فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
مبناگروی سنتی از منظری دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۱ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
مبناگروى سنّتى، یکى از نظریّههاى ارائه شده در باب توجیه معرفت شناختى مىباشد. این نظریّه که نخستین بار از سوى ارسطو ارائه شده و طرفداران فراوانى را در طول تاریخ فلسفه، خصوصا در میان اندیشمندان مسلمان به خود جذب کرده است، در صدد است که به مسأله شکّاکیّت در ناحیه توجیه پاسخ گوید. این نظریّه با پذیرش باورهایى که آن را موجّه بِنَفسِه تلقّى مىکند و اصل قرار دادن روش قیاسى، ساختار باورهاى انسان را متشکّل از باورهاى موجّه بنفسه و موجّه بغیره مىکند. امّا اینکه نظریّه فوق تا چه اندازه مىتواند بر مشکل شکّاکیّت در ناحیه توجیه فائق آید بحثى است که بعد از توصیف و تبیین نظریّه به آن پرداخته خواهد شد.
میزگرد هنر و فرهنگ
طلوع «ابرانسان» در سپهر اندیشه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ابرانسان» یکی از بنیادی ترین آموزه های فلسفی نیچه است که موضوعیتی اساسی در فلسفه ورزی او دارد. نیچه در مقام متفکری ژرف و آگاه به زمانه، معناباختگی زندگی را در عصر و جامعه ای که در آن می زید نیک دریافته است و بر آن می-شود تا به سان طبیبی دلسوز و دردآگاه، بشر روزگار خویش را از بحران پیش رو که آن را «نیست انگاری» نام نهاده است، گذر دهد و افقی روشن و مطلوب در برابر دیدگان او بگشاید. طرح درخشانی که نیچه بدین منظور در سر دارد، ویرانیِ همه هنجارها و باورهای مرسوم، و «باز ارزش گذاری همه ارزش ها» با رویکردی اشراف سالارانه و والاتبارنه و مبرّا از انحطاط برده صفتانه می باشد. رسالتی سترگ که برای تحقق آن، پیامبری به نام «ابرانسان» برمی انگیزد تا به اعجاز اراده سرشار و آفرینش گرش چونان تهی زندگانی را لبریز معنا سازد که سرمستانه تکرار مداوم آن را در هیأت «بازگشت جاودانه همان» آری گوید و همین هستیِ این جهانی را با همه کاستی ها و نابسندگی هایش عاشقانه در آغوش کشد. در این جستار به قدر امکان از سیمای «ابرانسان»ِ نیچه و بایسته های او پرده برخواهیم گرفت.
بازسازی و بررسی مقومات متافیزیکی نظریه عامل شبکه برونو لاتور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
سه ملالت مدرنیته
منبع:
علامه ۱۳۸۵ شماره ۱۲
مقدمات یادگیری فلسفه ی ارسطو از دیدگاه آمونیوس و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
آمونیوس فرزند هرمیاس از شارحان بزرگ ارسطوست که تمام نوافلاطونی های اواخر سده پنجم به بعد، از او متأثر بوده اند. وی در ابتدای کتاب خود، درباره مقولات ارسطو به ذکر مواردی می پردازد که در شناخت بهتر فلسفه ارسطو مؤثر است. او ضمن معرفی و دسته بندی آثار ارسطو، به تبیین غرض ارسطو از نگارش آن ها، نحوه حضور او در این آثار، چگونگی مطالعه آن ها و ویژگی افرادی که قصد مطالعه آثار و یا شرح آن ها را دارند، می پردازد. ذکر این مطالب که نه تنها برای فلسفه ارسطو، که حتی برای مطالعه فلسفه به طور مطلق ضروری است، نشان دهنده اهمیت ارسطو نزد آمونیوس و تلاش او در نزدیک کردن فلسفه ارسطو به فلوطین و رفع تعارض های موجود بین ارسطو و افلاطون است. فارابی در اثری مشابه، یعنی کتاب ""ما ینبغی أن یقدم قبل تعلم الفلسفه"" ارسطو، به جز در مواردی اندک، به تکرار سخن آمونیوس می پردازد و از این رو می توان این اثر را کاملاً آمونیوسی و ترجمه ای آزاد از اثر آمونیوس دانست.
تاملاتی انسان شناختی بر موضوع هایی فلسفی
حوزههای تخصصی:
جهان روایی از ابتدای اندیشه کلاسیک و آغاز مسیحیت وجه غالب فرهنگ غرب بوده است. این قاعده کلی در قالب پنداره وحدت و یگانگی نوع بشر، باور به اینکه تمام ابناء بشر خاستگاهی یکسان دارند و در پیشگاه خداوند یکسان هستند بیان شده است. این پنداره مسیحی در طول عصر روشنگری غیر دینی شد و مفاهیم مربوط به یکسانی ماهیت انسانی و حقوق جهانی بشر از دل آن بیرون آمد.
میزگرد سنت و تجدد
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
زبان از نظر افلاطون و هیدگر: یک بررسی مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
هدف این مقاله مطالعه ای مقایسه ای میان دیدگاه افلاطون و هیدگر درباره زبان است. آنچه امکان این مقایسه را فراهم می آورد این نکته است که هم افلاطون و هم هیدگر، پرسش از زبان را به پرسش از وجود پیوند می زنند. به عبارت دیگر این دو متفکر زبان را «در نسبت با وجود» مورد مطالعه قرار می دهند. ذات و حقیقت زبان نزد افلاطون و هیدگر، هر دو، به موجب همین ربط و پیوند با وجود عبارت است از «آشکارکنندگی وجود یا موجودات». اما تفاوت و جدایی ایشان درست در همین دیدگاه ظاهراً یکسان است. زیرا ساز و کار آشکاری وجود در زبان، و حدود و مرزهای آن نزد هر یک به گونه ای متفاوت با دیگری است. ریشه این تفاوت را نهایتاً باید در نگرش بنیادی ایشان به انسان، وجود، و نسبت میان آنها جست.
بررسى انتقادى فرضیه پلورالیسم دینى جان هیک
حوزههای تخصصی:
آقاى استیو ریچارد، فرضیه پلورالیسم دینى جان هیک را از سه منظر کلامى، معرفتشناختى و روش شناختى قابل نقد مىداند. در نقد کلامى، که در این شماره تقدیم مىشود، او معتقد است این فرضیه جوابى است به سؤال رابطه مسیحیت با ادیان دیگر از درون سنت مسیحى. به نظر نویسنده، در سنت کلامى مسیحى در خصوص رابطه مسیحیت با ادیان دیگر عمدتا دو پاسخ وجود داشته است: انحصارگرایى و شمولگرایى. به اعتقاد آقاى ریچارد، فرضیه پلورالیسم دینى جان هیک جواب سوّمى به این سؤال است. در این مقاله، انتقادات انحصارگرایان و شمولگرایان به پلورالیسم دینى مطرح شده و سپس به اختصار جوابهاى جان هیک با استفاده از نوشتههاى او آورده شده است.