمیزی تمایزیافتگی خود و بی اعتبارسازی هیجانی ادراک شده در اختلال علائم جسمی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
58 - 66
حوزههای تخصصی:
شکایت های جسمی در بین نوجوانان شایع است و عوامل هیجانی نقش مهمی در بروز و تشدید آن دارند. پس هدف پژوهش تعیین نقش تمییزی تمایزیافتگی خود، بی اعتبارسازی هیجانی ادراک شده در نشانه های اختلال علائم جسمی است. پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی هست. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر خوی تشکیل می دهند که 265 نفر به شکل خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تجربه علائم جسمی (SSEQ)؛ مقیاس بی اعتبارسازی هیجانی ادراک شده (PIES) و نسخه کوتاه سیاهه تمایزیافتگی خود (DSI-Sf) جمع آوری شده و بعد از واردکردن در SPSS-22 با استفاده از آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین نشانه های اختلال علائم جسمی با بی اعتبارسازی هیجانی درک شده (46/0)، واکنش پذیری هیجانی (51/0)، هم آمیختگی با دیگران (42/0)، برش هیجانی (32/0) و جایگاه من (28/0) ارتباط معناداری در سطح 05/0 وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بی اعتبارسازی هیجانی ادراک شده، واکنش پذیری هیجانی و هم آمیختگی با دیگران 52 درصد از تغییرات اختلال علائم جسمانی را پیش بینی می کنند که در سطح 05/0 معنادار است. نتایج نشان دهنده نقش نبود درک هیجانی و نبود تمایزیافتگی در نشانه های اختلال علائم جسمانی بود، پیشنهاد می شود برای نوجوانان آموزش های لازم در زمینه ابراز هیجانی و تمایزیافتگی خود داده شود تا تجارب هیجانی خود سرکوب و به شکل جسمانی ابراز ننمایند.
نقش سازمان های بین المللی در ارتقا و ترویج حقوق مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
31 - 58
حوزههای تخصصی:
حفظ حقوق مصرف کنندگان یکی از ارزش ها و هنجارهای موصوف جوامع بشری است که قانون گذاران کشورهای مختلف از آن حمایت می کنند. پرسش مطرح در این مقاله، چگونگی نقش سازمان های بین المللی و منطقه ای در ارتقا و ترویج حقوق مصرف کننده است. در مقام پاسخ، نقش سازمان های فراملی را می توان به دو زیرگروه سازمان های بین المللی و سازمان های منطقه ای تقسیم کرد که هر یک می توانند به فراخور سندی که در خصوص حقوق مصرف کننده به تصویب می رسانند، اسناد حقوقی سخت (لازم الاجرا) و یا حقوقی نرم (توصیه ای) تدوین نمایند. دستورالعمل های سازمان ملل متحد بر مبنای هفت اصل اساسی نظام حقوق مصرف کننده شامل موارد حمایت از سلامت و ایمنی مصرف کنندگان، حمایت از منافع اقتصادی مصرف کنندگان، ارائه اطلاعات کافی به مصرف کنندگان، آموزش مصرف کننده، دسترسی مصرف کننده به ابزار مؤثر جبران خسارت، ایجاد انجمن های مصرف کننده و مشارکت مصرف کنندگان در فرایند تصمیم گیری و مصرف پایدار است و اتحادیه اروپا، از بین نهادهای حمایت از مصرف کننده پیشرفته ترین نظام نظارتی برای حمایت از مصرف کننده را تاکنون در سطح جهانی ایجاد کرده است.
پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس مهارت های ارتباطی – کلامی با نقش میانجی گر مهارت های فراشناخت دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (مرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۹
۱۷۹-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: اهمیت عملکرد تحصیلی کودکان استثنایی در شرایط حاکم بر نظام آموزشی ایران اهمیت زیادی پیدا کرده است. جنبه های روان شناختی مختلفی بر میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مؤثر است. در ادبیات موجود در این زمینه ارتقای عملکرد تحصیلی مورد توجه بوده ولی متغیرهای تأثیرگذاری مانند مهارت های ارتباطی–کلامی و مهارت های فراشناخت مورد غفلت واقع شده اند. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس مهارت های ارتباطی – کلامی با نقش میانجی مهارت های فراشناخت دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی که به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان (دختر و پسر) مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی دوره دوم دبستان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 بود. نمونه پژوهش 200 نفر از دانش آموزان 10 تا 12 مبتلا به اختلال ریاضی شهر کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه های عملکرد تحصیلی (فام وتیلور، 1999)، مهارت های ارتباطی – کلامی (بارتون جی ای، 1990) و پرسشنامه مهارت فراشناخت (والترز، 1993) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS23 و AMOS. 23 صورت گرفت. یافته ها: نتایج بیانگر این است که بین مهارت های ارتباطی – کلامی با عملکرد تحصیلی و مهارت های فراشناخت را به وجود دارد (05/0 <P). بین مهارت های فراشناخت با عملکرد تحصیلی نیز رابطه وجود دارد. نتایج نشان داد که مهارت های ارتباطی-کلامی از طریق مهارت های فراشناخت با عملکرد تحصیلی رابطه دارد (05/0 <P). نتیجه گیری: استفاده از مهارت های ارتباطی – کلامی و فراشناخت موجب رشد معنادار یادگیری در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی می شود بنابراین می توان با تقویت مهارت های ارتباطی – کلامی و فراشناختی ضمن تقویت عملکرد تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی، زمینه شناخت دقیق ظرفیت ها، توانایی ها و کاستی ها به دست خودشان فراهم شود.
مقایسه تأثیر آموزش تنظیم هیجان و مداخله مبتنی بر شفقت بر نظم جویی هیجانی و خودتوانمندسازی اجتماعی در دانش آموزان پسر دارای رفتارهای پر خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: رفتارهای پرخطر در نوجوانان می تواند آسیب های جدی و گاه غیرقابل جبرانی به همراه داشته باشد. بنابراین به کارگیری مداخلات روانشناختی مبتنی بر شواهد برای این نوجوانان یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش تنظیم هیجان و مداخله مبتنی بر شفقت بر نظم جویی هیجانی و خودتوانمندسازی اجتماعی در دانش آموزان پسر دارای رفتارهای پرخطر بود. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم دارای رفتارهای پرخطر شهر بهبهان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه پژوهش 45 نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر بهببهان بود که با توجه به ملاک های ورود به پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. هر سه گروه در مرحله پیش آزمون به پرسشنامه های پژوهش مقیاس سنجش رفتارهای پرخطر (مرکز پیشگیری و کنترل بیماری های آمریکا، 1995)، مقیاس مشکلات در نظم جویی هیجانی (گراتز و روئمر، 2004) و پرسشنامه خودتوانمندسازی اجتماعی (فلنر و همکاران، 1990) پاسخ دادند. سپس آزمودنی های هر کدام از گروه های آزمایش، آموزش تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر شفقت را در 8 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) به صورت گروهی دریافت کردند، درحالی آزمودنی های گروه گواه در لیست انتظار بودند و هیچ گونه مداخله ای در طول اجرای پژوهش دریافت نکردند. پس از اتمام مداخله ها مجدداً همه آزمودنی ها پرسشنامه های پژوهش را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS.24 و با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که آموزش تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر شفقت به طور معنادار بر نظم جویی هیجانی و خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان تأثیرمعناداری دارند (05/0 >P). نتایج آزمون های تعقیبی بنفرونی نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با درمان مبتنی بر شفقت بر بهبود نظم جویی هیجانی و خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر تأثیر بیشتر داشته است (05/0 >P). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت های تنظیم هیجانی و شفقت به خود می توان نظم جویی هیجانی و خودتوانمندسازی دانش آموزان را بهبود بخشد. بنابراین به متولیان آموزشی پیشنهاد می شود با اجرای آزمون های غربالگری برای رفتارهای پرخطر و متناسب سازی مداخلات از آموزش تنظیم هیجانی و شفقت به خود به عنوان مداخلات مبتنی بر شواهد در جهت بهبود مهارت های رفتاری، شناختی و هیجانی این افراد استفاده کنند.
تأثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر تعلق به مدرسه و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آذر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۳
۲۲۸-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: در سال های اخیر، توجه به تعلق به مدرسه و مهارت های اجتماعی دانش آموزان به عنوان عواملی اساسی در توسعه ی شخصیت و عملکرد تحصیلی آنان مورد تأکید پژوهش ها بوده است. تعلق به مدرسه، حس پیوند و ارتباط با محیط آموزشی را تقویت می کند و مهارت های اجتماعی، به دانش آموزان کمک می کند که روابط مثبت تری با همسالان و معلمان برقرار کنند. آموزش مهارت های مثبت اندیشی می تواند در بهبود این جنبه ها نقش مؤثری داشته باشد. با این حال، شکاف پژوهشی موجود به دلیل کمبود مطالعاتی که به صورت مستقیم اثرات مثبت اندیشی را بر تعلق به مدرسه و مهارت های اجتماعی در سطح دانش آموزان ابتدایی، بررسی کرده اند، مشهود است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر تعلق به مدرسه و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی شهر اردبیل انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی (4945 نفر) شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که از میان آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه 30 نفره (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مهارت های اجتماعی (ماتسون، 1983) و احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2005) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS.24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی منجر به افزایش تعلق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی شود (01/0 >p)؛ همچنین آموزش مثبت اندیشی در ارتقای مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی مؤثر بود (01/0 >p) و نتایج این تأثیر در بازه زمانی 3 ماهه نیز پایدار بود (01/0 >p). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج مطالعه حاضر، آموزش مهارت مثبت اندیشی می تواند به عنوان یک برنامه پیشگیرانه برای دانش آموزانی که در زمینه تحصیلی و هیجانی دچار مشکل و نقص هستند یا در قالب یک برنامه مداخله ای برای کاهش آسیب در کودکان و نوجوانان، به ویژه توسط درمانگران و مشاوران مدنظر قرار گیرد.
تحلیل مکانی فرسایش خاک و کیفیت زیستگاه ها بر مبنای الگوی کاربری اراضی در منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
22 - 42
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از جدی ترین مشکلات محیط زیستی در اکوسیستم های خشکی است که می تواند کیفیت زیستگاه های یک منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف ارزیابی فرسایش خاک و کیفیت زیستگاه های سیستان بر مبنای الگوی کاربری ارضی انجام گردید. پس از تهیه داده های مورد نیاز، مدلسازی فرسایش خاک و کیفیت زیستگاه ها با استفاده از مدل اینوست(InVEST) و ارتباط میان آنها بر اساس آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون وزنی مکانی (GWR) صورت پذیرفت. نتایج نشان داد فرسایش سالانه خاک در منطقه در مجموع 41/3 میلیون تن (بطور میانگین معادل 07/2 تن در هکتار) بود. زیستگاه های بخش غربی منطقه با وجود داشتن کیفیت بیشتر از پتانسیل فرسایش خاک بالاتری نیز برخوردار بودند. بیشترین و کمترین میزان فرسایش به ترتیب در مراتع (6/3 تن در هکتار) و تالاب (0 تن در هکتار) و بالاترین و کمترین میزان کیفیت زیستگاه ها به ترتیب در مراتع و ساخته شده ها مشاهده گردید. آزمون اسپیرمن رابطه مثبت و معنادار کیفیت زیستگاه ها با فرسایش خاک را نشان داد (R=0.71, P-value<0.01). نتایج GWR نیز همبستگی مکانی معنادار بین آنها را تأیید کرد (R2=0.91, P-value<0.01). الگوی مکانی کیفیت زیستگاه ها و فرسایش خاک در منطقه مطالعاتی تقریباً مشابه است بطوریکه زیستگاه های با کیفیت بالاتر در بخش غربی منطقه واقع شده اند، ضمن آنکه همین بخش ها بطور طبیعی از پتانسیل فرسایش بیشتری برخوردار هستند. نتایج این مطالعه علاوه بر ارائه اطلاعات مفید در مورد کیفیت زیستگاه ها و فرسایش خاک، ضرورت توجه مدیران و برنامه ریزان را برای اتخاذ راهبردهای مناسب به منظور کاهش فرسایش خاک بخصوص در زیستگاه های با کیفیت مطلوبتر در منطقه مشخص می سازد.
ارزیابی توان لرزه خیزی گسل هرات در غرب افغانستان بر پایه فراسنج های لرزه زمین ساختی و نرخ گشتاور لرزه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
79 - 98
حوزههای تخصصی:
سیستم گسلی هرات غربی یکی از پهنه های فعال لرزه زمین ساختی افغانستان می باشد که در سال ۲۰۲۳ چهار زمین لرزه را تجربه نموده است. نظر به اهمیت این منطقه و رخداد لرزه ای متوالی، در این پژوهش پویایی لرزه زمین ساختی منطقه بر اساس فراسنج های لرزه خیزی و تحلیل فرکتالی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، تغییرات نرخ لرزه خیزی منطقه بر پایه تغییرات فراسنج لرزه خیزی (b-value) و بعد فرکتال شکستگی و لرزه خیزی (D-value) با استفاده از داده های لرزه ای موجود بررسی و تحلیل شده است. در یک تقسیم بندی منطقه مورد مطالعه به ۹ پهنه اولیه تقسیم شده و در هر پهنه فراسنج های لازم محاسبه شده است. بزرگترین ابعاد فرکتالی گسل محاسبه شده مربوط به پهنه های جنوب شرقی، مرکزی و شمال غربی است و بیشترین مقدار بعد فرکتالی لرزه خیزی مربوط به مناطق مرکزی و شمال غربی می باشد. مقادیر محاسبه شده برای پارامتر b در مرکز محدوده مطالعاتی و منطبق بر گسل هرات نشان دهنده افزایش تنش در این ناحیه بوده که ممکن است هشداری برای وقوع یک زمین لرزه بزرگ در آینده باشد. نرخ گشتاور لرزه ای نشان دهنده نرخ تغییر در انرژی سطح زمین است که به تغییرات لرزه ای تبدیل می شود. مقدار نرخ گشتاور لرزه ای برای کل منطقه مطالعاتی برآورد شده است. با توجه به مجموع تحلیل های فرکتالی و محاسبه گشتاورهای لرزه ای منطقه، مناطق زنده جان، انجیل، غوریان و کوشان می توانند به عنوان کاندیدای زلزله های بعدی معرفی شوند. مقایسه نتایج به دست آمده این دیدگاه را تقویت می کند که غرب افغانستان به عنوان پهنه ای دگرشکلی در حال تکامل، مستعد رخدادهای لرزه ای بیشتری است.
بررسی پیشینه شهر آق قلعه خراسان، با نگاهی به روند سفرهای دوره ای ایلخانان و ساختارهای شهری دوره یوآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
۲۶۰-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
دژ تاریخی آق قلعه در دشت جوین واقع در شمال خراسان، سازه ای بسیار عظیم و کمتر شناخته شده است که برمبنای مطالعات محدودی که تاکنون انجام گرفته، می توان فرض کرد که در دوره ایلخانان مغول، احداث شده است؛ با این حال، برمبنای مستندات تاریخی مربوط به دوره ایلخانان، نمی توان تعلق این دژ به این دوره را تأیید کرد؛ زیرا این مستندات مطلقاً هیچ اطلاعاتی درباره وجود چنین دژی در دشت جوین ارائه نکرده اند. بر همین مبنا، اتکای نگارندگان برای پذیرش فرضیه احداث آق قلعه در دوره ایلخانان، تنها مستندات باستان شناسی و همین طور کتیبه تاریخ دار مسجد آق قلعه است. این پژوهش برای اولین بار قصد دارد تا با اتکا به بررسی مسیر حرکت های دوره ای ایلخانان در شمال خراسان، برمبنای بررسی مستندات تاریخی و همین طور بهره گیری از تحلیل GIS، میزان اهمیت آق قلعه را در طول این مسیر به عنوان یک استقرارگاه میان راهی روشن سازد؛ همچنین، با مقایسه ساختار آق قلعه با شهرها و شهرک هایی که تقریباً در یک دوره در چین و ایران در سرزمین های تحت نفوذ مغولان، احداث شده اند، فرضیه تعلق این دژ به دوره ایلخانان را بررسی کند. نتایج این بررسی نشانگر آن است که آق قلعه درمیان یکی از مهم ترین مسیرهای حرکت های دوره ای ایلخانان در شمال خراسان قرار داشته و مراجعه سالانه ایلخانان و جانشینان آن ها به این ناحیه، احتمال ساخت استقرارگاهی میان راهی در این نقطه را افزایش می دهد. همچنین مقایسه ساختار آق قلعه با نمونه های مشابه در چین، همانند شانگدو، دایدو و یینگ چنگ لو و همچنین سلطانیه در ایران، گویای وجود شباهت های بسیار زیادی است که سبب تقویت فرضیه احداث آق قلعه در دوره ایلخانان می شود.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و نگرش های ناکارآمد در زوجین با شرایط طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (تیر) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۸
۱۵۲-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: زوج های دچار طلاق عاطفی در زندگی زناشویی دارای مشکلات فراوانی از جمله افزایش دلزدگی زناشویی و نگرش های ناکارآمد هستند و ضروری است از رویکردهای درمانی مؤثرتر مانند زوج درمانی جهت کاهش مشکلات آن ها استفاد کرد. هدف: هدف این مطالعه تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و نگرش های ناکارآمد در زوجین با شرایط طلاق عاطفی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوج های دچار طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر رشت در سال 1402 بودند که از میان آنها 20 زوج (40 نفر) با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) تحت زوج درمانی هیجان مدار (جانسون، 2019) قرار گرفت و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش ماند. داده ها با پرسشنامه طلاق عاطفی (گاتمن، 1994)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) و مقیاس نگرش های ناکارآمد (ویسمن و بک، 1978) جمع آوری و با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار باعث کاهش معنی دار دلزدگی زناشویی و نگرش های ناکارآمد در زوج های با شرایط طلاق عاطفی شد و این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (001/0P<) و 44 درصد تغییر دلزدگی زناشویی و 37 درصد تغییر نگرش های ناکارآمد نتیجه زوج درمانی هیجان مدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، مشاوران و درمانگران می توانند از روش زوج درمانی هیجان مدار در کنار سایر روش های درمانی جهت بهبود ویژگی های روانشناختی به ویژه کاهش دلزدگی زناشویی و نگرش های ناکارآمد زوج های دچار طلاق عاطفی بهره ببرند.
The Myth of Preemptive Self-Defense: A Legal Assessment of Israel’s Use of Force Against Iran
منبع:
فلسفه حقوق سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
160 - 139
حوزههای تخصصی:
This article examines the legality of Israel’s claim to a right of preemptive self-defense against Iran within the framework of international law. It argues that such a claim lacks any valid legal foundation and stands in stark contrast to the fundamental principles enshrined in the Charter of the United Nations as well as established international jurisprudence. According to Article 51 of the UN Charter, the use of force in self-defense is only permissible in response to an actual and verifiable armed attack. Any military action based solely on the anticipation or assumption of an imminent threat does not meet the legal threshold and is not recognized by the international legal order. The International Court of Justice (ICJ), in landmark cases such as Nicaragua (1986), the Advisory Opinion on the Wall (2004), and Democratic Republic of the Congo v. Uganda (2005), has consistently adopted a narrow interpretation of self-defense, explicitly rejecting the doctrine of preemptive force. Israel’s assertion of facing a permanent threat from Iran, absent concrete evidence of an imminent armed attack, cannot serve as a lawful justification for the use of force. Such actions not only contravene the prohibition on the use of force and the principle of state sovereignty but may also constitute a breach of peremptory norms of international law (jus cogens) and amount to an act of aggression. Furthermore, acceptance of such a precedent poses serious challenges to the maintenance of international peace and security and risks undermining the credibility of the global legal order. Drawing on authoritative sources, international instruments, and comparative legal analysis, the article concludes that Israel’s invocation of preemptive self-defense is legally unfounded and incompatible with contemporary international law.
دوگانه پنداری فرهنگ وطبیعت در رمان های خانم دالاوی و اورلاندو ویرجینیا وولف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۲
201 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بیان دوگانگی فرهنگ و طبیعت در دو اثر ویرجینیا وولف (1882-1942) خانم دالاوی و اورلاندو می باشد. وی ثابت می کند که دوگانه پنداری در فرهنگ غرب و خلق جفت های دوگانه ای مانند: انسان/طبیعت، مرد/زن، و فرهنگ/طبیعت به تخریب هر چه بیشتر طبیعت، منابع طبیعی و محیط زیست می انجامد. وی معتقد است اگر فرهنگی در تعامل با طبیعت نباشد صد در صد در پی تقابل و تخریب آن است. تحقیق حاضر از خوانش میان رشته ای بوم گرایی، مبتنی بر نظرات وال پلوموود (1939-2008) در رابطه با دوگانه پنداری، در راستای تجزیه و تحلیل دو رمان ذکر شده، بهره می جوید. در رمان خانم دالاوی، وولف عصر نو و تولیدات حاصل از آن که باعث آلودگی طبیعت و تضعیف آن می شود، مانند هواپیما که حاصل پیشرفت تکنولوژی و اعتلای فرهنگ انسانی است، را زیر سئوال می برد. همچنین در رمان اورلاندو، تضاد فرهنگ و طبیعت را به نحوی نشان می دهد که اورلاندو شخصیت اصلی داستان آشکارا به توصیف لندن قرن شانزدهم می پردازد، زمانی که فرهنگ انسانی بر آن غالب نشده بود و طبیعت آن بکر و دست نخورده باقی مانده بود و در مقابل به لندن قرن نوزدهم می پردازد که با دخالت فرهنگ انسانی از حالت بکر خارج شده است. بنابراین، وولف با طرح مسأله دوگانگی و تقابل فرهنگ و طبیعت تخریب طبیعت و محیط زیست را از طریق رمان های خود خانم دالاوی و اورلاندو نشان می دهد.
بررسی کاربرد اصول نوشهرگرایی در احیای بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: بندر ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۸
85 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی کاربرد اصول نوشهرگرایی در احیای بافت های فرسوده 8 گانه شهر بندرماهشهر تدوین گردید که از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش کار توصیفی- پیمایشی و استنباطی است. جامعه آماری پژوهش تمامی ساکنین واقع در محلات 8 گانه بافت فرسوده و قدیمی شهر بندر ماهشهر هستند که طبق آخرین سرشماری عمومی نفوس مسکن 45235 نفر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران برابر با 380 پرسشنامه محاسبه شد. نتایج یافته ها نشان داده که هرچند میان تمامی شاخص های نوشهرگرایی با تحقق بازآفرینی شهری رابطه مستقیمی وجود دارد اما اصل پیاده روی با ضریب استاندارد 321/0 بیشترین اثر را به خود اختصاص داده، از سوی دیگر میزان وضعیت اصول نوشهرگرایی در سطح محلات فرسوده شهر بندرماهشهر حاکی از مقادیر متفاوتی می باشد. اما این تفاوت معنادار نبوده و اختلاف معناداری بین محلات 8 گانه خیلی زیاد نمی باشد. بگونه ای که در مقایسه میانگین در بین محلات بالاترین میزان تأثیرپذیری اصول نوشهرگرایی مربوط به محله های 18، 19، 16 به ترتیب با میانگین های 94/4، 70/4 و 64/4 و پایین ترین میزان مختص محله های 17و 10 به ترتیب با میانگین های08/4 و 10/4 بوده است.
سازوکارهای قوه قضائیه در احیا حقوق عامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دستاوردهای نوین در حقوق عمومی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۴
101 - 121
حوزههای تخصصی:
در جوامع مدرن، حقوق عامه ستون اصلی عدالت اجتماعی و تضمین کننده آزادی های اساسی شهروندان شناخته می شود که برای همه افراد جامعه بدون هیچ تبعیضی تضمین شده است. بااین وجود، تضمین و صیانت از حقوق عامه به عنوان یک چالش پیچیده و پویا همواره مطرح بوده است. باتوجه به نقش قوه قضاییه به عنوان دژ مستحکم احقاق حقوق عامه به استناد بند ۲ اصل ۱۵۶ قانون اساسی این سؤال مطرح می شود"چگونه قوه قضاییه می تواند با ایجاد یک چارچوب فکری جامع و پویا، حقوق عامه را تقویت کرده و آن را در برابر چالش های نوظهور محافظت کند؟". پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به واکاوی مفهوم حقوق عامه، اهمیت آن، و نقش قوه قضاییه در احیای این حقوق می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهند که قوه قضاییه با ایجاد یک منظومه فکری جامع که بر اساس اصل هشتم قانون اساسی شکل گرفته است، می تواند حقوق عامه را تقویت کند. تشکیل یک کارگروه ویژه برای پیاده سازی این اصل و بهبود ساختارها و رویه های قضایی، گامی اساسی در جهت محافظت از حقوق عامه در برابر چالش های نوظهور است. همچنین با به روزرسانی و رفع نواقص قوانین مرتبط با حقوق عامه، به همراه نظارت دقیق بر اجرای آن ها، راهکارهای ضروری برای تضمین این حقوق اساسی در جهت ایجاد یک جامعه منصفانه تر هستند.
Analyzing the Components of Enhancing Dyadic Ego Strength (Facilitating the Transition from "I-ness" to "We-ness" in Marital Relationships) for Married Individuals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of the present study was to analyze the components of enhancing dyadic ego strength (facilitating the transition from "I-ness" to "We-ness" in marital relationships) specifically for married individuals. The research setting included all texts related to the concept of "We-ness." Methods: The method for selecting texts was purposive sampling from among the aforementioned texts or related constructs within the time frame of 2010 to 2025, based on inclusion and exclusion criteria. The number of texts was determined according to the principle of data saturation. Data collection involved line-by-line analysis of texts based on questions relevant to the concept of "We-ness." The data obtained from the textual analysis were analyzed using the conventional content analysis method proposed by Hsieh and Shannon (2005). Findings: Content analysis of the texts revealed that dyadic ego consists of four key concepts: (1) essence (with sub-concepts of attention to marital union and dyadic identity); (2) dimensions of dyadic ego (with sub-concepts of cognitive, positive emotional, negative emotional, and behavioral aspects); (3) pathways to achieving dyadic ego (with sub-concepts of generative meaning of the marital bond, family values, and family goals); and (4) obstacles to achieving dyadic ego (with sub-concepts of individualism, lack of self-differentiation, and insecure attachment). Conclusion: Based on these findings, it can be concluded that dyadic ego is a mechanism that transforms the process of "I-ness" into "We-ness," and for its realization, couples must engage in pathways to attain it and overcome its obstacles.