فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۵٬۴۴۳ مورد.
ماهیت و معیار گفت و گوی تمدنی
منبع:
قبسات ۱۳۷۸ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
تلازم حق و تکلیف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به کل گرایی
سبکی و منطق؛ مفارقت یا مرافقت(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
دانش منطق از همان آغاز ورود به عالم اسلام، در میان فقیهان شافعی مذهب روندی یکنواخت نداشته است؛ گاه با ورودِ تازیانههای اعتراض بر تارک منطق، این دانش در نشیب فررفته است و برههای دیگر، با پشتیبانیهای همهجانبه شماری از اندیشمندان این مذهب فقهی که از وجوب عینی یا کفایی فراگیری این دانش سخن گفتهاند، زمینه رشد آن فراهم آمده است. در این میان، یکی از فقیهان این مذهب به نام تقیالدین عبدالوهاب سُبکی با دیدگاهی میانهـ به پندار خویشـ در پی توافق میان این دو گروه برآمده است. در این نوشتار، تلاش میشود پس از گزارش کامل دیدگاه سُبکی و بررسی آن، نااستواری رأی او نمایان گردد.
متافیزیک و سیاست در اندیشه ی ارسطو و هگل
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۳ شماره ۵۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
رویکرد جدید آلستون به معرفت شناسى باور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث از توجیه باور همواره با این فرض همراه بوده است که ویژگى واحد و برجسته اى با عنوان (موجه بودن) وجود دارد که در صورتى که باور متصف به آن شود از جایگاه معرفتى ممتازى برخوردار مى شود و گمان بر این بوده است که همه مباحث و اختلاف نظرهاى معرفت شناسان درباره توجیه, ناظر به همین ویژگى واحد بوده است. آلستون در کتاب جدیدش با این رویکرد وحدت گرا مخالفت کرده و به سود رویکردى کثرت گرا در معرفت شناسى باور استدلال مى کند. به عقیده او, باور قابلیت اتصاف به مطلوب هاى معرفتى متعدد دارد به گونه اى که هر کدام از این مطلوب هاى معرفتى در جاى خود مهم اند و هیچ کدام از آنها از موقعیت ممتاز و منحصر به فردى نسبت به سایرین برخوردار نیست. بنابراین, در معرفت شناسى باور باید از مطلوب هاى معرفتى گوناگون سخن بگوییم; ماهیت هر کدام را بررسى کنیم, اهمیت نظرى و عملى آنها را در زندگى جست وجو کنیم, میزان دسترس پذیرى هر کدام را براى انسان بیابیم و در نهایت از روابط میان آنها پرده برداریم. آنچه در پى مى آید گزارشى است اجمالى از برخى فصول کتاب فراسوى توجیه در معرفى رویکرد جدید آلستون به معرفت شناسى باور.
مطهری و نظریه ی فطرت
تروپیسم : واکنشی نسبت به درماندگی انسان در عصر بدگمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستاننویسی فقط به نقل رویدادهای جهان نمیپردازد. داستان یا رمان، مکان مناسبی است برای بازنگری در مسائل جهان و یا تلاشی است برای بازسازی آن. در عرصه ادبیات فرانسه، ناتالی ساروت یکی از پیشگامان نهضت رمان نو محسوب میشود که در دهة 30-40 میلادی به طرح سئوالهایی در باب جهان پیرامون و درک مفهوم نوینی از حالات و گفتههای انسانها میپردازد. در سال 1939 ساروت در واکنشی به نوع روابط انسان و جهان پیرامونش به انتشار کتاب تروپیسم اقدام مینماید و در آن درماندگی انسان عصر تمدن را با به کارگیری تکنیکهای نوین رماننویسی به تصویر میکشد. نگارنده این مقاله با تکیه بر آثار ناتالی ساروت به بررسی رویکرد نوین نویسنده کتاب تروپیسم نسبت به جهان پیرامونش میپردازد.
روش شناسی دیویدسون در باب معنا و تعبیر رادیکال و انتقادات دامت به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیویدسون با تأثیرپذیری از فیلسوفانی چون فرگه، تارسکی و کواین، به طرح نظریة معنایی می پردازد که حاوی نظریة صدقی به شکل نظریة صدق تارسکی است. نظریة دیویدسونی، از یک سو، صوری و شرط صدقی و از سوی دیگر تجربی است؛ از این رو، کاربرد آن برای ارائة تعبیری از زبان و سخنان گویندگان، منوط به برآورده شدن محدودیت هایی صوری و تجربی است. محدودیت های صوری را دیویدسون، از کارهای تارسکی در باب کفایت صوری تعریف صدق می گیرد و برای آزمودن تجربی، آن را به معبر رادیکال می سپارد. دیویدسون عناصر دیگری نیز در کارهای خود وارد می کند؛ همچون پایبندی به کل گرایی و نیز، لحاظ الگوهایی عقلانی که تحت اصولی مانند اصل حسن ظن مطرح می شود. دامت دربارة بخش های گوناگون نظریة معنای دیویدسونی انتقادات صریح و گوناگونی مطرح می کند. وی کاربرد مفهوم صدق را در قلب یک نظریة معنا نمی پذیرد و معرفت صریح به شروط صدق در این نظریه ها را مشکل ساز می داند. در این نوشته، پس از بیان نظریة معنای دیویدسون، چارچوب پروژة تعبیر رادیکال را معرفی و در ادامه، مهم ترین انتقادات دامت را بر آن بیان می کنم. در نهایت بررسی خواهد شد که آیا انتقادات دامت، با توجه به نوع و حد ادعاهای دیویدسون، پذیرفتنی است یا خیر؟
اشکالهای واقعی و ادعایی نظریه سودگرایی
منبع:
ارغنون ۱۳۷۹ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
امکان سنجی تطبیق انسان شناسی صدرایی و انسان در فلسفه های اگزیستانس (با تأکید بر اندیشه های یاسپرس و سارتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
«وجود» و «تقدم وجود بر ماهیت» عباراتی کلیدی در فلسفه صدرایی و فلسفه های اگزیستانس هستند که در نظر اول امکان بررسی تطبیقی و برقراری برخی تشابهات در زمینه انسان شناسی را به ذهن متبادر می کنند. صحت این فرضیه در بررسی دقیق تر واژه های «انسان»، «وجود انسانی» و نیز ملاحظه روش در فلسفه اگزیستانسیالیسم ملحدانه (به نمایندگی سارتر) و خداباور (به نمایندگی یاسپرس) پیگیری می شود و طرح هرگونه تطبیق در تحلیل مفهوم، روش، غایت، مبانی و خاستگاه های این دو مشرب فلسفی سنجش خواهد شد. این در حالی است که خصیصه اصلی اگزیستانسیالیسم که انسان به عنوان محور و حتی غایت در آن مطرح شده، ارجاع به امور عینی با کاربست شیوه پدیدارشناسانه است که در واقع نوعی واکنش به فلسفه های انتزاعی به شمار می آید. در حالی که در انسان شناسی صدرایی، محوریت انسان به سمت غایت قرب الهی جهت گیری شده و در تبیین سازوکار فلسفی این انسان شناسی، شیوه انتزاعی مبتنی بر مبناگرایی و وزن دادن به داده های انتزاعی ذهن به عنوان پیش فرض پذیرفته شده است. در انسان شناسی عرفانی که ملاصدرا متأثر از آن بوده، انسان محور عالم است و عالم در خدمت اوست. اما با این تفاوت عمده با مکاتب اگزیستانس که محور بودن انسان و شأن و منزلت او، به واسطه ارتباط او با حق تعالی است.
روش شناسی علوم
معرفی معرفت شناسان (9): لاری لائودن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۳ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی: