فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۵۱۱٬۹۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
Crisis conditions create ambiguous situations where individuals rely more on their understanding and previous experiences. In the context of politics, depending on a leader’s characteristics, his perceptions may influence and override other agents in policy-making during the crisis time. Many studies claim that leaders’ perceptions may change as they confront crisis, as they learn from critical situations. Based on empirical data regarding President Donald Trump’s operational beliefs and leadership characteristics, this paper examines the theoretical basis for the ways in which core beliefs resist change and learning. To answer the main question, the operational code of President Trump had been analyzed in three separate phases: the immediate pre-presidential phase, his three years in office prior to COVID-19 breakout, his last nine months in office during the crises. The results of this research may address several questions regarding the Trump political leadership and belief system by focusing on changes in the cognitive construct of the president.
Mythical Thought and the Constitution of Israeli Foreign Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۹, Issue ۲, spring ۲۰۲۵
257 - 291
حوزههای تخصصی:
Israel’s foreign policy at times diverges from prevailing realist expectations, specifically rational considerations and prudence. This article argues that this is the result of what Ernst Cassirer calls mythical thought or what can be called a myth-based discourse that constructs the mindset of policy makers and has made the emergence of non-realist elements in Israel’s foreign policy possible. In this discourse, quantity, quality, similarity, space, and time acquire specific characteristics and, in the field of foreign policy, this primarily leads to maximalist aspirations, volunteerism, reactiveness, lack of proportionality between capabilities and actions, and at times refraining from diplomatic engagements. However, we encounter a state's identity as a modern ruling state which, to gain international recognition and acceptability, must abide by the norms and laws that define statehood. On the other hand, we face an identity stemming from a mythical discourse, encompassing non-modern, irrational elements and self-definitions based on rules that often contradict legal discourse. Relying on discourse analysis, the texts produced by Israeli foreign policymakers are analyzed to show how this specific way of thinking has made non-realist elements in Israeli foreign policy possible.
تحلیل روابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و ارمنستان بر اساس مدل سوات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۹بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۳)
29 - 62
حوزههای تخصصی:
از گذشته های دور، قفقازجنوبی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اهمیت زیادی داشته است. در میان جمهوری های استقلال یافته از شوروی، ایران با ارمنستان رابطه گسترده و بهتری نسبت به جمهوری های دیگر داشته است. دو کشور همسایه با برخورداری از پیوندهای تاریخی و فرهنگی دیرینه، دارای ظرفیت های بالقوه و پتانسیل های فراوانی برای توسعه همکاری های اقتصادی هستند. با وجود تأکیدات مکرر مقامات دو کشور بر گسترش این روابط، بهره برداری کامل از این ظرفیت ها همچنان با چالش هایی مواجه هستند. هدف از این نوشتار، بررسی تحلیل روابط اقتصادی ایران و ارمنستان براساس مدل SWOT می باشد. سوال این پژوهش به این صورت است که روابط اقتصادی ایران و ارمنستان براساس مدل SWOT چگونه تحلیل می شود؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از مزایای جغرافیایی، تقویت زیرساخت ها، و همکاری در پروژه های انرژی و حمل ونقل می تواند به تقویت این روابط کمک کند. همچنین، مدیریت تهدیدات ژئوپلیتیکی و تحریم های بین المللی ایران استفاده از توافق نامه های تجاری نظیر همکاری با اتحادیه اوراسیا می تواند مسیر این همکاری ها را هموارتر کند. رویکرد پژوهش کیفی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی وکتابخانه ای و تحلیل داده ها با استفاده از مدل SWOT انجام شده است.
مفهوم سازی استعاری «شهادت» در گفتمان حضرت آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵
25 - 42
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استعاره های شناختی حوزه «شهادت» در گفتمان رهبر انقلاب اسلامی اختصاص دارد. در این مطالعه زبان شناختی، بیانات آیت الله خامنه ای حول محور «شهادت»، از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایشان جمع آوری و دسته بندی شده است با این هدف که مشخص شود در گفتمان رهبر انقلاب، «شهادت» به عنوان یکی از مفاهیم مقدس، چگونه به صورت استعاری مفهوم سازی شده است؟ بررسی داده ها نشان داد که در گفتمان رهبر انقلاب «شهادت» با استعاره هایی چون عطر، نور، رنگ، شعله، مسیر، خانه، میدان، آشامیدنی، قله کوه، سنگر، درخت، ریشه درخت و شخص مفهوم سازی شده و عمدتاً در ارتباط بینامتنی با آیات قرآن کریم بوده است. از آنجا که استعاره در هر زبان و فرهنگی متفاوت است، می توان با بررسی استعاره های شناختی رهبر انقلاب و نگرش های غالب شکل گرفته در گفتمان فردی و اجتماعی ایشان و تحلیل این استعاره ها، هویت فرهنگی جامعه ایرانی را مشخص کرد و محتوای فکری و منظومه شناختی ایشان را در جامعه بسط داد.
تحلیل جایگاه عقلانیت در گفتمان برجام و بازتاب آن در سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به تحلیل جایگاه عقلانیت در گفتمان برجام خواهیم پرداخت. اما در این مقاله با تکیه بر آنچه توسط رالز نظریه پردازی شده و تا حد زیادی می تواند به "بهینه سازی سود و زیان" خلاصه شود به تحلیل گفتمان عقلانیت در سیاست خارجی جریان اعتدال به خصوص در موضوع برجام می پردازیم و نهایتاً تلاش می کنیم تا ابتنای اصلی سیاست ورزی این جریان را در موضوعات کلان خارجی از گفتمان ایشان استخراج نماییم. اگرچه شاید انعکاس بومی این عقلانیت و مبنا قرار داشتن محاسبه سود و زیان در سیاست، با توجه به سنت و خاستگاه جمهوری اسلامی بیشتر در قالبی نزدیک به مصلحت گرایی بگنجد، اما با نگاهی کلّی تر می توان وحدتی نظری میان این دو قائل شد. این وحدت میان محاسبه سود و زیان و مصلحت اندیشی است که می تواند جمعی باشد میان واقعیت سیاست ورزی و ایدئولوژی حاکم بر نظام سیاسی جمهوری اسلامی به عنوان دستگاه ارزشی – مفهومی تعیین کننده ی قیود این سیستم. مُدّعای جریان اعتدال این جمع بندی است که با حفظ مبانی هویتی نظام سیاسی و اصلاح برخی مبانی شناختی و روش های اجرایی سیاست ورزی خارجی می توان بهینه سازی توازن هزینه – فایده ی نظام سیاسی و منافع ملّی را دنبال کرد. به بیان دیگر این افزایش فایده و کاهش هزینه که از طریق اعتدال در سیاست خارجی قابل حصول است به عنوان تبلور عقلانیت در سیاست ورزی خارجی به تقویت نظام حاکم می انجامد.
قواعد آمره برتر در چهارچوب حقوق بین الملل خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
129 - 168
حوزههای تخصصی:
قواعد آمره برتر مفهوم پرکاربرد و جدیدی در ادبیات حقوقی است که معنای دقیق آن، مصادیق، تفاوتش با مفاهیم و نهادهای مشابه حقوقی و حوزه قلمرو این قواعد از منظر حقوق بین الملل خصوصی تبیین نشده است؛ لذا اجتناب از تشتت در کاربست این مفهوم بنیادین و یکسان سازی ادبیات پژوهشی این حوزه ضرورت اصلی انجام این پژوهش از بُعد نظری است. از باب ضرورت کاربردی، در مواجهه ایران با حجم وسیعی از تحریم های وضع شده توسط کشورهای ثالث و توصیف شدن این تحریم ها به عنوان مصداقی از قواعد آمره برتر، آشنایی با مفهوم قواعد آمره برتر و حدود قابلیت اعمال آن می تواند به حفظ منافع ملی در اختلافات تجاری بین المللی که با موضوع تحریم مرتبط هستند، کمک کند. در این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی، منابع کتابخانه ای و اینترنتی مرتبط با موضوع مورد مطالعه قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از این است که قواعد آمره برتر قواعدی ماهوی هستند که ادعا دارند بر همه حالت های تحت قلمروشان، قطع نظر از قانون حاکم و محتوای آن حاکم هستند و وجوه افتراق قابل توجهی با مفاهیم مشابه مانند «قواعد تعارض قوانین»، «قواعد آمره» و «نظم عمومی بین المللی» دارند. دامنه شمول قواعد آمره برتر، اغلب به صراحت در خود قاعده و بر اساس معیارهای مکانی، زمانی یا شخصی مشخص می شود اما در صورت عدم تعیین، مرجع رسیدگی کننده به اختلاف باید در این خصوص تصمیم بگیرد. حتی در مواردی هم که حوزه شمول قاعده آمر برتر به صراحت تعیین شده است، مرجع رسیدگی کننده باید حوزه شمول را تعیین کند، البته صرفاً تا حدودی که برای نیل به هدف وضع قاعده آمره برتر، ضروری و لازم می بیند.
ظرفیت سنجی قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در جهت تحقق سیاست های کلی تأمین اجتماعی؛ با تأکید بر موضوع فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
413 - 442
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد نرخ فرزندآوری در دهه 60 قانون گذار برای کاهش این نرخ، دست به تدوین قوانینی زد که در مدتی کوتاه نتیجه دلخواه را فراهم کرد. هدف تعادل جمعیتی مقنن که برای زمانی طولانی تر در نظر گرفته شده بود، با کاهش سریع نرخ موالید، دچار ناکامی شد و روند کاهشی این نرخ تا مدتی طولانی و حتی تا زمان حاضر ادامه پیدا کرد. برای رشد دوباره نرخ موالید و جبران کاستی آن، تمهیدات مؤثری تا ابتدای دهه نود انجام نگرفت؛ اما با آغاز این دهه، می توان افزایش سیاست ها و قوانین جمعیتی را مشاهده کرد. قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت 1400 و سیاست های کلی تأمین اجتماعی 1401 از مقررات متأخری بودند که در این زمینه تدوین شدند. این نوشتار در پی پاسخ به این سؤال است که قانون اخیر تا چه اندازه ظرفیت تحقق هدف فرزندآوری مذکور در بند هشتم سیاست های کلی تأمین اجتماعی را دارد؟ نویسندگان با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی این سؤال پرداخته و به شائبه های تضاد مفادی بین قانون مزبور و سیاست های کلی تأمین اجتماعی دست یافته اند و بر این فرضیه هستند که اگرچه به صورت منطقی قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت باید با سیاست های کلی تأمین اجتماعی در جهت رشد نرخ موالید همراه و همگام باشد، اما یافته این نوشتار، نتایج تبعی این قانون را نمایان می کند که با سیاست های کلی مزبور سازگار نیست. این ناسازگاری را در تضاد مقررات این قانون با برخی قواعد فقهی همچون قاعده لاضرر و همچنین استفاده از روش هایی که به ناکارآمدی دولت در وصول به برنامه های خود به دلیل بار مالی ایجادشده در نتیجه اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت منجر می شود، می توان مشاهده کرد. با این توصیف، ضروری به نظر می آید تا قانون مذکور اصلاح شده و ایرادات آن برطرف گردد که نگارندگان پیشنهاداتی را در جهت اصلاح و همسوسازی این قانون با بند هشتم سیاست های کلی تأمین اجتماعی ارائه کرده اند.
رویکرد نظام عدالت کیفری به ریسک مجرمان دارایی های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق فناوری های نوین دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱
75 - 95
حوزههای تخصصی:
دارایی های مجازی به عنوان ابزاری فنّاورانه با برخورداری از ظرفیت های جنایی، نظر بزهکاران را نیز به خود جلب کرده است. ویژگی های منحصربه فرد این فنّاوری، سرآغاز تحولات مفهومی و مصداقی برخی جرایم شده است؛ ازاین رو مهار مخاطرات جنایی این فنّاوری و اتخاذ تدابیر و اقدامات کنشی و واکنشی در برابر آن، اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. در این میان، مخاطرات پول شویی دارایی های مجازی آن را محور تدابیر سیاست جنایی قرار داده است. ویژگی هایی مانند سرعت و گم نامی و ردیابی نشدن سبب شده بزهکاران از این دارایی ها به طور گسترده ای استفاده کنند؛ ازاین رو کشورها در چهارچوب نظام عدالت کیفری خود در تلاش اند نسبت به مهار مخاطرات جنایی پول شویی دارایی های مجازی در دو بُعد پیشگیرانه و واکنشی اقدام کنند. براین اساس، برای اتخاذ راهبردهای مطلوب در سطح نظام عدالت کیفری، در وهله نخست شناخت چیستی دارایی های مجازی از حیث فنی و حقوقی و سپس بررسی ظرفیت های جنایی آن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ چراکه پیش شرط اتخاذ هر راهبرد کنشی یا واکنشی شناخت دقیق پدیده موضوع این اقدامات خواهد بود. امری که زمینه لازم را برای ارائه الگوی مطلوب سیاست جنایی در دو سطح پیشگیرانه و کیفری فراهم خواهد ساخت؛ ازاین رو در پژوهش حاضر، با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بررسی منابع کتابخانه ای ازجمله اسناد فراملی، قوانین و مقررات داخلی، رویکرد نظام عدالت کیفری به ریسک مجرمانه دارایی های مجازی بررسی خواهد شد. در این چهارچوب، با بررسی وضعیت موجود در نظم حقوقی کیفری ایران، بایسته های سیاست جنایی در این زمینه ترسیم خواهد شد.
دینامیسم حقوقی و اجتماعی نظام سهمیه بندی در بنگلادش، از جنگ آزادی بخش تا اعتراضات ۲۰۲۴(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
215 - 248
حوزههای تخصصی:
نظام سهمیه بندی در بنگلادش پس از استقلال (۱۹۷۲) با هدف جبران نابرابری های تاریخی و حمایت از گروه های محروم مانند رزمندگان جنگ آزادی، زنان و ساکنان مناطق کمتر توسعه یافته ایجاد شد. با گذشت زمان، اختصاص ۵۶ درصد مشاغل دولتی به این گروه ها به ویژه فرزندان رزمندگان که با حزب حاکم عوامی لیگ مرتبط بودند، به منبع نارضایتی جوانان تحصیل کرده تبدیل شد. اعتراضات ۲۰۱۸ و ۲۰۲۴ با شعار کاهش سهمیه به ۱۰ درصد و تأکید بر شایسته سالاری، تعارض بین عدالت ترمیمی و کارآمدی اداری را آشکار کرد. دیوان عالی بنگلادش در ۲۰۲۴ با ابطال لغو سهمیه، نظام قبلی را احیا و تنش ها را تشدید نمود. این تصمیم، پرسش هایی درباره استقلال قضایی و نفوذ سیاسی حاکم بر دادگاه ها برانگیخت. از منظر حقوقی، نظام سهمیه با اصول برابری در قانون اساسی (مواد ۱۹ و ۲۹) در تعارض است، اما ماده ۲۸ آن تبعیض مثبت برای «اقشار محروم» را مجاز می داند. گسترش سهمیه به نسل های بعدی رزمندگان و ابهام در تعریف «محرومیت»، به تبعیض معکوس و ناکارآمدی اداری دامن زده است. مقایسه با کشورهایی مانند نپال و پاکستان نشان می دهد تمرکز بر معیارهای اقتصادی اجتماعی فعلی به جای امتیازات موروثی، ضروری است. در بنگلادش، اما تبدیل سهمیه به امتیازی موروثی و وابسته به حزب حاکم، اعتماد عمومی به نظام اداری را تضعیف کرده است. واکنش خشونت آمیز دولت به اعتراضات، نقض حقوق بشر و محدودیت آزادی بیان را به همراه داشت. جنبش دانشجویی با استفاده از رسانه های اجتماعی، اعتراضات را به حرکتی فراگیر تبدیل کرد که در سقوط دولت شیخ حسینه (۲۰۲۴) نقش ایفا نمود. در نتیجه، بازنگری ساختاری در نظام سهمیه بندی با تأکید بر شفافیت، شایسته سالاری و پاسخگویی به نابرابری های کنونی، برای دستیابی به عدالت اجتماعی و حکمرانی عادلانه در بنگلادش حیاتی است.
امکان سنجی تزاحم و تعارض هوش مصنوعی با حقوق بشر و شهروندی: چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق فناوری های نوین دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱
233 - 251
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی پدیده ای نوظهور در عرصه فنّاوری است که طبق پیش بینی های دانشمندان، در آینده نزدیک، بسیاری از امورات را متحول خواهد کرد و تحولات مهمی را در مسیر حیات بشریت رقم خواهد زد. با پیشرفت مداوم فنّاوری، تأثیرات و نقش های آن در زندگی روزمره و اجتماعی، سؤالاتی مطرح می شود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات و منابع مورد نیاز، به روش کتابخانه ای در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که هوش مصنوعی درصورت داشتن شخصیت حقوقی، نسبت به حقوق بشر و شهروندی با چه تعارض هایی مواجه است؟ برآیند پژوهش حاکی از آن است که طبق نظر محققان و دکترین در این حوزه، وجود شخصیت حقوقی برای هوش مصنوعی ضروری است. آنان معتقدند با اعطای شخصیت، آن ها می توانند طرف قرارداد قرار گیرند، مالک اموال شوند و عهده دار مسئولیت شوند. همچنین برخی معتقدند که هوش مصنوعی نباید دارای شخصیت حقوقی شوند؛ زیرا اعطای شخصیت حقوقی به آن ها، باعث ابهام در مرز میان انسان و غیر آن می شود و حقوق بشر و حقوق شهروندی را با تزاحم و تعارض هایی روبه رو می کند؛ ازاین رو باید در کنترل انسان ها قرار گیرند. همچنین در این پژوهش، در راستای شخصیت حقوقی برای هوش مصنوعی مدل هایی پیش بینی شده است و چالش ها و تعارض های هوش مصنوعی در ارتباط با حقوق بشر و شهروندی مثل عملکرد خودکار سلاح های نظامی، نقض حریم خصوصی، ازدست رفتن فرصت های شغلی، مداخلات اجتماعی و اخبار جعلی و غیره و راهکارهای رفع آن ها برشمرده شده است.
واکاوی مفهوم «اصل» و «روش» در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
نظام سازی در معارف و بحث های نظری کاری ضروری است. چراکه موجبات روشنایی مطالب و دسته بندی اطلاعات را فراهم می آورد. مجموعه معارف تربیتی نیز باید در یک چارچوب به هم پیوسته و منسجم تدوین شود تا هر عنصر جای خود را پیدا کرده و ارتباط خود را با بقیه بیابد. ازاین رو تلاش برای تعریف دقیق عناصر نظام تعلیم و تربیت اسلامی و تبیین منطقی روابط بین آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. اصل و روش دو عنصر بسیار مهم در نظام معرفتی تعلیم و تربیت هستند. اهمیت این دو عنصر بیشتر بدان جهت است که مربیان در صحنه تعاملات تربیتی خود بیشتر و بیشتر با آنها سروکار دارند. ما باید بدانیم منظور چیست که می گوییم: «مربی در عمل تربیتی خود باید به درستی از روش ها و اصول تربیتی استفاده کند». تا وقتی مفهوم روش و اصل معلوم نباشد، نمی توان پاسخ دقیقی به این سؤال ارائه کرد. هدف این تحقیق آن است که مفهوم اصل و روش، و همچنین روابط آنها، را مورد بازبینی قرار داده و تعریف روشن تری ارائه کند. بررسی ها نشان داد که تعریف رایج اصل و روش به قواعد رفتاری مربی تعریف تام و تمامی نیست. چنان که تمیز بین آنها براساس کلیت و جزئیت شدنی نیست. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق عمدتاً توصیف و تحلیل مفاهیم و گزاره های مربوط است. بدین منظور ابتدا دیدگاه ها و تعاربف ارائه شده در منابع مختلف مربوط به چند دهه اخیر بازبینی و مقایسه می شوند و با یک تحلیل نهایی، نهایتاً، تعریف مختار به دست می آید. دیدگاه های مورد نظر بیشتر از کسانی مانند استاد خسرو باقری، مرحوم استاد غلامحسین شکوهی، استاد علیرضا اعرافی، مرحوم آیت الله مصباح یزدی، استاد سید علی حسینی زاده به دست آمد و این تعاریف سرمایه غنی نویسنده برای تحلیل و جمع بندی و نتیجه گیری نهایی شد. دقت در اصول پیشنهادی این اندیشمندان نشان می دهد که منظور ایشان از اصل نوعی روش یعنی اقدامی کلی است که باید انجام گیرد. به عنوان مثال اصل «فعالیت» از مربی می خواهد که متربی را به تجربه و وارسی شخصی اشیاء و دست ورزی مسائل پدیدآمده وا دارد و به هیچ عنوان به مشاهده تجارب دیگران اکتفا نکند. (شکوهی، 1390، صص142-160) این توضیحات نشان می دهد که مراد از آنچه به نام اصل آمده نوعی اقدام عملی است که مربی باید صورت دهد. مراجعه به «اصول» دیگر یادشده نیز همین فرضیه را تأیید می کند. به عبارت دیگر، «اصل» در ادبیات قدما همان «روش» کلی است (که می تواند مصادیقی داشته باشد). پس از آنکه معلوم شد مفهوم پیشنهادی روش ما را از «اصل» به معنای شایع و مشهور آن بی نیاز می کند، این سؤال مطرح می شود که آیا برای کارآمدی عملیات تربیت، به کارگیری روش ها یعنی اقدامات تربیتی کافی است یا علاوه بر اقدامات تربیتی عنصر دیگری نیز باید حضور داشته باشد. بررسی فرایند تربیت و مطالعه آن نشان می دهد که برای موفقیت در آن به کارگیری روش ها کافی نیست. گاهی روش انجام می شود ولی تأثیر تربیتی ندارد و شاید در دراز مدت اثر عکس بگذارد. مثلاً تشویق بدون رعایت نکات و شرایط لازم نه تنها احتمال تکرار فعل را بیشتر نمی کند؛ بلکه ممکن است به نوعی بازدارنده باشد. در واقع مربیان موفق روش های تربیت را به همراه ابزار دیگری، که می توان «اصول تربیت» نامید، به کار می گیرند. اگر از این زاویه به مسأله بنگریم، «اصول» تربیت عبارت است از قواعد رفتاری و راهنمای عمل مربی که نحوه اجرا و چگونگی اقدام را نشان می دهد. به عبارت دیگر، مربی در فرایند تربیت نمی تواند اقدامات تربیتی یا روش ها را به هر شکل و نحوه ای انجام دهد و نسبت به قواعد رفتاری و شرایط کاری خود بی توجه باشد. موفقیت در فعالیت های تربیتی، مشروط به آن است که آن را چگونه انجام دهیم و در نتیجه توجه به این قواعد و رعایت آنها ضروری است. به عبارت دیگر، رعایت اصول تربیتی شرط تأثیرگذاری و کارآمدی روش ها و فرایند تربیت هستند. و ای بسا که رعایت شرایط انجام کاری از خود آن مهم تر باشد. چراکه در بسیاری از موارد خسارت انجام اقدامات به شکل غلط از خسارت ترک آنها بیشتر است. برای دستیابی به «اصل» به معنای شرایط «روش» نیز از قیاس عملی استفاده می کنیم که به دو مقدمه نیاز دارد؛ یکی هدف و دیگری مبنا. گزاره هدف چنین گزارش می شود: «مطلوب است روش تربیتی به شکلی کارآمد و مؤثر اجرا گردد». اما چه چیزی در تحقق این هدف یاری می رساند؟ رعایت شرایط مورد نظر. این در واقع مقدمه دوم قیاس عملی است که نقش مبنا را ایفا می کند: «کارآمدی و تأثیرگذاری روش مشروط است به رعایت اصول و شرایط آن». از این دو مقدمه اصل را نتیجه می گیریم: «مربی باید شرایط و کیفیت خاص روش را رعایت کند». به عنوان مثال، می دانیم که «آگاهی بخشی» یک روش بسیار مفید و کلیدی در امر تربیت است. هرچه متربی نسبت به حقایق پیرامونی و نسبت به وظایف خود آگاه تر باشد جریان تربیت به هدف خود نزدیک تر خواهد شد و توفیقات مربی در اجرای وظایف مربوط بیشتر خواهد بود. اما نیک می دانیم که آگاهی بخشی در صورتی کارآمد است که با صداقت در گفتار و عمل همراه باشد. مربی بی عمل و فاقد شرایط موفق نیست. این حقیقت به شکلی بسیار صریح در کلام امیر بیان آمده است: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً، [فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ] فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ؛ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ...». (نهج البلاغه، حکمت 73) جمع بندی مباحث فوق حکایت از آن دارد که ادبیات موجود در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی می تواند چابک تر و روان تر تدوین شود. به این منظور پیشنهاد این مقاله آن است که مفهوم اصل به معنای مشهور جای خود را به روش بدهد. در واقع آنچه به عنوان اصل مطرح می شود چیزی جز همان روش کلی نیست که مقسم انواع روش های زیر مجموعه خود است. در کنار این عنصر که روش نام دارد، مقاله عنصر دیگری را نیز پیشنهاد داده است که حکایت از شرایط موفقیت و تأثیرگذاری روش هاست. به عبارت دیگر، هر روش در صورتی تأثیرگذار است که اصول و شرایطی نیز در کنار آن رعایت شود. نام این عنصر جدید اصل است.
پاسخ به اشکالات روایات نجاست سگ در گذر نقد کتاب «سگ در متون و فرهنگ اسلامی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۷
91 - 118
حوزههای تخصصی:
نجاست سگ، صرف نظر از برخی اختلافات جزئی، مورد اتفاق فقیهان امامیه بوده و ادله متقن و قابل دفاعی دارد. مؤلف کتاب «سگ در متون و فرهنگ اسلامی» در بخش «طهارت سگ از منظر روایات»، پس از طرح پنج دسته از روایات نجاست سگ، کوشیده تا با روش فقهی در دلالت آن روایات بر نجاست سگ تشکیک کند، که البته از این مهم ناتوان است. «توهم نیاز به حقیقت شرعیه در واژه «نجس» برای برداشت نجاست فقهی از روایات»، «فقدان اعتبارسنجی در اسناد روایات»، «خلط اصطلاحات اصولی» و...، اشتباهاتی است که موجب استنتاج نادرست مؤلف شده است. پس از تبیین اشتباهات مؤلف، روشن می شود که مانعی از استنباط نجاست سگ از روایات وجود ندارد.
شناسایی و اولویت بندی ابعاد مدل فرهنگ سازمانی مبتنی بر مقاومت اسلامی در مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی ابعاد مدل فرهنگ سازمانی مبتنی بر مقاومت اسلامی در مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی است. این پژوهش دارای رویکردی آمیخته است که از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و از حیث ماهیت و روش، پیمایشی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است و ابزار گردآوری اطلاعات مراجعه به اسناد، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه بود که روایی و پایایی مصاحبه با درصد بالایی به تائید رسید. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاه، صاحب نظران در زمینه فرهنگ مقاومت اسلامی و مدیران ارشد استانداری و همرزمان شهید سلیمانی می باشد حجم نمونه 21 نفر می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند؛ در این پژوهش در بخش کیفی به منظور استخراج و تحلیل کدهای مربوط به مصاحبه با خبرگان از نرم افزار NVIVO ویراست 11 و SPSS ویراست 26 استفاده گردید. نتایج حاصل از کدگذاری باز داده های کیفی گردآوری شده منجر به استخراج 99 کد اولیه، 33 مضمون پایه و 11 مضمون سازمان دهنده فرهنگ راهبرد محور، فرهنگ ترویج ارزش های اسلامی، فرهنگ عدالت محوری، فرهنگ خدمتگزاری در سازمان، فرهنگ دانش محور، فرهنگ اخلاق مدار، فرهنگ تعهد محور، فرهنگ مقاومت و پایداری، فرهنگ مشارکت و همکاری، فرهنگ انتقاد پذیری و فرهنگ جهادی و انقلابی گری گردید؛ که 88 کد از کدهای مربوط به مدل پژوهش در فرایند دلفی فازی مورد تائید خبرگان قرار گرفت. همچنین نتایج تحلیل دیمتل نشان می دهد مضمون «فرهنگ مقاومت و پایداری» تاثیرگذارترین عامل به حساب می آید. مضمون «فرهنگ عدالت محوری» نیز تاثیرپذیرترین عامل است.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ابراز وجود کودکان دارای لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تنکابن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
19 - 31
حوزههای تخصصی:
لکنت زبان، اختلالی شایع در دوران کودکی، فراتر از ایجاد چالش های گفتاری، می تواند به طور قابل توجهی بر توانایی کودکان در ابراز وجود و تعاملات اجتماعی تأثیر بگذارد. با توجه به اهمیت مهارت ابراز وجود در رشد سالم روانی و اجتماعی کودکان، شناسایی و به کارگیری مداخلات درمانی مؤثر برای این گروه از کودکان، امری ضروری است. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، به عنوان یکی از رویکردهای نوین روان درمانی، با تأکید بر افزایش انعطاف پذیری روانشناختی، پذیرش تجارب درونی ناخواسته و حرکت در جهت ارزش های فردی، پتانسیل قابل توجهی برای بهبود ابراز وجود در این کودکان نشان داده است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود مؤلفه ابراز وجود در کودکانی بود که با چالش لکنت زبان مواجه بودند. این مطالعه با استفاده از یک طرح نیمه آزمایشی شامل پیش آزمون، پس آزمون و یک دوره پیگیری دوماهه، همراه با گروه کنترل انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل کودکان ۱۰ تا ۱۲ ساله مبتلا به لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز گفتاردرمانی شهر تنکابن بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اصلی برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد ابراز وجود گمبریل و ریچی بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تأثیر مثبت و معناداری بر افزایش سطح ابراز وجود در کودکان گروه آزمایش داشته است (p<0.01).
تحلیل گفتمان عبارت توحیدی خطبه فدکیه حضرت زهرا (سلام الله علیها) با روش تحلیل گفتمان پدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که توحید، بنیادی ترین اصل دین اسلام و پایه و مبنای شناخت آن است و با شناخت صحیح از توحید به یک جهان شناسی دقیق نائل می گردیم و شناخت خدا از زبان اولیای خاصش، ما را به شناخت هرچه بیش تر او مدد می رساند، لذا بررسی و فهم فراز توحیدی خطبه فدکیه که در برهه حساس تاریخی ایراد شده، حائز اهمیت است. در این پژوهش، روشِ تحلیل گفتمان به روش عملیاتی پدام که بر مبنای بینش اسلامی طراحی شده است به عنوان روش تحلیل انتخاب شده و هدف از به کارگیری این روش دستیابی به معناهای آشکار و معناهای ضمنی و پنهانی متن و همچنین ناگفته های فراتر از متن است. در تحلیل گفتمان فرازِ توحیدی ِخطبه به روش عملیاتی پدام، فرازِ توحیدی در پنج فضای ساختاری، معنایی، ارتباطی، گفتمانی و فراگفتمانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است که در این پنج فضا، اکثر مؤلفه ها و جوانب مؤثر در یک تحلیل، در نظر گرفته شده است و در تحلیل نهایی، این نتیجه حاصل گردید که شخصیت حضرت زهرا(س) شخصیتی دارای عصمت و فراتاریخی است و فراز توحیدی خطبه، جزئی از تحلیل حضرت از واقعه در خطبه فدکیه است؛ لذا حضرت در این فراز، علاوه بر معارف عمیق توحیدی، موضوعات دیگری مانند: فضای گفتمان رقیب، موضوع درگیری دو جریان و وسعت گفتمان را تبیین می کند و تحقق توحید را در تحقق جریان امامت ترسیم می نماید.
تأثیر فرهنگ سازمانی سبز بر شهرت شرکت و عملکرد کسب و کار با نقش میانجی مدیریت منابع انسانی سبز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی، آسیب های صنایع به زیست بوم، افزایش انتشار گازهای گلخانه ای و آلودگی آب و هوا باعث شده بکارگیری مدیریت سبز و توجه به مسائل زیست محیطی در جهان متلاطم امروز نه تنها به عنوان یک مزیت، بلکه به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر برای شرکت ها و سازمان ها به حساب آید؛ لذا این پژوهش با هدف تبیین تأثیر فرهنگ سازمانی سبز بر شهرت شرکت و عملکرد کسب و کار با نقش میانجی مدیریت منابع انسانی سبز صورت پذیرفته است. روش پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و بر مبنای اجرا توصیفی پیمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان و مدیران شرکت آرتا تجارت زرین بوده و نمونه ای به حجم 145 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه فرهنگ سازمانی سبز هویون و همکاران (2023)، مدیریت منابع انسانی سبز پیووار سولج و همکاران (2023)، شهرت شرکت فائنی و همکاران (2025) و عملکرد مالی باه و همکاران (2020) و برای بررسی فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارتPLS استفاده شده و نتایج حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی سبز بر مدیریت منابع انسانی سبز، شهرت شرکت و عملکرد کسب و کار تاثیر مثبت دارد و تاثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر شهرت شرکت و عملکرد کسب و کار نیز تایید گردید. همچنین مشخص شد فرهنگ سازمانی سبز بر شهرت شرکت و عملکرد کسب و کار با نقش میانجی مدیریت منابع انسانی سبز تأثیر دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت در صورت نهادینه شدن فرهنگ سازمانی سبز و بکارگیری مدیریت منابع انسانی سبز می توان شهرت شرکت را بهبود بخشید و عملکرد کسب و کار را ارتقا داد.
فرهنگ رضوی و ترویج عفاف و حجاب (ارائه یک نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
203 - 234
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی و تحلیل وضع موجود مقوله عفاف و حجاب در میان شهروندان شهر مشهد به ویژه جوانان و سازوکارهای ترویج آن در بستر فرهنگ رضوی می پردازد. این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش نظریه زمینه ای صورت گرفته و اطلاعات از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته جمع آوری شده است. نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات در ذیل مقوله مرکزی با عنوان «مرکزیت زدایی در برابر جانمایی کانونی عناصر فرهنگ رضوی در زیست جهان جمعی ایرانیان» ارائه شده است. شرایط ایجاد این پدیده عبارت است از: گسترش انحصارگرایی در برابر عمومیت بخشی به فرهنگ رضوی، مواجهه گزینشی در برابر یکپارچه در کاربست عناصر بنیادی فرهنگ رضوی، غلبه مروج پروری در برابر سخنورپروری در آموزش عاملان مبلغ فرهنگ رضوی. راهبردهای قابل اتخاذ توسط عاملان اجتماعی در برابر پدیده مرکزی شامل این موارد بوده است: جذب حداکثری در برابر طرد حداکثری، رویکرد مشارکت مدار در برابر رویکرد دستورمدار و رویکرد خلاق در برابر رویکرد کلیشه ای. در نهایت، این مواجهات پیامدهایی شامل: از دست رفتن پیوندهای اصیل فرهنگی در جامعه در برابر بازیابی آن ها، تفکیک در برابر تلفیق فزاینده ابعاد حیات عرفی و شرعی فرزندان، ناتوانی در مواجهه با چالش های فرهنگی در برابر فرصت یابی برای این مواجهات را نتیجه داده اند.
Analysis of the Quranic Themes of the Theology of Resistance: A Case Study of Verses Related to the Battle of Uḥud(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۱
113 - 136
حوزههای تخصصی:
Resistance, as a successful phenomenon in Islamic thought and practical theology, is focused on monotheism, faith in God, and belief in divine victory in all social strata. The present study examines the concept of the theology of resistance with an emphasis on its Quranic themes. The theology of resistance, in addition to its cognitive, political, and social aspects, has deep religious roots in the Quran, which are manifested in concepts such as faith, patience, strong will, unity, and the continuation of the path of resistance. The current study, using a descriptive-analytical method, considers selected verses, especially those related to the Battle of Uḥud , as an example of the Quranic literature of resistance. It aims to show how these Quranic themes play a role in strengthening the social and cultural spirit of Muslim communities. The results of the research make it possible to explain the systematic theology of resistance and its practical analysis in the Battle of Uḥud as a model of resistance for believers. This research proves that conscious resistance with faith is a combination of individual and collective steadfastness that is achieved by trusting in God and believing in divine victory. It also emphasizes that promoting the discourse of the theology of resistance based on the Quran can guide the individual and collective behaviors of Muslims in confronting challenges and the domination of falsehood, and can be a factor in the honor and progress of Islamic societies. Thus, in addition to being considered a religious concept, the theology of resistance is also raised as a social and cultural need today that illuminates the path of resistance in the contemporary world
Childbearing as a Public Good; Children as Public Goods: Iran’s Legislative Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although the era when children were primarily considered as a source of labor for the familyhas largely passed, the procreation of children remains indispensable for societal continuity.Views on children have shifted from characterizing them as the “private property of the family”to recognizing them as a “public good.” While children may not satisfy all the criteria of a purepublic good, it is widely acknowledged that society bears a significant role in the upbringing,education, and, ultimately, the costs associated with children. Nonetheless, although theconception of a child as a personal property of the family has changed, extensive governmentalintrusion into family privacy is similarly not accepted. This article employs a descriptive-analytical approach to examine arguments for and against this perspective, drawing on theoriesof public and socialized goods, with a focus on Iranian legislation. Children, due to their potentialbenefits, such as their future roles as workforce and taxpayers, exhibit characteristics of a publicgood; however, philosophical, legal, economic, and cultural challenges limit this interpretation.Iranian laws, particularly the Family and Youthful Population Support Act (2021) and Article3 of the Child and Adolescent Protection Act (2020), recognize government responsibility andmark a step toward conceptualizing children as public goods. This article posits thatwhetherchildren are characterized as public goods or as socialized goods, an obligation is thereby createdfor non-parents and, consequently, for the state as the representative of the nation, to share in thecosts associated with them.
Book Review: Palestinian Refugees in International Law (2nd Edition) by Francesca P. Albanese and Lex Takkenberg; Redefining a Legal Paradigm for Palestinian Refugees(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Francesca P. Albanese and Lex Takkenberg’s Palestinian Refugees in International Law,the substantially expanded second edition of which was published in 2020 by OxfordUniversity Press, is an exhaustive and meticulous work that can be considered the seminallegal text on the status of Palestinian refugees. This volume, which is fundamentallya new work built upon the foundation of the 1998 first edition, adopts a holistic andmultidisciplinary approach to examine the historical, legal, and political dimensions ofone of the world’s most protracted refugee crises. The authors, both possessing extensiveexperience with the UN Relief and Works Agency for Palestine Refugees in the NearEast (UNRWA), present a profound analysis of the distinctive legal regime governingthis refugee population, arguing that any just and durable solution to their predicamentmust be firmly rooted in the principles of international law.