فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
اندیشه های ولتر
پارادایم حاکم بر فلسفه ذهن معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی تبیین پارادایم حاکم بر فلسفه ذهن در دوران معاصر است. نویسنده با روش تحلیلی، پس از
ذکر کلیّاتی در باب نگرش پارادایمی توماس کوهن، در پی توضیح این مطلب برآمده که پاردایم حاکم بر
فلسفه ذهن معاصر، شدیدًا متأّثر از علوم تجربی – اعمّ از فیزیک، روانشناسی تجربی، زیستشناسی، علوم
اعصاب، علوم کامپیوتر – بوده است . حکومت پارادایم مذکور را میتوان در برخی مسائل و مباحث محوری در
اصل سادگی (تیغ اکام) و حذف » ،« تبیینناپذیری کیفیتهای پدیداری » فلسفه ذهن معاصر، مانند
و ... مشاهده « اصل بستار علل فیزیکی و انکار علیّت ذهن به فیزیک » ،« ویژگیهای ذهنیِ غیرفیزیکی
نمود. این مقاله با پرداخت مفصّل به نمونههای مذکور، نشان میدهد تعهّدات پارادایمی فیلسوفان ذهن در
دوران معاصر، چه تبعاتی در اولویتیابی معضلها، نحوه پردازش مسائل، و گزینش رویکرد پاسخگویی به آنها،
به دنبال داشته است
آگاهی پدیداری از منظر نظریه های بازنمودی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های مهم در معرفت شناسی واقعیات غیرفیزیکی، آگاهی پدیداری است. ادعای اصلی فیزیکالیسم و از جمله نظریه بازنمودی ذهن این است که تبیین حقیقی رویدادها تنها از طریق تبیین های فیزیکی امکان پذیر است، از این رو می توان تبینی بر پایه قوانین فیزیکی و عینی از چنین واقعیاتی ارائه نمود. در مقابل این دیدگاه، پدیدارگرایان(تحلیلی) معتقدند تجربیات آگاهانه و جنبه سوبژکتیو آگاهی پدیداری به تبیین های فیزیکی، عینی و علوم شناختی تن نمی دهند. این مقاله سعی دارد بعد از صورت بندی مسئله آگاهی پدیداری بر اساس ذهنیت قائم به تلقی مدرِک، راه حل های نظریه های بازنمودی ذهن را مطرح و نقدهای وارد بر آن را بیان کند و به این مسئله بپردازد که آیا نظریه های بازنمودی می تواند چارچوب نظری قابل قبولی برای تبیین علی مسئله آگاهی پدیداری به دست دهد؟
نسبت ضرورت و آزادی در نظراسپینوزا، کانت و هگل
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
بحثی در نجات شناسی گنوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گناه اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه گناه اولیه جزو آموزههای رسمی مسیحیت و مورد تایید کلیسای کاتولیک است که کالون و لوتر، سردمداران نهضت اصلاح، نیز بر آن صحه و تاکید گذاشتهاند. مفاد اصلی این آموزه آلودگی نوع انسان است.این آموزه توجیهی برای ایده نجاتبخشی مسیح است.برای ایده نجات بخشی مسیح، حامیان آمـوزه در حمایت از آن به کتاب مقدس و به ویژه نوشتههای پولس رسـول استناد مـیکنند. بزرگترین پشتیبان و معمار این آموزه قدیس آگوستین (قرن چهاردهم میلادی) است، اما از همان اوائل مخالفان، این ایده را غیرمعقول و غیر قابل دفاع دانسته و آن را مورد هجوم قرار میدادند. شاخصترین مخالف آن پلاگیوس متفکرهم عصر آگوستین است. پس از وی نیز مخالفتها ادامه داشته و در عصر جدید دامنه این مخالفتها گسترش بیشتری یافته است؛ اما دستگاه مسیحیت طی شوراهای مکرر و متعددی مثل شورای کارتاژ، شورای اورانژ و شورای ترنت، پیوسته آموزه را مورد تاکید قرار داده و مخالفان را به ارتداد و انحراف محکوم نموده است. این مقاله فرایند شکلگیری آرای مخالفان و موافقان و سیر تاریخی آموزه را پی میگیرد، تا بستری برای پژوهشهای تخصصی در این زمینه فراهم سازد.
هرمنوتیک فلسفى و قرائتهاى مختلف از دین
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک شامل مجموعه بحثهایى درباره تفسیر متن و فهم آن است. در واقع، علمى است که متکفل بیان شیوه فهم و مکانیزم تفسیر متون است. براى هرمنوتیک مىتوان دو اصطلاح عام و خاص تصور کرد. اصطلاح عام آن، هر نوع پژوهشى را در باب تفسیر متن شامل مىشود و اصطلاح خاص آن ناظر به مباحثى است که معناى متن را با توجه به فضاى فرهنگى و علمى ذهن مخاطب در نظر مىگیرد. هرمنوتیک فلسفى رویکردى جدید در باب تفسیر متن است که مبتنى بر مفسرمحورى است. نظریه قرائتهاى مختلف از دین، مبتنى بر همین مبناى تفسیرى هرمنوتیک مدرن است. آنچه در پى مىآید نگاهى منتقدانه به مبانى هرمنوتیک مدرن و قرائتهاى مختلف از دین و نوع ارتباط آنها با یکدیگر است.
جایگاه تجربه در پارادایم کوهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس روش تاریخی کوهن اکتشاف و داده ی تجربی در تحقق پارادایم علمی و توسعه ی علمی عادی نقشی قاطع ندارند. اکتشاف رویدادی فردی و دفعی نیست. بلکه میراثی جمعی است که از اختراع جدا نیست. داده ی تجربی نیز مانند اکتشاف متأثر از پارادایم و آموزش جمعی است. از سوی دیگر کوهن تعین نظریه به واسطه ی تجربه را ناممکن می داند و استدلال می کند که برای تبیین هر مشاهده ای نظریه های متعددی قابل فرض است که همگی به یک اندازه با آن سازگارند. ولی خواهیم دید که اگر مشاهده متأثر از نظریه ی خاصی باشد، آنگاه نمی تواند به طور هم زمان با نظریه های رقیب سازگار باشد. در نهایت اینکه کوهن پارادایم را پیش شرط ادراک می داند و تمایز مشاهده- نظریه و تمایز اکتشاف- اختراع را انکار می کند، زمینه ساز نوعی نسبی گرایی است که تا حوزه ی وجود شناسی امتداد دارد.
عام و خاص در اخلاق
منبع:
آیین مرداد ۱۳۸۷ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
دیسنی لند : یک فضای شهری آلمانی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری نظریه های متاخر در جامعه شناسی
رهیافتهای بنیادین فلسفی در هوش مصنوعی
حوزههای تخصصی:
شرح و بسط پروکلوس از اشارات افلاطون به مسئلة شرور و نسبت آنها با عنایت و فاعلیت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند نزد افلاطون نظریة منسجمی دربارة مسئلة شرّ دیده نمی شود، اما در آثار او پاره هایی هست که برای افلاطونیان بعدی، دستمایه ای برای بسط و پرورش چنین نظریه ای شد. پروکلوس، برجسته ترین فیلسوف مکتب نوافلاطونی متأخر است که نظریه اش به دیدگاه مرجع نوافلاطونیان دربارة مسئلة شرّ بدل شد. وی در مواجهه ای انتقادی با پیشینیانش می کوشد که شرح و تبیینی وحدت انگار از اشارات افلاطون به مسئلة شرّ ارائه دهد. بر اساس تبیین وی مراتب عالی هستی، خیر و فقط علّت خیرند. شرّ واقعیتی ضروری است اما تنها به نحو نسبی، جانبی، بالعرض و آویخته به خیر تحقق دارد و تنها در مرتبة باشندگان جزئی یافت می شود. هستی بالعرض شرّ، علت وجودبخش ندارد بلکه پیدایی اش به سبب ناهماهنگی افعال نیروهای متعدد موجود مرکب جزئی است. آویختگی و آمیختگی هستی شرّ به خیر چنان است که به رغم ضدیتش با خیر، در تحقق خیر کل مشارکت دارد و از این رو با عنایت و فاعلیت مطلق الهی قابل جمع است.