ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
۸۴۱.

مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی بر بهبود علائم خلقی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معتادان دارودرمانی واقعیت درمانی گروهی علائم خلقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۰ تعداد دانلود : ۵۶۰
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی بر بهبود علائم خلقی در بیماران معتاد می باشد. روش: این تحقیق بر روی جامعه بیماران معتاد شهرستان مهاباد انجام گرفت. به شیوه نمونه گیری داوطلبانه تعداد 30 نفر انتخاب شدند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت مقایسه دو رویکرد واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی، گروه ها در معرض واقعیت درمانی گروهی و دارودرمانی قرار گرفتند. پرسش نامه DASS-21 در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد علائم خلقی در گروه تحت تاثیر واقعیت درمانی گروهی نسبت به گروه تحت تاثیر دارودرمانی به طور معناداری از بهبود بیشتری بر خوردار بوده است. نتیجه گیری: در نتیجه واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی مناسب در درمان علائم خلقی معتادان مورد استفاده قرار گیرد.
۸۴۳.

ارتباط باور آمیختگی اندیشه– عمل و هوش شخصی با علایم اختلال شخصیت مرزی دانشجویان: با میانجی گری نقش کنترل عواطف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت مرزی کنترل عواطف باورآمیختگی اندیشه - عمل هوش شخصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۰۹
زمینه و هدف :متغیرهای روان شناختی در محیط های دانشگاهی که از لحاظ تفاوت های فردی و شخصیتی از تنوع بسیاری برخوردار است، باعث افزایش سازگاری دانشجویان شده و عملکرد تحصیلی آنان تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه باورآمیختگی اندیشه- عمل و هوش شخصی با علایم اختلال شخصیت مرزی دانشجویان با میانجی گری کنترل عواطف بود. مواد و روش ها:پژوهش از نوع همبستگی بود. نمونه آماری تحقیق شامل 250 نفر از دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه های شهرستان های بناب و مراغه در سال تحصیلی 94- 1393 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه باورآمیختگی فکر- عمل Rachman و همکاران، مقیاس کنترل عواطف William و همکاران، پرسش نامه اختلال شخصیت مرزی Claridge و Broks و پرسش نامه هوش شخصی Mayer و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی Pearson، Bootstrap و Sobel و از طریق برنامه نرم افزار SPSS Amos مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها:برازندگی مدل در اصلاح اولیه از طریق حذف مسیر غیر معنی دار تأیید شد. اثر مستقیم هوش شخصی، افسردگی، آمیختگی اندیشه- عمل اخلاقی، خشم بر روی علایم اختلال شخصیت مرزی معنی دار بود، اما اثر مستقیم احتمال برای خود، احتمال برای دیگران، اضطراب و هیجان مثبت معنی دار نشد. اثر غیر مستقیم آمیختگی اندیشه- عمل اخلاقی با میانجی گری افسردگی، خشم و هیجان مثبت، آمیختگی فکر- عمل احتمال برای خود با میانجی گری افسردگی، آمیختگی فکر- عمل احتمال برای دیگران با میانجی گری افسردگی، خشم و هیجان مثبت بر صفات مرزی معنی دار بود، اما اثر غیر مستقیم هوش شخصی معنی دار نبود. در مجموع، 66 درصد از واریانس صفات مرزی از طریق متغیرهای مدل تبیین شد. نتیجه گیری:راهبردهای تنظیم هیجان و هوش شخصی با میانجی گری کنترل عواطف در تبیین علایم اختلال شخصیت مرزی نقش دارد. بنابراین، به نظر می رسد که وقوع راهبردهای ناکارامد تنظیم شناختی هیجان و کنش و هوش شخصی پایین، آسیب پذیری فرد را نسبت به صفات مرزی بالا می برد.
۸۴۴.

بررسی اضطراب مرگ در چارچوب الگو های دلبستگی در بیماران سرطانی: یک مطالعه مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب مرگ الگوهای دلبستگی بیماران سرطانی مدیریت اضطراب مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۱ تعداد دانلود : ۸۷۰
هدف: مطالعات مختلف نشان داده اند که اضطراب مرگ در بسیاری از جنبه های زندگی بیماران سخت العلاج (مانند سرطان) از قبیل کیفیت زندگی و ارتقاء رفتارهای سلامت بخش، مشکلات جسمی و روانشناختی تأثیرگذار است. بنابراین، شناخت عوامل روانشناختی تأثیرگذار بر اضطراب مرگ بیماران سرطانی می تواند ما را در فهم مدیریت بهتر این نوع اضطراب وجودی کمک شایانی نماید. از این رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی اضطراب مرگ و الگوهای دلبستگی بیماران سرطانی بوده است که به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده در نوع ارتباط با خود، دیگران و دنیا می توانند به عنوان سازه ای در ایجاد و محافظت از اضطراب مرگ عمل نمایند. روش : به منظور مقایسه و بررسی رابطه اضطراب مرگ و الگوهای دلبستگی، 210 نفر شامل سه گروه 70 نفری از بیماران سرطانی تحت شیمی درمانی، کارکنان بیمارستان و افراد عادی که با یکدیگر در متغیرهای جمیعت شناختی همتا شده بودند، انتخاب و پرسشنامه های اضطراب مرگ تمپلر و الگوهای دلبستگی فینی و همکاران را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از مجموعه ای از تحلیل های واریانس و آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در بیماران سرطانی اضطراب مرگ با هر چهار الگوی دلبستگی ناایمن رابطه مثبت و معنادار، و با الگو دلبستگی ایمن رابطه منفی و معنادار را نشان داد. نتایج دیگر تحقیق نشان داد که بیماران سرطانی(37/3 ± 78/8 =M) نسبت به افراد عادی (93/2 ± 14/7 =M)، امّا نه کارکنان بیمارستان (06/3 ± 82/7 =M) اضطراب مرگ بالاتری دارند. مقایسه الگو های دلبستگی بین گروه ها نشان داد بیماران سرطانی به احتمال بیشتری نسبت به کارکنان بیمارستان از الگو های دلبستگی ناایمنِ روابط به عنوان اولویت دوم و دل مشغولی نسبت به روابط برخوردار بودند. همچنین بیماران سرطانی و افراد عادی نسبت به کارکنان بیمارستان، الگوی دلبستگی ناایمنِ نیاز به تأیید بیشتری را گزارش کردند. نتیجه گیری: از آنجایی که نتایج نشان داد اضطراب مرگ و الگوهای دلبستگی ناایمن در بیماران سرطانی بالا است و با توجه به اینکه الگو های دلبستگی ناایمن با اضطراب مرگ در گروه بیماران سرطانی با یکدیگر رابطه مثبت دارند، می توان از این موضوع برای مدیریت اضطراب مرگ بیماران سرطانی به وسیله مراقبت های پرستاری بهره جست
۸۴۵.

آمادگی جسمی و فعالیت بدنی مرتبط با سلامت افراد با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت فعالیت بدنی آمادگی جسمی افراد با نشانگان داون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۵ تعداد دانلود : ۷۳۹
زمینه: نشانگان داون رایج ترین بیماری ژنتیکی در افراد دارای کم توانی ذهنی با شیوع 1 در 800 تا 1200 تولد زنده است. افراد با نشانگان داون جمعیت منحصربه فردی در عامل های آمادگی جسمی مرتبط با سلامتی هستند.
۸۴۶.

نقش تشخیصی انقطاع پاداش تاخیری و هیجان خواهی در افراد مبتلا به مصرف مواد محرک و افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مواد افیونی اختلال مصرف مواد هیجان خواهی مواد محرک انقطاع پاداش تأخیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۴ تعداد دانلود : ۴۶۷
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی انقطاع پاداش تأخیری و هیجان خواهی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک و افیون بود. روش: در قالب یک طرح علی-مقایسه ای از بین مراجعه کنندگان مبتلا به مصرف مواد محرک و افیون به صورت در دسترس 45 بیمار مبتلا به افیون و 45 بیمار مبتلا به محرک انتخاب شدند و پرسشنامه های انقطاع پاداش تأخیری و هیجان خواهی فرم پنج در میان آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج تابع تشخیصی نشان داد هیجان خواهی و انقطاع پاداش تأخیری توانسته اند 66/86 درصد افراد مواد محرک و 44/84 درصد افراد مواد افیونی را درست گروه بندی کنند؛ به عبارت دیگر به صورت کلی 60/85 درصد کل نمونه درست طبقه بندی شده اند. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در برنامه های پیشگیری و درمان مرتبط با این دو اختلال به این متغیرها توجه ویژه شود.
۸۴۷.

مقایسه تأثیر درمان شناختی- رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و دارودرمانی بر شدت علایم وسواس موکنی: پژوهش مورد منفرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی- رفتاری دارودرمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد وسواس موکنی مورد منفرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۶ تعداد دانلود : ۹۶۳
زمینه و هدف :پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavior therapy یا CBT)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy یا ACT) و دارودرمانی بر شدت علایم وسواس موکنی انجام شد. مواد و روش ها:شرکت کنندگان مطالعه را ۸ زن و یک مرد بالای ۱۶ سال که مبتلا به اختلال وسواس موکنی بودند، تشکیل داد که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی درمان CBT (3 نفر)، درمان ACT (3 نفر) و دارودرمانی (3 نفر) قرار گرفتند. در تحقیق حاضر از روش پژوهشی مورد منفرد A-B استفاده گردید. پس از سه جلسه خط پایه، مداخله آغاز شد و برای روش CBT و ACT هر کدام ده جلسه انفرادی ۶۰ دقیقه ای هفتگی و برای دارودرمانی نیز ده جلسه هر دو هفته یک بار برگزار شد. یک ماه پس از مداخله، مراجعان در سه جلسه به فاصله یک ماه تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات، از مقیاس Massachusetts (Massachusetts General Hospital Hairpulling Scale یا MGH-HPS) استفاده گردید. یافته ها:یافته های پژوهش بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و حاکی از آن بود که روش CBT و پس از آن روش ACT بیشترین تأثیر را بر کاهش شدت علایم اختلال وسواس موکنی داشت و دارودرمانی کمترین تأثیر را در این زمینه نشان داد. نتیجه گیری:با توجه به تأثیر روش های CBT و ACT بر شدت علایم اختلال موکنی، می توان از این دو شیوه برای درمان افراد مبتلا به این اختلال بهره گرفت.
۸۴۸.

اثر درمان شناختی- رفتاری مذهبی در راهبردهای مقابله با استرس و نمره وسواس در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری با محتوای مذهبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی ـرفتاری استرس وسواس راهبردهای مقابله با استرس مذهبی اختلال وسواسی جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۶۸
زمینه و هدف :اختلال وسواسی- جبری (Obsessive compulsive disorder یا OCD) نوعی از اختلالات اضطرابی به شمار می رود که در افراد دارای اعتقادات مذهبی، می تواند در زمینه مذهبی بروز کند. استرس در تشدید علایم این اختلال نقش دارد. استفاده از راهبردهای مقابله با استرس مناسب، می تواند از تأثیرات این عامل بر بیمار بکاهد. هدف از انجام این مطالعه، تأثیر درمان شناختی- رفتاری مذهبی در راهبردهای مقابله با استرس و نمره وسواس بیماران مبتلا به OCD با محتوای مذهبی بود. مواد و روش ها:مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی (روش های غیر دارویی) بود که به صورت قبل و بعد از مداخله انجام شد. روان درمانی طی 10 جلسه (یک جلسه 5/1 ساعته در هفته ) انجام گرفت. یک نفر روان پزشک و یک نفر روحانی متخصص در علوم حوزه فقه و آشنا با اختلال وسواس (با ابعاد علمی آن) اداره جلسات را بر عهده داشتند. نمره Yale-Brown بالاتر از 17 معیار ورود اولیه به پژوهش در نظر گرفته شد. قبل از شروع دوره و در پایان دوره (جلسه دهم)، پرسش نامه مربوط به خصوصیات دموگرافیک بیماران، مقیاس Y-BOCS (Yale-Brown Obsessive Compulsive Scale) و چک لیست مقابله با استرس (Coping Scale-Revised یا CS-R) توسط یک روان شناس بالینی تکمیل گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های Wilcoxon و Mann Whitney U و ضریب همبستگی Spearman در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:تعداد 15 بیمار وارد مطالعه شدند. میانگین نمره مقیاس Y-BOCS قبل از مداخله 39/29 ± 00/6 و بعد از مداخله 1/24 ± 5/6 به دست آمد (012/0 = P). میانگین نمره CS-R نیز از 5/36 ± 9/12 قبل از مداخله به 3/35 ± 0/12 بعد از مداخله رسید (442/0 = P). نتیجه گیری:نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که روان درمانی شناختی- رفتاری با رویکرد مذهبی، می تواند تأثیر قابل توجهی در افراد مبتلا به اختلال وسواس جبری داشته باشد، اما این جلسات بر روی راهبرد مقابله با استرس این بیماران تأثیری نگذاشت.
۸۴۹.

مقایسه کیفیت روابط صمیمانه و تجربه خشم میان فردی در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری، اضطراب فراگیر و گروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشم صمیمیت اختلال اضطراب فراگیر اختلال وسواس اجباری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی اضطراب فراگیر
تعداد بازدید : ۱۶۶۳ تعداد دانلود : ۱۱۹۶
هدف از این پژوهش مقایسه صمیمیت و تجربه خشم میان فردی در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری، اضطراب فراگیر و گروه بهنجار بود. نمونه پژوهش شامل 90 نفر (30 نفر مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی، 30 نفر اختلال اضطراب فراگیر و 30 نفر گروه بهنجار) بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های مقیاس چند بعدی خشم (MAI)، پرسشنامه کیفیت روابط (QRI) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، در بعد کیفیت روابط میانگین نمرات آزمودنی ها تنها در زیر مقیاس حمایت اجتماعی با یکدیگر تفاوت معنادار داشت. میانگین حمایت اجتماعی در گروه مبتلا به اضطراب فراگیر با گروه بهنجار متفاوت بود. میانگین گروه مبتلا به اضطراب فراگیر در مقیاس کلی خشم بیشتر از گروه بهنجار بود. در زیر مقیاس انگیختگی هر دو گروه بالینی نمرات بیشتری از گروه بهنجار داشتند و تجربه درونی خشم نیز در افراد مبتلا به وسواس اجباری بیشتر بود. این نتایج برخی جنبه های مشابه دو اختلال را آشکار ساخته که می تواند در آسیب شناسی و درمان اختلال ها مفید باشد.
۸۵۰.

بررسی اثربخشی تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی بر ولع مصرف در سوءمصرف کنندگان شیشه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ولع آمفتامین تحریک الکتریکی مستقیم مغز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
تعداد بازدید : ۸۵۲ تعداد دانلود : ۷۴۲
مقدمه: با توجه به شیوع سوءمصرف شیشه و لزوم درمان های مناسب برای آن، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی بر کاهش میزان ولع مصرف در سوءمصرف کنندگان شیشه بود. روش کار: این مطالعه ی بالینی، در طی آذر 1393 تا تیر 1394 با جامعه ی آماری افراد مبتلا به حداقل یک سال سوءمصرف شیشه (بر اساس ملاک های تشخیصی چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و انجام آزمایش) مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد مهرآوران و مرکز درمان پرهیزمدار مشهد، انجام شد. از طریق نمونه گیری هدف مند 21 نفر، انتخاب و به شیوه ی تصادفی در سه گروه برابر (تحریک آندی راست، تحریک آندی چپ و شم) قرار گرفتند. از پرسش نامه های مشخصات جمعیت شناختی، سنجش ولع پایه ی مصرف آمفتامین، آزمون تصویری سنجش ولع القایی مصرف شیشه استفاده شد. داده ها با کمک آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSSنسخه ی 20 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی تاثیر معنی داری در کاهش میزان ولع القایی مصرف کنندگان دارد (002/0=P). در حالی که تحریک این ناحیه به صورت آندی راست/کاتدی چپ در کاهش ولع مصرف تاثیر معنی داری داشت (001/0=P)، تحریک آندی چپ/کاتدی راست با کاهش معنی داری در میزان ولع، همراه نبود (397/0=P). بر خلاف ولع القایی، تحریک ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی چپ و راست در کاهش ولع پایه ی آزمودنی ها موثر بود (000/0=P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج، به نظر می رسد می توان از تحریک با جریان مستقیم از روی جمجمه ی ناحیه ی پشتی-جانبی قشر پیش پیشانی راست و چپ به عنوان درمان موثر در کاهش ولع مصرف پایه و القایی شیشه در بیماران سوء مصرف کننده ی آن استفاده کرد.
۸۵۱.

مقایسه عملکرد عصب روان شناختی بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون با و بدون بیماری آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماری آلزایمر نشانگان داون عملکرد عصب روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۷ تعداد دانلود : ۷۱۵
هدف از این پژوهش مقایسه عملکرد عصب روانشناختی بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون با و بدون بیماری آلزایمر بود. روش پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعه مورد پژوهش شامل بزرگسالان مبتلا به نشانگان داون که در مرکز معلولین و کم توانان ذهنی شهر تهران به صورت تمام وقت نگهداری می شدند و یا نیمه وقت مشغول فعالیت های توان بخشی بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 16 نفر از بزرگسالان مبتلا به نشانگان داون بدون بیماری آلزایمر و تعداد 16 نفر از بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون با بیماری آلزایمر از طریق پرسشنامه زوال عقل برای افراد با ناتوانی ذهنی، انتخاب شدند و سپس برای مقایسه ی عملکرد عصب روانشناختی آن ها از آزمون های بندر -گشتالت و چهارمین مقیاس وکسلر کودکان و به منظور بررسی سوالات و تعمیم نتایج به دست آمده از گروه نمونه به جامعه ی پژوهش، از t دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج به دست آمده از اجرای آزمون بندر گشتالت نشان داد بین دو گروه بدون بیماری آلزایمر و با آلزایمر در فراوانی خطاها، تفاوت معنی داری ازنظر آماری وجود دارد و فراوانی خطاها در گروه با آلزایمر بیشتر است. نتایج به دست آمده از اجرای مقیاس وکسلر نشان داد بین دو گروه در عامل توانایی عمومی، چیرگی شناختی، مقیاس فهم کلامی، استدلال ادراکی، حافظه ی فعال و سرعت پردازش تفاوت معنی داری وجود نداشت. لازم به ذکر است بین دو گروه در خرده آزمون ها تفاوت معنی دار وجود داشت، افراد در گروه بدون بیماری آلزایمر در مقایسه با گروه با آلزایمر از عملکرد بهتری برخوردار هستند. نتایج پژوهش حاضر همانند تحقیقات گذشته گویای تفاوت در برخی زمینه ها میان این دو گروه است.
۸۵۲.

مقایسه استرس والدگری، رضایتمندی و کارکرد خانواده مادران کودکان دارای اتیسم با مادران کودکان دارای رشد معمول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارکرد خانواده اتیسم استرس والدگری رضایتمندی خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۱ تعداد دانلود : ۸۳۳
هدف:همان طور که مطالعات نشان داده است، معلولیت فرزندان در خانواده مانع از آن می شود که خانواده بتواند، کارکردهای متعارف خود را به نحو مطلوب داشته باشد، لذا در این خصوص نیازمند توجه و همیاری می باشد. پژوهش حاضر سعی دارد، استرس والدگری، رضایتمندی و کارکرد خانواده مادرانی که دارای کودک اتیسم هستند را بررسی و با مادران دارای کودک با رشد معمول، مورد مقایسه قرار دهد.  روش:طرح پژوهش حاضر از نوع علی - مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک اتیسم و کودک دارای رشد معمول شهر تهران بود. 85 نفر از مادران کودک دارای رشد معمول با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و 58 نفر از مادران دارای کودک اتیسم به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. از مقیاس استرس والدینی بری و جونز (1995)، مقیاس رضایت مندی خانواده السون و ویلسون (1989)  و پرسشنامه کارکرد خانواده  السون و همکاران (1985) در این پژوهش به عنوان ابزار استفاده گردید.  یافته ها:نتایج با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین استرس والدگری، رضایتمندی و کارکرد خانواده های دارای کودک اتیسم با کودک دارای رشد معمول تفاوت معنی داری  وجود دارد (05/0 P<).   نتیجه گیری:  این مطالعه نشان داد که استرس والدگری در مادران کودکان دارای اتیسم  نسبت به والدین کودکان دارای رشد معمول بیشتر و رضایتمندی و کارکرد خانواده آنان ضعیف تر است  که این نتیجه می تواند به خاطر  ویژگی های این کودکان باشد، بنابراین دقت به وضعیت سلامت و حمایت از والدین دارای کودک اتیسم توصیه می شود.  بنابراین پیشنهاد می شود در مراکز آموزش و توانبخشی کودکان مبتلا به اتیسم برنامه هایی جهت ارتقاء سلامت روان والدین به خصوص مادران طراحی گردد.
۸۵۳.

مقایسه عناصر آزمون ترسیم آدمک در کودکان با و بدون اختلال نوشتاری

کلیدواژه‌ها: اختلالات یادگیری اختلال نوشتاری آزمون ترسیم آدمک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای مشاوره خانواده
تعداد بازدید : ۱۹۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۹۴
زمینه و هدف: اختلال نوشتاری یکی از مهم ترین و شایع ترین اختلال های دوران کودکی است. در سال های اخیر روش های مختلفی برای تشخیص این اختلال به وجود آمده اند که تشخیص از روی عناصر مختلف نقاشی یکی از این روش ها به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر، مقایسه عناصر آزمون ترسیم آدمک در کودکان با و بدون اختلال نوشتاری است. روش: طرح پژوهش حاضر علّی- مقایسه ای است. 50 دانش آموز دختر با اختلال نوشتاری و 50 نفر بدون اختلال نوشتاری به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. معیار ورود دانش آموزان به مطالعه بر اساس آزمون های هوش ریون، آزمون تشخیصی املا فلاح چای، و آزمون آدمک صورت گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از مجذور خی دو و تی مستقل نشان داد که بین عناصر نقاشی کودکان با و بدون اختلال نوشتاری تفاوت معنادار وجود دارد (p>./05). آدمک کودکان با اختلال نوشتاری نسبت به گروه دیگر، ساده تر، کوچک تر و با جزئیات کمتر ترسیم شده بود و همچنین عدم رعایت تناسب، تقارن، حذف اجزای بدن آدمک و کیفیت کلیِ ضعیف، بسیار مشهود بود. نتیجه گیری: وجود تفاوت میان سطوح عناصر آزمون ترسیم آدمک در کودکان با و بدون اختلال نوشتاری، بدین معنی است که عناصری در ترسیم آدمک وجود دارند که می توان به واسطه آن ها به تشخیص کودکان با این اختلال نزدیک شد.
۸۵۴.

مدل یابی ساختاری سبک های دلبستگی به خدا ،تاب آوری و سلامت روانی در والدین دارای کودکان نارسایی های رشدی و هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری سلامت روانی سبک های دلبستگی به خدا والدین کودکان نارسایی های رشدی و هوشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۶ تعداد دانلود : ۶۷۰
هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری سبک های دلبستگی به خدا ،تاب آوری و سلامت روانی در والدین دارای کودکان نارسایی-های رشدی و هوشی بود، طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران دارای کودکان نارسایی های رشدی و هوشی شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 در دوره ابتدایی بود. تعداد 200 نفر از این گروه از طریق روش نمونه گیری هدفمند دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و مقیاس های تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، دلبستگی به خدا روات و کرکپاتریک (2002) و سلامت روانی دراگوتیس و همکاران (1976) برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که در بین دلبستگی به خدا، دلبستگی ایمن منجر به افزایش سلامت روانی، دلبستگی اضطرابی باعث کاهش سلامت روانی و دلبستگی اجتنابی منجر به کاهش سلامت روانی و تاب آوری می شود. افزون بر این، تاب آوری عامل افزایش سلامت روانی شد، ولی تاب آوری در رابطه دلبستگی به خدا و سلامت روانی، نقش واسطه ای ایفا نکرد. باتوجه به اهمیت سازه های معنوی تحولی در ارتقای سلامت روانی و کاربرد آن هم در حوزه های پژوهشی و مداخله های روان شناختی، برای والدین کودکان نارسایی های رشدی و هوشی و دیگر گروه ها پیشنهاد می شود.
۸۵۵.

اثربخشی مداخلات گروهی مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT) بر بهبود فرزندپروری مادران کودکان 8 تا 11 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی – کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرزندپروری مداخلات گروهی مبتنی بر رابطه والد - کودک اختلال بیش فعالی - کمبود توجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۰ تعداد دانلود : ۹۱۷
مقدمه: تحقیقات نشان داده اند که تعاملات والدین و فرزندان و به طور کلی خانواده ،نقش بسزایی در شکل گیری و تشدید آسیب پذیری رفتاری - عاطفی کودکان ایفا می کند. یکی از عناصر مهم در سیستم خانواده ، شیوه های فرزندپروری می باشد که والدین از این طریق می توانند بر تحول کودک اثر بگذارند. پژوهش حاضر اثربخشی مداخلات گروهی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر الگوهای انضباطی فرزندپروری مادران کودکان 8 تا 11 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه را مورد پژوهش قرار داده است. روش: در پژوهش نیمه تجربی براساس طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه مداخله نما، از میان جامعه آماری (69 زوج مادر-کودک مبتلا به بیش فعالی– کمبود توجه) 30 زوج به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و مداخله نما جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش و مداخله نما در 2 مرحله از طریق پرسشنامه فرزندپروری آرنولد مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری برای بررسی معناداری آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های تحقیق گویای کاهش (بهبود) معنادار آماری الگوهای انضباطی ناکارآمد و تغییر فرزندپروری مادران (به جز اهمال کاری) گروه آزمایش یا مداخلات مبتنی بر رابطه والد- کودک در مقایسه با گروه مداخله نما می باشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر و نیز در نظر گرفتن پژوهش های قبلی می توان چنین نتیجه گرفت؛ که این مداخلات ، در اصلاح الگوهای فرزندپروری مادران ایرانی کودکان مبتلا به بیش فعالی– کمبود توجه دارای امتیازاتی می باشد.
۸۵۶.

نقش میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی در پیش بینی میزان گرایش آن ها به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی اعتیاد دانشجویان سبک زندگی اسلامی اعتیادپذیری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت روانی
تعداد بازدید : ۱۱۸۰ تعداد دانلود : ۶۸۵
هدف: این مطالعه با هدف بررسی نقش میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی در پیش بینی میزان گرایش آن ها به اعتیاد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه محقق اردبیلی در نیمسال اول سال تحصیلی 95-1394 تشکیل می دادند. از بین این دانشجویان 377 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و با استفاده از فرم کوتاه پرسش نامه سبک زندگی اسلامی، پرسش نامه استعداد اعتیاد دانشجویان و مقیاس نگرش سنج مواد مخدر مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی با میزان تمایل آن ها به مصرف مواد و نیز مؤلفه های استعداد اعتیاد رابطه منفی داشته (01/0>P) و 23% از واریانس تمایل دانشجویان به مصرف مواد و 45% از واریانس استعداد اعتیاد دانشجویان با سبک زندگی اسلامی تبیین می شود. از بین مؤلفه های سبک زندگی اسلامی، مؤلفه مالی با ضریب بتای 28/0-، قویترین پیش بین تمایل دانشجویان به مصرف مواد و مؤلفه اخلاقی با ضریب بتای 28/0-، قویترین پیش بین استعداد اعتیاد در دانشجویان محسوب می شوند. بحث و نتیجه گیری: این یافته ها تلویحات مهمی در زمینه توجه به سبک زندگی اسلامی در دانشجویان و انجام اقدامات لازم برای ترویج و ارتقای آن به منظور پیشگیری از گرایش دانشجویان به آسیب های اجتماعی به خصوص مصرف مواد را به دنبال دارد.
۸۵۷.

اثر بخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر ارتقای کیفیت زندگی زنان دارای سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان کیفیت زندگی مدیریت استرس سرطان پستان شیوه شناختی رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۶ تعداد دانلود : ۶۰۷
هدف: بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ارتقای کیفیت زندگی زنان دارای سرطان پستان طراحی شده است. روش: با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۰ بیمار دارای سرطان پستان انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. استفاده از یک طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، گروه آزمایش طی ۱۰ جلسه تحت شیوه های آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری قرار گرفت، در حالی که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس کیفیت زندگیSF-۱۲ مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه در پیش آزمون تفاوت معنی دار وجود نداشت، اما آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری در گروه آزمایش، نمرات مولفه های کیفیت زندگی را بطور معنی داری (۰۵/۰p
۸۵۸.

نقش واسطه ای ذهن آگاهی مادر و تاب آوری خانواده در رابطه ی بین مشکلات رفتاری کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم و بهزیستی روان شناختی مادر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری بهزیستی روان شناختی مشکلات رفتاری ذهن آگاهی کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۷ تعداد دانلود : ۸۳۸
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای ذهن آگاهی مادر و تاب آوری خانواده در رابطه ی بین مشکلات رفتاری کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم و بهزیستی روان شناختی مادر بود. جامعه آماری شامل مادرانِ کودکان دارای اختلال های طیف اوتیسم در دامنه ی سنی 3 تا 16 سال شهرهای تهران، کرج و قزوین بودند که از بین آنها 170 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه های بررسی مشکلات و نقاط قوت کودک، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی و پرسشنامه ی تاب آوری خانواده برای سنجش استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که دو متغیر ذهن آگاهی و تاب آوری خانواده در رابطه ی بین متغیرهای پیش بین (مشکلات رفتاری کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم) و ملاک (بهزیستی روان شناختی مادر) نقش واسطه ای ایفا می کنند. با توجه به نتایج پیشنهاد می شود متخصصان این حوزه در اقدام برای مداخله های درمانی، توجه خود را علاوه بر راهکارهای متمرکز بر کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم، بر شرایط سلامت روانی والدین، محیط خانواده، منابع موجود در جامعه و سایر عوامل مربوط به بافت زندگی کودک نیز معطوف کنند.
۸۵۹.

بهبود تعاملات اجتماعی سه پسر آسپرگر متعاقب تمرین فنون کاتا، پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعاملات اجتماعی سندروم آسپرگر فنون کاتا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۵ تعداد دانلود : ۸۷۶
اختلال در تعاملات اجتماعی یکی از ویژگی های مهم کودکان مبتلا به سندروم آسپرگر است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش تمرین فنون کاتا بر بهبود تعاملات اجتماعی سه کودک مبتلا به سندروم آسپرگر بود. در این پژوهش از روش مورد منفرد استفاده شد. شرکت کنندگان در یک دوره 12 هفته ای تمرین کاتای هیان شرکت کردند. تغییر در شدت اختلالات تعاملات اجتماعی در طول مداخله و یک ماه پس از پایان مداخله در توالی های یک هفته ای از طریق مقیاس رتبه بندی اتیسم گیلیام - ویرایش دوم اندازه گیری شد. آموزش فنون کاتای هیان شودان تعاملات اجتماعی هر سه شرکت کننده را بهبود بخشید (با PND 33/83% برای شرکت کننده اول و سوم و 75 % برای شرکت کننده دوم) و این بهبود یک ماه پس از پایان مداخله پایدار ماند. پیشنهاد می شود اثربخشی چنین مداخله ای با استفاده از طرح های پژوهشی تجربی نیز انجام شود.
۸۶۰.

تأثیر آموزش مدیریت تنیدگی مبتنی بر روی آورد شناختی- رفتاری بر بهبود رابطه والد- کودک و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روان شناختی رابطه والد- کودک مدیریت تنیدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۸ تعداد دانلود : ۸۵۱
زمینه و هدف: تولد یک کودک کم توان ذهنی، به عنوان یک بحران می تواند تأثیرات نامطلوبی بر مادران داشته و آنها را تحت تنش های جسمی، روانی، و اجتماعی قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر تأثیر آموزش مدیریت تنیدگی مبتنی بر روی آورد شناختی- رفتاری بر بهبود رابطه والد- کودک و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان کم توان ذهنی شهرستان رشت در سال 1395 بوده است که از این تعداد نمونه ای به حجم 28 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ارزیابی رابطه مادر- کودک رابرت و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. برای گروه آزمایش، آموزش مدیریت تنیدگی مبتنی بر روی آورد شناختی- رفتاری در 10 جلسه 45 دقیقه ای برگزار شد، درحالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مدیریت تنیدگی توانسته مؤلفه های حمایت بیش ازحد، سهل گیری بیش ازحد، و طرد مربوط به رابطه مادر- کودک را کاهش، و مؤلفه پذیرش را افزایش دهد و همچنین بهزیستی روان شناختی را در مادران کودکان کم توان ذهنی افزایش دهد (001/0>P ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، آموزش مدیریت تنیدگی یکی از کارآمدترین روش های درمانگری است که در کاهش تنیدگیی و بهبود بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی مؤثر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان