ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
۵۲۱.

کیفیت سنجی پارک های شهری از دیدگاه فضای شهری برای همه سنین (میدان پژوهش: پارک ملت قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای شهری برای همه ی سنین پارک شهری فضاهای همگانی طراحی همه شمول جوامع مادام العمر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۷۶
بیان مساله: فضاهای همگانی بویژه پارک ها، مکانی حیاتی برای اعضای خانواده در هر سنی به حساب می آیند، در حالیکه تا به امروز کمتر به بیان شاخص های کیفیت فضایی برای همه سنین در پارک ها پرداخته شده و به ندرت الزامات محیط برای گروه های مختلف سنی ترکیب شده است. اهداف: پژوهش حاضر به دنبال کشف شاخص ها به عنوان ابزاری برای پیشروی به سوی جوامع مادام العمر از دیدگاه فضای شهری برای همه ی سنین، در پارک ها و در سطحی بالاتر ارتقاء کیفیت فضای همگانی می باشد. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق در آن، توصیفی- تحلیلی است. در پژوهش پیش رو یک متغیر وابسته و 12 متغیر مستقل در پارک ملت قزوین به عنوان میدان پژوهش معرفی شده اند. یافته ها: در این تحقیق دریافتیم «راحتی» و «مشارکت اجتماعی و تشویق به روابط بین نسلی» بیشترین تاثیر و «امنیت» و «غنای حسی و بهره گیری از خلاقیت در طراحی» کمترین تاثیر را در کیفیت طراحی پارک ملت، برای همه سنین ایفا می کنند، همچنین شاخص های "ایمنی" و "غنای حسی و بهره گیری از خلاقیت در طراحی" در سنین پایین و شاخص های "امنیت" و "احترام به تنوع و تفاوت همه سنین با هر میزان توانایی" در سنین بالا، از مهمترین عوامل موثر بر کیفیت این پارک به حساب می آیند. نتیجه گیری: در نهایت دریافتیم که پارک ملت قزوین هنوز به عنوان پارکی برای همه سنین نمی باشد و در نتیجه متفاوت بودن اولویت شاخص ها برای سنین مختلف درمی یابیم که دستیابی به میانگینی از تمام شاخص ها می تواند پارک را برای همه سنین مناسب گرداند.  
۵۲۲.

راه کارهای معماری همسو با طبیعت از طریق بازخوانی اشعار فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر فردوسی طبیعت حفظ محیط زیست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۷۰
امروزه ارتباط با طبیعت به دو علت اصلی فاصله گرفتن طبیعت از زندگی انسان ها و نابودی طبیعت توسط آن ها، به مسئله مهمی برای همه جوامع تبدیل شده است. پژوهش مورد نظر با هدف حفظ محیط زیست در تطابق با مباحث مرتبط با طبیعت در اشعار فردوسی، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چگونه می توان از اشعار فردوسی به عنوان راهکارهایی همسو با طبیعت در جهت حفظ زمین بهره برد؟ روش گردآوری داده ها بر پایه مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و به تجزیه و تحلیل کیفی در حوزه های طبیعت، پایداری و طبیعت در شاهنامه پرداخته و با ارزیابی، تحلیل، تطابق و تعیین نقاط مشترک، راهکارهای معماری جهت طراحی بنای همسو با طبیعت پیشنهاد می شود. براساس ارزیابی های صورت گرفته، حفظ منابع آب، استفاده از چوب درختان و گیاهان، ساخت و ساز، اهمیت هوای پاک و حفظ حریم جانداران از جمله مباحث طبیعت گرای مطرح شده در شاهنامه است که با وارسی و تطبیق آن با اقدامات لازم جهت دست یابی به پایداری زیست محیطی از طریق طبیعت می توان به راهکارهایی چون تعبیه سیستم جمع آوری و ذخیره آب باران، استفاده از سایبان هایی از جنس چوب گیاه بامبو، کنترل آلودگی هوا با تعبیه پوشش گیاهی، دیوار سبز و طراحی تراس باغ برای حمایت از پرندگان دست یافت.
۵۲۳.

انگاره پردازی «قلمرو فیلم پیمایی» شهری: تدوین الگوی مفهومی آفرینش مکان به مثابه مقصد گردشگری فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آفرینش مکان مقصد گردشگری برصفحه زیست ورزی روزمره طراحی شهری قلمرو فیلم پیمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۶۲
گردشگری فیلم به عنوان شاخه ای از گردشگری فرهنگی در حال ظهور است که ارتباط آن با محیط های شهری، پالایش و بازنمایی مطلوب محیط توسط سازمان های مدیریت مقصد و بازآفرینی فضاهای شهری نیازمند بررسی و تحلیل است. مقاله حاضر، پژوهشی است نظری با هدف بازخوانی و انگاره پردازی مفاهیمی که با وجود پیشینه ای چند دهه ای، تاکنون در حوزه ادبیات شهرسازی، طراحی شهری و گردشگری شهری کمتر مورد مداقّه بوده است. در این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای انجام شده است، ارتباط میان زمینه گردشگری فیلم و طراحی شهری، و آن گاه بازآفرینی پهنه های فرهنگی-تاریخی مورد واکاوی قرار می گیرد. در این فرآیند، مفاهیم فضا و قلمرو همگانی، با همراهی نظریه مرحله آینه ای لاکان، و سه گانه فضایی لوفور، چارچوب مطالعه و تحلیل نقش سینما در شکل گیری تصاویر ذهنی از شهر و تجربه مقصد گردشگری را پایه ریزی می نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که جهان دیالکتیکی تکوین یافته در ذهن و تصوّر گردشگر فیلم می تواند در هم آفرینی فضای شهری نقش داشته باشد. برونداد این بازخوانی، در قالب نموداری مفهومی ارائه می شود که در آن آفرینش قلمرو فیلم پیمایی به مثابه نوعی از مکان که حلقه واسط میان اصالت و مصرف مقصد گردشگری فیلم است، مطرح می گردد. این پژوهش، با تکیه بر سه گانه های فضایی وارسی شده، بالقوّگی های طراحی شهری را در ارتباط با توسعه مقصد گردشگری فیلم شناسایی می کند، و می تواند در رفع شکاف موجود میان حوزه مطالعات گردشگری فرهنگی، فیلم و طراحی شهری راهگشا باشد.
۵۲۴.

A Systematic Review of Research in the Mental Health of the Elderly in the Neighborhood Spaces: A Co-occurrence Study(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: mental health Elderly Co-occurrence Neighborhood House Systematic review

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۳
Examining the issue of population aging has put the elderly in urban and residential environments at risk due to reduced movement, space perception and mental capacity. Therefore, the present study aims to evaluate mental health research of the elderly in the neighborhood space, using the qualitative approach, descriptive method, systematic review and co-occurrence keywords technique, the resources of the Scopus database were examined by using the VOSviewer software. The findings showed that the words "greenness", "cross-sectional survey", "physical activity", "objective built environment", "perceived built environment" and "Covid-19" have been used more in recent years. The most studies were conducted in China (37 cases), America (21) and England (16). Scientific productions in the 1982 to 2019 went through an upward trend and in 2020, it had a rapid downward trend. From 2021 onwards, these productions have followed an upward growth again. Correlation, survey and descriptive methods were the most used methods with a frequency of 71, 60 and 58. The most used tools were questionnaire, interview and mapping with frequency of 78, 48 and 31. "Green space" was the most used variable with 66 repetitions. After that, the variables of walkability, accessibility and safety were ranked second to fourth with repetition times of 37, 31 and 27. The results of this research, in the form of network map, help mental health researchers to take steps to speed up meeting the needs of the elderly by knowing as much as possible about the research gaps.
۵۲۵.

شناسایی شاخص های تأثیرگذار در خلق خیابان های شهری ایده آل؛ نمونه موردی: خیابان شهید بهشتی شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیابان های شهری کیفیت خیابان شاخص های تأثیرگذار خیابان شهید بهشتی کرج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۳
 خیابان های شهری، فضاهایی پویا و واجد حس حرکت به شمار می روند که برای استفاده پیاده و سواره و یا بعضاً فقط پیاده طراحی می شوند. این فضاها غالباً به نیازهای افراد استفاده کننده از آن، به درستی پاسخگو نبوده و مردم به خیابان به عنوان مسیری صرفاً برای گذر سواره می نگرند. هدف از این پژوهش، بررسی جامعی از خیابان شهری و شناسایی شاخص های محیطی و انسانی مؤثر در ارتقا کیفیت آن است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش با استفاده از فن دلفی و روش معادلات ساختاری انجام شده است. با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، نظرات و دیدگاه های صاحب نظران جمع بندی شده و به صورت شاخص های پیش فرض ارائه گشته است. در مرحله اول، جامعه آماری تحقیق 20 نفر از کارشناسان خبره در زمینه موردمطالعه در نظر گرفته شده است. شاخص های اولیه با توجه به نتایج پرسشنامه، در چهار مرحله با استفاده از تکنیک دلفی فازی تحلیل شده و شاخص های نهایی با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، نرمال بودن آن ها سنجیده شده و جهت تأیید نهایی شاخص های مستخرج از مرحله اول، از روش تحلیل عاملی تائیدی (CFA)، برای ایجاد مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. در این بخش به دلیل نامعلوم بودن جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران حجم جامعه آماری 384 نفر از افراد عادی در نظر گرفته شد. در انتها با استفاده از آزمون فریدمن، شاخص ها، رتبه بندی شده تا میزان تأثیرگذاری هر یک مشخص گردد. نتایج یافته ها حاکی از شناسایی کاملی از مجموعه شاخص های مؤثر در ارتقا کیفیت خیابان شهید بهشتی شهر کرج را دارد.
۵۲۶.

مدیریت هوشمند شهری در بازآفرینی بافت های تاریخی با رویکرد مشارکت اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند مدیریت هوشمند شهری بافت تاریخی بازآفرینی شهری مشارکت اجتماعی منطقه 12 تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۶۷
مقدمه: مشارکت همیشه از دغدغه های مهم برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و ظهور مدیریت هوشمند شهری، مشارکت معنی و مفهوم تازه ای پیدا کرده است. هدف: هدف این پژوهش، تحلیل نقش مدیریت هوشمند در ارتقای مشارکت اجتماعی شهروندان به منظور بازآفرینی بافت تاریخی منطقه 12 تهران است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، کارشناسان فعال در حوزه بازآفرینی شهری محدوده مورد مطالعه و واحدهای تابعه آن بوده اند. حجم نمونه با استفاده از روش اشباع نظری تعیین گردیده است. در این روش 31 نفر کارشناس به عنوان نمونه مورد مطالعه تعیین گردیده است. روش نمونه گیری به صورت تکنیک گلوله برفی بوده است. روش جمع آوری داده و اطلاعات به صورت مرور اسنادی، پرسشنامه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با برخی از افراد نمونه بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از جداول فراوانی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بوده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده جغرافیایی پژوهش، منطقه 12 کلان شهر تهران بوده است. یافته ها: یافته های پژوهش گویای آن است که مدیریت هوشمند با مؤلفه های اشتراک گذاری اطلاعات، فراهم ساختن بسترهای مشارکت و همکاری، هماهنگی داخلی، حکمرانی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و راهبردهای پشتیبان تصمیم گیری می تواند راه حل های نوآورانه در ارتقاء مشارکت و بازآفرینی شهری در اختیار مدیران شهری قرار دهد. ضرایب عامل های پنجگانه که بیشتر از 05/0 به دست آمد، گویای آن است که سازه ی حکمرانی هوشمند منجر به مدل سازی خط مشی حاکمیت شهری به منظور بازآفرینی شهری شده و فرآیندهای سازمانی و روابط بین شهروندان با مدیران شهری را تسهیل می کند. بیش از 85 درصد افراد مطالعه شده با سازه مورد نظر موافق هستند. نتایج: نتایج حاصل حاکی از آن است که حکمرانی هوشمند باعث مدل سازی خط مشی حاکمیت شهری شده و در نتیجه به همکاری و مشارکت اعضای گروه های درگیر در بازآفرینی شهری کمک می کند و در نتیجه تعامل بین مدیریت شهری با مردم به صورت آنلاین افزایش پیدا می کند.
۵۲۷.

ارزیابی فضای سبز خیابانی در منظر شهری؛ نمونه موردی: بلوار امیرکبیر شیراز حد فاصل تقاطع های غیرهمسطح امام حسن و استاد بهمن بیگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای سبز خیابانی بایوفیلیک زیست پذیری رفاه زیرساخت سبز عمومی تجزیه و تحلیل اهمیت-عملکرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۵۷
سرسبزی شهری به طور گسترده به عنوان یک عنصر کلیدی برای ایجاد محیط های شهری قابل زندگی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان شناخته شده است. در حالی که فضای سبز حاشیه خیابان ها یکی از اجزای ضروری پوشش گیاهی شهری است که ساکنان فراوان بیشتری به آن دسترسی دارند و به طور روزمره با آن مواجه هستند، بیشتر مطالعات فضای سبز و فعالیت فیزیکی شهری به جای خیابان های محوطه سازی شده، بر پارک ها متمرکز شده اند. با توجه به مطالعات اندک در زمینه فضای سبز خیابان ها در مقیاس خرد، پژوهش پیش رو در پی ارزیابی و درک مزایای گسترده روانشناختی ، فیزیولوژیکی، رفاه عمومی و اجتماعی است که افراد در نتیجه تجربه فضای سبز خیابانی باکیفیت در منظر شهری دریافت می کنند. این پژوهش با روش ترکیبی و مطالعه موردی انجام گردیده است. از این رو ابتدا به بررسی محتواهای پیشرو با توجه به مطالعات اسنادی و کتابخانه ای پرداخته شده است. در حالی که تکنیک های تجزیه و تحلیل اهمیت و عملکرد (IPA) برای تعیین اینکه ویژگی های یک کالا یا خدمات در برآورده کردن انتظارات مصرف کنندگان، مشتریان، کاربران و بازدیدکنندگان چقدر خوب عمل می کنند، استفاده می شوند، در بخش پیمایش، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از این تکنیک، میزان اهمیت تأثیرات و ویژگی های فضای سبز خیابانی (USG) با کیفیت بالا شناسایی شده از ادبیات، در برابر عملکرد نسبی آنها از نظر کاربران (180=n) بلوار امیرکبیر شهر شیراز حد فاصل دو تقاطع غیر همسطح امام حسن و استاد بهمن بیگی بررسی می گردد. از نرم افزار Excel و SPSS27 جهت تجزیه و تحلیل و نمودارسازی داده ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش بر نقش کلیدی سرسبزی خیابان ها بر زیست پذیری محیط خیابان تأکید می کند و به طور موردی نشان می دهد فضای سبز خیابانی محدوده مورد مطالعه به طور کلی از کیفیت پایینی برخوردار است و اولویت اول اقدامات مدیریتی مربوط به تأثیرات برابری محیطی، زیست محیطی و اجتماعی می باشد.
۵۲۸.

فراتحلیل کاربردهای هوش مصنوعی در معماری داخلی: فصل تازه ای برای ساختمان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی یکپارچه شهر سالم ساختمان سالم شیمی ساختمان رایانش زیستی هوش مصنوعی معماری سرآمد مصالح دوستدار طبیعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۳۹
اهداف: هر زمان از معماری داخلی صحبت میشود، موضوعی تزیینی به ذهن افراد مبتدی میرسد؛ و هر زمان از ساختمان سالم سخن به میان می آید، گمان میکنند که تنها به عناصر و جزییات معماری مربوط است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش هوش مصنوعی در ایجاد تعامل میان «معماری داخلی» و ساختمان سالم است. روش ها: روش شناسی پژوهش با اتکا به فراتحلیل و مبتنی بر نظریه معماری سرآمد، به بررسی پهنه بزرگی از ادبیات موضوع می پردازد. فراتحلیل یا متاآنالیز با تاکید بر ترکیب آماری از نتایج مطالعات متعدد، بخش وسیعی از ادبیات تحلیلی در حوزه نقش هوش مصنوعی در معماری داخلی را پوشش میدهد. بر اساس رویکرد منتخب پژوهش از روشهای ترکیبی محاسبات ماشینی مانند فراشبیه سازی ترکیبی، خوشه بندی، تفسیر آینده نگارانه متغیرها و استخراج اندازه اثر، واریانس و رگرسیون استفاده شده است. یافته ها: نتایج عددی و یافته های کمی در بررسی ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی، نشان دهنده آن است که بیشترین ابزارهای توسعه یافته مربوط به مراحل اولیه طراحی است و در رتبه بعدی ابزارهای مربوط به مرحله بهره برداری، و سپس ابزارهای مربوط به مراحل پایانی طراحی معماری است. نتیجه گیری: دستاوردهای کیفی پژوهش نشان میدهد که مجموعه ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی از دقت تحلیلی بالایی برخوردار نیستند، به همین دلیل اغلب استفاده از آنها در مرحله ایده یابی منطقی ترست. همچنین ابزارهای توسعه یافته در بخش دوم به در حوزه شیمی ساختمان، سلامت ساکنان، رایانش زیستی، مصالح دوستدار محیط زیست و غیره مربوط است.  
۵۲۹.

بررسی ارتباط میان هوشمندسازی فضاهای شهری و کیفیت سرزندگی (مورد مطالعه: محدوده دریاچه شهدای خلیج فارس و بافت پیرامونی آن)

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند سرزندگی شهری ارتقای کیفیت فضا بهبود خدمات رسانی هوشمندسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: در جهان کنونی، سرعت تغییرات در حوزه های متفاوت اجتماعی،اقتصادی،فناوری و..به حدی شتابان است که بر زندگی همه شهروندان افراد تاثیری عمیق گزارده است.ان موضوع باعث ایجاد رویکردهای جدید در شهرسازی شده است که از مهمترین آن ها می توان به رویکرد شهرهوشمند اشاره کرد. با توجه به پیچیدگی ها و ابعاد مختلف هوشمندسازی شهرها، از جمله زیرساخت های فیزیکی، چارچوب سیاسی-اداری و بررسی کیفیت زندگی شهروندان به عنوان جامعه هدف، ارائه راهکارهای هوشمندانه و مورد نظر قرار دادن نیازهای شهروندان، می تواند به شکل گیری شهری پویا و هوشمند با حداقل مشکلات شهری و بهبود مدیریت توسعه شهری کمک شایانی کند.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان هوشمندسازی فضاهای شهری و ارتقای کیفیت سرزندگی در محدوده دریاچه شهدای خیج فارس و بافت مسکونی اطراف آن است.روش شناسی:در ابتدا به روش توصیفی و کاربردی و بررسی اسناد کتابخانه ای به شناسایی مفاهیم مرتبط و شاخص های هر مفهوم پرداخته شده که در نهایت به ارائه مدلی مفهومی برای بیان ارتباط سرزندگی و هوشمندسازی منتج می شود. و در نهایت با استفاده از روش تحلیل محتوا و کدگزاری 21 مصاحبه صورت گرفته با استفاده کنندگان و همچنین تحلیل سوات محدوده مورد نظر به ارائه پیشنهادات در جهت پیاده سازی مدل مفهومی پرداخته شده است.یافته ها و بحث: 80 درصد از مصاحبه شوندگان معتقد به استفاده از رویکردهای جدید و نوین در ارتقای کیفیت فضاهای شهری هستند و به نظر می رسد رویکرد هوشمندسازی فضا یکی از این رویکردهای موثر درمینه کاهش مشکلات شهروندان و ارتقای حضورپذیری و سرزندگی است که رویکردی قابل توجه است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از مشاهدات میدانی،مصاحبه ها و بررسی اسناد فرادست محدوده دریاچه شهدای خلیج فارس،می توان گفت که استفاده از رویکرد هوشمندسازی در فضاهای شهری،موجب بهبود ارائه خدمات و امکانات به شهروندان شده و میزان استفاده موثر آن ها از فضارا ارتقا می دهد ودر نتیجه به افزایش سرزندگی و حضورپذیری بهتر افراد در فضا می انجامد.
۵۳۰.

ارزیابی و مقایسه تاب آوری محلات منطقه 1 و 2 شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری ارزیابی و مقایسه محلات منطقه 1 و 2 شهر ساری روش IHWP نرم افزار GIS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۸۰
تاب آوری شهری، ظرفیت یک شهر در برون رفت از یک ویرانی است که در محلات منطقه 1 و 2 شهر ساری، رشد فیزیکی بسیار سریع تر از رشد جمعیت و نیاز واقعی شهر بوده و تمرکز خدمات (اداری، سیاسی، آموزشی و ...) و نابرابری های منطقه ای سبب شده این مناطق جاذب جمعیت باشد و آسیب ها و بحران ها نیز به تبع رشد جمعیت افزایش پیدا کرده است. هدف تحقیق، ارزیابی و مقایسه تاب آوری محلات منطقه 1 و 2 شهر ساری با استفاده از مدل IHWP در نرم افزار GIS می باشد. نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد و همچنین از مطالعات اسنادی و پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نمونه آماری تحقیق تعداد 48 نفر از خبرگان حوزه مورد مطالعه می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد محلات شماره 1، 2، 4 و 7 به ترتیب بالاترین تاب آوری را در سطح منطقه 1 شهر ساری دارند. محلات شماره 5، 8، 6، 10و 7 به ترتیب بالاترین تاب آوری را در سطح منطقه 2 شهر ساری دارند و همچنین بخش های تاب آور در شرق منطقه 1 و 2 متمرکز شده و با توجه به شرایط اقلیمی و کالبدی مناطق 1 و 2 بایستی طرح تعریض معابر برای برای بخش هایی از مناطق 1 و 2 شهر ساری مدنظر قرار گیرد.
۵۳۱.

بررسی تأثیر دلبستگی به مکان بر رفتارهای حامی محیط زیستی شهروندان (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به مکان رفتارهای حامی محیط زیستی دلبستگی اجتماعی با مکان رشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۰۹
امروزه بخش بزرگی از رفتارهای محیط زیستی شهروندان تحت تأثیر ارتباط و میزان دلبستگی آن ها با شهر است. به طوری که دلبستگی به مکان و شهر مؤلفه ای حیاتی در پرورش شهروندان حامی محیط زیست محسوب می گردد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- کمی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات باهدف سنجش تأثیر میزان دلبستگی به شهر و همچنین خصوصیات فردی شهروندان، بر بروز رفتارهای حامی محیط زیستی در میان شهروندان، تعداد 402 پرسشنامه از طریق ساکنین شهر رشت تکمیل شده است. داده های به دست آمده از پرسشنامه ها به صورت کمی وارد نرم افزار SPSS شده و سپس با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 به مدل سازی و تجزیه وتحلیل یافته ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که برخلاف انتظار رابطه تأثیرگذاری میان شاخص های دلبستگی فردی به مکان، محل تولد، مدت سکونت و میزان تحصیلات بر رفتارهای حامی محیط زیستی شهروندان، وجود ندارد؛ اما از سوی دیگر نتایج مدل سازی نمایانگر این موضوع بود که در گام نخست رفتارهای حامی محیط زیستی شهروندان بیش ترین ارتباط و اثرپذیری را از دلبستگی اجتماعی شهروندان با مکان یا شهر دارند. سپس در گام بعدی تعدادی از ویژگی های فردی شهروندان ازجمله سن و وضعیت تأهل نیز بر رفتارهای حامی محیط زیستی شهروندان تأثیرگذار می باشد و رابطه مستقیمی میان آن ها برقرار است.
۵۳۲.

تحلیل و گونه شناسی خانه های دوره پهلوی اول با رویکرد کالبدی- فرهنگی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گونه شناسی خانه های دوره پهلوی اول رویکرد کالبدی- فرهنگی سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۹۰
بررسی تاریخ معماری خانه های دوره پهلوی اول در منطقه غرب ایران و به ویژه شهر سنندج، نشانگر آن است که این موضوع کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. با تغییر و تحولاتی که در این شهر رخ داده، در معماری مسکونی نیز دگرگونی ایجاد و موجبات معماری متفاوت را فراهم نموده است. حضور گروه های مهاجر از جمله شاهزادگان قاجاری و برخی افراد صاحب منصب اداری و دیوانی و نیز ازدواج فرزندان والیان با برخی شاهزادگان قاجاری و حتی بعضی از منصوبان دولتی از جمله عوامل موثر بوده که در کنار آنها می توان به حضور معماران و هنرمندان از شهرهای دیگر و از جمله تهران برای طراحی و ساخت اشاره کرد. طبق بررسی های انجام شده، تاکنون مطالعات مدون و منسجمی در زمینه خانه های سنندج و به طور خاص گونه شناسی کالبدی- فرهنگی آنها صورت نگرفته است. با توجه به ضرورت انجام این تحقیق در این مقاله ابتدا بررسی خانه از دیدگاه های مختلف، سپس گونه شناسی خانه های شهر سنندج در دوره پهلوی اول و در نهایت به شناخت ویژگی های کالبدی- فرهنگی این خانه ها پرداخته شده است. نوشتار حاضر رویکردی کیفی و روش کار به لحاظ نوع نتایج توصیفی- تحلیلی می باشد. از روش میدانی و کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده و از ابزارهایی همچون نقشه کشی، عکاسی و نقشه برداری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که خانه ها در دوره پهلوی اول در شهر سنندج دارای دو گونه، با ویژگی های خاص خود هستند. گونه ای کاملاً تحت تاثیر معماری منطقه کردستان و گونه دیگری تحت تاثیر معماری مناطق مرکزی ایران می باشد.
۵۳۳.

Comparative Study of the Living Structure Theory in Historical Gardens of Tehran (Case Study: Niavaran, Esharat Abad, Eyn Al Doleh Gardens)

کلیدواژه‌ها: The Persian Garden Living Structure Theory Historic Gardens of Tehran Qajar architecture Urban Green Space

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۸
Gardens are one of the most important built environments throughout the history of Iran in terms of symbolism, semantics, social construction, mythical elements and physical and functional spatial relationships. The coexistence of natural and built environments is more obvious in the Persian garden compared to any other functions. In this research, the nature of Persian gardens is analysed in terms of physical and functional structures and spatial and natural relationships based on a qualitative approach and a comparative-analogous method and the data is collected through library research and field investigations. Then, the components of the living structure theory, introduced by Christopher Alexander, are surveyed as research theoretical framework. The components are analysed and scored using AHP and the comparative analogy is done by 15 scholars. The data reveal that the physical, functional and natural structures are prioritized in order of importance with weights of 0.428, 0.334 and 0.238, respectively. The total interaction of components demonstrates that Ein-al-Doleh Garden possesses a living structure better than Eshrat-Abad Garden for all three structures, but it is weaker in natural structure, the same in functional structure and stronger in physical one in comparison to the Niavaran Garden. The local symmetries (0.125), strong centres (0.214) and roughness in the cultivation system (0.194) represent the most effective factors. For today, In consequence, it is possible to revitalize living structures in historical gardens through the revival of strong centres, attendance of green spaces, spatiality of Kushks and intense relationships between gardens and the Kushks.
۵۳۴.

بررسی تأثیر نظریه خود تعیین گری در مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا با استفاده از چارچوب تحلیلی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه خودتعیین گری توسعه اجتماع دارایی مبنا تحلیل انتقادی گفتمان چارچوب فرکلاف فضای زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۲
بیان مسئله: در دورانی که سازمان های اجتماعی و محلی به دلیل کاهش مشارکت در حال فروپاشی اند، مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا با تاکید بر ظرفیت ها و توانمندی های ساکنان محلی، مفهوم جدیدی را برای توسعه مشارکت پذیری ارائه می دهد. با این حال چگونگی ایجاد انگیزه های فردی برای مشارکت پذیری در ادبیات نظری این مدل تقریبا نادیده گرفته شده است. به همین دلیل در این پژوهش نظریه خودتعیین گری که ایجاد انگیزه را مستلزم در نظرگرفتن نیازهای روانشناختی ذاتی برای شایستگی، خودمختاری و ارتباط می داند، مورد مطالعه قرار گرفته و تأثیر آن در مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا بررسی شده است.هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مفهومی جدید برای افزایش مشارکت پذیری افراد بر پایه تأثیر نظریه خودتعیین گری در مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا است.روش: پژوهش در زمره مطالعات کیفی است و با ترکیب دو روش تحلیل انتقادی گفتمان طبق چارچوب تحلیلی فرکلاف و تحلیل تماتیک، حوزه های مفهومی مشترک توسعه اجتماع دارایی مبنا و نظریه خودتعیین گری که قابلیت ادغام با یکدیگر را دارند، مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته ها: با تحلیل انتقادی گفتمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و انجام فرایند دسته بندی موضوعی (کدگذاری و شناسایی تم های اولیه و تم اصلی)، حوزه های همگرایی و مفاهیم هم پیوند نظریه خودتعیین گری و مدل توسعه اجتماع دارایی مبنا شناخته شدند و مدل مفهومی پژوهش ارائه شد.نتیجه گیری: برای ایجاد انگیزه و ارضای نیازهای روانشناختی افراد برای افزایش مشارکت، نیاز به فضاهایی است که افراد بتوانند توانایی ها و شایستگی های خود را در آن بنمایانند؛ در تصمیم گیری ها و تعیین سرنوشت در ذیل رهبری اجتماعی اختیار عمل داشته باشند؛ و در فضاهایی تجربه ی حضور داشته باشند که در آن تعامل و ارتباط اجتماعی موثر با دیگران برقرار کنند. این فضاها شامل فضاهای تعاملی، تصمیم گیری، آموزشی، هم سطح کننده و خودران یا به عبارتی کامل تر، فضاهای زبان هستند.
۵۳۵.

تأثیر بکارگیری آموزش الکترونیکی سازه های معاصر بر ارتقاء کیفیت یادگیری در رشته معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش الکترونیکی چند رسانه ها واقعیت مجازی درس سازه های معاصر ارتقاء کیفیت یادگیری معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۶
آموزش الکترونیکی به‌عنوان یکی از روش‌های آموزش از راه دور، به سرعت در اکثر نظام­های آموزشی گسترش یافته است. آموزش سازه­های معاصر و یادگیری آن به‌صورت مؤثر و کاربردی به دانشجویان معماری، از مهم‌ترین موضوعات برنامه­های آموزشی معماری است. واقعیت مجازی ابزارهای جدیدی هستند که با بکارگیری رایانه و توانایی‌های آن، تصور ساختن مفاهیم انتزاعی را امکان‌پذیر ساخته که تأثیر مثبتی بر یادگیری و انتقال دانش دارند؛ و به‌تبع دانشجو به‌صورت فعال در فرآیند یادگیری قرار می­گیرد. پژوهش حاضر با هدف، بررسی تأثیر آموزش الکترونیکی سازه­های معاصر بر ارتقا کیفیت یادگیری دانشجویان معماری، شکل گرفته است. این تحقیق از نوع اکتشافی و به لحاظ ماهیت، روش پیمایشی و شیوه تحلیل داده‌ها، توصیفی تحلیلی است. برای رسیدن به نتایج، دو نوع پرسشنامه تخصصی و عمومی تهیه گردید. جامعه آماری پرسشنامه تخصصی، 33 نفر از اساتید و کارشناسان حوزه معماری و آموزش چندرسانه‌ای و در پرسشنامه عمومی دو گروه از دانشجویانی که درس سازه‌های معاصر را به‌صورت آموزش حضوری و آموزش الکترونیکی دریک بازه‌ی زمانی مشخص گذرانده بودند، به تعداد 50 نفر انتخاب گردیدند. روایی بر اساس اعتبار محتوایی سنجیده و به تائید اساتید از طریق روش دلفی و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ به میزان 756/0 تائید شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از طریق آزمون‌های تحلیل عاملی و رگرسیون و فریدمن با نرم‌افزارهای Spss,Lisrel انجام شد. آزمون تحلیل عاملی تأییدی مؤلفه‌های 4 گانه تأثیر آموزش و یادگیری الکترونیکی بر ارتقا کیفیت یادگیری دانشجویان شناسایی و با میزان بار عاملی بالای 4/0 تائید شدند. با آزمون رگرسیون و میزان ضریب تعیین تعدیل شده[1] مشخص شد، شاخص‌ها به میزان 53% واریانس ارتقاء کیفیت یادگیری را پیش‌بینی می‌کند. بر اساس آزمون رگرسیون؛ مؤلفه‌ی بهره‌گیری از فناوری دیجیتال بالاترین تأثیر را بر روی ارتقاء کیفیت یادگیری دارد (788/0 beta=). نتایج آزمون ضریب همبستگی نشان دهنده این است که میان انواع تعامل، «یادگیرنده-یادگیرنده» دارای بیشترین اهمیت است. اولویت‌بندی‌ مؤلفه­های تأثیر آموزش و یادگیری الکترونیکی بر ارتقاء کیفیت یادگیری و پیشرفت دانشجویان به ترتیب آزمون رتبه‌بندی فریدمن عبارت‌اند از: بهره‌گیری از فناوری دیجیتال (96/8)، خود فراگیر (82/8)، واقعیت مجازی (70/8)، تعامل (06/8). طبق نتایج، شاخص‌های شبیه‌سازی، انگیزش، نقش فعال یادگیرنده، همزمانی، محتوا-محتوا، دانشجو- محتوا، مهارت، انتقال محتوا، خلاقیت، ساخت دانش، دانشجو- دانشجو، تفکر-تصمیم، دستیابی به محتوا، دانشجو با استاد؛ به ترتیب اولویت و همبستگی آزمون پیرسون بر ارتقاء کیفیت یادگیری دانشجویان، تأثیر مثبت دارد. در نتیجه آموزش الکترونیکی درس سازه­های معاصر به روش واقعیت مجازی باعث ارتقا سطح کیفیت یادگیری دانشجویان نسبت به روش حضوری در رشته‌ی معماری می‌شود.
۵۳۶.

خوانشی نو از سرزندگی شهری؛ جُستاری انتقادی به خوانش های معاصر سرزندگی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرزندگی شهری استعاره کوه یخ فرامفهوم نگرش انتقادی تحلیل محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۸
سرزندگی شهری، مفهومی دشوار و چندوجهی است که تبیین و خوانش آن به سادگی تجربه اش نیست. اگرچه این مفهوم طی شش دهه که از حیات آن در عرصه شهرسازی دنیا می گذرد مورد توجه نگره پردازان و حرفه مندان قرار گرفته اما تاکنون به گونه ای مناسب «مفهوم سازی» نشده است. ضمن آنکه در ادبیات موضوعی اش با فقدان انسجام نظری روبرو است. ابعاد این مسئله، در عرصه پژوهش های داخلی، گستردگی بیشتری پیدا کرده که برآمده از برداشت ها و خوانش های ناصحیح و آمیختگی های لفظی و معنایی با مفهوم «زیست پذیری» است. این مقوله به شکل گیری ابهامات و آشفتگی هایی در رابطه با سرزندگی شهری انجامیده که تا به امروز، پژوهشی نسبت به آن، رویکردی انتقادی نداشته و در جهت اصلاح آن گامی مؤثر برنداشته است. بنابراین، شفاف سازی پیرامون اشتباهات پرتکرار پژوهش های داخلی پیشین و همچنین ارائه خوانشی نو مطابق با ماهیت و اهمیت این مفهوم، ضروری است. بر این اساس، پژوهش پیش رو، در سطح اول با استفاده از روش تحلیل محتوای متون به بررسی خوانش های سرزندگی شهری در پژوهش های خارجی پرداخته و در سطح دوم، 48 مقاله داخلی منتخب(بر اساس معیارهای ترجیحی دستورالعمل پریزما) انتشار یافته در بازه زمانی (1386-1400) را با رویکردی تحلیلی-انتقادی مورد بررسی قرار می دهد. در سطح سوم نیز، خوانشی نو از سرزندگی شهری ارائه می نماید. بر اساس نتایج پژوهش پیش رو، سرزندگی شهری، یک «فرامفهوم» یا «اَبَرمفهوم» است که خوانش یا بازخوانی آن نیازمند «رویکردی کل نگر» است، به گونه ای که می توان آن را با استفاده از استعاره کوه یخ، مدل سازی کرد. در پژوهش حاضر، این فرامفهوم، «چشم انداز آرمانی طراحی شهریِ خوب» خوانده شده و در قالب کوه یخی دارای یک لایه بیرونیِ قابل مشاهده با عنوان «پرسونای سرزندگی» و چهار لایه زیرینِ پنهان مشتمل بر «کیفیت زندگی»، «کیفیت محیطی»، «مدیریت سرزندگی» و «نیروهای هدایتگر سرزندگی» مفهوم سازی گردیده است . سرزندگی شهری، مفهومی دشوار و چندوجهی است که تبیین و خوانش آن به سادگی تجربه اش نیست. اگرچه این مفهوم طی شش دهه که از حیات آن در عرصه شهرسازی دنیا می گذرد مورد توجه نگره پردازان و حرفه مندان قرار گرفته اما تاکنون به گونه ای مناسب «مفهوم سازی» نشده است. ضمن آنکه در ادبیات موضوعی اش با فقدان انسجام نظری روبرو است. ابعاد این مسئله، در عرصه پژوهش های داخلی، گستردگی بیشتری پیدا کرده که برآمده از برداشت ها و خوانش های ناصحیح و آمیختگی های لفظی و معنایی با مفهوم «زیست پذیری» است. این مقوله به شکل گیری ابهامات و آشفتگی هایی در رابطه با سرزندگی شهری انجامیده که تا به امروز، پژوهشی نسبت به آن، رویکردی انتقادی نداشته و در جهت اصلاح آن گامی مؤثر برنداشته است. بنابراین، شفاف سازی پیرامون اشتباهات پرتکرار پژوهش های داخلی پیشین و همچنین ارائه خوانشی نو مطابق با ماهیت و اهمیت این مفهوم، ضروری است. بر این اساس، پژوهش پیش رو، در سطح اول با استفاده از روش تحلیل محتوای متون به بررسی خوانش های سرزندگی شهری در پژوهش های خارجی پرداخته و در سطح دوم، 48 مقاله داخلی منتخب(بر اساس معیارهای ترجیحی دستورالعمل پریزما) انتشار یافته در بازه زمانی (1386-1400) را با رویکردی تحلیلی-انتقادی مورد بررسی قرار می دهد. در سطح سوم نیز، خوانشی نو از سرزندگی شهری ارائه می نماید. بر اساس نتایج پژوهش پیش رو، سرزندگی شهری، یک «فرامفهوم» یا «اَبَرمفهوم» است که خوانش یا بازخوانی آن نیازمند «رویکردی کل نگر» است، به گونه ای که می توان آن را با استفاده از استعاره کوه یخ، مدل سازی کرد. در پژوهش حاضر، این فرامفهوم، «چشم انداز آرمانی طراحی شهریِ خوب» خوانده شده و در قالب کوه یخی دارای یک لایه بیرونیِ قابل مشاهده با عنوان «پرسونای سرزندگی» و چهار لایه زیرینِ پنهان مشتمل بر «کیفیت زندگی»، «کیفیت محیطی»، «مدیریت سرزندگی» و «نیروهای هدایتگر سرزندگی» مفهوم سازی گردیده است .
۵۳۷.

بررسی ضرورت و جایگاه میانجی حسّی در مبادی سامانه ادراک انسان مبتنی بر نظریه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک حسی مبادی نظری مبانی نظری فرآیند طراحی معماری سامانه اعتبار علامه طباطبایی فلسفه معماری معماری معاصر میانجی حسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۹۷
اهداف: همواره در حل مساله معماری، مرزهای روشن و گاه ناروشنی میان آنچه که یک طراح معمار می شناسد، و آنچه نمی شناسد، مشاهده می شود. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل ضرورت رابطه حسی بین درون و بیرون ذهن یک طراح خواهد بود. روش ها: پارادایم تحقیق آزادپژوهش بر مبنای بنیان های فلسفی تحلیل رابطه میان ظراح و اثر معماری است. هدف پژوهش، از نظر نوع، بنیادی است و بر أساس آن، با روش تحقیق توصیفی – اسنادی در ماهیت رابطه معمار و اثر معماری بحث می نماید. از نظر نوع جزو تحقیقات کیفی است و برای تطبیق مطالعه کیفی با واقعیت جامعه هدف، از ابزار پرسشنامه استفاده می شود. سامانه اعتبار علامه طباطبایی به عنوان چارچوب نظری پژوهش انتخاب شده است. یافته ها: تحلیل دانش موجود در این ادبیات نظری فلسقه معماری و مبانی نظری معماری معاصر نشان می دهد که برای پردازش اطلاعات پدیده های خارجی به سامانه حسی به عنوان میانجی نیاز است. بدون شناخت عمیق از این سامانه حسی، فعالیت و تداوم کارکرد سامانه شناختی انسان به عنوان سوژه تحلیل کننده مقدور نیست. درعمل، بود و نبود دستگاه ذهن، وابسته به این سامانه حسی است، سامانه ای که همواره یکی از زیرسامانه های «نظام ادراک انسان» به شمار می آید. نتیجه گیری: بر اساس مفاهیم اساسی مطرح شده توسط علامه طباطبایی و تحلیل های صورت گرفته در حوزه فرآیند طراحی معماری، می توان اینگونه جمعبندی نمود که دریافت اطلاعات مورد نیاز سامانه ادراک، تنها به طریقه ابزار حسی میسر می شود، و هر گونه ادراک مافوق تجربه، غیرممکن است.
۵۳۸.

عوامل کالبدی مؤثر بر ارتقای رضایتمندی از مکان آموزشی در جهت کیفیت بخشی به معماری مخصوص ناشنوایان

کلیدواژه‌ها: معماری فضای آموزشی کیفیت معماری معماری ناشنوایان ترجیحات کالبدی معماری رضایتمندی فضای آموزشی ناشنوایان طراحی انسان محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۶۵
پژوهش حاضر به بررسی نقش طراحی معماری در بهبود تجربه کاربری و افزایش رضایتمندی افراد ناشنوا و کم شنوا در فضاهای آموزشی پرداخته است. فضاهای آموزشی، به عنوان یکی از اصلی ترین بسترهای رشد و یادگیری، نیازمند طراحی هایی هستند که بتوانند به نیازهای خاص کاربران پاسخ دهند و تعامل مؤثر میان فرد و محیط را ارتقا بخشند. با وجود اهمیت این موضوع، نیازهای ناشنوایان در طراحی معماری ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با تکیه بر نیازهای خاص دانشجویان ناشنوا و کم شنوا و با تمرکز بر اهمیت طراحی انسان محور، تلاش دارد محیط های یادگیری را به گونه ای متحول کند که نه تنها رضایتمندی این گروه را افزایش دهد، بلکه نقش مؤثری در بهبود کیفیت تجربه آموزشی و تقویت تعاملات اجتماعی آنان ایفا کند. همچنین، با ارائه پیشنهادات کاربردی، به دنبال ارائه الگویی عملی برای معماران و طراحان است که تأثیری ماندگار بر آموزش و توسعه اجتماعی پایدار داشته باشد. مطالعه حاضر با بهره گیری از چارچوب مفهومی روان شناسی محیطی و استفاده از روش های کیفی نظیر مشاهده و مصاحبه های عمیق، به شناسایی ترجیحات کالبدی در فضاهای آموزشی مناسب برای ناشنوایان پرداخته است. داده های گردآوری شده با نرم افزار Atlas.ti تحلیل شده و نتایج نشان می دهد که طراحی مرکزگرا، چیدمان های مدور و دایره ای شکل، استفاده از بافت های متنوع، رنگ های مناسب و نورپردازی هوشمندانه از عوامل کلیدی در بهبود تجربه بصری و ارتباطی ناشنوایان هستند. علاوه بر این، فراهم سازی تجهیزات ارتباطی و امکانات محیطی، تأثیر قابل توجهی در ارتقای کیفیت یادگیری و تعاملات اجتماعی این افراد داشته است.
۵۳۹.

تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی توسط نحو فضا جهت ارتقای رضایت مندی ساکنین در واحد های مسکون (نمونه موردی: نمونه های مسکونی شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عناصر سازمان فضایی واحد های مسکونی رضایت ساکنین نحو فضا توصیه های طراحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۲۴
مسکن و واحد مسکونی عنصر بنیانی ساختار سکونت در شهر است. گوناگونی سازمان فضایی واحد مسکونی بر روابط جمعی ساکنان اثرگذار است. این پژوهش از یک سو با کمک نحو فضا، به تحلیل عینی و توپولوژیک ساختار نمونه های مسکونی شهر آمل می پردازد و از سوی دیگر با پرسش از رضایت مندی ساکنان از رابطه میان فضاهای واحد مسکونی، دریافت ذهنی ساکنان را می سنجد. ارتباط میان خلوت و تعامل جمعی در سازمان فضایی نمونه های مسکن از عوامل تعیین کننده مؤثر بر سنجش رضایت ساکنان است؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی و چگونگی ارتقای میزان رضایت ساکنین از مؤلفه خلوت و تعامل جمعی، در نمونه های مسکونی آپارتمانی است. هدف دیگر دست یابی به توصیه های طراحی جهت ارتقای کیفیت ارتباط فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی است. پرسش تحقیق این است که نقش مؤلفه های تحقیق در رضایتمندی ساکنین چیست؟ از سازمان فضایی کدام نمونه رضایت بیشتری ابراز شده است؟ توصیههای طراحانه در راستای ارتقای رضایت ساکنین چیست؟ برای انجام تحقیق ابتدا نمونه بندی واحدهای مسکونی آپارتمانی شهر آمل با استفاده از فنون نحو فضا و سپس تحلیل فضاها با ای گرف انجام و در ادامه با تکمیل پرسشنامه و انجام آزمون های همبستگی، رضایت ساکنین سنجیده شده است. مطالعه موردی به نمونه های مسکونی از چهار ناحیه شهر آمل به صورت مساوی محدود شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت زیادی میان نگاه «صرفاً کمی یا کیفی» به فضای واحد مسکونی و تحلیل توأمان «عینی- ذهنی» وجود دارد. تحلیل عینی فضاها با گراف ها و تبیین ارتباط های داخلی از طریق میزان پیوند فضاها، در مقایسه با پرسش از مردم و تحلیل ذهنی از طریق ابراز میزان رضایت از کیفیت و کارکرد فضاها، امکان رسیدن به نتایج جامع تری را فراهم می کند. در نتیجه تحقیق فوق نشان میدهد که افزایش میزان مساحت، افزایش رضایت در مؤلفه خلوت و تعادل میان خلوت و تعامل جمعی منجر به افزایش میزان رضایت در تعامل جمعی شده است. نمونه چهار با پلان شکسته و تفکیک فضایی مناسب میان فضاهای شخصی و جمعی بیشترین میزان رضایت ساکنین را جلب کرده است. بر اساس نتایج، سازمان فضایی میتواند بر رفتار و ساختار ذهنی ساکنین در فضای واحد مسکونی اثرگذار باشد.
۵۴۰.

مقایسه تطبیقی واحدهای همسایگی در بافت قدیم فشم و جدید میگون نو مبتنی بر اصول شهرسازی اسلامی و دوران مدرن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واحد همسایگی شهرسازی اسلامی دوران مدرن غرب بافت قدیم فشم بافت جدید میگون نو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۶
واحدهای همسایگی در گذر زمان دستخوش تغییرات و تحولات مهمی شده اند؛ با این وجود، هنوز به عنوان یکی از مهم ترین بسترها جهت تعاملات اجتماعی، ارتباطات و ارتقاء هویت جمعی محسوب می شوند. پژوهش حاضر در راستای بررسی ویژگی های واحدهای همسایگی در بافت قدیم فشم و جدید میگون نو و تطابق آن با ویژگی های شهرسازی اسلامی و دوره مدرن غرب انجام پذیرفته است. این پژوهش از نوع پیمایشی و با رویکردی توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی تنظیم شده و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. جامعه آماری، تمامی ساکنان بالای 18 سال بافت قدیم شهر فشم و بافت جدید میگون نو را تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 95 درصد و با فاصله اطمینان 7 درصد، حجم نمونه برای بافت قدیم شهر فشم معادل 182 و حجم نمونه برای میگون نو 196 نفر محاسبه شده است؛ که برای اطمینان بیشتر در هر دو محدوده، تعداد 200 نفر به صورت تصادفی مورد پرسش گری قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات حاصل از پیمایش اجتماعی، از آمارهای استنباطی (میانگین های آماری) و برای وزن دهی به شاخص ها از روش پنل متخصصان و کارشناسان بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که بافت قدیم فشم از منظر شاخص های سنجشی این پژوهش امتیاز 42/2 -حاصل از مجموع میانگین های آماری 31 شاخص بررسی شده در این پژوهش برای این بافت- و بافت جدید میگون نو امتیاز 58/2 -حاصل از مجموع میانگین-های آماری 31 شاخص بررسی شده در این پژوهش برای این بافت- را کسب نموده است. از این نظر، بافت جدید میگون نو در قیاس با بافت قدیم فشم از منظر شاخص های سنجشی این پژوهش، بیشتر در تطابق با اصول دوره مدرن غرب گام برمی دارد (80.56 درصد) و بافت قدیم فشم تقریباً هویت گذشته خود را حفظ کرده (76.01 درصد) است و با ویژگی های شهرسازی اسلامی مطابقت بیشتری دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان