ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۵٬۴۴۳ مورد.
۳۶۰۵.

طبیعت گرایی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طبیعت گرایی توجیه وظیفه های معرفتی معرفت شناسی دستوری معرفت شناسی توصیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹۵ تعداد دانلود : ۲۳۶۸
مقاله ی کواین، با نام «معرفت شناسی طبیعی شده»، منتشرشده در سال 1969، تاثیر فراوانی بر خط سیر مباحث معرفت شناسی داشته است. معرفت شناسی سنتی، بر دو مساله ی شکاکیت و توجیه، تاکید فراوانی دارد و برای حصول معرفت، رعایت برخی وظیفه های معرفتی را خواستار است. به عنوان نمونه، مطالبه ی وظیفه های معرفتی در اندیشه های دکارت و کارنپ ملاحظه می شود. کواین، این نگاه دستوری به معرفت شناسی را ناکارآمد می داند و به جای آن، جایگزین شدن نگاه توصیفی به معرفت شناسی را پیشنهاد می کند. در نگاه او، معرفت شناسی، مقدم بر علوم نیست، بلکه این علوم هستند که بر معرفت شناسی، تقدم دارند. کیم، با انتقاد از دیدگاه کواین، معتقد است که امکان سلب جنبه ی دستوری از معرفت شناسی وجود ندارد و برای ادعای خود، دلیلی را اقامه می کند. سخن کیم، با پاسخ افرادی هم چون کمپل مواجه شده است. در این مقاله، دیدگاه کواین، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است و نشان داده شده است که ادعای کواین، هر چند از جهاتی قابل پذیر است، اما نمی تواند به عنوان یک کل، نظریه ی صحیحی قلمداد شود.
۳۶۰۹.

مقایسه روش تحلیل فلسفی استاد مطهری در اخلاق و روش پدیدار شناسی هوسرلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراکات اعتباری تعلیق اطلاق دوام پدیدارهای آگاهی ((من)) علوی تعابیر اخلاقی بین الاذهان کلیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
تعداد بازدید : ۳۴۲۵ تعداد دانلود : ۱۵۵۲
هوسرل جهت تحلیل آگاهی ما از امور فلسفی روش پدیدار شناسی را ارائه کرد که امروزه در بسیاری از حوزه های معرفت مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله با بین مراحل چهارگنه روش پدیدارشناسی هوسرلی، و مقایسه آن با تحلیل فلسفی استاد مطهری از اخلاق، نشان داده می شود: عناصر نفی مثل افلاطونی و مقولات ارسطویی در مفاهیم اخلاقی نزد شهید مطهری با تعلیق حکم نزد هوسرل، و اعتباری بودن تعابیر اخلاقی نزد شهید مطهری با تاویل آن به پدیدارهای آگاهی نزد هوسرل، تحلیل تعابیر اخلاقی به ((من)) علوی نزد شهید مطهری با ماهیت بخشی به عناصر آگاهی نزد هوسرل و نهایتا تحلیل کلیت، دوام و اطلاق تعابیر اخلاقی به اشتراک انسان ها در ((من)) علوی نزد شهید مطهری با دستیابی به عینیت پدیدارهای آگاهی در چارچوب روابط بین الاذهانی نزد هوسرل قابل مقایسه است.
۳۶۱۲.

توجیه استقرا ؛ راه حلی عقل گرایانه برای مساله ی کلاسیک استقرا

نویسنده: مترجم:

کلیدواژه‌ها: استقرا عقل گرایی تجربه گرایی مساله ی استقرا توجیه عمل گرایانه زبان متعارف توجیه استقرایی توجیه پیش استقرا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری جدید منطق فلسفی منطق استقرایی
تعداد بازدید : ۳۲۷۴ تعداد دانلود : ۳۲۷۴
لورنس بونژور ، که اکنون استاد فلسفه در دانشگاه واشنگتن است ، در کتاب دفاع از خرد ناب ، افزون بر ارائه ی تبیینی عقل گرایانه برای توجیه پیشین و جانبداری از نقش مبنایی آن در ساختار معرفت ، تلاش می کند راه حلی عقل گرایانه برای مساله ی کلاسیکاستقرا بیابد . او ناکامی تلاش های تجربه گرایانه در تبیین توجیه استقرا را ناشی از پیش فرض های تجربه گرایانه ی آن ها می داند و نشان می دهد توجیه پیشین استقرا تنها رهیافتی است که می توان امید داشت مساله ی استقرا را به شکلی واقعی حل کند و ما را از شکاکیت استقرایی افراطی نجات بخشد .
۳۶۱۷.

‌نظریة‌ علامة‌ طباطبایی‌ در مورد نفس‌الامر(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۹۰۲۶
مسأله‌ «نفس‌الامر» از جهتی‌ در مباحث‌ هستی‌شناسی‌ و از جهتی‌ دیگر در مباحث‌ معرفت‌شناسی‌ مطرح‌ می‌شود. انسان‌ رئالیست‌ و حقیقت‌جو که‌ حقیقت‌ را عبارت‌ از «تطابق‌ اندیشه‌ با واقع‌ و نفس‌الامر» می‌داند، گریزی‌ از تحلیل، تبیین، اثبات‌ و درنهایت‌ پذیرش‌ آن‌ ندارد. در کلام‌ مرحوم‌ علامه‌ طباطبایی‌ «نفس‌الامر» بر دو معنای‌ اخص‌ و اعم‌ اطلاق‌ شده‌ است. معنای‌ اخص‌ که‌ در کلام‌ ایشان‌ از آن‌ به‌ امور نفس‌الامریه‌ تعبیر شده‌ است‌ لوازم‌ عقلی‌ ماهیات‌ می‌باشد که‌ مفاهیم‌ اعتباری‌ (معقولات‌ ثانی‌ فلسفی‌ و منطقی) و قضایای‌ مؤ‌لف‌ از آنها را دربر می‌گیرد و معنای‌ اعم‌ عبارت‌ است‌ از ثبوتی‌ که‌ اعم‌ از ثبوت‌ واقعی‌ و ثبوت‌ اعتباری‌ است. ثبوت‌ اعتباری‌ که‌ توسط‌ ذهن‌ با دو توسعة‌ پی‌درپی‌ صورت‌ می‌گیرد شامل‌ ماهیات‌ و همة‌ مفاهیم‌ اعتباری‌ (معقولات‌ ثانی‌ فلسفی‌ و منطقی) می‌شود. این‌ دو ثبوت‌ مجازی‌ و قرضی‌ نیستند بلکه‌ اضطراری‌ و ریشه‌دار می‌باشند. حاصل‌ آنکه‌ طبق‌ نظریه‌ ایشان‌ این‌ ثبوت‌ عام‌ و فراگیر که‌ هم‌ شامل‌ وجودهای‌ خارجی‌ و احکام‌ آنها است، هم‌ شامل‌ ماهیات‌ و احکام‌ آنها است‌ و هم‌ شامل‌ مفاهیم‌ انتزاعی‌ فلسفی‌ و عدمی‌ است، همان‌ «نفس‌الامر» است.
۳۶۱۸.

شرح و نقد آراء «لایب نیتس» درباره رابطه نفس و بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس جوهر علیت مناد پدیدار خوش بنیاد هماهنگى پیشین بنیاد علت موقعى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
تعداد بازدید : ۲۹۹۴۵
در این مقاله این مسأله مورد بحث قرار گرفته است که نفس و بدن در فلسفه لایب نیتس از یک جنسند یا نه؟ و آیا در یکدیگر تأثیر و تأثر دارند و انطباق آنها چگونه تبیین مى‏شود؟ به بیان دیگر، آراء لایب نیتس درباره ارتباط نفس و بدن بررسى و نقد شده است. به این منظور برخى مقالات لایب نیتس، بویژه منادولوژى و گفتار درباره مابعدالطبیعه و بعضى از نامه‏هاى او مانند نامه‏هاى او به کلارک و آرنو و همچنین آثار شارحین او از قبیل شرح لاتا، راسل و ایشیگورا به دقت مطالعه و مطالب مربوط به رابطه نفس و بدن استخراج و سپس تجزیه و تحلیل و نقد شده و نتایج زیر به دست آمده است: 1ـ از نظر لایب نیتس نفس و بدن هر دو از یک جنسند؛ نفس مناد حاکم و بدن مجموعه بى‏نهایت منادهاى تابع است، اما با این نظریه لایب نیتس نمى‏توان موافقت کرد، زیرا هیچ برهان صحیحى براى اثبات مناد وجود ندارد و لازمه منادِ حاکم بودن نفس این است که در برخى موارد بدن باید نفس محسوب شود. 2ـ نفس و بدن در فلسفه لایب نیتس هیچ گونه تأثیر و تأثرى بر یکدیگر ندارند و انطباق آنها صرفاً با اصل هماهنگى پیشین بنیاد تبیین مى‏شود، ولى این نظریه مستلزم قول به جبر و از دست رفتن بهترین دلیل اثبات نفس است. 3ـ ترکیب نفس و بدن در سطح منادها انضمامى و در سطح پدیدارها اتحادى است و صحت این نظریه بر صحت نظریه مناد و تعریفى مبتنى است که لایب نیتس در مورد نفس و بدن ارائه کرده است. 4ـ نفس براى تمام بدن حاضر است، اما حضور آن به معناى انتشار نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان