فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۰۱ تا ۳٬۴۲۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
به رغم به پایان رسیدن جنگ تحمیلی، پرداختن به تجربه زیسته حاضران در این نبرد و راویان دست اوّل رویدادهای رخ داده در اسارتگاه های دشمن، همچنان یافته های جدید و بدیعی از این واقعه بزرگ به دست می دهد. هدف این تحقیق، استخراج مضامین مرتبط با پایداری در خاطرات آزادگان و سربازان حاضر در جنگ تحمیلی هشت ساله ایران در برابر حمله رژیم بعثی عراقی است. برای انجام دادن این کار با رویکرد جامعه شناسی نیروهای نظامی به بررسی خاطرات منتشر شده سربازان و آزادگان گیلان پرداخته شده است. این آثار شامل 30 کتاب هستند که به شکل سیستماتیک و به روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفته اند.
بررسی متون نشان می دهد که برخی از عام ترین مضامین قابل تصور در زمان اسارت که خصلتی جهان شمول دارند، در میان خاطرات نقل شده نیز به چشم می خورند. ویژگی هایی نظیر «مقاومت»، «درون گروه و برون گروه»، «ایثار»، «مجاهدت»، «حساسیت/ باور مذهبی»، «مدارا»، «تعصّب» و نظایر آن در جای جای این خاطرات مشهود است؛ با این حال، در کنار این خصائل عام، تعلّق به خاستگاهی مشترک و برخورداری از ارزش های مشابه، به بروز تفاوت هایی در «خرده فرهنگ اسارت» منجر شده است که جای بررسی و تأمل بیشتر دارد.
واکاوی ترجمه اصطلاحات بر پایه صافی فرهنگی (موردپژوهی: ترجمه عربی سلیم عبدالأمیر حمدان از رمان های شازده احتجاب و آینه های دردار هوشنگ گلشیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی تحلیل انتقادی ترجمه که ترجمه را بر پایه مفهوم «تصفیه» بازتعریف می کند بر پایه نظریه زبان شناسی سازگانی نقش گرای هلیدی (1978) بنا شده و یک رویداد ارتباطی را از صافی های زبانی، فرهنگی و ایدئولوژیکی می گذراند. حال به گونه ویژه، هرگاه مترجم نیاز به کاربرد صافی فرهنگی احساس کند، می توان انتظار داشت که نتیجه کار او به طور نسبی به سوی ترجمه پذیرفتنی گرایش پیدا می کند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی در پی آن است که شیوه کاربرد صافی فرهنگی را در ترجمه عربی سلیم عبدالأمیر حمدان از دو رمان «شازده احتجاب/ الأمیر احتجاب» و «آینه های دردار/ مرایا الذات» هوشنگ گلشیری که سرشار از تعبیرهای اصطلاحی است، ارزیابی کند و نشان دهد نحوه کاربرد صافی فرهنگی از سوی مترجم این دو اثر به چه میزان با ویژگی های بافتی در نظام مقصد تناسب دارد. به این منظور راهکارهای کلی مترجم در ترجمه این دو رمان را به چهار بخش تقسیم کردیم: 1- رویکرد سلبی (حذف عبارت اصطلاحی)، 2-کاربرد صافی فرهنگی با به کارگیری راهکار «معادل یابی»، 3- کاربرد صافی فرهنگی با به کارگیری راهکار «معادل سازی» و 4- انتقال لفظ گرا (ترجمه تحت اللفظی) اصطلاح مبدأ به زبان مقصد. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که مترجم، بافت فرهنگی تقریباً مشابهی را در نظام مقصد پیاده کرده است و از میان راهکارهای به کار گرفته، معادل یابی فرهنگی (2/59 درصد) پربسامدترین و حذف (3/2 درصد) کم بسامدترین مقدار را به خود اختصاص داده است.
معرفی «الگوی زبامغز» جهت آموزش مهارت گفتگو به غیرفارسی زبانان
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت ارتباط متقابل میان زبان، فرهنگ، تفکر، هیجانات و حواس در برقراری و تداوم یک ارتباط مؤثر، پژوهش حاضر با هدف معرفی الگوی زبامغز به عنوان روشی مؤثر برای تهیه و تدوین مواد آموزشی مهارت گفتگو به غیرفارسی زبانان انجام شده است. زبامغز تلفیقی از دو واژه زبان و مغز است که با الهام از نظریه مغزهای سه گانه مک لین و پیوند میان زبان و چهار مؤلفه فرهنگ (زباهنگ)، هیجان (زباهیجان)، حواس (زباحواس) و تفکر (زبافکر) توسط پیش قدم طراحی شده است. روش پژوهش کیفی و از نوع کاربردی است که به منظور معرفی الگوی زبامغز برای آموزش مهارت گفتگو به غیرفارسی زبانان است. ابتدا چگونگی طراحی مطالب آموزشی براساس این الگو شرح داده شده و در گام بعد نمونه درسی با توجه به این الگو برای آموزش مهارت گفتگو به زبان آموزان غیرفارسی زبان ارائه شده است. بر اساس این الگو، متن درس با توجه به زباهنگ های (فرهنگ مستتر در عبارات زبانی) موجود در زبان فارسی تدوین و تا حد امکان از مفاهیم و واژگان دارای بار عاطفی مثبت استفاده می شود. همچنین در طول درس تلاش می شود حواس گوناگون فراگیران در یادگیری درگیر شود و فعالیت ها و تمرین ها نیز با هدف ارتقای انواع تفکر در زبان آموزان اعم از انتقادی، خلاق، سیستمی و آینده نگر طراحی می شوند. در نتیجه به نظر می رسد آموزش مهارت گفتگو مبتنی بر الگوی زبامغز زبان آموزان را در برقراری یک ارتباط کلامی موفق با سخنوران جامعه فارسی زبان یاری برساند و توجه به آن در کتاب های آموزش مهارت گفتگو حائز اهمیت است.
روایت شناسی سفرنامه نیم دانگ پیونگ یانگ بر اساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه را می توان به عنوان یکی از انواع روایت، مورد بررسی و تحلیل قرار داد. سفرنامه ی نیم دانگ پیونگ یانگ نوشته ی رضا امیرخانی حاصل دو سفر او به کره ی شمالی است. در این سفرنامه برخلاف سفرنامه های معهود، بازدید های میدانی و توصیف مکان و تجربه های مردم شناسانه و غیره، رخ نداده است، نویسنده به ناچار و به اقتضای شرایط غیرقابل پیش بینی در کره ی شمالی، هدفش را از جهان گردی به مسأله گردی تغییر می دهد و هدف بازدیدهای محدودش را از دیدارهای جغرافیایی به کشف و فهم انسان کره ی شمالی با رعایت قالب سفرنامه نویسی معطوف می کند. پاسخ به این پرسش که چگونه سفرنامه ای بدون بازدیدهای میدانی و روش مرسوم در سفرنامه نویسی می تواند شکل گیرد، را باید در شیوه روایت پردازی این سفرنامه جست و جو کرد. دریچه های گوناگونی از منظر نظریه های مختلف می توان بر شیوه روایت پردازی این اثر گشود که پس از بررسی ویژگی های این سفرنامه و نقش کنشگری نویسنده، تطبیق و تحلیل این اثر براساس نظریه ی ژپ لینت ولت (که بر «نقطه ی دید» و «تقابل کارکردی راوی و کنشگر» تمرکز دارد) مناسب شناخته شد. نتیجه آن که روایت در این سفرنامه، همسان است و راوی به عنوان کنشگر یا شخصیت اصلی یا قهرمان اصلی، مرکز جهت گیری روایت است؛ پایه های ادراکی-روانی، زمانی، مکانی و کلامی، همه نشان دهنده ی آن است که اگرچه نویسنده به گونه ی رواییِ متنگرا نیز توجه دارد ولی شیوه ی غالب، گونه ی روایی کنشگر است.
آرمان شهر رئالیستی در رمان مدار صفر درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرمان شهر رئالیستی آرمان شهری است که شناخت در آن مبنای تجربی دارد. در این آرمان شهر بر خلاف دو نوع دیگر آن یعنی آرمان شهر الهی و فلسفی، بشر با تکیه بر علم تجربی و مشاهده عینی، خواهان آرمان شهر واقع گرایانه است تا آرمان خواهانه. این نوع اندیشه واقع گرایانه حاصل شکست بشر از دست یابی به دو نوع آرمان شهر الهی و فلسفی است که در دهه های اخیر و در ادبیات معاصر به وفور دیده می شود. احمد محمود یکی از نویسندگانی است که در سراسر آثارش به ویژه در مدار صفر درجه به دنبال راهی برای دست یابی به چنین آرمان شهری است. در این پژوهش سعی وافر شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی، این نوع آرمان شهر و ویژگی های آن در رمان مدار صفر درجه تحلیل و بررسی شود تا مشخص گردد که مهم ترین ویژگی های آرمان شهر رئالیستی محمود چیست. در نهایت چنین نتیجه داد که ویژگی های آرمان شهر رئالیستی محمود شامل حوزه های گوناگونی است که می توان آن ها را ذیل پنچ عنوان کلی تقسیم بندی و تشریح کرد: 1. اجتماعی 2. اقتصادی 3. امنیتی 4. سیاسی 5. فرهنگی. و چنین نتیجه گرفت که آرمان شهر محمود دنیایی وهمی و تخیلی نیست. بلکه بشر می تواند با بکارگیری علم تجربی و حاکمیّت آن، به چنین آرمان شهر رئالیستی دست یابد.
گفتمانِ مدارا و رویکردِ تعلیمی در شعر فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فریدون مشیری از شاعران مطرح معاصر است که طی چند دهه شاعری، از شعر خود برای ستایش ارزش های اخلاقی و اجتماعی سود برده و در جهت ترویج مهرورزی، نوع دوستی، خیرخواهی و صفاتی از این دست کوشیده است. چنین رویکردی ضمن اینکه حکایت از غلبه اندیشه ای انسانی و آرمانی و نیز گرایشی جامعه شناختی بر محتوای شعر مشیری دارد، کلام وی را از هنجاری تعلیمی برخوردار کرده و زمینه تکوین گفتمانی اجتماعی با ویژگی های منحصربه فرد را در کار او فراهم کرده است؛ گفتمانی شاخصه هایی دارد و می توان رسالت آن را ترویج روحیه مدارا و تعلیمِ رواداری ارزیابی کرد. در این نوشتار، ضمن تبیین خاستگاه و ابعاد و عللِ موضع گیری مدارامدارانه مشیری در برابر مسائل انسانی و اجتماعی، مؤلفه ها و تجلیات گفتمانِ مدارا در شعر وی بررسی و تحلیل می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد گفتمان مسلط شعر مشیری برآیند نگرش انسانی و روحیه تساهل در او و نیز نگاه و موضع گیری مسئولانه مشیری در قبال مسائل انسانی است که با ذهن و زبان ساده مشیری پیوندی تنگاتنگ یافته است.
از فمینیسم تا فرافمینیسم در نگرگاه فراساختارگرایی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
253 - 270
حوزههای تخصصی:
در ادبیات سنتی، مدرن و پست مدرن، همواره بامقوله ای به نام زن روبه رو بوده ایم. زن در ادبیات کلاسیک ما معشوقی بود با قدی هم چو سرو، ابروانی کمان و... که در بهترین حالات عاشق او را در می خانه و خرابات ملاقات می کرد. در دوره مدرن و به نسبت کمتر از آن در دوره پست مدرن، زنان شاعر رویکردهایی انتقادی را نسبت به جایگاه زن در ادبیات و جامعه در پیش گرفتند. نکته حائز اهمیت آنکه جامعه و به تبع آن ادبیات، از دیرباز زن را به عنوان ابزاری در دست جامعه و شعر پنداشته و همواره درباره آن نگاشته اند؛ اما رویکرد فرافمینیسم در جامعه و ادبیات با رویکردی انتقادی نسبت به تمام دوگانه انگاری ها و ابزارپنداری ها نسب به زن، دیدگاه انتقادی فرااومانیسم را ارائه می دهد که در آن زن نیمه عاشقانه انسان در زمین نگریسته می شود و در ادبیات، به خصوص در ادبیات طبیعت گرا، به زن اجازه داده می شود بدون انکار، رد و تحقیر نیمه دیگر انسان یعنی مرد؛ به عنوان کاراکتری مستقل و بدون واسطه در جامعه و شعر ظهور و نمود یابد بدون آنکه پیشاپیش دچار پیش فرض ها، انتقادها، قضاوت ها و... باشد. این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای گردآوری شده؛ به دنبال بررسی تقابل جایگاه زن در ادبیات از سنت تا فرافمنیسم درمی یابد که فرافمنیسم رویکردی انتقادی است به تمام نگره های زن ابزاربین و زن کالا بین در دوره های سنت، مدرن و پست مدرن.
بررسی کارکردهای نظریه ی اسکوپوس در ترجمه ی ادبیات کودک و نوجوان (مطالعه ی موردی ترجمه های فارسی «قصص الحیوان فی القرآن الکریم» نوشته احمد بهجت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کارکردهای نظریه ی اسکوپوس در ترجمه ی ادبیات کودک و نوجوان
(مطالعه ی موردی ترجمه های فارسی قصص الحیوان فی القرآن الکریم نوشته احمد بهجت)
مصطفی مهدوی آرا*
سیدمهدی نوری کیذقانی**
چکیده
نقطه ی مقابل نظریه های مبدأگرایی همچون حلقه ی بلاغت گرایان لهستانی، نظریه ی اسکوپوس قرار دارد و محور این نظریه بر این اصل استوار است که هدفمندی، شاخص اصلی موفقیت مترجم در فرایند ترجمه است و کارکرد ترجمه کاملاً بستگی به سطح دانش، انتظارات و هنجارهای خوانندگان هدف دارد. در این جستار برآنیم تا میزان کارایی این نظریه را در ترجمه ی ادبیات کودک و نوجوان بررسی کرده و با رویکرد انتقادی بر مبنای این نظریه، ترجمه های فارسی قصص الحیوان فی القرآن الکریم را بررسی کنیم. این مجموعه ی داستانی را احمد بهجت، نویسنده ی معاصر مصری نوشته است. استفاده از تکنیک های روایی زیبا و جذاب در این مجموعه ی داستانی باعث شده که این کتاب با توجه و اقبال بسیاری از مترجمان و خوانندگان فارسی زبان مواجه شود. این مجموعه را مترجمانی چون مجتبی رحماندوست، محمدحسین حسینی، لطیف راشدی و علی چراغی و... بارها به فارسی ترجمه کرده اند. جستار حاضر درصدد است میزان هدفمندی این مترجمان را در ترجمه ی اثر مدّنظر برای مخاطبان کودک و نوجوان بررسی کند. نگارندگان در این نوشتار کوشیده اند با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، دو ترجمه ی رحماندوست و حسینی را در پرتو نظریه ی اسکوپوس به صورت تطبیقی
نقد و میزان موفقیت هر یک را در ترجمه ی هدفمند این اثر واکاوی نمایند. نتایج این جستار نشان می دهد که برخی ابهامات موجود در متن ترجمه شده طبق نظریه ی اسکوپوس نشان از این دارد که مترجمان گاه از مخاطب محوری و هدفمندی ترجمه غفلت کرده اند؛ در نتیجه انسجام داخلی متن و میزان هماهنگی آن با متن مبدأ از بین رفته است. ابهامات موجود گاه به دلیل تقید بیش ازحد به متن و گاه نشناختن سطح دانش مخاطبان کودک و نوجوان بوده است.
واژه های کلیدی: ترجمه ی ادبیات کودک و نوجوان، قصه های قرآنی، کارکردها، نظریه ی اسکوپوس.
* استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری m.mahdavi@hsu.ac.ir (نویسنده ی مسئول)
** استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری sm.nori@hsu.ac.ir
تاریخ دریافت مقاله: 4/8/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 23/4/1400
رستم ستیزی و سهراب پروری؛ کنشی در جهت برجسته سازی گفتمان دهه هفتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
287 - 311
حوزههای تخصصی:
ادبیات در کنار رسالت های مختلفی که دارد، عهده دار رسالت اجتماعی نیز هست. آفرینندگان آثار ادبی در آفرینش های خود کم وبیش به بافت سیاسی-اجتماعی روزگارشان نظر دارند و از آن تأثیر می گیرند. آن ها گاه نسبت به این روی دادها موضع موافق دارند و گاه مخالف و این موضع را به اشکال گوناگون و با استفاده از عناصر مختلف در اثر خود بازنمایی می کنند. فراخوانی شخصیت های حماسی/ اسطوره ای به رمان یکی از این عناصر است که نویسندگان را به خوبی در این مسیر یاری می رساند. عده ای از رمان نویسان این شخصیت ها را به اثر خود فرامی خوانند تا ضمن بازنمایی گفتمان های فرامتن، به فراخور موضع موافق یا مخالف خود، برخی گفتمان های مسلط بافت سیاسی-اجتماعی را تقویت یا تضعیف کنند. در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هستیم که نویسنده سهراب کشان چرا و چگونه شخصیت های حماسی را به اثرش فرامی خواند؟ یافته های پژوهش حاضر که با استفاده از روش تحلیل محتوا به دست آمده است، نشان می دهد نویسنده سهراب کشان شخصیت های حماسی را به رمان خود می آورد تا ضمن تضعیف و به حاشیه بردن گفتمان رقیب، برخی گفتمان های مسلط در روزگار تولید اثرش را تقویت و برجسته کند؛ به عبارت بهتر، او که خود یکی از کنش گران بافت سیاسی-اجتماعی و از موافقان گفتمان مسلط نیز هست، با فراخواندن شخصیت هایی چون سهراب و رستم به رمان و گشتار کنش آن دو، ابتدا برخی مبانی فکری گفتمان های روزگار خود؛ ازجمله نوع روی کرد این گفتمان ها نسبت به زنان و جوانان را بازنمایی می کند، سپس مبانی فکری گفتمان مدنظر خود، یعنی اصلاحات را به گونه ای برجسته می سازد که از این طریق بتواند گفتمان رقیب را به حاشیه برد.
Professionnaliser les enseignants du FLE en évaluation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۶, No ۲۹, Printemps & été ۲۰۲۲
124 - 139
حوزههای تخصصی:
Le futur enseignant de français langue étrangère participe constamment à un processus de reconstruction de son identité personnelle, collective et professionnelle. En ce sens, dans le métier d’enseignement, l’évaluation est une activité professionnelle qui suppose une réflexion non seulement sur l’initiateur de l’action, ses motivations à agir, mais aussi sur le contexte de l’action, le déroulement du processus évaluatif et ses enjeux. L’activité évaluative engage l’évaluateur à installer une situation formative ou certificative qui suppose la mobilisation de savoirs complexes. Dans cette perspective, une formation à l’évaluation pourrait professionnaliser l’agir évaluatif des enseignants en rendant explicite les savoirs complexes dans ce domaine. Dans le cadre de cette recherche, l’analyse de l’activité évaluative permet de revenir sur une pratique, de la définir, de l’étudier selon plusieurs points de vue afin d’envisager des possibilités d’ajustement en fonction des difficultés rencontrées et des points d’appui. Le fil conducteur de l’article consiste à professionnaliser des enseignants dans l’activité évaluative portant sur les compétences des apprenants. Ainsi, le lien établi entre cette recherche et le monde professionnel s’inscrit dans une démarche collaborative dans laquelle les interactions entre formateurs et enseignants sont importants au niveau de l’analyse de l’activité d’évaluation en classe, de la problématisation des situations évaluatives et des compétences et des gestes évaluatifs.
نقد روانکاوانه شخصیت «وهاب» در رمان «خانه ادریسی ها» بر اساس طرح واره ناسازگار اوّلیه با تکیه بر رویکرد «جِفری یانگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۵
131-105
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، شخصیت وهاب در رمان خانه ادریسی ها با تکیه بر نظریه جفری یانگ بررسی شده است. شخصیت وهاب بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه تحلیل، و نشان داده شده است که طرحواره های ناسازگار اوّلیه، چگونه بر ادراک وهاب از خود و دیگران اثر می گذارد و چگونه رفتار وهاب را به رخدادهای محیطی کنترل می کند. از جمله اهدافی که در این نوشتار دنبال می شود، این است که مهمترین علل پیدایی طرحواره های ناسازگار در شخصیت وهاب شناسانده، و معلوم شود که کدام طرحواره ناسازگار در شخصیت وهاب نمود بیشتری یافته است. روش این پژوهش، توصیفی – تحلیلی است و داده ها با استفاده از شیوه محتوا و کتابخانه ای بررسی شده است. از جمله نتایج این پژوهش، این است که مهمترین علل پیدایی طرحواره های ناسازگار در وهاب، بی مهری و غفلت مادر از تولد نسبت به او است؛ در نتیجه مهمترین نیاز هیجانی، که شامل نیاز به امنیت، ثبات، محبت و پذیرش است در وهاب ارضا نشده است. از بین پنج حوزه اصلی طرحواره، که توسط یانگ تقسیم بندی شده است، حوزه دوم، «خودگردانی و عملکرد مختل» در شخصیت وهاب فعالیت بیشتری دارد و این حوزه در قالب «وابستگی، خویشتنِ تحوّل نیافته و گرفتار و شکست» در شخصیت وهاب به منصه ظهور رسیده است.
تحلیل استدلال های زبانی حضرت ابراهیم (ع) در قرآن براساس نظریه استدلال ورزی استفن.ای.تولمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استدلال یکی از کاربردهای زبان است که به منظور تأثیرگذاری بر دیگری و در جهت اقناع مخاطب به کار می روند.اهمیت موضوع استدلال در پژوهش های معاصر به جایگاه آن در بلاغت جدید باز می گردد؛ به گونه ای که این حوزه علمی در دو بعد اصلی بیان و استدلال به عنوان ابزاری در جهت اقناع دیگری متمرکز شده است.استفن ای.تولمین با وارد کردن انتقاد بر منطق ارسطویی آن را از قالب خشک و از پیش تعیین شده بیرون کشیده و به سمت استدلال زبانی سوق داده و جنبه کاربردی به آن بخشیده است.مدل استدلالی تولمین شش بخش دارد که هر استدلال متقن و قانع کننده ای حداقل سه بخش نخستین آن را در بردارد.قرآن با محوریت عقاید و تغییر وضع موجود و پاسخ گویی به گفتمان های شرک و کفر محور در بردارنده گفتمان های استدلالی است.استدلال های حضرت ابراهیم(ع) در مواجهه با کفار و مشرکین در بردارنده بخش های شش گانه مدل تولیمن است.در این مقاله برآنیم با روش توصیفی-تحلیلی، آیاتی که مربوط به استدلال های زبانی ایشان با مخاطبین مختلف است را طبق نظریه تولیمن مورد بررسی قرار دهیم. نتایج پژوهش نشان می دهد که استدلال های حضرت ابراهیم(ع) در مواجهه با کفار و مشرکین در بردارنده بخش های شش گانه مدل تولیمن است و براهین ایشان از قدرت اقناع مخاطب برخوردار است.
طبقه بندی و تحلیل بن مایۀ "آغاز عشق" در منظومه های عاشقانۀ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
99 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از بن مایه های داستانی در منظومه های عاشقانه، آغاز عشق عشّاق آن است. در این منظومه ها نویسنده هنر خود را به کار می گیرد تا اوّلین جرقّه ایجاد عشق را حادثه ای زیبا و به یادماندنی توصیف کند. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی، به این سؤالات پاسخ می دهد که بن مایه آغاز عشق را در منظومه های عاشقانه فارسی چگونه می توان طبقه بندی کرد و هر یک از این طبقه بندی و زیرگونه ها در روایت داستان چه نقشی ایفا می کند؟ برای این منظور کتاب "یک صد منظومه عاشقانه فارسی" (ذوالفقاری،1394) مبنای کار قرار گرفته است. براساس نتایج به دست آمده، آغاز عشق با دو کنش "دیدن" و "شنیدن" و در انواع گوناگون، در سیر حوادث به وقوع می پیوندد. دیدن معشوق به صورت مستقیم، دیدن در خواب و دیدن تصویر وی، مشهورترین انواع آغاز عشق به واسطه دیدن محسوب می شود. آغاز عشق با دیدن تصویر فقط بین عشّاق ایرانی و عرب کاربرد داشته است. شنیدن توصیف معشوق و یا شنیدن صدای وی نیز از انواع دیگر آغاز عشق است و در میان همه ملّت ها به جز اعراب رایج بوده است. نقش بن مایه مذکور از آن جهت است که تا زمانی که اوّلین جرقّه عشق زده نشود و آغاز عشق صورت نگیرد ساختار روایی منظومه عاشقانه شکل نخواهد گرفت.
بررسی کاربرد صفت در حمله حیدری میرزا محمد باذل مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
33 - 52
حوزههای تخصصی:
کتاب حمله حیدری اثر میرزا محمد باذل مشهدی، از برجسته ترین حماسه های دینی فارسی در قرن دوازدهم هجری است. این حماسه منظوم درباره غزوات پیامبر اسلام (ص) و جنگ های حضرت علی (ع) به نظم درآمده است. کاربرد صفات ازجمله روش هایی است که باذل مشهدی در شکل دادن ساختار زبان حماسی خود به آن توجه ویژه ای داشته است. کاربرد صفات در حمله حیدری ، چه به صورت هنری و چه به شکل غیرهنری، ابزاری است که شاعر برای توصیف شخصیت ها، صحنه های رزم، حیوانات، اشیا و همچنین برای نشان دادن عواطف و احساسات خود از آنها بهره برده است. این مقاله با هدف شناخت و معرفی هرچه بهتر ویژگی های آثار حماسی دینی، به صورت توصیفی تحلیلی انجام شده است و در آن به بررسی و بیان این صفت ها در دو حوزه زبانی (دستوری) و هنری (بلاغی) پرداخته می شود؛ همچنین مهم ترین کارکرد صفات در این اثر حماسی بررسی خواهد شد. نتیجه این پژوهش بیانگر آن است که باذل مشهدی ازنظر زبانی، به کاربرد صفات فاعلی، و ازنظر بلاغی، به کاربرد صفات کنایی توجه بیشتری داشته است. کارکرد این صفات به تجسم و عینیّت بخشی مطلوب تر صحنه های حماسی انجامیده است؛ امری که آن را عاملی مهم در شهرت و ماندگاری این اثر می توان برشمرد.
تأملی در یک بیت حافظ: بر آستان جانان گر سر توان نهادن/ گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر حافظ شعری چندلایه و قابل تفسیراست و همین نکته خوانندة شعر او را ترغیب می کند که در پس ظاهر الفاظ و جمله ها، معنایی فراتر را جست وجو کند؛ اما همین موضوع گاه چنان خواننده را در فضای مجازی و مقصود غایی شعر فرومی برد که او را از تصویر شاعرانه ای که در ظاهر بیت جای گرفته است، غافل می سازد و موجب محروم شدن او از لذت درک تصویر هنری شعر می شود. این موضوع دربارة این بیت حافظ کاملاً ملموس است:
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
در این بیت چون معنا تقریباً مشخص و آن تسلیم بودن در برابر معشوق و درعین حال داشتن احساس سربلندی و افتخار است، دیگر به معنای واقعی جمله ها و گزاره های ارائه شده در بیت توجه نمی شود که چگونه ممکن است کسی درحالی که سر بر زمین دارد، در همان حال فریاد رسا نیز سر دهد! پژوهندگان شعر حافظ نیز مانند خوانندگان، مغلوب فضای معنوی بیت شده و به این نکته توجه نکرده اند. در مقالة حاضر ضمن بررسی پیشینة واژه «گلبانگ» که به شعر خاقانی می رسد، به معنای بیت حافظ می پردازیم. بر اساس پژوهش حاضر، بیت مذکور بیتی مدحی است که کوسِ نوبت زننده در درگاه ممدوح را توصیف می کند.
گذار از حضیض (بررسی ارتقای عرفانی شخصیت های رمان زنان بدون مردان)
منبع:
شفای دل سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹
20 - 40
حوزههای تخصصی:
داستان های عرفانی، موضوعات ذهنی و روحانی را برای نشر آگاهی و معنویت به کار می گیرد . آثار بسیاری حرکت انسان به سمت تعالی و خدا را تحت عنوان عرفان یا سیر و سلوک مورد توجه قرار داده اند و گاه به بازتعریف هایی از این مفهوم رسیده اند. در بین نویسندگان زن معاصر، شهرنوش پارسی پور از جمله کسانی است که با دیدگاه عرفانی، به داستان های خود جانی دگرگونه بخشیده است. یکی از آثار این نویسنده که با شاخص ها و بن مایه های عرفانی، زندگی زنان را به تصویر می کشد، رمان «زنان بدون مردان» است. نویسنده در این اثر، سیر و سلوک را در زندگی زنانی که هر یک نمونه ای از زنان در اقشار مختلف جامعه اند، به تصویر می کشد. این مقاله با نگرشی اجتماعی و عرفانی به بررسی رمان «زنان بدون مردان» اثر شهرنوش پارسی پور پرداخته است. داده های این پژوهش با روش کتابخانه ای گردآمده است که پس از مقوله بندی با روش توصیفی تحلیل شده است.
Analyse sémiotique de la figurativité dans Et si c’était vrai... de Marc Levy selon les idées théoriques de Greimas(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Marc Levy est un écrivain français contemporain et rendu célèbre dès son premier roman; Et si c’était vrai...Levy ne voit pas le monde comme un tout prédéterminé, avec les ordres stables et fixes, selon lui, à tout moment le monde qui nous entoure change, alors c’est l’instabilité qui règne sur le monde. Lorsque le lecteur commence à lire une œuvre, il entre immédiatement dans le domaine de la figurativité. En fait, c'est grâce aux figures que le monde prend sens et nous parle, et l'auteur utilise des figures, des répétitions isotopiques et des oppositions fondamentales pour produire du sens et transmettre ses idées au lecteur. Cette recherche a pour objectif l’analyse de la figurativité de Et si c’était vrai... de Marc Levy dans une perspective sémiotique d’inspiration greimassienne. L’intérêt de cette étude consiste alors à expliciter, dans la mesure du possible, certaines idées de l’auteur sous l’angle sémiotique. De plus, par ce travail, nous visons à répondre aussi à la question suivante : Comment les répétitions isotopiques et les oppositions fondamentales forment la cohérence du texte littéraire de Levy ? Cette étude explore les divers niveaux où le figuratif prend forme, s’agence et se manifeste. En appliquant les idées théoriques de Greimas concernant la figurativité, nous concluons que Marc Levy a produit du sens dans son texte littéraire en transférant certaines de ses idées telles que l'instabilité, la mobilité et la métamorphose à travers des répétitions significatives, des répétitions fondamentales et des figures objectives et abstraites axiologisées et il a ainsi créé un texte cohérent.
بررسی زبان و لحن حماسی در قصاید فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
197 - 231
حوزههای تخصصی:
لحن عبارت از نگرش و احساس گوینده و مهم ترین عامل فضاسازی و تأثیرگذاری بر مخاطب در شعر است و در شناخت و فهم هر متنی، شناختن زبان و لحن آن نقش مهمی دارد. زبان و لحن حماسی برآیند انتخاب کلمات، ترکیبات، صورخیال، صنایع بدیع و انتخاب وزن متناسب با نوع حماسه است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر در ایجاد زبان و لحن حماسی در قصاید فرخی سیستانی است که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. فرخی سیستانی با بهره گیری از موسیقی درونی و بیرونی، گزینش واژگان و ترکیبات حماسی، استفاده از آرایه های سازگار با حماسه مانند مبالغه و اغراق و تشبیه و اشارات متعدد به نام پهلوانان و شخصیت های حماسی و اساطیری ایرانی، به قصاید خویش لحن و فضایی حماسی بخشیده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که شاعر ذهنی حماسی اندیش دارد و آن در صورخیال و واژگان و ترکیبات به کاررفته در قصایدش نمود یافته است و این نوع ذهنیت و تخیل با جامعه قرن پنجم و باورها و اندیشه های حاکم بر فرهنگ و ادب آن دوره در پیوند و البته متأثر از آن است.
معرفی و سبک شناسی نسخه خطی ترجمه تاریخ آل عثمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ آل عثمان جزو متون تاریخی دوره عثمانی است که در یک مقدمه و دوازده مقاله در شرح احوال سلسله عثمانی به نگارش درآمده است. این اثر شرح وقایع و اتفاقات دولت عثمانی از مبدأ پیدایش تا زمان راغب پاشا و خلاصه اتفاق هایی است که بعد از سال 1188 قمری به وقوع پیوسته است. این اثر افزون بر ارزش تاریخی، آگاهی های گران سنگی درباره اوضاع اجتماعی مردم، رفتار و عملکرد حاکمان عثمانی، دگرگونی های فرهنگی و شیوه تفکر و نگرش مردم عصر به مخاطب ارائه می دهد. نویسنده اثر، احمد جودت پاشا، متولد 1823 میلادی در بلغارستان است که در دولت عثمانی شخصی بسیار مشهور و متنفذ بوده است. مترجم نیز فردی به نام محمدحسین خویی است که به اظهار خودش، به دستور ناصرالدین شاه در سال 1274 قمری به ترجمه این اثر همت گماشته است. نثر این اثر به جز مقدمه که نثری مصنوع و متکلف دارد، به زبان محاوره است و جزو متون گمنام دوره قاجار به شمار می رود. از این کتاب دو نسخه خطی در دست است که هر دو به قرن سیزدهم تعلق دارد. نسخه اول کامل و نسخه دوم ناقص و ناتمام است. به سبب اهمیتی که زبان محاوره ای قاجار در تغییر و تحولات فارسی امروزی دارد، بر آن شدیم تا به معرفی جایگاه مؤلف و مترجم و سبک ترجمه آن بپردازیم تا ارزش این نسخه گمنام که افزون بر ارزش زبانی، ارزش تاریخی نیز دارد آشکار شود. بر این اساس، به تناسب موضوع، به شرح حال نویسنده و مترجم، موضوع کتاب، ساختار مطالب کتاب، نسخه های موجود از آن، رسم الخط و سبک این اثر پرداخته می شود.
Writing Back to “Culture Talk”: Reinvention of Muslim Identity in The Road from Damascus(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۴, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۲
131 - 143
حوزههای تخصصی:
A couple of decades before 9/11, after the collapse of USSR, Islam started to be culturally represented as the major “Other” in the West. 9/11 attacks accelerated the movement with the “culture talk” project positioning Islam as the backward culture against which the West and secularism are portrayed as the epitome of progressive liberal civilization/culture. Muslims, however, wrote back to the project. Literature, especially fiction, was found an appropriate media through which Muslims’ voice could be expressed. Robin Yassin Kassab’s The Road from Damascus is a true writing back attempt in order to respond to the hegemonic “othering” of Islam in the West. The narrative actualizes the purpose upending the constructed bifurcation of “the West” versus “Islam”. Being approached from a new perspective, both terms/signs are deconstructed in the novel so that the center/periphery opposition is reversed. In this new structure each term/sign is given new significances challenging the mainstream “imagined identities” of Muslims in the West.