ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
۲۵۶۱.

پدیدارشناسی هوسرل: ایده آلیسم محض یا ایده آلیسم استعلایی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوسرل شهود ایده آلیسم استعلایی آگاهی و همدلی حیث التفاتی احاله ایده آلیسم محض پدیدار شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۵۸ تعداد دانلود : ۳۳۶۱
ایده آلیسم هوسرل نظریه ای است که به عنوان علم انضمامی، در حوزه های خاص قابل تبیین است. این ایده آلیسم، وجود عالم واقعی و عالم طبیعت را انکار نمی کند، با این حال، نگاه پدیدارشناسانه وی به عالم واقع و طبیعت، با دیگر نگاه های معرفت شناختی متفاوت است. در این نوشتار، تلاش خواهد شد تا از راه تحلیل مفاهیم و اصطلاحات مورد نظر هوسرل، در برابر دیدگاهی که ایده آلیسم هوسرل را ایده آلیسم محض می داند، موضع گیری و با بیان دلایلی، نشان داده شود که در تحلیل دقیق، نظریه او را باید ایده آلیسم استعلایی نامید مفاهیم کاربردی شامل مفهوم «آگاهی و همدلی»، «تاویل یا احاله»، «حیث التفاتی»، «شهود» و «ماهیت» می باشند که هر کدام در معنای خاص خود، استعلایی بودن پدیدار شناسی هوسرل را توصیف و تبیین می نمایند. نگارندگان مقاله حاضر بر آن هستند تا نشان دهند که در پدیدار شناسی استعلایی هوسرل، هر آنچه متعلق به این عالم است، ضرورتا تمام تشخص معنایی خود را علاوه بر وضعیت وجود شناختی آن به دست می آورد، به همین لحاظ، هوسرل در کتاب ایده ها همه کوشش خود را به کار می گیرد تا به تمایز دقیقی میان پدیدارشناسی به عنوان روش، پدیدارشناسی به عنوان معرفت دست یابد. پدیدارشناسی هوسرل توانایی خود را در توصیف همه جنبه های فلسفی و علمی به نحو گسترده پوشش داده است.
۲۵۶۶.

ابن رشد در میان پرده الهیات مسیحی: تاثیرپذیری آکویناس از ابن رشد(مقاله پژوهشی حوزه)

۲۵۶۸.

شعاع اندیشه در شعار بی منطقی: نقدی بر یک تحلیل(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس منطق عقل هرمنوتیک برهان وجودی سهروردی آنسلم استدلال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
تعداد بازدید : ۱۸۸۷ تعداد دانلود : ۱۲۵۴
بنچوینگا فیلسوف و اندیشمند معاصری است که در کتاب منطق و دیگر مُهملات، به بررسی و تحلیل چند و چون و چرایی طرح برهان وجودی از سوی آنسلم پرداخته است. این تحلیل وی، به ظاهر بحثی انگیزه شناختی درباره برهان وجودی است؛ اما در واقع، آنسلم و برهان وجودی وی، بهانه ای برای طرح سایر دیدگاه هایش است؛ از این رو، در طی فصول این کتاب، بسیاری از دیدگاه های خود را درباره ماهیت انسان و روح و شأن و جایگاه منطق و استدلال و نیز برهه هایی از الاهیات مسیحی مطرح کرده است. در مقاله حاضر، مباحث گوناگون وی بر اساس نظام فصول کتاب مزبور ارائه و نقد خواهد شد. همچنین با توجه به اهمیت تاریخ در بررسی اندیشه های دینی و فلسفی و با توجه به هم عصر بودن سهروردی با آنسلم و دغدغه های مشترک این دو اندیشمند، تلاش کرده ایم تا آنجا که ممکن است، مسائل و دغدغه های آنسلم را در اندیشه های سهروردی و نحوه برخورد وی با آنها پیگیری کنیم.
۲۵۶۹.

فلسفه معاصر: عقل چندم (کربن با سلاح دین ایرانی شالوده فکر غربی را متزلزل کرد)

۲۵۷۱.

دموکراسی، عدالت و صلح(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عدالت لیبرالیسم دموکراسی واقع گرایی سازمان ملل متحد اروپا جامعه ملل جنگ جهانی صلح دموکراتیک وودرو ویلسن امانوئل کانت بروس راست جنگ عادلانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
تعداد بازدید : ۳۸۶۱ تعداد دانلود : ۱۷۵۸
در این مقاله ارتباط صلح، عدالت و دموکراسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با توجه به اینکه رابطه عدالت و دموکراسی تقریبا بیشتر جنبه حقوقی دارد، ابتدا تجزیه و تحلیل می گردد و سپس پیوند این دو با صلح سنجیده می شود. در این قسمت همچنین نظر بعضی از فلاسفه بزرگ نظیر ارسطو، هنس کلسن، جان رالز، وامانوئل کانت، ارایه می شود و در دنباله، استدلال لیبرال های نام آوری مانند وودرو ویلسن، امانوئل کانت وبوس راست در ارتباط بین دموکراسی و صلح به میان می آید و با تشریح «نظریه صلح دموکراتیک» آرا طرفداران و منتقدین بررسی می گردد. همچنین به آرا واقع گرایان که به ارتباط دموکراسی و صلح اعتقاد چندانی ندارند، اشاره می شود. طی این مقاله سوالات متعددی مطرح می گردد، از آنجمله: آیا کشورهای دموکرات تاکنون با یکدیگر جنگ نکرده اند؟ آیا دموکراسی صلح خواه تر از کشورهای غیر دموکرات هستند و اصولا چه عوامل دیگری به غیر از دموکراسی در برقراری صلح اروپا بعد از جنگ دوم جهانی تاثیر گذاشته است؟ با ارایه مثال های تاریخی و روز سعی می گردد، تحلیل حتی الامکان دقیقی در پاسخ به هر سوالی ارایه شود. بالاخره در خاتمه، نتیجه گیری مورد ملاحظه قرار خواهد گرفت.
۲۵۷۲.

زبان، تفکر و فرهنگ: دیدگاه ها و برهان ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دگرسازی قوم، نحو موجبیت نسبیت زبانی همسازی کمینه گرایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه فرهنگ
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
تعداد بازدید : ۳۶۹۳ تعداد دانلود : ۲۲۴۶
"این مقاله هدفی دو گانه دارد: هم به بررسی دیدگاه های متاخر درباره رابطه میان زبان، تفکر و فرهنگ می پردازد و هم به ارائه راهکاری نوین در قالب طرحی جدید بر پایه آخرین دستاوردهای رویکرد کمینه گرا می انجامد. محورهای اصلی برای بررسی دیدگاه ها و برهان ها به صورت تمایزاتی سه گانه ارائه می شود: 1- تمایز میان نگرش های مبتنی بر وجود رابطه میان فرهنگ و زبان، در مقابل نگرش مبتنی بر نبودن رابطه میان این دو 2- تمایز میان نگرش همسازی ـ فراگشتی، در مقابل نگرش دگرسازی زبان 3- تمایز میان نگرش انگیختگی اجتماعی ـ ارتباطی زبان در مقابل انگیختگی زیستی ـ ژنتیکی. فرضیه اصلی این پژوهش در بخش راهکار نوین خود آن است که با در نظر گرفتن آنچه برنامه کمینه گرا به ویژه آنچه از سال 2000، به این سو ارائه کرده است، امکان تاثیرگذاری زبان بر تفکر و رمزگذاری فرهنگ در زبان و همچنین تاثیرپذیری زبان از فرهنگ که تحت عنوان قوم ـ نحو شناخته می شود، در عین مفروض دانستن شالوده زیستی ـ ژنتیکی میسر است. از این منظر، کارکرد اصلی زبان نه ایجاد ارتباط است و نه بیان تفکر، بلکه نقش اصلی و دلیل وجودی آن اتصال سامانه های شناختی و اجتماعی- فرهنگی به یکدیگر است. "
۲۵۷۳.

علوم شناختی و دشوار آگاهی ( دربارة ترجمة کتاب «فلسفة ذهن، یک راهنمای مقدماتی» نوشتة ایان ریونزکرافت )

۲۵۷۴.

رویکرد الگو محور در فهم چیستی دو دستگاه متافیزیکی: افلاطون و ارسطو

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الگو محوری در متافیزیک الگوی واحد پیشنهادی الگوی متافیزیک افلاطونی الگوی متافیزیک ارسطویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۳ تعداد دانلود : ۶۰۱
دستگاه های متافیزیکی، بخشی مهم و قابل توجه ازمجموعه تاریخ فلسفه را به خود اختصاص داده اند. یک پرسش اساسی در مورد نظام های متافیزیکی کلاسیکی می تواند این باشد که آیا می توان الگو ومدل کلی و واحدی را برای ارائه محتوا و ابعاد آنها تنظیم و پیشنهاد کرد، به گونه ای که این دستگاه های متافیزیکی را درآن قالب به نمایش گذاشت؟ این نوشتار، نخست به دنبال پیشنهاد و توضیح الگویی واحد برای دستگاه های متافیزیکی است. الگوی مذکور مشتمل بر اجزای چندی است از قبیل: موضوع ِمحوری، مفاهیم اساسی، تعاریف، اصول، چشم انداز کلی به واقعیات، توصیف مبدأ و جهان و انسان، همبستگی مباحث با موضوع و استدلال ها. وآنگاه در پی تنظیم وبیان دو دستگاه مهم متافیزیکی افلاطونی و ارسطویی، در قالب مدل مذکور می باشد. به نظر می رسد که متافیزیک های کلاسیک از این طریق، ماهیت ، محتوا و قالب خود را هرچه بهتر آشکار می سازند و بعلاوه از این راه، امکان تعلیم و آموزش و نیز مقایسه میان آنها با سهولت بیشتری انجام می پذیرد.
۲۵۷۵.

خطای تحویلی نگری در دیدگاه الهیات پویشی گریفین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت تحویلی نگری تفکر پویشی خداباوری طبیعت گرایانه گریفین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۹ تعداد دانلود : ۹۵۸
الهیات پویشی یکی از نظامهای الهیاتی است که در دوران پست مدرن رواج یافت. این نوع الهیات می کوشد که به نظام معنوی حیات دوباره ببخشد. دیوید ری گریفین یکی از الهی دانان پویشی و دارای پژوهشهای فراوان است. او با انتقاد از دو جهان بینی ماقبل مدرن و مدرن می کوشد عناصری از هر دو نظام را برای ارائه نوعی الهیات که از فلسفه پویشی وایتهد الهام گرفته است، به کار گیرد. برخی آموزه های مهم الهیات پویشی، همه تجربه گرایی، نسخه وایتهدی خداباوری طبیعت گرا، تاکید بر آموزه غیر حس گرای وایتهد از ادراک و یکپارچگی شهودات دینی، زیبایی شناختی و اخلاقی با عمومی ترین آموزه های علوم در یک دیدگاه منسجم است. این مقاله با رصد کردن مواضع تحویلی نگری به نقد نظرات گریفین در الهیات پویشی می پردازد. تحویلی نگری در تفسیر او از قدرت و خلاقیت خداوند و تنزل آن در حد موجودات آفریده او بدون تبیین منطقی و صرفاً برای حل برخی معضلات الهیات سنتی مانند مساله شر و مساله اختیار در انسان، نمونه ای از تحویلی نگری در اندیشه های گریفین است.
۲۵۷۶.

فلسفه سیاسی: کنشی لذت بخش یا فعالیتی حقیقت یابانه؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون فلسفه سیاسی نیچه سقراط لیبیدو کنش لذت بخش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
تعداد بازدید : ۱۴۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۵۰
این مقاله می کوشد تا از منظری متفاوت به نقد بخشی از سنت فلسفه سیاسی فیلسوفان معاصر بپردازد. در این راستا آنچه مورد تاکید است روی آوردن فلسفه و فلسفه سیاسی به آن چیزی است که از آن به کنش لذت بخش تابیر گردیده است. چنین کنشی ریشه های دراز تاریخی دارد و به روزگار یونان باستان و فیلسوفان پیشا سقراطی باز میگردد. به باور ما در هم آمیختگی مرزهای فلسفه و ادبیات و ارایه شدن سخن فلسفی یونانیان در قالب بلاغت و سخنوری و غلبه این ویژگی بر ارزش های معرفتی فلسفه که به اهنمام فیلسوفانی همانند سقراط و افلاطون از سخن فلسفی کمابیش رخت بسته بود بار دیگر با تاکید بر اصالت زبان و احیای آنچه روح دیونیزیوسی فلسفه خوانده می شود توسط نیچه به گفتار فلسفی باز گردید و به مبنایی رادیکال برای نقد سوبژیکتیویته و معرفت باوری فلسفی مبدل شد. فرض ما بر این است که فلسفه با اتخاذ کنشی لذت بخش و نزدیک گردیدن به سخن ادبی و هنری از تعهد اصیل خود در انکشاف حقیقت دور گردیده است. به دنبال این امر فلسفه سیاسی برخی از فیسوفان و اندیشمندان معاصر نیز دستخوش گرایش به کنشهای ذوقی-ادبی شده، از نقادی مثمر ثمر ایدئولوژی ها و تمهید عمل رهایی بخشی باز مانده است. این مقاله برای تایید مدعای خود، ضمن بررسی تاثیرات فلسفه نیچه بر چنین چرخشی، با ارایه تصویری کوتاه از دستاوردهای فروید ولاکان در متداول ساختن مفهوم لذت در اندیشه فلسفی، نشان می دهد که گرایش فلسفه سیاسی به کنش لذت بخش یا لیبیدوئیزه شدن فلسفه سیاسی چگونه نقادی سیاسی را از اهتمام به رهایی بخشی مثمر ثمر منصرف ساخته و به دلخوشی های روشن فکرانه، ذوقی و ادبی مبدل ساخته است. در این راستا اندیشمندانی چون رولان بارت، زیل دلوز واسلاوی ژیژک از همین منظر مورد توجه اند.
۲۵۷۹.

درآمدى بر مبانى معرفت شناسى اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصور اسپینوزا درجات صعودى صدق نظریه کلاسیک معرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۰۷
نگارنده مقاله حاضر بر آن است تا در بررسى مبانى معرفت شناختى فلسفه اسپینوزا، برخى ازمهم ترین سؤالات معرفت شناسى معاصر را پیش روى نظریات فلسفى این فیلسوف عقل گراى قرن هفدهم قرار دهد و از این طریق، نوشتارى جامع را در ارائه منظومه وار اندیشه هاى معرفت شناسانه وى سامان بخشد. ضمن اینکه در مقاله حاضر، با مرورى بر درجات صعودى صدق (معرفت ناشى از تجربه مبهم، معرفت استدلالى، و معرفت شهودى)، به بررسىِ اعتبار، وثوق و نیز ویژگى هاى مراتب ادراک در نظریه شناخت اسپینوزا پرداخته خواهد شد. نظریه شناخت اسپینوزا با برشمردن معیارهاى درونى و بیرونى صدق، از تصوّرات تام (ناظر به تأمین معیارهاى درونى صدق) و حقیقى (ناظر به معیار بیرونى صدق) سخن مى گوید. مطابقت با واقع (امر متصوَّر)، به عنوان معیار بیرونى و وضوح (بداهت)، و نیز تمایز و سازگارى، به عنوان معیارهاى درونى صدق، پدیدآورندگانِ تصوّرى تامّ و حقیقى خواهند بود. بر این اساس، نظریه شناخت اسپینوزا با دو نظریه مشهور حوزه معرفت شناسى ـ که عبارت اند از: نظریه کلاسیک معرفت و نظریه انسجام یا هماهنگى ـ در موضوع «معیار صدق» قرابت هایى خواهد داشت. گفتنى است که در بخش پایانى این مقاله، به بررسى نسبت نظریه شناخت اسپینوزا با دو نظریه مذکور پرداخته خواهد شد.
۲۵۸۰.

بررسی مقایسه ای روابط علم و دین در الهیات جدید مسیحی (با تاکید بر آرای مک گراث، باربور و پیترز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین گفت و گو همبستگی تعارض تمایز مدل های تعامل علم و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۵۷۷
در این مقاله به بررسی روابط متصور یا محقق میان علم و دین از دیدگاه آلیسترمک گراث، باربور و پیترز پرداخته، با برشمردن نقاط اشتراک و افتراق، دیدگاه های آنها با یکدیگر مقایسه می شود. سپس مدل هایی از آرای هر یک از این متفکران درباره روابط محقق میان علم و دین ارائه و نقاط افتراق و اشتراک آنها بررسی می شود و در نهایت جدولی، برای تبیین تعامل یا رویارویی تاریخی میان علم و دین در قرون وسطی، قرن 17، 18 و 19 ارائه می گردد. باربور به وجود چهار رابطه (گفتگو، استقلال، تعارض و همبستگی) میان علم و دین قائل است و خود به رابطه همبستگی میان این دو باور دارد. پیترز به وجود هشت رابطه (علم گرایی، امپریالیسم علمی، اقتدارگرایی دینی، خلقت گرایی علمی، نظریه دوزبانی، توافق فرضیه ای، همپوشانی اخلاقی و عصر جدید معنویت) اشاره دارد و خود به رابطه توافق فرضیه ای برای گفتگو اذعان دارد. مک گراث هم به وجود سه رابطه اشاره دارد و خود رابطه گفتگو میان این دو را تصدیق می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان