فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 44
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های مقدماتی و مهم در روانشناسی بالینی، بررسی عوامل و ریشه های آسیب پذیری اختلال های روانی است. چراکه آسیب شناسی اختلالات روان شناختی، در پیشگیری، تشخیص و درمان این اختلالات تأثیر بسزایی دارد. هدف این پژوهش بررسی مفهوم اختلال روانی بر اساس عامل رشدنایافتگی در قرآن است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با روش تحلیل اختصاصی محتوای قرآن کریم با محوریت تحلیل واژه در آیات قرآن کریم صورت گرفته است. نتایج این مطالعه، حاکی از آن بود که رشدنایافتگی و به عبارت دقیق تر، غاوی بودن، عامل اصلی پذیرش القائات منفی بیرونی و درونی در انسان است. در اثر درهم کنش ویژگی رشدنایافتگی و القائات منفی، فرد دچار انواع اختلالات روانی می شود. بر اساس این پژوهش، اجزای وجود انسان که در مسیر غی (در برابر رشد) قرار می گیرد، فرد را در برابر اختلالات روان شناختی آسیب پذیر می کند. از طرف دیگر، قرارگرفتن انسان در مسیر رشد، او را در برابر اثرپذیری از القائات منفی و ابتلا به اختلالات روانی مصون می دارد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مدیریت حافظه هیجانی بر هوش هیجانی در زنان و مردان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
179 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی بسته آموزشی مدیریت حافظه هیجانی بر هوش هیجانی در زنان و مردان با اختلالات خلقی(افسردگی) بوده است. روش : این پژوهش، کاربردی و از نوع تحقیقات کمی، نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری، مردان و زنان 25- 35 ساله از پرسنل و خانواده های پرسنل نظامی در تهران، متأهل، با تحصیلات دانشگاهی که به دلیل علایم افسردگی به کلینیک روان شناسی مراجعه کرده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین از روش نمونه گیری در دسترس و جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هوش هیجانی بار-آن (رون بارون، 1980) و افسردگی بک (آرون بک 1961-1996) و نیز از برنامه آموزش مدیریت حافظه هیجانی که بر اساس مرور منابع تدوین شده بود استفاده گردید. برای بررسی تأثیر متغیر مستقل بر وابسته از تحلیل کواریانس و جهت بررسی پایداری اثربخشی برنامه آموزشی در دوره پیگیری 90 روزه، از آزمون t هم بسته با سطح معنی دار 01/0=α و محاسبات آماری از spss استفاده شد. نتایج: اثر بخشی آموزش مدیریت حافظه هیجانی بر هوش هیجانی در مردان و زنان تفاوت معناداری داشته است. بحث: این آموزش بر مقیاس های خودآگاهی هیجانی، خوش بینی، انعطاف پذیری و همدلی در زنان بیشتر و در مقیاس های واقع گرایی و کنترل تکانه در مردان بیشتر بوده، لذا این آموزش با ارتقای هوش هیجانی تأثیر مثبتی در کاهش اختلالات خلقی(افسردگی) داشته است.
Efficacy of Dialectical Behavior Therapy in Reduction of Negative Emotions in Obese Women(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
57 - 64
حوزههای تخصصی:
Objective: Dialectical Behavior Therapy (DBT) was originally developed to treat individuals with pervasive emotion dysregulation. Then it developed its approach in other disorders such as obesity. This research aims to found out the efficacy of DBT in the reduction of negative emotions (anxiety, depression, and anger) with weight loss in obese women with different reasons for obesity. Methods: The population of this quasi-experimental study consisted of 56 obese women with a body mass index more than 29.9 kg/m2. Descriptive statistics were computed for demographic information and self-report questionnaire. Anger, Anxiety and,, Depression are three subscales of feelings that were tested by the 25 items of Emotional Eating Scale that was developed by Arnow, Kenardy and Agras in 1994. Results: The results demonstrated that negative emotions such as anger, anxiety, and depression, significantly (ρ-value<0.001) decrease in obese women by weight loss during the time. Mixed-effect modeling ANOVA repeated measurements were performed to study changes in variables over time. Conclusions: The results of the present study show that DBT-skills can be effective in decreasing emotion dysregulations and Body Mass Index (BMI).
اثربخشی کرامت درمانی به شیوه آنلاین در کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
91 - 106
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کرامت درمانیِ آنلاین بر کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک طراحی و اجرا شد . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و در قالب بلوک بندی بود. جامعه آماری را زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک مراجعه کننده به مؤسسه کنترل سرطان ایرانیان (مکسا) تهران، در تابستان و پاییز 1399، تشکیل می دادند که از میان آنها 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارش شدند. همچنین شرکت کنندگان بر اساس عملکرد تسکینی در سه سطح قرار گرفتند و پریشانی روان شناختی هر شرکت کننده پیش و پس از مداخله با استفاده از مقیاس افسردگی-اضطراب-استرس، مورد سنجش قرار گرفت. گروه آزمایش در سه جلسه انفرادی 40-60 دقیقه ای کرامت درمانی آنلاین شرکت کرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و در 23-SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که کرامت درمانی در کاهش پریشانی روان شناختی گروه آزمایش اثربخش بوده است (01/0>P). همچنین کرامت درمانی در سطوح پایین تر عملکرد تسکینی مفیدتر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود روان سرطان شناسان و متخصصان در حوزه مراقبت تسکینی از کرامت درمانی آنلاین برای بهبود پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به سرطان های متاستاتیک استفاده کنند.
نقش واسطه ای منبع کنترل در رابطه ی بین جهت گیری هدف با عزت نفس در دانشجویان بسیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
89 - 110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای منبع کنترل در رابطه ی بین جهت گیری هدف (تسلط مدار، عملکردگرا، عملکردگریز) و عزت نفس صورت پذیرفت. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان بسیجی شرکت کننده در بیست و چهارمین دوره طرح ولایت در دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 1399- 1398 بودند. 170 دانشجو به صورت در دسترس در این مطالعه شرکت کردند و به پرسش نامه ی جهت گیری هدف (GOQ)، مقیاس منبع کنترل درونی و بیرونی راتر (RLOC) و پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ (RSES) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد که هدف تسلط مدار بر عزت نفس تأثیر مستقیم و به واسطه ی منبع کنترل بر عزت نفس تأثیر غیرمستقیم دارد (01/0>p). هدف عملکردگرا و عملکردگریز اثر مستقیم و غیرمستقیم بر عزت نفس نداشتند (05/0<p). با توجه به نتایج پژوهش و آموزش پذیر بودن جهت گیری هدف، سیستم آموزش عالی و سازمان بسیج دانشجویی می توانند در جهت بهبود منبع کنترل درونی و سوق دادن دانشجویان به سمت جهت گیری هدف مطلوب برنامه ریزی نمایند؛ تا از این طریق آثار منفیِ ناشی از عزت نفس پایین را تا حد ممکن کاهش دهند.
بازشناخت ملاک های اخلاقی مقدار رابطه زناشویی بهنجار با تأکید بر اصول اخلاق جنسی اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
160-174
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دانش اخلاق جنسی به منظور الگودهی رفتاری ساحت جنسی انسان، در نتیجه کنترل و هدفمندسازی رفتار جنسی شکل گرفته است. ازاین رو این دانش هنجارهای اخلاقی رفتار جنسی را بررسی می کند. یکی از مسائل مهم در این حیطه تعیین مقدار مطلوب رابطه جنسی است. در این باره از دیدگاه های گوناگون پزشکی و روان شناختی پژوهش هایی انجام گرفته است، اما تاکنون مرزهای اخلاقی رابطه خوب از دیدگاه اسلام به صورت روشمند بررسی نشده است. هدف پژوهش حاضر بازشناخت ملاک های اخلاقی مقدار رابطه زناشویی بهنجار با تأکید بر اصول اخلاق جنسی اسلام بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع اسنادی-تحلیلی است که بر پایه منابع اسلامی (آیات و روایات) انجام شده است. به دلیل اتکای این پژوهش بر آیات و روایات، تعداد زیادی از منابع اصیل و قدیمی به عنوان مرجع تحقیق بررسی شد ولی در بخش تحلیل و طبقه بندی اطلاعات علاوه بر روش فهم متون دینی به دیدگاه های معاصر نیز توجه شده است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: از اَسناد مکتوب و تحلیل محتوای آنها چهار دسته روایت درباره موضوع پژوهش به دست آمده است. بررسی این روایات به استنباط چندی از اصول اخلاقی و کدهای برآمده از آنها منتهی شد و در پی آن مرزهای اخلاقی رابطه جنسی زناشویی بهنجار تبیین گردید. نتیجه گیری: بر اساس کدهای اخلاقی ارائه شده، رابطه جنسی-عاطفی مطلوب بین زوجین محصور به چارچوب های اخلاقی است. توجه به مرزهای اخلاقی رابطه، علاوه بر فضیلتمندکردن آن می تواند به پایدارشدن خانواده و رضایت زناشویی کمک نماید.
Modeling Quality of Life Based on Perceived Stress and Distress Tolerance of the Elderly in Ilam: The Mediating Role of Hardiness(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
71 - 80
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to model quality of life based on perceived stress and distress tolerance of the elderly in Ilam: The mediating role of hardiness. This applicable study conducted through descriptive-structural equation modeling. Method: The statistical population was elderly people of Ilam city (N=9496) during 2020. The sample size calculated using Power-G software (2007) as 384 cases. The sample selected by aim oriented sampling method based on inclusion criteria in public places of Ilam city. Participants completed the standard questionnaires of the quality of life World Health Organization (1996), Cohen Perceived Stress (1994), Distress Tolerance Scale of Simmons and Gohar (2005), and the Kobasa hardiness Questionnaire (1982). Data analyzed in SPSS25 and Amos -25 software. Results: The results showed that there is a significant relationship between perceived stress, distress tolerance, and hardiness with the quality of life of the elderly in Ilam city. Similarly, there is a significant relationship between perceived stress and distress tolerance with Hardiness. Conclusion: The results of the structural equation model showed hardiness has a mediating role in the relationship between quality of life with distress tolerance and perceived stress. They have a total, direct, and indirect effect on variables
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر داغ ننگ و اضطراب مرگ بیماران مصروع شهرستان بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر داغ ننگ و اضطراب مرگ بیماران مصروع شهرستان بوکان انجام شد . روش: پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون یا گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه بیماران مبتلا به صرع مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر بوکان در سال 1399 بود. بر این اساس 60 نفر (22 مرد و 38 زن) در دو گروه 30 نفری شامل گروه آزمایش و گروه کنترل و به روش گمارش تصادفی تقسیم شدند. گروه آزمایش به شیوه کارآزمایی بالینی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دوبار در هفته و با استفاده از پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) و مقیاس تعدیل شده استیگمای بیماری ریتچر (2003) جهت گردآوری داده ها مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره، اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب مرگ (P=0/05 ) و داغ ننگ (P=0/01) و مولفه های آن از جمله تنهایی (P=0/01)، تأیید تصورات قالبی (P=0/01)، تجربه تبعیض اجتماعی (P=0/05) و کناره گیری از اجتماع (P=0/05) را نشان می دهد . بنابراین استفاده از درمان شناختی- بر اضطراب مرگ و داغ ننگ و مولفه های آن از جمله تنهایی، تأیید تصورات قالبی، تجربه تبعیض اجتماعی، کناره گیری از اجتماع آزمودنی های گروه آزمایش تاثیر معناداری داشته است . نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی- رفتاری باعث کاهش اضطراب مرگ و داغ ننگ در بیماران مصروع شهرستان بوکان شد.
بررسی اثربخشی مشاوره با رویکرد اسلامی در پریشانی روان شناختی دانشجویان دختر با تجربه شکست عشقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
53-67
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در دنیای امروز، بنا به تغییر تعاریف اصیل روابط انسانی، بسیاری از قشرهای مختلف به ویژه دانشجویان شکست عشقی را به همراه آشفتگی روان شناختی تجربه می کنند. با عنایت به این امر که پریشانی روان شناختی اختلالی هیجانی است و می تواند عملکرد فردی و بین فردی را با مشکل مواجه سازد؛ و با توجه به تأکید محافل مداخلاتی جدید بر استفاده از عامل های فرهنگی-اعتقادی؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی مشاوره با رویکرد اسلامی در پریشانی روان شناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) دختران دانشجوی دارای تجربه شکست عشقی دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز انجام شده است.
بررسی مقدماتی درمان اختلالات روانی از منظر قرآن مجید با تأملی بر سوره مبارکه «ق»
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
127 - 139
حوزههای تخصصی:
ماهیت زندگی انسان به دلیل وجود مشکلات و ناگواری های اجتناب ناپذیر، از دردهای جسمانی و روانی جدا نیست. هدف روان درمانی کمک به انسان ها برای مواجهه با مسائل زندگی بدون رنج و عذاب است. بر این اساس هدف از این پژوهش آن است که با استفاده از آموزه های قرآن مجید به عنوان منبعی وحیانی برای شناخت انسان و مسائل پیرامون او، گامی در جهت کشف مؤلفه های مؤثر در درمان آسیب ها و اختلالات روانی برداشته شود. ازجمله مفاهیم نزدیک به این هدف در آیات قرآن، ذکر است که به وجهی از «خود» اشاره دارد که به پروردگارش متصل است. بنابراین برای مطالعه و استخراج الگوی تغییر، برای مواجهه با آسیب های روانی به مطالعه این مفهوم و نقش آن در ایجاد احساسات مطلوب در انسان نیاز است. برای دستیابی به این هدف پژوهش حاضر با روش کیفی و به شیوه تدبر سوره ای با محوریت سوره مبارکه «ق» انجام شد. یافته ها نشان داد عمده ترین اشکالی که در حوزه انسان وجود دارد، عدم توجه او به سیر تحول و رشد خودش است؛ یعنی فراموش می کند قرار است مسیری را طی کند تا در دنیا در مقامی استقرار پیدا کند و در آخرت نیز در آن مقام به فعلیت برسد و بر اساس آن زندگی دائمی اش را ادامه دهد؛ بنابراین مقصد اصلی درمان، قراردادن انسان در وضعیت هوشیارانه نسبت به آنچه در درون خود و روابط و پیرامونش اتفاق می افتد و خروج از غفلت و بی خبری نسبت به حقایق جاری در این ها است که با عنوان ذکر از آن یاد می شود. بر اساس نتایج به دست آمده از سوره ق، عوامل تقویت کننده این ذکر در انسان عبارت بودند از: انابه و توجه دائم به مقاصد الهی، خوف از وعید و قانون گرا بودن، داشتن خشیت و درک عظمت و موانع تحقق این ذکر نیز عبارتند از: سرگردانی و آشفتگی (در امر مریج بودن)، گیرندگی در جهت سوء و آسیب و ظهور صفات منفی (اثر فعال نشدن ذکر). همچنین این سوره اصلی ترین و مهم ترین فرآیند تحقق ذکر را توان شهادت معرفی می کند و از آن جایی که این توان، هم لازمه و هم نتیجه تحقق ذکر است، به نظر می رسد تقویت آن یکی از مهم ترین مسیرهای درمان اختلالات روانی و خروج انسان از رنج و عذاب به حساب بیاید.
تدوین الگوی نظری آسیب شناسی روانی بر مبنای تحلیل نامه امام هادی علیه السلام به مردم اهواز
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
141 - 156
حوزههای تخصصی:
روان شناسی اسلامی، به عنوان یک «مکتب»، شاخه ای معرفتی است که به توصیف، تبیین، پیش بینی و کنترل رفتار و فرایندهای ذهنی انسان به عنوان مخلوق الهی در ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی و با استفاده از منابع و روش های تجربی، عقلی و وحیانی می پردازد. هرچند روان شناسی اسلامی از یافته های سایر مکاتب روان شناختی معاصر، به نحو مقتضی، استفاده می کند، اما برای توصیف، تبیین، پیش بینی و توضیح مباحث کلیدی نیازمند نظامی است که بر مبنای اسلام یا برخاسته از اسلام باشد. ازجمله سرفصل های اصلی روان شناسی، بحث آسیب شناسی روانی (روان شناسی نابهنجاری) است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین یک دیدگاه اسلامی پیرامون مبحث آسیب شناسی روانی، با استفاده از روش تحلیل مضمون و با محورقراردادن نامه امام هادی علیه السلام به مردم اهواز در تبیین مسائل مربوط به جبر و تفویض و اختیار، الگویی نظری را برای آسیب های روانی پیشنهاد می دهد. در این الگوی نظری، آسیب های روانی در سه دسته «ابتلائات (آسیب های مربوط به صحت خلقت)»، «بیماری های روانی ناشی از سوء اختیار فرد» و «آسیب های محیطی-اجتماعی» قرار می گیرد. ابتلائات به دسته هایی از قبیل ابتلا در کمال خَلق، ابتلا در کمال حواس، ابتلا در ثبات عقل، ابتلا در تمییز و ابتلا در نطق و بیان تقسیم بندی می شوند. بیماری های ناشی از سوء اختیار فرد نیز به بیماری های اعتقادی، بیماری های اخلاقی، مشکلات رفتاری، بیماری های قلب و بیماری های ناشی از عدم تعقل (جنود جهل) تقسیم می شوند. آسیب های محیطی-اجتماعی نیز شامل آسیب های روانی ناشی از سوء تربیت والدین (مراقبان)، آسیب های ناشی از حکومت های ظالم و فاسد و جوامع نامناسب و آسیب های ناشی از هم نشینان بد و دوستان نامناسب می شوند. در قسمت بحث و نتیجه گیری، تلویحات الگوی نظری پیشنهادی موردبررسی قرارگرفته اند.
بررسی بالینی درمان عقلانی هیجانی رفتاری (REBT)، دارودرمانی وپلاسیبو بر کاهش پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
187 - 203
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده به عنوان نخستین واحد اجتماعی، وظایف و کارکردهای متفاوتی در ارتباط با سلامت افراد بر عهده دارد و مکان اصلی یادگیری ارزش ها، هنجارها و شکل گیری کنش و تعاملات بین فردی است که دراین میان باورهای منطقی و غیرمنطقی از مهم ترین عوامل انعطاف پذیری و آسیب پذیری در خانواده می داند .پژوهش حاضر با هدف بررسی بالینی درمان عقلانی هیجانی رفتاری (REBT)، دارودرمانی وپلاسیبو بر کاهش پریشانی روان شناختی خانواده صورت گرفت. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه پژوهش حاضر خانواده هایی با تشخیص اختلال اضطراب مراجعه کننده به بیمارستان لقمان شهر تهران بود. پس از انتخاب آزمودنی ها با رعایت ملاک های ورود و خروج، 40 نفر انتخاب شده، به طور تصادفی در چهار گروه (دارودرمانی، رفتاردرمانی عقلانی هیجانی، پلاسیبو، گروه کنترل) به طور مساوی (هرگروه 10 نفر) کاربندی شدند. برای اجرای این پژوهش، طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با استفاده از مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS) اجرا شد و و پس از 3 ماه نیز آزمون پیگیری به عمل آمد. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (در سطح معناداری 05/0) و با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. نتایج نشان داد مداخله رفتاردرمانی عقلانی هیجانی به طور معناداری در کاهش اضطراب بیماران مؤثر واقع شد. نتیجه گیری: رفتاردرمانی عقلانی هیجانی با کمک به خانواده ها در جهت بازشناسی وسیع تر باورهای غیر منطقی خود و کاستن از اضطراب (سرزنش خود) و خصومت (سرزنش کردن دیگران و جهان) باعث کاهش مشکلات روان شناختی وافزایش سلامت خانواده می شود.
ارزیابی اثربخشی والدگری خردمندانه بر اساس آموزه های امام علی (ع) بر خردمندی والدین و خلاقیت کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
95-110
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مفهوم خردمندی در متون دینی و فلسفی قدمتی دیرینه دارد. از سوی دیگر، امروزه اهمیت والدگری و سبک های فرزندپروری و تأثیر آن بر تربیت و آینده فرزندان بر کسی پوشیده نیست. با توجه به اینکه امام علی (ع) نماد خردورزی به شمار می آیند و تاریخ خود گواه بر والدگری شایسته ایشان است، بی شک بررسی آثار ارزشمند ایشان می تواند رهیافت های عمیقی در حوزه خردمندی و خلاقیت به دست دهد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثربخشی بسته والدگری خردمندانه بر اساس آموزه های امام علی (ع) بر خردمندی والدین و خلاقیت کودکان پیش دبستانی صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش شامل والدین دانش آموزان دختر پیش دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بود که با توجه به ملاک های ورود، 30 نفر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (بسته والدگری خردمندانه را در طی 12 جلسه آموزش دیدند) و گروه کنترل (بدون دریافت مداخله) جایگزین شدند. در این پژوهش از آزمون تصویری تفکر خلاق تورنس و پرسش نامه سه بُعدی خرد آردلت استفاده شد. نتایج داده های مرحله پس آزمون نیز با آزمون مانکوا تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که خردمندی والدین به همراه هر سه زیرمقیاس (شناختی، تأملی و عاطفی) و همچنین نمرات خلاقیت در زیرمقیاس های (بسط، سیالی و انعطاف پذیری) با گروه کنترل تفاوت معناداری داشت اما زیرمقیاس ابتکار با گروه کنترل تفاوت معناداری نشان نداد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت آموزش بسته والدگری خردمندانه بر اساس آموزه های امام علی (ع) بر خردمندی والدین و خلاقیت کودکان دختر پیش دبستانی اثربخش است.
بازشناسی مؤلفه های اثرگذار سلامت معنوی بر سلامت انسان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
130-146
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی شاخه ای از سلامت است که می توان آن را جامع تمام ابعاد سلامت در نظر گرفت؛ به طوری که با رسیدن به کمال سلامت معنوی، دیگر ابعاد سلامت نیز مسیر رشد و کمال را طی خواهد کرد. سلامت معنوی حالتی از داشتن و برخوردارشدن از حس پذیرش، اتصال به قدرتی برتر و طی مسیر در جهت خواست آن قدرت و یکپارچگی در کل وجود بر مبنای مسیر تعیین شده از سوی قدرت برتر (خداوند) است. در این پژوهش به بررسی و بازشناسی مؤلفه های اثرگذار سلامت معنوی بر سلامت انسان پرداخته شد تا مسیر هموارتری فرا روی پژوهش های بعدی پژوهشگران قرار گیرد. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی-کتابخانه ای است. در گردآوری مطالب کلیدواژه های سلامت معنوی، معنویت، سلامت معنوی-سلامت انسان و معنویت-سلامت انسان و معادل انگلیسی آنها در بازه زمانی سال های 2010 تا 2020 با جست وجو در پایگاه های گوگل اسکولار، نورمگز، اس.آی.دی، اسکپوس، پاب مد و مگیران بررسی شد. در این بازه بیش از 150 مستند بررسی شد و داده های مرتبط با سؤال های پژوهشی که بیشتر در مقالات با موضوع ارتباط سنجی و اثربخشی ابعاد مختلف سلامت معنوی در ارتباط با زندگی انسان بود، بررسی شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: پس از بررسی اسناد منتخب، یافته های حاصل از مستندات نشان داده است که بیشتر تحقیقات در حیطه تأثیر یا رابطه سلامت معنوی با سلامت عمومی، سلامت روان، پیشرفت بیماری، کیفیت زندگی و بهبود عملکرد اجتماعی انجام گرفته بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که ارتقای سلامت معنوی در افراد در سلامت عمومی، بهبود روند بیماری ها و سلامت روان می تواند مؤثر واقع شود. همچنین لازم است برای سنجش سلامت معنوی ابزار متناسب با فرهنگ و گروه های مختلف سنی ساخته شود و در آینده نزدیک به یکی از دامنه های علمی پرکاربرد تبدیل گردد.
نقش ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار و عاطفه مثبت در پیش بینی هماهنگی خود با هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار و عاطفه مثبت در پیش بینی هماهنگی خود با هدف انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 100 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1400 بود که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار، عاطفه مثبت و هماهنگی خود با هدف استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. در رگرسیون گام به گام، در گام اول متغیر ذهن آگاهی، وارد و در گام دوم، متغیر کمال گرایی ناسازگار اضافه شد و درنهایت، این مدل رگرسیونی توانست 37درصد از واریانس هماهنگی خود با هدف را پیش بینی کند. متغیر عاطفه مثبت نیز به دلیل عدم قدرت پیش بینی کنندگی وارد معادله رگرسیونی نشد. این یافته ها شواهد جدیدی را بر اهمیت انتخاب اهداف خودهماهنگ در زندگی و شناسایی عوامل مؤثر بر این انتخاب ارائه می دهد.
Effectiveness of Problem Solving Training on Happiness and Rational Coping Style of Addicts to Methamphetamine(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
27 - 36
حوزههای تخصصی:
A B S T R A C T Objective: Depressive mood along with boredom and unhappiness is one of the main consequences of addiction treatment and investigating the reduction strategies is of absolute and sheer necessity. The present research aims to investigate the effectiveness of problem solving training program in happiness and coping style of individuals suffering from drug abuse. Methods: Therefore, in a semi-experimental study, the addicted individuals having low rate of happiness (N=36) were selected through random cluster multi-stratified sampling and assigned into the experimental and control groups. Both groups were measured by Oxford Happiness Inventory and Coping Styles Questionnaire and the experimental group underwent problem solving skills training. Results: the results of covariance analysis, Pearson correlation coefficient, variance analysis with repeated measure and t-test indicated that, happiness level (Eta square=.24) and coping style (Eta square=.31) of the experimental group has increased and there is between-group difference in three stages of intervention at 99% of significant level. It can also be concluded that, there is significant relationship between rational coping style (.57), detached coping style (.47) and the increase of happiness in subjects. Moreover, there is significant and negative relationship between emotional coping style (-.41), avoidance coping style (-.35) and the decrease of happiness among the subjects. Increased rate of happiness and rational coping skills were observed in the experimental group. The more the individual uses rational and detached styles, the more his/her happiness is and the more s/he uses emotional and avoidance coping styles, the less her/his happiness is.
سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و اثر آن بر بهزیستی روان شناختی: نقش میانجی استحکام ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلمان نقش مهمی در تربیت سرمایه های انسانی هر جامعه ای دارند و تربیت سرمایه انسانی از مهم ترین وظایف آن هاست، لذا پرداختن به موضوع بهزیستی روان شناختی آنان و ارتقای آن، از مسائل ضروری به حساب می آید. بنابراین، انتظار می رود که سبک رهبری مدیران در سازمان ها و مؤلفه های مربوط به آن در ارتباطات، روحیه، انگیزش، رضایت و بهزیستی روان شناختی معلمان اثرگذار باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و تأثیر آن بر بهزیستی روان شناختی آنان با نقش میانجی استحکام ذهنی بود. پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 3252 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 344 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد سبک رهبری بصیر، بهزیستی روان شناختی و استحکام ذهنی استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای رهبری بصیر 0/99، بهزیستی روانشناختی 0/82 و استحکام ذهنی 0/94 به دست آمد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و ایموس در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. نتایج نشان داد میانگین ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر (3/56) بالاتر از حد متوسط (3)، میانگین بهزیستی روان شناختی (82/65) بالاتر از حد متوسط (63) و میانگین استحکام ذهنی (45/93) بالاتر از حد متوسط (42) است. ضرایب تحلیل مسیر متغیرها نشان داد اثرات کل رهبری بصیر روی بهزیستی روانشناختی 0/96، رهبری بصیر روی استحکام ذهنی 0/50 و استحکام ذهنی روی بهزیستی روان شناختی 0/95 بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، سازمان های آموزشی می توانند با توسعه سبک های رهبری و اتخاذ سبک های رهبری مناسب، مانند سبک رهبری بصیر که برای اهداف مراکز آموزشی مناسب تر است، بهزیستی روان شناختی کارکنان را بهبود بخشند.
رابطه جو محیط کار و امید به زندگی با سازگاری شغلی: نقش میانجی نیاز به پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه فضای خدمت و امید به زندگی با سازگاری شغلی با توجه به نقش میانجی نیاز به پیشرفت کارکنان مجتمع فولاد بناب انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان مجتمع فولاد بناب بودند. تعداد 284 نفر به عنوان حجم نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها ، پرسش نامه های فضای خدمت، سازگاری شغلی، امید به زندگی و نیاز به پیشرفت بود که روایی توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شدند. به منظور تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSS استفاده گردید. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین محیط خدمت با نیاز به پیشرفت و سازگاری شغلی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین امید به زندگی کارکنان با نیاز به پیشرفت و و سازگاری شغلی آن ها نیز رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچمین بین نیاز به پیشرفت کارکنان با سازگاری شغلی آن ها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نقش میانجی نیاز به پیشرفت در رابطه بین محیط خدمت و امید به زندگی با سازگاری شغلی کارکنان تأیید شد. با توجه به نظارت کاملی که مدیران واحدهای کاری بر کارکنان خود دارند، آن ها را مورد ارزیابی قرار می دهند و بازخورد عملکردی آن ها را ارائه می دهند، وجود جو صمیمی میان کارکنان و استفاده از سلسله مراتب سازمانی انعطاف پذیر باعث می شود کارکنان به قوانین سازمانی احترام بگذارند و موجبات ایجاد یک فرهنگ کاری قوی در شرکت را پایه گذاری کنند.
تأثیر نگرش بر رفتار کارکنان علمی و ستادی در مؤسسات آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نگرش» طرز برداشت هر فرد از پدیده خاص یا موضوع خاصی است و درنتیجه نگرش شغلی نوع احساس فرد نسبت به شغل خاص می باشد؛ در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر نگرش بر رفتارهای (بهنجار و نابهنجار) در مراکز آموزشی و تربیتی با رویکردی اسلامی و در پاسخ به چگونگی این تأثیر با روشی توصیفی−تحلیلی مطالعه شده است؛ برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و اسنادی بهره گیری شده و تحلیل یافته ها با روش «تحلیل محتوا ناظر به تحلیل اجتهادی» انجام پذیرفته است؛ نتایج بررسی ها در این پژوهش نشان می دهد که: 1. نگرش های اصلی دربرگیرنده نگرش های ایمانی، کفری و منافقانه می باشد که به عنوان یک سیستم دارای عناصر درون دادی (عنصر شناختی)، فرایندی(عنصر عاطفی) و برون دادی (عنصر رفتاری) است؛ 2. نتایج پژوهش نشان می دهد هنگامی که در یک مؤسسه آموزشی و تربیتی به موضوعی توجه می کنیم و نسبت به آن شناخت می یابیم؛ مؤلفه اول شناختی، یعنی ایمانی حاصل شده و زمانی که در ارتباط با شناخت خود، سوگیری و جهت گیری عاطفی می کنیم، مؤلفه قلبی ظاهر می شود و درنهایت براساس شناخت و جهت گیری عاطفی، کیفیت رفتار علمی، آموزشی و تربیتی خود را تعیین می کنیم؛ 3. دستاورد دیگر در ارتباط تنگاتنگ مؤلفه های نگرش با رفتار بهنجار و یا نابهنجار کارکنان آموزشی و علمی است؛ 4. در یک نتیجه کلی می توان ادعا کرد که نگرش های کارکنان علمی در مؤسسات آموزشی بر رفتارهای بهنجار و نابهنجار تأثیر دارد.
مواجهه و چالش مادی و معنوی انسان عصر حاضر با پدیده ای به نام کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
قرن حاضر رو به پایان است و در آستانه قرن پانزدهم هجری شمسی قرار داریم. شاید از نگاه اسطوره ای هر کدام از هزاره هایی که می گذرد فصلی نو را به ارمغان می آورد و بدین ترتیب توأم با شکوفایی جدیدی از منظر علمی و تکامل عقل بشری است که در مسیر زمان شیوه جدیدی از تعقل و تفکر را به طبیعت و جهان مادی واگذار می کند. نسل انسان همواره برای غلبه بر طبیعت با اتکا بر قدرت تعقل خویش تلاش های فراوانی داشته است و با تجربیات خود گاهی مغلوب طبیعت و گاهی غالب بر آن بوده و توانسته است از دوره ای به دوره دیگر گام نهد.