فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
علم پیچیدگی علم مطالعه نظام های پیچیده است. فهم و تبیین رفتارهای نظام های پیچیده اجتماعی مسلتزم طراحی معادلات غیر خطی است که پارادیم های کنونی حاکم بر علوم اجتماعی قدرت آن را ندارند. این نظام ها دارای خواصی هستند که روش شناسی های جاری نمی توانند آنها را مورد مطالعه قرار دهند. خط مشی عمومی به عنوان یک نظام پیچیده را می توان از نگاه علم پیچیدگی مورد مطالعه قرار داد. در این مقاله نویسنده تلاش دارد با تحلیل نظام های پیچیده، ضرورت شکل گیری علم پیچیدگی را توجیه، ویژگی های نظام های پیچیده را واکاوی و دلالت های ضمنی این علم برای خط مشی گذاری عمومی را تحلیل کند.
تبیین و تحلیل مبانی انسان شناختی آگوست کنت در پارادایم اثباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی در معنایی غیر از رشته انسان شناسی رایج از جمله معرفت هایی است که پارادایم های علمی در ساختار و روش خود مبتنی برآن هستند. آگوست کنت بعنوان آغازگر جریان پوزیتیویستی، پارادایم پوزیتیویستی و علم جامعه شناسی را بر انسان شناسی نوینی بنا کرد. او انسان را به گونه ای تصویر می کند که از درون آن زندگی اجتماعی و به تبع آن علم فیزیک اجتماعی پدید می آید. این فرایند شاهدی بر آن است که معرفت علمی در چارچوبی بی طرف نسبت به گزاره های جهان شناختی و انسان شناختی شکل نمی گیرد و معرفت علمی مبتنی بر گزاره های مشاهده ناپذیری است که علم نه از آنها سخن می گوید و نه ابزارهای لازم برای بررسی آنها را دارد. استخراج گزاره های انسان شناختی آگوست کنت و ترسیم رابطه آن گزاره ها با بخش های مختلف علوم انسانی پوزیتیویستی نشان می دهد رویکردهای علوم انسانی در سطحی از معرفت ماقبل علمی اولاً قیاس پذیرند و ثانیاً با تغییر مبانی انسان شناختی یک رویکرد، نوع تازه ای از معرفت علمی می تواند شکل بگیرد.
الگوی شلایر ماخر و تعامل سیاق متنی و حالی در دور هرمنوتیکی متناسب قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بنا دارد که تبیینی از تعامل سیاق متنی با سیاق حالی، در حین فهم متن ارائه نماید؛ تعاملی که در دور هرمنوتیک خاصی از فهم متن برقرار می شود. قرآن کلامی الهی است و ویژگی هایی دارد که دور هرمنوتیکی متناسب با خود را اقتضا می کند؛ لذا به بررسی و تبیین ویژگی های مؤثر در نحوه فهم آن پرداخته، با توجه به آن ویژگی ها به ارائه دور هرمنوتیکی متناسب آن مبادرت شده است.
در این دور هرمنوتیکی ارائه شده، تعامل بین سیاق متنی (حاصل از پیوستگی های درون متن) و سیاق حالی (اسباب نزول اعم از عام و خاص)، کاملاً قاعده مند می گردد و ورود به آن بر اساس ترتیب نزول صورت می گیرد. در این تعامل به اصالت و اعتبار متن قرآن نسبت به اسباب نزول نیز توجه می شود.
بررسی نگاه آرای هانری کربن و سید احمد فردید: در باب گفت وگو میان عرفان اسلامی و فلسفة آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر خوانشی است از کلیات نگاه هانری کربن و سید احمد فردید در باب مطالعة تطبیقی عرفان اسلامی و فلسفة آلمانی، و همچنین مقایسة نگاه دو متفکر با هم. دو متفکر در نقاط بسیاری با هم اتفاق نظر دارند؛ مثلاً این که هر دو مطالعة تطبیقی را با نقد تاریخی انگاری شروع می کنند، هر دو دل بستة پدیدارشناسی هستند، و هر دو در تلاش اند با این مطالعات بر بحران های تاریخ تفکر غربی فائق آیند. در کنار این اتفاق نظرها، هر یک از آن ها راه خود را در برخی مسائل از دیگری جدا می کند؛ فردید با تلقی خاصی که از تاریخ دارد حیث تاریخی افکار و اندیشه ها را برجسته می کند و دائماً مطالعات خود را در متن تاریخ انجام می دهد، در حالی که کربن به فراتاریخ نظر دارد. همچنین فردید مطالعة خود را با الهام از هایدگر بر اتیمولوژی متمرکز می کند، در حالی که کربن با نگاهی زبان شناسانه در پی تشکیل شبکه ای مفهومی در دو ضلع مطالعه است.
نسبت اخلاق دینی و اخلاق سکولار از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی در یک طرح ابتکاری، مکاتب اخلاقی را به چهار مکتب عمده (مکتب انبیای سلف، مکتب ویژه قرآن، مکتب فلاسفه یونان و مکتب نسبیت گرایی اخلاقی و پیروان نظریه تکامل) تقسیم می کند. دو مکتب اول را علامه جزو اخلاق دینی و دو قسم اخیر را سکولار می داند. بنابر ارزیابی علامه از مکاتب اخلاقی، نسبت اخلاق دینی و سکولار، نسبت نقص و کمال و مصداق عموم و خصوص مطلق است. تمایز اصلی دو رویکرد مذکور در بهره مندی و عدم بهره مندی عقل در شناخت مفاهیم، مصادیق، کشف، توجیه و تضمین ارزش های اخلاقی از معارف وحیانی است. در اخلاق دینی، ایمان حقیقی به مبدأ و معاد، التزام عملی به احکام دینی، ارزش های اخلاقی را تضمین و شکوفا می کند و منشأ ضعف های اخلاقی موجود در جوامع دینی به ویژه جوامع مسلمان، بی توجهی به مبانی و عدم التزام عملی به تعالیم اصیل دین اسلام است.
بررسی تطبیقی برهان امکان و وجوب ابن سینا و برهان علامت صنعتی دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
پیشینه تاریخی، توصیف و تبیین موضع ملاصدرا درباره چیستی فلسفه اولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
الگوی علم شناسی موضوع محور ارسطویی- سینوی، فلسفه اولی را بحث از عوارض ذاتی «موجود بما هو موجود» دانسته و دو حوزه امور عامه و الهیات بالمعنی الأخص را ذیل آن علم واحد دسته بندی می کرد. با پیشرفت تاریخی علم کلام و غلبه یافتن رویکرد فلسفی در آن، مباحث دو حوزه مذکور از یکدیگر تفکیک شده و با لحاظ کردن آن ها به عنوان دو علم مستقل، به تدریج الگوهای متنوعی، یکی پس از دیگری و هریک با نقد الگوی پیشین، برای وحدت بخشی مباحث امور عامه ارائه گردید. از ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف نوآور می توان توقع داشت که در این سیر تاریخی و خصوصاً با تحولی که در محتوای فلسفه اولی ایجاد کرده طرح بدیعی نیز برای شناسایی آن عرضه کرده باشد، اما او نامنتظرانه به همان موضع ارسطویی- سینوی بازگشته است. در تییین چرایی اتخاذ این رأی، شواهد غیرمقنع و قابل دفعی وجود دارد که نشان می دهد آن موضع، حاصل اندیشه های ابتدایی – و نه نهایی– ملاصدرا بوده است. اما قابل دفاع تر است که آن موضع فلسفه شناسانه ملاصدرا با فلسفه او سازگار دانسته شده و یا اینکه با توجه به قرائن متعدد و از جمله برای حفظ ادعای انقلاب پارادایمی حکمت متعالیه نسبت به سنت های فلسفی پیشین، رخنه ای در اندیشه او محسوب گردد.
بررسی خاطره، وفاداری و نوع شناسی اخلاقی یا استفاده از کارکردهای یونگی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اصلی در فلسفه اخلاق، پرسش از وسعت و شدت دترمینیزم در بروز رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی در انسانها می باشد. مطالعه دترمینیزم در حوزه ارزشهای اخلاقی چه برای تفکری که به آزادی در حوزه عمل و گزینش امر اخلاقی معتقد است و چه تفکری که نقش امور جبری را در اخلاق بسیار تعیین کننده می داند، حائز اهمیت است. در این راستا، مبحث دترمینیزم روان شناختی و فیزیولوژیک، یکی از موضوعات مهم به شمار می آید. در این مقاله نخست به مطالعه برخی کارکردهای ذهنی انسان که جنبه شناختی دارند می پردازیم. بدین منظور، ما کارکردهای یونگی ذهن و روان انسان را مد نظر قرار داده و آنها را بر حسب مقولات شناختی شرح می دهیم. سپس به تحلیلی از مفاهیم زمان، خاطره و وفاداری می پردازیم و ارتباط این مفاهیم را با کارکردهای یونگی ذهن مورد بررسی قرار می دهیم. نشان خواهیم داد که فضیلت وفاداری از طریق مقوله خاطره به ویژگی ها و پتانسیل های ذهنی مغز انسان گره می خورد. در ادامه به نوع شناسی اندیشه های اخلاقی و شاخص شناختی اخلاق پرداخته و در خصوص امکان اندیشه ورزی و نقد در حوزه اخلاق بر حسب کارکردهای یونگی بحث می کنیم. در همین راستا مفهوم تصلّب اخلاقی معرفی می گردد و نشان داده می شود شاخص های یونگی افراد تأثیر قابل توجهی در برخورداری آنها از بینش اخلاقی، قابلیت نقد و سنجش رفتارها و روابط انسانی، تصلّب اخلاقی، تمایل به نظریه پردازی در حوزه مسائل اخلاقی و از این قبیل دارند. در حوزه اندیشه ورزی در باب اخلاق دو گروه تقسیم بندی می شوند: گروهی که با ایجاد یک سیستم اخلاقی نظام مند درصدد تبیین و نقد وضع موجود و معیارهای اخلاقی هستند و گروهی دیگر نمایانگر بی عدالتی ها و رذیلت های اخلاقی هستند که در مقایسه با گروه نخست، نسبت به اشتباهات انسان ها سخت گیری کمتری از خود نشان می دهند. گروه نخست عمدتاً از نظریه و فلسفه و گروه دوم از ادبیات و هنر بهره می برند.
رویکرد برون گرایانة تامس کوهن به تاریخ علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگارش تاریخ علم تا نیمة دوم قرن بیستم رویکردی درون گرایانه غلبه داشت. بر اساس این رویکرد وظیفة مورخ این است که تاریخ عقلانی نظریه ها را بنویسد و نشان دهد که تاریخ علم، تاریخ انباشت یافته ها و ابداعات فردی است. با انتشار آثار کوهن تحولی انقلابی در تاریخ نویسی ایجاد شد. او تحت تأثیر مورخینی مانند کوایره و باترفیلد علم را به عنوان نهادی جمعی مورد مطالعه قرار داد و بر این اساس تاریخ علم را تاریخ گسست بین کلیت های پارادایمی معرفی کرد. وی متون تاریخی و درسی متداول را متضمن فلسفه ای پوزیتیویستی می دانست و بر بازنویسی این متون بر پایة رویکرد تاریخی جدید تأکید داشت. منتقدین کوهن نیز به نوبة خود رویکرد او را متضمن عناصری نسبی گرایانه و ضدعقلانی دانسته اند. مشکل اصلی این است که کوهن به منطق بین پارادایمی باور ندارد و بحث از علل طرح یک نظریه را جایگزین بحث از دلایل می کند.
یادگیری در آشوب:یادگیری شبکه ای رمز موفقیت در تلاطم محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیچیده شدن سازمان ها و بروز عدم قطعیت در تصمیمات و وابستگی بیش از پیش سازمان ها به یکدیگر، شبکه های میان سازمانی در حمایت سازمان ها در دستیابی به اهداف خود مقبولیت بالایی به دست آورده اند. مفاهیم یادگیری فردی، گروهی و سازمانی مدت هاست که به وجود آمده اند. در این مقاله نخست به نظریه آشوب و پیچیدگی خواهیم پرداخت و در ادامه نگاهی به تفکر جدید و نحوه تأثیر آن بر سازمان خواهیم انداخت. همچنین یادگیری را به عنوان راهکار تبدیل چالش پیش رو به فرصت تبیین خواهیم نمود. سرانجام یادگیری شبکه ای را به عنوان پاسخی به تلاطم محیط ارائه می نماییم.
بازشناسی ده فرمان در تورات و قرآن پس از قرون وسطا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی ماهیت ده فرمان و تبیین ارزش آن از نظر محققانی همچون ابن تیمیه، ابن خلدون، سید قطب، ابو عبدالله قرطبی و فخررازی است. به گفته دانشمندان یهود، تورات مشتمل بر 613 حکم است. در میان این احکام، ده حکم اهمیتى ویژه دارند. این فرمان ها محور شریعت یهودند و همة احکام شریعت یهود در همین فرامین ریشه دارد. در واقع، قوم اسرائیل با پذیرفتنِ این فرمان ها با خدا هم پیمان شده است. تعبیر قرآن کریم از «الواح»، اشاره به دو لوح شامل ده فرمان از کتاب مقدس است که در آیه 145 سوره اعراف به آنها اشاره شده است. نظر به اهمیتی که ده فرمان در نزد عالمان یهود یافت و اشارات دقیق و لطیفی که قرآن کریم به آن دارد، پس از قرون وسطا، حکما و متکلمان و محققانی همچون سید قطب، خطیب تبریزی، ابن تیمیه، ابن خلدون و دیگران با دیدگاه های متفاوت، به نقد و بررسی در این باره پرداختند که تفصیل این بحث در این مقاله مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
امیل دورکیم و قرائتی عرفی از دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش امیل دورکیم به مقوله دین، کاملاً عرفی است و این مطلب از دو مدخل قابل تبیین و بررسی است. یکی با طرح نظریه ایشان درباب منشأ و خاستگاه دین و دیگری تمایزی که ایشان میان امور مقدّس و غیر مقدّس قائل شده است. وی با طرح نظریه «منشأ اجتماعی دین»، دین را جریان تکامل یافته سنّت توتمیستی و فراورده بشری دانسته و هرگونه منشأ ماوراءالطبیعی و الهی را تلویحاً از دین نفی نموده است. همچنین با مرزگذاری میان امور مقدس و غیر مقدس و محصور کردن دین در حوزه مقدسات، عرصه را بر دین تنگ نموده و آن را به بخش های حاشیه ای و نه چندان جدّی زندگی رانده است. این مقاله با وارد شدن از این دو مدخل به اندیشه دورکیم به بررسی و نقد اندیشه ایشان در این باب می پردازد. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا، تحلیلی ـ انتقادی است.
نقد نظریه عدل الاهی غایت شناسانه سوئین برن درمسأله شرّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود انواع شرور در جهان هستی همواره دستمایه ملحدین برای نقد عقلانیت خداباوری بوده است. در میان پاسخهای مختلفی که از سوی خداباوران به مسأله شر داده شده است، نظریه عدل الاهی غایتشناسانه سوئینبرن، فیلسوف دین معاصر انگلیسی، از اهمیت خاصی برخوردار است. وی در این نظریه عدل الاهی ادّعا دارد که نظریهاش نه تنها می تواند به اِشکال شرّ اخلاقی پاسخ دهد، بلکه اِشکال شرّ طبیعی را نیز می تواند از میان بردارد. در این نوشتار، در ابتدا با استناد به آثار مختلف سوئینبرن، نظریه وی تحت عنوان «نظریه عدل الاهی غایتشناسانه در مورد مسأله شرّ و استدلالات مربوطه» تقریر و تحلیل خواهد شد، سپس در بوته نقد قرار خواهد گرفت و نشان داده خواهد شد که نظریه عدل الاهی غایت شناسانه وی با اشکالات متعددی روبه رو است.
برهان وجودی آنسلم و مسئلة مقایسه با خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برهان آنسلم از نمونه های نامور برهان وجودی است که قرن ها محل بحث فیلسوفان و منطق دانان بوده است. یکی از کلیدی ترین فرازهای این برهان چنین است که «اگر [آن چه فراتر از آن قابل تصور نیست] در ذهن وجود داشته باشد، آن گاه می توان همین فرد را به عنوان موجود تصور کرد که فراتر است». بر اساس این فراز، می توان «مسئلة مقایسة با خود» را مطرح کرد؛ مسئله ای که اولاً به تمایز میان «آن چه فراتر از آن قابل تصور نیست» و «آن چه فراتر از آن قابل تصور نیست به عنوان موجود»، و ثانیاً به مقایسة میان آن ها می پردازد. در این مقاله، نگارندگان تلاش می کنند پاسخ چهار تقریر از برهان وجودی آنسلم، میلیکان، اوپنهایمر و زالتا، لوئیس، و کینگ، به «مسئلة مقایسه با خود» را بررسی کنند؛ در مقام پاسخ گویی به این مسئله، میلیکان و هم چنین اوپنهایمر و زالتا آن را منحل کرده اند، لوئیس با استفاده از جهان های ممکن لوئیسی به حل آن پرداخته است، و کینگ با بهره گیری از نظریة اشیای التفاتی کوشیده است این تمایز را مدل کند. در این نوشتار استدلال می شود که مسئله منحل شدنی نیست؛ مدل لوئیس نظریة وی در باب جهان های ممکن را پیش فرض می گیرد و نظریة اشیای التفاتی باعث ایجاد مشکلی می شود که صورت بندی کینگ را از اعتبار می اندازد.
بررسی براهین اثبات وجود خدا در آثار اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های اساسی فیلسوفان مسئله اثبات وجود خدا بوده است. اهمیت این مسئله برای اسپینوزا که اساس فلسفه او را خدا تشکیل می دهد بیش از فیلسوفان دیگر است. او که مهم ترین اثر خویش، اخلاق، را با تعریف خدا آغاز می کند و با برترین سعادت انسانی، یعنی عشق، به خدا به پایان می برد، مسئله وجود خدا را در آثار مختلف خود مورد توجه قرار می دهد و وجود او را به دو شیوه لمی و انی اثبات می کند. اسپینوزا مفهوم جدیدی از خدا ارائه می دهد و او را جوهر واحد و طبیعت طبیعت آفرین می خواند که همه چیز در او است و واجد صفات نامتناهی و از جمله صفت بعد است. براهین مختلفی که وی برای اثبات وجود خدا اقامه می کند تقریباً متناظر با براهین دکارت، و به معنایی تقریر جدیدی از این براهین است. در این مقاله تقریرهای مختلف براهین لمی و انی در آثار اسپینوزا مورد بررسی قرار می گیرد و شباهت آنها با براهین دکارت نشان داده خواهد شد.
اراده، سوژة مرید، و ارادة بیگانه (خدا) در آموزه های ویتگنشتاین متقدم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویتگنشتاین در فقرات پایانی تراکتاتوس از وجود امر ناگفتنی سخن می گوید که خود را نشان می دهد. اراده و سوژة مرید در آموزه های ویتگنشتاین متقدم در زمرة ناگفتنی ها قرار می گیرد. ویتگنشتاین در یادداشت ها، از سوژه با چهار عنوانِ سوژة متفکر، سوژة شناسا، سوژة متافیزیکی، و سوژة مرید سخن می گوید. سوژة مرید متفاوت از دیگر عناوین تبیین می شود. سوژة مرید امری استعلایی و حامل خیر و شر است و بدون آن اخلاق معنا نمی یابد. می توان گفت اراده، سوژة مرید، و ارادة بیگانه یا خدا بیش ترین نقش را در اخلاق ویتگنشتاینی بازی می کنند. با این حال ابهامات قابل توجهی در این مفاهیم وجود دارد. این نوشتار در پی آن است تا در مسیر روشن سازی این مفاهیم در آموزه های ویتگنشتاین مقدم قدم بردارد.
تحلیل انتقادی پنج رهیافت به مسئلة شر در حیوانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اصلی نوشتار حاضر، واکاوی و بررسی پنج دیدگاه طرح شده در دورة معاصر، دربارة مسئلة شر در عالم حیوانات است. همچنان که می توان به نحو محصلی درباب شرور وارده بر انسان ها سخن گفت و راه کارهایی ارائه نمود، در حیوانات نیز، این دشواره، جای پژوهش و سنجش دارد. آنگاه این مسئله، اهمیت خویش را نمایان می سازد، که دفاع از اختیار و اراده مندی در حیوانات، به سختی قابل اثبات و طراحی است. دامنة طرح مسئله شر، تحقّق داشتن ادراک و وجود تصادم و به آستانة ادراک رسیدن آن است. با این سخن، طرح آن در صرف محدودة انسانی، نوعی تحویلی نگری به شمار می آید. ویلیام رو، سازوارة وجود خدا را با شر، گزاف خواندن شرور حیطة حیوانی، دگربار به چالش فرامی خواند. اندیشمندان مختلفی درپی پاسخ دادن به دشوارة رو هستند. جستار حاضر با پذیرفتن طرح مسئلة شر در عالم حیوانات، به گزارش و نقادی پاسخ به این دشواره، در قالب پنج رهیافت: رهیافت لوئیس مبنی بر نگرش تعیین عامل شر، رهیافت هریسون مبنی بر عدم آگاهی در حیوانات، رهیافت هیک مبنی بر تفکیک رنج و درد، رهیافت پیتر گیچ مبنی بر بی اعتنایی بر شرور وارده بر حیوانات، و رهیافت سوئین برن مبنی بر معرفت زا بودن آن، می پردازد.
رابطه ایمان و اخلاق در اندیشه سورن کی یرکگور (1813 – 1855م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، بررسی رابطه ایمان و اخلاق در اندیشه سورن کی یرکگور، به عنوان دو حقیقت انکارناپذیر از واقعیت زندگی بشر را دنبال می کند. نگارندگان برای نزدیک شدن به واقعیت آنچه کی یرکگور، فیلسوف ایمان گرای مسیحی، از ایمان مسیحی تفسیر و تشریح می کند، این رابطه را در دو سپهر دینی و اخلاقی، با دقتی فلسفی و با ریشه یابی در محتوای کتاب مقدس درباره برخی آموزه های مسیحیت نظیر تجسد ، کفاره و تثلیث بررسی می کنند. از سوی دیگر، اخلاق را که حیث عملی آن مورد نظر فیلسوف است، در قیاسی تحلیلی با نوع خاصی از ایمان، به عنوان ایمان حقیقی و مورد تأکید فیلسوف قرار می دهند و رابطه این دو، ایمان و اخلاق را از آن استنباط می کنند.
موقعیت های مرزی در فلسفه های اگزیستانس و نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مقاله حاضر در مقام پژوهشی مقایسه ای به بررسی کلامی-فلسفی دیدگاه اگزیستانسیالیسم و نهج البلاغه نسبت به موقعیت های استثنایی یا پیش آمدهای خاص زندگی انسان ها می پردازد. اگزیستانسیالیست ها از این پیش آمدها به موقعیت های مرزی تعبیر می کنند و آن را یکی از مبانی جنبش فکری خود می دانند و معتقدند که انسان به واسطه ی قرار گرفتن در این موقعیت ها، به شناخت راستین خود دست می یابد. نهج البلاغه از این موقعیت ها تحت عنوان آزمایش الاهی یاد می کند و آن ها را سنتی ثابت و لایتغیر از سوی خالق هستی می داند که منجر به شناساندن گوهر درون می شود. سرانجام این پژوهش بدان جا می انجامد که هردو اگزیستانسیالیسم و نهج البلاغه رخ دادن این گونه اوضاع و احوال را برای دست یابی به شناخت صحیح از خویشتن، امری ضروری می دانند. از دیگر مشترکات این دو نگرش آن است که بروز این اتفاقات را همگانی و گریزناپذیر درنظر می گیرند؛ اما نهج البلاغه که دربرگیرنده حکمت اسلامی است، بیش از اگزیستانسیالیسم، شمه ای توحیدی و غایتمند برای این موقعیت ها و شناخت حاصل از آن ها قایل است که در نهایت به تکامل دنیوی و اخروی انسان می انجامد.