فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
واژه شناسی امور عامه و بررسی سیر تاریخی کاربرد آن در فلسفه اسلامی
حوزههای تخصصی:
روایت افراطی از هوش مصنوعی و مسئله وضوع ناپذیری ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۵ شماره ۵۶
حوزههای تخصصی:
تقلید ازهوش انسانی با استفاده از علوم رایانه ای و فیزیکی هوش مصنوعی نام گرفته است. از میانه قرن بیستم که رایانه ها قابلیت های خود را به نمایش گذاردند برخی از دانشمندان درصدد برآمدند تا هوش و ذهن انسانی را با استفاده از ماشین تقلید نمایند. پشت چنین تلاش هایی دیدگاهی خاص در باب ذهن انسان نهفته است. در واقع هوش مصنوعی ریشه در فلسفه دوران مدرن داشته و بر بستر کلی تفکر در غرب اتکا دارد. هدف این مقاله آن است که نشان دهد اولا، هوش مصنوعی در بنیاد خود بر فلسفه مدرن که کوژیتو در بن آن قرار دارد متکی است. ثانیا، امکان و یا امنتاع دستیابی به قرائت افراطی از هوش مصنوعی براساس دستاوردهای اندیشه میشل فوکو و دیدگاه وی در باب کوژیتوی دوران مدرن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
برهان مفهومی از دیدگاه آنسلم و محقق اصفهانی (کمپانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
یکی از راههای اثبات وجود خدا، اثبات از طریق مفهوم است. در این روش، تنها از طریق یک مفهوم ذهنی مثل مفهوم واجبالوجود ، مفهوم کاملترین و مفهوم بزرگترین، وجود واجب تعالی در خارج اثبات میشود بدون این که به جهان خارج رجوع و از واقعیتهای عینی و موجودات طبیعت کمک گرفته شود. بر این اساس، برهان مفهومی یک برهان پیشینی و قبل از تجربه است. این برهان را در غرب اولین بار قدیس آنسلم (1033-1109) متکلم قرن 11 میلادی و اسقف کلیسای کانتربری مطرح کرد و از زمان کانت، «برهان وجودی» نامیده شد. بر این برهان، اشکالات متعددی وارد شده که مهم ترین آنها اشکال خلط بین حمل اولی و حمل شایع است که اندیشمندان اسلامی آن را مطرح کردهاند. در میان اندیشمندان اسلامی اولین بار فارابی این برهان را ارائه و سپس اندیشمندان دیگری آن را مطرح کردهاند که موجزترین و متقنترین بیان را مرحوم محمد حسین اصفهانی معروف به کمپانی مطرح کرده است. مقاله حاضر بر آن است که برهان ایشان را تبیین و با برهان آنسلم مقایسه کند و اشکالاتی را که بر برهان محقق اصفهانی وارد شده است، پاسخ دهد.
شگفتی وجود و رسالت فیلسوف از دیدگاه مرلو پونتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر مرلو ـ پونتی شگفتی وجود فیلسوف را مجذوب می کند و به سوی خود می کشاند. شگفتی وجود مبتنی بر چیزی است که مرلو ـ پونتی آن را عدم ضرورت می نامد. حقیقت وجود عاری از هرگونه ضرورتی است. وجود هیچ چیز در این عالم، از جمله وجود انسان، واجب و ضروری نیست و همین عدم ضرورت است که انسان را به موجودی تبیین ناپذیر و آزاد تبدیل ساخته است. انسان با استفاده از آزادی خود دست به خلق معنا می زند و ارزش می آفریند. او محکوم به خلق معناست زیرا فقط از این طریق است که می تواند به حیات خود ادامه دهد. فیلسوف به دنبال رسیدن به پاسخ نهایی مسئله وجود نیست. او می داند که جهان شروع شده و با همه ابهامش در حال پیشرفت است، اما نمی داند چرا و چگونه، و نمی تواند در خصوص برطرف ساختن شگفتی و ابهام آن در آینده هیچ تضمینی بدهد. فیلسوف فقط می تواند شگفتی وجود را نظاره و تا اندازهای توصیف کند اما نمی تواند آن را تبیین کند، زیرا هرگونه تبیین، شگفتی را نابود می سازد. انسان ها در طول تاریخ کوشیده اند تا با توسل به امور مطلق شگفتی وجود را برطرف کنند اما از نظر مرلو ـ پونتی رسالت فیلسوف حفظ شگفتی وجود و محافظت از آن در برابر هرگونه کوشش برای نابود کردنش از طریق توسل به امور مطلق است
دو معنای فلسفه تاریخ
فلسفه و تاریخ در البدء و التاریخ مقدسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
بینش و روش تاریخ نگاری ابن طقطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی بینش و روش تاریخنگاری ابنطقطقی در کتاب تاریخ فخری است. این روششناسی ما را با یکی از الگوهای تاریخنگاری روشمندِ متکی بر پشتوانههای نظری و مبرا از اغراض و تعصبها آشنا میسازد. ابنطقطقی از کسانی است که گرایش به دادن قاعده در تاریخ دارد. نگرش او در آغازین فصل کتابش، نگاه فیلسوف تاریخ است. آوردن براهین و استدلالهای تاریخی در این فصل و بهرهگیری از آنها هنگام ذکر وقایع، نشاندهنده منطقیابی او در تاریخ است. در پیدایی و نگارش تاریخ فخری، اوضاع اجتماعی و بستر سیاسی فرهنگی زمانه تاثیرگذار بوده؛ اما شرط کافی بهشمار نیامده؛ بلکه کنار این عامل، قریحه نویسنده، گرایشهای فردی و خلاقیت ذهنی وی نیز نقشی کارساز دانسته است. بررسی این مطلب، مستلزم پژوهشی مستقل آن هم با رویکرد روانشناسی اجتماعی است که این بررسی مجال دیگری میطلبد.
از نقطه به فراسو (سرگذشت تجربه های دینی و عرفانی)
حوزههای تخصصی:
ارزشها و ضد ارزشها
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل مسأله تعقل از دیدگاه ابنسینا و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابنسینا با تمایز بین دو مقام ذات و فعل در نفس انسانی، از یک طرف توانست ادراک عقلی را که خود نوعی ادراک مجرد از ماده است به ذات و حقیقت نفس نسبت دهد؛ و از طرف دیگر رابطه نفس با بدن را براساس مبانی فلسفی خود تبیین نماید. وی هرچند در بیان این حقیقت که ادراک عقلی فعل حیثیت ذاتی نفس است و این نفس است که می اندیشد، مقدم بر دکارت است؛ اما برخلاف دکارت به هیچوجه تأثیر مبادیعالیه را در روند تعقل منکر نمی شود. از نظر وی اگرچه تعقل فعل خود نفس است اما این عقل فعال است که به مدد تأثیر خود هم نفس ناطقه را از مرتبه عقل بالقوه یا عقل هیولانی به مرتبه عقل بالفعل ارتقاء می دهد و هم معقول بالقوه را به معقول بالفعل تبدیل می کند؛ و همین تأثیر است که وی از آن با نامهایی از قبیل افاضه و اشراق یاد می کند. افاضه و اشراق به هیچوجه دو عمل یا دو فعل متمایز نیست تا چنین گمان شود که کلام ابنسینا در این باب دارای ابهام است بلکه از نظر وی افاضه و اشراق در حقیقت دو روی یک عمل واحدند.