ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
۷۰۲.

مقاله "بداهت" از کتاب "تئوری شناخت" برتراند راسل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بداهت آشنایی تفکر قضیه­ ای مصادره به مطلوب تعریف

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۴۲۸۳
برتراند راسل معتقد است که در بحث از بداهت بهتر ایت از باورهای بدیهی سخن گفت نه قضایای بدیهی. زیرا بداهت را فقط از طریق مراجعه به فاعل شناسایی خاص یا رجوع به برخی وضعیت­های روانی و ذهنی می­توان تعریف کرد. معرفتی بدیهی است که از راه حواس حاصل آمده باشد و این معرفت تا لحظه احساس بدیهی نیست, پس این ماهیت قضیه نیست که آن را بدیهی می­کند و چرا که این قضیه قبل از احساس همان قضیه بعد از احساس است. پس بداهت واقعی صفتی است که به فاعل آگاهی خاص در لحظه­های خاص مرتبط است.
۷۰۳.

بررسی مفهوم آزادی از نگاه آیزایا برلین

کلیدواژه‌ها: لیبرالیسم تجربه گرایی تکثرگرایی جبرگرایی آزادی مثبت آزادی منفی آیزایا برلین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۳۰۸
آیزایا برلین فیلسوف و مورخ اندیشه ها از سرشناس ترین و برجسته ترین لیبرالهای دوران معاصر است که تقریر او از دو مفهوم آزادی، بسیار مشهور و سررشته بحث های مربوط به هرگونه مسائل سیاسی و اجتماعی و اخلاقی مرتبط با آزادی است. مفهوم آزادی از کلیدی ترین آرای فلسفی سیاسی برلین و به نوعی مرکز ثقل اندیشه های او است. به نظر او آنچه در انسان اهمیت ویژه دارد و حتی انسانیت انسان در گرو آن است، قدرت انتخاب و گزینشگری اوست و آزادی از این جهت اهمیت ویژه می یابد که میدانی برای انتخاب انسانها فراهم می آورد. در تمام جنبه های اندیشه برلین از پلورالیسم ارزشی، رد جبرگرایی تاریخی، ردآرمانشهرگرایی و دفاع از دموکراسی – البته دموکراسی ای که جنبه های منفی آن توسط نیروهای روشنفکر و نقاد روشن بین از بین رفته یا دست کم بسیار محدود و کنترل شده است – ردّپای آزادی محوری و دغدغه دفاع از آن قابل درک ومحسوس است. در این مقاله ابتدا سعی می شود مفهوم آزادی مثبت و منفی از نگاه برلین تبیین شود و سپس جنبه های مختلف آن با نگاه نقادانه مورد بررسی قرار گیرد.
۷۰۴.

کنکاش در مبانی فلسفی پژوهش کمی و کیفی در علوم رفتاری

۷۰۸.

ذن بوداییسم و آخر بازی ساموئل بکت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان بودیسم
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۴۲۴۵
"ساموئل بکت" یکی از نویسندگان نامی قرن بیستم است که توانسته نظر محققان زیادی را به خود جلب کند. گرچه وی آثار ادبی کمی از خود به جا گذاشته، ولی همین آثار اندک، از جنبه‌های مختلفی مطالعه شده‌اند. در این جستار، نمایشنامه "آخر بازی" از منظر ذن بوداییسم بررسی شده است. بدین منظور، نخست مراحل مختلف ذن بوداییسم بیان شده، سپس با قدری تامل در دیالوگ، صحنه‌آرایی، شخصیت پردازی، رفتار و نگرش شخصیت‌های داستان، نکات مشترکی میان ذن و این اثر پیدا شده است.بدین ترتیب می‌توان "آخر بازی" را شاهکاری ادبی و نویسنده آن را یک نابغه نامید؛ نابغه‌ای که زندگی، فرهنگ و تمدن غرب او را از ذن بوداییسم - که یک مکتب شرقی محسوب می‌شود - بی‌بهره نگذاشته است. با این که ذن، نوعی مذهب و یا به عبارت دیگر، نوعی فلسفه به شمار می‌آید، ولی می‌توان رگه‌های آن را در نمایش‌نامه "آخر بازی" هم پیدا کرد.
۷۰۹.

نسبت میان عقلانیت و کرامت انسان در فلسفه ملاصدرا و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت خلاقیت کانت ملاصدرا کرامت ذاتی انسان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۴۲۴۱ تعداد دانلود : ۲۲۲۵
در فلسفه ملاصدرا و کانت، «عقل» عالی ترین قوه نفس و «معرفت عقلانی» بالاترین مرحله شناخت است. از نگاه هر دو فیلسوف، عقلانیت یا خردورزی بنیادی ترین ویژگی انسان و مبنای کرامت ذاتی اوست، با این تفاوت که ملاصدرا عقلانیت نظری، و کانت عقلانیت عملی را معیار اصلی می پندارند، یعنی از نظر ملاصدرا، شان و کرامت انسان به چیزی است که می داند، در حالی که از نظر کانت، شان و کرامت انسان به چیزی است که می خواهد. یکی از جلوه های عقلانیت در اندیشه این دو فیلسوف، خلاقیت یا همان آفرینشگری است. دو فیلسوف یاد شده خلاقیت را، هم در حوزه نظری (در محدوده قوه خیال و عقل) و هم در حوزه عملی، مورد توجه قرار داده اند، با این تفاوت که در حکمت صدرایی، آفرینشگری انسان در ارتباط با ماورای طبیعت و از راه اتخاذ با عقل فعال صورت می گیرد، در حالی که در فلسفه کانت، خلاقیت انسان در پیوندی عمیق با استقلال و خود بنیادی اوست، منشا و مبدا متعالی ندارد، و صرفا ریشه در انسانیت و استقلال اراده انسان دارد.
۷۱۲.

فلسفه اسلامی و ایده‏آلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۴۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۹۵
ایده‏آلیسم در قلمرو فلسفه، به دو معنای مهم به کار می‏رود: یکی ایده‏آلیسم عینی یا مابعدالطبیعی که در برابر طبیعت‏گرایی قرار می‏گیرد و دیگری ایده‏آلیسم ذهنی یا معرفت‏شناختی که در برابر رئالیسم معرفت‏شناختی قرار می‏گیرد. ایده‏آلیسم در معنای نخست عبارت است از قول به تقدم روح بر ماده یا اصالت روح و وجود وهمی جسم و در معنای دوم حاکی از نفی وجود مادی متعلقات شناخت حسی است. فیلسوفان اسلامی در حوزه مابعدالطبیعه قایل به دیدگاه سومی میان ایده‏آلیسم عینی و طبیعت‏گرایی‏اند. آنها از یک سو وجود ماده را واقعی می‏دانند و از سوی دیگر در آرای برخی از ایشان چون سهروردی و ملاصدرا وجود جهان مـثل (البته با اختلاف تقریر با افلاطون) پذیرفته می‏شود. دیدگاه فلاسفه اسلامی در حوزه معرفت‏شناسی دیدگاهی رئالیستی است و در آن ایده‏آلیسم ذهنی رد می‏شود. مواجهه این فیلسوفان با ایده‏آلیسم ذهنی ابتدا به صورت نقد سفسطه و بعدها در دوره معاصر، به ویژه در آثار مرحوم علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری و آیت ا... مصباح یزدی، به صورت نقد سفسطه و اندیشه ایده‏آلیستی و همچنین دفاع از مبانی رئالیستی فلسفه اسلامی در قلمرو شناخت ظاهر می‏شود.
۷۱۶.

درآمدی بر هرمنوتیک و انواع آن

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه علم معرفت شناسی هستی شناسی هرمنوتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۰۰۶
تحولات مهم در تاریخ فلسفه علم در قرن بیستم عبارت اند از: گفتمان اول، پوزیتیویسم و استقراءگرایی؛ گفتمان دوم، ابطال گرایی کارل پوپر1 و برنامه پژوهشی لاکاتوش2، گفتمان سوم، ساختارگرایی و نسبیت گرایی تامس کوهن3 و گفتمان چهارم، هرمنوتیک. با چیره شدن هرمنوتیک بر عرصه فلسفه علم، تحول اساسی در زمینه متدلوژی صورت گرفت. انواع هرمنوتیک را می توان از دو دیدگاه طبقه بندی کرد: الف) از دیدگاه کاربرد آن شاملِ:1. هرمنوتیک متن شلایرماخر4 که به تفسیر متن می پردازد؛ 2. هرمنوتیک فلسفی هایدگر5 که هستی شناسانه است؛ 3.هرمنوتیک روش شناسانه دیلتای6؛ 4.هرمنوتیک گادامر7، که آمیزه ای از روش شناسی و هستی شناسی است. ب) از دیدگاه دوره تاریخی، شاملِ: 1. هرمنوتیک کلاسیک، که شلایرماخر و دیلتای از چهره های شاخص آن هستند و ویژگی مهم آن مطلق گرایی است؛ 2. هرمنوتیک مدرن با ویژگی نسبی گرایی، که هایدگر و گادامر از نمایندگان برجسته آن هستند؛ 3. هرمنوتیک پسامدرن، که از نقد هرمنوتیک مدرن نشأت می گیرد. گاه، مانند هرش8 ، به هرمنوتیک کلاسیک؛ و گاه، مانند هابرماس، به سوی نوعی نسبی گرایی تمایل دارد. این نوشتار ضمن پرداختن به پیش زمینه های اثرگذار بر هرمنوتیک، گزارشی کوتاه از انواع هرمنوتیک ارائه می کند.
۷۱۸.

عقل(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲۷
بحث‌ و پژوهش‌ پیرامون‌ معرفت‌شناسی‌ و به‌طور خاص‌ توجیه‌ معرفتی‌ بستگی‌ تام‌ به‌ منابع‌ معرفت‌ همچون‌ عقل‌ و تجربه‌ و نیز اقسام‌ گزاره‌ها و تحلیل‌ آنها دارد. و از این‌رو مباحث‌ مذکور، جایگاه‌ ویژه‌ و درخوری‌ در این‌ دانش‌ دارند. در این‌ نوشتار، مولف‌ نامور، سعی‌ کرده‌ است‌ تا دیدگاههای‌ برجسته‌ و مطرح‌ معرفت‌شناسان‌ متأخر غربی‌ را در این‌ زمینه‌ تشریح‌ و تبیین‌ کند. وی‌ ضمن‌ بررسی‌ گزاره‌های‌ تحلیلی‌ - ترکیبی‌ و نسبت‌ آنها با گزاره‌های‌ پیشینی‌ و پسینی‌ از منظر کلاسیک‌ - که‌ از سوی‌ کانت‌ ابراز شده‌ است‌ - به‌ بیان‌ دو رهیافت‌ تجربه‌گرایانه‌ و قراردادگرایانه‌ در این‌ باب‌ می‌پردازد و نقاط‌ قوت‌ و ضعف‌ هر یک‌ را نشان‌ می‌دهد.
۷۲۰.

عقلانیت در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت عقل معرفت شناسی یقین هستی شناسی کوجیتو دکارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰۸ تعداد دانلود : ۲۲۶۹
در این نوشتار، تلاش شده است تا با تکیه بر آثار دکارت، عقلانیت در فلسفه او بررسی گردد. برای این منظور، نخست معانی عقلانیت بیان شده و پس از تعیین معنای مورد نظر، گزارشی از فلسفه دکارت به صورت تحلیلی ارایه گردیده و در ادامه، با متمایز ساختن «هستی شناسی» از «معرفت شناسی»، به بررسی عقلانیت، هم در نظام هستی شناسی و هم در نظام معرفت شناسی وی پرداخته شده است. دکارت در نظام معرفت شناسی خود، پس از طرح شک روشمند، به سوی شکاکیت، که مرحله ای از عدم عقلانیت است، سیر می کند، سپس بر اساس «کوجیتو» تلاش می کند تا از نظر معرفت شناسی، به قلمرو عقلانیت بازگردد. اما در نظام هستی شناسی، او نخست بر پایه «کوجیتو» به اوج عقلانیت، که همان اعتقاد به جوهر حقیقی واحد باشد، نزدیک می شود، ولی در ادامه و با گرایش به کثرت و اصالت ماهیت، از عقلانیت در نظام هستی شناسی فاصله می گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان