فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
افراد دارای اختلالات شدید زبانی و گفتاری قادر به استفاده از ارتباط کلامی در موقعیت های مختلف نیستند، از طرفی هدف آسیب شناس گفتار و زبان، ایجاد توانایی برقراری ارتباط در فرد مراجعه کننده است. بنابراین در این افراد از روش های ارتباطی جایگزین و مکمل (گفتاری) به طور موقت یا دائمی جهت ایجاد ارتباط مؤثر، سریع و دقیق استفاده می شود . همچنین راهکارهای ارتباط جایگزین و مکمل می توانند موجب رشد توانایی های زبانی و افزایش گفتار شوند.
سامانه های ارتباط جایگزین و مکمل به دو دسته ی بدون کمک افزار و با استفاده از کمک افزار (از جمله وسایل ارتباطی الکترونیکی و نظام ارتباطی دستی) تقسیم می شوند. مهارت های زبانی، درکی، حرکتی، بینایی، شنوایی و ... نقش مهمی در طراحی و استفاده از ارتباط جایگزین و مکمل ایفا می کنند. تصمیم برای اجرای ارتباط جایگزین و مکمل به ارزیابی جامع گفتار و زبان و دوره هایی از درمان آزمایشی و ارزیابی دوباره نیاز دارد، که توسط آسیب شناس گفتار و زبان و با مدیریت وی برای استفاده از اطلاعات سایر متخصصان انجام می شود.
مطالعه ی مورد-شاهدی اضطراب و افسردگی در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: اختلالات اضطرابی از جمله اختلالات شایع در کودکان هستند و می توانند زمینه ساز بسیاری از اختلالات عملکردی باشند. بررسی های مختلف، الگوی خانوادگی اختلالات اضطرابی را تایید کرده اند لذا برآن شدیم تا میزان شیوع اختلالات افسردگی و اضطرابی را در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی با والدین کودکان سالم مقایسه کنیم. روش کار: در این مطالعه ی مورد– شاهدی، والدین 30 کودک 3 تا 12 ساله ی مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی بیمارستان دکتر شیخ مشهد که برای آنها توسط روانپزشک کودکان تشخیص اختلالات اضطرابی گذاشته شده بود و همچنین والدین 30 کودک که اختلال روان پزشکی خاصی نداشتند، توسط مصاحبه ی بالینی و دو آزمون افسردگی بک و اضطراب حالت صفت اشپیلبرگر از نظر اختلالات افسردگی و اضطراب مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: شیوع افسردگی به طور معنی داری در گروه مادران بیماران نسبت به گروه شاهد بیشتر بود (002/0=P) ولی در بین پدران تفاوت معنی داری وجود نداشت. از طرفی شیوع صفت اضطراب به طور بارز و با تفاوت معنی داری بین مادران کودکان بیمار بیشتر از گروه شاهد بود (004/0=P) ولی در پدران تفاوت معنی داری وجود نداشت. هم چنین حالت اضطراب در مادران و پدران گروه شاهد نسبت به والدین کودکان بیمار اندکی بیشتر بود که تفاوت معنیداری نداشتند. نتیجه گیری: شیوع اختلالات افسردگی و اضطراب در مادران کودکان بیمار بیشتر از مادران کودکان بدون اختلال روان پزشکی است ولی اختلالات افسردگی و اضطراب در پدران دو گروه تفاوت معنی داری ندارد.
"
مقایسه کارکردهای اجرایی خودتنظیمی هیجان و انگیزش در زیرمجموعه های اختلال کمبود توجه – بیش فعالی بر اساس مدل بارکلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه کارکردهای اجرایی خودتنظیمی هیجان و انگیزش در زیرمجموعه های اختلال کمبود توجه- بیش فعالی بر اساس مدل بارکلی
روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای است، 50 دانش آموز پسر9 تا 11 ساله مبتلا به اختلال کمبود-توجه- بیش فعالی با استفاده از پرسشنامه علایم مرضی کودکان-4 (CSI-4)، مصاحبه تشخیصی بالینی و آزمون هوش ریون انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو گروه 25 نفره مبتلا به نوع بیش فعالی- تکانشگری غالب (ADHD-PHI) و نوع بی توجهی غالب (ADHD-PI) تقسیم و سپس با آزمون بندر گشتالت، آزمون زمان واکنش تشخیصی و تکالیف محقق ساخته ارزیابی شدند. داده ها به کمک آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد.
یافته ها: دو گروه در بازداری رفتاری (001/0p=) و خودتنظیمی هیجان و انگیزش (01/0p= و 001/0p=) تفاوت معنادار داشتند. به عبارتی، عملکرد دانش آموزان مبتلا به کمبود توجه، در بازداری رفتاری و خودتنظیمی هیجان و انگیزش بهتر از گروه بیش فعال بود.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که دو گروه از نظر سبب شناسی از یکدیگر متمایزند. به علاوه، مشخص شد که به دلیل وجود نقص اولیه در بازداری رفتاری، مشکلات و نارسایی های گروه مبتلا به نوع بیش فعالی- تکانشگری غالب در کارکردهای اجرایی بیشتر از گروه مبتلا به نوع بی توجهی غالب است. از این رو، نظریه بارکلی در زمینه اختلال کمبود توجه- بیش فعالی تایید شد.
رضایت از تصویر ذهنی بدن و شاخص توده بدن در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
مقایسه ابعاد عملکرد خانواده و کیفیت زندگی و رابطه این متغیرها در بین افراد معتاد و غیر معتاد
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف تحقیق حاضر مقایسه عملکرد خانواده و کیفیت زندگی افراد معتاد و غیر معتاد و تعیین رابطه این متغیرها بود.
روش: تحقیق از نوع پس رویدادی بود. نمونه مورد مطالعه 107 نفر از افراد معتاد و 107 نفر از افراد غیر معتاد بودند. روش نمونه گیری افراد معتاد خوشه ای تصادفی بود. افراد غیر معتاد نیز از بین جمعیت عادی که از لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی با افراد معتاد همتا شده بودند، انتخاب گردیدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در تحقیق ابزار سنجش خانواده و مقیاس کیفیت زندگی بود. روش های آماری مورد استفاده ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون t برای دو گروه مستقل بود.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که اختلال در ابعاد عملکرد خانواده افراد معتاد بیشتر از افراد غیر معتاد است. افراد معتاد کیفیت زندگی پایین تری از افراد غیر معتاد دارند. همچنین بین ابعاد عملکرد خانواده و کیفیت زندگی در افراد معتاد و غیر معتاد رابطه وجود دارد. نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که حدود 17 درصد از تغییرات کیفیت زندگی در افراد معتاد را ابعاد نقش ها و ارتباط عملکرد خانواده تبیین می کنند. در افراد غیر معتاد حدود 17 درصد از تغییرات کیفیت زندگی را بعد کنترل رفتار عملکرد خانواده تبیین می کند.
نتیجه گیری: بین ابعاد عملکرد خانواده و کیفیت زندگی در افراد معتاد و غیر معتاد رابطه وجود دارد و بین عملکرد مختل شده روابط خانوادگی و کیفیت زندگی فرزندان رابطه منفی برقرار است.
تناسب عملکرد و آموزش تکنسین های اورژانس پیش بیمارستانی در برخورد با بیماران ترومایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مراقبت های پیش بیمارستانی در مورد بیماران اورژانس تروما از ویژگی های خاصی برخوردار است و اقدامات تشخیصی و درمانی که قبل از رسیدن این بیماران به بیمارستان انجام می شود، نقش بسزایی در کاهش مرگ و میر و بهبود پیامد آنها دارد. مطالعه حاضر به ارزیابی صحت عملکرد تکنسین های اورژانس پیش بیمارستانی تهران در برخورد با بیماران ترومایی پرداخت.
روش ها: در مطالعه ای مقطعی از شهریور 1389 تا شهریور 1390 در جامعه بیماران ترومایی منتقل شده توسط اورژانس پیش بیمارستانی تهران به بیمارستان امام حسین(ع)، 500 بیمار به روش نمونه گیری مقطعی انتخاب شدند. پژوهش با بررسی برگ مأموریت، مصاحبه با تکنسین پیش بیمارستانی و معاینه بیمار برای تعیین اقدامات لازم و انجام شده قبل از ورود به اورژانس به وسیله چک لیست انجام شد. داده ها با آزمون های T زوجی و مجذور کای در قالب نرم افزار آماری SPSS 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: متوسط فاصله زمانی تماس با اورژانس پیش بیمارستانی تا رسیدن آنها به محل حادثه 71/7±48/9 دقیقه (حداقل 1 و حداکثر 100) و متوسط فاصله زمانی انتقال بیمار از محل حادثه تا بیمارستان 53/18±99/35 دقیقه (حداقل 5 و حداکثر 137) بود.
اقدام نامطلوب تکنیسین ها در مورد بی حرکت سازی فقرات گردنی (3/10%)، بی حرکت سازی ستون فقرات (6/16%)، بی حرکت سازی شکستگی اندام (14%)، رگ گیری (9/9%) و کنترل خونریزی (6/33%) مشاهده شد.
نتیجه گیری: تکنسین های پیش بیمارستانی در برقراری راه وریدی، بی حرکت سازی فقرات گردنی، بی حرکت سازی ستون فقرات، بی حرکت سازی شکستگی اندام و کنترل خونریزی دارای تشخیص و عملکرد مناسب و در مورد تشخیص و اقدام برای اکسیژن رسانی و خروج جسم خارجی ضعف دارند.
مقایسه مهارت های واج شناختی در دو زیرگروه ادراکی و زبانی اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: چنین به نظر می رسد که در یک طبقه بندی نسبتا معتبر می توان علاوه بر برجسته ساختن مبانی نوروسایکولوژیک کودکان دارای اختلال خواندن، آنها را بر اساس صحت خواندن به دو زیر گروه ادراکی و زبانی تقسیم کرد. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه پردازش مهارت های واج شناختی در این دو زیر گروه است.
روش: در یک پژوهش توصیفی - پس رویدادی، بر اساس تحلیل آماری عملکرد آموزشی گروه نمونه، 50 دانش آموز، واجد ملاک های تشخیصی مشکلات خواندن بودند که برای آزمون فرضیه های تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل آزمون خواندن، آزمون مهارت واج شناختی و مقیاس پیشرونده هوش (ریون) بود. داده ها با استفاده از آزمون غیر پارامتریک ارزشیابی شدند.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش در برخی از مهارت های واج شناختی (سرعت نامیدن اعداد، سیالی کلمات هم پیش حرف، تعویض صدا و سرعت خواندن) میان رتبه های دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که گروه بندی کودکان مبتلا به اختلال خواندن به دو زیر گروه ادراکی و زبانی، دارای اعتبار باشد و هر یک از این دو زیر گروه دارای خاستگاه های نوروسایکولوژیکی متفاوتی باشند. کودکان گروه ادراکی در مقایسه با گروه زبانی در دستیابی به ساختار اشکال حروف، واج ها، ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات واج شناختی از حافظه بلندمدت، کاربرد واج ها و گفتار توانمندتر هستند.
بررسی رابطه بین فراشناخت و نارسایی های شناختی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هـدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین فراشناخت و نارسایی های شناختی سالمندان بود. روش: نمونه این پژوهش 280 سالمند (زن و مرد) شهر اردبیل بود که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فراشناخت و پرسشنامه نارسایی های شناختی استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که فراشناخت و مؤلفه های آن با نارسایی های شناختی سالمندان (18/0r=) رابطه مثبت معناداری دارند (05/0p<).
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مؤلفه های اعتماد شناختی و خودآگاهی شناختی به ترتیب بهترین پیش بینی کننده های نارسایی های شناختی اند. مؤلفه های باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری افکار و باورهایی در مورد نیاز به کنترل افکار، در پیش بینی متغیر ملاک سهم معناداری نداشتند نتیجه گیری: در مجموع، این نتایج بیان می کنند که سطوح بالای فراشناخت مختل، نارسایی های شناختی سالمندان را افزایش می دهد.
تاثیر شناخت درمانی فردی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تاثیر شناخت درمانی فردی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی خانواده و مداخله در مجتمع بهزیستی فیاض بخش شهر اهواز بود. در این پژوهش 20 زوج زن و مرد از بین زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی یاد شده به صورت تصادفی ساده برگزیده شدند. سپس آن ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. پیش از انجام مداخله ی آزمایشی (شناخت درمانی)، میزان افسردگی و رضایت زناشویی زوجین در گروههای آزمایش و کنترل اندازه گیری شد. در مرحله ی سپس، گروه آزمایش هشت جلسه مورد درمان شناخت درمانی فردی قرار گرفتند. هم چنین، زوجین گروه آزمایش و کنترل دو هفته پس از پایان آخرین جلسه ی درمانی دوباره از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی (پس آزمون) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج t-test نشان داد که بین زوجین مورد آموزش شناخت درمانی فردی (گروه آزمایش) و زوجین بدون مداخله ی شناخت درمانی فردی (گروه کنترل) از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی تفاوت معنادار وجود دارد (کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوجین مداخله شناخت درمانی). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که روان شناسان و مشاوران خانواده می توانند از روش شناخت درمانی برای کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زوجین استفاده کنند
شدت استرس ادراک شده و راهبرد های مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل تعیین کننده شیوه های مقابله افراد با موقعیت های استرس زا به منظور تقویت توانایی های آن ها در مدیریت و کنترل استرس، یکی از موضوعات اساسی در مطالعات رفتاری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش شدت استرس ادراک شده در شیوه های مقابله افراد در موقعیت های استرس زا انجام شد. داده های مطالعه حاضر، از 373 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد که با روش نمونه-گیری تصادفی، از هفت گروه آموزشی انتخاب شده بودند، در خرداد ماه 1385 گردآوری شد. شرکت کنندگان در پژوهش، به پرسش های مقیاس اصلاح شده راهبرد های مقابله (CSS-R؛ مسعودنیا، 1384) و مقیاس شدت استرس ادراک-شده (PSS؛ نیوکام، هوبا و بنتلر، 1981) پاسخ دادند. تفاوت معناداری بین افراد با سطوح مختلف استرس ادراک شده، در زمینه شیوه های مقابله به طور کلی و تنها دو مؤلفه مقابله اجتنابی و مقابله فعالانه مشاهده شد. هیچ گونه تفاوتی بین افراد از نظر سایر مؤلفه های شیوه های مقابله مشاهده نشد. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی، نشان داد که متغیر شدت استرس ادراک شده هیچ سهمی در تبیین واریانس متغیر شیوه های مقابله نداشت. مطابق با مدل باور تندرستی و مدل رفتار مقابله لازاروس و فولکمن (1984الف)، انتظار می رفت افراد با سطوح بالای شدت استرس ادراک شده بیشتر از شیوه های مقابله هیجانی و افراد با سطوح پایین شدت استرس ادراک شده بیشتر از شیوه های مقابله مسأله محور استفاده کنند. مطالعه حاضر غیر از دو مؤلفه مقابله اجتنابی و مقابله فعالانه، هیچ-گونه تفاوتی را بین افراد با سطوح متفاوت شدت استرس ادراک شده از نظر شیوه های مقابله نشان نداد.
عملکرد حافظه کوتاه مدت بیماران اسکیزوفرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: در دهه های گذشته شواهد بهدستآمده در مورد مجموعه اختلالات اسکیزوفرنی، نشان میدهند که اسکیزوفرنی با نقایص قابل توجهی در عملکردهای ادراکی و شناختی (بهخصوص نقصهایی در دقت و حافظه عملکردی) همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد حافظه کوتاهمدت و ابعاد مختلف آن در بیماران اسکیزوفرن و مقایسه با افراد عادی انجام گرفت.
روش: افراد مورد مطالعه 30 بیمار مرد با تشخیص اسکیزوفرنی بستری در بخش روانپزشکی شهرستان شاهرود بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. عملکرد حافظه کوتاهمدت آنها با استفاده از مقیاس تجدیدنظرشده حافظه وکسلر ( III - WMS ) مورد ارزیابی قرار گرفت و با 30 مرد عادی که بهشیوه تصادفی انتخاب شده بودند، مقایسه شد.
یافتهها: تحلیل واریانس چندمتغیره با کنترل سن و تحصیلات نشان داد که بین عملکرد حافظه کوتاه مدت بیماران اسکیزوفرن و افراد عادی در 4 خردهمقیاس حافظه وکسلر از جمله جهتیابی، کنترل ذهنی، تکرار ارقام و حافظه بینایی تفاوتهای معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: بیماران اسکیزوفرن در حافظه و مفهومسازی ضعیفتر از افراد عادی عمل میکنند که این الگو با فرضیه آسیب در قشر پیشانی- گیجگاهی هماهنگی دارد. توانبخشی شناختی یکی از ضروریات مداخلات درمانهای روانشناختی در بیماران اسکیزوفرن است."
بررسی شیوع اختلالات گفتار و زبان ، بین دانش آموزان مقطع ابتدایی دخترانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی شیوع اختلالات گفتار و زبان در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی دخترانه در مناطق 3 و 19 آموزش و پرورش تهران در سال تحصیلی 80-1379 انجام شده است.
روش: جامعه، مورد مطالعه، دانش آموزان دو منطقه 3 و 19 بودند که از میان آنها 1010 دانش آموز به طور تصادفی از ماین کل دانش آموزان انتخاب گردیدند (به طور متوسط از هر پایه 200 نفر). سپس پرسش نامه تکمیل می گردید و بعد گفتار دانش آموز مورد ارزیابی قرار می گرفت تا در صورت وجود هر نوع اختلال در فرم مخصوص ضبط گردد، ابزار ارزیابی متن کتاب فارسی سال قبل دانش آموز و سری تصاویر به هم مربوط بود، همچنین حفره دهان تمام دانش آموزان، از لحاظ حرکت، وضع آناتومی اندام ها، و آکلوژن دندانی مورد ارزیابی قرار می گرفت.
یافته ها: با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق مشخص گردید که از میان 1010 دانش آموز، 163 نفر (16.1%) اختلال داشتند که از میان آنها 75 دانش آموز (46%) مربوط به منطقه 19 و 88 دانش آموز (54%) مربوط به منطقه 3 بودند. اختلالات مورد مطالعه در این تحقیق عبارت بودند از: اختلال در تولید، لکنت، اختلال صوت، بلع معکوس، اختلال در تشدید، اختلال در خواندن.
تأثیر موسیقی بر توجه پایدار کودکان دارای اختلال نقص توجه ـ بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر موسیقیدرمانی بر توجه انتخابی کودکان دارای اختلال نقصتوجه ـ بیشفعالی شهر شیراز در سال تحصیلی88-89 بود.
روش: این پژوهش که از نوع مطالعات تجربی ـ مداخلهای بود به صورت پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل انجام شد، 30 دانشآموز پسر پایههای چهارم و پنجم دارای اختلال نقصتوجه ـ بیشفعالی بر اساس ملاکهای تشخیصی DSMIV با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی تعادلی به دو گروه مساوی تقسیم گردیدند و مداخله فعالیتهای موسیقیایی (شامل برنامه موسیقیدرمانی بر اساس نظریه ارف شولورک) در گروه آزمون به مدت 12جلسه 90 دقیقهای اجرا گردید. برای هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخلات، آزمون توجه پایدارCPT))که به صورت نرمافزار تهیه شده بود به منظور سنجش توجه پایدار اجرا شد. تجزیه و تحلیل دادهها برحسب روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تی وابسته صورت گرفت.
یافتهها: در توجه پایدارنیز مقایسه میانگینها در پسآزمون و پیشآزمون حاکی از آن بودکه در نمرات صحیح (002/0P<) و خطای ارائه (02/0P<) بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد. اما اگرچه اختلاف میزان خطای حذف (نشاندهنده بیتوجهی به محرک) در گروه آزمایش دارای میانگین بالاتری بود و میزان خطای حذف در پسآزمون نسبت به پیشآزمون کاهش داشت؛ اما تفاوت معنادار ایجاد نشد.
نتیجهگیری: با استناد به دادههای بدست آمده میتوان نتیجه گرفت، اجرای برنامه موسیقیدرمانی، بر توجه پایدار دانشآموزان دارای اختلال نقصتوجه ـ بیشفعالی اثر مثبت دارد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های افسردگی و پذیرش کودکان دارای والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های افسردگی در کودکان دارای والدین مطلقه بود.
روش: جامعه آماری شامل تمام کودکان 10 تا 13 ساله ی دارای والدین مطلقه و ساکن در شهر تهران بود که با توجه به مجوزهای صادر شده از سوی آموزش و پرورش، امکان دسترسی به آنها وجود داشت. نمونه شامل 30 نفر از دختران و پسران مذکور بودند که به شیوه در دسترس از جامعه انتخاب شدند و در نهایت به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (16 نفر) و آزمایش (14 نفر) جایگزین شدند. برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 12 جلسه نود دقیقه ای و طی سه ماه، گروه آزمایش اجرا گردید. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و نیز پس از شش ماه، پرسشنامه های شاخص افسردگی کودک، و سنجش ذهن آگاهی و پذیرش کودک را تکمیل کردند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری نشانه های افسردگی (ناکارآمدی، بی لذتی، مشکلات بین فردی، خلق پایین، و عزت نفس پایین) را در کودکان دارای والدین مطلقه کاهش داد. همچنین افزایش معناداری در ذهن آگاهی و پذیرش کودکانی که در درمان شرکت کرده بودند مشاهده شد. نتایج ذکر شده در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بودند.
نتیجه گیری: برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند نشانه های افسردگی را در کودکان دارای والدین مطلقه کاهش و ذهن آگاهی و پذیرش کودکان را افزایش دهد.
بررسی عوارض جسمانی و روانی ناشی از سوءمصرف آمفتامین
حوزههای تخصصی:
آمفتامین ها مواد محرک صنعتی هستند که به صورت قانونی برای مصارف پزشکی و به صورت غیرقانونی برای تفریح مورد استفاده قرارمی گیرند. مواد شبه آمفتامینی به لحاظ وسعت مصرف، دومین ماده در سراسر جهان به حساب می آیند. آمفتامین نخست، سودمند و بی ضرر به نظرمی رسیده، اما با گذشت زمان و شناخته شدن آثار واقعی یا آثار جانبی آن، شهرتی اهریمنی یافته است. در این نوشته ابعاد آسیب شناختی فیزیولوژیکی و روانشناختی سوءمصرف آمفتامین مورد بررسی قرار گرفت. از نظر آسیب های فیزیولوژیکی مشکلات خواب، آثار کاهنده اشتها، خطرهای مرتبط با تزریق تدخین یا استفاده استنشاقی، آسیب دهانی، آسیب قلبی، ارتباط با ویروس های خونی، آثار پیش از تولد، آثار نوروتاکسیک (مخدر اعصاب) و بیماری پارکینسون پیامدهای جدی سوءمصرف آمفتامین به شمار می روند. از نظر آسیب های روان شناختی مصرف دوزهای بالاتر یا مداوم با اختلالات سایکوتیک، خلقی، نقایصی در عملکرد شناختی و وابستگی همراه است.
بررسی شیوع اختلال استرس پس از سانحه و علایم آن در بازماندگان زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این مطالعه شیوع اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلال نسبی استرس پس از تروما (partial PTSD)، و علایم آن در جمعیت بازماندگان زلزله بم مورد بررسی قرار گرفت.
روش: برای تعیین شیوع PTSD و علایم آن در این مطالعه مقطعی که حدود هشت ماه پس از وقوع زلزله انجام شد از مصاحبه بالینی بر اساس CIDI (مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی) استفاده شد. نمونه مطالعه شامل 786 نفر از جمعیت بم بود که به صورت تصادفی و با مراجعه خانه به خانه انتخاب شد.
یافته ها: حدود 98 درصد از پاسخ دهندگان حداقل با یک تروما مواجهه داشتند. در 2/87 درصد بدترین ترومای تجربه شده دیدن جراحت یا جسد دیگران بود. شیوع PTSD طول عمر 1/59 درصد، شیوع PTSD نسبی (وجود برخی علایم PTSD بدون تکمیل کامل معیارها) و PTSD فعلی به ترتیب 2/20 درصد و 9/51 درصد بود. تفاوت شیوع در زنان و مردان از نظر آماری معنی دار نبود. از گروه های علایم، «اجتناب و کرختی» کم ترین و «تجربه مجدد واقعه» بیشترین شیوع را داشتند.
نتیجه گیری: PTSD در بازماندگان زلزله بم بسیار شایع می باشد که ضرورت مداخلات مبتنی بر جامعه را برای جمعیت آسیب دیده مطرح می سازد.
بررسی رابطه خود انتقادی، اضطراب اجتماعی و ترس از شکست با کمرویی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمرویی به عنوان وجود بازداری و ناراحتی در موقعیت های اجتماعی تعریف شده است. کمرویی یک تجربه هیجانی منفی و مخل است که دربرگیرنده احساس های خود-محکومی و میل به پنهان کردن آسیب خود از دیگران می باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه خود انتقادی، اضطراب تعامل اجتماعی و ترس از شکست با کمرویی در دانشجویان انجام گرفت. 82 مرد و 100 زن (جمعاً 182 نفر) از دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشجویی دانشگاه شهید چمران با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برگزیده شدند. داده ها از طریق مقیاس های اضطراب اجتماعی، خود انتقادی، ترس از شکست کمرویی جمع آوری و توسط ضریب همبستگی ساده و رگرسیون چند گانه تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که: همسانی درونی مقیاس-های فوق الذکر همگی رضایت بخش بودند. بین متغیرهای خود انتقادی، اضطراب اجتماعی و ترس از شکست با کمرویی رابطه مثبت معنی داری دیده شد. و نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد متغیرهای خود انتقادی و اضطراب اجتماعی در پیش بینی واریانس متغیر ملاک (کمرویی) سهم دارند و نه متغیر ترس از شکست. در نتیجه می توان بیان کرد که انتقادهای افراد از خودشان و اضطرابی که آن ها در موقعیت های اجتماعی از خود نشان می دهند باعث کمرویی می شود.