فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۳۱۶ مورد.
بررسی تأثیر نگرش های دینی بر مسئولیت اجتماعی کارکنان: مورد مطالعه شرکت نفت کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تأثیر نگرشهای دینی بر مسئولیت اجتماعی کارکنان شرکت نفت کرمانشاه است که با استفاده از روش تحلیلی از نوع پیمایشی انجام گردید. جامعه آماری این مطالعه کارکنان شرکت توزیع و پخش فراوردههای نفتی، پالایشگاه و خط لوله کرمانشاه است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه است که سؤالات آن براساس طیف لیکرت در پنج درجه تنظیم گردید. تعداد نمونه مورد مطالعه 400 نفر بود که با استفاده از دو روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که میانگین مسئولیتپذیری اجتماعی برابر 51/83 است که این نمره در مقایسه با میانگین مورد انتظار (105) در حد پایینتری قرار دارد و نشان میدهد که کارکنان در سازمان مذکور از مسئولیتپذیری کمتری برخوردارند. نتایج نشان میدهد که نگرش های مذهبی کارکنان در بعد شناخت دینی و باور دینی با مسئولیت اجتماعی در بعد قانونی، اقتصادی، اخلاقی و نوع دوستانه در ارتباط است. نگرشهای مذهبی در بعد رفتار دینی با مسئولیت اجتماعی در بعد قانونی، اخلاقی و نوع دوستانه در ارتباط معنادار است ولی در بعد اقتصادی رابطه معناداری ندارد. همچنین نگرشهای مذهبی کارکنان در کل با کل مسئولیتپذیری برابر 85/0 رابطه معناداری دارد.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر باورهای معرفت شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی برباورهای معرفتشناختی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه یزد درسال تحصیلی 91-1390 انجام گرفت که از لحاظ هدف در طبقهی تحقیقات کاربردی و از لحاظ روشِ گردآوری دادهها در قالب تحقیقات آزمایشی قرار میگیرد. جامعه ی آماری شامل کلیهی دانشجویان دورهی کارشناسی دانشگاه یزد به تعداد 11052 نفر بوده است. طی مراحلِ روش نمونهگیری تصادفی خوشهایِ مرحلهای، دانشجویانِ دو کلاس از رشتهی علوم تربیتی به عنوان گروههای نمونه انتخاب و در مراحل بعد به تصادف به گروههای آزمایش و کنترل اختصاص یافتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی معرفتشناختی شومر (1992) با 63 گویه و پروتکل آموزش تفکر انتقادی براساس دیدگاه هایپل (1984)، فیشر (2005) و مایرز (1986) در قالب شش جلسه آموزش دو ساعته بوده است. برای توصیف داده ها وتحلیل فرضیه های تحقیق از شاخص های آمار توصیفی و روش آماری تحلیل کوواریانس (پس از بررسی پیش فرض های آن) استفاده شد. براساس مهمترین نتایج به دست آمده، آموزش تفکر انتقادی باعث بهبود باورهای معرفت شناختی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با دانشجویان گروه کنترل شده است. در سطح خرده مقیاسها، آموزش تفکر انتقادی باعث افزایش باورهای معرفتشناختی افراد در ابعاد توانایی ذاتی یادگیری، ساده بودن دانش، قطعیت دانش، منبع دانش و یادگیری سریع دانش شد اما تأثیر متفاوتی بر باورهای معرفتشناختی دانشجویان دختر و پسر نداشته است.
بررسی میزان آگاهی دانشجویان از حقوق شهروندی (مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: پژوهش حاضر به¬منظور بررسی میزان آگاهی دانشجویان از حقوق شهروندی انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (پیمایشی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان به تعداد (N=8725) نفر بوده است. حجم نمونه مطابق با جدول «گرجسی و مورگان» (n=368) نفر برآورد گردید. که این تعداد به شیوه تصادفی ساده از جامعه آماری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده¬ها، پرسشنامه¬ای محقق ساخته با عنایت به ابعاد حقوق شهروندی «مارشال» (1992) مشتمل بر 21 سئوال در مقیاس 5 درجه¬ای بوده است. روایی پرسشنامه با اخذ نظرات چند تن از اساتید باتجربه و صاحب¬نظر بدست آمد. برای محاسبه پایایی آن نیز تعداد 30 پرسشنامه بین جامعه آماری توزیع و با استفاده از آلفای کرونباخ، ضریب 89/0 برآورد گردیده است. داده¬های گردآوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی همچون آزمون تی تک نمونه¬ای، آزمون تی برای دوگروه مستقل و آزمون لون و از طریق نرم¬افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان آگاهی دانشجویان دانشگاه سمنان از حقوق شهروندی در سطح ضعیفی قرار دارد. در بررسی مقایسه¬ای بین میزان آگاهی دانشجویان دختر و پسر از حقوق شهروندی نیز تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
تأثیر میزان سواد و آگاهی بر نگرش تربیتی مادران دربارة تربیت اجتماعی نوجوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی تأثیر میزان سواد و آگاهی بر نگرش مادران دربارة تربیت اجتماعی فرزندان نوجوان بود روش پژوهش حاضر، علی- مقایسه ای و جامعة مورد نظر شامل کلیة مادرانی است که در دوره های نهضت سواد آموزی (مقدماتی، تکمیلی و پایانی) شرکت کرده و دارای فرزندان ۱۲ تا ۱۶ ساله بوده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامة محقق ساخته بود که در بین افراد نمونة تحقیق که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، توزیع شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده، از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج به دست آمده در سطح ۹۹ درصد اطمینان معنی دار بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان سواد و آگاهی با نگرش مادران دربارة تربیت اجتماعی فرزندان تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که با افزایش سواد، آگاهی مادران دربارة تربیت اجتماعی فرزندانشان افزایش می یابد و این افزایش آگاهی در تغییر نگرش آنان مؤثر است.
اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر عزت نفس دختران 13تا15 ساله ی بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی از مجموعه مهارت های زندگی بر عزت نفس بود. جامعه این پژوهش تمامی دختران 15-13 ساله ساکن در مراکز شبانه-روزی بهزیستی تهران در سال 1387 بود، که تعداد30 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به گونه تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند.پژوهش در سه مرحله پیش آزمون، مداخله (آموزش) و پس آزمون انجام شد. در فرایند آموزش به گروه آزمایش، مهارت های ارتباطی از مجموعه آموزشی سازمان بهداشت جهانی در ده جلسه دو ساعته در ده هفته آموزش داده شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت بود.سپس برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد.نتایج بدست آمده از این مطالعه، نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی روش موثری در افزایش عزت نفس دختران 13 تا 15 ساله ساکن مراکز شبانه روزی بهزیستی است.
کارکردهای تعارض بین فردی و مدیریت تعارض در پیوند میان استرس و فرسودگی با پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم استرس شغلی و فرسودگی در محیط های کار، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین استرس و فرسودگی با پرخاشگری با توجه به نقش تعدیل کننده تعارض با سرپرست و همکاران و سبک های مدیریت تعارض (تسلیم شدن ، سازش و حل مساله، اعمال زور و اجتناب ) به مرحله اجرا درآمد. نمونه ای به حجم 283 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های تعارض بین فردی در محیط کار (ICWQ)، پرخاشگری در محیط کار (AWQ)، سبک های مدیریت تعارض (CMSQ)، استرس شغلی JSQ)) و فرسودگی هیجانی (EEQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که استرس شغلی با تعارض با همکاران ، با تعارض با سرپرست، با فرسودگی هیجانی، با پرخاشگری و با اجتناب، تعارض با همکاران با تعارض با سرپرست، با فرسودگی هیجانی، با پرخاشگری، با اعمال زور و با اجتناب، تعارض با سرپرست با فرسودگی هیجانی، با پرخاشگری و با اجتناب و فرسودگی هیجانی با پرخاشگری، با تسلیم شدن، با اعمال زور و با اجتناب رابطه معنادار داشتند. بخش دیگر نتایج نشان داد که در تسلیم شدن بالا ، فرسودگی هیجانی با پرخاشگری، در سازش و حل مساله پایین، فرسودگی هیجانی با پرخاشگری، در اعمال زور و اجتناب بالا، فرسودگی هیجانی با پرخاشگری رابطه نیرومندتری نشان دادند.
بررسی رابطه بین همنوایی گروهی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان با ویژگی های کم دامنه شخصیتی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین همنوایی گروهی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان با ویژگی های شخصیتی آنان انجام شده است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی87-86 بودند. به همین منظور180 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مطالعه شدند. در این پژوهش از مقیاس همنوایی گروهی ال-72، پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت، مقیاس سرسختی روان شناختی و پرسشنامه جایگاه مهار راتر استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به روش همبستگی و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده گویای آن است که از بین ویژگی های شخصیتی، عزت نفس53/0-، سرسختی روان شناختی48/0- ، جایگاه مهار درونی 35/0- و جایگاه مهار بیرونی 19/0 با همنوایی گروهی همبستگی معناداری داشته اند. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان دادکه ضریب همبستگی چندگانه 533/0 وضریب تعیین284/0 بوده است ( 001/0 P= ). بنابراین، در مجموع 4/28درصد واریانس مربوط به همنوایی گروهی به وسیله متغیر های شخصیتی (عزت نفس، سرسختی روان شناختی و جایگاه مهار) تبیین می شود.
تحلیل میزان بهره مندی دانشجویان از فن آوری های اطلاعات و ارتباطات: مطالعه ای در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی- واحد شوشتر*(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه فن آوری های اطلاعات و ارتباطات نقش مهمی در تحولات اقتصادی و اجتماعی ایفا می کنند و این نقش روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. کامپیوترها به طور وسیعی ظرفیت دسترسی به داده ها و منابع اطلاعاتی را افزایش داده اند. این تحقیق با هدف بررسی مقایسه ای میزان بهره مندی از کامپیوتر به عنوان رکن اصلی این فن آوری ها در میان دانشجویان رشته های علوم انسانی و فنی- مهندسی صورت گرفته است و سعی کرده به برخی عوامل که این بهره گیری را تحت تاثیر قرار داده بپردازد.در این تحقیق با روش پیمایشی و تکنیک پرسشنامه 384 دانشجوی مقطع کارشناسی و سال آخر دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر انتخاب و مورد سوال قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد که فرهنگ رشته ای دانشجویان علوم انسانی موجب بهره گیری کمتر آنان از این فن آوری می شود. همچنین تاثیرگذاری پایگاه اقتصادی- اجتماعی بر روی بهره مندی از کامپیوتر در میان دانشجویان علوم انسانی بیشتر از فنی- مهندسی است. از سوی دیگر دانشجویان علوم انسانی در مقایسه با فنی- مهندسی حمایت کمتری برای کار با کامپیوتر از اطرافیان خویش دریافت می کنند.همچنین دانشجویان علوم انسانی در مقایسه با فنی- مهندسی ها سطح دسترسی پایین تری به کامپیوتر دارند.
بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس نقش جنسی بم فرم کوتاه با تأکید بر تحلیل عاملی در جمعیت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس عاملهای مردانگی و زنانگی مقیاس نقش جنسی بم فرم کوتاه با تأکید بر تحلیل عاملی در جمعیت ایرانی انجام شد. روش اجرا: 1000 زن و مرد شاغل در شرکتها، ادارات و سازمانهای دولتی شهر تهران به روش خوشه ای چند مرحلهای از جامعه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس نقش جنسی بم فرم کوتاه استفاده شد. جهت بررسی پایایی مقیاس از ضریب آلفای کرونباخ و جهت بررسی روایی مقیاس از روش تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ضرایب آلفای کرونباخ به دست آمده حاکی از پایایی بالای مقیاس در دو عامل مردانگی و زنانگی بود و نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشاندهنده برازش ضعیف مدل در تعیین عاملها به شکل اولیه بیان شده توسط بم بود، در حالی که نتایج تحلیل عاملی اکتشافی در 30 گویه بیانگر سه عامل مردانگی، زنانگی و خنثی با تغییراتی در برخی از گویه های اصلی بود. نتیجهگیری: نتایج به دست آمده بیانگر آن است که نه تنها برخی از صفات زنانگی و مردانگی تحت تأثیر فرهنگ و ارزشهای حاکم بر جامعه ایرانی تغییر کرده است، بلکه اهمیت صفات مردانه یا زنانه نیز تحت تأثیر فرهنگ حاکم بر جامعه است.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی در ارتقاء تئوری ذهن دانش آموزان پرخاشگر و سنجش پایداری اثر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی در ارتقاء تئوری ذهن و سنجش پایداری اثر حاصل از این آموزش بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس راهنمایی دولتی و غیرانتفاعی شهر اردبیل در سال تحصیلی 89 بود. برای انجام این پژوهش 600 نفر (300 دختر و 300 پسر) از دانش آموزان دختر و پسر پایه های اول، دوم و سوم راهنمایی از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس پرخاشگری گزینش همسالان گریک و گروت پیتر (1995) و نیز آزمون پرخاشگری مبتنی بر ملاک های چهارمین راهنمای تجدیدنظر شده آماری و تشخیصی اختلالات روانی (DSM IV-TR) (2003)، 80 نفر دانش آموز پرخاشگر (36 دختر و 44 پسر) انتخاب شد. تکالیف تئوری ذهن پیشرفته هپی (2003) برای همة دانش آموزان پرخاشگر اجراء شد و سپس از طریق جایگزینی تصادفی، آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برنامه آموزش مهارت های اجتماعی در طی 10 جلسه آموزش هر جلسه 5/1 ساعت برای گروه آزمایش اجرا شد امّا گروه کنترل مبنای مقایسه قرار گرفت و آموزش دریافت نکرد. بعد از اتمام برنامه آموزش، تکالیف تئوری ذهن به عنوان پس آزمون اول برای هر دو گروه اجرا شد و به منظور سنجش پایداری اثر آموزش مهارت های اجتماعی 20 روز بعد از اجرای پس آزمون اول، تکالیف تئوری ذهن به عنوان پس آزمون دوّم اجراء شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه گیری مکرر روی یک عامل و تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت نتایج نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی، تئوری ذهن دانش آموزان پرخاشگر گروه آزمایش را به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل ارتقاء داد و نیز این آموزش بعد از 20 روز از پایداری اثر مناسبی برخوردار بود.
صبر و بررسی نقش پیش بین مؤلفه های آن در پرخاشگری دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بین مؤلّفه های صبر در پرخاشگری دانشجویان انجام شد. بدین منظور، 300 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز به شیوة «تصادفی خوشه ای» به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از مقیاس پرخاشگری AQ و پرسش نامه مؤلفه های صبر استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از ضرایب همبستگی و تحلیل «رگرسیون چندگانه» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مؤلّفه های صبر و پرخاشگری در سطح (01/0=P) رابطه ای منفی و معنادار وجود دارد و افزایش صبر با کاهش سطوح پرخاشگری همراه است. بین هر یک از مؤلّفه های صبر نیز رابطة معناداری با پرخاشگری مشاهده شد.
مبانی اجتماعی و سیاسی تعلیم و تربیت، بررسی تطبیقی رویکردها و دیدگاههای تربیت شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رویکردها و دیدگاه های مطرح در تربیت شهروندی است. تربیت شهروندی حوزه ای مطالعاتی از مبانی اجتماعی و سیاسی تعلیم و تربیت است. این پژوهش از نوع نظری است و در آن از رویکرد توصیفی- تفسیری در تحلیل اطلاعات استفاده شده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش این است که دیدگاه های انتقادی، بازسازی اجتماعی و شهروند فرهنگی حامی رویکرد تربیت شهروندی پیشرفت گرا می باشند. دیدگاه شهروندی دموکراتیک متضمن دلالت هایی برای هر دو رویکرد تربیت شهروندی محافظه کار و پیشرفت گرا است و دیدگاه انتقال فرهنگی نیز جهت گیری محافظه کارانه در تربیت شهروندی دارد.