فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر روش مداخله ای شناختی – رفتاری بر سلامت عمومی و نشانه های افسردگی مادران کودکان کم شنوا انجام گرفت . از جامعه آماری مادران کودکان کم شنوا که فرزندان آنها در مراکز مداخله و توان بخشی ویژه کودکان کم شنوا نام نویسی کرده بودند، 33 نفر از یک مرکز به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و به منظور تعیین وضعیت سلامت عمومی و نشانه های افسردگی به ترتیب پرسشنامه های سلامت عمومی (SCL-90, GHQ ) را تکمیل کردند و سپس در 6 جلسه 5/1 ساعته درمانگری شناختی – رفتاری مجدداً به وسیله پرسشنامه های یاد شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری t وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که سلامت عمومی و نشانه های افسردگی مادران کودکان کم شنوا پس از شرکت در جلسات درمانگری شناختی – رفتاری در مقایسه با پیش از شرکت در جلسات، به ترتیب افزایش( P< 0.001) و کاهش ( P<0.05) معنادار داشته است. در مجموع ، یافته ها نشان می دهد که درمانگری شناختی – رفتاری به طور معنادار ، سلامت عمومی مادران کودکان کم شنوا را افزایش و نشانه های افسردگی را در آنها کاهش داده است .
خرد
اثر مداخله روان شناسی مثبت نگر به شیوه گروهی بر عزت نفس، خودپنداره و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر تجدیدی پایه اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدید شدن دانش آموزان در یک درس یا بیشتر تجربه ای است بحران زا که در کنار بحران های دوره بلوغ می تواند بر مشکلات روانی و شخصیتی و تحصیلی این دانش آموزان تاثیر ماندگاری بگذارد. بهمین خاطر، بررسی تاثیر مداخله های مختلف بر ویژگی-های روانی و تحصیلی این دسته از دانش آموزان مورد توجه روانشناسان تربیتی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی اثر مداخله روان شناسی مثبت نگر بر عزت نفس، خودپنداره و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای تجدیدی است. بنابراین، تعداد 29 دانش آموز دختر پایه اول دبیرستان شهر سمنان که حداقل در یک درس در سال تحصیلی 1390 – 1391 تجدید شده بودند، به شیوه تصادفی ساده انتحاب شدند و با انتساب تصادفی در یکی از گروه های آزمایشی یا کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهشی از نوع آزمایشی بود که آزمودنی ها پس از مداخله به سوالات پرسشنامه عزت نفس و خودپنداره پاسخ دادند. برای اندازه-گیری پیشرفت تحصیلی میانگین نمرات دروسی آزمودنی ها در امتحانات خرداد ماه که در کارنامه تحصیلی آزمودنی ها به عنوان تجدید (زیر 10) قید شده بود به عنوان نمره پیش آزمون پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. و میانگین نمرات همان دروس (دروسی که در کارنامه خرداد ماه دانش آموز در آن ها نمره زیر 10 گرفته بود) در امتحانات شهریور ماه، به عنوان نمرات پس-آزمون پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. تحلیل آماری نشان داد میانگین پیشرفت تحصیلی، عزت نفس و بعضی از خرده مقیاس های خودپنداره آزمودنی های گروه آزمایشی به گونه ای معنادار بالاتر از میانگین این متغیرها در آزمودنی های گروه کنترل بود
رابطه حرمت خود با خودمهارگری اسلامی؛ با توجه به جنسیت و وضعیت تأهل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، با هدف شناسایی رابطة حرمت خود و خودمهارگری در میان زنان و مردان انجام شد. تعداد 433 نفر از دانشجویان مرتبط با نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و پرسش نامه های حرمت خود و پرسش نامة خودمهارگری اسلامی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و Z فیشر نشان داد که بین حرمت خود کلی با خودمهارگری کلی و مؤلفه های آن که شامل انگیزش خودمهارگری، خودنظارتگری، خودمهارگری هیجانی رفتاری، خودمهارگری جنسی و هدف پذیری است رابطة مثبت معناداری وجود دارد. . از سوی دیگر، تفاوت رابطة بین حرمت خود و خودمهارگری در گروه مردان و زنان نیز معنادار بوده، ولی تفاوت معناداری میان افراد متأهل در قیاس با افراد مجرد دیده نمی شود. بنابراین با افزایش حرمت خود افراد، می توان انتظار داشت که خودمهارگریِ مبتنی بر منابع اسلامی آنها نیز افزایش یابد که در این باره، متغیر جنسیت برخلاف متغیر وضعیت تأهل نیز می تواند نقش داشته باشد.
بررسی روابط مابین مؤلفه های به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه ها با رویکرد دیماتل (مطالعه موردی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی روابط مابین مؤلفههای به کارگیری فن آوری اطلاعات در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی میباشد. شاخصهای به کارگیری مؤثر فن آوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی که در تحقیقات قبل شناسایی شدهاند، به عنوان متغیرهای این تحقیق می باشند. در این مطالعه، چگونگی روابط شاخصهای بهکارگیری فاوا در جامعه مورد مطالعه (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز) بررسی شدهاست. جمع آوری دادهها، توسط دو پرسش نامه محقق ساخته انجام پذیرفته که روایی و پایایی آنها به ترتیب با روایی محتوایی و آزمون مجدد مورد بررسی قرار گرفته شده است. تجزیه و تحلیل نهایی داده ها توسط نرم افزار MATLAB انجام شده است. نتایج نهایی، حاکی از اهمیت نقش شاخص خلاقیت در به کارگیری فاوا در جامعه مورد مطالعه می باشد و شاخص مذکور با میزان اثرپذیری بالا شناساییشده است. هم چنین، مشخص گردید که دو شاخص: خلاقیت و سبک مشارکتی، دارای بیشترین میزان اثرپذیری مستقیم و غیرمستقیم از سایر مؤلفههای مورد بررسی میباشند. هم چنین، مؤلفههای سازمانی و فنی نیز با بیشترین میزان اثرگذاری شناسایی شدهاند.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر امید و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام.اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ام.اس از شایعترین بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی است. این بیماری باعث ایجاد اختلالات روانی متعددی در بیماران می گردد که درمیان آن ها افسردگی از شیوع بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر امید و افسردگی زنان مبتلا به ام.اس انجام شد.
روش: این پژوهش یک مطالعه ی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و ملاک داشتن حداقل نمره 14 در پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم، تعداد 24 بیمار از بین جامعه ی آماری شامل زنان مبتلا به ام.اس که عضو انجمن حمایت از بیماران ام.اس شهر زاهدان بودند، انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم و مقیاس امید اشنایدر بود. داده های پژوهش با نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید به طور معناداری (001/0P<) موجب افزایش امید و کاهش افسردگی زنان مبتلا به ام.اس در مقایسه با گروه کنترل شده است.
نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید در افزایش امید و کاهش افسردگی زنان مبتلا به ام.اس مؤثر است. بنابراین می توان آن را به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای بهبود نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به ام.اس به کار برد.
تحلیلی بر هویت ملی در کتب درسی ( مطالعه موردی مطالعات اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هویت ملی یکی از مقوله های مهم در برنامه ریزی توسعه کشور ها است. بخش اعظم آموزش هویت ملی در چارچوب آموزش و پرورش رسمی صورت می گیرد. با آغاز دوره تحول بنیادین، کتب درسی نیز متناسب با رویکرد جدید تغییر می یابند. مقاله حاضر به تحلیل آموزش هویت ملی می پردازد و از این منظر کتاب جدید التالیف مطالعات اجتماعی پایه سوم ابتدایی با کتاب تعلیمات اجتماعی دوره قبل از تحول مقایسه می شود. جامعه آماری شامل دو کتاب فوق می باشد. روش تحقیق تحلیل محتوای کمی و کیفی است و واحد تحلیل مضمون می باشد. ابعاد هویت ملی در این پژوهش عبارت است از: نماد ها، ارزش ها، میراث فرهنگی، مشاهیر و شخصیت ها و وقایع و رخداد ها. نتایج تحقیق نشان می دهد که به مؤلفه های هویت ملی در هر دو کتاب به طور نامتوازن پرداخته شده است و این امر در کتاب مطالعات اجتماعی مشهودتر است. کتاب تعلیمات اجتماعی بیشتر به بعد مشاهیر و شخصیت ها (37/44%) و کتاب مطالعات اجتماعی بیشتر به بعد ارزش ها (50/85%) پرداخته است. بی توجهی به مشاهیر و وقایع ملی، حذف ارزش های سیاسی، توجه بیشتر به ارزش های اجتماعی، اخلاقی و مذهبی از ویژگی های کتاب مطالعات اجتماعی در دوره تحول بنیادین می باشد.
روان شناسی بهداشت
حوزههای تخصصی:
کاربرد مدل سازی معادلات ساختاری PLS در تبیین اثرات متغیرهای جمعیت شناختی بر هوش معنوی با میانجی گری بهزیستی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر متغیرهای تحصیلی، جنسیت و سن بر هوش معنوی با میانجی گری بهزیستی ذهنی و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مجذورات جزئی بود. نمونه ای به حجم220 دانشجو در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به روش تصادفی طبقه ای که معیار طبقه بندی بر اساس جنسیت و مقطع تحصیلی بود، انتخاب و به دو پرسشنامه هوش معنوی کینگ(2007) و مقیاس جامع بهزیستی کیز(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که نمرات بالا در هوش معنوی با افزایش تحصیلات، افزایش می یابد، به طوری که اثر مستقیم برابر با 2/0=β بود. همچنین تحصیلات با میانجی گری بهزیستی ذهنی اثر غیر مستقیم 12/0=βرا بر هوش معنوی داشت، بر این اساس اثر کلی تحصیلات بر هوش معنوی 32/0=βبه دست آمد. مقطع تحصیلی بر بهزیستی ذهنی اثر معنادار 25/0=β و بهزیستی ذهنی بر هوش معنوی اثر معنادار 5/0=βرا داشتند. اما جنسیت و سن روی هیچ یک از متغیرهای بهزیستی و هوش معنوی اثر معناداری نداشتند. نتایج پژوهش حاضر نقش تحصیلات بر هوش معنوی و بهزیستی ذهنی را تأیید می کند.
رابطه آخرت نگری و پنج عامل شخصیت در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
میل به بقا یکی از بنیادی ترین انگیزه های انسان و یکی از ابعاد مهم معنویت، نگرش به جهان پس از مرگ (آخرت نگری) است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه آخرت نگری و پنج عامل شخصیت در دانشجویان بود. بدین منظور، تعداد 220 دانشجوی دانشگاه تهران انتخاب شدند و مقیاس های آخرت نگری ابراهیمی - بهرامی (1389) و پنج عامل شخصیتی نئو (NEO-FFI) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از شاخص های آماری میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آخرت نگری کلی با ابعاد شخصیتی برون گرایی، گشودگی، با وجدان بودن و موافق بودن رابطه مثبت و معنی دار و با روان رنجوری رابطه منفی و معنی دار داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین ویژگی های شخصیتی دو مؤلفه با وجدان بودن و برون گرایی، حدود 31 درصد از واریانس آخرت نگری را تبیین می کنند.
مراقبه و بهبود سلامتی
حوزههای تخصصی:
پیش بینی شادکامی بر اساس ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه گری تاب آوری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی در دانش آموزان مقطع متوسطه بود. بدین منظور186 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (هیلز و آرجیل،2001)، استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه معناداری وجود دارد، به این صورت که بین جهت-گیری گفت و شنود خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی خانواده، تاب آوری و شادکامی، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، بین تاب آوری و شادکامی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جهت گیری گفت و شنود خانواده، پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری و شادکامی فرزندان و جهت گیری همنوایی خانواده، پیش بینی کننده منفی بوده است. همچنین، تاب آوری در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و شادکامی نقش متغیر واسطه ای سهمی و در رابطه بین جهت گیری همنوایی و شادکامی، نقش واسطه ای کامل را ایفا می کند.
مقایسه تأثیر یادگیری مشارکتی، رقابتی و انفرادی بر عوامل منتخب آمادگی جسمانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه تأثیر یادگیری مشارکتی، رقابتی و انفرادی بر عوامل منتخب آمادگی جسمانی دانش آموزان بوده است. بدین منظور 120 دانش آموز پسر پایه اول راهنمایی با میانگین سنی 3/0±12 سال از منطقه یک شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه آزمایشی تقسیم شدند. آزمودنیها پس از شرکت در پیش آزمون که شامل آزمونهای چابکی (دو 9×4)، انعطاف پذیری (نشستن و رسیدن)، استقامت عضلات شکم (دراز و نشست) و استقامت قلبی – تنفسی (دو 540 متر) ایفرد بود، به مدت 20 جلسه (هفته ای 2 جلسه) تمرین و سپس در جلسه پس آزمون شرکت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0P< استفاده شده است. نتایج نشان داد روش یادگیری مشارکتی که در آن دانش آموزان در گروههای کوچک، منظم و همگن برای هدف اصلی تلاش می کنند به طور معنادار از روشهای یادگیری رقابتی و انفرادی در افزایش آمادگی جسمانی و حرکتی دانش آموزان موثرتر است. با توجه به نتایج این تحقیق پیشنهاد می شود برای افزایش آمادگی جسمانی دانش آموزان و بهره گیری از مزایای روش یادگیری مشارکتی، معلمان در تدریس تربیت بدنی از این روش تدریس استفاده کنند.
وظیفه تعلیم و تربیت در شاهکارهای ادبی
حوزههای تخصصی:
رابطه راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی با میزان آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره های آموزش الکترونیکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که می تواند، باعث موفقیت یا شکست در استفاده از آموزش الکترونیکی شود، آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره های آموزش الکترونیکی است. از جمله عواملی که می تواند، بر آمادگی دانشجویان برای حضور در چنین دوره هایی اثرگذار باشد، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی با میزان آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره های آموزش الکترونیکی می باشد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال 1392 بود. از میان جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و مقیاس آمادگی ورودی یادگیرنده به دوره های الکترونیکی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون های همبستگی، رگرسیون و t مستقل) استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان همبستگی بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و آمادگی برای حضور در دوره های آموزش الکترونیکی 0/23 (با ضریب تعیین 0/50) و بین گرایش به تفکر انتقادی و آمادگی برای حضور در دوره های آموزش الکترونیکی 0/24 (با ضریب تعیین 0/70) می باشد و می توان، از طریق راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و گرایش به تفکر انتقادی، آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره های الکترونیکی را پیش بینی کرد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد بین دانشجویان دختر و پسر و دانشجویان کارشناسی و تحصیلات تکمیلی از لحاظ میزان آمادگی برای ورود به دوره های آموزش الکترونیکی تفاوت معناداری وجود ندارد.
چرا باید با بینی نفس کشید
حوزههای تخصصی: