فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۵٬۴۴۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی علم به منزله حوزه ای جدا، جدی، و نیرومند از شناخت بشری تا دهة 1970 حضور پررنگی در مناقشه های فیلسوفان نداشت. ولی از حدود اوایل آن دهه، بسیاری از فیلسوفان به گونه ای فزاینده به این حوزه از شناخت بشری روی آوردند. این حوزه از آن زمان تاکنون پیشرفت بزرگی کرده است و دگرگونی های مهمی را پشت سر گذاشته است. در مقالة حاضر نیز، با تمرکز بر جامعه شناسی علم، سعی می شود مؤلفه های اصلی و عناصر سازندة آن و نمایندگان و آثار عمدة آن در سده های اخیر بازنمایانده شود. جامعه شناسی علم حوزه ای است که دادوستد استواری را با فلسفه آغاز کرده است. پاره ای از مسائلی که در جامعه شناسی علم مطرح شده اند، در تاریخ علم نیز مطرح بوده اند، ولی جامعه شناسی علم، یا به عبارت دقیق تر جامعه شناسیِ شناخت بشری، مدعی جانشینی، یا رشتة جانشین فلسفة علم است. مدعای اصلی در مقالة حاضر این است که آنچه موجب بروز رویدادهای علمی می شود، آنچه موجب می شود مردم نظریه ای را به جای نظریه ا ی دیگر باور کنند کنش و واکنش نیروهای اجتماعی است. علم کنشی اجتماعی است و در هیچ دوره ای متکی به دستاوردهای فردی دانشمندان نبوده و نیست. دانشمندان به شکلی جدا و منفرد کار نمی کنند که باعث پیدایش دوره های جدیدی در علم شوند، بلکه خود محصول مناقشه ها، رفع اختلاف ها، سلسله مراتب ها، نابرابری های قدرت، و عامل های اجتماعی دیگرند. تردیدی نیست که تأکید بر جنبه های اجتماعی علم و نادیده گرفتن تأثیر ساختار واقعی جهان، پیامدهای افراطی بسیاری دارد. هدف مقالة حاضر فقط تقریر مباحث عمده در جامعه شناسی علم است ولی نقد و بررسی آن، مجال دیگری می طلبد.
مبناگرایی معتدل از دیدگاه پل موزر و ابن سینا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اختلاف در عوامل توجیه کننده یک باور، تفسیرهای متفاوتی از مبناگرایی را پدید آورده است. از جمله این تفسیرها، «مبناگرایی معتدل» است که از سوی معرفت شناس برجسته غربی، پل موزر ارائه شده است. از دیدگاه او، معرفت های تجربی انسان دارای دو دسته مبانی هستند: گزاره ای و غیرگزاره ای. مبانی غیرگزاره ای یا غیرمفهومی به یاری تبیین و نوعی انسجام گرایی، می توانند مبنای مبانی گزاره ای قرار گیرند و این مبانی گزاره ای، مبنایی برای دیگر معرفت های بشری باشند. وی این دیدگاه را «درون گرایی غیرافراطی» می نامد.
نویسنده با تبیین این تفسیر، آن را با دیدگاه ابن سینا سنجیده است. به نظر می رسد ابن سینا به دو نوع مبنا معتقد است. براساس یک نوع مبنا، می توان وی را مبناگرای رادیکال دانست، اما براساس مبنای دیگر که مربوط به معرفت های تجربی است، مبناگرای معتدل به شمار می رود که این امر دیدگاه موزر و ابن سینا را به یکدیگر نزدیک می سازد. مسئله مهم دیگر، نوعی برون گرایی در هردو دیدگاه است.
تاریخ؛ اسلام: تأملی نو در مفهوم «تاریخ»؛ مروری بر تعاریف تاریخ با نیم نگاهی به فلسفه ی تاریخ شیعی
حکمت عملی؛ حکمت تمدنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشته، در صدد تطبیق عقل عملی بر عقلانیت تمدنی (عقل عامل در عرصه تمدن) است تا راه را برای رویکردهای عملی در ساحات متعالی، هموار کرده و تحقق عملیِ آموزههای دینی را ممکن سازد. از رهگذر چنین عقل فعالی در اندیشه دینی، نه فقط مقابله با سکولاریزاسیون (نفی آتوریته دین از صحنه زندگی) سهل می شود، بلکه کارآمدی دنیوی و تمدنی علوم دینی؛ مانند الهیات و اخلاق در عرصههای کلان اجتماعی، امکان پیدا میکند.
نشانه شناسی پیرس در پرتو فلسفه، معرفت شناسی و نگرش وی به پراگماتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، مهمترین ویژگی های نشانه شناسی پیرس، از جمله فرایند پیدایش نشانه ها، نحوه دلالت و بُعد عملی آنها را مورد بررسی قرار می دهد. بررسی سه مقوله فلسفی پیرس و مسأله «ابداکسیون» نشان دهندة نقش محوری نشانه شناسی پیرس هم در وجود شناسی و هم در معرفت شناسی وی است، به گونه ای که تمام اندیشه ها و هر گونه فرایند معناسازی را می توان ناشی از تلقی او از نشانه دانست.
پیرس، نشانه را به مثابه تار و پود همه اندیشه ها در نظر می گیرد و براین اساس، حیات هر گونه علم و حتی ارتباط میان انسانها به نشانه ها وابسته است. در این راستا، بحث تطبیقی مختصری میان مقولات سه گانه پیرس و انواع مدرکات در فلسفه اسلامی مطرح می شود.
به مثابه وسیله تحلیل افکار انسان و پی آمدهای عملی آنها، نشانه شناسی پیرس نیز دارای جنبه پراگماتیستی است – گرچه نمی توان او را پیرو صرف مکتب اصالت عمل دانست - نشانه شناسی پیرس در حوزه های بسیار مختلف از جمله فلسفه رسانه، هنر... مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین در این چهارچوب، یکی از کاربردهای عملی نشانه شناسی پیرس برای تفسیر اثر هنری بررسی می شود.
تحلیلی بر «شهود» در ساختار معرفتی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در تحلیل یکی از بنیادیترین مفاهیم فلسفه ی کانت، یعنی «شهود» است. «شهود» زیرساخت اندیشه ی کانت است. تحلیل کارکرد و روابط و تعامل آن با «فاهمه» و معنای شهود و انواع آن در این مقاله مطرح شده است. آن چه از آثار کانت به دست میآید این است که «شهود» اساس اندیشه ی کانت و مقدم بر فاهمه است و با تکیه بر آن است میتوان علوم تجربی را در برابر شکگرایی «هیوم» مقاوم، نجات داد
پوپر و بازاندیشی در فرایند یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی، به تبیین رویکرد پوپر در تعلیم و تربیت و به ویژه، فرایند یادگیری می پردازد. بررسی آرای پوپر بیانگر آن است که اندیشه های وی طیف گسترده ای از موضوعاتیچون فلسفة علم، معرفت شناسی، فلسفة اولی، علوم، ریاضیات، هنر و... را دربر می گیرد. اعتقاد پوپر به عقل و التزام وی به عقلانیت و تکریم انسان و توجه به مسئلة سعادت و رضایت، همچنین دیدگاهش در معرفت شناسی، مبنی بر بررسی و اصلاح خطاها به مدد عقل و شواهد تجربی که خردگرایی انتقادی نام گرفته، دلالت هایی برای حوزة تعلیم و تربیت دارد. از دید پوپر، تکرار در اکتشاف و یادگیری نقشی ندارد. وی از تعلیم و تربیت تقلیدی انتقاد می کند و تعلیم تربیت خلاقانه و فعالانه را می پذیرد. دیدگاه پوپر در معرفت شناسی، یادگیری مسئله محور و یادگیری دموکراتیک دانش آموز را در کلاس به دنبال دارد.
رویة بر ساخت گرایانة رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة عدالت جان رالز با رویه ای برساخت گرایانه ارائه و صورت بندی شده است. رالز ادعا می کند که رویه ی برساخت گرایانه خود را بدون پیش فرض های متافیزیکی بیان کرده است. برای بررسی ادعای رالز، رویة برساخت گرایانة او در سه مرحله پی گیری می شود: 1- در کتاب نظریه ای درباره عدالت، رالز درصدد رسیدن به اصول اخلاقی، با توجه به موقعیت اولیه است؛ موقعیتی که حتی می تواند اصول اخلاقی دیگری را نیز ارائه کند، همچنین او برداشت های متافیزیکی را در مورد طبیعت انسان با توجه به موقعیت اولیه بیان می کند. 2- در مقاله «برساخت گرایی کانتی در نظریه اخلاقی»، در بحث از این نوشته به تحول رویة رالز اشاره می شود کهدرآن،موقعیت اولیه کم رنگ شده و ایده های شهودی جوامع دموکراتیک مورد نظر قرار می گیرد. 3- در کتاب لیبرالیسم سیاسی، تحول رویة رالز آشکارتر می شود؛ در آنجا نیز این رویه با توجه به اجماع همپوش و عقل عمومی بررسی می شود. نهایتاً به این نتیجه می رسیم: حتی در لیبرالیسم سیاسی که رالز می خواهد عدالت سیاسی و نه متافیزیکی بیان کند، نمی تواند بدون پیش فرض متافیزیکی، مفهومی از عدالت را بیان کند و در نتیجه رویة برساخت گرایانة رالز، به رغم نظر خود او رویه ای ناقص است و کامل نیست.
دین از نگاه میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا به روش پدیدارشناسی الیاده و تقابل آن با روش های تحویل گرا اشاره می شود. در ادامه برای تبیین پدیده ی دین در اندیشه ی الیاده، به مفهوم کلیدی امر مقدس در اندیشه ی مردمان اولیه (دینداران) پرداخته می شود؛ در این زمینه به اهمیت مفاهیم مکان و زمان مقدس در فرهنگ مردمان اولیه پرداخته می شود و بیان می شود که انسان دیندار با باورمند شدن به مکان مقدس، در واقع به تقلید از کار خدایان، جهان بی نظم و متشتت را به نظم در می آورد و زمان مقدس نیز در اندیشه ی دینداران در واقع به معنای همزمان شدن با خدایان است. در ادامه به وجودشناسی مردمان اولیه پرداخته می شود که به عقیده ی الیاده، وجودشناسی این مردمان اساسأ با وجودشناسی انسان مدرن تفاوت دارد. در این وجودشناسی، همه ی فرآورده ها و کنشها تا بدان اندازه که در یک واقعیت متعالی مشارکت دارند، معنا دارند. در اندیشه ی مردمان اولیه، واقعیت های برتر (خدایان، نیاکان، قهرمانان اسطوره ای...) و نیز رویدادهای مربوط به این واقعیت های برتر، بر واقعیت های عادی پیشی می گیرند. در ادامه پرسش از خاستگاه دین مطرح می شود و بیان می شود که در رویکرد الیاده و به طور کلی در رویکردهای پدیدارشناختی، بحث از منشأ دین اهمیت چندانی ندارد. در پایان هم نکته هایی به عنوان «بررسی» آمده است.
اخلاقِ ایمانی کی کگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر