فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
محیط کالبدی، مجموعه ای از قابلیت ها را برای تأمین معانی ذهنی خود در جهت زندگی بهتر و رشد شخصیت افراد، به کار می گیرد. از عمیق ترین لایه های شناخت در این مسیر، خودآگاهی است(امامی نائینی،1388) که به انسان اجازه می دهد تا مسائل را از دیدگاه دیگران ببیند و به خویش، عملش و همچنین عزت نفس عمومی افتخار کند. بنابراین اهمیت موضوع خودآگاهی از یک سو و تاثیر محیط در ایجاد این مهم از سوی دیگر، موجب گردید که این پژوهش به دنبال رابطه بین کالبد محیط و خودآگاهی باشد و بر این اساس به این پرسش پاسخ دهد که «چه مؤلفه های کالبدی از محیط می تواند مؤثر بر خودآگاهی باشد؟». ساختار پژوهش حاضر ترکیبی از تحقیق بنیادی و کاربردی است که به واسطه تحقیق کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی، با جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. در نهایت پژوهش اذعان دارد که محیط به سه روش شامل به واسطه شناخت قبلی، به واسطه داشتن باور و توسط مشاهده و کسب اطلاعات از آن، می تواند بر خودآگاهی افراد موثر باشد که روش اول در ارتباط با گذشته و تاریخ، بیشتر در فضاهای بینابین درون و بیرون، روش دوم در ارتباط با ابعاد معنوی انسان، هم در فضاهای مکث و هم فضاهای حرکتی و روش سوم در ارتباط با اصل تعامل است که در فضاهای جمعی، چندمنظوره و فضاهای حرکتی با قابلیت نظرگاهی، صورت می پذیرد. نکته قابل تامل در این بررسی ها این است که در دو روش اول خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، تنها در جهت نشانگی و نمادگرایی است که خودآگاهی درونی را به دنبال دارد؛ اما در روش سوم خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، علاوه بر این موارد، در جهت ایجاد تعامل بین افراد صورت می پذیرد و این امر نشان دهنده این است که این روش از سطح بالاتری از سایرین، برخوردار است که نه تنها شامل خود واقعی، آرمانی، معنوی و مادی می شود بلکه خود اجتماعی که خودآگاهی بیرونی را به دنبال دارد را شامل می گردد.
بازآفرینی پایدار نواحی پیراشهری (محدوده آزادگان شهر اقبالیه)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
100 - 112
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه شهرنشینی علاوه بر تمامی مزیت ها، پیامدهای منفی نیز همراه خود داشته است. یکی از مهمترین پدیده های رشد بدون برنامه ریزی شهری، شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در نواحی پیراشهری است. تجارب صورت گرفته نسبت به این پدیده بر بازآفرینی پایدار به عنوان متأخر ترین رویکرد مقبول تاکید دارند. محدوده آزادگان شهر اقبالیه یکی از سکونتگاه غیر رسمی این شهر است که ساکنان آن از مشکلات عدیده ای از جمله فقر، بیکاری، اعتیاد، عدم تعلق به محل زندگی و مشکلات کالبدی فراوان رنج می برند. هدف پژوهش حاضر، ارائه راهکارهای شهرسازانه جهت تعدیل مشکلات موجود در محدوده آزادگان شهر اقبالیه از طریق بازآفرینی پایدار است. این پژوهش از موضع هدف، کاربردی و از جنبه ماهیت، توصیفی و تحلیلی می باشد. با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای چارچوب بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی تدوین و با کمک مشاهده های میدانی و نظرسنجی از ساکنان (در قالب پرسشنامه) مسائل محدوده مورد شناسایی قرار گرفت. با استناد به جمعیت 2850 نفری محدوده آزادگان تعداد پرسشنامه های مورد نیاز برای این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 339 نفر تعیین شد. عدم وجود امکانات و خدمات، ریزدانگی، عدم دوام و پایداری سازه های ساختمانی، ایمنی و امنیت پایین، مشکلات بهداشتی و زیست محیطی فضاهای شهری موجود، روشنایی نامناسب معابر و حوادث رانندگی از مهمترین مشکلات این محدوده است. مطابق با رویکرد راهبردی در برنامه ریزی این محدوده، پیشنهادهایی برای آن طرح شد که می توان به تعریف نقش هایی همچون جاده سلامت، پارک بانوان، تالار و رستوران شهر، انتقال راسته تجاری-خدماتی از خیابان امام خمینی(ره) به کنار کمربندی برای این محدوده در شهر اقبالیه اشاره کرد.
جهت گیری بهینه ساختمان باهدف سایه اندازی مطلوب و کاهش مصرف انرژی (نمونه موردی خانه موسیقی تهران)
حوزههای تخصصی:
روند رو به افزایش رشد جمعیت، بحران انرژی و رو به اتمام بودن منابع انرژی در کره زمین، همگی هشدارهایی هستند برای تمامی علوم و در تمام زمینه ها و حرفه ها، برای کمک به پایداری وضع موجود. ازآنجایی که مقدار زیادی از مصرف انرژی در دنیا صرف مصارف ساختمانی می گردد و از این میزان مقدار قابل توجهی صرف بار سرمایش و گرمایش و ایجاد آسایش حرارتی در ساختمان می گردد، توجه و مطالعه در این زمینه به شدت موردتوجه می باشد. در این پژوهش با انتخاب یک ساختمان به عنوان نمونه موردی، میزان تابش نور خورشید دریافتی توسط سطوح عمودی، بررسی شده است؛ و در ادامه با استفاده از روش شبیه سازی و نرم افزارهای مرتبط، به طور بی درنگ زاویه های متفاوتی بین صفر تا 180 درجه چرخش برای ساختمان درنظر گرفته شده است تا زاویه قرارگیری ساختمان بهینه گردد. زاویه بهینه به این معنا که کمترین میزان انرژی خورشید در سطوح عمودی دریافت شود و بیشترین میزان سایه اندازی را داشته باشیم. در رابطه با میزان نور خورشید دریافتی در ساختمان و زاویه بهینه پژوهش هایی بالاخص در سال های گذشته انجام شده است که نرم افزار مورداستفاده و نیز اندازه گیری بر روی سطوح عمودی در شهر تهران در این تحقیق، به عنوان نوآوری پژوهش محسوب می گردد. نتایج زاویه بهینه را به همراه نمودارهای تحلیل انرژی ساختمان نمایش می دهد.
بررسی تأثیر به کارگیری مدیریت سطح مشترک بر کاهش دوباره کاری ها در پروژه های ساخت
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پروژه های حوزه ساخت اخیراً دوباره کاری ها و تغییرات ناخواسته ی قابل توجهی در مرحله اجرا تجربه کرده اند که تاثیر منفی بر عملکرد پروژه می گذارد. بررسی دوباره کاری ها در حوزه صنعت ساخت و عوامل موثر بر آنها نشان می دهد که بخش قابل توجهی از تغییرات ناخواسته و منازعات ناشی از آن در پروژه ها به دلیل عدم هماهنگی مناسب بین ذینفعان پروژه، ارتباطات ناکارآمد و یا با تاخیر بین طرف های پروژه و شکست در تشریح الزامات تحویل و به طورکلی مدیریت سطح مشترک ضعیف و عدم هماهنگی بین شرکت کنندگان مختلف پروژه می باشد که به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر عملکرد پروژه تاثیر می گذارند و دوباره کاری ها را ایجاد می کنند. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی نقش بهره گیری از مدیریت سطح مشترک بر کاهش دوباره کاری ها در پروژه های ساخت می باشد ، که برای نیل به این هدف به شناسایی علل اصلی دوباره کاری ها در این پروژه ها پرداخته شده است تا با کمک آنها بتوان تاثیر بهره گیری از مدیریت سطح مشترک بر کاهش دوباره کاری ها و درنتیجه بهبود عملکرد پروژه را مشخص کرد. روش پژوهش: در این مقاله به بررسی تاثیر بکارگیری مدیریت سطح مشترک بر کاهش دوباره کاری های پروژه های ساخت پرداخته شده است, بنابراین ابتدا با مرور مبانی نظری, فرضیه های پژوهش نوشته شد و سپس با استفاده از پرسش نامه, داده ها جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دست اندرکاران صنعت ساخت ازجمله مجموعه کارفرمایان، مشاوران و پیمانکاران است. از این جامعه آماری, 291 نمونه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پژوهش حاضر کاربردی و روش پژوهش, توصیفی از نوع پیمایشی بوده که اطلاعات به روش میدانی جمع آوری و برای تحلیل داده ها از آزمون دوجمله ای استفاده شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که شناسایی سطوح مشترک و مدیرت آنها در پروژه های ساخت می تواند با اثرگذاری بر مولفه های اصلی بروز دوباره کاری ها باعث کاهش اتلافات ناشی از آن در حوزه صنعت ساخت شود.
Ecotourism Development Model to Economic Growth and Job Creation (Case Study: from Emamzadeh Hashem to Rudbar)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
43 - 56
حوزههای تخصصی:
The ultimate purpose of the present s tudy is to provide a model for ecotourism development, economic growth, and job creation. The research methodology was descriptive-inferential, and the data collection method was a researcher-made ques tionnaire. The firs t part included considering the models of ecotourism development. After inferring and confirming the research hypothesis, the second part presented the economic development model and job creation in the free margin of the northern roads between Emamzadeh Hashem and Rudbar. For proving the research hypothesis, at firs t, the factors affecting the development of ecotourism were identified and identified, which included eight topics including national identity, job creation, productivity growth, service prosperity, environmental, physical, socio-cultural, and community attitudes and awareness to determine which variable will have the mos t significant impact on the development of ecotourism. Accordingly, 384 natives and touris ts from tourism-recreational and ecotourism complexes in the s tudy area were asked. SPSS software was used for inferential measurement of data, and PLS software was used to present the s tructural model of the research. The ques tionnaire and their analysis based on the correlation coefficient and s tructural model in the firs t part showed that employment is the mos t critical factor in tourism development. The analysis results in the firs t part include the presentation of 32 factors affecting the development of ecotourism. The findings in the second section also present the 11 factors of economic development and economic growth.
واکاوی شاخص های مؤثر بر خلق مکانسوم با رویکرد شاهدمبنا (نمونه موردی: پارک/تپه های ملت و دیدگاه شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
57 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مکان سوم مفهومی کلید ی برای د رک عملکرد روابط بین محیط و اجتماع است. شهرها یک سامانه پیچید ه اجتماعی-زیست محیطی هستند و همواره به عنوان بستر تعاملات اجتماعی و فضایی برای ملاقات و گذران اوقات فراغت مطرح بود ه اند . با نگاهی به مناطق مختلف شهر سنند ج، نابرابری های اجتماعی موجود د ر محله های مختلف که خود ناشی از توزیع و پخش نابرابر امکانات و تسهیلات شهری است، به روشنی به چشم می خورد که بعضاً ریشه د ر بینش مسئولان امر نسبت به مکان و غرابت اقد امات انجام گرفته با مضمون مکان و نیاز کاربران د ارند . هد ف پژوهش: هد ف اصلی پژوهش، شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های مؤثر د ر خلق مکان سوم است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نظر موضوع، مید انی، از نظر هد ف کاربرد ی-توسعه ای و از نظر زمان، آیند ه نگر است. گرد آوری اطلاعات به روش اسناد ی و پیمایشی انجام می شود . براین اساس از د و روش «مضمون مبنا» د ر ارزیابی محتوای اد بیات موضوع و همچنین از روش «شاهد مبنا» د ر ارزیابی نمونه مورد ی و پیمایش با استناد به رصد ، مستند نگاری و پرسش نامه استفاد ه می شود . ارزیابی اطلاعات کیفی، د ر نرم افزار Maxqda 18 به انجام می رسد . نتیجه گیری: نتایج پژوهش، نشان از تفاوت بینش جامعه کاربران و جامعه مسئولین د ر مورد وضعیت و ویژگی های خلق مکان سوم د ارد . یکی از د لایلی که موجب تغییر د ر فضاهای شهری و خلق مکان می شود ، میزان آگاهی جامعه از تأثیرات طراحی شهری و مطالبه گری آنهاست که به رشد و توسعه مرد م مد ار و خلق مکان های شهری خواهد انجامید . همچنین مجموعه د رخواست کاربران براساس ارزیابی شاهد مبنا از پارک تپه های د ید گاه و ملت، همسو با شاخص های خلق مکان سوم مبتنی بر تحلیل مضمون مبنای اد بیات مربوطه است. بر این اساس پیشنهاد اتی جهت خلق مکان سوم د ر پارک تپه های د ید گاه و ملت، ارائه می شود .
جستارهایی ذات گرا به طراحی ملی بر اساس نظریه شخصیت ملی هردر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
25 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگرش ملی به تاریخ طراحی از یک سو محبوب و از سوی دیگر با چالش مواجه بوده است. این جنبه دوگانه در بستر جهانی شدن تشدید هم شده است. از یک سو، نگرش غالب عملکردگرا هویت اشیاء را منحصر به اهداف کاربردی آن دانسته و در سوی دیگر، مورخین نوگرای طراحی با رویکرد پسااستعماری، طراحی اشیاء را ملهم از شرایط مختلف اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی می دانند. بنابراین طراحی محصول به عنوان بخشی از فرهنگ مادی یک ملت، چگونه می تواند واجد معانی هویت ساز ملی یا منطقه ای باشد؟ طراحی محصول چگونه شخصیت ملی خاصی را به مخاطبان خود انتقال می دهد؟
روش پژوهش: پژوهش حاضر در پاسخ به سؤالات فوق، با رویکرد کیفی و با روش توصیفی-تحلیلی روش های کلان ذات گرای طراحی ملی بر اساس شناسایی مفهوم شخصیت ملی در طراحی را بررسی کرده است.
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تبیین جایگاه رویکرد ذات گرایی طراحی ملی در تاریخ نگاری طراحی جهان و شناسایی رویکردها، ابزارها و روش های اتخاذ شده برای تشکیل طراحی با هویت ملی بر اساس شناسایی شخصیت ملی در آن است.
نتیجه گیری: در این پژوهش در مجموع با بررسی اسناد معتبر تاریخ طراحی ملی، پنج روش کلی تأثیرگذار در تأسیس شخصیت ملی در طراحی محصول شناسایی شد: استخراج اختصاصات زیبایی شناسی منطبق بر منش ملی، ویژگی خاص عملکردی محصول منبعث از منش ملی، طراحی محصولات برآمده از سبک زندگی شهروندان یک کشور به سان برند ملی، نشان دارکردن محصول با استفاده از مواد بومی و روش ساخت خاص آن و بالاخره روش تفکر طراحی ملی که ریشه در جهان بینی متفاوت دارد. در تمامی روش های فوق، رسیدن به هویتی ذاتی و ایجاد شخصیت ملی در طراحی با اتکا به دو عامل «عنصر یا پدیده اختصاصی» طراحی و «استمرار یا تکثر تاریخی» آن عنصر انجام شده است.
بازشناختی بر سازماندهی فضایی معماری مساجد دوره قاجار (تحلیل کالبد فضای معماری مساجد دوره قاجار شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان یک کانون مذهبی و پایگاه عقیدتی سیاسی و اجتماعی در شهر های اسلامی عنصری مهم بوده . به همین دلیل همواره مورد توجه قرار گرفته و در ساخت آن ذوق و سلیقه بهره گیری شده است از طریق بررسی معماری مساجد میتوان به اهمیت و نقش جایگاه مسجد در جامعه پی برد؛ قاجار عصری است که درآن زنجیرواره شیوه های معماری ایران دچار گسست گردیده و شیوهای دورگه از سنت و مدرنیته پدیدار گشته است در پی تغییر یافتن شئون زندگی مردم صورت پذیرفت با توجه به تغییر معماری در سنوات گذشته و رسوخ پدیده جهانی شدن به معماری معاصر کشور ایران میتوان از آن به عنوان آخرین دوره معماری الگویی ایران نامبرد و بررسی هر چه بیشتر معماری بناهای این دوره بل اخص در جغرافیایی محدود مهم به نظر میرسد ولی با وجود آثار ارزشمند این دوره در کمتر پژوهشی به کالبد معماری و سازماندهی فضایی این دوران توجه شده و در پژوهشها بیشتر به دیگر دوره های تاریخی و یا تزئینات ابنیه پرداخته شده لذا در این پژوهش با انتخاب تصادفی از میان مساجد دوره قاجاری در شهر اصفهان به بررسی و تحلیل کالبد فضای معماری ابنیه مسجد سید ، مسجد حاج رحیم خان ، مسجد نو بازار مسجد ، رکن الملک و مسجد حاج محمد جعفر در شهر اصفهان پرداخته وبه این نتیجه دست یافته است که مساجد قاجاری به علت کثرت کاربری های اضافه شده دارای پیچیدگی بوده و الگو پذیری خاصی ندارد و در کل میتوان به سه دسته کلی طبقه بندی نمود :1) مساجدی که در انها مقبره بانی قرار دارد 2)مسجد مدرسه ها 3) مساجد کوچک محلی که تماما به نیت علما و توسط افراد سر شناس و به صورت خیرات ساخته شده و برای پویایی و زنده ماندن در شریان های اصلی شهر و از ابنیه جانبی عام مانند بازار حمام و... استفاده داشته است.
بازخوانش ساحت های هستی شناختی زیست پذیری (زیست پذیری یک مقوله غالب از گفتمان شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
1 - 21
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تفکیک و تصریح مرزهای مفهومی زیست پذیری با مفاهیم کیفیت زندگی، پایداری و رفاه به دلیل تشابهات و تفاوت های مفهومی مختلف ابهام آمیز است. اصطلاحاتی از این دست اغلب بدون تعریف یا زمینه مطالعاتی کافی استفاده می شوند. در نتیجه، این اصطلاحات به معنای واقعی هر آنچه پژوهشگران خودشان از آن ها به شناخت مفهومی رسیدند، تعریف شده و اجماع غیرممکن است. این سردرگمی با این واقعیت زیاد می شود که بسیاری از این اصطلاحات غالباً به جای یکدیگر استفاده می شوند. بنابراین بازخوانش هستی شناختی زیست پذیری برای جلوگیری از سردرگمی موجود پژوهشگران در تقابل و تعامل با این مفاهیم ضروریست. لذا هرگونه خلط مفهومی در ساحت های شناخت زیست پذیری می تواند در بنیان های علمی و فلسفی شناخت و نتایج تجربی تر سبب نوعی کژفهمی گردد.هدف: پژوهش حاضر با هدف بازخوانش هستی شناختی زیست پذیری در مطالعات شهری انجام گرفته است.روش: نوشتار حاضر از نوع تحقیق توسعه ای-اکتشافی است، با مدد از روش کیفی و به واسطه مرور اسناد کتابخانه ای و از طریق توصیف، تحلیل، بسط آرا، گفتمان ها و رویکردهای نظری، در پی بازخوانش ساحت های هستی شناختی زیست پذیری است. بنابراین، به استنباط مفاهیم چیس تی و هس تی شناختی زیست پذیری، با مراجعه به متون این حوزه و منابع مرتبط با آن، به دریافت مفاهیم و تحلیل آن ها می پردازد.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد زیست پذیری یک فرامفهوم برای کیفیت زیست محیطی و زیرمجموعه ای از پایداری است که مستقیماً بر ابعاد فیزیک ی، اقتصادی و روانی زندگی مردم تأثیر می گذارد و دربرگیرنده مجموع ه ای از ویژگی های اکتسابی محیط است که آن را به مکانی مطلوب، مناسب و جذاب برای زندگی، کار و بازدید همه مردم تبدیل می کند.نتیجه گیری: به نظر می رسد که ماتریالیسم و مدرنیسم بر مفهوم بنیادی زیست پذیری تأثیر گذاشتند و در ادامه این مفهوم با قرار گرفتن در هسته ارزش های پساماتریالیستی به عنوان یک سیستم و جنبش ارزشی علاوه بر برآورد ساختن نیازهای مادی ساکنین (مانند امنیت، معیشت و سرپناه)، برای انتقاد و مقابله با افراط در سیاست های حاکم بر رشد شهری و نظریه کارکردگرایی مدرن استفاده شده است. از این رو، زیست پذیری به عنوان یک گفتمان متقابل از شهر "عادلانه"، "خوب" یا "حق به شهر" برای طرفداری و دفاع از طبقات فرودست که توسط گفتمان های غالب شهری به حاشیه رانده شده اند، ایجاد شده است.
تحلیلی بر چالش ها و تاب آوری معماری معاصر ایران با پیوستن به جامعه شبکه ای
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
44 - 64
حوزههای تخصصی:
جامعه شبکه ای با ارائه مفاهیم متفاوتی از زمان و مکان و نگاه جهانی به معماری، جوامعِ در حال توسعه از جمله ایران را با چالش های جدیدی مواجه می کند. در امتداد همه این دگرگونی ها و ظهورآسیب هایی درنتیجه بروز چندگانگی فرهنگی و اجتماعات فراملی، مسائل تازه ای برای یک جامعه در رابطه با چگونگی حفظ و بازیافتن جایگاه خود، هنگامی که در طیف فرآیند شبکه ای شدن قرار می گیرد مطرح می شود. بنابراین اینکه معماری معاصر ایران در طی این روند با چه سازوکاری حیات خود را حفظ نموده و تاب آورد، مسأله ای قابل بررسی است. در این روند گام اول، شناخت وضعیتی است که با آن مواجه هستیم. هدف اصلی پژوهش شناخت و بررسی تحولات ناشی از پیوستن اجتماعات به جامعه شبکه ای و نحوه تأثیرات آن بر مقوله معماری است. بر این اساس سعی بر آن است با تحلیل مطالعات، وآراء صاحب نظران جنبه هایی از تحولاتِ فرآیند شبکه ای شدن بررسی و مهم ترین تأثیرات آن در رابطه با ابعاد مختلف فضا و معماری مورد تحلیل و تطبیق قرار گیرد. روش گردآوری اطلاعات بصورت مستندسازی و مبتنی بر مباحث کیفی و تحلیل تطبیقی است. نتایج مطالعات نشان می دهد که ماهیت متکثر جامعه شبکه ای ضمن تسریع تعاملات جهانی و عوامل متصل به آن، معماری را با شرایط دوگانه ای چون همگونی و التقاط مواجه می سازد. در این راستا معماری نیازمند رویکردهایی است که با حفاظتی خلاق، میان جهانی شدن وحفظ ویژگی های منطقه ای تعادلی در جهت معماری تاب آور ایجاد کند. لازمه شکل گیری معماری تاب آور در جامعه شبکه ای تعدیل آثار این تحولات با حفظ ارتباط همزمان میان مقوله های: فرهنگ و هویت بومی، فرهنگ و هویت جهانی، مکان، فضای جریان، فناوری و تکنولوژی با محوریت اصلی انسان و در رابطه ای پویا با زمان است. محصول معماری زمانی می تواند در این گفتمان جهانی تاب بیاورد که در حرکتی موافق زمان، ضمن حفظ ارتباطش با جهان، به صورتی آگاهانه ویژگی های خود را شناخته، حفظ و توسعه بخشد و درتعادلی بین حفظ ریشه اش با زمینه خود و تحولات جهانی قرار گیرد تا بتواند با برقراری تعاملی خلاقانه، نوعی از معماری را تعریف کند که ضمن احیاء و تقویت ارزش های منطقه ای، با ایجاد بستری مناسب برای حضوری پویا و ایفای نقش در معماری آینده مزایای جهانی را نیز به همراه داشته باشد.
تحلیل و ارزیابی عملکرد روش های فرهنگ سازی اصول پایه ای معماری در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
87 - 98
حوزههای تخصصی:
تبیین روش های فرهنگ سازی و بررسی نقاط ضعف و قدرت آن ها قدم اول در آموزش اصول پایه ای معماری به عامه مردم، قطب مهم کنترل و نظارت بر ساختمان سازی صحیح، هست. هدف از انجام این پژوهش معرفی و ارزیابی عملکرد فعلی روش های فرهنگ سازی اصول پایه ای معماری در جامعه ایران است. این مقاله به لحاظ هدف از نوع کاربردی هست و رویکرد روش شناسی آن آمیخته (کمی-کیفی) است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای اصول معماری و روش های شاخص فرهنگ سازی تبیین و سپس عملکرد فعلی این روش ها با شواهد کمیت پذیر، با زبان آمار و ارقام، بیان شده اند. جامعه ی آماری این تحقیق با توجه به تنوع فرهنگی از شهر تهران انتخاب شده است. نتایج تحقیق حاکی از توجه و علاقه زیاد مردم به آگاهی یافتن از اصول معماری است و درعین حال عملکرد فعلی نهادهای فرهنگ ساز در این زمینه ضعیف است. مشارکت مردمی روشی با اثربخشی بالا است. رسانه های دیداری و فضای مجازی از روش های کم هزینه و با سرعت بالا محسوب می شود.
بررسی تاثیر نمای دو پوسته در کاهش مصرف انرژی در ساختمان های تجاری_اداری
حوزههای تخصصی:
پوسته های ساختمان در تقابل بین محیط خارجی و فضاهای ساخته شده داخلی هستند که ما اغلب آنها را به عنوان مانع یا حفاظ در نظر گرفته ایم و راه حل های محدودی در تطابق با تغییرات محیطی در ساختمانها لحاظ کرد ه ایم. نماها نقش مهمی در اتلاف انرژی در ساختمانها دارند. این مصرف انرژی برای تأمین راحتی فضای داخلی است. ایده های مختلفی برای عملکرد بهتر پوسته خارجی-نمایی ساختمان وجود دارد. یکی از این ایده ها طراحی نماهای دو پوسته هستند. این نماها برای دو لایه کردن نماهای معمول امروزی است. نماهای دو پوسته براساس ساختاری که دارند می توانند مصرف انرژی را به میزان قابل توجه ای کاهش دهند. هدف از این مقاله بررسی چگونگی تاثیر نمای دو پوسته بر کاهش مصرف انرژی بر پایه منابع مختلف می باشد. شیوه تحقیق نیز براساس روش توصیف و تحلیل است که با جمع آوری اطلاعات توسط مقالات و کتب مختلف شکل گرفته است. در پایان نیز با جمع بندی و بررسی تحلیل ها، مشخص شد که با تعبیه نمای دو پوسته برروی ساختمان های تجاری_اداری علاوه بر افزایش کیفیت معمارانه و شفافیت فضا، باعث کاهش مصرف انرژی نیز می شود.
بررسی تحولات طراحی معماری غرفه های کشور ژاپن در نمایشگاه جهانی
حوزههای تخصصی:
نمایشگاه جهانی در زمان های مختلف، همواره اهداف، برنامه ها و رویکردهای ملت ها را در قالب معماری و کالبد غرفه ها محقق ساخته است. این رویداد در تحولات خود، فضایی را برای کشورها فراهم نموده تا انتخاب کنند که چه تصویری از معماری خود را در جهت تعاملات و گفت وگوهای جهانی می خواهند ارائه دهند. در این راستا، پژوهش حاضر سعی دارد تا مشخص کند که کشور ژاپن در طول برگزاری نمایشگاه های جهانی، از طریق معماری، به چه صورت خود را بیان کرده و چه رویکردهایی را دنبال نموده است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-تبیینی و با رویکرد کیفی، به منظور دستیابی به راهبردها و رویکردهای اساسی معماری در نحوه حضور غرفه های ژاپن، از مطالعات کتابخانه ای بهره گیری نموده است. معماری غرفه های کشور ژاپن، باتوجه به ویژگی های مشابه، دوره های تاریخی ویژه ای را روشن ساخته اند که متناسب با محتوای خود؛ در پژوهش حاضر، تحلیل، بررسی و سازماندهی شده اند. نتایج نشان می دهد که چهار دوره تاریخی بر رویکردها و راهبردهای طراحی معماری غرفه های کشور ژاپن حاکم بوده است که شامل: 1. استفاده از الگوها و سبک های سنتی (1933-1873)، 2. تلفیق سبک مدرن با الگوهای ژاپنی (1939- 1937)، 3. به کارگیری فناوری های نوین در ترکیب با الگوها و رویکردهای جدید ژاپنی (1992-1958) و 4. توجه به بحران های زیست-محیطی و توسعه معماری پایدار (2015-2000) می باشند.
ارزیابی مؤلفه های محیطی مؤثر بر کیفیت یادگیری در طراحی معماری محیط های آموزشی
حوزههای تخصصی:
فضاهای آموزشی که نهادی برای تعلیم و تربیت دانش آموزان هستند نیازمند محیطی است که بتوانند احساس امنیت و تعلق خاطر، آرامش و تمرکز را جهت بهبود کیفیت تحصیل فراهم نمایند و در عین حال محیطی پویا و شاداب را در بر داشته باشند تا بتواند به هیجانات و دیگر نیازهای مخاطبین آموزش پاسخ دهند. لذا در محیط های آموزشی می توان پیشبرد آموزش و پرورش را حول سه محور اصلی شامل دانش آموزان و معلمین، فرآیند یادگیری و محیط ساخته شده مشخص نمود. مسأله آموزش و یادگیری تحت تأثیر فضایی که در آن ارائه می شود نیازمند بستر مناسبی است که عوامل و شرایط محیطی مطلوب در آن فراهم شده باشد. هدف از این پژوهش مطالعه و ارائه راه کارهایی پیرامون عناصر محیطی تأثیرگذار بر بهبود کیفیت یادگیری فراگیران در محیط های آموزشی می باشد. چرا که اگر طراحان و معماران این راه کارها را در بخش های مختلف طراحی و اجرای اینگونه ساختمان ها رعایت نمایند می توان علاوه بر افزایش کیفیت یادگیری باعث ایجاد شوق و اشتیاق در دانش آموزان و جذب هرچه بیشتر آنها به مسأله آموزش و پرورش شد. در این پژوهش سعی شده است مؤلفه های محیطی که بالاترین نرخ تأثیرگذاری در کیفیت آموزش و یادگیری را دارند (نور،رنگ،تهویه، صوت و فضای سبز) مورد بررسی قرار گرفته شود. این مقاله با توجه به موضوع و ماهیت آن، از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی_تحلیلی انجام گرفته است. کلیه داده های تحقیق به روش گردآوری کتابخانه ای_اسنادی می باشد و برخی از راه کارها با تحلیل و بررسی نمونه های موردی ساختمان های آموزشی که با رویکرد تأثیر مثبت عوامل محیطی ساخته شده اند ارائه شده است. در انتها این نتیجه حاصل شد که می توان با رعایت راه کارهای مؤثر محیطی در طراحی و اجرای ساختمان های با عملکرد آموزشی باعث تقویت و افزایش سطح یادگیری در کاربران فضاهای آموزشی شد.
معاصرسازی الگوی مسکن بومی اصفهان بر پایه تحلیل روابط غیرشکلی پلان، نمونه موردی: خانه جنگجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
185 - 203
حوزههای تخصصی:
معماری بومی به عنوان یکی از مهم ترین «اشکال سازمان دهی اجتماعی فضا» که فهم آن از طریق درک پیوند میان کالبد معماری و زندگی و فرهنگ جاری در آن ممکن می شود، بخشی از پیوستگی فرهنگی تاریخی معماری ایرانی را تشکیل می دهد که شناخت و بازیابی الگوهای رایج آن می تواند نقش مؤثری در پیشبرد تلاش معمار معاصر در حفظ هویت و اصالت فرهنگی در عین کارآمدی فضا و خلق میراث باارزش برای نسل های آینده ایفا نماید؛ همچنین معیاری در تشخیص ایرانی و غیرایرانی بودن الگوهای معماری نیز فراهم می آورد. در این راه تأکید می گردد این نگاه به معنی بازتولید الگوها و فضاهایی نیست که در روزگار معاصر از آن ها عبور شده است بلکه بیشتر به معنی فهمیدن نحوه ارتباط معماری با انسان و محیط پیرامونش و توسعه آن به فضای معاصر است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با راهبرد نمونه موردی و بهره گرفتن از افزونه اسپیس سینتکس سعی دارد ضمن تشریح روابط ریاضی حاکم بر فضا در مفاهیمی چون عمق فضایی، ارزش کنترل، ارزش انتخاب، یکپارچگی و انتروپی، با ارزیابی و تحلیل رابطه بین همنشینی فضاها به کشف مفاهیمی که از معماری گذشته می تواند در معماری امروز نقش ایفا نماید، بپردازد. همچنین با مبنا قرار دادن ارزش های مورد اشاره و حفظ موقعیت و روابط میان فضاهای مختلف در گراف، یک الگو را به زبان معاصر بیان نماید. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اگرچه تفاوت ساختاری بین معماری گذشته و معماری معاصر در ضوابط توده گذاری وجود دارد، می توان با استفاده از مفصل های ارتباطی و فضاهای بینابینی، پیکره بندی فضایی یک الگو را به فضای معماری معاصر تسرّی داد و امکان تداوم هویت معماری گذشته در معماری معاصر را فراهم آورد.
واکاوی ردپای معماری بومی و سنتی در معماری مسکونی معاصر ژاپن
حوزههای تخصصی:
در اندیشه های بنیادین معماری ژاپن، از مهم ترین رویکردها، جایگاه معماری بومی و سنتی در ساختمان سازی معاصر و نحوه ارتباط دهی آن ها می باشد. از اواسط قرن نوزدهم، معماران معاصر ژاپنی و غربی صاحب نامی نظیر: فرانک لوید رایت، لوکوربوزیه، کنزو تانگه، هیکو ماکی، تادائو آندو، با رویک ردی محتواگرا و مفهوم گرا نسبت به گذشته، توانستند، با استعانت از فناوری های نوین، انواعی از معماری التقاط گرا خلق نمایند که از مبانی سنتی و آئینی شرقی و به ویژه ژاپنی پیروی و به نوعی می ان مفاهیم و مضامین س نت و مدرنیته تعامل ایجاد نمایند. امروزه، معماری مسکونی در ژاپن را می توان پیرو یک سنت فرهنگی بدون انقطاع دانست که طی سالیان متمادی با نیازها و امکانات نوین وف ق پیدا کرده است. با وجود اینکه وجوه اشتراک در ادوار گوناگون به طور مشخص نیست، اما وقتی مفاهیم اساسی معماری خانه های ژاپنی در نظر گرفته می شود، می توان دریافت که این پیوستگی فرهنگی چگونه با گذر زمان حفظ گردیده است. در این نوشتار سعی شده، ضمن بررسی سیر تحول معماری معاصر ژاپن با تأکید بر سبک های شواین و سوکیا به تحلیل جایگاه معماری بومی و سنتی در تکوین و هویت بخشی معماری مسکن معاصر ژاپن، پرداخته شود. از نتایج مهم این پژوهش اینست که معماری معاصر ژاپن به موازات پذیرش امکانات و فناوری های نوین، به منظور ارتباط و حفظ ریشه ها، در ساختاری منسجم، هویت بومی، سنتی و ملی خود را تداوم بخشیده است.
بررسی فلسفه سیر کثرت به وحدت و وحدت به کثرت در کاربندی معماری ایرانی؛ نمونه موردی: کاربندی حمام گنجعلی خان
حوزههای تخصصی:
شناسایی و ظرفیت سنجی کنشگران مدیریت نوسازی و بازآفرینی شهری در سطح ملی و محلی (کلانشهر تهران) و تحلیل شبکه ارتباطی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های اساسی در مدیریت بازآفرینی شهری، عدم شناخت کافی از کنشگران این حوزه در سطوح مختلف مدیریتی و الگوی روابط آنها و نیز ناکافی بودن مطالعات در خصوص ظرفیت سنجی کنشگران اصلی است. بنابراین، هدف تحقیق شناسایی، ظرفیت سنجی و تحلیل روابط کنشگران به منظور دستیابی به شرایط مناسب تر در فرایند مدیریت بازآفرینی در سطح ملی و کلانشهر تهران است. بدین ترتیب این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن آمیخته است. به منظور دستیابی به هدف تحقیق، علاوه بر بررسی مبانی نظری موضوع، اسناد مختلفی همچون آئین نامه ها، تفاهم نامه ها و نیز صورتجلسات سازمان نوسازی شهر تهران مورد تحلیل محتوا قرار گرفته و در نهایت به منظور افزایش پایایی و روایی تحقیق و تکمیل داده ها از روش مصاحبه با کارشناسان و مدیران تراز اول سازمان های دست اندرکار استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که تعدد کنشگران این حوزه بسیار زیاد بوده ولی در عمل تفوق بر بخش های دولتی و عمومی (شهرداری ها) است و بخش های خصوصی و اجتماعات محلی نقش کمرنگی در ساختار مدیریت بازآفرینی شهری در تهران دارند. از نظر ارتباطی کانون های مشخصی قابل شناسایی بوده است و ارتباطات عمودی بین نهادها قابل ملاحظه نیستند. همچنین در این تحقیق نشان داده شد که این کنشگران از ظرفیت های قابل توجهی برخوردار بوده که پتانسیل مناسبی برای سیاست گذاری و مدیریت بازآفرینی شهرها است.
بررسی چگونگی تأثیر معماری بر کاهش اثرات عفونت بیمارستانی از طریق شناسایی عوامل مؤثر در تهویه بهینه مراکز درمانی
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
99 - 117
حوزههای تخصصی:
از آنجا که هوای داخل بیمارستان می تواند تأثیر چشمگیری بر سلامت و بهبودی بیماران داشته باشد، تهویه مطبوع و کنترل عفونت های بیمارستانی نیازمند درک عمیقی از اصول تهویه داخلی و تعاملات میکروبیولوژیکی دارد این مطالعه با روش کیفی و باتوجه به رویکردهای تحلیلی و توصیفی و باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت هوای داخلی بیمارستان، ارزیابی تأثیر این راهکارها بر کاهش شیوع عفونت های بیمارستانی و بهبود کیفیت محیط های درمانی و بررسی نقاط قوت و ضعف فعلی در سیستم تهویه بیمارستانی از نظر کنترل عفونت به ارزیابی تأثیر جریان هوا و سیستم های تهویه مطبوع بر کنترل و مدیریت این باکتری ها در محیط های درمانی با استفاده از روش هایی چون مصاحبه با متخصصان، و تحلیل اطلاعات می پردازد. در این مقاله به طراحان و معماران توصیه می شود که تهویه مطبوع را نه به عنوان یک راهکار تکمیلی بلکه به عنوان جزئی اساسی از فرایند طراحی در نظر گیرند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همکاری میان متخصصین معماری، مهندسی، و پزشکی می تواند به ابداع راهکارهایی هوشمندانه و مؤثر در مبارزه با بیماری های ناشی از عفونت ها و بهبود سطح سلامت جامعه منجر شود. نوآوری این تحقیق احتمالاً شامل ارتباط بین دو حوزه مختلف، یعنی معماری و بهداشت عمومی، می باشد. این نوآوری می تواند موجب تدوین یک چشم انداز تازه برای طراحی بیمارستان های آینده شود که همچنین به افزایش ایمنی بیمارستان ها و کاهش عفونت ها کمک خواهد کرد. این تحقیق به ارتباط بین دو حوزه مختلف، یعنی معماری و بهداشت عمومی، اشاره دارد و احتمالاً می تواند به ارتقاء فرآیند طراحی بیمارستان ها و بهبود سلامت جامعه کمک کند. این نوع همکاری و هماهنگی بین اختصاص دهندگان مختلف، نه تنها به ارتقاء کیفیت محیط های درمانی و کاهش شیوع عفونت ها کمک می کند، بلکه همچنین به بهبود عملکرد و ایمنی بیمارستان ها و در نهایت به حفظ سلامت جامعه کمک می کند. با توجه به این موارد، تحلیل و بررسی موارد مرتبط با تأثیرات تهویه داخلی بیمارستان ها و ارتقاء هماهنگی بین حوزه های معماری و بهداشت می تواند یکی از راهکارهای اصلی برای بهبود و توسعه خدمات بهداشتی و درمانی باشد.
تبیین اصول نگهداشت گرما در بافت های گیاهی برای معماری بیومیمتیکس بر اساس مدل-سازی مبتنی بر TPM؛ موردپژوهی: جنگل های هیرکانی گرگان
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
65-82
حوزههای تخصصی:
گیاهان در طول تاریخ تکاملی خود مقاومت شگفت انگیزی را در برابر شرایط مختلف آب و هوایی مختلف کسب کرده اند. بخصوص در برابر آب و هواهای بسیار سرد و در نقطه انجماد. در مقابل، تغییر فاز از حالت مایع به جامد در مصالح ساختمانی استاندارد، سبب آسیب می شود. بنابراین، هدف و تصور انتقال برخی از استراتژی ها و خواص ساختاری گیاهان مقاوم به مصالح ساختمانی و ساخت وساز است. نمونه موردی این تحقیق، گیاهان «جنگل هیرکانی ایران» بوده از روش شبیه سازی TPM در تحلیل نگهداشت گرما و آنالیز حرارتی آن استفاده شده است. یافته های تحقیق ضمن بیان استراتژی های اساسی و خصوصیات ساختاری گیاهان مقاوم جنگل هیرکانی در برابر سرما، نشان داده است که استراتژی مدل سازی سفارشی از آنجایی که بافت های گیاهی با یک آرایش بسیار مرتب از سلول های تکی و در اندازه ها و اشکال مختلف شکل گرفته اند، نمایانگر مواد طبیعی منفذدار طبقه بندی شده قابل استفاده در معماری و مصالح ساختمانی هستند. این صفات ساختاری مناسب برای مقاومت در برابر آب و هوای بسیار سرد بوده که این صفات یک رویکرد مکانیکی مستمر بر مبنای تئوری محیط متخلخل ارائه کرده اند، به بیان دیگر به بازتولید مصالح ساختمانی ساخته شده از مواد چندوجهی و چند فازی کمک می کند و شبیه سازی های اولیه نیز نشان دهنده نفوذ صفات ساختاری در انتقال آب در بافت های گیاهی و یقیاناً مصالح سبک کاربردی مانند بتن های هبلکس است.