فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
503 - 537
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نحوه ی بازنمایی فرایند روان زخم و پیامدهای آن در داستان کوتاه «منظره ای با اتوی چُدنی» نوشته ی هاروکی موراکامی است. از نظر کروت روان زخم زمانی روی می دهد که رویداد آسیب زا یک لحظه دیرتر و قبل از درک آگاهانه تجربه شود. در حقیقت ذهن آن رویداد را در لحظه تجربه می کند، اما درک نمی کند. درک رویداد آسیب زا تنها در زمان و مکان دیگر و پس از تحمیل های مکرر و ناخودآگاه خاطره ی آن میسر می گردد. روان زخم سازوکار تجربه ی ذهن را نقض می کند و گویی خویشتنِ فرد را می شکافد و به دو نیم تقسیم می کند: نیمه ی قبل از روان زخم و نیمه ی بعد از آن. واکنش افراد مختلف به روان زخم متفاوت است، اما به زعم ژیژک هر نوع رویارویی با رویداد آسیب زا به نتیجه ی واحدی منجر می گردد که همانا خلق سوژه ی پساترومایی است. سوژه ی پساترومایی سوژه ی جدیدی است که با گذشته ی خود بیگانه است. موراکامی در داستان کوتاه مذکور با استفاده از نمادها و جابه جایی زمانی و مکانی به بازنمایی مهمترین فرایند روان زخم و پیامد فقدان انگیزه برای زندگی می پردازد.
مقایسه نیازها (بقا، عشق، تفریح، آزادی، قدرت) در داستان های برگزیده کودکان و نوجوانان براساس نظریه گلاسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات و خصوصاً داستان هایی که برای کودکان نوشته می شود، اگر براساس شناخت درست از شخصیت و روحیات کودکانه و روانشناسی دوران کودکی نوشته شده باشد، نه تنها می تواند در برآورده شدن بعضی از نیازهای کودک، یاری رسان باشد، بلکه در تقویت توانمندی کودکان در برآوردن نیازهایشان نیز می تواند نقش موثری داشته باشد و در این مهم والدین و مربیان کودک را یاری کند. از آنجا که نیازهای شخصیت های داستانی رفتارهای آن ها را شکل و جهت می دهد و اینگونه حوادث داستان به وجود می آید و در حقیقت برانگیختگی یک نیاز موجد ناپایداری در خط داستانی می شود، می توان بر اساس نظریه گلاسر به تحلیل شخصیت های داستانی در داستان های کودکانه و در نهایت تبیین جنبه درمانی و میزان اثربخشی داستان ها در شخصیت و بهبود سلامت روانی مخاطبان کودک پرداخت. در این پژوهش به منظور رسیدن به این هدف، آثار داستانی (تألیف و ترجمه) برگزیده (آثاری که بیشترین جوایز را به خود اختصاص داده اند) در بازه زمانی 1300-1390، براساس کتاب برگ های ماندگار (حدوداً 145 داستان)، گزینش شدند. پس از گزینش آثار، شخصیت های داستانی (اصلی و فرعی) در همه داستان ها استخراج شدند؛ سپس به تبیین نیازهای شخصیت ها در داستان پرداخته شد و اینکه برانگیختگی این نیازها به چه انتخاب هایی منجر می شود و نوع انتخاب شخصیت ها چه تأثیری در سرنوشت آن ها دارد و سپس مقایسه ای میان نیازهای پنجگانه صورت گرفت.
L'image de la société contemporaine dans Les Escaliers d'Akbar Radi, grand dramaturge réaliste iranien(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La pièce, Les Escaliers , écrite par Radi est une pièce moderne et tragique qui retrace la société contemporaine de l'Iran. Après avoir reçu trois photos d'un étudiant anonyme, celui-ci a rédigé cette pièce pour représenter l'injustice sociale. Dans ces trois photos nous voyons, tout d'abord, un homme pauvre avec des vêtements usés, sur la deuxième photo le même homme est à côté d'un magasin de vélos et la troisième photo représente cet homme, devenu très riche. Radi, en regardant ces trois photos imagine le parcours de l'homme et présente un nommé Bulbul, Rossignol qui voudrait monter l’échelle sociale par des voies illégitimes pour arriver au sommet de la richesse. En représentant la vie des malfaiteurs, plein de complexités, dans une forme tout à fait réaliste, Radi décrit et critique la société avant et après la révolution. Cette pièce en 5 actes est l’image de la chute de l'humanité d'une société. Nous allons décrire, dans cet article descriptif et analytique, en tenant compte des idées de Claude Douchet sur la socialité du texte, comment Radi arrive, au moyen d’un langage métaphorique et symbolique, à démontrer que les gens appartenant aux couches inférieures de la société n’ont pas d’autre choix que de chercher la richesse à tout prix. Pourtant, sur ce chemin, en raison de leurs frustrations, la plupart deviennent des loups prêts à dévorer les autres tout en sacrifiant toute humanité et scrupules..
تصویرِ هنری مباهله در مجمع البحرین (حماسه تاریخی دینی در قرن دهم هجری)
منبع:
طالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
163 - 193
حوزههای تخصصی:
صورت منظوم و شاعرانه واقعه مباهله در شعر فارسی را که همواره مهم ترین رسانه فرهنگی فارسی زبانان مسلمان محسوب می شده است، تا پیش از قرن دهم یا نمی بینیم یا بسیار نادر است. در یکی از حماسه های دینی ناشناخته اوائل قرن دهم، که مجمع البحرین نام دارد و شاعر آن اسیری در یازده هزار و چهار صد بیت زندگی و جنگ های پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) را هنرمندانه روایت کرده است، داستان مباهله به زبانی فاخر و لحنی حماسی در صد و سی و دو بیت به نظم کشیده شده است. از آنجا که مجمع البحرین تقریباً ناشناخته مانده است و به شماره 2655 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی به صورت خطی نگهداری می شود . تمام ابیات مباهله منظوم (132 بیت) در این مقاله ارائه شد تا نشان دهیم چگونه شاعر با استفاده از توصیفات و ابزارهای متنوع هنری، برشی کوتاه از سیره عملی پیامبر(ص) در مواجهه با منکرانش را به گونه ای بازنمایی کرده است که نه سرراستی و خشکی یک روایت صرف تاریخی و بی پیرایه را دارد و نه با اغراق در شاعرانگی، وجه تاریخی آن را یکسره مخدوش شده است. برای نمایش کاستی ها و فزونی های او در این نمایش هنری، ضمن بررسی سبک شناسی اشعار او، منظومه اش را با بخشی از سعادت نامه نظام استرآبادی سنجیدیم و نشان دادیم اسیری با برگزیدن وزنی حماسی (متقارب) و کاربرد به جای عناصر خیال در توصیف گری، درمجموع در تعادل بین روایت و شاعرانگی موفق تر از شعرای همانند خود عمل کرده است.
مطالعه تطبیقی آراء کریستیان بوبن و سهروردی در هستان شناسی آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برداشت های اسطوره ای از آفرینش، منعکس کننده ذهنیت انسان از هستی و خلقت است که اغلب، هدف از آن ها رفع ابهام از مرحله پیش از آفرینش و خود آفرینش است. کریستین بوبن در آثار ادبی عرفانی خود گاه با زبانی توصیفی، گاه ادبی و استعاری، به هستان شناسی آفرینش پرداخته است. بینش او به نظام هستی، تشابه قابل توجهی با آراء سهروردی پیرامون «انوار قاهره» و «انوار مدبره» دارد؛ بوبن نیز عواملی ماورایی همچون نور الهی و فرشتگان را در کنار عوامل دیگر، مؤثر در خلقت طبیعت و مدیریت آن ها می بیند. هدف از این جستار با رویکرد تحلیلی تطبیقی بازخوانی عمقی تر آثار ادبی عرفانی بوبن و شناخت بهتر جهان بینی او در تطبیق با فلسفه اشراقی سهروردی است. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که کریستین بوبن با نوعی خودآگاهیِ اشراقی و با نگاهی بوطیقایی عرفانی، اسطوره آفرینش را در تداوم همیشگی با «وجه خدا» و یا به عبارت ما، مصداق بارز «کل یومٍ هُو فی شَأن» می بیند. در آثار وی این اسطوره، زایشی زنجیروار و جاویدان از «هستی» را در ارتباط نزدیک با ابدیتی نورانی ترسیم می کند. بوبن همانند سهروردی نور را مبنای وجود و عامل تداوم آن می بیند، که از نظر ما نوعی نگاه شِبه اشراقی است.
بررسی تطبیقی طرح واره نیرو بر سیر و سلوک عارف (در مثنوی معنوی مولانا و قصیده تاﺋیه کبرای ابن فارض)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح واره نیرو، یکی از مؤلفه های مهم در زبان شناسی شناختی است که اساس استعاره مفهومی را تشکیل می دهد. مارک جانسون، طرح واره نیرو را به هفت بخش تقسیم می کند که با استفاده از آن، می توان مراحل گذار عارف را در متون عرفانی بررسی کرد. جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد است مسئله انواع طرح واره های نیرو و چگونگی تأثیرشان را بر سیر و سلوک عارف، در مثنوی معنوی مولانا و قصیده تائیه کبرای ابن فارض بررسی کند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که طرح واره اجبار، در دو مقوله واژگانی و دستوری قابل بررسی است. سراسر مثنوی معنوی و قصیده تائیه کبرا ، دربرگیرنده طرح واره حرکتی است که در آن عارف، با مانع هایی مواجه می شود که این مانع ها، بسان سدّی قدرتمند عمل می کنند و عارف را از درنوردیدن مراحل سلوک باز می دارند. در طرح واره نیروی مقابل، دو نیرو به شدّت به یکدیگر برخورد می کنند که برآیند این دو نیرو، منجر به ایجاد وحدت می شود. در طرح واره رفع مانع، مولانا و ابن فارض عناصری چون ریاضت، تجرید و دوری از تناسخ را در زدودن مانع ها موثّر می دانند. در طرح واره انحراف از جهت، هر دو شاعر علوم ظاهری را، عامل مهمی در توقف و ایستایی عارف به شمار آورده اند.
فرایند ادغام اشخاص حماسی - تاریخی ایران باستان در تاریخ اسلامی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش مرزهای امپراتوری اسلامی تحوّلی در تاریخ نگاری اسلامی به وجود آورد. تاریخ که بدواً تنها با حوادث حیات و فعّالیت های رسول اکرم (ص) سر و کار داشت، به یک روایت جامع از تاریخ جهان تبدیل شد. گزارش قرآن و کتب آسمانی دیگر در روایت حوادث بعد از طوفان نوح اساساً یکسان بود؛ زیرا تمام بنی بشر از بازماندگان نوح به شمار می رفتند. این گزارش باید با داستان های اقوامی که تحت تسلّط مسلمانان در آمده بودند هماهنگ شود تا از مجموع آن ها روایت جامعی از تاریخ عمومی جهان پدید آید. مورّخان مسلمان به ادغام داستان های ایرانیان و رومیان در تدوین تاریخ عمومی جهان پرداختند. در مورد ایران که تاریخ باستان خود را به صورتی بسیار منظّم حفظ کرده بود، شخصیت های داستانی ایرانی با شخصیت های تاریخ مذهبی اسلام هماهنگ شدند و از این هماهنگی روایت منسجمی از تاریخ جهان پدید آمد. مشابه این فرایند، هنگامی که رومیان به دین مسیح گراییدند، پیش آمده بود. در آغاز قرن چهارم میلادی مورّخان مسیحی روایات باستانی روم و یونان را در روایات تورات و انجیل ادغام کردند. بعد از سقوط امپراتوری روم در قرن پنجم میلادی نیز بسیاری از داستان های پهلوانی فاتحان ژرمن در تاریخ جهانی مسیحیان پذیرفته شد. بنابراین، مرتبط شدن بعضی شاهان و پهلوانان ایران باستان با اشخاصی که در تاریخ مذهبی اسلام ذکر شده اند مطلب عجیب یا غیرمتعارفی نیست. در این مقاله شواهدی در اثبات این مطلب از تحقیقات مورّخان مسلمان و غیرمسلمان قدیم و جدید و متون کهن اسلامی و مسیحی عرضه شده است.
اسم های خاص «باد» در مثنوی معنوی
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنوی به عنوان برجسته ترین منظومه عرفانی ادب پارسی و یکی از آثار شاخص دوره سبک عراقی، واژگان عربی فراوان دارد. بسامد بالای لغات تازی در این اثر به گونه ای است که باید آن را از مختصات سبکی و مؤلفه های زبان شعری مولانا در مثنوی دانست. مولانا با شناختی که از ظرفیت های معنایی واژگان عربی دارد، از آن ها برای خلق و بیان معانی عرفانی و اخلاقی متعدد بهره بسیار جسته و بدین طریق کمبود واژه های فارسی در زمینه بیان اندیشه های گوناگون و والای خود را جبران نموده است. «باد»، یکی از واژه های مثنوی است که از رهگذر نگاه خاص مولانا به عناصر طبیعت و استفاده حداکثری از آن ها در آفرینش معانی عرفانی و اخلاقی، بسامد بالایی پیدا کرده و اسامی خاص متعددی نیز برای آن به کار رفته است. این پژوهش که شیوه ای توصیفی- تحلیلی دارد و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت می گیرد، اسم های خاص باد در دفترهای شش گانه مثنوی معنوی را کاویده است. دستاورد پژوهش نشانگر این است که مولانا در مثنوی، برای باد، 7 اسم خاص را استفاده کرده که همگی مأخوذ از زبان عربی است. این اسم ها بر حسب فراوانی بیشتر، مشتمل بر صبا (18 بار)، صَرصَر (12 بار)، نسیم (8 بار)، سَموم (7 بار)، ریح (6 بار)، دَبور (5 بار) و شَمال (3 بار) است. هر کدام از این اسامی خاص باد در مثنوی، معانی ثانوی متعدد دارند که از میان آن ها صبا با 13 و شمال با 2 معنای ثانوی، دارای بیشترین و کمترین نقش ها و کارکردهای معنایی در مثنوی هستند.
درنگی بر سوانح زندگی عبید زاکانی در تذکره ها و سنجش آن با منابع دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۰
157 - 178
حوزههای تخصصی:
آنچه تذکره ها درباره شاعران و نویسندگان نوشته اند، عمدتاً آمیزه ای از مطالب درست و نادرست است. می توان با دقت در این متون، مقایسه آن ها با یکدیگر، و سنجش آن ها با آثار شاعران و نویسندگان و دیگر منابع هم ارز برخی از خطاها در تاریخ ادبیات فارسی را رفع و پاره ای از ابهام ها را حل کرد. در مقالهحاضر به بررسی «عبید زاکانی» در تذکره ها پرداختیم. به نظر می رسد آنچه در این متون آمده همه از یک روایت سرچشمه گرفته، و هر بار بخشی از آن در این منابع با تغییراتی تکرار شده است. از میان تذکره ها دو تذکره را اصل قرار دادیم و سایر تذکره ها و منابع دیگر را در پرتو آن ها بررسی کردیم: تذکرهالشعراء دولتشاه سمرقندی (تألیف 892 ق.) و خلاصهالاشعار تقی الدین کاشی (تألیف 1016ق.). ما در گام نخست روایت هریک ازین دو تذکره را، در ذیل عبید زاکانی، با زدودن عناصر فرعی، نقل کردیم و در گام بعدی مشترکات و تفاوت های آن ها را با یکدیگر و در حاشیه با دیگر تذکره ها مقایسه کردیم. در این راه از کلیات عبید، دیوان ها و متون تاریخی سده هشتم و نهم و نوشته های معاصران بهره بردیم و کوشیدیم تا ازین طریق میزان اصالت و اعتبار و درستی یا نادرستی مهم ترین گزاره های آمده در تذکره های فارسی در باب عبید را نشان دهیم و با این کار گامی در روشن شدن سوانح زندگی عبید برداریم. در پایان از میان آگاهی های مورد بررسی شاگردی عبید نزد عضدالدین ایجی، گورجای و سال وفات او پذیرفتنی می نمایند.
بررسی تأثیر روایت های اسطوره ای بر تاب آوریِ شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
197 - 221
حوزههای تخصصی:
روایت های اسطوره ای برآیند تجارب بشر از رویارویی با چالش ها و مسائلی هستند که بر زندگی او تأثیر گذاشته و یکی از این مسائل، تاب آوری شهرهاست. شهرهایی که تمدّن های کهن را در خود جای داده اند، بیش از آن که برای تاب آوری، متّکی بر سازوکارهای اقتصادی، مدیریّتی یا مهندسی باشند، متّکی بر بینشی اساطیری بودند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی می کوشد با بهره گیری از نظریات اسطوره شناختی میرچا الیاده، کارل گوستاو یونگ و ژیلبر دوران، به تبیین پیوند روایت های اسطوره ای با به سازی و بازسازی شهرها بپردازد. نتیجه و برآیند این پژوهش آن است که روایت های اساطیری به سبب ریشه دار بودن تصاویر کهن الگویی شان در ضمیر ناخودآگاه جمعی، هم دلی و هم راهی افزون تری میان بیشینه مردم ایجاد می کنند؛ از سویی هم سانی و هم سویی هایی میان شهرسازی و روایت گری اسطوره ها وجود دارد که توجّه به آن می تواند موجب تقویّت هویّت یک شهر و درونی سازی تمایل به به سازی و بازسازی آن گردد. سه روشِ ممتاز کردن فضای قدسی شهر از فضای بیرونی که تمدّن های کهن به یاری آن تاب آوری شهرهای خود را افزایش می دادند، عبارت بود از: الف) ساخت حصار نمادین، ب) آیین ها و ج) تطبیق جای گاه های نمادین اساطیری با شهر؛ هنوز هم می توان از این روی کردها برای افزایش تاب آوری شهرها بهره برد.
غزلیات سلمان ساوجی و جهان نگری صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۴
123 - 157
حوزههای تخصصی:
سلمان ساوجی از شاعران توانای سده هشتم هجری است که در قالب های مختلف شعر فارسی، طبع آزمایی کرده و آثار گرانسنگی از خود به یادگار گذاشته است. وی بیشتر، به عنوان شاعری قصیده سرا و مداح شناخته می شود؛ هرچند در عرصه غزل نیز صاحب سبک است و شعر او با بزرگانی چونان خواجه حافظ سنجیده شده است. آنچه در غزلیّات سلمان ساوجی مشهود است، تأثیرپذیری پر رنگ وی از جهان نگری اهل تصوّف است. وی اگرچه شاعری مداح بوده، در غزلیّات خود، از مسائل تعلیمی، حکمی و عرفانی بهره بسیار برده است. این جستار که بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی انجام می گیرد بازتاب جهان نگری صوفیه را در غزلیّات سلمان ساوجی بررسی می کند و با تکیه بر آثار عرفانی به تحلیل دیدگاه های وی می پردازد. نتیجه پژوهش آشکار می کند که سلمان ساوجی در عرصه غزل، از جهان بینی اهل عرفان، تأثیر بسیار پذیرفته است؛ به گونه ای که مباحث مربوط به توحید و هستی شناسی و همچنین، مسائل مربوط به عرفان عملی و سلوک عرفانی در غزلیات او، نمود بسیاری دارد. سلمان با نگاه وحدت گرایانه و الهیات رندانه خود به تحلیل مفاهیم عرفانی پرداخته و برداشت های عمیقی از آنها ارائه داده است.
نقد علم حقوق کنونی از منظر اسلامی سازی با تاکید بر حقوق مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
359-380
حوزههای تخصصی:
چندین دهه است دغدغه اسلامی سازی علوم انسانی ذهن و ضمیر متولیان فرهنگی کشور را مشغول نموده است. در بین علوم انسانی علوم وارداتی همچون روانشناسی که خاستگاه غربی دارند برای بحث اسلامی سازی مورد توجه قرار گرفته اند و براساس یک تلقی سطحی، با توجه به اینکه قوانین اصلی همچون قانون مدنی،از فقه اقتباس شده اند، در عرصه علم حقوق با چالش اسلامی سازی روبرو نیستیم. این تصور به دلایل متعددی نادرست است. ما در عرصه حقوق در دو عرصه تقنین و تفسیر با چالش روبرو هستیم. در عرصه تقنین وجود قوانینی که مربوط به قبل از انقلاب بوده و مشروعیت آنها ممیزی نشده است، از چالشهای اساسی است و چالش مهم تر دیگر، نظام تفسیر قوانین می باشد. وجود برخی گزاره های دینی و حتی وضع قانون مبتنی بر مبانی اسلامی، برای شکل گیری علمِ حقوقِ اسلامی کافی نیست وآنچه مهم است نگاه و شیوه ی تفسیر وتوسعه ی این گزاره ها بر اساس مبانی اسلامی می باشد. در این تحقیق بر اساس روش توصیفی_ تحلیلی از زاویه فقه اسلامی به نقد علم حقوق کنونی با تاکید برحقوق مدنی به عنوان یکی از شاخه های اصلی علم حقوق، در دو حوزه تقنین و تفسیر، پرداخته ایم.
صفای عشق (بررسی مؤلفه های مکتب وقوع در شعر فروغ فرخزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب وقوع از مهم ترین جریان های شعر فارسی است که عشقی واقعی و ملموس را توصیف می کند. در این مکتب تکیه بر رویدادهای واقعی عشقی و بیان احساسات به صورت ساده و صریح است. مهمترین ویژگی های شعر این مکتب، گزارش حال، بدیهه سرایی، سادگی سخن، راستی سخن، بیان جزئیات عاشقی و عشق ورزی با جمال بشری است. فروغ فرخزاد در کنار نیما، شاملو، سهراب سپهری و اخوان از برجسته ترین شاعران معاصر فارسی است.عشق در شعر او به مانند مکتب وقوع زمینی و ملموس است. او به عنوان یک زن با صراحت در مورد امیال جسمانی و عاطفی خود نسبت به مرد سخن می گوید. در این پژوهش مطابقت مشخصه های شعر فروغ با ویژگی های مکتب وقوع به روش تحلیل و توصیف محتوای اشعار وی مورد بررسی قرار گرفته است تا به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که مهم ترین مولفه های مکتب وقوع اشعار شاعر کدام است؟ ویژگی های صراحت لهجه و سادگی زبان ، واقعی و ملموس بودن عاشق و معشوق، بیان واقعی و نوستالژیک روایت عاشقانه، بیان تمنای زنانه و اعراض از معشوق در شعر فروغ ویژگی های اصلی ای بودند که با مشخصه های مکتب وقوع مطابقت داشتند. ویژگی صراحت لهجه و سادگی زبان به دلیل بی پروا بودن فروغ و استفاده از زبان امروزی ، شاخص ترین و پرکاربردترین این ویژگی هاست.
طرح واره های تصویری آیات دال بر ثواب و عقاب در پرتو نظریه جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناختی از شاخه های دانش زبان شناسی شناختی بوده که هدف اصلی آن ایجاد ارتباط میان مفاهیم انتزاعی و ذهنی از طریق الگوگیری از افعال فیزیکی انسان است. در این راستا یکی از شیوه های مهم، استفاده از طرح واره های تصویری است که نخستین بار توسط مارک جانسون مطرح و تبیین شد. طرح واره تصویری در تأثیرپذیری روابط تعاملی انسان با مفاهیم انتزاعی نقش بسزایی در فهم مخاطب ایفا می کند. در قرآن کریم مفاهیم انتزاعی بسیاری همچون غیب، مرگ، روح، انواع عذاب ها، انواع ثواب ها به کار رفته است؛ تطبیق نظریه طرح واره تصویری بر این آیات، در القای پیام آیه به مخاطب نقش مؤثری دارد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده است. هدف این پژوهش بیان نقش برجسته طرح واره های تصویری به عنوان یکی از ابزارهای معناشناختی در مفاهیم انتزاعیِ موجود در قرآن و ملموس کردن این مفاهیم برای مخاطب است. آیات دال بر ثواب و عقاب به عنوان نمونه ای از مفاهیم انتزاعی در قرآن جهت بررسیِ تحلیلی، با محوریت طرح واره های تصویری برگزیده شده است. در داده های موجود از آیات ثواب و عقاب، طرح واره حجمی هم در آیات دال بر ثواب و هم در آیات دال بر عقاب پربسامدترین طرح واره بود؛ پس از آن طرح واره حرکتی و سپس طرح واره قدرتی نمونه هایی را به خود اختصاص داده بودند؛ این نکته بیانگر این است که طرح واره حجمی در ملموس کردن مفاهیم انتزاعی نقش بسزایی دارد. با بهره گیری از طرح واره های تصویری، بسیاری از مفاهیم انتزاعی در آیات الهی، همچون روح، وحی، غیب و... برای مخاطب ملموس و عینی می شود که در این صورت فهم عمیق تر و شفاف تری از قرآن حاصل می شود.
خوانش های دوقطبیِ معطوف به شاهنامه در تبیین دو مقوله «زن» و «صلح»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر شاهنامه فردوسی، به خصوص از منظر دو مقوله «زن» و «صلح»، مورد خوانش هایی به غایت متضاد قرار گرفته است. بی توجّه به اعصار شکل گیری متن و اقتضائات نوع ادبی، یکی شاهنامه را به کرانه آثار فمینیستی می برد و دیگری صد و هشتاد درجه مخالف آن شاهنامه را اثری زن ستیز می خواند؛ یکی صرفاً بر پایه تأملاتِ راوی شاهنامه را اثری در نکوهش جنگ می داند و دیگری بر پایه شواهد ساختگیْ آن را اثری نه فقط در ستایش جنگاوری که طرف دار کشتار جمعی می شمارد. این جستار با نام گذاری «خوانشِ دوقطبی» بر این نوع نقد متن و به دست دادنِ تعریف، آشکارکردنِ روش ها و راه کارها و سبکِ ویژه آن، به این گونه خوانش ها از وجه بیرونی و درونی آن و نیز به علل پدیداریشان می پردازد و به این نتیجه می رسد که خوانش های دوقطبی اگرچه در بادی امر به نظر متضاد و نامرتبط می رسند، اما بواقع از دل یک وضعیت واحد بیرون آمده اند، شباهت های عمده ای با هم دارند، تالی فاسد یک دیگر و پدیدآورنده یا برانگیزاننده یک دیگر ند. آن ها ماهیتاً نه قادر به گفت وگو با هم اند و نه با متنی که مورد نقد قرار داده اند، و صرفاً در چنبره نوعی تسلسل باطل به دور خود می چرخند. این جستار نشان می دهد که خوانش های دوقطبیِ معطوف به شاهنامه در اصل جنگی نیابتی را پیش می برند و به جای آن که کاشف حقیقتی از متن باشند، تلویحاً وضعیتی خاص و تجربه ای مدرن از ایران معاصر را بازنمایی می کنند؛ وضعیت و تجربه ای که به تناسب و فراخورِ خوانش های دوقطبیِ شاهنامه مبتنی بر نظرگاه و جهت گیری ای دوقطبی اند: ایمان به حقیقت و کارآمدی سنت و انکار آن، ایران را یک پارچه و متحد خواستن و غیر آن، باور به حقیقت تاریخی ایران متحد و عکسِ آن. خوانش های دوقطبیْ برآمده از منش عاطفی و ذهنی جامعه ای دوقطبی است که قدمتش از یک سو و تجربه مواجهه با دوران جدید از سوی دیگر، او را متشائل کرده است، یا متشائل بودنش موجبات دوقطبی شدنِ مواجهه اش با جهان و متن را فراهم آورده است. و در نهایت این جستار با بیان این که چرا خوانش های دوقطبی بیش از هر متنی به شاهنامه معطوف بوده اند، و بر سر چه معنایی از شاهنامه اجماع داشته اند، درک معنای تازه ای از ماهیت فرهنگی و جای گاه بی همتای این اثر در فرهنگ ایران به دست می دهد.
تحلیل استعاره های مفهومی «عشق» در حکایت شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
231 - 262
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رویکرد زبان شناختی استعاره مفهومی عشق در حکایت شیخ صنعان منطق الطیر عطار را با توجّه به نظریّه لیکاف و جانسون بررسی کرده ایم. به این منظور حکایت ذکر شده را به سه دوره شریعت، طریقت و حقیقت تقسیم کرده ایم و برای درک مفاهیم انتزاعی عشق به تبیین نگاشت های مورد نظر در هر دوره به روش تحلیلی تطبیقی پرداخته ایم و نمونه هایی از ابیات حکایت مورد بحث را بر اساس استعاره مفهومی عشق مورد بررسی قرار داده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که عطّار برای بازنمایی عشق در حکایت شیخ صنعان از انواع استعاره های مفهومی بهره برده است. استعاره های خرد به کار رفته در روساخت این حکایت دارای زیرساختی پایه ای به نام «عشق عرفانی» هستند که آن ها را انسجام می بخشند. کلان استعاره های موجود در این حکایت نیز از نظر بسامدی در سه دسته استعاره هستی شناختی، استعاره جهتی، استعاره ساختاری قرار می گیرند. توجّه به استعاره های موجود در حکایت ذکر شده، نشان می دهد که استعاره کلان «خداوند عشق است» به عنوان مرکزی ترین استعاره است و تمام استعاره های خرد در تکامل این کلان استعاره به کار رفته اند.
طرح واره های تصوری در «الکتاب» سیبویه و بازنمود آن در ترجمه فارسی (مطالعه موردی باب های اشتغال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در چهارچوب معنی شناسی شناختی به موضوع طرح واره های تصوری در کتاب سیبویه به عنوان یک متن دستوری و نحوه انعکاس آن در ترجمه فارسی پرداخته است. هدف از این پژوهش تبیین ساخت های مفهومی به عنوان زیرساخت الگوهای زبانی به منظور دستیابی به بن مایه های فکری نویسنده و فهم آسان تر الکتاب و در پی آن ارائه ترجمه دقیق است. روش اتخاذ شده توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر استقراء ناقص و با تکیه بر مدل طرح واره ای ایوانز و گرین است. نمونه گیری از 11 باب (8666 کلمه) الکتاب انجام شده است که به موضوع اشتغال می پردازد. طرح واره های نیرو، مهارشدگی، فضا و جابه جایی به ترتیب بیشترین بسامد را داشتند. در ترجمه نیز نظر به ویژگی های سبک ساز سیبویه، دو راهکار تصریح و ترجمه اصطلاحی منجر به حذف یا جایگزینی طرح واره های فضا، جابه جایی و مهارشدگی در موارد قابل توجهی شده است، اما طرح واره های نیرو با ساختار زبانی مشابه در زبان مقصد بازنمود یافته اند.
نگرشی انتقادی به خیامانه ها بر مبنای نظریۀ اضطراب تأثیر هرولد بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
89 - 105
حوزههای تخصصی:
بیش از یک قرن است که بحث رباعیات منسوب به خیام، به ویژه رباعیات عرفانیِ منسوب به او، مسئلۀ موردتوجه خیام پژوهان است. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چرا تفکر عرفانی، رباعیات خیام را به نفع خود مصادره کرده است؟ خوانش انتقادی متون بر مبنای نظریۀ اضطراب تأثیر هرولد بلوم، می تواند در این زمینه راه گشا باشد. در این نظریه به تأثیر شاعر متقدم و واکنش های شاعران متأخر در برابر او توجه می شود. «بدخوانی خلاق» و «تغییر افق انتظار»، از مباحث مهمِ مطرح در نظریۀ اضطراب تأثیر هستند. این دو مبحث به بررسی واکنش های شاعر متأخر می پردازند که ما در رباعیات الحاقی در مورد آن بحث کرده ایم. بدین ترتیب این نظریه کمک می کند که دریابیم عرفان چرا و چگونه این کار را کرده است. پس از بررسی نمونه هایی از رباعیات اصیل و مقایسۀ آن با رباعیات عارفانه ای که در اصل از عطار و باباافضل کاشانی است، به این نتیجه رسیده ایم که تلفیق عرفان با فلسفۀ خیام که در اصل جمع ضدین تلقی می شود، در فرهنگ ایرانی پذیرفته شده است. با توجه به وجود چالش میان تفکر خیامی و گفتمان عرفانی، گفتمان عرفانی مستقیماً نتوانسته است به انتقاد از اندیشۀ خیامی بپردازد، بلکه از طریقِ تغییر افق انتظارِ مخاطب و با واردکردن رباعیات عرفانی در رباعیات خیام، پس از قرن ها چهرۀ عارفانه ای از خیام معرفی کرده که حتی از خیامِ فیلسوف نیز محبوبیت بیشتری دارد.
جایگاه رساله انیس العاشقین در جریان ادبی قرن دهم هجری (با تأکید بر مقایسه انیس العاشقین و رساله های محتشم کاشانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال الدّینْ حسین اَبیوَردی، مؤلّف رساله انیس العاشقین ، یکی از رساله های مقامه وار و کمترشناخته شده پایان قرن نهم هجری در هرات، در تألیف این رساله به گلستان سعدی نظر داشته و در مقدّمه اثر اذعان کرده است که، با وجود گلستان ، اثر وی دلربایی چندانی ندارد؛ بااین حال، بررسی ساختار و محتوای رساله اطّلاعات ارزنده ای درباره مسائل اجتماعیِ عهد مؤلّف، در پیوند با جریان شاهدستایی و عشق وقوعی در اختیار مخاطب قرار می دهد، و نوآوری ها و تغییرات سبْکیِ وی در ایجاد بارقه های زبان و قالب/ فرمِ ادبیّات وقوعی در نثر، و همچنین تأثیرات این رساله بر آثار ادبیِ بعد از خود، مانند رسائل محتشم کاشانی، را نیز نشان می دهد. مقایسه الگوهای خویش کاریِ انیس العاشقین با رساله نقل عشّاق و رساله جلالیه ، و نیز پرداختن به اشتراکات تمهیدات زبانی و الگوهای رواییِ آن ها در افزایش حقیقت نمایی روایت و مضامین وقوعی از موضوعات اصلیِ مطرح شده در این نوشته است.
بررسی ضرباهنگ زمان داستان در روایت «سال های ابری» از علی اشرف درویشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
111 - 142
حوزههای تخصصی:
رمان سال های ابری از علی اشرف درویشیان در چهار جلد و 1622 صفحه نوشته شده و رویداد های آن به تقریب 33 سال از زندگی راوی- قهرمان رمان را در بر می گیرد. در این مقاله سرعت گذار رویداد های داستان در روایت نویسنده این رمان بر پایه آرای ژرار ژنت سنجیده می شود. ژنت مقوله های نظم و ترتیب، تداوم و بسامد را برای سنجش شتاب یک روایت به کار می گیرد. مطالعه و بررسی نمونه های موجود در کل رمان نشان می دهد که چینش رویداد های داستان در روایت، بیشتر خطی است؛ گر چه گذشته نگری ها و آینده نگری هایی نیز در روایت دیده می شود. همچنین ارزیابی تداوم داستان و روایت، گویای آن است که میانگین 42/7 روز از داستان در هر صفحه از رمان به نمایش درآمده است. مقایسه تداوم میانگین هر یک از جلد های چهار گانه رمان با تداوم میانگین کل رمان نوسان منفی، مثبت، مثبت و منفی را به ترتیب در شتاب روایی هر جلد اثبات می کند. آمار های به دست آمده از چگونگی تکرار شدن رویداد های داستانی نیز شمارگان بیشتر بسامد های مفرد را تأیید می کند که نسبت معنا داری با گذار بیشتر خطی روایت دارد. یافته ها و نتیجه گیری این پژوهش، ن. ک:ته های تازه ای را در چهارچوب نظری آن به دست می دهد.