فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
11-22
حوزههای تخصصی:
امروزه کمتر جایی می توان یافت که ردپای گرافیک محیطی در آن نباشد. ضرورت وجود گرافیک محیطی با پیچیده تر شدن شهرها و افزایش جمعیت آن ها افزایش یافته است، می توان اذعان داشت که گرافیک محیطی در شهرهای امروزی نقشی حیاتی را ایفا می کند. یکی از مهم ترین مسائل در جامعه امروز مسئله بی نظمی ها و آشفتگی های مناظر مختلف شهری است که مولد آلودگی بصری و روانی مردم می باشد و تأثیرات نامطلوبی بر روحیه انسان برجای می گذارد مهم ترین عناصر موجود دریک شهر بناها و ساختمان های آن می باشد که زیبایی و هماهنگی و موزون بودن آن ها می تواند سلامت ذهنی و روحی افراد را در پی داشته باشد دانش های گوناگون نظیر روانشناسی جامعه شناسی شهرسازی و محیط زیست به دنبال راه کارهایی مناسب برای حل این مسئله هستند در این میان مقوله هنر و در میان هنرها هنر تجسمی ازجمله گرافیک محیطی سهم بسزایی در این حیطه دارد گرافیک محیطی از طرق مختلف به زیباسازی فضاهای شهری و همچنین فضاهای داخلی بناها کمک می کند مسائل و مشکلاتی که امروزه در زندگی شهرنشینی وجود دارد ایجاب می نماید تا علم گرافیک قسمتی از فعالیت های خود را در حیطه معماری و محیط زیست انجام دهد به عبارت دیگر در نظم بخشیدن و زیباکردن فضاهای شهرها و اماکن عمومی و ساختمان ها و بناها باید فراهم آوردن محیط زیبای بصری هماهنگی مطلوب با محیط زندگی آرامش بخشی به افراد جامعه را در نظر داشته باشد. این گرافیک ها با توجه به ماهیت ارتباطی خود، قابلیت های فراوانی در ایجاد هویت ویژه مکانی، تقویت سواد بصری و تبیین ساختارها و ارزش های زیباشناختی، جامعه شناختی، روان شناختی مسائل فرهنگی، هنری، سیاسی و ... جامعه دارند. گرافیک محیطی به واسطه ارتباط مستقیم خود با ویژگی های کالبدی، بصری و معنایی فضاهای شهری، در ادراک و ارزیابی شهر و محیط های شهری از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد و به عنوان بخشی از هنرهای شهری، نمود عینی احساسات و تفکرات معاصر شهروندان و همچنین زندگی روزمره آن هاست که می تواند تأثیر بارزی در فعال سازی و پویایی سازی فضاهای شهری داشته باشد. در این مقاله تحلیلی-توصیفی سعی شده پس از پرداختن به گرافیک محیطی و طراحی شهری، آرمان ها و فصل مشترک آن ها مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی تأثیر مؤلفه های کاربردی مؤثر در طراحی پنجره کلاس های دروس عملی با تاکید بر استفاده بهینه از بازتابش نور روز در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
73 - 88
حوزههای تخصصی:
کیفیت نور روز از مهم ترین عوامل کیفی طراحی فضاهای آموزشی است که تأثیر بسیاری بر کارایی دانش آموزان دارد. هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر مؤلفه های کاربردی پنجره بر بهره گیری مناسب از نور روز و کیفیت روشنایی در شرایط گوناگون می باشد. متغیرهای اصلی در این تحقیق؛ جهت، مساحت پنجره و انعکاس مصالح هستند که به عنوان عوامل مورد تحلیل در طرح خیرگی و کیفیت روشنایی مورد بررسی قرار گرفته اند. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نوع تحقیق توصیفی - کمی می باشد. روش تحقیق تحلیلی - عددی بر مبنای مدل سازی رایانه ای است. نمونه پایه ای تحقیق یک کلاس متداول دروس عملی در تهران است، کیفیت روشنایی آن در جهات مختلف در اولین روز هر ماه بررسی شده و سپس تأثیر ابعاد پنجره کلاس توسط نرم افزار دیالوکس ارزیابی می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه دقیقى میان جهت استقرار پنجره، مساحت نور گذر و بافت مصالح وجود دارد که تأثیر عمده ای بر عمق نفوذ نور و ایجاد خیرگی و کیفیت روشنایی در کلاس می گذارد.
شاخصه سبک های متداول نماهای آپارتمان های مسکونی در تهران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به جهت ورود و نفوذ عناصری از معماری دیگر مکان ها، همواره در تعیین سبک معماری نماهای آپارتمان های مسکونی، سردرگمی وجود داشته است. تشخیص و تمایز سبک ها و تعیین عناصر شاخصه آنها می تواند در تحلیل های آتی مبنی بر هدایتگری سلایق بصری جامعه و ایجاد هماهنگی منظر بصری در شهرها، کارایی داشته باشد. هدف این پژوهش شناسایی عناصر فیزیکی سبک های نماهای مسکونی رایج در شهر تهران است تا بدین لحاظ بتوان مبنایی برای دسته بندی نماها فراهم نمود. با این هدف نماهای آپارتمان های مسکونی میان مرتبه معاصر واقع در هفت منطقه شهرداری شهر تهران که نماینده سبک های پست مدرن، مدرن متأخر و نئوکلاسیک می باشند توسط دوربین ثبت گردیدند. سپس عناصر فیزیکی هر سبک با توجه به تصاویر در جدول هایی تنظیم و فراوانی هر عامل فیزیکی با روش استدلال و تحلیل منطقی تعیین گردید. این پژوهش از حیث روش تحقیق از نوع پژوهش موردی با راهبرد توصیفی-تحلیلی است و ماهیت بنیادی-کاربردی دارد. در مجموع 2303 نما مورد تحلیل قرار گرفتند که از این تعداد 1131 نمونه مدرن متأخر، 1086 نمونه نئوکلاسیک، 85 نمونه پست مدرن و 1 نمونه ترکیب سه سبک می باشند. همچنین، 40 عنصر فیزیکی در سبک پست مدرن، 39 عنصر فیزیکی در سبک مدرن متأخر و 44 عنصر فیزیکی در سبک نئوکلاسیک شناسایی شدند. از مجموع نماهای مورد تحلیل، سبک پست مدرن تنها 3.7% کل نماها را در بر می گیرد.
بررسی جایگاه فضای سبز در مجتمع های مسکونی آپارتمانی ایران (مورد: برندگان جایزه معمار 99- 1393)
حوزههای تخصصی:
باگذشت قرن ها و تحول شکل زندگی بشر، فضای سبز همچنان همانند عنصری جدایی ناپذیر از زندگی انسان قلمداد می شود. فضاهای سبز در معماری ایران همیشه مورد توجّه بوده و می توان گفت هیچ بنایی احداث نمی شده مگر آن که سامان دهی و شکل گیری صحیح فضاهای سبز آن نیز مدنظر معمار بوده است. اهمیت استفاده از عوامل طبیعی در معماری امروزه و نیاز به ایجاد پایداری اکولوژیک میان طبیعت و مصنوعات بشری حداکثر استفاده از عوامل محیطی و طبیعی در معماری جزء ارکان پایداری در این زمینه می باشد. در این پژوهش توصیفی به بررسی جایگاه فضای سبز به عنوان عنصر حیاتی در زندگی بشر پرداخته شد. در گام نخست به مطالعه و شناخت تأثیرات حاصل از فضای سبز بر زندگی انسان پرداخته شد که نتایج نشان دهنده تأثیرات بسیار تعیین کننده ای است که عبارت اند از: تأثیرات روان شناختی- تأثیرات جامعه شناختی و تأثیرات فرهنگی. در ادامه، برخی مجتمع های مسکونی آپارتمانی در پروژه های موفق در مسابقه معمار از سال 93-1399 مورد پژوهش قرار گرفت.
تعزیه سیار در صحنه شهر؛ بررسی نشانه-معناشناختی سیالیت مکان در تعزیه ضیابر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
53 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تعزیه سیار یکی از شیوه های اجرایی نمایش تعزیه است که صحنه های آن، نه در یک مکان ثابت، بلکه در طول یک مسیر اجرا می شود. مسئله پژوهش حاضر این است که چگونه گفتمان تعزیه سیار در ارتباط با جابه جایی مرزهای مکانی شکل می گیرد و این جابه جایی ، چگونه به مثابه فرایندی ظاهر می شود که تعزیه را به امری تحولی تبدیل می کند. در تحقیق حاضر، تعامل میان گفتمان تعزیه سیار ضیابر (نمونه موردی) و گفتمان شهر مورد مطالعه قرار می گیرد و همچنین تأثیرات نشانه-معناشناختی اجرای تعزیه بر مکان ها و فضاهای شهری ضیابر بررسی می شود.اهداف پژوهش: هدف اصلی این تحقیق، شناخت وجوه نشانه-معناشناسانه سیالیت مکان در تعزیه سیار و کارکرد آن در دگردیسی مکان های شهری است.روش پژوهش: با روش کیفی مبتنی بر تحلیل نشانه-معناشناسی صورت پذیرفته است. نشانه-معناشناسی رویکردی است که خاستگاه اندیشگانی فرانسوی دارد و حاصل گذار از نشانه شناسی ساخت گرا و کلاسیک به سوی نشانه شناسی مبتنی بر «تن»، «ادراک» و «حضور» با زمینه پدیدارشناختی است.نتیجه گیری: مسیر حرکت تعزیه ضیابر از به هم پیوستن سه موقعیت مکانی اصلی این شهر (قبرستان، خیابان اصلی و خانه آیت الله ضیابری) شکل می گیرد. با بررسی ویژگی سیال این تعزیه، مشخص می شود که چگونه مکان های مذکور روایت پذیر شده و از کارکرد و نقش های پیشین خود فاصله می گیرند. به طوری که این امر موجب دگردیسی مکان ها، فضاها و همچنین استعلایافتگی شهر در طول اجرای تعزیه می شود.
کاوش دورنمای نظری مفهوم «اوربانیزاسیون» در ایران مبتنی بر روش CLA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
109 - 122
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: «اوربانیزاسیون» به مثابه یکی از پیشران های اصلی دگرگونی های اجتماعی/فضایی در دهه های اخیر همواره مورد توجه بوده، اما قرائت های گوناگون از سیر تغییرات محتوایی این مفهوم در انطباق با ویژگی های زمینه ای و زمانه ای آن، به طور جدی مورد تحلیل و بحث قرار نگرفته است. طوری که معادل سازی هایی از قبیل شهرنشینی، شهری شدن، شهری سازی، ایجاد مدنیت و حتی شهرگرایی برای پوشش مفهوم های پیچیده آن به کار رفته است. بدیهی است که معادل سازی در هر نوشتاری یک مساله قراردادی و صوری باشد، با این حال شایسته است مباحث شکلی واژگان از مباحث مفهومی آن جدا گردد. اهداف پژوهش: این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل لایه ای علی (CLA) در چهار لایه "سطح مشهود و پذیرفته شده"، " سطح علل کلان وابسته به سیستم"، "سطح گفتمان/ جهان بینی" و "سطح استعاره/ اسطوره" سعی دارد تا ضمن شناسایی خوانش های ممکن بر مبنای گفتمان ها و استعاره های موجود به ارائه چشم اندازهای نظری گوناگون ناشی از مفهوم «اوربانیزاسیون» در ایران بپردازد. روش پژوهش: تحلیل لایه ای علی بر اساس مصاحبه عمیق/ نیمه ساختار یافته و در راستای شناسایی مضامین اصلی لایه های تحلیل در سطح نخبگان و متخصص های حوزه مطالعات شهری ایران به کار گرفته شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش گویای آن است که مفهوم «اوربانیزاسیون» در ایران دارای چهار سطح تحلیلی است. سطح نخست، به عنوان نرخ شهرنشینی ناشی از یک واقعیت عینی و تجربی؛ در سطح دوم همتراز با مفهوم فرایندی شهری شدن؛ در سطح سوم مبتنی بر مفهوم «اوربانیزاسیون» به مثابه یک کنش جمعی با محوریت گشایش افق در امر سیاسی فضا؛ و در سطح چهارم به عنوان امر ذهنی متفاوت، با استعاره رهایی بخش بودن؛ همخوان شده است.
ارزیابی معماری اکولوژیکی متاثر از تعامل محیط انسان ساخت با طبیعت در مناطق سردسیر (نمونه موردی: دو خانه تاریخی در اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
15-36
حوزههای تخصصی:
اهداف: در معماری خانه های تاریخی محیط توسط انسان در تعاملی دوجانبه با طبیعت شکل می گرفت. با ایجاد بحران های زیست محیطی معاصر، ادغام فرآیندهای طبیعی و انسانی مهمترین مسئله اکولوژی در حوزه پایداری گردید. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی معیارهای اکولوژیکی در خانه های تاریخی با امکان بهره وری در معاصر است تا به ارائه راه حلهای اکولوژیکی با توجه به رفتار حرارتی در مناطق سردسیر پرداخته شود. روش ها: شناسایی این عوامل در دو نمونه از خانه های تاریخی اردبیل با استفاده از روشهای توصیفی، برداشت های میدانی و تحلیل داده های کمی صورت پذیرفته است. یافته ها: بررسی بحرانی ترین شرایط اقلیمی منطقه، نشان از مقاومت حرارتی اتاقها در برابر نوسانات دمایی دارد. همچنین شناسایی ویژگیهای معماری برگرفته از محیط طبیعی (توپوگرافی، اقلیم) و محیط انسان ساخت (فرم ساختمان، سازمان فضایی، مصالح، منظر، زیرساخت ها) علاوه بر تعامل بهینه بین این مولفه ها، ارائه دهنده راه حلهای اکولوژیکی است. نت یجه گ یری: سنجش معیارهای اکولوژیکی هم نشان دهنده سازگاری با محیط زیست است در واقع با استفاده از منابع طبیعی بر تاثیرات اقلیمی سرد فائق آمده اند به نحوی که اتاقهای با کارکرد فصلی نظیر شاه نشین و سرداب در مقابل نوسانات دمایی، عملکرد بهینه ای دارند برای مثال در نمونه ای با ابعاد کوچکتر شاه نشین حداقل اختلاف دمای داخل و خارج به 13 درجه سانتی گراد می رسد.
تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری، مبتنی بر غایت شناسی از دیدگاه کانت و کوماراسوامی
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات تأمل برانگیز در تفکر مدرن غربی و سنت گرای شرقی، مسئله غایت شناسی در هنر است. غایت مندی در فضاهای معماری سنتی، به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا، نیازمند واکاوی دقیق در حوزه غایت شناسی در هنرمدرن و هنر سنتی است. پژوهش حاضر با تأمل در مفهوم غایت شناسی در اندیشه های فلسفی کانت و کوماراسوامی، درصدد یافتن مدل مفهومی به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. فلذا تحقیق حاضر بین رشته ای و با رویکرد تحلیلی است، که در ابتدا آرای کانت و کوماراسوامی در باب غایت شناسی هنر مدرن و سنتی مورد واکاوی قرار گرفته است؛ سپس آرای این دو اندیشمند را، در قالب دو نوع غایت مندی ظاهری و باطنی در کنار هم قرار داده شده است، تا براساس آن به مدل مفهومی دست بیابیم؛ که امکان شرح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در هنر و معماری سنتی را فراهم سازد. با تکیه بر این مدل مفهومی، هدف این پژوهش، بررسی جایگاه غایت مندی در هنرمدرن غربی و هنر سنتی شرقی، به جهت تشریح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. پرسش کلیدی این پژوهش این است که، مفهوم غایت به چه نحوی با مفاهیم ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری ارتباط پیدا می کند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که، در معماری سنتی، با تجلی معنا در طرح و رنگ، زمینه ادراک معنا در افراد فراهم می شود. بر این اساس غایت اصلی، اتحاد ادراک و تجلی معنا (صفات جمالی و جلالی) در فضاهای معماری است. با تجلی صفات جمالی متکثر با معنای واحد در فضای معماری، زمینه ادراک معانی و صفات جلالی که عامل خشیت در ناظر است، فراهم می شود.
مقایسه تطبیقی روش های تحلیل عاملی FA، تحلیل شبکه ای ANP و F’ANP برای ارتقای کاربرد آنها در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های ارزیابی و تحلیل کمک می کنند درک بهتری درخصوص اطلاعات جمع آوری شده و نتایج تحلیل ها بدست آید. تحلیل عاملی و تحلیل شبکه ای هر دو از روش های تحلیلی چندمتغیره می باشند و مدل F’ANP تلفیقی از دو روش FA وANP است. پژوهش پیش رو از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد و به دنبال پاسخگویی به این سوال است که وجه تمایز و کاربرد این سه روش به -فراخور موضوع و ماهیت مسایل مختلف شهری چیست و نقاط قوت و ضعف هر یک کدامند؟ بدین منظور ابتدا سه روش معرفی می شوند، در ادامه پژوهشی که قبل تر توسط نگارندگان با استفاده از FA تحلیل شده، توسط روش هایANP وF’ANP بازتحلیل می شود تا نتایج مقایسه بشوند. براساس نتایج، هرگاه هدف مشخص کردن معیارها و شاخص های موثر بر موضوع پژوهش باشد و یا مقصود تحلیل رابطه ی میان شاخص های یک موضوع باشد روش تحلیل عاملی گزینه ی مناسبی است. برای اولویت بندی یا رتبه بندی گزینه ها با توجه به شاخص ها و عوامل موثر بر آن ها و یا مقایسه ی دومقوله از یک جنس با توجه به شاخص های موثر بر آن استفاده از روش ANP بیشتر توصیه می شود. در نهایت F’ANP می تواند در ساخت شاخص های مرکب و پژوهش هایی که در ابتدای امر به دنبال شناسایی شاخص ها و معیارها و سپس در پی اولویت-بندی گزینه ها هستند کاربرد داشته باشد.
بررسی مهارت های موردنیاز شهرسازان جهت ورود به حرفه و سنجش استقرار مدیریت کیفیت فراگیر (مطالعه موردی: گروه شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
65 - 80
حوزههای تخصصی:
پژوهش با سه هدف شناسایی مهارت های موردنیاز شهرسازان جهت ورود به حرفه، شناسایی ابعاد پاسخگویی مدیریت کیفیت فراگیر به مهارت ها و بررسی وضعیت این مهارت ها با استفاده از روش مدیریت کیفیت فراگیر است. پژوهش کاربردی و آمیخته است. ابتدا مهارت های موردنیاز شهرسازان از مبانی نظری استخراج گردید و با روش نمونه گیری گلوله برفی و مصاحبه های عمیق تدقیق گردید. سپس در جهت سنجش میزان مدیریت کیفیت فراگیر در قالب پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر موسسه فدرال آمریکا ) 1990 ( مورد پرسش قرار گرفت تا میزان پاسخگویی ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر در راستای کمک به این مهار تها استخراج شد. حجم نمونه 76 نفر از اساتید هیئ تعلمی و ح قالتدریس گروه شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد است. برای تحلیل از آزمون T-Tes t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان م یدهد که مهارت های عمومی، مدیریتی، برنامه ریزی، ارتباطی، نظری و طراحی برای شهرسازان جهت ورود به حرفه نیاز است و در انتها، راهکارهایی در این زمینه ارائه شده است.
معیارهای اصالت و اعتبار آثار معماری معاصر (نمونه موردی: موزه هنرهای معاصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : اصالت و اعتبار آثار معماری از دیدگاه حقوقی، مرمت و حفظ آثار تاریخی، هنری و نظریه های معماری قابل بررسی است. بحث و جدل های متعدد در نشریات تخصصی و عمومی، مسئله چگونگی احراز اصالت آثار معماری معاصر ایران را مطرح می کنند، اما نمی توان در حوزه پژوهش های علمی به روشنی از معیارهای احراز اصالت یا اعتبار نشانی یافت. بنابراین این سؤال اصلی مطرح می شود که معیارهای احراز اصالت و اعتبار آثار معماری معاصر چیست؟ از سوی دیگر موزه هنرهای معاصر تهران به عنوان یکی از مهم ترین پروژه های معماری معاصر کشور که اصالت و حدود تأثیرپذیری آن از موزه خوآن میرو و آرشیو معماری باوهاوس مورد بحث بوده، به عنوان نمونه موردی پژوهش انتخاب شده تا بتوان به غنای گفتمان پیرامون اصالت آن به شیوه ای علمی و با استفاده از معیارهای پیشنهادی کمک کرد. هدف پژوهش : هدف پژوهش روشن ساختن تفاوت ها و تشابه های واژگان اصالت و اعتبار و پیشنهاد معیارهایی جهت سنجش آن در آثار معماری معاصر است. روش پژوهش : این مقاله با استفاده از راهبردهای ترکیبی تفسیری-تاریخی و استدلال منطقی به رشته تحریر درآمده و در این راستا از منابع کتابخانه ای بهره گیری شده است. نتیجه گیری : طرح «اصیل» (Original) دارای ویژگی هایی بدیع است که پیش تر مشاهده نشده اند. یک اثر معماری در صورت احراز 1-سرمشق گرفتن عناصر یا ایده، 2-ارائه خلاقیت و نوآوری در ترکیب، 3-پیوند و اثرگذاری بر زمینه و جامعه و 4-داشتن صراحت و صداقت می تواند «معتبر» (Authentic) تلقی شود. مقایسه نمونه های موردی از لحاظ جنبه های فرمی، سازمان فضایی و سیرکولاسیون و مصالح مورد استفاده، نشان داد که معمار موزه هنرهای معاصر تهران برای اولین بار عناصر فرمی شاخص طرح خود را ارائه نکرده است و بنابراین نمی توان آن را از این حیث «اصیل» به حساب آورد؛ اما علی رغم شباهت های ظاهری، می توان چهار معیار دیگر را در طرح موزه مورد شناسایی قرار داد و آن را واجد دریافت صفت «معتبر» دانست.
بررسی و تحلیل وضعیت شهر شاد و شناسایی تعیین کننده های آن در فضاهای کوچک شهری (مطالعه موردی: شهر روانسر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
15 - 28
حوزههای تخصصی:
تأمین و ارتقای سطح شادی و نشاط شهروندان از مهم ترین ارکان کیفیت زندگی در فضاهای شهری است که طی دهه های اخیر، توجه روزافزون متخصصان و برنامه ریزان شهری را به خود جلب نموده است و به عنوان یکی از مهم ترین اهداف دولت ها و سازمان ملل مطرح شده است. هدف مطالعه کمی و کاربردی حاضر که ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و اکتشافی انجام گرفته است، بررسی و تحلیل وضعیت شهر شاد و شناسایی تعیین کننده های آن در فضاهای کوچک شهری است که به صورت مطالعه موردی در شهر روانسر از توابع استان کرمانشاه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 7122 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از روش های محاسبه حجم نمونه، 364 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید و نمونه ها به روش کاملاً تصادفی انتخاب شده اند. ابزار اصلی پژوهش برای جمع آوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن به تأیید رسیده است. نتایج پژوهش نشان داد در میان شاخص های سه گانه شهر شاد (شاخص های اجتماعی، کالبدی و اقتصادی) میانگین شاخص اجتماعی با مقدار 124/3، به صورت معناداری بیشتر از میانگین مبنا (عدد 3) بوده است و میانگین دو شاخص کالبدی و اقتصادی به ترتیب با مقادیر 608/2 و 587/2، به صورت معناداری کمتر از میانگین مبنا بوده اند. نتایج بررسی وضعیت کلی شهر شاد نشان داد میانگین محاسبه شده با مقدار 788/2 به صورت معناداری، پایین تر از حد متوسط بوده است. در خصوص تعیین کننده های شهر شاد نتایج نشان داد به واسطه چهار عامل کلیدی شناسایی شده 956/61 درصد از وایانس متغیر وابسته تبیین شده است. این عوامل و درصد واریانس مقدار ویژه آن ها به ترتیب اهمیت عبارت اند از: پایداری فیزیکی کالبدی (041/21)، پایداری اجتماعی فرهنگی (4/16)، پایداری اقتصادی (151/13) و پایداری زیست محیطی (356/11). به نظر می رسد عوامل شناسایی شده زیرمجموعه عامل کلان "مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری" هستند و ارتقای این عامل، به عنوان منشأ اصلی اکثر سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها، می تواند در تحقق شهر شاد در محدوده مطالعاتی تأثیر بسزایی داشته باشد.
ایجاد وفاداری گردشگری فرهنگی: تأثیر تجربه ماندگار شهر، ارتباط فرهنگی و مشارکت گردشگران شهر ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
113 - 132
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: وفاداری گردشگران برای شهرهای توریستی ازجمله ماسوله می تواند مزایای زیادی به همراه داشته باشد. مثلاً مصرف کالاها و خدمات تولید شده به وسیله ساکنین شهرهای توریستی، اشتغال زایی در صنایع خدماتی مرتبط با گردشگری مانند رستوران، حمل ونقل، هتل ها و ... می تواند نمونه ای از این مزایا به شمار آید. هدف: هدف این تحقیق ارزیابی ایجاد وفاداری در گردشگری فرهنگی با استفاده از تجربه ماندگار، ارتباط فرهنگی و مشارکت گردشگر بود. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق از گردشگران شهر ماسوله و بومیان استان گیلان تشکیل گردیده است. با توجه به ماهیت جامعه از نرم افزار Spss Sample Power جهت تعیین حجم نمونه بهینه استفاده شد که 431 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. داده های لازم با استفاده از پرسشنامه و دارای طیف 5 گزینه ای (کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) جمع آوری گردیده و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Smart PLS 3 و فن مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی برای بررسی الگو مفهومی پژوهش بهره گرفته شده است. مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. مدل پژوهش حاضر در دو سطح؛ مدل اندازه گیری (پایایی، بار عاملی، روایی همگرا و روایی واگرا) و مدل ساختاری (ضریب تعیین، ضریب قدرت پیش بینی، آماره t) مورد برازش قرارگرفته و سپس فرضیه های پژوهش آزمون می شوند. یافته ها: طبق نتایج تجزیه وتحلیل داده ها شش فرضیه تائید و یک فرضیه رد شدند؛ یعنی آزمون فرضیه ها نشان داد که مشارکت گردشگر بر متغیرهای ارتباط فرهنگی و تجربه ماندگار گردشگر تأثیرگذار است. متغیر ارتباط فرهنگی بر تجربه ماندگار گردشگر تأثیرگذار است. همچنین متغیر ارتباط فرهنگی نقش میانجی را در بین رابطه مشارکت گردشگر و تجربه ماندگار گردشگر بر عهده دارد. تجربه ماندگار گردشگر نیز بر متغیرهای قصد سفر مجدد و قصد توصیه به دیگران تأثیرگذار است؛ اما تأثیر بومی بودن و یا غیربومی بودن تفاوتی را بر نتایج تحقیق ایجاد نکرد. بعد از انجام تحلیل مدل به صورت کمی، محققان طی دو جلسه متوالی در قالب گروه کانون با حضور هشت نفر از گردشگران ماسوله، به تحلیل نتایج مدل پرداختند. گردشگران زمانی که در کارهای فرهنگی مشارکت داشته اند، این مشارکت باعث شده است که آن ها بتوانند ارتباطی نزدیک با مکان گردشگری و مجریان آن ها برقرار کنند. نتیجه گیری: «مشارکت گردشگر» 83 درصد از تغییرات «ارتباط فرهنگی» را تبیین نموده و تأثیرگذاری این اثر در سطح معناداری 9/99 درصد مورد تائید قرار گرفت. «مشارکت گردشگر» 64 درصد از تغییرات «تجربه ماندگار گردشگر» را تبیین نموده و تأثیر آن در سطح معناداری 9/99 درصدی مورد تائید قرار گرفت. «ارتباط فرهنگی» 20 درصد از تغییرات «تجربه ماندگار گردشگر» را تبیین می نماید، ضمن آنکه این تأثیرگذاری نیز در سطح اطمینان 9/99 درصد مورد تائید قرارگرفته است. «تجربه ماندگار گردشگر» 76 درصد از تغییرات «قصد سفر مجدد» و 73 درصد از تغییرات «قصد توصیه به دیگران» را تبیین نموده و این اثر نیز در سطح اطمینان 99 درصد مورد تائید قرار گرفت.
ارزیابی ضوابط و مقررات شهرسازی ملاک عمل در ساختار فضایی محله یاغچیان با نگرش مولفه های فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
87 - 111
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: شهر و محلاتی که با تنوع فرهنگ و سلایق شهروندان، فارغ از برنامه ریزی دو بعدی «طرح جامع» فضای زندگی و رُشد ساکنین بوده، هم اکنون در چارچوب الگوی تقلیدی تعیین سرانه و کاربری طرح های جامع و تفصیلی -که با غفلت از مبانی نظری فرهنگ اسلامی و سبک زندگی ایرانی همراه بوده - زندگی و سلامت شهروندان را با مخاطره روبرو نموده است. هدف: این موضوع ضرورت بازبینی و آسیب شناسی وضعیت موجود را به متخصصین و مدیران شهری یاد آور می نماید. روش: روش این مقاله تطبیقی است، بدین معنا که در پاره ای از موارد با تجزیه و تحلیل همبستگی ها، داده های پرسشنامه ای را مورد کنکاش قرار می دهد و در پاره ای دیگر از طریق پالایش دادها و استخراج اشتراکات، رویکرد کیفی را در تجزیه و تحلیل داده ها در پیش می گیرد. تکنیک این مقاله دلفی است که به کمک 30 نفر از متخصصان تکمیل گردیده است. یافته ها: با در نظر گرفتن تمام معیارهای ارتباط انسان با خدا، جامعه، طبیعت و تاریخ، معیار ادراکی و بصری رتبه اول را دارا بوده و پس از آن به ترتیب معیارهای فعالیتی، زیست محیطی و کالبدی جای می گیرند. در نهایت این نتیجه مستفاد می گردد که معیارهایی که باید برحسب ضوابط و مقررات شهرسازی اسلامی امتیازبندی گردند باید دارای این درجه بندی باشند. نتیجه گیری: تحلیل های مولفه فرهنگی ارتباط انسان با طبیعت، تاریخ، خدا و جامعه از منظرهای کالبدی و کاربری، فعالیت، ادراکی و بصری و زیست محیطی در مجموع ماتریسی بوجود آورده است که در قسمت تحلیل های این مقاله بدان پرداخته شده است. این تحلیل ها در محله یاغچیان مطابقت داده شده و رهاورد آن ها تحلیل های راهبردی ای است که در زمینه ضوابط و مقررات ملاک عمل در ساختار فضایی آن محله مثمر ثمر می باشد.
بازخوانی نقش ارگونومی در آفرینش فضای داخلی مدرسه شهدای هویزه با رویکرد آموزش خلاق
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
1-10
حوزههای تخصصی:
آبشخور نظری پژوهش حاضر؛ هم پیوندی ارگونومی در آفرینش فضای داخلی است تا به اتکای مفاهیم و پیکربندی تئوریکی و عملی آن، بیش از پیش به حوزه ی مطالعات برنامه ریزی غنا بخشد. زیرا مطالعات نشان می دهند موارد زیادی میتواند به کاهش کیفیت اموزشی دامن زند و یکی از این مواردی که می تواند کیفیت اموزش را برهم زند، عدم توجه نکردن به اصول ارگونومی می باشد و لذا، عدم توجه به فاکتورهای ارگونومی و رعایت نکردن انها در فضای اموزشی،منجر به پرداخت هزینه های بسیار زیادی،توسط دانش اموز در محیط اموزشی خود می شود که نتجه ای جز اتلاف انرژی،وقت،هزینه و عدم پرورش دهی نیروی متخصص توسط مدرسه می گردد و از این رو موجب کاهش کارایی،کیفیت و افزایش تنش بین دانش اموزان یک محیط اموزشی می شود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ قلمرو زمانی، مقطع حاضر (1400) بوده است. جهت تحلیل چگونگی عملکرد شاخص ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) با تعداد 4 گزاره اصلی و 19 گزاره فرعی(زیر مجموعه ها ) بهره برده شده است. نتایج حاصل از پرسشنامه می توان به این نتیجه رسید که عواملی چون نحوه ی قرار گیری ساختمان مدرسه، وجود فضای سبز و طراحی فضاهای موقت در حیاط مدرسه، تعداد و کیفیت مناسب فضاهای ورزشی و بهداشتی معیارهای مهمی در طراحی حیاط مطلوب است و میتواند کارایی آن را به شکل چشمگیری افزایش دهد. بنابراین ارائه راهکارهای متناسب با معضلات موجود در حیاط مدرسه میتواند زمینه افزایش خلاقیت کودک در زنگ تفریح را نیز در پی داشته باشد. بنابراین هرچه طراحی حیاط مدرسه هوشمندانه و مطلوب تر باشد، کودکان نیز تمایل بیشتری به شکوفایی خلاقیت خود دارند. یافته این پیام را درپی داشت که غالب مدرسه های فعلی ایران از زاویه معماری و فضا سازی های داخل آن بخصوص برای اعداد سنی محدوده این پژوهش نیاز به بازسازی و فضا سازی مناسب براساس روحیات کودکان دارند و انتخاب فضا هایی منطبق بر خواسته ایشان می تواند مدرسه را تبدیل به فضایی پر روح و اثر گذار بر رشد و بهبود آموزش کند.
ارزیابی مدل نظری و عملی یادگیری ماشین مبتنی بر فاصله سنجی بردار شباهت پلان ها بر مبنای توسعه فناوری هوش مصنوعی در معماری
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
19-31
حوزههای تخصصی:
ما در آستانه ورود به جامعه دانش مدار هستیم که در آن منبع اصلی اقتصاد، سرمایه یا منابع طبیعی و نیروی کارگری نیست، بلکه فقط دانش به عنوان تنها منع معنی دار جهان تلقی می شود. این جمله از دراکر اهمیت دانش را نشان می دهد، در واقع مساله این پژوهش بیان و ارزیابی مدلی نظری و عملی در جهت واکاوی شیوه های آموزش پلان های معماری به الگوریتم های یادگیری ماشین است. بر همین اساس پژوهش به دنبال یافتن شیوه های توسعه داده های (پلان ها) معماری به سمت فناوری های نوین می باشد. هدف پژوهش یافتن راهی برای توسعه فناوری هوش مصنوعی در ورود داده های معماری با همان مفاهیم اصلی خود است که بتواند علاوه بر داشتن همان کارکردهایی که هوش انسانی دارد، سرعت، دقت و چندبعدی بودن را در فرآیند تولید دانش معماری لحاظ نماید. روش پژوهش بصورت تاریخی، تحلیلی و با رویکرد بررسی داده های کمی می باشد که با استفاده از الگوریتم های پردازش تصویر، خطوط چندین نمونه از پلان های معماری در اعداد نرمال شده 0 تا 1قرارداده شده و سپس به روش تعیین فاصله کسینوسی بر روی بردارهای به دست آمده، تشابه سنجی گردیده است. یافته های این پژوهش بیان می دارد با روش های ارائه گردیده می توان داده های موجود در پلان را به ماشین انتقال داد و همین شیوه می تواند، در آینده پایه گذار سامانه های هوشمندی شود که توانایی تولید و تشابه سنجی پلان های معماری را بصورت نامحدود خواهند داشت و این فرآیند نخستین گام در این حوزه می باشد.
تاثیر تفاوت های کالبدی خانه سنتی و خانه شرکتی آبادان بر سبک زندگی ساکنان (مطالعه موردی: خانه های سنتی و شرکتی آبادان در سالهای 1290 تا 1357 شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
79 - 92
حوزههای تخصصی:
فضای زندگی آدمی از خانه گرفته تا محله و شهر، باورها و شیوه زندگی وی را به نمایش می گذارد، این پژوهش با هدف مشخص نمودن نسبت میان مشخصه های سبک زندگی و شکل محل سکونت به بررسی تأثیرپذیری سبک زندگی مردم آبادان از شکل خانه های شرکتی میپردازد و در پی پاسخ به این سوالات است که ساکنین این خانه ها چه تفاوتهای کالبدی را در خانه شرکتی نسبت به خانه سنتی تجربه کردند و این تفاوتها کدام مولفه های سبک زندگی آنان را تحت تاثیر قرار دادند؟ راهبرد این تحقیق کیفی است و درآن از روشهای تفسیری و همبستگی به عنوان استراتژی کمک گرفته شده است. بر اساس نتایج تحقیق، خانه شرکتی بر عادات، روابط اجتماعی و معیشت ساکنان تاثیر گذارده و با تحت تاثیر قرار دادن سرمایه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آنها نحوه مصرف، الگوهای رفتاری، ذائقه، نحوه گذران فراغت و نقش های اجتماعی آنها را تغییر داده است .
بوطیقای معماری در چند اثر منتخب مذهبی معاصر مطالعه تطبیقی قابلیت های شاعرانگی در شعر و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
95 - 106
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شعر و معماری به عنوان دو شاخه هنری جهت انتقال پیام، زبان و ابزار خاص خود را به کار می برند. هر یک از دو هنر مذکور با ابزاری که در اختیار دارند فضایی را ایجاد می کنند که توسط مخاطب قابل خوانش است. این ویژگی (خوانش پذیری) آنها را به سمت متن بودگی سوق می دهد. شاعرانگی یا بوطیقا واژه ای است برای نشان دادن زیبایی شناسی تکوینی، عناصر کیفی فضا و ساختن در هنرها که همچون زیرساختی است که با گذر از ویژگی های متن بودگی اتفاق می افتد و موجب ارتقای کلام به شعر و به همین ترتیب موجب تمایز بین ساختمان سازی از دنیای معماری می شود. راهبردهای شاعرانگی در شعر توسط فنون ادبی مختلفی شناسایی و دسته بندی شده اند.اهداف پژوهش: هدف تحقیق حاضر آن است که با بررسی و تطبیق شاعرانگی در فضای شعر با معماری، عناصر و راهبردهای شاعرانگی در فضای معماری را کشف کند و به این پرسش پاسخ دهد که چه شباهت هایی در فنون ادبی شعر و راهبردهای معماری وجود دارد که موجب شاعرانه شدن فضا در شعر و معماری می شود؟روش پژوهش: در این راستا از معماری معاصر مذهبی بهره گرفته شده است، چرا که در معماری مذهبی علاوه بر کارکرد، بیان مفاهیم نیز اهمیت دارد و بستر مناسبی برای بیان شاعرانه در معماری فراهم می کند. بناهای انتخابی از بین بناهای مذهبی و از ادیان مختلف برگزیده شده است. نمونه های موردی بررسی شامل «معبد آب» اثر «تادائو آندو»، «نمازخانه پارک لاله» اثر «کامران دیبا»، «مسجد سانجاکلار» اثر «امره آرولات» و «کلیسای سان جیو وانی» اثر «ماریو بوتا» است. نخست، زیرساخت های مشترک میان معماری و شعر گفته شده است؛ سپس، زبان به عنوان عامل مشترک بین دو هنر شناخته شده و مبنایی جهت تطبیق آنها قرار گرفته است.نتیجه گیری: «بوطیقا» به عنوان محور بحث شده و در نهایت بررسی ها نشان داد که معماران نیز همچون شاعران با فنون ادبی مانند تلمیح، حس آمیزی، آشنایی زدایی، استعاره و مجاز به ایجاد معماری شاعرانه پرداخته اند.
بررسی نقش دیوارها در خوانش دیالکتیک گسست و پیوند خانه های معاصر مبتنی بر تجربه زیسته کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
25 - 42
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از وظایف اصلی معماری تنظیم ارتباط بیرون و درون است. عدم توجه به چگونگی ارتباط بیرون و درون و هم زیستی موجود بین آنها از جمله مشکلاتی است که معماری امروز با آن مواجه است و نتیجه آن کم بهره ماندن محیط زندگی از کیفیت لازم و نارضایتی افراد از فضاهای سکونتی است. دیوارها به عنوان اولین واسطه بیرون و درون، تنظیم کننده دیالکتیک گسست و پیوند انسان و محیط هستند که در ادوار گوناگون، اشکال متفاوتی به خود گرفته اند. چگونگی تأثیرگذاری دیوارها بر ادراک کاربر فضا از دیالکتیک گسست و پیوند پرسشی است که پژوهش حاضر به دنبال فهم آن است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش دیوارها در دیالکتیک گسست و پیوند، به دنبال ارائه مدلی برآمده از ادراک کاربر فضاست تا شرح دهنده چگونگی تقابل عوامل گوناگون در این فرایند باشد.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کیفی با پارادایم تفسیری و به روش داده بنیاد صورت گرفته است. با نمونه گیری نظری هدفمند، به روش گلوله برفی، مطلعان کلیدی جهت انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. جمع آوری داده ها تا مرحله اشباع نظری پیش رفت و در نرم افزار «مکس کیو.دی .ای.» مورد تحلیل و کدگذاری سه مرحله ای با روش سیستماتیک اشتراوس و کوربین قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی کرسول ارائه شد.نتیجه گیری: مدل به دست آمده نشان داد که تغییر دیالکتیک گسست و پیوند وابسته به بستر زمانی و مکانی بوده و حاصل تقابل عوامل گوناگون است. در این راستا پدیده مرکزی مدل به دست آمده، به نام مونولوگ دیوار، بیان کننده ادراک فازی کاربر فضا از نقش دیوارها در دیالکتیک گسست و پیوند بود. به این معنی که در طیف گسست تا پیوند بناهای عصر حاضر، نحوه ادراک افراد متمایل به محدوده «بیشتر گسست تا پیوند» بود، ضمن اینکه مؤثرترین پارامتر در نحوه ادراک، پارامترهای فردی شناخته شد.
ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی ایران در برابر خطر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۱۱۸-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی است که هر ساله آسیب های فراوانی را برای جوامع انسانی در پی دارد و بعضاً منجر به ایجاد بحران ها و فجایع بزرگی می شود. ایران به علت موقعیت زمین شناسی و قرارگیری بر روی کمربند زلزله دارای گسل های فعال متعدد و یکی از کشورهای لرزه خیز دنیا است و طی دوره های مختلف بر اثر وقوع زلزله، محتمل تلفات زیادی شده است. در این بین، سکونتگاه های روﺳﺘﺎیی نیز به دلیل شرایط خاص خود مانند تمرکز شدید جمعیتی در برخی از نقاط پرخطر کشور، سطح پایین تکنولوژی و عدم دسترسی به مصالح مقاوم، شخصی سازی مساکن و عدم رعایت اصول ایمنی در ساخت وسازها، تأسیسات زیربنایی غیراستاندارد، مکانیابی نامناسب و عدم دسترسی به امکانات و خدمات، سطح پایین آموزش و مهارت از ﻧﺨﺴﺘیﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ آسیب پذیر در برابر زﻟﺰﻟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. لذا داشتن شناخت کافی از میزان آسیب پذیری بالقوه سکونتگاه های روستایی در جهت برنامه ریزی و پیشگیری از آسیب ها، می تواند در فرایند مدیریت بحران بسیار کارآمد باشد. هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی ایران در برابر خطر زلزله است. جامعه موردمطالعه شامل تمام سکونتگاه های روستایی ایران است. داده های مورداستفاده در این مقاله از مرکز آمار ایران سال 1390 گردآوری شده است. در این مقاله بعد از مرور ادبیات 12 متغیر در قالب 3 معیار اصلی (جمعیت، نوع مصالح، سن مساکن) برای ارزیابی آسیب پذیری استفاده شده است. ابتدا پهنه بندی خطر زلزله (کم، متوسط، زیاد) براساس مطالعات پیشین، داده های موجود و نظر کارشناسان انجام شد. همچنین جهت ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از سیستم استنتاج فازی با ایجاد پایگاه قواعد دانش بنیان و تعریف 594 قاعده در محیط نرم افزار Matlab استفاده شده است و خروجی نهایی با نرم افزار Arc GIS نمایش داده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد حدود 45 درصد جمعیت و مساکن روستایی در پهنه با خطر زیاد زلزله استقرار یافته اند. همچنین سکونتگاه های روستایی ایران براساس میزان آسیب پذیری در برابر زلزله در سه طبقه با آسیب پذیری کم، متوسط و زیاد قرار گرفته اند که بخش عمده آن ها، به عبارتی حدود 70 درصد سکونتگاه های روستایی ایران در طبقه با میزان آسیب پذیری زیاد قرار می گیرند.