فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
کودکان ناشنوا مشکلات سازگاری زیادی در مقایسه با سایر کودکان استثنایی دارند، با توجه به این موضوع هدف این پژوهش، مقایسه عزت نفس و شادکامی در دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه ب ود. روش این پژوهش علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان ناشنوای مقطع راهنمایی مدارس تلفیقی و ویژه (استثنایی) شهر تبریز در سال 92-91 تشکیل دادند. تعداد 25 دانش آموز ناشنوای مدارس تلفیقی و 25 دانش آم وز ناشنوای مدارس ویژه که به روش نمون ه گیری تص ادفی ساده انتخاب شده بودند، در محل تحصیل و به صورت انفرادی به پرسش نامه های عزت نفس کوپر اسمیت و ش ادکامی آکسفورد پاسخ دادند، برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که در متغیر عزت نفس، بین دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در متغیر شادکامی بین دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه تف اوت معناداری مشاهده شد، به این صورت که میانگین نمرات شادکامی دانش آموزان ویژه (استثنایی) بیشتر از دانش آموزان تلفیقی بود. این نتایج اثر پذیری شادکامی دانش آموزان ناشنوا از وضعیت و حالت مدارس را آشکار کرده و می تواند تلویحاتی برای برنامه ریزی های مناسب برای آموزش و پرورش استثنایی داشته باشد.
مقایسه بهداشت روانی مادران دارای فرزند ناشنوا و کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از انجام این پژوهش بررسی بهداشت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی و ناشنوا می باشد.
روش: در پژوهش حاضر تعداد 50 نفر از مادران (33 نفر ناشنوا و 27 نفر کم توان ذهنی) پرسشنامه ریف را تکمیل نمودند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میان بهداشت روانی مادران دارای فرزند ناشنوا و کم توان ذهنی تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین تنها میان تحصیلات مادران و خرده مقیاس خودمختاری رابطه ی معنادار برقرار است و در نهایت میان بهداشت روانی مادران با یک فرزند با نیازهای ویژه و بیش از یک فرزند تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به بهداشت روانی مادران دارای فرزند استثنایی، ارائه خدمات مشاوره ای مناسب در این راستا تاثیرگذار خواهد بود. البته آموزش و پرورش به عنوان نهادی که ارتباط مستقیم باوالدین این دانش آموزان دارد، می تواند در ارائه این خدمات تاثیرگذار باشد.
مسائل و چالش های معنوی کودکان مبتلا به سرطان: تجربه والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سرطان از بیماری مزمن و از دومین علل اصلی مرگ در کودکان است. علاوه بر مسائل بالینی با خود چالش ها و بحران های معنوی به همراه دارد. در این راستا خانواده به عنوان یکی از اعضاء مراقب کننده از ایشان با این چالش ها مواجه هستند. در پژوهش حاضر در پی شناسایی تجربه والدین در مواجه با مسائل و چالش های معنوی کودکان مبتلا به سرطان هستیم.
روش: پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی و با روش تحلیل محتوا انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات تعداد 21 نفر از والدین به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به مدت 3 ماه مورد مصاحبه نیمه عمیق قرار گرفتند. داده ها به روش تجزیه و تحلیل مداوم مقایسه ای بررسی شد.
یافته ها: مفاهیم استخراج شده در 8 درون مایه اصلی سؤالات فلسفی، ایمان و امید، ارتباط با طبیعت، بازی و تفریح، عشق و حمایت اجتماعی، ابراز ترس و اضطراب، ابراز پرخاشگری، مکانیزم دفاعی و امید به آینده قرار گرفتند.
نتیجه گیری: در پژوهش حاضر تجربه والدین با ژرفای بیشتری مورد بررسی قرار گرفت. مواردی همچون سؤالات فلسفی مختلف، ایمان و امید و مورد عشق و حمایت اجتماعی قرار گرفتن عمده دغدغه والدین در ارتباط با کودکان مبتلا به سرطان بود. در این راستا لازم است آموزش های لازم برای توانمند کردن والدین جهت مراقبت معنوی از کودکان مبتلا به سرطان صورت گیرد.
«تحمیل» نظریه به داده ها و یا «ظهور» نظریه از داده ها: نظریه پردازی در علوم انسانی و اجتماعی، با روش شناسیِ نظریه داده بیناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تشریح رویکرد ظاهر شونده در نظریه داده بنیاد و مقایسه آن با رویکرد نظام مند می باشد. بدین منظور، پس از تشریح مبانی روش شناختی رویکرد ظاهر شونده، این رویکرد در پنج محور اصلی فرایند کدگذاری، روش نمونه گیری، پارادایم ها، نگرش به ادبیات و رویه های اعتبار بخشی با رویکرد نظام مند مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که رویکرد ظاهر شونده در مقایسه با رویکرد نظام مند با مبانی روش شناختی نظریه داده بنیاد همگام تر است و به جای تحمیل نظریه به داده ها، ظهور نظریه از داده ها را بیش از رویکرد نظام مند مبنا قرار می دهد. این در حالی است که رویکرد نظام مند به دلیل سادگی و چهارچوب های از پیش تعریف شده بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
نقش صفات شخصیت و سلامت روان شناختی در رضایت شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش صفات شخصیت و سلامت روان شناختی در رضایت شغلی در کارکنان انجام شد.
مواد و روش ها: با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 110 نفر از کارکنان دانشگاه خوارزمی در سال 1390 انتخاب شدند و توسط پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیت، پرسش نامه ی سلامت روان شناختی و پرسش نامه ی رضایت شغلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه ی ابعاد رضایت شغلی با عامل های گشودگی (05/0 (P< ، نرم خوبی (05/0 (P< ، برون گرایی (01/0 (P< و وجدان(05/0 (P< مستقیم و معنی دار و با مؤلفه های سلامت روان شناختی معکوس و معنی دار است. عامل های برون گرایی و نرم خویی ابعاد همکاران، منافع، فرایند و ماهیت رضایت شغلی و مؤلفه های روان پریشی، شکایات جسمانی، وسواس و ترس مرضی، ابعاد سرپرست، همکاران، ارتباط، فرایند و ماهیت رضایت شغلی را مورد پیش بینی قرار دادند.
نتیجه گیری: با توجه به نقش صفات شخصیت و سلامت روان شناختی در رضایت شغلی، پیشنهاد می شود که این مؤلفه ها در مرحله استخدام و زمان اشتغال بیشتر مورد توجه سازمان ها و مسؤولان قرار گیرد.
مولفه های اخلاق حرفه ای تدریس از دیدگاه دانشجویان؛ دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پای بندی به اصول و ارزش های اخلاق حرفه ای در اعضای هیات علمی دانشگاه که نقش اصلی را در اداره و هدایت امر آموزش بر عهده دارند، بسیار حایز اهمیت است؛ چرا که اساتید با رعایت اخلاق حرفه ای، نقش مهمی در بهبود عملکرد دانشجویان دارند. این مطالعه با هدف بررسی مولفه های اخلاق حرفه ای تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شد.
روش ها: در این پژوهش توصیفی- مقطعی، 155 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم در سال تحصیلی 93-1392 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته اخلاق حرفه ای تدریس استاد مشتمل بر 6 مولفه و 48 گویه بود که روایی صوری و محتوایی آن از نظر متخصصان دانشگاهی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 92/0 مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 20 و به کمک آمار توصیفی و آزمون T تک نمونه ای انجام شد.
یافته ها: میانگین کلی نمره اخلاق حرفه ای تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان 68/0±54/3 بود. به جز مولفه شناخت ابعاد مختلف یادگیرنده (179/0=p)، در مولفه های ویژگی های شخصیتی، اشراف بر محتوی، تسلط بر روش های تدریس، ارزش یابی استاندارد و رعایت قوانین آموزشی، اختلاف میانگین نسبت به حد متوسط، معنی دار بود (0005/0=p).
نتیجه گیری: وضعیت اخلاق حرفه ای تدریس و مولفه های آن در اساتید دانشگاه علوم پزشکی قم از دیدگاه دانشجویان نسبتاً مطلوب ارزیابی می شود.
رابطه دینداری و هوش معنوی و تأثیر آنها بر عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دینداری و هوش معنوی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان با توجه به تفاوت های جنسیتی بود. طرح پژوهش از نوع غیرآزمایشی یا توصیفی بود. نمونه پژوهش شامل 150 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان (70 دختر و 80 پسر) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس سنجش دینداری (RAS) و پرسشنامه هوش معنوی (SIQ) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها نشان دهنده وجود تأثیر دینداری بر هوش معنوی و مؤلفه چهارگانه آن بود ( (p≤01 . دینداری بر عملکرد تحصیلی دانشجویان تأثیر معناداری نداشت، در حالی که هوش معنوی پیش بینی کننده قدرتمندی برای عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. نمره های دانشجویان دختر در هوش معنوی و دینداری بالاتر از دانشجویان پسر بود. براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت دینداری می تواند به رشد هوش معنوی کمک کرده، آن را تسهیل کند.
مقایسه نوجوانان با نگرش مذهبی بالا و پایین از لحاظ سازگاری تحصیلی، عاطفی و اجتماعی و گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور مقایسه نوجوانان با نگرش مذهبی بالا و پایین از لحاظ گرایش به اعتیاد و سازگاری عاطفی، تحصیلی و اجتماعی، 380 دانش آموز متوسطه شهر کرج از 3 منطقه آموزشی (با سطح برخورداری گوناگون) انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی، مقیاس گرایش به اعتیاد ایرانی و نگرش سنج مذهبی خدایاری بود. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان داد سازگاری و گرایش به اعتیاد در سطوح مختلف نگرش مذهبی متفاوت است. به طوری که افراد با نگرش مذهبی بالا از لحاظ سازگاری کلی، عاطفی، اجتماعی و تحصیلی از افراد با نگرش مذهبی پایین سازگارترند و همچنین گرایش به اعتیاد پایین تری نشان می دهند. با توجه به اثرات مفید نگرش مذهبی بالاتر بر افزایش سازگاری و کاهش گرایش به اعتیاد در نوجوانان، پیشنهاد می شود مسئولین آموزشی و تربیتی مدارس شرایط لازم را برای افزایش نگرش مذهبی در نوجوانان فراهم کنند. واژه های کلیدی : نگرش مذهبی، گرایش به اعتیاد، سازگاری
تأثیر هیجانی موسیقی بر فشارخون و ضربان قلب در افراد مبتلا به فشارخون اساسی بر اساس ابعاد شخصیتی درون گرایی و برون گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر هیجانی موسیقی با دو ریتم مختلف بر فشار خون و ضربان قلب بیماران مبتلا به فشار خون بالای اولیه براساس ابعاد شخصیتی درون گرایی و برون گرایی انجام شد.113 نفر از بیماران مرد مبتلا به فشار خون اساسی مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی شهرستان تبریز، مقیاس تجدیدنظر شده NEO-FFI فرم کوتاه را تکمیل نمودند و پس از احراز نمره مورد قبول در دو گروه درون گرا و برون گرا (هر گروه 30 نفر و مجموعاً 60 نفر) طبقه بندی شدند (دامنه سنی 50-31 و میانگین 42 سال). در مورد گروه ها، دو نوع موسیقی با دو ریتم آرام و تند در یک جلسه با فاصله زمانی نیم ساعت بین دو نوع موسیقی، اعمال شد. میزان فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب آزمودنی ها قبل و پس از ارائه موسیقی اندازه گیری و ثبت گردید. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.نتایج نشان داد که بیماران برون گرا کاهش بیشتری را در فشار خون سیستولیک نسبت به بیماران درون گرا بعد از ارائه موسیقی با ریتم آرام به دست آوردند و به عبارتی هنگام ارائه موسیقی با ریتم آرام فشارخون سیستولیک بیماران برون گرا نسبت به میزان آن در مرحله خط پایه کاهش بیشتری داشت. با اینکه موسیقی با ریتم تند بر روی شاخص های فیزیولوژیکی موثر بود اما باعث به وجود آمدن تفاوت های معنی دار در دو گروه نشد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که بیماران درون گرا عواطف منفی بیشتری نسبت به بیماران برون گرا تجربه می کنند و این عواطف م نفی باعث به وجود آمدن تغییر ک متر در فشارخون این بیماران نسبت به بیماران برون گرا می شود.
چالش گذار از تن به روان؛ بحثی در بنیادهای کمی سازی دین ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از مبانی و روش های روان سنجی برای اندازه گیری شناخت ها، رفتارها، هیجان ها، تجربه ها و پدیده های دینی، روندی است که در شاخه های علوم مرتبط با «مطالعه علمی دین» از قبیل روان شناسی و جامعه شناسی دین رایج است. پیش فرض ناگفته و کمابیش بررسی ناشده این روند، همسان انگاشتن خصیصه های روانی و خصیصه های منحصر به حیات دینی –خصیصه های روحی- است. در این گزارش، ضمن اشاره به شواهدی دال بر ناهمسانی خصیصه های روانی و خصیصه های روحی یا تردید معقول در همسان انگاشتن آنها، چارچوب کلی پژوهشی معرفی می شود: کمی سازی دین ورزی برای محقق شدن باید بر دو چالش گذار از تن به روان و گذار از روان به روح چیره شود و برای نیل به این مقصود از تأسیس یا تکیه بر بنیادهای چهارگانه هستی شناختی و معرفت شناختی ناگزیر است. در این مقاله چالش گذار از تن به روان که در مسأله دیرینه تن و روان ریشه دارد و به گونه ای روشمند و بسامان در ثنویت دکارتی صورتبندی شد و از طریق ایراد کمیت به یکی از مهمترین موانع تحقق اندازه گیری روانی بدل گشت، مورد بحث قرار گرفته است.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشآیند ها و پیامدهای خلاقیت سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندها و پیامدهای خلاقیت سازمانی بود. در این پژوهش، جو خلاقانه سازمانی، سرمایه های روان شناختی، انگیزش درونی و توانمندسازی روان شناختی به عنوان پیشایندهای خلاقیت سازمانی و نوآوری سازمانی و عملکرد شغلی به عنوان پیامدهای آن در نظر گرفته شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش شامل 340 نفر (304 مرد و 36 زن) از کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، منطقه اهواز بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های جو خلاقانه سازمانی، سرمایه های روان شناختی، انگیزش درونی، توانمندسازی روان شناختی، خلاقیت سازمانی، نوآوری سازمانی و عملکرد شغلی استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS ویراست 18 و AMOS ویراست 18 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای غیرمستقیم در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از طریق حذف 4 مسیر غیر معنی دار و همبسته کردن خطاهای دو مسیر حاصل شد. تمامی اثرات غیرمستقیم نیز معنی دار شدند.
نقش بخشایش و معنویت در پیش بینی سطح کارایی خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تشکیل و حفظ خانواده و پیشگیری از فروپاشی آن مستلزم برخورداری اعضای خانواده از توانمندی ها و مهارت هایی است. مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش ابعاد بخشایش و معنویت به عنوان متغیرهای پیش بین بر کارایی خانواده انجام شد.
مواد و روش ها: روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 200 نفر (118 زن و 82 مرد) بود که به صورت نمونه گیری هدفمند و در دسترس در اماکن عمومی شهر تهران ( سال 1390 ) جمع آوری شدند. بدین منظور از ابزار سنجش کارایی در خانواده (FAD ) سنجش بخشایش در خانواده (FFS ) و پرسش نامه سنجش توانایی و نگرش معنوی (SAAQ) استفاده شد.
یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج بررسی های آماری نشان داد که بین هرکدام از ابعاد بخشایش و معنویت با کارایی خانواده در سطح معنی داری (P<0.01)رابطه وجود داشت، از طرف دیگر در بین ابعاد بخشایش، خرده مقیاس های احساس بهبودی و سبکبالی، تشخیص و تصدیق و درک واقع بینانه پیش بینی کننده های قوی تری برای کارایی خانواده بودند و هم چنین در بین خرده مقیاس های معنویت به ترتیب توانایی معنوی و نگرش معنوی قدرت پیش بینی کنندگی قوی تری برای کارایی خانواده داشتند.
نتیجه گیری: بنابراین می توان اینگونه برداشت کرد که بخشایش و معنویت به عنوان دو سازه روان شناختی می توانند در جهت ارتقا سطح کارایی خانواده نقش داشته باشند.
بررسی نظریه های همسرگزینی و نقد آنها با تکیه بر منابع اسلامی و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آمار بالای طلاق زوجین در سال های آغازین زندگی، نشانگر این است که انتخاب ناصحیح یکی از عوامل مؤثر در ناسازگاری و عدم تفاهم همسران محسوب می شود. بر این اساس، انتخاب همسر مرحله ای سرنوشت ساز در زندگی هر فرد به شمار می رود. در خصوص همسرگزینی، دیدگاه های متفاوتی از سوی روان شناسان و جامعه شناسان ارائه شده و هر یک از این دیدگاه ها، انتخاب همسر را از منظر خاص خود بررسی کرده اند. بنابراین هدف این پژوهش، که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، بررسی نظریه همسان همسری، فرضیه همانندی، نظریه نیازهای مکمل و نظریه مبادله معرفی و سپس نقد آنها می باشد. در نقد دیدگاه های مذکور، علاوه بر استفاده از یافته های تجربی، منابع اسلامی نیز به کار گرفته شده است. به نظر می رسد در دیدگاه اسلامی، بر همسان همسری دینی و هماهنگی در میزان دین داری و نیز برخی خصوصیات اخلاقی از قبیل پاکدامنی تأکید و بر عدم اهمیت ابعاد دیگر همسانی تصریح شده است.
پیش بینی کنندگی سبک زندگی براساس نگرش مذهبی و تعهد اخلاقی در افراد دارای تجربة طلاق و افراد بدون تجربة طلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی سبک زندگی براساس نگرش مذهبی و تعهد اخلاقی در افراد دارای تجربه طلاق و افراد بدون تجربة طلاق است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان متقاضی شهر اصفهان (متقاضی طلاق و غیرمتقاضی طلاق) بود که 103 نفر از میان افراد متقاضی طلاق و 102 نفر از میان افراد غیرمتقاضی طلاق، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسش نامة نگرش سنج مذهب، پرسش نامة تعهد زناشویی و پرسش نامة سبک زندگی به عنوان ابزار پژوهش، مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که افراد دارای تجربة طلاق و نیز افراد بدون تجربة طلاق، تنها نگرش مذهبی می تواند به طور معناداری سبک زندگی را پیش بینی نماید. بنابراین، می توان گفت: صرف نظر از تجربه یا عدم تجربة طلاق، نگرش مذهبی یکی از عوامل مهم مرتبط با سبک زندگی محسوب می شود.
پیش بینی روابط بین سبک های یادگیری، سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی در مدارس الکترونیکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی روابط بین سبک های یادگیری، سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی در مدارس الکترونیکی می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. در پژوهش حاضر، ۱۵۰ دانش آموز پسر سال اول دبیرستان مشغول به تحصیل در مدارس الکترونیکی شهر تهران در سال 1392، از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای، به عنوان نمونه انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. از پرسش نامه سبک های یادگیری کلب، آزمون شکل های گروهی ویتکین و معدل پایان سال تحصیلی استفاده شد، تا چهار سبک یادگیری (همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباقی) و دو سبک شناختی (وابسته به زمینه و مستقل از زمینه) و پیشرفت تحصیلی در آزمودنی ها اندازه گیری شود. داده ها با استفاده از رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی، و بین سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی ارتباط معنی داری وجود دارد. هم چنین، بیشترین سبک یادگیری در دانش آموزان، جذب کننده (3/51 درصد) و حداقل سبک ترجیح داده شده به عنوان سبک غالب انطباق یابنده (۶ درصد) بود. نتایج نشان داد، سبک های یادگیری و سبک های شناختی افراد می توانند به عنوان دو متغیر مهم شناختی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش مهمی ایفا کند.
پیش بینی رضایت شغلی بر اساس باورهای خودکارآمدی، خودکارآمدی تدریس، استرس شغلی و سطح نیازهای معلمان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و ارزیابی الگویی است که در قالب آن پیش بینی رضایت شغلی بر اساس باورهای خودکارآمدی، خودکارآمدی تدریس، استرس شغلی و سطح نیازهای معلمان استثنایی، مورد بررسی قرار گیرد.
روش: بدین منظور 165 نفر (99 زن و 66 مرد)، از جمعیت معلمان مدارس استثنایی مقطع ابتدایی، در استان لرستان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضایت شغلی (JDI)، خودکارآمدی عمومی شرر (SGSES)، خودکارآمدی تدریس (TSES) و سلسله مراتب نیازهای مازلو، پاسخ دادند.
یافته ها: یافته ها نشان داد رضایت شغلی افراد پایین تر از متوسط است. در مرحله اول نتایج تحلیل مسیر نشان دهنده عدم برازش مدل بود، اما استخراج شاخص های برازش در خصوص مدل اصلاح شده همسانی بین مدل اصلاح شده و مدل پیش بینی شده را مورد تایید قرار می دهند. بر اساس ضرایب مسیر استاندارد شده، اثر خودکارآمدی عمومی بر کارآمدی تدریس، و اثر خودکارآمدی تدریس و سطح نیازها بر رضایت شغلی تأیید شد. همچنین رابطه معناداری بین رضایت شغلی و نیازهای ایمنی و اجتماعی مشاهده شد. بررسی متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که رضایت شغلی معلمان گروه کم توان ذهنی بیشتر از معلمان گروه ناشنوا است اما بین سن، تحصیلات و سنوات شغلی با هیچ یک از ابعاد رضایت شغلی رابطه معنادار یافت نشد و رابطه ی جنسیت با رضایت شغلی صرفاً در بعد رضایت از همکار معنادار بود. تفاوت بین زنان و مردان در متغیرهای خودکارآمدی تدریس و نیازهای انگیزشی (به جز نیاز ایمنی) معنادار بود اما در خودکارآمدی عمومی و استرس شغلی بین دو گروه تفاوت معنادار یافت نشد.
نتایج: می توان نتیجه گرفت که رضایت شغلی یک مفهوم چند بعدی است که تنها یک عامل در آن دخیل نیست.
شیوع مصرف مواد در دانشجویان دانشگاه های تابع وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (سال 1391)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور برآورد میزان شیوع مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه های تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انجام شد. روش: در این پ ژوهش مقطعی ،7330 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای مادر استان تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال تحصیلی1391-1390، به صورت تصادفی طبقه ای به تفکیک جنس و مقطع تحصیلی انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه شیوع مصرف مواد (طارمیان، بوالهری و پیروی، 1386) است که تغییراتی متناسب با اهداف پژوهش در آن اعمال شد. یافته ها: بیشترین میزان مصرف مواد در طول عمر متعلق به مصرف قلیان(7/28 درصد) و پس از آن به ترتیب متعلق به مصرف سیگار (4/20) ، مشروبات الکلی(9/11 درصد) و تریاک (1/3 درصد) است. در بین داروهای مجاز بیشترین میزان مصرف به ترتیب شامل مواد حاوی کدیین(8/19 درصد)، دیازپام (6/3 درصد) ، فلوکستین(9/1 درصد) و ترامادول(2/4 درصد) است. در همه انواع مواد میزان مصرف مواد در دانشجویان پسر بیشتر از دختر است. نتیجه گیری: مصرف مواد سبک ( قلیان، سیگار و مشروبال الکلی) در بین دانشجویان کشور بیشتر از مصرف مواد سنگین (حشیش، تریاک، کراک، ِهرویین و ...) است. همانند الگوهای موجود در اجتماع ، مصرف همه انواع مواد در دانشجویان مذکر بیشتر از دانشجویان مونث است. مصرف داروها و موادی نظیر کدیین ، دیازپام، فلوکستین و ترامادول نیز قابل توجه است.
بررسی کیفیت زندگی جانبازان قطع اندام تحتانی و فوقانی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جنگ پیامدهای ناگواری ازجمله قطع اندام را در پی دارد. قطع عضو ازجمله آسیب های جدی و تأثیرگذار بر کیفیت زندگی هر فرد محسوب می شود. انتظار می رود باگذشت زمان افراد قطع عضو، با دریافت کمک های درمانی و بازتوانی جسمی نهایتاً به مرحله سازگاری برسند. هدف پژوهش حاضر بررسی کیفیت زندگی جانبازان قطع عضو بعد از گذشت دو دهه از پایان جنگ تحمیلی است.
روش: پژوهش حاضریک مطالعه توصیفی- پیمایشی است که در سال ۱۳۹۰ بر روی ۱۲۰ جانباز قطع عضو انجام گرفت(۶۰ نفر قطع اندام فوقانی و۶۰ نفر قطع اندام تحتانی). آزمودنی ها با استفاده از جدول اعداد تصادفی از میان لیست جمعیت موردمطالعه انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسشنامه برآورد سلامت (SF36) پاسخ دادند.
نتایج: نتایج نشان داد میانگین نمره کل آزمودنی ها ۶۴/۴۰ و میانگین خلاصه مقیاس کلی سلامت جسمی ۹۳/۳۷ و خلاصه مقیاس سلامت روانی ۴۳/۴۳ است. این اعداد از عدد ۵۰ که معمولاً به عنوان متوسط در نظر گرفته می شود کمتر است. مقایسه ۸ خرده مقیاس این پرسشنامه با داده های هنجاری داخلی و بین المللی نشان داد نمره آزمودنی ها در اکثر مقیاس ها در دامنه قابل قبول قرار می گیرد.
بحث: یافته های پژوهش حاضر با یافته پژوهش های قبلی در ایران که بیان می دارند کیفیت زندگی جانبازان قطع عضو به طور معناداری پایین تر از جمعیت عمومی است همسو نیست. همچنین یافته های حاضر از رویکردی که معتقد است کیفیت زندگی افراد قطع اندام تحتانی به طور معناداری بدتر از افراد قطع اندام فوقانی است، حمایت نمی کند.
بررسی رابطه تصویر سازمان، تصویر نام تجاری، کیفیت خدمات و رضایت مشتریان با وفاداری مشتریان صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه تصویر سازمان و نام تجاری، کیفیت خدمات و رضایت با وفاداری مشتریان صنعت بانکداری شهرستان میبد در استان یزد بود. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان بانک های شهرستان میبد در بهمن ماه سال 1390 بود که از طریق نمونه گیری زمانی، نمونه ای به تعداد 180 نفر انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های: وفاداری مشتریان، تصویر سازمان و تصویر نام تجاری، رضایت و کیفیت خدمات بود و به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss-16 استفاده شد. نتایج همبستگی ها با تایید فرضیه های پژوهش نشان دادند تصویر سازمان، تصویر نام تجاری، رضایت و کیفیت خدمات با وفاداری مشتریان رابطه مثبت دارند (p≤0/008). همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، رضایت بیشترین قدرت پیش بینی وفاداری را دارد و با اضافه شدن تصویر سازمان و کیفیت خدمات قدرت پیش بینی به طور معنی داری افزایش می یابد (01/.P<). به خاطر نداشتن قدرت پیش بینی، متغیرهای تصویر نام تجاری، سن و سابقه مراجعه از معادله حذف شدند. با توجه به یافته ها، پیشنهادهایی به پژوهشگران آتی و برنامه ریزان و مدیران ارائه گردیده است.
مدل سازی دانش کاربر به منظور یادگیری تطبیقی در محیط یادگیری الکترونیکی
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر از روش های داده کاوی به طور گسترده درزمینه ی یادگیری الکترونیکی استفاده شده است. درواقع محققین مختلف با استفاده از روش های داده کاوی سعی در شناخت هر چه بیشتر یادگیرندگان و درنتیجه ایجاد یادگیری تطبیقی داشته اند. در تحقیقات از ویژگی ها، عملکرد، سبک یادگیری و سبک شناختی یادگیرندگان استفاده شده است. این مقاله به شناسایی سطح دانش یادگیرندگان و مدل سازی آن ها به منظور شخصی سازی آموزش ارائه شده، می پردازد. به منظور ایجاد مدل پیشنهادی از شبکه عصبی تابع پایه شعاعی بهبودیافته استفاده شده و برای ارتقاء این شبکه از یک رویکرد آموزش سه مرحله ای بهره گیری شده است. این رویکرد در مرحله اول از الگوریتم بهینه سازی گروه ذرات، در مرحله دوم الگوریتم نزدیک ترین K همسایه و در فاز سوم الگوریتم تندترین کاهش را به کار گرفته است. در ادامه ی مقاله به بررسی مشخصه های یادگیرندگان پرداخته و چهار مشخصه مناسب به منظور پیش بینی متغیر کلاس جهت تعیین سطح دانش یادگیرندگان، ایجادشده است. جهت ارزیابی مدل ارائه شده، یک دوره ی مجازی آموزش مایکروسافت اکسل مورد آزمایش قرارگرفته است. یادگیرندگان دوره ی موردنظر در سه گروه آزمایشی قرار گرفتند. یکی از گروه ها از مدل پیشنهادی استفاده کرده و دو گروه دیگر از یادگیرندگان از ارائه دروس متوسط و الگوریتمی موجود از ادبیات تحقیق بهره بردند. نتایج حاصل از آزمایش ها، موفقیت و رضایت تحصیلی یادگیرندگان گروه مربوط به مدل پیشنهادی را نشان می دهد.