فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
101-114
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از بارزترین خشونت ها در جامعه ی امروزی خشونت علیه زنان است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی خودتنظیمی هیجانی با تأکید بر جهت گیری مذهبی و هوش معنوی در زنان خشونت دیده انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی مورد مطالعه کلیه ی زنان خشونت دیده ی شهر مشهد بودند که در سال 1393 به مراکز اقامتی اورژانس اجتماعی مراجعه کرده بودند و از بین آنان حجم نمونه به تعداد 70 نفر به صورت در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خودتنظیمی هیجانی، مقیاس جهت گیری مذهبی و مقیاس هوش معنوی بود. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین هوش معنوی و جهت گیری مذهبی با خودتنظیمی هیجانی رابطه ی معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، هر چه سطح هوش معنوی در افراد بالاتر باشد، خودتنظیمی هیجانی به نحو مطلوب تری انجام می شود و جهت گیری مذهبی درونی تأثیر مطلوبی بر خودتنظیمی هیجانی دارد. با توجه به یافته ها استنباط می شود که معنویت و تنظیم هیجانی می تواند عاملی مهم در سازگاری افراد در مقابل عوامل فشارزا باشد و مذهب پیش بینی کننده ی کاهش خودتنظیمی هیجانی نامطلوب در افراد است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر وسوسه مصرف و احتمال لغزش در بیماران وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه، سوء مصرف مواد به یکی از مشکلات اساسی در جوامع تبدیل شده و شیوع آن در بین جوانان بیشتر شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر وسوسه مصرف و احتمال لغزش در بیماران وابسته به مت آمفتامین بود. روش: در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. سه نفر از بیماران مرد وابسته به مت آمفتامین که در سال 1396 به اداره بهزیستی تکاب و مرکز ترک اعتیاد این شهرستان مراجعه کرده بودند از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از ابزارهای پژوهش مانند مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID)، پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، آزمایش ادرار، مقیاس پیش بینی بازگشت (RPS) و پروتکل انفرادی ACT برای افراد سوء مصرف کننده مواد استفاده شد. نتایج به دست آمده به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی، بهبود بالینی معنادار و سنجش عملیاتی موردبررسی قرار گرفت . یافته ها: داده های به دست آمده نشان داد کاهش میزان وسوسه مصرف و احتمال لغزش در بیماران ازلحاظ آماری (در سطح 05/0)، بالینی و سنجش عملیاتی معنادار است . نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش میزان وسوسه مصرف و احتمال لغزش در بیماران وابسته به مت آمفتامین مؤثر است و با توجه به اینکه این روش درمانی انعطاف پذیری روان شناختی را در بیماران بالا می برد، می توان از آن در درمان وابستگی به مت آمفتامین استفاده کرد.
A study on Chronic Pain and Sleep Quality in Mothers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Chronic pain is one of the most important medical problems that affect many people every year. The highest prevalence of chronic pain is in adulthood. Sleep problems are one of common symptoms of chronic pain. The aim of this study was to compare sleep quality in mothers with chronic pain and healthy mothers. Methods: This study was comparative and its statistical population was included all women referred to the Pain Clinic of Imam Hossein Hospital, Tehran, Iran. Among them, 159 persons were selected using convenience sampling method. Pittsburgh Sleep Quality Index, Von korff Pain Intensity Scale and demographic information Form were used to collect data. Data analysis was done using t-test and one way analysis of variance. Results: The results showed that sleep quality in mothers with chronic pain was significantly different from healthy mothers, and with increase in pain intensity, sleep quality decreased. Conclusions: Results of this study have implications on need pay attention to quality of sleep in mothers with chronic pain and its impact on daily routine and their duties as a parent.
پیش بینی افسردگی بر اساس تعلق مادی، دلبستگی به خدا و نگرش های ناکارآمد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر بر افسردگی که از شایع ترین اختلالات روان پزشکی است، می تواند به پیشگیری و درمان آن کمک کند. از منظر اسلام، تعلق مادی و نوع رابطه با خداوند، از عوامل اثرگذار بر افسردگی هستند. از سوی دیگر، دانشمندان غربی بر نقش نگرش های ناکارآمد، به عنوان یک عامل مؤثر بر افسردگی تأکید کرده اند. هدف این پژوهش، پیش بینی افسردگی بر اساس تعلق مادی و دلبستگی به خدا در مقایسه با نگرش های ناکارآمد بود. طرح پژوهش، از نوع همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شیراز بود که 209 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک، تعلق، دلبستگی به خدا و نگرش های ناکارآمد بود. نتایج نشان داد که تعلق مادی، نگرش های ناکارآمد و سبک دلبستگی اجتنابی به خدا می توانند افسردگی را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کنند. تعلق مادی نیز به عنوان قوی ترین متغیر شناسایی شد. نتایج حاکی از این است که اسلام دارای پتانسیل های زیادی برای تعریف متغیرهای کلیدی در تبیین افسردگی است.
اثربخشی دعادرمانی بر کاهش عقاید ناکارآمد نوجوانان دارای مشکلات تحصیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی دعادرمانی بر کاهش عقاید ناکارآمد نوجوانان شهرستان قشم می باشد. بدین منظور، 32 نفر از نوجوانان شهرستان قشم که دچار افت تحصیلی و عقاید ناکارآمد بودند، به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. مفاهیم و مراحل دعادرمانی، طی 8 جلسه هفتگی در شهر قشم انجام شد. پرسش نامه عقاید غیرمنطقی جونز (IBT)، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات افکار غیرمنطقی، در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، کاهش معناداری پیدا کرده است (001/0P<). همچنین، نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی، توقع تأیید از دیگران، سرزنش کردن خود، بی مسئولیتی عاطفی، نگرانی توأم با اضطراب، اجتناب از مشکل، وابستگی، درماندگی برای تغییر و کمال گرایی در گروه آزمایش، نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است.
تاثیر آموزش شادی بر سلامت عمومی و پروتئین واکنش دهنده ی سی در بیماران کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری های قلبی مهم ترین عامل مرگ و میر در زمان حال محسوب می شوند. عوامل روان شناختی مثبت مانند شادی با سلامت قلب و عروق مرتبط می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شادی بر سلامت عمومی و پروتئین واکنش دهنده ی سی فوق حساس (hs-CRP) در بیماران کرونری بود. طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی، با انتخاب تصادفی 50 نفر از جامعه ی آماری بیماران کرونری در دو گروه آزمایش و کنترل توجه انجام گرفت. اندازه گیری ها در مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به انجام رسید. ابزارها شامل پرسشنامه ی سلامت عمومی (28 GHQ) و کیت تشخیص کمی hs-CRP بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس برای اندازه های مکرر استفاده شد. طبق نتایج سلامت عمومی تفاوت معناداری را در دو گروه آزمایش و کنترل توجه در مراحل اندازه گیری نشان داد ولی hs-CRP تغییرات معنا داری نداشت. مداخله شادی بر سلامت عمومی بیماران قلبی موثر بوده و باعث تغییرات در خرده مقیاس های آنها می شود. با توجه به اهمیت سلامت عمومی و خرده مقیاس های آن، یافته های پژوهش حاضر می تواند نتایج کاربردی برای بیماران قلبی و متخصصان در پی داشته باشد.
بررسی عملکرد حافظه و هیجان های منفی در بیماران تحت عمل بای پس قلب در دو شرایط با و بدون استفاده از پمپ قلبی ریوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از بیماران قلبی عروقی برای برطرف نمودن مشکلات ناشی از این بیماری، جراحی بای پس عروق کرونر ( CABG ) نیاز است . در این نوع جراحی از دو نوع تکنیک استفاده می شود که یکی از آن ها با استفاده از پمپ قلبی ریوی و دیگری بدون استفاده از آن است. طبق مطالعات بیماران بعد از جراحی عوارضی را تجربه می کنند که شامل اضطراب، افسردگی و همچنین کاهش در عملکرد شناختی است. در این پژوهش با روش توصیفی مقایسه ای به بررسی وضعیت بیماران دو گروه قبل و بعد از جراحی و همچنین مقایسه عملکرد حافظه که یکی از مؤلفه های شناختی است، پرداخته شد. تعداد 62 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس در این پژوهش همکاری کردند و در ابتدا یک روز قبل و سپس بعد از 2 ماه مورد ارزیابی قرار گرفتند. از پرسشنامه سنجش افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS-21 ) و از آزمون حافظه وکسلر ( WMS-R ) برای سنجش عملکرد حافظه آن ها استفاده شد. نتایج نشان دادند که بیماران هر دو گروه در عوامل روان شناختی خود قبل از جراحی تفاوتی نداشتند؛ اما تفاوت در مقایسه قبل و بعد از عمل بود که گروه با استفاده از پمپ قلبی ریوی در عملکرد حافظه خود کاهش معناداری نشان دادند. با توجه به این نتایج به نظر می رسد که ازکارافتادن موقتی قلب و استفاده از دستگاه پمپ قلبی ریوی هنگام جراحی، به افت عملکرد شناختی در بیماران منجر می شود. بدین روی باید مداخلاتی اندیشید تا بتوان به بهبود عملکرد حافظه و وضعیت روان شناختی بیماران قلبی تحت عمل جراحی کمک کرد.
پیش بینی ترس از حرکت بر اساس فاجعه سازی درد و روان رنجورخویی در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
25 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعه سازی درد و روان رنجورخویی در پیش بینی ترس از حرکت در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود . روش: پژوهشحاضرازنوعمطالعات همبستگی بود.از بین بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید باتجربه درد مزمن که به مراکز درمانی شهر گیلان مراجعه کرده بودند، 100 بیمار به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل مقیاس ترس از حرکت تمپا (TSK)، مقیاس فاجعه سازی درد (PCS) و پرسشنامه پنج عاملی NEO- فرم کوتاه (NEO - FFI) بود . یافته ها: نتایج نشان داد که فاجعه سازی درد و روان رنجورخویی به طور معناداری ترس از حرکت را پیش بینی می کنند. مقدار ضریب رگرسیونی استانداردشده برای فاجعه سازی درد 433/0 و برای روان رنجورخویی 278/0 بود . نتیجه گیری: روان رنجورخویی و فاجعه سازی درد می توانند با تأثیر بر ترس بیمار از حرکت و اجتناب وی از فعالیت، بر کیفیت زندگی تأثیر گذاشته و مشکلات ناشی از درد مزمن را افزایش دهند. ازاین رو لازم است این عوامل در مدیریت و درمان این بیماران موردتوجه قرار گیرند.
مقایسه اثربخشی (بسته تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه) با درمان ذهن آگاهی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر کاهش اضطراب بیماران همودیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی (بسته تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه) با درمان ذهن آگاهی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر کاهش اضطراب بیماران همودیالیزی است. روش پژوهش در دو قسمت کیفی از نوع تحلیل مضامین و کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران تحت همودیالیز مراجعه کننده به مراکز همودیالیز بیمارستان های شهر تهران در سال 1396 است. تعداد 48 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سنجش اضطراب بک، آموزش تلفیقی ذهن آگاهی مبتنی بر آموزش اختصاصی سازی حافظه (محقق ساخت)، آموزش ذهن آگاهی سگال و همکاران (2013)، آموزش اختصاصی سازی حافظه مکس ول (2016) و آموزش ذهن آگاهی تلفیقی با آموزش اختصاصی سازی حافظه استفاده شد. داده ها با استفاده از روش کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد بین اضطراب گروه آموزش تلفیقی، گروه ذهن آگاهی، گروه اختصاصی سازی حافظه و گروه کنترل در مرحله ی پس آزمون تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد در مرحله ی پیگیری نیز تفاوت بین گروه ها به نفع گروه آموزش تلفیقی وجود داشت. در گروه ذهن آگاهی اضطراب بازگشت داشت. در تبیین یافته ها می توان بیان کرد آموزش تلفیقی ارتباط بین گذشته و حل مسایل ناقص مربوط به گذشته و وارد شدن به زمان حال و اکنون و پذیرش و آگاهی را بهبود می بخشد. همچنین نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی تاثیر بیشتری نسبت به آموزش اختصاصی سازی حافظه بر اختلال اضطراب دارد. از آنجا که نوع درمان به کار گرفته شده در این تحقیق دارای ساختاری روشن و دارای تکالیف خانگی است، توانمندی مراجع به پیگیری درمان را افزایش داده و باعث اثربخشی معنادار تکنیک های مربوطه در تغییر وضع روانی افراد شده است.
تأثیر آموزش هوش معنوی بر میزان استرس سازمانی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
محیط دانشگاهی علاوه بر اینکه محیطی آموزشی است، یک محیط اجتماعی نیز می باشد. دانشجویان به عنوان متخصصان آینده و ایفاگر نقش های اساسی در شبکه ارتباطات اجتماعی و پیشرفت و ترقی کشور، با گستره وسیعی از مشکلات روانی از جمله استرس سازمانی مواجهه هستند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر میزان استرس سازمانی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان زنجان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان زنجان تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (30 نفر) و یک گروه کنترل (30 نفر) جایگزین شدند. دانشجویان قبل و پس از آموزش، به استرس سازمانی محقق ساخته پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس یک راهه و واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش هوش معنوی گروهی، در بهبود و کاهش استرس سازمانی دانشجویان تأثیر معناداری دارد. همچنین در مطالعات پیگیری این نتیجه برقرار ماند.
کارآمدی درمان گروهی معنوی مذهبی، بر کاهش استرس مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین کارآمدی درمان گروهی معنوی مذهبی، بر کاهش استرس مادران کودکان کم توان ذهنی بود. جامعه آماری پژوهش، مادران کودکان کم توان ذهنی مدارس پسرانه آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 2 مدرسه گزینش شد. پس از تکمیل پرسش نامه پاسخ به استرس کوه و همکاران توسط مادران، 24 نفر که نمره بالاتر از نقطه برش را کسب کردند، به عنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، 8 جلسه120 دقیقه ای روان درمانی معنوی مذهبی اجرا شد، اما گروه کنترل، مداخله ای را دریافت نکرد. نتایج تحلیل داده ها، در پس آزمون و نیز در آزمون پیگیری دو ماه پس از اجرای پس آزمون نشان داد که درمان معنوی مذهبی گروهی، بر کاهش استرس تنش، پرخاشگری و افسردگی مادران کودکان کم توان ذهنی گروه آزمایش مؤثر بوده است.
سبب شناسی نفاق از منظر منابع اسلامی و مقایسه آن با دو مفهوم روان شناختی ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«نفاق»، پدیده ای روان شناختی است که بر اساس متون اسلامی با ملاک های سلامت روانی در تعارض است. این پژوهش، درصدد سبب شناسی، و شناسایی تشابه ها و تفاوت های نفاق با دو مفهوم ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی در روان شناسی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و از حیث رویکرد، کیفی است که در گردآوری اطلاعات از روش تحلیل مفهومی محتوایی، بهره می برد. نفاق، بر اساس متون اسلامی عبارت است از: «یک وضعیت روانی رفتاری نابهنجار که شامل هرگونه دوگانگی ظاهر و باطن یا قول و فعل در روابط میان فردی می باشد». در بخش سبب شناسی از منظر متون اسلامی، عوامل انگیزشی (مثل ترس و طمع)، آمادگی های روانی (مثل تعصب و احساس ذلت)، و عوامل رفتاری (مثل دروغگویی و خلف وعده) به عنوان محوری ترین عوامل نفاق شناسایی شد. در بخش سبب شناسی مبتنی بر دو مفهوم ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی، جلب منفعت شخصی، به عنوان تنها عامل روان شناختی شناسایی شد. نتیجه اینکه در مفهوم شناسی نفاق بر اساس منابع اسلامی مفهوم محوری در تعریف نفاق یعنی «هرگونه دوگانگی ظاهر و باطن» در نظریات و مفاهیم روان شناختی مانند ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی، نیز منعکس شده است. در بخش سبب شناسی وجود مفاهیم مشترکی مانند «طمع» در متون اسلامی و جلب منفعت شخصی در متون روان شناختی می تواند موجب هم افزایی دو ساحت دین و روان شناسی شود.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس کاستی خداآگاهی و حرمت خود دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی افکار خودکشی بر اساس خداآگاهی و حرمت خود بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل رگرسیونی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان زن و مرد یکی از دانشگاه های بیرجند در سال 1398 1399 بوده است. نمونه این پژوهش تعداد 375 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس های خداآگاهی (نورعلیزاده، 1390)، افکارخودکشی (بک، 1961) و حرمت خود (کوپر اسمیت، 1957) بودند. یافته های پژوهش نشان داد بین خداآگاهی و حرمت خود و افکارخودکشی رابطه معنی دار منفی وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که میزان افکار خودکشی، حرمت خود و خداآگاهی در میان زنان بیشتر از مردان است و این آمار در میان افراد مجرد به مراتب بیشتر از افراد متأهل بوده است. بر اساس یافته ها پیش بینی می شود که با ارتقای خداآگاهی و حرمت خود می توان بهداشت روانی افراد را افزایش داده و از شکل گیری افکار خودکشی پیشگیری و با آن مقابله کرد. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده بسته خداآگاهی بر گروهی از افراد آسیب پذیر به افکار خودکشی اجرا شود و اثربخشی آن بر کاهش افکار خودکشی ارزیابی شود.
بررسی تأثیر شنیدن آوای قرآن در کاهش تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین (ع)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
45-58
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: از مهم ترین عوارض آزاردهنده ی شیمی درمانی در سرطان، تهوع و استفراغ است که روش های پیشگیری یا درمانی و گاهی روان درمانی یا موسیقی درمانی برای کمک به کنترل آن، مطالعه و تأثیر صوت قرآن بر کاهش درجه و بروز این دو عارضه بررسی شده است. روش کار: این مطالعه ازنوع نیمه تجربیِ تک گروهی بود که بر روی 31 بیمار مبتلا به سرطان که در بخش رادیوتراپی انکولوژی بیمارستان امام حسین (ع) به صورت سرِپایی شیمی درمانی شدند، صورت گرفت. بیماران در دو دوره ی متناوب شیمی درمانی، درمان های رایجِ ضد تهوع و استفراغ را با شنیدن صوت قرآن و در نوبتی دیگر بدون شنیدن آن دریافت کردند و سپس پرسش نامه یی را درباره ی بروز و درجه ی عارضه های فوق طبقِ نظام درجه بندی استانداردِ بین المللی پاسخ دادند و هر بیمار با وضعیت قبل و بعد این نوع درمان مقایسه شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد افرادی که حالت تهوع و استفراغ داشتند، بعد از شنیدن قرآن این حالت از 35 درصد به 22 درصد کاهش یافت، اما اختلاف آماری معنی دار نبود (125/0P=). همچنین شنیدن آوای قرآن احتمال بروز استفراغ را در بیماران، 64 درصد (03/0P= و 36/0OR = ) و درجه ی بالاترِ تهوع را در 89 درصد موارد، کاهش داد (001/0 P<و 12/0OR = ). قبل از انجام این نوع از درمان 5/35 درصد از بیماران تهوع نداشتند درحالی که بعد از آن این رقم به 7/67 درصد رسید و تقریباً نیمی از افرادِ مورد مطالعه، درجه ی تهوع کمتری داشتند. همچنین، درجه ی تهوعِ هیچ یک از بیماران بعد از درمانِ ذکرشده افزایش نیافت. نتیجه گیری: شنیدن صوت قرآن حتی به مدت کوتاه می تواند به طور چشمگیری موجب کاهش تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی شود. چنین تأثیری که به دلیل انحراف فکر بیمار از شیمی درمانی یا از آثار معنوی قرآن است، باید در مطالعات گسترده تر و به صورت دوگروهی سنجیده شود. با توجه به تأثیری که شنیدن صوت قرآن در مطالعات دیگر، ازجمله القای بیهوشی داشته، شاید بتوان از این روش در کنترل عوارض آزاردهنده ی درمان سرطان نیز استفاده کرد.
ارتباط هوش هیجانی و تقیّد به نماز با تمایل جنسی در دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر میانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
61-72
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر، مدیریت نادرست تکانه های هیجانی، سیر نزولی انجام فریضه ی دینی نماز و افزایش معاشرت بین دختران و پسران دانشجو از مسائل مهم در دانشگاه ها است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی هوش هیجانی و تقیّد به نماز با تمایل جنسی در دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر میانه انجام شد. روش کار: طرح این پژوهش توصیفی و روش آن همبستگی است. جامعه ی پژوهش کلیه ی دانشجویان مجرد مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور و آزاد شهر میانه بود که از میان آنان نمونه یی به حجم 140 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. داده ها با کمک پرسش نامه های هوش هیجانی پترایدز فارنهایم، تقیّد به نماز پناهی و پرسش نامه ی چندوجهی مسائل جنسی (MSQ) جمع آوری؛ و با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره ی هم زمان تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد از میان مؤلفه های هوش هیجانی فقط کنترل هیجان رابطه ی منفی معناداری با تمایل جنسی داشت (01/0> Pو 236/0- = r). علاوه براین، تقیّد به نماز نیز با تمایل جنسی رابطه ی منفی معناداری داشت (05/0> Pو 165/0-=r)؛ در حالی که هوش هیجانی کلی، درک هیجان ، کنترل هیجان و مهارت های اجتماعی با تقیّد به نماز رابطه ی مثبت معنادار داشت (05/0>P)؛ در عین حال خوش بینی رابطه ی معناداری با تقیّد به نماز نداشت. متغیّر کنترل هیجان نیز توانایی پیش بینی 23 درصد از تمایل جنسی را داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای مداخلات در جهت ارتقای کنترل هیجان و تقیّد به نماز می تواند در کاهش تمایلات جنسی دانشجویان مجرد مؤثر باشد.
پیش بینی بخشودگی بین فردی بر اساس مؤلفه های هوش معنوی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی دوم شهر تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
19-28
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بخشودگی از مفاهیمی است که در مذهب و روان شناسی مثبت نگر به آن توجه شده؛ و بر نقش سازنده ی آن در سلامت روانی افراد و ایجاد روابط سالم تأکید شده است. عوامل مختلفی می تواند بخشودگی را تسهیل نماید که احتمالاً هوش معنوی یکی از آنها است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر پیش بینی بخشودگی بین فردی بر اساس مؤلفه های هوش معنوی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی دوم شهر تبریز است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. از جامعه ی آماری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی ناحیه ی دو نمونه یی به تعداد 250 نفر به صورت نمونه گیری خوشه یی چندمرحله یی و بر اساس جدول مورگان انتخاب شد. آزمودنی ها پرسش نامه های هوش معنوی عبدالله زاده و مقیاس بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین درک و ارتباط سرچشمه ی هستی با بخشودگی (01/0P< و 229/0r=) و همچنین بین زندگی معنوی با بخشودگی (001/0 P<و 324/0r=) رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت. علاوه براین، نتایج رگرسیون نشان داد که زندگی معنوی می تواند 5/10 درصد واریانس بخشودگی بین فردی را به طور معنی داری پیش بینی کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت معنویت جستجو برای یافتن عناصر مقدس، معنایابی، هشیاری بالا و تعالی است و هوش معنوی توانایی برای استفاده از این موضوعات است که می تواند کارکرد و سازگاری فرد را پیش بینی کند و بخشودگی بین فردی را بالا برد.
اثر تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی بر ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثر تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی بر ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران بسکتبال بود. شرکت کنندگان این پژوهش را 52 داور بسکتبال زن و مرد (20 زن و 32 مرد) تشکیل می دادند که بر اساس جنسیت، سابقه و درجه داوری در چهار گروه آموزش تمرینات بینایی ورزشی، آموزش ذهن آگاهی، ترکیبی (آموزش تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی) و کنترل همتاسازی شدند. گروه تمرینات بینایی ورزشی و ترکیبی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه در تمرینات بینایی ورزشی شرکت کردند. گروه ذهن آگاهی و ترکیبی به مدت هشت هفته و هفته ای یک جلسه، آموزش ذهن آگاهی دیدند. در این مدت گروه کنترل به فعالیت های روزانه خود پرداختند. قبل از مداخله، یک روز و همچنین یک ماه بعد ازآن، دقت تصمیم گیری داوران با استفاده از آزمون ویدئویی و ادراک بینایی توسط دستگاه ردیاب بصری ارزیابی شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری گروه های بینایی ورزشی و ذهن آگاهی و ترکیبی بهتر از گروه کنترل بود، اما بین گروه های تمرینی تفاوتی مشاهده نشد. بنابراین پیشنهاد شد برای افزایش ادراک بینایی و دقت تصمیم گیری داوران از تمرینات بینایی ورزشی و ذهن آگاهی استفاده شود.
نقش واسطه ا ی جهت گیری مذهبی در رابطه با نیاز به شناخت و تاب آوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای جهت گیری مذهبی در رابطه با نیاز به شناخت و تاب آوری در قالب مدلی علّی است. بدین منظور، 320 دانشجو از دانشگاه فرهنگیان فارس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از دو پرسش نامه نیاز به شناخت، جهت گیری مذهبی و مقیاس تاب آوری بزرگسالان جمع آوری، و با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که نیاز به شناخت، پیش بینی کننده مثبت و معنادار (001/0P<) تاب آوری است و با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه منفی و معنادار (001/0P<) و با جهت گیری مذهبی درونی رابطه مثبت و معنادار (001/0P<) دارد. جهت گیری مذهبی بیرونی بُعد انسجام خانوادگیِ تاب آوری را به صورت منفی و معنادار (001/0P<) و جهت گیری مذهبی درونی به طور مثبت و معناداری (001/0P<) ابعاد تاب آوری را پیش بینی کرد. در نهایت، نیاز به شناخت به طور غیرمستقیم با تاب آوری رابطه معنادار (001/0P<) داشت.
روایی و اعتبار مقیاس اولیه حزم (آینده نگری)؛ بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف اعتباریابی مقیاس حزم (آینده نگری)، بر اساس منابع اسلامی و با استفاده از روش های توصیفی تحلیل محتوا انجام شده است. بدین منظور، منابع معتبر اسلامی مرتبط مورد شناسایی، مطالعه، دسته بندی، و مفهوم شناسی شد. پس از طی مراحل ساخت و سنجش روایی، پرسش نامه 95 گویه ای بین 30 نفر از دانشجویان، طلاب و مردم عادی شهر قم که با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، اجرا شد. برای تعیین روایی محتوایی، از نظرات 8 نفر از روان شناسان اسلام شناس با استفاده از شاخص روایی محتوا (CVI و CVR) و ضریب تطابق کندال بهره گرفته شده است. برای تعیین روایی صوری، نظرات 5 تن از کارشناسان علوم روان شناسی و اسلامی استفاده شد. در بررسی اعتبار مقیاس، ضریب آلفای کرونباخ، در دو مرحله آزمون و بازآزمون به ترتیب، برابر 801/0 و 786/0 به دست آمد. همسانی درونی در مرحله آزمون و بازآزمون بر مبنای ضریب دو نیمه سازی اسپیرمن براون به ترتیب، 891/0 و 858/0 و بر اساس ضریب دونیمه سازی گاتمن 891/0 و 852/0 می باشد. همبستگی بین دو نیمه مقیاس، برابر 818/0 و 751/0 می باشد که بیانگر اعتبار قوی پرسش نامه است.
پیش بینی «حرمت خود فرزندان» بر اساس «سبک های فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینیِ «حرمت خود کودکان» بر اساس «فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران» بود؛ از کلاس های چهارم و پنجم ابتدایی شهر قم، 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که به «مقیاس عزت نفس» روزنبرگ (1965) و مادرانشان، به پرسشنامه های «پایبندی مذهبی» جان بزرگی (1388) و «سبک فرزند پروری» بامریند (1973) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق همبستگی و تحلیل مسیر، نشان داد که «فرزندپروری مقتدرانه»، «حرمت خود» فرزندان را افزایش داده ولی «فرزند پروری سخت گیرانه و سهل گیرانه»، اثر معنی داری بر «حرمت خود» فرزندان نداشته اند. «پایبندی مذهبی» مادران، «حرمت خود» فرزندان را افزایش و «دوسوگرایی مذهبی» و «ناپایبندی مذهبی مادران» آن را کاهش داده است. این دو متغیر بر اساس الگوی تحلیل مسیر به طور غیرمستقیم بر سبک فرزندپروری و از آن طریق بر حرمت خود فرزندان تأثیر دارد. با توجه به معناداری این الگو، می توان این دو متغیر را در سطح علّی برای متغیر وابسته تبیین کرد. بنابراین میزان پایبندی مذهبی به عنوان متغیر مثبت و دوسوگرایی مذهبی به عنوان متغیر منفی، سبک فرزندپروری را متأثر و بدین ترتیب حرمت خود کودکان را ارتقاء یا تقلیل می دهد