ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
۸۸۱.

چرا باید اخلاقی زیست؟ تبیین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجسم اعمال اخلاق هنجاری اخلاقی زیستن اخلاق اگزیستانسیالیستی اخلاق دوراندیشانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۴۸۲۳ تعداد دانلود : ۱۶۵۲
جامعه برای بقای خود به نهاد اخلاق نیازمند است، اما چرا باید «من» اخلاقی باشم؟ چه اشکالی دارد که همه اخلاقی رفتار کنند و من تظاهر به اخلاقی بودن کنم، بی آنکه به واقع پایبند به اخلاق باشم. این پرسش از سوی گلاوکن فراروی سقراط نهاده شد و تا امروز کسانی کوشیده اند به آن پاسخی درخور دهند. افزون بر پاسخ سقراطی به این مسئله، ما شاهد پاسخ اگزیستانسیالیستی و پاسخ دوراندیشانه که نوعی خودگروی پیچیده است، هستیم. در کنار این پاسخ ها که هر یک قوت و ضعفی دارد، می توان پاسخی دینی به این مسئله داد. پاسخ دینی به چرایی اخلاقی زیستن در معرض برخی نقدها و اشکالات قرار گرفته است که زاده تقریرهای خاص آن است. در این مقاله، نگارنده با مرور تاریخی این مسئله و تفکیک دو پرسش اساسی از هم، چهار پاسخ را طرح و بررسی می کند و سرانجام از پاسخ اسلامی به دلیل قوت تبیینی بالای آن دفاع می کند و تقریری از مسئله پاداش و کیفر به دست می دهد که پاسخ گوی انتقادات رایج باشد.
۸۸۲.

بررسی روش هابز در تاسیس و تشکیل دولت باتاکید برکتاب لویاتان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت جامعه سیاسی هابز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸۳ تعداد دانلود : ۱۲۰۲
مقام هابز در متون فعلی فلسفه و سیاست و اجتماع از آنرو نافذ و رفیع است که کلیدی ترین مبحث فلسفه سیاسی و علم سیاست یعنی قدرت و دولت را به شکلی سامان مند و جامع تبیین و تشریح نموده است. هابز در کتاب لویاتان با بکارگیری دقت و قطعیت احکام ریاضی در حوزه سیاست، نخستین گام را در علمی کردن سیاست برمی دارد و با استفاده از تمثیل های ابزار وار و انداموار لویاتان یا دولت را همچون انسان مصنوعی قلمداد می کند و برپایه تحلیلی مکانیکی و مادی از طبع انسان در صدد برمی آید که همه وقایع و نیز امیال، سلوک و رفتار و احساسات آدمی را بر اساس اصل حرکت توضیح دهد. عصاره اصلی کتاب لویاتان این است که اگر افراد جامعه بخواهند در جامعه از امنیت کامل برخوردار شوند و رعایت قوانینی که هدف آنها ایجاد امنیت است به زیان شان تمام نشود باید همه اختیارات خود رابه یک فرد یا جمعی از افراد بسپارند.اما اهمیت هابز بیش از هر چیز در آن است که او در روش شناسی خود ارتباطی میان علوم دقیقه (نظیر هندسه و ریاضیات) و دانش هایی چون فیزیک و روانشناسی برقرار می کند و می کوشد که از این علوم در زمینه مطالعات سیاسی و تأسیس دولت بهره گیرد. بدین سان او روش خوب و معقول را برای تحلیل کلیه موضوعات روشی شبیه به تحلیل هندسی می دانست
۸۸۳.

تحلیل محتوایی عشق شناسی افلاطون و ابن سینا (Content Analysis of Love in the Context of Plato and Avicenna)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون ابن سینا عشق رسالة العشق ضیافت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۶۳۲ تعداد دانلود : ۹۰۲
افلاطون و ابن سینا را می توان اندیشمندانی دانست که در دو سنّت یونانی و اسلامی برای نخستین بار رویکردی فلسفی از عشق ارائه کرده اند و پای عشق را به مسائل فلسفی گشوده اند و رساله هایی در «عشق شناسی» نوشته اند که سرآغاز یک رویکرد فلسفی نوین شد. ابن سینا بی آنکه از رسالة «ضیافت» افلاطون مطّلع باشد، در «رسالة العشق» خود مباحثی را مطرح کرد که شباهت بسیاری با آموزه های افلاطون دارد، هرچند تفاوت های بسیار این دو رساله را نیز نباید فراموش کرد. اشتراک این دو حکیم عمدتاً در مباحث وجودشناسی عشق و اختلاف آنان در معناشناسی و روش شناسی بحث عشق است. جایگاه معرفت در عشق، پیوند عشق و نیاز و نیز غایت و مطلوب عشق در هر دو نظام به چشم می خورد. امّا مفهوم سازی های این دو از عشق و روش تدوین بحث، کاملاً متفاوت است. بازخوانی محتوایی این دو رساله در یک رویکرد تطبیقی، وجوه پنهان عشق شناسی را در دو سنّت فلسفی نمایان، و وجوه اشتراک و اختلاف دو رویکرد را ارائه خواهد کرد.
۸۸۴.

ثنویت در الاهیات افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعالی الاهیات ثنویت حلول نگرش سلبی دمیورژ

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۹۳۳ تعداد دانلود : ۹۷۰
الاهیات افلاطونی به مثابه بخشی از نظام فکری او تابع مؤلفه هایی است که کل پیکره اندیشه های او را تحت تأثیر قرار داده است. وی، همان گونه که در حوزه هستی شناسی و متافیزیک، با توجه به میراث هراکلیتی و پارمنیدسی خود، دو ساحت عقلی و حسی را مطرح می کند، در حوزه الاهیات نیز از یک سو قلمرو متعالی را مطرح می کند که در آن می توان ویژگی هایی نظیر ثبات، و حتی گونه ای مشابهت با صفات نظام های الاهیاتی ادیان، یافت. اما برای اعمال نفوذ و تبیین تغییرات به خدایانی نیاز دارد که در قلمرو جهان متغیر ایفای نقش کنند. از این رو الاهیاتی ناظر به ساحت این جهانی یا حلولی شکل می گیرد. بدین ترتیب ثنویت معهود و مألوف افلاطون در هستی شناسی و معرفت شناسی، در الاهیات نیز رخ می نماید. مدعای این مقاله این است که دمیورژ و خیر را می توان دو روی یک سکه دید و دمیورژ را صورت شخصی تر و انضمامی تری برای خیر برتر و متعالی قلمداد کرد.
۸۸۵.

رابطه زیبایی با اخلاق در زیباشناسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خیر زیباشناسی کانت زیبایی والایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : ۲۶۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۴۳
در وهله اول به نظر می رسد که کانت درصدد تمایزگذاری جدی میان زیبایی و اخلاق است. این نکته را می توان از آنجا استنباط کرد که او در تحلیل امر زیبا بر حسب کیفیت، میان امر مطبوع، امر خیر یا اخلاقی و امر زیبا تمایز قائل می شود و اعلام می کند که لذت ناشی از امر زیبا نه برای ارضای تمایلات جسمانی ماست (مطبوع) و نه برای رسیدن به هدفی اخلاقی. از سوی دیگر کانت در برخی از فقرات نقد قوه حکم از نوعی ارتباط میان زیبایی و اخلاق سخن می راند. این نوشتار بر آن است تا با بررسی فقراتی که کانت در آن ها از ارتباط میان زیبایی و اخلاق بحث می کند، روشن سازد که چگونه می توان هم زیباشناسی را از اخلاق متمایز کرد و هم به رابطه زیبایی و اخلاق معتقد بود. پس از روشن سازی نحوه ارتباط، به این پرسش خواهیم پرداخت که چرا کانت چنین ارتباطی را ضروری انگاشته است. بعد از بررسی روشن می شود که زیبایی و اخلاق می توانند به صورت غیر مستقیم با همدیگر مرتبط باشند. اصلی ترین دغدغه کانت در مرتبط ساختن زیبایی با اخلاق، ایجاد پیوند میان آزادی و احساس است.
۸۸۶.

پیامدهای تفسیر سابجکتیو هگل از اخلاق ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت ارسطو فضیلت هگل اخلاق نیکوماخوس سابجکتیو

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۱۴۳۳ تعداد دانلود : ۹۶۶
در این مقاله، قرائت هگل از اخلاق ارسطویی ذیل دو مفهوم بنیادی «سعادت» و «فضیلت» و پیامدهایی که بر این قرائت مترتب است، بیان می شود. در تفسیر هگلی، این دو مفهوم نسبت به تلقی کلاسیک ارسطویی کارکردی اجتماعی تر و در عین حال تعینی سابجکتیو به خود می گیرند، تا از این طریق فرد و اجتماع در روندی دیالکتیکی در چهارچوبی فضیلت مند به خیری یگانه که همان آزادی است، دست یابند. اصالت و به یک معنا تقدم اندیشه سیاسی در نظام فلسفی هگل، نیازمند دستگاهی اخلاقی است که بتواند فراتر از طبیعت گرایی اخلاقی ارسطو عمل کرده، مناسبات و اقتضائات حیات بیرونی اجتماعی و سیاسی را تبیین کند. چنین است که در اندیشه هگل، سعادت و فضیلت اگرچه همچون نظام اخلاقی ارسطو واجد اهمیت بی بدیلی هستند، وظیفه ای فراتر از تعلیم و تربیت افراد می یابند. در این پژوهش نشان داده می شود که هگل با استخدام دو مفهوم بنیادی اخلاق ارسطویی، یعنی سعادت و فضیلت در چهارچوب کلی نظام فکری خود، زمینه را برای دگردیسی معنایی این مفاهیم فراهم می آورد.
۸۸۷.

تاثیر افلاطون در آرای معرفت شناختی شیخ اشراق

۸۸۸.

نسبت ایده آل زیبایی و زیبایی وابسته در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایده آل زیبایی زیبایی وابسته داوری زیباشناختی غایت مندی ذهنی غایت مندی عینی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : ۲۵۰۶ تعداد دانلود : ۱۳۷۱
کانت در «نقد قوة حکم»، امر زیبا را در چهار دقیقه متناظر با احکام منطقی بررسی می کند. او در دقیقة سوم بر مبنای تحلیل مفهوم کلیدی «غایت مندی»، به تعریفی فرم محور از زیبایی یعنی غایت مندی بدون غایت (غایت مندی ذهنی) می رسد. در ذیل همین دقیقه، دو مفهوم «زیبایی وابسته» و «ایده آل زیبایی» نیز مطرح می شود که داوری زیباشناختی در هر دوی آن ها بر مبنای غایت مندی عینی است و مفهومی دال بر چیستی عین و کمال عین موافق با آن برای داوری پیش فرض گرفته می شود. این پیش فرض در زیبایی وابسته، کمال عین و در ایده آل زیبایی، مفهوم حاصل از جمع ایدة عقلی و ایدة متعارف زیباشناختی است؛ اما این دیدگاه متعارض با این اصل زیباشناختی کانت است که داوری دربارة امر زیبا صرفاً بر یک غایت مندی ذهنی متکی است. این نوشتار با بررسی مفهوم غایت مندی و نوع غایت مندی عینی در زیبایی وابسته و ایده آل زیبایی، درصدد تبیین چگونگی ارزش زیباشناختی این دو مفهوم و در نهایت بررسی نقاط اختلاف و اشتراک آن ها با یکدیگر می باشد تا جایگاه این دو مفهوم در فلسفة کانت مشخص شود.
۸۸۹.

تحلیل خوانش مارتین هایدگر از نقد اوّل ایمانوئل کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر تفسیر کانت کاسیرر شاکله سازی زمانیت هستی شناسی بنیادین دازاین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
تعداد بازدید : ۲۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۲۲
مارتین هایدگر در کتاب کانت و مسأله مابعدالطبیعه، با چشم پوشی از تفاسیری که غالباً نقد عقل محض را یک پروژه معرفت شناسانه دانسته اند، آن را به منزله اثری هستی شناسانه شرح می کند. وی می کوشد تا معلوم کند که چگونه تمام پاره های این اثر کانت (با محوریت حیث زمانی به عنوان بستر شاکله سازی تخیّل) اصالتاً به مسئله اساسی هستی متناهی انسان یا دازاین (به منزله شرط یا بنیان امکان دیگر موجودات) ناظر است. از نظر هایدگر، ایمانوئل کانت همانا مؤسّس هستی شناسی بنیادین دازاین است، گرچه به سبب گرفتاری در غلّ و زنجیر سنّت یا فرادهش فلسفی (به ویژه فلسفه دکارت) در بدایت این طریق متوقّف گشته و از ادامه آن بازمانده است؛ بدینسان، می توان گفت که به گمان هایدگر، نقد عقل محض و هستی و زمان برادرخوانده یکدیگرند، بدین معنا که هر دو از دغدغه ای واحد زاده اند و به راهی واحد گام نهاده اند. در مقاله حاضر به ویژه با رجوع به کانت و مسئله مابعدالطبیعه و هستی و زمان منحصراً و مختصراً به تحلیل و تشریح و ارزیابی این خوانش هستی شناسانه پرداخته ایم تا ببینیم کانت چگونه و به چه معنا مؤسّس راه هستی شناسی بنیادین دازاین بوده و چرا و به کدامین جهت از ادامه آن بازمانده است. در این راه ناگزیریم که رویکرد انتقادی ارنست کاسیرر به خوانش هایدگر از کانت را نیز اجمالاً معرّفی کنیم.
۸۹۰.

بررسی و نقد نظریه سوئینبرن درباره تجربه دینی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصل گواهی اصل ساده باوری عقلانیت فلسفی عقلانیت عرفی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۹۴۲ تعداد دانلود : ۴۸۶
تجربه دینی یکی از مباحث مهم در فلسفه دین معاصر میباشد. مسألهای که توجه متفکرین را در این موضوع به خود جلب نموده، این است که آیا تجربههای دینی میتوانند اعتقاد افراد را به متعلَّق تجربههایشان توجیه نمایند یا خیر؟ ریچارد سوئینبرن معتقد است که با تمسک به اصل سادهباوری میتوان اعتبار تجربه دینی را برای شخص صاحب تجربه اثبات نمود. طبق این اصل اگر به نظر شخصی برسد که فلان شیء را دیدهاست، پس احتمالاً آن شیء در خارج تحقق دارد البته به شرط عدم تحقق پارهای از شرایط. وی به مدد اصل گواهی، اعتبار تجربه دینی را برای سایر افراد توجیه میکند، مگر آنکه آشکار شود که شخص ناقل دچار سوء فهم گردیده یا اغراق کرده یا دروغ میگوید. نگارنده با تفکیک عقل به دو ساحت فلسفی و عرفی بر این باور است که نظریه سوئینبرن در ساحت عقل فلسفی غیرقابل دفاع است، ولی در ساحت عقل عرفی میتوان سخن او را پذیرفت.
۸۹۱.

ارتباط بین فهم و زبان دراندیشه ویتگنشتاین و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان فهم گفتگو فهم دیگری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۹۴ تعداد دانلود : ۱۱۹۹
ویتگنشتاین متأخر و گادامر معتقدند فهم متضمن کاربرد است. در اندیشه آنها، حضور ِ«دیگری» در فهم راستین نمایان می شود. ویتگنشتاین برآن است که ما نمی توانیم هیچ شکل زندگی خاصی را مستقل از شکل های دیگر زندگی بفهمیم. گادامر نیز می گوید «من» نسبت به گفته های دیگری گشوده است، زیرا گفتگوی واقعی فقط با چنین گشودگی ای میسر می شود. از دیدگاه ویتگنشتاین، اساساً داشتن زبان خصوصی برای انسان مقدور نیست، زیرا قواعد حاکم بر کاربرد واژه های مبین حسیات، قواعدی همگانی و اجتماعی اند. ما این قواعد را در صحنهجامعه و در گفتگو با دیگران یاد می گیریم و به کار می بندیم. نزد گادامر نیز زبان محیطی است که در آن، دو طرف گفتگو به فهم متقابل می رسند و ویژگی هر گفتگوی راستین این است که دو طرف گفتگو برای دیدگاه و گفته های یکدیگر ارزش قائل باشند.
۸۹۲.

نسبت فلسفه اشراقی سهروردی و فلسفه افلاطون

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هایدگر افلاطون نور سهروردی تمثیل غار تعریف حقیقت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۳۰۵۰ تعداد دانلود : ۱۵۰۹
در این مقاله نشان داده می شود که فلسفه اشراقی سهروردی ریشه در فلسفه افلاطون دارد. در ابتدا شواهدی از حکمه الاشراق بررسی می شود که در آن سهروردی تأکید می کند فلسفه اشراقی ای که عرضه می کند مورد اعتقاد افلاطون است. سپس توضیحاتی در مورد فلسفه هایدگر و چرخش فلسفی وی خواهد آمد. در این قسمت تفاوت های عمده این فلسفه متقدم و متاخر هایدگر در جنبه های مهم بررسی می شود. سپس تمثیل غار شرح داده می شود و چهار مرحله آن تبیین می شود. در ادامه تفسیر خود افلاطون بر تمثیل را بررسی خواهیم کرد. در این بخش نشان داده می شود که از نظر هایدگر، افلاطون تعریف حقیقت را دگرگون کرده است و آن را از نامستوری و آشکارگی به صحت نگاه تبدیل کرده است. افلاطون در هر مرحله بر عادت کردن چشم فرد به نور جدید تأکید می کند و این مسئله را با واژه یونانی پایدیا بیان می کند. در بخش بعدی به پایدیا، و نقش تأثیرگذار آن در فلسفه افلاطون، خواهیم پرداخت. پایدیا چرخش کل وجود انسان است برای سازگاری و درک ویژگی های واقعی موجودات. در بخش بعدی به ارتباط و تناسب خورشید تمثیل و ایده ی خیر خواهیم پرداخت. بدین مضمون که خورشید تمثیل تصویر ایده خیر یا ایده ایده ها است و همچنانکه خورشید اشیاء را قابل دیدن می کند، ایده خیر هم دیگر ایده ها را قابل شناخت می کند. سپس به مقایسه فلسفه افلاطون و فلسفه اشراق پرداخته می شود و تبیین خواهد شد که فلسفه اشراق و فلسفه افلاطون در اصول و مبانی و نیز در روش فلسفی نزدیکی و همسانی قابل توجهی دارند. زیرا آنچه که افلاطون ارائه می دهد توسط سهروردی به اوج پیشرف خود می رسد. نهایتا به نقش واسطه ای نوافلاطونیان در ارتباط بین افلاطون و سهروردی پرداخته می شود.
۸۹۳.

تبیین و بررسی مبانی معرفتی تبارشناسی میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میشل فوکو مبانی معرفتی تبارشناسی نسبی گرایی و نظریه انسجام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷۸ تعداد دانلود : ۲۰۹۶
میشل فوکو ازجمله اندیشمندان بسیار تأثیرگذار معاصر در جهان بود. او نقدهایی جدی به اندیشمندان پیش از خود مطرح کرد و از بسیاری از آن ها نیز تأثیر پذیرفت. این مقاله در پی بررسی مبانی معرفتی تبارشناسی اوست. در بررسی مبانی معرفتی به این پرسش ها پاسخ داده می شود که تعریف فوکو از حقیقت چه بود؟ برای دستیابی به حقیقت چه راهی را برگزید؟ آیا فوکو نسبی نگر بود؟ فوکو در چه ساحتی نسبی نگر بود و مبنای نسبی گرایی او چه بود؟ در بررسی مبانی معرفتی تبارشناسی باید گفت فوکو در این دوره در تعریف حقیقت پیرو نظریه انسجام گرایی بود. همچنین، در تبارشناسی رویکردی نام انگارانه داشت و از انواع نسبی گرایی، فوکو نسبی اندیشی هستی شناسانه و نسبی اندیشی شناخت شناسانه را برگزید. او در تبارشناسی به پیروی از نیچه و رویکردهای نسبی نگر هستی شناسانه او بر این نکته تأکید کرد که قدرت به واسطه گفتمان صدق و کذب، گزاره ها را در هر دوره تعیین می کند.
۸۹۴.

تحلیلی انتقادی بر علم دینی پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم دوئمی علم آگوستینی طبیعت گرایی روش شناختی علم دینی پلانتینگا تضاد علم و دین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
تعداد بازدید : ۱۰۲۴ تعداد دانلود : ۶۳۰
در قرن حاضر، هجمه ی سهمگین حوزه های گوناگون دانش را بر قلمرو ادیان شاهد بوده ایم. این مسأله نگرانی بسیاری را از سوی دانشمندانِ پیرو دین و همچنین خداباورانِ طرفدار علم برانگیخته است. ازاین رو، آلوین پلانتینگا، یکی از بزرگ ترین فیلسوفان معاصر دین، با ارائه ی نظریه ی معرفت خود، موضعی نو به باورهای دینی اتخاذ می کند. او با نقدهایی که متوجه دیدگاه پیشینیان می کند، گستره ی باورهای پایه را به طریقی وسعت می دهد، تا باورهای دینی را نیز دربرگیرد. پس از ارائه ی این دیدگاه، پلانتینگا در آثار متعدد خویش، تلاش می کند تا تضاد میان علوم معاصر و دین را به پیش فرض های الحادی نظریات علمی نسبت دهد. در ادامه ی این تلاش، او برساختن علمی دینی را پی می گیرد که علاوه بر اجتناب از عناصر الحادی، به کارگیری باورهای دینی را در اشتغال به فعالیت های علمی، به پیروان ادیان توصیه می کند. در این مقاله، ضمن تحلیل و بررسی علم دینیِ مدّنظر پلانتینگا، اشکالات عمده ای را بر آن وارد آورده ایم.
۸۹۵.

نقد و بررسی استدلال های ویلیام جیمز در جستارِ «خواستِ باور»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویلیام جیمز خواست باور اخلاق ایمان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۳۷۱۴
ویلیام کلیفُرد در جستار «اخلاق باور» مدعی شد که باور بر بنیاد شواهد نابسنده، در هر کجا و هر زمان و برای هر کس خطاست. ویلیام جیمز در جستار «خواست باور» درصدد پاسخ به او برآمد و ادعا کرد که باور دینی یک تصمیم اصیل است و در این گونه تصمیمات توجیه ایمان، خواستِ باور است. اصل ادعای جیمز در «خواستِ باور» تعریف انتخاب اصیل و انتساب ایمان توحیدی به آن است. باور داشتن به خدا اگر تصمیمی اصیل باشد باید سه ویژگی را احراز کند: الف) گریزناپذیری؛ ب) زنده بودن؛ و ت) خطیر بودن. ما در این جستار پس از بررسی مجمل آرای جیمز و نقدهای مهم بر او، روایی انتساب این سه ویژگی بر ایمان دینی را وارسی کرده ایم.
۸۹۶.

آزادی و دینداری از دیدگاه میشل فوکو، با تأکید بر نوشته های او درباره انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قدرت انقلاب ایران میشل فوکو فاعلیت (سوژگی) معنویت سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۴۱
یکی از مهم ترین سؤالاتی که ذهن پژوهشگران فوکو را درگیر کرده، این است که آیا نظریات او درباره قدرت موقعیتی برای اعمال آزادی و شورش فراهم می کند. همچنین در پی این سؤال یکی از معماهای پیش روی پژوهشگران این بوده است که مواضع او درباره انقلاب ایران چگونه با مواضعی که درباره آزادی و قدرت داشته است، سازگاری می یابد. در این مقاله به بررسی نقش آزادی و سوژگی در آثار فوکو با تأکید بر انقلاب ایران خواهیم پرداخت. از نظر وی در موقعیتی که قدرت در همه جا نفوذ یافته است، یک امکان مهم برای اِعمال فاعلیت (سوژگی) «تمرین های معنوی» است – یعنی یک مجموعه از فعالیت ها که در جهت خودسازی انجام می گیرد. انقلاب ایران یک نمونه از این نوع سوژگی را به نمایش می گذاشت، زیرا بسیاری از انقلابیون همزمان به خودسازی درونی و ایجاد تحول بیرونی می پرداختند. فوکو باور داشت که تشیع انقلابی به دلیل وجود رویکردهای باطنی امکان اِعمال آزادی را فراهم می کند. البته چنین ترکیبی از آنجا که در مقوله های ذهنی غربی نمی گنجید، برای ایشان قابل هضم نبود.
۸۹۷.

نگاه انتقادی گادامر به هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوسرل گادامر ادراک صرف اندرهم ذهنی اگوی استعلایی اگوی دیگر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۲۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۶۶
هوسرل، علاوه بر دیلتای و هیدگر، یکی از کسانی است که گادامر در «حقیقت و روش» بارها به وی اشاره نموده و از اندیشه هایش تأثیر پذیرفته است. مواجهه گادامر با هوسرل، علی رغم عظمت او در نزد گادامر و تأثرش از وی، همواره مواجهه ای هرمنوتیکی بوده است. گادامر با نقد و بررسی عناصر پدیدارشناسی هوسرل در صدد انکشاف ناگفته های اوست. شمار اندکی از فلسفه ورزان و اهل تتبع در عالم به نسبت و رابطه این دو فیلسوف پرداخته اند و در بین این شمار کم، آنچه بیشتر مد نظر بوده تأثرات گادامر از هوسرل بوده است و نه دیدگاه های انتقادی گادامر نسبت به هوسرل. در عوض، هدف این مقاله آشکار کردن و برجسته نمودن اندیشه های انتقادی گادامر نسبت به مفاهیم کلیدی پدیدارشناسی هوسرل است؛ مفاهیمی همچون ذهنیت استعلایی، ادراک صرف، اندرهم ذهنی، شکاف بین ماهیات و واقعیات، و اگوی دیگر. ضمن نشان دادن وجوه انتقادهای گادامر بر این مفاهیم، به عیان خواهیم دید که وی با وفاداری به سلوک هرمنوتیکی خود صرفاً در صدد بازگویی اندیشه های هوسرل نیست بلکه به پشت اندیشه های او رفته و با نقد آنها ناگفته ها را بیان نموده و افق جدیدی را گشوده است.
۸۹۸.

وحی از دید ابن سینا

کلیدواژه‌ها: عقل فعال نفوس فلکی چیستی وحی قوه حدس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
تعداد بازدید : ۱۳۳۹ تعداد دانلود : ۷۰۸
فرآیند وحی از جمله مسائلی است که از دیرباز ذهن بسیاری از متفکران و فیلسوفان اسلامی و غربی را به خود مشغول کرده و پی بردن به حقیقت و چیستی این پدیده را دغدغه ایشان قرار داده است. در میان فیلسوفان اسلامی از زمان فارابی تاکنون، تلاش های بسیاری در جهت توضیح و تبیین وحی صورت گرفته است که هریک براساس مکتب و دیدگاه خاص خویش سعی کرده اند تبیین بهتری از چیستی وحی ارائه دهند.ابن سینا یکی از فیلسوفان اسلامی است که به این مسئله توجه خاصی نشان دادهو با نبوغ بالای خویش به تبیین و تحلیل وحی پرداخته است. وی از عناصر اصلی و مهمی، از جمله نفوس فلکی، عقل فعال، قوای مدرکه نفس، قوه خیال و قوه حدس...بهره برده است که هر یک از این موارد ذکر شده، نقش مواد خام و اولیه ای را دارند که ابن سینا از آنها در سازماندهی تبیین خویش استفاده کرده است. دراین مقاله، دیدگاه ابن سینا با فرایند فوق الذکر بیان شده ونقدهای مطرح شده برآراء وی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
۸۹۹.

بررسیِ دیدگاهِ اروین یالوم درباره ارتباط دغدغه های وجودیِ مرگ اندیشی و معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر مرگ اندیشی رویکرد وجودی ترس از مرگ موج زنی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۴۸۱۱ تعداد دانلود : ۴۱۶۸
در این مقاله تلاش شده است که دیدگاه روان درمانگر معاصر، اروین یالوم در باب تأثیر مسئله مرگ اندیشی بر مسئله معنای زندگی با توجه به ت أثیرات فلسفه اگزیستانسیالیسم بیان شود. بدین منظور در ابتدا روانشناسی وجودی به عنوان نحله ای که یالوم به آن تعلق دارد معرفی شده است و سپس مؤلفه های رویکرد وجودی در دیدگاه یالوم بیان شده است و سپس دیدگاه او نسبت به ترس از مرگ که متأثر از اندیشه های فیلسوفانی چون اپیکور، نیچه و هایدگر است همراه با ذکر انواع این ترس و عوامل آن ذکر شده است و تفاوت های دیدگاه او با فروید نیز مشخص گردیده است. در بخش بعدی به دیدگاه یالوم نسبت به مسئله معنای زندگی اشاره و چالشِ کشف یا جعل معنا بررسی شده و شرح یالوم از رویکرد فرانکل و نقد آن بیان شده است. در بخش نتیجه گیریِ مقاله، مسئله اصلی مقاله که معضل فلسفی حاصل از ارتباط دو مقوله معنای زندگی و مرگ اندیشی و ایجاد بی معنایی مطرح شده و پاسخ یالوم در قالب نظریه موج زدن و ارتباط آن با مقوله تعهد توصیف شده و در پایان دو نقد بر دیدگاه یالوم ارائه شده است.
۹۰۰.

تلقی فیشته از مفهوم حق طبیعی و نقد هگل بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی فلسفه سیاسی هگل حق طبیعی فیشته

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
تعداد بازدید : ۱۳۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۵۰
بسط و توسعه فلسفه سیاسی هگل در بسیاری از جنبه ها حاصل درگیری های نظری او با فیلسوفان پیش از خود است. در این میان، فلسفه سیاسی فیشته و خصوصاً تلقی او از مفهوم حق طبیعی برای هگل از اهمیت بالایی برخوردار است. هگل در مقاله «راه های علمی بررسی حق طبیعی» که در سال 1802 آن را به چاپ رسانده، نقدهایی جدی بر فلسفه سیاسی فیشته وارد آورده است. این مقاله از دو بخش اصلی تشکیل شده است: در بخش نخست به اهم مطالب در فلسفه سیاسی فیشته، با تکیه بر کتاب مبانی حق طبیعی، خواهیم پرداخت و در بخش دوم نقادی هگل از فلسفه سیاسی فیشته را که در مقاله «درباره راه های بررسی علمی حق طبیعی» مطرح نموده، بررسی خواهیم کرد. با اینکه نقادی هگل نتوانسته اعتبار کلی فلسفه سیاسی فیشته را سلب نماید، اما درعین حال توانسته تلقی فیشته از حق طبیعی را با معضلاتی چند مواجه سازد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان