فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۴۱ تا ۶٬۰۶۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
ارزش آزادی
تحلیل معرفت گزاره ای از منظر معرفت شناسی غربی و اسلامی با تأکید بر نقض گتیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله دو بخش دارد: بخش اول با تعریف سنتی معرفت در غرب می.آغازد و ضمن نگاهی اجمالی به ریشه تاریخی و تحلیل مؤلّفه.های سه گانه آن به مثال.های نقض گتیه و سپس واکنش.های مهم معرفت شناسان معاصر به آن می.پردازد.
بخش دوم مقاله دربارهٴ تعریف معرفتِ گزاره.ای از منظر حکمای اسلامی و تفاوت آن با تعریف سنتی غرب، تقسیم معرفت به تصوری و تصدیقی (گزاره.ای)، تبیین معرفت گزاره.ای یقینی و ویژگی.های آن است و نشان می.دهد که نقدها و مثال نقض.های گتیه بر این تعریف وارد نیستند.
طراحی فراتر از اشیاء
رویة بر ساخت گرایانة رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة عدالت جان رالز با رویه ای برساخت گرایانه ارائه و صورت بندی شده است. رالز ادعا می کند که رویه ی برساخت گرایانه خود را بدون پیش فرض های متافیزیکی بیان کرده است. برای بررسی ادعای رالز، رویة برساخت گرایانة او در سه مرحله پی گیری می شود: 1- در کتاب نظریه ای درباره عدالت، رالز درصدد رسیدن به اصول اخلاقی، با توجه به موقعیت اولیه است؛ موقعیتی که حتی می تواند اصول اخلاقی دیگری را نیز ارائه کند، همچنین او برداشت های متافیزیکی را در مورد طبیعت انسان با توجه به موقعیت اولیه بیان می کند. 2- در مقاله «برساخت گرایی کانتی در نظریه اخلاقی»، در بحث از این نوشته به تحول رویة رالز اشاره می شود کهدرآن،موقعیت اولیه کم رنگ شده و ایده های شهودی جوامع دموکراتیک مورد نظر قرار می گیرد. 3- در کتاب لیبرالیسم سیاسی، تحول رویة رالز آشکارتر می شود؛ در آنجا نیز این رویه با توجه به اجماع همپوش و عقل عمومی بررسی می شود. نهایتاً به این نتیجه می رسیم: حتی در لیبرالیسم سیاسی که رالز می خواهد عدالت سیاسی و نه متافیزیکی بیان کند، نمی تواند بدون پیش فرض متافیزیکی، مفهومی از عدالت را بیان کند و در نتیجه رویة برساخت گرایانة رالز، به رغم نظر خود او رویه ای ناقص است و کامل نیست.
سنجش سخن نصر در معرفت قدسی
منبع:
راهبرد ۱۳۸۳ شماره ۳۳
اعتبار عقلانیت آلن فرانکلین در برساخت گرایی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلن فرانکلین[i] فیزیک دان و فیلسوف معاصری است که دربارة آزمایش های فیزیکی و برساخت گرایی اجتماعی موضع هایی نسبتاً افراطی در پیش گرفته است. او با ارائة مدلی که ما آن را عقلانیت عمل گرایانه می خوانیم قصد توجیه منطق علمی و امکان وقوع آزمایش های فیصله بخش را دارد. او می خواهد تز «احتمال وقوع» که یکی از اصول اساسی و مهم برساخت گرایی اجتماعی است را زیر سؤال ببرد. گرچه او از ارائة یک عقلانیت منحصر به فرد سر باز می زند، این فقره در آثار او به وضوح به چشم می خورد. ما در این مقاله با توضیح جایگاه سخنان او، قدرت نفوذ آن در نظریات معاصر برساخت گرایی را بررسی خواهیم کرد.
پیش سمانتیک و سمانتیک ضمایر آنافوریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات
گفتمان عقل و دین در توصیف خدا در قرون وسطی
حوزههای تخصصی:
دوران قرون وسطی،با وام گیری از فضای فکری یونان باستان و همچنین بهره گیری فراوان ازآموزه های مسیحیت،ترکیبی بی بدیل از آمیزش دین و فلسفه ارائه داد که در نوع خود یگانه بود. اینکه فلسفه چه واکنشی در مقابل ورود آموزه های دینی در مقولات مورد بحث خود داشته و دین چه میزان به باورهای فلسفی استناد می کرده است،موضوعی است که در این مجموعه،به جد بررسی شده است.حضور دینی قدرتمند،چون مسیحیت،با جهت دادن به افکار عمومی و باورهای دینی مردم،در نوع نگاه و تعریف آنها از فلسفه تاثیر گذاشته و متقابلاً فلسفه نیز با عرضه اندوخته های عقلانی خود به دین،آن را وادار به تطبیق پذیری با خود کرده است.این که در این میان هریک به چه میزان از دیگری تاثیر پذیرفته و بر آن تاثیر گذاشته است،مبحثی است که به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد اما آنچه مسلم است آن است که این دو حوزه در تماس مستقیم و تنگاتنگ با یکدیگر بوده و حتی با وجود انکار یکدیگر،وابستگی و پیوند شدیدی دارند. درست است که دین بر فلسفه تاثیر گذاشته و محدوده و قلمرو حرکتش را محدود کرده است،اما فلسفه نیز با ورود به حوزه آموزه ها و تفاسیر دینی،آنها را بسیار متحول نموده است.
بازسازی اندیشه ی مارتین هایدگر پیرامون مفهوم گشتل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه ی مارتین هایدگر یک کل به هم پیوسته و یکپارچه است و کلیت آن را می توان به مثابه یک «فلسفه ی تکنولوژی» در نظر گرفت. مفهوم مرکزی فلسفه ی هایدگر، «وجود» و «پوشیدگی» و «ناپوشیدگی» آن است. سیر اندیشه ی او با نقد متافیزیک از افلاطون تا نیچه آغاز می شود و با تلاش برای پدیدآوردن نحوی دیگر از فلسفه ادامه می یابد و سپس، با عبور از متافیزیک، به «گشتل» می رسد. «گشتل» مطلق سازی یک افق ناپوشیدگی از وجود، ذات تکنولوژی مدرن است که در معنای کمال و پایان متافیزیک، با آن ترادف معنایی دارد. جستار حاضر اندیشه ی هایدگر را پیرامون مفهوم «گشتل» بازسازی خواهد کرد و نشان خواهد داد چگونه می jوان کلیت اندیشه ی او را به سان یک فلسفه ی تکنولوژی منسجم و یکپارچه در نظر آورد و هرگونه تفسیر ناحیه ای از نظرات خاص او درباره ی تکنولوژی، مستلزم در نظرآوردن کلیت اندیشه ی او خواهد بود.