ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۸۱ تا ۵٬۵۰۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
۵۴۸۱.

بررسی تطبیقی دیالکتیک ایمان و فهم در هرمنوتیک مولانا وآگوستین بر اساس آموزه «ایمان می آورم تا بفهمم »(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فهم ایمان هرمنوتیک مولانا آگوستین دیالکتیک عوامل غیرمعرفتی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۳۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۶۰
آدمی به عنوان موجودی فهیم، مدام با موضوع فهم سر و کار دارد و هر کُنش و واکنشش همراه با فهم است. این هماره گی و اهمیّتِ فهم، باعث شده که اندیشمندان، از دیر باز در پی شناختِ ساختار و راه های نیل به فهمِ درست باشند. آگوستین به عنوان یک قدّیسِ اثرگذار مسیحی در طلیعه قرون وسطی و مولانا به عنوان عارف و اندیشمندِ مسلمانِ اواخرِ این دوران، چنین اند. یکی از قواعدِ هرمنوتیکِ ایشان اعتقاد به تأثیرِ عواملِ وجودی در فهم است؛ این دو اندیشمندِ زمانه اتحادِ عاقل و معقول، ظروف مرتبطه حیطه فهم را جدای از حیطه های عاطفی و ارادی نمی دانند. پرچمِ این اندیشه مشترک، مزیّن است به آموزه آگوستینیِ «ایمان می آورم تا بفهمم» که با «ایمآن همان تمییز و ادراک استِ» مولانا، همنوایی دارد. در تأیید این آموزه، نخست به بنیان های مشترکِ فلسفیِ آن می پردازیم، سپس به دیدگاه مولانا مبنی بر لزوم هم سنخی شناسنده با موضوع فهم. نهایتاً برآنیم که تفاوتِ فهم یا بدفهمیِ گهگاه این آموزه، محصولِ عواملی چون اختلافِ منظر و ندیدنِ مراتبِ ایمان و فهم در دو شکلِ درون دینی و برون دینی آن است. بنابراین ضمن معرّفیِ سه مرتبه ایمان و دو ساحتِ فهم، با دیالکتیکی دانستنِ رابطه آن دو، به تبیین و رفعِ این بدفهمی ها می پردازیم.
۵۴۸۳.

ذاتیات انسان و نقش آن در علوم انسانى بررسى تطبیقى دیدگاه آیت اللّه مصباح و آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام طبیعیات علوم انسانى روان شناسى انسان شناسى فطریات آیت الله مصباح آبراهام مزلو علم النفس فلسفى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۹۵ تعداد دانلود : ۸۹۱
در حوزه انسان شناسى، دو رویکرد عمده «انسان شناسى فلسفى» و «انسان شناسى تجربى» دنبال مى شود. این پژوهش به دنبال آن است که آراى دو انسان شناس معاصر را به نمایندگى از این دو رویکرد درباره ذاتیات انسانى مقایسه کرده، آثار اشتراکات و اختلافات مبنایى آنها را در علوم انسانى بررسى کند. ازاین رو از میان فیلسوفان مسلمان آراى آیت اللّه محمدتقى مصباح متکى بر منابع اسلامى و حکمت متعالیه، و از میان روان شناسان انسان گرا آراى آبراهام هارولد مزلو متکى بر فلسفه رمانتیک، فلسفه اگزیستانسیالیسم و دیدگاه تجربه گرایى را مدنظر قرار داده است. این پژوهش در نتیجه گیرى، متوجه اشتراکات محدود و ظاهرى و اختلافات بسیار و ریشه اى این دو متفکر درباره این مسائل اساسى شده است؛ به گونه اى که اختلافات یادشده موجب گردیده تا ایشان در مقام توصیف پدیده هاى انسانى، تبیین روابط میان آنها، تعیین موضوعات و مسائل تحقیق، و انتخاب ابزار و منابع شناخت، به گونه متفاوت بیندیشند، و در مقام دستور و تعیین هنجارهاى رفتارى نیز در ارزش گذارى، سیاست گذارى، و توصیه نسبت به رفتارها و مسائل انسانى، داورى هایى متعارض داشته باشند.
۵۴۸۹.

کرون در باب ارجاع، دیویدسون در باب محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثلث بندی ارتباط کلامی ارجاع جواز معرفتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۲ تعداد دانلود : ۷۹۶
کرون معتقد است مرجع یک اسم را فقط ارتباط علّی با آن شیء متعین نمی کند، چراکه علیت حاوی نوعی عدم تعین است که برای فرار از آن لازم است بعد شناختی، که از آن به جواز معرفتی یاد می کند، نیز در تعیین مرجع اثر گذارد. دیویدسون بیان مشابهی را در مورد نحوة تعین محتوای باور ادراکی در تز مثلث بندی خود دارد. در این تز او معتقد است فرد علاوه بر ارتباط علّی با محتوای باور ادراکی خود که شیئی خارجی است که علت آن باور در فرد شده است، لازم است از ارتباط کلامی با دیگران نیز جهت تعین محتوای این باور، کمک گیرد. در این مقاله، پس از بیان نظریات کرون و دیویدسون، به بیان مشابهت های جواز معرفتی در نظریة کرون و ارتباط کلامی در نظریة دیویدسون خواهم پرداخت.
۵۴۹۰.

بررسی ماهیت انسان با تأکید بر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابعاد روح جوهره انسان ساحت های انسان ماهیت انسان نهج البلاغه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۲ تعداد دانلود : ۶۲۳
اندیشه وران مسلمان، نظریه های مختلفی درباره تبیین ماهیت انسان عرضه کرده اند. این اختلاف نظر آنان، موجب می شود تا برای دریافت تبیین درستی از ماهیت انسان، به معارف وحیانی توجه کنیم. معارف وحیانی به ویژه نهج البلاغه، در تکوین ماهیت انسان، به دو مرحله باور دارند: یکی تکوین جوهره انسان و دیگری تکوین ساحت های ترکیبی او. بر همین اساس، انسان از منظر جوهری، با سایر مخلوقات یکی است و از منظر ترکیب، با آنها تمایز دارد. در مرحله اول جوهره انسان، از نور لایزالاللهی نشأت می گیرد و در مرحله دوم، از ساحت های گوناگونی برخوردار می شود. ساحت های انسان به طور عمده، دو ساحت جسمانی و روحانی هستند، ولی ساحت روحانی، خود ابعاد مختلفی چون حیات، شهوت، ناطقه و ایمان (عقل) دارد. به این ترتیب، در تعریف انسان از منظر معارف وحیانی به ویژه نهج البلاغه چنین می توان گفت: «انسان جوهری نورانی است که مرکب از دو ساحت جسم و روح بوده و دارای ابعاد گوناگون روح مانند حیات، شهوت، ناطقه و ایمان است».
۵۴۹۳.

تمهیدی در جهت ابتناء فناوری بر الهیات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متافیزیک تکنولوژی الهیات اسلامی فلسفه ی فناوری جامعه شناسی فناوری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تکنولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
تعداد بازدید : ۱۳۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
در جهان امروز، فنّاوری ها از سویی موجب رفاه بشریت شده و از سوی دیگر نگرانی های فراوانی را نسبت به آینده برانگیخته اند. در این میانه فلاسفه و حکما در یافتن مسیر یا مسیرهایی که جامعه انسانی را ضمن کمترین مواجهه با عوامل نامطلوب و چالش زا به بیشینه ی بهره-برداریِ مشروع برساند، نقش تعیین کننده ای دارند. جهت دادن به علوم و فنّاوری در سایه تعلیمات اسلام، هدفی است که در صورت تحقق می تواند به رفع نگرانی مذکور کمک کند لیکن حرکت به سمت آن به چیزی بیش از شعارزد گی و تعصبات بی مورد نیازمند است. از آنجا که پدیده های اجتماعی (از جمله علم و فنّاوری) با متافیزیک درهم آمیخته هستند، تا زمانی که تلاش شایسته ای در جهت تنقیح و تدوین متافیزیک (الهیات) اسلامی برای آنان صورت نپذیرد، هر تلاشی جهت توسعه ی علوم و فنّاوری اسلامی روبنایی بوده و محکوم به شکست است. در این نوشتار ابتدا به بازگوییِ سیر تطور نگاه بشر به فنّاوری می پردازیم. سپس انسان گراییِ تعاریف جدید از فنّاوری را مَحمِل طرح و بحث پیرامون متافیزیکِ فناوری قرار می دهیم و در انتها بر مبنای آموزه های اسلامی، نُه بنیان جهت ابتناء متافیزیکِ فنّاوری پیشنهاد می نماییم که عبارتند از: توجه به جایگاه سلسله مراتبی انسان در عالم هستی، احساس وابستگی و درهم تنیدگی بین انسان و جهانی که در آن زندگی می کند، نگاه همزمان به عوالم غیب و شهود و پذیرفتن نظام علّیّت در آنها، علم و فنّ پروری، اتحاد و التزام علم و فناوری، اتحاد راهبردی و بلند مدت غایات منفعت جویانه و حق طلبانه، عدم نسبیّت در معیارهایِ اولیه ی اخلاقی و پذیرش نسبیّت در برخی امور ثانویه، اصالت همزمان عمل، نیت و ایمان، اختیارِ مُقیّد. بدیهی است که این اصول نُه گانه به هیچ وجه جامع نیستند بلکه قسمتِ چند روزه ای است که از گنجاندن بحر در کوزه فراهم گشته است.
۵۴۹۶.

بر ترازوی نقد 2 (سنجش یک نقد)

۵۴۹۷.

دریدا و هوسرل : تعلیق یا تمکین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوسرل دریدا پدیده شناسی ساختارزدایی دیفرانس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۱۳۹۱ تعداد دانلود : ۱۱۴۳
یکی از منابع فکری دریدا و رویکرد ساختارزدایی ، اندیشه های هوسرل و روش پدیده شناسی است .دریدا از منتقدان جدی هوسرل و در عین حال به طور آشکار وپنهان تحت تاثیر عمیق وی نیز است . نقد عمده وی به هوسرل، به چالش کشیدن این ادعا است که بایستی در ساحت معرفت شناسی تمامی پیش فرض ها را به یک سو نهاد . من استعلایی به عنوان فاعل چنین فعلی است . دریدا مدعی است که خود این من استعلایی از دایره فرایند به تعلیق در آوردن پدیده شناسی بیرون می ماند . دریدا بر این باور است که هوسرل نیز یکی از بانیان متافیزیک حضور در قرن بیستم است. اوج متافیزیک حضور هوسرل در تلقی وی از نشانه ظهور پیدا کرده است .با این حال وی در تکوین ساختارزدایی ، هم به لحاظ ساختاری و هم به لحاظ محتوا از پدیده شناسی بهره های فراوان برده است . به اجمال اینکه این مقاله از دو بخش تشکیل شده است. دربخش اول نقد دریدا به هوسرل مورد ارزیابی قرار می گیرد و در بخش دوم تاثیرات هوسرل و پدیده شناسی بر دریدا و ساختارزدایی بررسی می شود .

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان