فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
S trategic planning, as the las t s tage of the development of urban planning, s trives to create consensus among citizens regarding urban development adaptability and participative techniques. Urban residents are recognized as s takeholders in the planning process and will take part in its final formulation. In addition to discussing issues like reducing poverty, city planning, and environmental problems, the CDS prioritizes increasing economic competitiveness. This s tudy measured good urban governance, livability, bankability, and competitiveness indicators for Mallard. A descriptive-analytical approach has been used to accomplish this. The mos t crucial feature of this s trategy is that it views cities as the engine of economic growth and directly affects governance, local economic growth, and poverty alleviation.The purpose of this article is to review and evaluate the components of the city development s trategy in Mallard. The data were processed using SPSS and AMOS software, one-sample T-tes ts, and other tools. The results show that while the components of bankability (2.20) and competitiveness (2.42) are in a somewhat better position than the other components, the components of livability (1.70) and good urban governance (18.82) are in a much poorer position.
رویکردی طراحی مبنا به معماری سرآمد: تعامل هویت بومی و فناوری ها نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۱۴۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: فناوری های نوظهور به بخش مهمی از مفهوم و هویت معماری معاصر ایران و جهان تبدیل شده اند. الگوریتم های معماری به عنوان یک ابزار کاربردی بر طراحی های نوین تأثیر گذاشته و منجر به تولید محصولات با هویتی می شود که فرم شهر سنتی و مدرن را در هم می آمیزد. هدف پژوهش حاضر فرمول بندی مجدد شهر و بررسی میزان تأثیر الگوریتم های معماری بر ویژگی های بصری، شکلی و عملکردی بناها می باشد. دستیابی به هدف پژوهش مستلزم ایجاد چارچوبی نظری برای نقش فناوری های نوظهور و تعیین سطوح و مکانیسم های کاربردی آن برای تعیین مهم ترین شاخص های مؤثر بر شکل گیری هویت شهر جدید است و در بعد عملی سنجیده شده است. روش ها: روش شناسی تحقیق برآیندی از روش های کمی و کیفی با رویکرد نظریه سازی و پیمایش اکتشافی نمونه هایی از پروژه هایی است که تحت تاثیر فناوری های نوظهور بوده اند. نتایج بر اساس تحلیل سه جانبه، طیف لیکرت و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحلیل شده اند. یافته ها: شاخص های اصلی مورد بررسی در پژوهش دارای نقشی موثر به میزان تاثیر 40 تا 100 درصد می باشند. نتایج عددی به دست آمده از تایید فرضیه های پژوهش حکایت دارد. نتیجه گیری: پژوهش با بررسی ظرفیت فناوری های نوظهور در تعامل با هویت بومی؛ به نیازهای کشور به عنوان زمینه تحقق نظریه معماری سرآمد توجه کرده است. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است که فناوری های نوظهور ابزاری هستند که از طریق آن انسان هستی خود را می آفریند و هویت فردی و در نتیجه هویت شهر را متجلی می سازد.
بررسی الگوی شکلی هندسی مجموعه نقش جهان اصفهان به واسطه ساختار حرکتی اقشار مردم از منظر مکتب شکل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
19 - 34
حوزههای تخصصی:
الگوی شکلی-هندسی ترکیب اشکال در مفهوم هندسه پنهان را معنا بخشیده که نیاز اقشار به واسطه حرکت در میدان نقش جهان منجربه شناسایی آن می شود. چنانچه از منظر مکتب شکل گرایی، عناصر اولیه بصری دوراند تا شناسایی اشکال پایه بصری کریر و نیز ابزار نقطه تا حجم هردگ را احصا می نماید. شناسایی این ابزار منجربه دسته بندی و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی اقشار (فرد،اجتماع،حاکمیت) در مجموعه شده که روند ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان را در ادوار مختلف توجیه می نماید. لذا بهره از روش تفسیری-تاریخی، توصیف مدل مفهومی و جداول شکلی-تحلیلی به فراخور استدلال قیاسی-استقرایی منجربه شناسایی الگوی نام برده از طریق ساختار حرکتی اقشار می شود که پرسش:«چگونه می توان ازطریق بررسی الگوی هندسی و روش ساختار شکلی-حرکتی اقشار برآمده از آن به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در مجموعه دست یافت؟» می تواند به ترکیب ابزار بصری و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی از منظر عملکرد لایه ای فرد تا حاکمیت به الگوسازی ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان دست یابد که به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد نیز مبدل می گردد.
سنجش آسایش حرارتی درونی فصل گرم تحت تأثیر گشودگی ها با کمک روش PMV در خانه های سنتی و آپارتمانی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
117 - 131
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی، شرایط ذهنی است که رضایت مندی از محیط حرارتی را بیان می کند. مناسب بودن داخل ساختمان از لحاظ حرارتی، نه تنها آسایش را برای ساکنان فراهم می آورد، بلکه باعث صرفه جویی در مصرف انرژی، سلامت، بالا رفتن میزان بهره وری و بهبود روحیه ساکنان خواهد شد. با توجه به آن که گشودگی یا بازشو به عنوان یکی از شاخص های کنترل شرایط آسایش و جریان هوا در فضای داخلی نقش مؤثری خواهد داشت، بررسی قابلیت ها و مقایسه آسایش حرارتی درونی ساختمان های مسکونی تحت تأثیر گشودگی های ساختمانی مورد توجه موضوع پژوهش قرار گرفته است. در پژوهش حاضر نحوه تغییرات آسایش حرارتی درونی خانه های سنتی و مدرن شهری تحت تأثیر گشودگی های ساختمانی در فصل گرم بررسی شده، سپس میزان نارضایتی1 PPD در دو حالت گشودگی باز و بسته در خانه های مدرن و سنتی مقایسه شده و در نهایت مؤثرترین عامل در کاهش میزان نارضایتی PPD برآورد شده است. جهت بررسی عملکرد بازشوها در اقلیم نیمه گرم و خشک شیراز میزان دما، رطوبت و باد با دستگاه دیتالاگر برداشت شد و با کمک سنجش میزان نارضایتی PPD، شاخص متوسط محدوده آسایش حرارتی2 PMV استخراج شد. دو نمونه موردی خانه سنتی صالحی و آپارتمان مدرن نور و تأثیر بازشو در دو حالت باز و بسته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که میزان نارضایتی از آسایش حرارتی درونی در فصل گرم در خانه سنتی، حالت گشودگی باز 18% و حالت گشودگی بسته 59% و در آپارتمان با بازشوی باز61% و حالت بازشوی بسته 91% است. گشودگی مورد مطالعه در خانه سنتی پنج دری بوده، بنابراین در ایجاد آسایش حرارتی فضای داخلی نقش مؤثرتری داشت. به طور کلی می توان چنین برداشت نمود که گشودگی و بازشو نقش مؤثری در سرمایش و تهویه هوای داخلی خواهد داشت. امری که امروزه در طراحی پایدار بسیار مورد توجه است و در اصول معماری ایرانی با عنوان مردم واری در فضاهای ساختمان نمایان می شود.
بررسی تاثیر الگوی هندسی ساختارشکل میدان نقش جهان و بناهای پیرامونی آن در تبیین گره های اجتماعی از دیدگاه هردگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۵۲-۱۳۶
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ساختارشکل واژه ای است که چارچوب شکل گیری اشکال را معنا بخشیده و منجربه درک نوع ترکیب اشکال می گردد، باید توجه داشت که این ساختارشکل برمبنای نسبت تداخل در الگوی هندسی قابل بررسی می باشد، لذا این الگو می تواند با تعاملات اجتماعی برآمده از لایه بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار وارد موازنه شود به قسمی که هرچه تعاملات اجتماعی منسجم تر ظاهر گردد، لایه بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار نیز به مراتب تطبیق پذیرتر بوده که بابهره از ابزار بصری (نقطه تا حجم) برآمده از دیدگاه هردگ می تواند به نوع دسته بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار و سپس از فصل اشتراک آنها به پیوند گره های اجتماعی حاصله منجر گردد. هدف: گره های اجتماعی می تواند منجر به فصل اشتراک الگوی هندسی موجود در مجموعه و لایه های شکلی- حرکتی اقشار مرتبط به آن شود. به نحوی که اگر این مهم احصا نگردد، جانمایی و نقطه شروع ساختار شکلی- حرکتی هر کدام از اقشار در هم ارزی صحیح با ترکیب شکل مجموعه قرار نگرفته و این خود منجر به عدم خوانش فضایی و ساختارشکنی شکلی در مجموعه نقش جهان می شود. 137 روش تحقیق: سعی شد با بهره از ماهیت تفسیری- تاریخی جستار و تحلیل روابط هندسی تصاویر ترسیمی و به واسطه درک الگوی آن و بهره از استدلال قیاسی به روند ساختارشکلی مجموعه نائل آمد و با طرح فرضیه ؛ «محتمل است که جانمایی گره های اجتماعی در مجموعه نقش جهان اصفهان می تواند دلیلی بر همسویی الگوی هندسی با ساختار شکلی-حرکتی اقشار از منظر شکل گرایی چون هردگ باشد». نتیجه گیری: با این فرض، می توان بر همنوایی الگوی هندسی میدان با ساختار شکلی مجموعه در راستای شناسایی گره های حاصله از هم ارزی ساختار حرکتی اقشار در مجموعه نقش جهان دست یافت. این مهم می تواند در جهت توجیه پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در نحوه پیکره بندی این میدان شهری در زمان احداث آن تا به امروز، موثر واقع گردد.
بررسی نقش مصالح بومی در بناهای سنتی شهر کاشان از منظر پایداری زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
193 - 213
حوزههای تخصصی:
معماری سنتی کاشان، دارای ویژگی های منحصربه فردی در ابعاد مختلف است که یکی از مهم ترین این ابعاد، مصالح به کاررفته در آن هستند. با توجه به اهمیت روزافزون بحث پایداری و همچنین تأثیر قابل توجه مصالح بر پایداری بنا، در این پژوهش به بررسی نقش مصالح بومی کاشان در پایداری زیست محیطی بناهای سنتی این شهر پرداخته شد. در این راستا ابتدا با مطالعه منابع متعدد، شاخص های تأثیرگذار بر پایداری زیست محیطی مصالح در مراحل مختلف حیات آن ها شامل استخراج و تولید، حمل و انبار، ساخت و ساز، بهره برداری و درنهایت تخریب و بازیافت، گرد آوری شدند. سپس با بررسی های میدانی در بافت تاریخی کاشان و مطالعات کتابخانه ای، مصالح بومی به کاررفته در آن استخراج گردیدند تا از دیدگاه شاخص های جمع آوری شده مورد ارزیابی قرار گیرند. این ارزیابی در هر شاخص با روش متفاوتی نظیر گردآوری اطلاعات عددی، تحلیل کیفی و یا تدوین پرسش نامه انجام شد. درنهایت، بر مبنای تحلیل های صورت گرفته و با استفاده از طیف لیکرت، در هر شاخص امتیازاتی بین 1 تا 5 به مصالح مذکور اختصاص داده شد تا با جمع آوری امتیازات هر مورد، یک مقایسه کیفی بین آن ها از دیدگاه تطابق با شاخص های پایداری زیست محیطی حاصل شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از میان مصالح مورد بررسی شامل خاک، سنگ، گچ، آهک، مصالح نباتی و فلز، خاک با امتیاز 83 از 85 بیشترین تطابق و فلز با امتیاز 37 از 85 کمترین تطابق را با شاخص های مذکور دارند. با دقت روی تحلیل های موجود و امتیازات حاصل می توان دریافت که مهم ترین عامل تأثیرگذار بر امتیازات پایین فلز، فرایند ساخت پیچیده آن و طی مراحل فراوری در کارخانه است، برخلاف خاک که نیازمند ساده ترین روش تولید، بدون انجام فرایندهای پیچیده برای آماده سازی است.
تحلیل انگاره منفعت عمومی در برنامه ریزی با روش ردیابی نقشه نگارانه؛ بررسی موردیِ یک برنامه تغییر کاربری زمین در چمستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
29 - 53
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی نیازمند خودآگاهی درباره نقش اش در حفظ منافع خاص، در پس ادعای منفعت عمومی است. در ایران، به دلیل وارداتی بودن برنامه ریزی نوین در عرصه عمومی و بالیدن آن در بستری متفاوت از کشورهای دموکراتیک، اندیشیدن به انگاره منفعت عمومی به مثابه علّت غایی برنامه ریزی پیچیده تر است. در چنین بستری خودآگاهی برنامه ریزان از مسیر تأمل بر آنچه تا کنون در واقعیتِ این بستر اتفاق افتاده ممکن می شود. هدف این پژوهش برداشتن گامی برای نزدیک شدن به واقعیت برنامه ریزی در ایران و ربط آن به انگاره منفعت عمومی، با تمرکز بر یک برنامه تغییر کاربری زمین در شهر چمستان است. برای دستیابی به این هدف، این پژوهش از روش ردیابی نقشه نگارانه استفاده می کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که در فرایند این برنامه، سه سرهم بندی هم منفعت با مناسبات قدرت، دانش و سوژه سازی مختلف شکل گرفته اند. هر سرهم بندی در توجیه عمومی بودن منافع مورد نظرش، تمام قدرت و اختیارات خود را (همچون حق صدور مجوز، حق رأی، قدرت مالی) به کار می گیرد، اسناد کارشناسی و دانش جدید (همچون طرح امکان سنجی، طرح ارزیابی اثرات زیست محیطی) تولید و یا به دانشی از پیش موجود استناد می کند و به سوژه سازی از «خود» و از «دیگری» دست می زند. در نهایت آنچه سرنوشت این برنامه را رقم می زند، نه منفعت عمومی، که مناسبات و بازی های قدرت بین سرهم بندی ها برای دفاع از منافع شان است.
تحلیل مؤلفه های فضایی تأثیرگذار بر حضورپذیری فضاهای تجاری بر پایه روابط غیر شکلی؛ نمونه موردی: بازار اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۵۰-۳۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: بازخوانی الگوهای پیشین در جهت روشن نمودن چگونگی ارتباط انسان با معماری و نحوه حضور وی در فضا، می تواند معیاری برای سنجش و ارزیابی مطلوبیت فضای شهر و چارچوبی ساختار یافته به منظور تداوم و ماندگاری کهن الگوهای معماری گذشته در دوره معاصر و آینده معماری فراهم آورد؛ چرا که آینده اکنون است. یکی از این الگوهای باارزش، بازارهاست که نقش مهمی در حیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهر دارد و از هر دو جنبه معماری و شهری قابل ارزیابی است. از این میان بازار اصفهان در مجموعه میدان نقش جهان انتخاب گردیده است. روش: روش توصیفی- تحلیلی در کنار تکنیک نحو فضا و شبیه سازی در نرم افزار «دپس مپ» استفاده گردیده است. روشی که بر مبنای نظریه گراف، به جای توصیف خصوصیات هندسی (شکل، اندازه و فواصل) اجزای یک سیستم، به تبیین موقعیت، روابطه میان اشکال و چگونگی پیکره بندی آن اجزاء به عنوان یک کل، می پردازد. یافته ها: اگرچه بازار به تنهایی از اختلاف چندانی در بیشترین و کمترین مقدار در ارزش های نحوی خود برخوردار نیست که نشان از انسجام در کل مجموعه دارد، با این وجود حضور میدان در ترکیب با بازار، در ارتقاء کلیه شاخص ها به غیر از انتروپی (نظم درونی) موثر بوده است. نتیجه گیری: از آنجا که نقاط کانونی عملکردهای شهری، از بالاترین درجه هم پیوندی و تراکم حرکتی برخوردار است، با توسعه دسترسی (به عنوان مهم ترین عامل)، تراکم و تنوع؛ تعمیم هم پیوندی به ساختار شهر امکان پذیر و ایجاد همبستگی میان عناصر شهری فراهم می گردد که حاصل آن رونق بخشی، ایجاد سرزندگی و حضورپذیری در فضاست.
واکاوی نقش فناوری های نوین بر ساختار کالبدی ساختمان های منتخب معماری معاصر ایران 1360- 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۴۷-۳۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: از جمله چالش های رخ داده پس از انقلاب صنعتی می توان به تقلیل بهره گیری از فناوری های روز توسط بسیاری از معماران به دلیل بحران های هویتی و معنایی در معماری ساختمان ها اشاره نمود. در این راستا هدف اصلی پژوهش پیش رو واکاوی ارتباط نظری فناوری و ساختار کالبدی ساختمان در آثار معماری چهار دهه اخیر ایران و ارائه راهبردی در جهت ارتقاء معماری معاصر کشور می باشد. روش ها: پژوهش پیش رو از نوع تحقیقات ترکیبی و از منظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری ، نمونه های مورد مطالعه پژوهش تبیین و بر اساس معیارهای اصلی که تعیین گردیده اند تحلیل می گردند. در ادامه داده های حاصل در غالب پرسشنامه هایی در اختیار جامعه آماری متخصص قرار گفته که به جهت اعتبار یابی پرسشنامه از SmartPLS استفاده شده و به جهت اولویت بندی داده ها از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها: براساس یافته ها حاصل از ارائه پرسشنامه ها، اکثریت متخصصین معتقدند که می بایست بیشترین تاثیر فناوری های نوین در معماری ساختمان های معاصر در سه بعد انعطاف پذیری در ساخت و ساز، سرعت احداث بالا و ایمنی هر چه بیش تر مصالح فناوارانه در برابر آتش سوزی نمود یابند. نتیجه گیری: با بررسی ساختمان های چند عملکردی شاخص چهار دهه اخیر به خصوص در دهه اخیر، عموم توجه طراحان و معماران معاصر به بهره گیری از فناوری های نوین در جنبه های زیبایی شناختی ساختمان ها (از جمله کاربری های تجاری) می باشد که این مهم منجر به افول هویتی و معنایی ساختمان ها در عین بهره گیری از فناوری های روز گردیده است.
شناخت و تحلیل موانع نهادی مشارکت شهروندان در فرایند برنامه ریزی توسعه شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
55 - 75
حوزههای تخصصی:
تغییر الگوی واقعی به سمت فرایندهای مشارکت مؤثر و تثبیت شده شهروندان در کلانشهر تهران، به منزله پایتخت و نخست شهر جمعیتی کشور و بستر مهم ترین تصمیم های اداری، اجرایی و سیاسی در نظام برنامه ریزی ایران، مستلزم توجه به عوامل بازدارنده (موانع) مشارکت مؤثر شهروندان در فرایندهای برنامه ریزی توسعه شهری از منظر نهادهای رسمی و غیر رسمی مؤثر بر آن است. شناسایی موانع نهادی مشارکت شهروندان در برنامه ریزی توسعه شهری که در عمل به معنای طبقه بندی طیف وسیع موانع ناشی از ناکارآمدی نهادهای رسمی و غیر رسمی دخیل در فرایند برنامه ریزی توسعه شهری و تعیین چگونگی تأثیرپذیری این فرایند از هر دسته از این موانع است. پژوهش در قالب طرح ترکیبی کمّی-کیفی موازی و هم زمان، به آزمون مدل ساختاری روابط متغیرهای اصلی در چارچوب نظری پژوهش در سطح کلان با روش کمّی مدل سازی معادلات ساختاری، و به موازات آن، به تدوین مدل نظری مستقلی مبتنی بر یافته های پژوهش کیفی در مقیاس مورد مطالعاتی پژوهش (شهر تهران) پرداخته است. در قالب «مدل ساختاری تحلیل روابط نهادها، توسعه شهری و مشارکت در سطح کلان»، مسیرهای بحرانی و روابط حاکم بر چگونگی اثرگذاری نهادها، رسمی و غیر رسمی، بر فرایند مشارکت پذیری شهروندان تهرانی در طرح های توسعه شهری شناسایی شده است و با تلفیق یافته های کمّی و کیفی پژوهش، در قالب رویکرد توصیفی-تبیینی، «مدل مفهومی یکپارچه ساختار و موانع نهادی برنامه ریزی توسعه شهری مشارکتی شهر تهران» و در قالب رویکرد تجویزی، «راهکارهای حذف موانع نهادی مشارکت مردمی در برنامه ریزی توسعه شهری تهران» ارائه شده است.
واکاوی مفهوم خلوت با تکنیک نحو فضا در سازمان فضایی خانه های روستایی؛ نمونه موردی: استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانه های روستایی بوشهر به عنوان بخشی ارزشمند از تاریخ معماری ایران است که بر اساس نیازهای اقلیمی، فرهنگی و معیشتی آن ها شکل گرفته است و برای درک ارزش آن ها نیاز به پژوهش های بسیار است. یکی از جنبه های مهم این ارزشمندی شناخت این بناها برای پاسخ گویی به نیازی اساسی برای ساکنین، یعنی خلوت است. عوامل گوناگونی در شکل گیری خلوت تأثیرگذار هستند ولی می توان سازمان دهی فضایی را مهم ترین عامل معرفی نمود؛ لذا برای درک بهتر و شناخت دقیق تر شکل گیری خلوت و چگونگی پاسخ گویی خانه های روستایی بوشهر به آن، ضرورت دارد سازمان دهی فضایی آن ها مورد واکاوی قرار گیرد. ابتدا با نمونه گیری هدفمند نُه خانه روستایی از مجموع روستاهای بررسی شده انتخاب شدند. سپس پنج شاخص سنجش خلوت شامل سلسله مراتب دسترسی، عمومی و خصوصی بودن فضاها، ارتباط و حریم بصری، دسترسی بصری و خوانایی از مبانی نظری پژوهش استخراج گردید. در مرحله بعد برای تحلیل نمونه ها از تکنیک تحلیل گراف نمایانی جهت استخراج داده ها از نقشه های ترسیم شده به کمک ابزارهای هم پیوندی، ارتباط، عمق گامی، عمق متریک و زاویه دید به کمک نرم افزار دپس مپ استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که خانه ها در عین داشتن سازمان دهی فضایی مشابه، در عمق و سلسله مراتب دسترسی به فضاها دارای تفاوت هایی هستند. نتایج نشان می دهد تفاوت در نوع دسترسی و جانمایی فضاها باعث ایجاد مرزبندی های متفاوت در خانه ها شده است که همین موضوع باعث تفاوت در خلوت کسب شده آن ها دارد. در برخی خانه ها باتوجه به کمتر بودن میزان شاخص های هم پیوندی، ارتباط و عمق، دارای نفوذپذیری و یکپارچگی کمتر و نیز سلسله مراتب دسترسی بیشتر بوده؛ بنابراین از میزان خلوت بیشتری بهره می برند. در ضمن اتاق ها (به خصوص اتاق خواب) و سرویس خانه ها که جزء عرصه خصوصی هستند دارای بیشترین عمق و کمترین میزان هم پیوندی بوده که نشان از بالاتر بودن درجه خلوت آن ها دارد و در مقابل، فضای ورودی و حیاط با کمتر بودن این شاخص ها عمومی ترین فضاها هستند.
چهارچوب فرآیند ارزیابی میراث معماری معاصر و بررسی آن در آثار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
141-123
حوزههای تخصصی:
اهداف: در حفاظت از آثار دارای اهمیت فرهنگی، شناسایی و ارزیابی گام پایه و به عبارتی نخستین گام در این عرصه به شمار می رود. با توجه به ویژگی های خاص میراث معماری معاصر، وجود چارچوب و مدلی برای فرآیند این ارزیابی ضروری و مؤثر می نماید. هدف از این پژوهش ارائه چارچوب پیشنهادی بر مبنای فعالیت ها، اسناد و پژوهش های انجام شده در این زمینه در بستر جهانی است. روش ها: این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای و بر پایه استدلال منطقی شکل گرفته و در آن سه حوزه ثبت، شناسایی و ارزیابی آثار مدرن بررسی و چارچوب پیشنهادی بر پایه آن ارائه شده است. یافته ها: در پژوهش حاضر، ضمن بررسی فعالیت ها و پژوهش های انجام شده، معیارهای مؤثر بر ثبت جهانی میراث معاصر حاصل از جنبش مدرن، چارچوب های شناسایی تماتیک تاریخی این آثار و روشی برای ارزیابی آثار و بناهای این دوران مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان، بر پایه این موارد، مدل و چارچوب پیشنهادی فرآیند ارزیابی میراث معماری معاصر ارائه شده است. همچنین کاربرد آن در دامنه ای از آثار ایران بررسی شده است. نتیجه گیری: وجود چارچوب فرآیند ارزیابی میراث معماری معاصر، امکان تدقیق و تسهیل در ارزیابی، شناسایی و ثبت این آثار را فراهم می آورد. چنین چارچوبی، با توجه به ماهیت معماری معاصر و اشتراکات آن در بستر جهانی، امکان تدوین در این بستر به عنوان چارچوبی کلی را داراست، ضمن اینکه لازم است قابلیت تطبیق و سازگاری با شرایط هر کشور یا منطقه را بر پایه ویژگی های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آن دارا باشد.
تحلیلی بر ارتقای مقبولیت عمومی معماری خاک در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری خاک، یکی از فنون ساخت در معماری با غنای تاریخی چندهزارساله است که ردپای آن در معماری ملل مختلف جهان ازجمله کشور ایران نمایان است. علی رغم پیشینه و ظرفیت های غنی موجود؛ روند استفاده فراگیر و مقبولیت معماری خاک در دوره معاصر بنا بر رشد فناوری در مصالح رقیب صنعتی و تغییرات فرهنگی ساخت وساز با افول محسوسی همراه بوده است. هدف از این پژوهش، شناخت تنگناها و راه های ارتقای معماری خاک با تأکید بر بستر شهر تاریخی یزد است. روش این پژوهش، کیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و همراه با استدلال قیاسی همراه با ماهیت دوگانه نظری - کاربردی است. ابزارهای جمع آوری داده های پژوهش؛ تحلیل محتوای ادبیات نظری تحقیق و یک پرسش نامه خبره محور با رجوع به ده کارشناس خبره معماری و شهرسازی شهر یزد است. یافته های پژوهش نشان می دهد معماری خاک علی رغم برخورداری از مجموعه ای از مزایا و معایب همانند دیگر فنون و سبک ها در معماری؛ دارای مجموعه ای از چالش ها، موانع و پیش ران هایی است. گروه بندی و اولویت بندی چالش ها، موانع و پیش ران های معماری خاک در بخش ادبیات تحقیق و خبرگان شهر یزد نشان دهنده شباهت ها و تفاوت هایی است که نشانگر «مکان مند» بودن دامنه مقبولیت عمومی معماری خاک است. براین اساس، «پذیرش اجتماعی معماری خاک»؛ «برنامه ها و دوره های کم دانشگاهی» و دو مقوله «نوآوری و فناوری» و «تدوین استاندارد و معیارهای کنترلی» به ترتیب چالش ها، موانع و پیش ران های اولویت مند شهر یزد می باشند. این اولویت بندی می تواند در بسترهای معین کالبدی به صورت تجمیعی به منظور اعمال سیاست گذاری معمارانه مورد شناسایی و کاربرد واقع شود. همچنین، این سیاست گذاری جدید زمینه ساز توجه عام بیشتر به مقوله «مقبولیت عمومی» بوده و می تواند به صورت عملی و خاص نیز در ارتقای مقبولیت عمومی معماری خاک در شهر یزد تأثیرگذار باشد.
معماری بومی در طراحی پایدار سکونتگاه های روستایی (نمونه موردی روستاهای وِنان و کهندان قم)
حوزههای تخصصی:
هنوز در روستاهای ایران با توجه به قدمت بالای آن و دارا بودن بافت باارزش می توان مجموعه ای متناسب و همگن را دید که در آن ارتباطات، عملکردها و کارکردهای فضاها در مسکن یک نظام اجتماعی اقتصادی و فرهنگی متناسب را در برگرفته باشد. روستاهای ونان و کهندان بافت نسبتاً ارزشمند ازنظر معماری بومی و درخور مطالعه هستند که گونه های موجود مسکن روستایی در این مقاله ازجمله نمونه های بررسی شده در این پژوهش محسوب می شوند. در این تحقیق ازآنجاکه می بایست به بررسی ویژگی های روستا پرداخته شود، روش کیفی برای توصیف داده ها و بررسی نمونه موردی و روش تحلیلی برای نتیجه گیری از داده های گردآوری شده است. در این بررسی روستاها ازنظر استقرار و سیما و منظر و بافت و مسکن موردمطالعه قرارگرفته اند و از دو دیدگاه ارزیابی الگوی اقلیمی و ارزیابی الگوی فضایی-عملکردی مورد تحلیل قرارگرفته اند. همچنین بررسی ها نشان می دهد ویژگی های برجسته معماری بومی این روستاها شامل هماهنگی بافت با شیب زمین، تنظیم فضاهای مسکونی روستایی بر اساس نیازهای خانواده، توجه به عوامل اقلیمی و فرهنگ مردم روستا است. علاوه بر این، ثبت و مستندسازی این سکونتگاه ها باعث شده تا اسناد و مدارک مربوط به آن ها تهیه شود و در حفاظت از روستا و توسعه ساخت وسازهای آینده کمک کند.
واکاوی نقش موسیقی خیابانی در سرزندگی فضای شهری (مطالعه موردی؛ خیابان خیام ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 13
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: هنر شهری، به عنوان رویدادی سیال درصدد کاهش تبعات ناشی از زندگی صنعتی و ایجاد رفتارهای مناسب اجتماعی و فرهنگی است. در فضای شهری انواع مختلف هنرها دیده می شوند؛ که از این بین موسیقی کمتر مورد توجه واقع شده است؛ به گونه ای که صحنه ی کالبدی- فضایی شهر اصولا" جایگاهی مناسب برای اجرای موسیقی خیابانی ندارد. در این تحقیق بررسی خواهیم کرد که آیا علت کم توجهی به این هنر ناشی از کم اثر بودن آن در ارتقا کیفیت فضای شهری است یا اینکه علت را باید در عدم وجود زمینه مناسب جهت قدرت نمایی و نمایش آن جستجو کنیم؟
هدف: هدف پژوهش حاضر، توجه بر ایجاد حس تعلق مکان و سرزندگی به فضای شهری و تاثیر موسیقی خیابانی بر حضار در فضای شهری می باشد.
روش: روش تحقیق در این مقاله به صورت پیمایشی بوده و با تهیه پرسش نامه و انتخاب سه جامعه آماری متفاوت، تاثیر موسیقی خیابانی بر سرزندگی فضای شهری با انتخاب نمونه موردی (خیابان خیام ارومیه) بررسی می گردد.
یافته ها و نتیجه گیری: با بررسی دیدگاه ها، مهم ترین انتظار رهگذران و مشتریان از اجرای موسیقی خیابانی ایجاد سرزندگی و نشاط عنوان شده در حالی که کسبه خیابان بیشتر از آن که به شاد بودن فضای کسب و کار خود بیندیشند، به افزایش فروش خود اهمیت داده اند و این انتظار در نظر اساتید حفظ شان و جایگاه هنر موسیقی خیابانی، اصلاح دیدگاه از تکدی بینی به امری هنری، در کنار ایجاد راهی برای بهبود شرایط معیشت هنرمندان بوده است. لیکن با وجود این تفاوت انتظار، نظر هر سه گروه بر ارتباط و تاثیر موسیقی خیابانی بر سرزندگی فضای شهری بوده و لزوم تامین فضای مناسب به عنوان جزئی از فضای شهری جهت اجرای آن مورد انتظار همگان ذکر شده است. از طرف دیگر با توجه به عدم دسترسی افراد به اجرای زنده موسیقی در سایر نقاط شهری، تامین و مهیا نمودن امکان اجرای آن در سایر نقاط پرتراکم جهت سرزندگی آن فضا مورد انتظار رهگذران بوده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که، از نظر کسبه، رهگذران و اساتید موسیقی؛ بین موسیقی خیابانی و نقش آن بر فضای شهری رابطه معناداری وجود دارد و موسیقی به عنوان هنری خیابانی می تواند تاثیر مناسبی در سرزندگی فضای شهری و ارتقا حس تعلق مکان بر رهگذران و از طرفی ایجاد فضای شورانگیز و رونق کسب و کار و افزایش میل پیاده روی در افراد داشته باشد؛ به طوری که در بسیاری مواقع، انگیزه حضور مجدد رهگذران در آن مکان، از طریق خاطره انگیزی و درک غنای حسی مکان می باشد.
ارزیابی پیامد طرح های جامع شهری بر وضعیت پایداری مناطق با استفاده از روش ردپای اکولوژیک؛ نمونه موردی: شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی، آثار زیست محیطی مخربی به دنبال داشته است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه پایدار در دستورکار دولت ها و برنامه ریزان قرار گرفت. سابقه برنامه های توسعه فضایی تهیه شده در ایران نشانگر نادیده گرفتن ملاحظات پایداری در اکثر برنامه هاست. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثرات زیست محیطی «بازنگری طرح جامع شهرستان بروجرد» از طریق بررسی وضعیت پایداری شهر در سال افق (1410) نسبت به سال پایه (1394)، برحسب ردپای اکولوژیک و ظرفیت زیستی آن است. از این رو با پیمایش میدانی به روش پرسشنامه ای به تشخیص میزان ردپای اکولوژیک اقدام شد. سپس براساس مساحت هریک از انواع شش گانه زمین ، ظرفیت زیستی شهرستان در سال افق و پایه طرح محاسبه شد. نتایج نشانگر آن است که بیشترین درصد ردپا هم در سال مبدأ و هم در سال افق به ترتیب مربوط به کربن، زمین کشتزاری، زمین جنگلی، زمین ساخته شده، زمین آبی و زمین مرتع می باشد. شهرستان بروجرد در سال 1394 با کسری اکولوژیک در حدود 44/3- هکتار به ازای هر نفر روبه رو بوده است و در صورت اجرای طرح مذکور، وضعیت پایداری با اندکی تغییر تنزل خواهد یافت و کسری اکولوژیک به میزان 67/3- هکتار به ازای هر نفر خواهد رسید. در انتها به ارائه راهکارهایی جهت جبران کسری اکولوژیک و دستیابی به وضعیت پایداری در شهرستان بروجرد پرداخته می شود.
چارچوب عملیاتی برای رایانش یکپارچه در طراحی معماری انرژی- فرم کارا؛ نمونۀ مطالعاتی: مسکن اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۳۵-۱۲۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: کارایی را به عنوان یک شاخص فرهنگی می توان آسایش حاصل از آرایش مناسب اجزاء و نقطه اتصال بین فرم و عملکرد تعریف نمود؛ که نقش مهمی در کیفیت بخشی به فضا دارد. چنین نگرشی به طراحی؛ تلاشی است به منظور دست یافتن به الگویی از معماری ارزشمند پیشین جهت سنجش پایداری و کشف دستور زبان فضا با هدف ماندگاری و اصالت بخشی به طراحی معاصر، تداوم حیات زمینه های ارزشمند شهری و خلق آثاری برای آینده معماری. روش: پژوهش حاضر نوعی پژوهش اسنادی، مبتنی بر استفاده از داده های الگوهای باارزش گذشته است که با اتخاذ رهیافت توصیفی- تحلیلی، به تحلیل مفهوم کارایی در ساختار عملکرد و فرم در خانه های بومی قاجار اصفهان می پردازد. یافته ها: عمده توده گذاری به ترتیب در جبهه های شمالی (فضاهای عمومی)، غربی (فضاهای خدماتی)، جنوبی (فضاهای خصوصی) و شرقی (فضاهای خدماتی) صورت گرفته است. همچنین داده های به دست آمده از نرم افزار اکوتکت نشان دهنده آن است که بهترین جهت در شهر اصفهان فاصله بین 5/17 درجه جنوب غربی تا 5/22 درجه جنوب شرقی می باشد. با این وجود فراوانی رون اصفهانی در خانه های بومی قاجار اصفهان بسیار کم و تاکید بر جهت گیری در راستای شمال-جنوب بوده و جنوب شرقی یا جنوب غربی آن چندان مورد توجه نبوده است؛ بلکه موقعیت زمین، نحوه دسترسی به آن و نیز راستای کوچه ها نقش تعیین کننده تری نسبت به پایبندی به راستای رون اصفهان داشته است. نتیجه گیری: پیکره بندی فضا، میزان انرژی دریافتی و ارتباط بصری محیطی (دید) از شاخصه های تاثیرگذار بر کارایی می باشد که با نحوه توده گذاری، روابط فضایی و تناسبات فضایی معنا می یابد.
باز خوانی یک بنای یادمانی؛ کاخ خورشید در کلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلات یا کلات نادری منطقه ای در شمال شرقی استان خراسان رضوی است که به دلیل وجود حصاری از کوهها به عنوان یک قلعه طبیعی شناخته می شود. این محدوده در گذشته به دلیل برخورداری از حصاری طبیعی و دست ساز انسانی، از نظر دفاعی و نظامی اهمیت داشت. کلات در دوره نادرشاه افشار مورد توجه ویژه قرار گرفت و بناهایی به دستور وی در آن بر پا شد که از میان آنها می توان به عمارت معروف به « کاخ خورشید» اشاره نمود. این بنا شاخص ترین اثر برجامانده از دوره افشاریه در ایران می باشد . عمارت خورشید به لحاظ حجم ونمای بیرونی و نیز ابهام در عملکردش، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد وخصوصیات اصلی این بنا و تعیین جایگاه آن از نظر تاریخ معماری ایران است. یافته های پژوهش نشان می دهد طراحی عمارت خورشید تلفیقی از عناصر معماری ایرانی و هندی می باشد که به شیوه ایی ماهرانه در هم آمیخته شده اند، و از این نظر توانسته پیوندی میان سنت های معماری ایرانی با معماری گورکانیان هند بوجود آورد. بعلاوه این مطالعات نشان می دهد که عملکرد این بنا نه آرامگاه و نه کاخ بوده، بلکه بنایی یادمانی با کارکرد تشریفاتی بود که به دستور نادر ساخته شده تا یادآور نام و سلطنت وی باشد.
تأثیر مدرنیزاسیون زیر ساخت های سنتی تأمین آب بر اجزاء کالبدی خانه های سنتی و معاصر شهرهای مناطق مرکزی و جنوبی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
165 - 185
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : اثرات آب بر عناصر تشکیل دهنده شهر به عنوان عنصر مستقل در بستر طبیعت موضوعی است که توسط صاحب نظران مورد بحث قرار گرفته است. نظر به اینکه خانه ها بیشترین مساحت و توده فضایی شهر را تشکیل می دهند چگونه ویژگی های مرتبط با تحول زیرساخت های سنتی و مدرن تامین این عنصر را در اجزا کالبدی خود منعکس کرده اند؟هدف پژوهش : این تحقیق سعی بر شناسایی ویژگی های اجزا کالبدی مرتبط با آب در خانه های قبل و بعد از مدرنیزه شدن سیستم آبرسانی دارد. هدف نشان دادن ارتباط میان تحول شیوه های سنتی دستیابی به آب و اجزا کالبدی خانه هاست که زمینه ساز تغییرات در سلایق و فرهنگ استفاده از آب ساکنین می شود. روش تحقیق روش همبستگی علی مقایسه ای با استدلال استنتاجی است. خانه های سنتی و معاصردر دو منطقه مرکزی و منطقه جنوبی استان فارس به عنوان نمونه های مطالعاتی این پژوهش انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، جمع آوری مدارک پراکنده و مصاحبه های عمیق با ساکنان و افراد مطلع و متخصص به دست آمده است.نتیجه گیری : به کار گیری و ورود دانش و امکانات جدید فنی مرتبط با آب در شهرها به تدریج تغییر شکل عناصر کالبدی خانه ها را در پی داشته است. نگرش کمی و شیوه استفاده از آب در طراحی خانه های جدید باعث فراموشی ارزش های متعالی زیبایی شناسی و اثرات روانی و اقلیمی آب و فروکاهی کیفیت فضایی خانه ها شده است.
Evaluation of the Flexible Elements Components in Housing Design to Determine their Priority according to Delphi Design Method(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
37 - 50
حوزههای تخصصی:
In a different context, the user's needs in a housing apartment are constantly changing; it is required that the provided house, by having flexibility, can always be responsive to the user's needs in various situations, which would be a challenge for specialized areas of housing, including design. To perform a flexible housing design, the architects face many different design solutions and variables, leading to confusion in this field. So, the objective of this study is to identify these variables and achieve an effective solution by considering their priority of them. The variables of this study were proposed in three scales of macro, medium, and micro according to the previous valid research studies in the field of flexible housing. Then, the variables have been evaluated using the specialist's idea through the Fuzzy Delphi method (FDM). The Friedman test has been used to analyze the data obtained from the questionnaires and achieve a valid ranking, which performs the ranking by calculating the mean rank for each variable. According to the results of data analysis, the characteristics of "spatial expansion and division," which means the possibility of space to be expanded (the expansion) or divided (the contraction), as the medium scale of housing design, has the greatest impact on the housing flexibility. On the macro scale, the "structure" component, and the micro-scale, the "use of flexible elements" provide the highest effectiveness in this regard. Moreover, as the medium scale, the modular design of space falls in the second place of influence compared to all other variables. Increasing the properties of spatial expansion and spatial division can be an effective design strategy for achieving flexibility in apartment housing. Also, modular space designing and flexible elements have been introduced as two solutions in the next priorities. All are considered small and medium scales and can be prioritized in designing flexible apartment housing.