فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
مقایسه توجه انتخابی شنیداری و توجه تقسیم شده شنیداری در بیماران مبتلا به سکته مغزی با افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: بیماریهای عروقی مغز از جمله مهمترین و شایعترین بیماریهایی می باشند که بر سیستم شنیداری مرکزی اثر می گذارند. در پژوهش حاضر سعی گردیده است تا وضعیت توجه شنیداری (انتخابی و تقسیم شده) بیماران مبتلا به سکته مغزی 75-40 ساله که هیچگونه شکایتی از شنوایی خود نداشتند، بررسی شده و با افراد هنجار مقایسه گردد.
روش بررسی: مطالعه مقطعی مقایسه ای حاضر، روی 15 بیمار مبتلا به سکته مغزی با جنسیت مذکر و رده سنی 75-40 سال که با نمونه گیری هدفمند و غیر احتمالی گزینش و 15 فرد هنجار که با بیماران جور شده بودند انجام گرفت. بیماران مذکور به دو گروه تقسیم شدند: 6 بیمار با ضایعه در نیمکره چپ و 9 بیمار با ضایعه در نیمکره راست. سپس به منظور بررسی توجه انتخابی شنیداری و توجه تقسیم شده شنیداری به ترتیب از آزمونهای جملات رقابتی و اعداد دایکوتیک در نسخه های اصلاح شده فارسی استفاده گردید.
یافته ها: میانگین امتیاز آزمون جملات رقابتی در هر دو گوش بیماران مبتلا به سکته مغزی با میانگین امتیاز این آزمون در هر دو گوش افراد هنجار در برخی از موارد، اختلاف معنا داری داشت (P<0.05). میانگین امتیاز آزمون اعداد دایکوتیک در هر دو گوش بیماران مبتلا به سکته مغزی با میانگین امتیاز این آزمون در هر دو گوش افراد هنجار در عمده موارد اختلاف معنا داری داشت (P<0.05).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، توجه انتخابی شنیداری در مواردی اندک و در مقابل توجه تقسیم شده شنیداری در عمده موارد تحت تاثیر سکته مغزی قرار می گیرند. بیماران مبتلا به سکته مغزی که شواهدی از زبان پریشی در آنها مشاهده نمی شود، اختلالاتی در روند پردازش شنیداری مرکزی آنها آشکار می گردد. به عبارت دیگر، کم شنوایی مخفی این دسته از بیماران در قالب اختلالات توجه شنیداری نمود می یابد. "
اختلال اعتیاد به اینترنت
حوزههای تخصصی:
تاثیر توانبخشی بر کیفیت زندگی زنان پس از جراحی برداشتن پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سرطان پستان با رشد سالانه 2 درصد شایع ترین سرطان در بین زنان است که سلامت و کیفیت زندگی آنها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. توانبخشی به عنوان یک فرایند پویا و سلامت نگر مددجو را برای رسیدن به بالاترین سطح عملکرد جسمی، روانی، معنوی، اجتماعی و ارتقا کیفیت زندگی کمک می کند. لذا این پژوهش با هدف تعیین تاثیر توانبخشی بر کیفیت زندگی زنان پس از جراحی برداشتن پستان انجام گرفته است.
مواد و روش ها: در یک کارآزمایی بالینی 57 بیمار مبتلا به سرطان پستان که تحت عمل جراحی رادیکال ماستکتومی اصلاح شده قرار گرفته و شیمی درمانی و پرتو درمانی را به اتمام رسانده و تحت هورمون درمانی قرار داشتند، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (30 نفر) و تجربی (27 نفر) تقسیم شدند. این بیماران به بخش شیمی درمانی بیمارستان نمازی شیراز در سال 1385 مراجعه کرده بودند. گروه کنترل تحت مراقبت های پزشکی و گروه تجربی در کنار مراقبت های پزشکی به مدت دو ماه تحت مداخلات توانبخشی (فیزیوتراپی، آموزش و مشاوره روانی فردی) قرار گرفتند. کیفیت زندگی در رابطه با سرطان پستان کلیه بیماران با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی در سرطان پستان قبل، یک هفته و سه ماه پس از مداخله اندازه گیری و مقایسه شد. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون های مجذور کای، دقیق فیشر، تی مستقل و زوجی و آزمون تحلیل واریانس داده های مبتنی بر تکرار، آنالیز گردید.
یافته ها: قبل از مداخله گروه تجربی در حیطه های تصویر ذهنی از جسم و نگرش نسبت به آینده کاهش آماری معنی دار و در حیطه های رضایت از عملکرد جنسی و عوارض در دست مبتلا افزایش آماری معنی دار نسبت به گروه کنترل داشته و در سایر حیطه ها تغییرات معنی دار نبوده است. یک هفته پس از مداخله در گروه کنترل افزایش آماری معنی داری در حیطه عملکرد جنسی و رضایت از عملکرد جنسی نسبت به گروه تجربی مشاهده شد و در سایر حیطه ها تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. سه ماه بعد در گروه تجربی در حیطه های عملکرد جنسی و رضایت از آن نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشته و در سایر حیطه های عملکردی، افزایش عملکرد و در حیطه های علامتی کاهش علایم، به طور چشمگیر نسبت به گروه کنترل داشته است. تغییرات معنی داری در کیفیت زندگی گروه کنترل در این فاصله زمانی ایجاد نشده و می توان گفت وضعیت این گروه تقریبا ثابت و یا بدتر شده است.
نتیجه گیری: فرایند توانبخشی شامل؛ برنامه های آموزش، مشاوره و فیزیوتراپی سبب ارتقا کیفیت زندگی بیماران پس از جراحی برداشتن پستان می شود، لذا پیشنهاد می شود به عنوان بخشی از برنامه های درمانی این بیماران مدنظر قرار گیرد.
کیفیت زندگی در سالمندان عضو کانون های فرهنگسرای سالمندان شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین هوش هیجانی و هوش عمومی با رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین هوش هیجانی و هوش عمومی با رضایت از زندگی مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 577 دانش آموز (284 دختر، 293 پسر) دبیرستانهای شهر شیراز بودند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، مقیاس های تاب آوری کانر و دیویدسن (2003)، هوش هیجانی شاته و همکاران (1998)، رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) و همچنین مقیاس 3 آزمونی هوشی فرهنگ نابسته کتل، مورد استفاده قرار گرفتند. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب پایایی آلفای کرونباخ و تحلیل عوامل احراز گردید. با استفاده از رگرسیون به شیوه متوالی همزمان و با به کارگیری مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986)، مدل فرضی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که اولا، هوش عمومی و هیجانی به صورت مستقیم پیش بینی ضعیفی از رضایت از زندگی دارند. ثانیا، هوش هیجانی نسبت به هوش عمومی، پیش بینی کننده قوی تر تاب آوری است. ثالثا تاب آوری نقش واسطه ای بین انواع هوش و رضایت از زندگی دارد، ضمن اینکه این نقش در مورد هوش هیجانی قوی تر بود. نتایج مقایسه دیاگرام مسیر دختران و پسران نشان داد که در مورد دختران مسیرها و ضرایب آنها با نتایج به دست آمده از کل گروه همخوانی ندارد.
بررسی متغیرهای شخصیتی، شناختی، سازمانی و زیستی - جسمانی به عنوان پیش بین های حادثه دیدگی در کارکنان یک شرکت در اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ویژگی های شخصیتی، نارسایی های شناختی، متغیرهای سازمانی و زیستی - اجتماعی را به عنوان پیش بین های حادثه دیدگی در کارگران یک شرکت در اهواز بررسی کرده است. نمونه اصلی پژوهش شامل 189 کارگر حادثه دیده (طی 5 سال گذشته) و 189 کارگر حادثه ندیده و نمونه اعتبار یابی پژوهش شامل 82 کارگر حادثه دیده و 81 کارگر حادثه ندیده بودند. برای انتخاب نمونه از گروههای حادثه دیده و حادثه ندیده از روش انتخاب تصادفی ساده استفاده شد. کارگران حادثه دیده و حادثه ندیده نمونه اصلی پژوهش، به وسیله پرسشنامه شخصیتی پنج بعد بزرگ (به جز گشاده ذهنی)، پرسشنامه نارسایی های شناختی، متغیرهای سازمانی و ویژگی های زیستی - جسمانی مورد سنجش قرار گرفتند و به منظور ناشناس ماندن هویت آزمودنی ها از کسب اطلاعات جمعیت شناختی پرهیز شد. در این پژوهش، برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تمیز، تحلیل واریانس چند متغیری و در بخش اعتباریابی از همبستگی پیرسون و تحلیل عوامل استفاده شد. نتایج به دست آمده از کاربرد معادله تابع ممیز، فرضیه پژوهش را تایید کرد. به بیان دیگر، از روی ویژگی های شخصیتی، شناختی، سازمانی و زیستی - اجتماعی می توان احتمال حادثه دیدگی در کارکنان صف را پیش بینی کرد. نتایج به دست آمده و مدل حاصل از این پژوهش به اجمال در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
تأثیر شعردرمانی گروهی بر وضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: اسکیزوفرنیا یکی از اختلالات پیچیده روانپزشکی می باشد. گرچه داروهای ضد روانپریشی تکیه گاه اصلی درمان اسکیزوفرنیا به شمار می روند، ولی مداخلات روانشناختی نیز در بهبود نشانه های بالینی مؤثر هستند.شعردرمانی نیز به عنوان یکی از این مداخلات، ممکن است در بهبود جنبه های روانی - اجتماعی اسکیزوفرنیا مؤثر باشد.هدف این مطالعه بررسی تأثیر شعردرمانی گروهی بروضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک می باشد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه تجربی است. در این مطالعه تعداد 29 بیمار اسکیزوفرنیک به روش مبتنی برهدف از مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی انتخاب و به صورت تصادفی تعادلی در دو گروه مداخله (14بیمار) و شاهد (15بیمار) قرار گرفتند. برای گروه مداخله 12جلسه یک ساعته شعردرمانی، هفته ای دو بار به مدت 6هفته برگزار شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و مقیاس مختصر ارزیابی روانپزشکی (BPRS) بودند. تجزیه و تحلیل آماری به وسیله آزمون های آماری تی زوجی و تی مستقل انجام شد.
یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را در گروه مداخله قبل و بعد از مداخله شعردرمانی نشان داد . این در حالی است که در گروه شاهد تفاوت معناداری بین میانگین های قبل و بعد وجود نداشت (774/0 = P ). همچنین پس از شعردرمانی بین دو گروه تفاوت معناداری از لحاظ آماری وجود داشت، در حالی که قبل از شعردرمانی گروهی، تفاوت معناداری بین گروه مداخله و شاهد وجود نداشت (812/0 = P ).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که مداخله شعردرمانی بر بهبود وضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک مؤثر است. "
بررسی وضعیت سلامت روانی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور در استان مازندران در سال 1385(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: تالاسمی ماژور بیماری ژنتیکی مزمنی است که با علایم و نشانه های یک کم خونی مزمن و شدید مشخص می گردد. مطالعات اندکی در رابطه با جنبه های مختلف روان پزشکی این بیماری و نیازهای مشاوره ای روان پزشکی و اجتماعی بیماران مذکور در دسترس می باشد. هدف مطالعه حاضر، تعیین وضعیت سلامت روانی و جنبه های مختلف روان پزشکی بیماری تالاسمی ماژور بر اساس سن، جنس، وضعیت تحصیلی و شدت علایم بالینی بیماران است.روش کار: این پژوهش، یک مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی کلیه مبتلایان به تالاسمی ماژور بالای 15 سال مراجعه کننده به چهارده بخش تخصصی تالاسمی در بیمارستان های استان مازندران در سال 1385 است. میزان شدت نشانه ها، شکایت های معمول روانی و وضعیت سلامت روانی با استفاده از پرسش نامه تجدید نظر شده فهرست علایم90 سوالی (SCL-90-R) ارزیابی گردید. اطلاعات مربوط به مشخصات دموگرافیک، وضعیت تحصیلی، علایم بالینی و شدت عوارض بیماری بر اساس پرسش نامه خود ساخته استاندارد شده جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های مجذور خی، تست t و تحلیل واریانس یک طرفه کمک گرفته شد. نتایج: از میان 1672 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور دعوت شده به این مطالعه، 687 (08/41%) بیمار تالاسمی ماژور با میانگین سنی 90/5 ± 93/21 سال و محدوده سنی 15 تا 45 سال، پرسش نامه های تحقیقاتی مربوطه را به طور کامل تکمیل نمودند و مابقی از مطالعه خارج شدند. از این میان 363 (8/52%) نفر جنس زن، 602 (6/87%) نفر مجرد، 465 (7/67%) دارای تحصیلات دیپلم و یا زیر دیپلم بوده اند. (9/64%) 446 نفر از افراد شرکت کننده بر اساس تست -R90SCL- دارای شاخص کلی بیماری بیشتر از 7/0 و در نتیجه فاقد سلامت روانی و به عبارتی بیمار روانی،141 نفر (5/20%) از افراد دارای شاخص کلی بیماری بین 4/0 تا 7/0 و در نتیجه مشکوک به بیماری روانی و در نهایت 100 نفر (6/14%) از افراد دارای شاخص کلی بیماری کمتر از 4/0 و در نتیجه سالم در نظر گرفته شدند.بحث: بیماران مبتلا به تالاسمی در معرض ابتلا به انواع اختلالات روان پزشکی بوده اند و در نتیجه نیازمند مشاوره روان پزشکی هستند.
"
سالمندی موفق در پرتو مذهب و باورهای دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
خنده درمانی
حوزههای تخصصی:
مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی سنین بین 15 تا 18 سال شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق محروم از مادر، یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر سنین 15 تا 18 سال شهر اصفهان، در سال 1385-1384 انجام شد. روش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر و دختر 15 تا 18 سال طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر، ساکن در شهر اصفهان و مشغول به تحصیل در دبیرستانهای عادی در سال 1385-1384 بود.نمونه آماری شامل 228 نفر نوجوان طلاق، یتیم و عادی بود، به گونه ای که، هر گروه شامل 76 نفر (38 نفر و پسر 38 نفر دختر) بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ضمنا در روش نمونه گیری، ترکیبی از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش عضویت گروهی و جنسیت متغیرهای مستقل، وضعیت بهداشت روانی متغیرهای وابسته و ویژگیهای جمعیت شاختی متغیرهای کنترل را تشکیل می دادند. برای بررسی و مقایسه وضعیت بهداشت روانی آزمودنی ها، از پرسشنامه SCL-90-R و برای بررسی ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنی ها، از پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مانوا، آزمون تفاوت معنی دار حقیقی توکی (HSD) و میانگین استفاده گردید. سپس از تحلیل داده ها نتایج ذیل به دست آمد: بین میانگین نمرات آزمودنی های سه طلاق، یتیم، و عادی در هر 9 مقوله پرسشنامه SCL-90-R تفاوت معنی داری وجود داشت (P=0.0001)، ضمنا در شش بعد (افسردگی، اضطراب، شکایات جسمانی، حساسیت در روابط متقابل، اضطراب فوبیک و افکار پارانوئید) P=0.0001 میانگین نمرات دختران بیشتر از پسران بود، ولی در بعد پرخاشگری (P=0.0001) میانگین نمرات پسران بیشتر از دختران بود. در دو بعد وسواس و اجبار و روان پریشی بین میانگین نمرات پسران و دختران تفاوت معناداری وجود نداشت. ضمنا تعامل بین عضویت گروهی و جنسیت بر هیچ کدام از زیر مقایس ها (9 بعد پرسشنامه SCL-90-R) معنادار نبود. یافته های پژوهش در پرتو نتایج تحقیقات مربوط، مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفته است.
نقش میانجی عدالت سازمانی ادراک شده در رابطه بین خودپنداره مزمن کارکنان با رضایت آنها از نتیجه، سرپرست و مدیریت
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی عدالت سازمانی ادراک شده در رابطه بین خودپنداره مزمن کارکنان با رضایت آنها نسبت به نتیجه، سرپرست و مدیریت با استفاده از 250 نفر از کارکنان صنایع و سازمانهای شهر اصفهان که به شیوه دو مرحلهای انتخاب شدند، اجرا شد. روش پژوهش همبستگی بود و ابزارهای پژوهش سه پرسشنامه برای سنجش انواع سهگانه عدالت سازمانی (عدالت توزیعی، عدالت رویهای و عدالت ارتباطی)، پرسشنامه سنجش سطوح خودپنداره مزمن (فردی، ارتباطی و جمعی) و پرسشنامه رضایت از نتیجه، رضایت از سرپرست و رضایت از مدیریت بوده است. دادههای حاصل از پرسشنامهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون میانجی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون میانجی گام اول نشان داد که سطوح خودپنداره مزمن فردی و جمعی (به ترتیب با بتا استاندارد 173/0 و 271/0 و با بتا استاندارد 162/0 و 205/0) برای عدالت توزیعی و عدالت رویهای و سطح خودپنداره مزمن جمعی (با بتا استاندارد 247/0) برای عدالت ارتباطی دارای توان پیشبین معنادار (001/0 P<) هستند. نتایج تحلیل رگرسیون میانجی گام دوم نشان داد که از بین سطوح خودپنداره مزمن برای پیشبینی رضایت از نتیجه، رضایت از سرپرست و رضایت از مدیریت، خودپنداره مزمن فردی و جمعی قادر به پیشبینی رضایت از نتیجه و رضایت از سرپرست (با بتا استاندارد 136/0 و 208/0 و230/0 و170/0) و فقط خودپنداره مزمن جمعی (با بتا استاندارد 148/0) قادر به پیشبینی معنادار(001/0 P<) رضایت از مدیریت هستند. در گام آخر (سوم) تحلیل رگرسیون میانجی نشان داد وقتی ابعاد عدالت سازمانی و سطوح خودپنداره مزمن بهصورت یکجا برای پیشبینی وارد معادلات رگرسیون شدند، فقط عدالت توزیعی نقش میانجی را در رابطه بین خودپنداره مزمن جمعی و رضایت از نتیجه ایفا میکرد. عدالت رویهای نیز بهصورت جداگانه برای رابطه بین خودپنداره مزمن فردی و رضایت از سرپرست و عدالت ارتباطی نیز بهطور جداگانه برای رابطه بین خودپنداره مزمن فردی و جمعی با رضایت از سرپرست نقش میانجی داشتند. و بالاخره عدالت رویهای نیز نقش میانجی را در رابطه بین خودپنداره مزمن جمعی و رضایت از مدیریت ایفا میکرد.
کلیدواژگان: عدالت سازمانی توزیعی، عدالت سازمانی رویهای، عدالت سازمانی ارتباطی، خودپنداره مزمن فردی، خودپنداره مزمن ارتباطی، خودپنداره مزمن جمعی، رضایت از نتیجه، رضایت از سرپرست، رضایت از مدیریت
"