ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
۲۶۲۴.

توجیه معرفتی آلوین گلدمن و نقد آن(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برون گرایی توجیه گلدمن نظریة علی اعتمادگرایی یقین قابل زوال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۸ تعداد دانلود : ۹۲۸
توجیه از اجزاء تعریف معرفت است که همواره با چالش و اختلاف معرفت شناسان روبرو بوده است؛ افلاطون آن را به معنای لوگوس به کار می برد که این واژه، خود دارای ابهام و معانی بسیار است. گتیه با بیان مثال های نقض خود، علیه تعریف معرفت به باور صادق موجه، معرفت شناسی را به مرحلة نو و نابسامانی وارد ساخت و پس از او، اندیشمندان برای اصلاح این تعریف به ویژه عنصر توجیه بسیار کوشیدند. آلوین گلدمن، از نخستین کسانی بود که نظریه هایی دربارة معرفت و توجیه ارائه کرد. او نخست به بیان نظریة علّی معرفت پرداخت و سپس به نظریة اعتمادگرایی که هماورد مهمی در برابر مبناگروی و انسجام گروی است، روی آورد. عنصر اساسی تمام نظریه های گلدمن، فرایند باورساز قابل اعتماد و رابطة علّی میان باور به واقعیتی و خود واقعیت است، که هر دو امکان نقض و نقد دارند.
۲۶۲۹.

من واقعی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت سوژة استعلایی کنش ترکیب باز نمودها و محتوای شناختی ادراک نفسانی تجربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۹۰
هدف این مقاله بررسی نگرش کانت دربارة سوژة استعلایی است و دست آورد مهم آن شرح و توضیح شاخصه های سوژة استعلایی بنابر ملاک های نقد عقل محض است. نگارنده نشان می دهد که سوژه، هیچ گاه از مقام سوژه ای خویش به ابژه بودن تنزل نمی یابد و پیوسته یک مفهوم تنظیمی محض و بسیط است و اصلی صوری و منطقی باقی می ماند. برجسته ترین نتیجه حاصل آمده این است که هویت سوژه چیزی نیست جز کنش ترکیب محتواهای متکثر شناختی بر اساس مفاهیم ضروری و پیشینی خود سوژه. از این رو یک دور منطقی و تناقض نازدودنی در سیمای سوژه به چشم می خورد که نشان می دهد آگاهی سوژه به ابژه ها، فقط عبارت از آگاهی به آن جنبه های ضروری است که سوژه خودش در ابژه ها نهاده است. دیگر آن که من استعلایی پیوسته حیثیتی زمانمند دارد که از رهگذر آن خود را درتقابلی آشکار با ادراک نفسانی تجربی قوام می بخشد.
۲۶۳۸.

پلنتینگا و جایگاه استدلال در اعتقاد به خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بداهت ذاتی فطرت اعتقاد به خدا اعتقادات پایه معرفت‌شناسی اصلاح شده مبناگروی حداکثری دلیل‌گرایان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۷۵
مهم‌ترین دیدگاه پلنتینگا این است که اعتقاد به خداوند در عین این‌که اعتقادی است کاملاً معقول و منطقی ولی به هیچگونه استدلال عقلی نیاز ندارد. یعنی از اعتقادات واقعاً پایه است؛ برخلاف دلیل‌گرایان ـ الاهیات عقلی ـ که می‌کوشند بر وجود خداوند برهان اقامه کند و بر این باورند که هیچ دینی مقبول نیست مگر آن‌که معقول باشد و هیچ دینی معقول نیست مگر آن‌که توسط قراین و دلایل تأیید شود. آنان اعتقاد دارند که به جز اولیات و وجدانیت که اعتقاد واقعاً پایه هستند، دیگر اعتقادات آنگاه ارزش عقلانی دارند که به اعتقادات یاد شده بازگردند. پلنتینگا معیار و مبنای یاد شده را ناتمام دانسته و نقض‌هایی را بر آن وارد کرده است. سپس معیار دیگری را در تشخیص اعتقادات پایه پیشنهاد می‌کند و آن اینکه: هر اعتقادی که در قبول آن به دلیل نیاز نباشد، اعتقاد پایه است. پلنتینگا بر اساس روش یاد شده، اعتقاد به خدا را برای فرد دیندار اعتقاد پایه می‌‌داند. زیرا اگر فرد دیندار اعتقاد پایه می‌داند. زیرا اگر فرد دیندار دریابد که اعتقاد او از سنخ اعتقاداتی است که پذیرش آن‌ها منوط به استنتاج آن‌ها از سایر اعتقادات نیست، اعتقاد وی،‌ اعتقاد واقعاً پایه خواهد بود. در ادامه نقدهای مطرح بر این نظریه، طرح و بررسی شده است.
۲۶۳۹.

دیدگاه راسل درباره استقرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راسل یقین احتمال احکام کلی معضل استقرا قوانین علی اصل یکنواختی طبیعت اصل استقرا اصول فرامنطقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۴۱
معضل استقرا از مهم ترین و دشوارترین مسائل فلسفی است که با حل آن بسیاری از معضلات فلسفی حل می شوند و استنتاج های علمی توجیه پذیر می شوند. برتراند راسل، یکی از فیلسوفان بزرگ تحلیلی قرن بیستم، تلاش کرده است معضل استقرا را حل کند. از نظر راسل معضل استقرا پرسش از چگونگی توجیه احکام کلی، قوانین علّی، و معرفت غیر مستقیم است. او توسل به اصل یک نواختی طبیعت را برای حل این معضل کافی نمی داند؛ از نظر او چاره کار پذیرش اصل استقراست. بنابر اصل استقرا، هرچه تعداد موارد اقتران الف با ب بیش تر باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب بیش تر خواهد بود و هرگاه تعداد موارد اقتران به اندازه کافی باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب قریب به یقین می شود. به اعتقاد راسل، اصل استقرا نه قابل اثبات تجربی است و نه قابل اثبات عقلی، بلکه این اصل را باید به استناد بداهت ذاتی اش و درنهایت به دلیل نتایج آن پذیرفت. بنابه نظر راسل اصول فرامنطقی یا اصول موضوعه پنج گانه باعث می شوند احتمالِ تعمیم به یقین نزدیک شود. سرانجام راسل خاطرنشان می کند هرچند استقرا به ما یقین نظری (منطقی و ریاضی) نمی دهد، اما احتمال قریب به یقین ناشی از آن بیش تر از یقین ناشی از جزم مابعدالطبیعی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان