فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۶۱ تا ۵٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲
28-35
حوزههای تخصصی:
بیماری مولتیپل اسکلروز (MS) نوعی بیماری علاج ناپذیر مغز است که شدیداً موجب نگرانی و کاهش عزت نفس مبتلایان می شود و آن ها را مجبور به سازگاری با ناتوانی های ناشی از بیماری می سازد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه ی میان عزت نفس با نگرانی در جوانان بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروز در شهر شیراز انجام گرفته است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری مورد بررسی این پژوهش را تمامی جوان 20- 40 ساله ی مبتلا به مولتیپل اسکلروز استان فارس که تا پایان سال 1391 عضو انجمن بیماران MS فارس بودند، تشکیل داده اند. از بین بیماران تحت پوشش انجمن بیماری های خاص، 150 نفر (90 زن و 60 مرد)، بیمار مبتلا به ام. اس. با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ی عزت نفس و پرسش نامه ی محقق ساخته ی نگرانی بود. داده ها پس از ورود به نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 16 و با استفاده از آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون در سطح خطای 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتیجه ی تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد، بین عزت و نگرانی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز در دو جنس، رابطه ی معکوس معنی داری وجود دارد و عزت نفس می تواند 66% نگرانی را در این قشر پیش بینی کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش برگزاری جلسه های آموزشی برای آگاهی دادن درباره ی اهمیت عزت نفس موجب می شود، بیماران و خانواده های آن ها به روش منطقی تری با مشکل های بیماری مولتیپل اسکلروز روبرو گردند و این مسئله می تواند نگرانی های آن ها را تا حدی کاهش دهد.
اثربخشی معنویت درمانی بر کاهش اختلافات، سردمزاجی و بدرفتاری زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی «اثربخشی معنویت درمانی بر کاهش اختلافات، سردمزاجی و بدرفتاری زناشویی زوجین» است. این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره زندگی شهر کرمانشاه است که از بین جامعه آماری، 30 تن با استفاده از روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 تن) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های «اختلافات زناشویی» براتی (1375(، «سردمزاجی زناشویی» پانیز (1996) و «بدرفتاری زناشویی» باس و پری (1998) استفاده گردید. با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس فرضیه ها تجزیه و تحلیل گردید. بین گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای معنویت درمانی در سطح 001/. تفاوت معناداری وجود داشت و میزان اختلافات، سردمزاجی، بدرفتاری زناشویی زوجین گروه آزمایش به شکل معناداری کاهش یافته بود. اثربخشی معنویت درمانی در دو گروه آزمایش و گواه از نظر آماری در سطح 001/0 معنادار ب ود و با 95/0 اعتماد معنویت درمانی بر اختلافات، سردمزاجی و بدرفتاری زوجین تأثیر دارد. با توجه به اثربخشی معنویت درمانی، توصیه می گردد برای ارتقای سلامت و تحکیم بنیان خانواده ها، در کارگاه ها و آموزش های معنویت درمانی مشارکت نمایند.
تأثیر بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه شبه آزمایشی از نوع مورد منفرد و با طرح خط پایه، مداخله و پیگیری بود. در این پژوهش، سه کودک کم شنوای پیش دبستانی شرکت داشتند که با روش نمونه گیری دردسترس از یک مرکز توانبخشی مادر و کودک کم شنوا در شهر اصفهان انتخاب شدند. ابتدا سه بار مقیاس ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری با فاصله زمانی دو روز در میان به عنوان خط پایه اجرا شد. مشخص شد ثباتی نسبی در نمرات وجود دارد. سپس مداخله در 8 جلسه اجرا شد. بعد از هر جلسه یک بار مشارکت کنندگان، ارزیابی و سه هفته بعد، همان پرسشنامه سه بار با فاصله زمانی دو روز در میان به عنوان مرحله پیگیری اجرا شدند. داده ها با روش تحلیل دیداری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن بود که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی مؤثر و معنادار است. درصد ناهمپوشی برای هر سه مشارکت کننده 100% به دست آمد. همچنین، تأثیر درخور توجه مداخله در وضعیت پیگیری مشهود بود. بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین باعث بهبود ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی شد؛ بنابراین، پیشنهاد می شود از این نوع بازی درمانی برای بهبود ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوا استفاده شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
57 - 72
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان انجام شد . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بخش پاتولوژی بیمارستان های شهر شیراز در سال 1396 بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به سرطان به صورت هدفمند از بیمارستان نمازی و با توجه به معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 15 نفر) قرار گرفتند. برنامه مداخله ای گروه آزمایش (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) در 8 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد. گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه استرس ادراک شده استفاده شد. داده ها با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) تجزیه وتحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش کیفیت زندگی و کاهش استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان تأثیر معناداری دارد . نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از پژوهش می توان بیان کرد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش کیفیت زندگی و کاهش استرس ادراک شده بیماران سرطانی می گردد و می توان از آن به عنوان روشی کارآمد بهره برد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت و درمان ترکیبی بر اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
189 - 206
حوزههای تخصصی:
لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت و درمان ترکیبی بر اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با یک گروه کنترل می باشد.جامعهآماریاینپژوهششاملکلیهبیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک تحت درمان در بیمارستان های شهر شیرازمی باشد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان جامعه آماری 80 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه (یک گروه کنترل 20 نفره و 3 گروه آزمایش 20 نفره) قرار گرفتند. ابزارهای بکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطرابزونگ (1970) و پرسشنامه نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) بود. یافته ها: داده های گرداوری شده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که این درمان بر لوپوس سیستمیک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (p≤0/0001و 6/53F = ). همچنین اثر درمان ترکیبی در این پژوهش با سطح معناداری (207/47F = و p ≤/ 0005) بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های پژوهش حاضر، می توان از بسته های آموزشی پذیرش و تعهد و شفقت درمانی جهت بهبود اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس بهره برد.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی (ORTO-15)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر آماده سازی نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی و ارزیابی ویژگی های روانسنجی آن بود. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 639 نفر از افراد 18 تا 65ساله ساکن شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، مورد آزمون قرار گرفتند. نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی پس از طی مراحل ترجمه - بازترجمه، تنظیم و همراه با پرسشنامه های آزمون نگرش به خوردن و بهزیستی روان شناختی اجرا شد. روایی مقیاس از طریق روایی سازه، روایی همگرا و واگرا بررسی شد و برای سنجش اعتبار آن از روش محاسبه آلفای کرونباخ و اعتبار مرکب استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل اکتشافی حاکی از وجود سه عامل شناختی، هیجانی و بالینی بود و نتایج تحلیل عامل تاییدی دلالت بر نیکویی برازش و مطلوب بودن مدل به دست آمده داشت. همبستگی های معنادار بین عوامل به دست آمده با مقیاس های نگرش به خوردن و بهزیستی روانشناختی نیز روایی همگرا و واگرای مقیاس سالم خواری عصبی را تأیید کرد. اعتبار مقیاس با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 81/0 و عامل های آن در دامنه 69/0 تا 73/0، اعتبار مرکب عوامل در دامنه 78/0 تا 82/0 به دست آمد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی ساختاری سه عاملی داشته و از روایی و اعتبار لازم برای کاربرد در پژوهش های روانشناختی با نمونه ایرانی برخوردار است.
طلاق عاطفی: نقش ویژگی های شخصیتی و دلبستگی به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان پیش بین کنندگی ویژگی های شخصیتی و دلبستگی به خدا برای طلاق عاطفی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور 238 نفر از جامعه طلاب و دانشجویان مرد و زن متأهل شهر قم در سال تحصیلی 1399-1398 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های طلاق عاطفی، دلبستگی به خدا و ویژگی های شخصیتی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی برون گرایی و موافق بودن، روان آزردگی و گشودگی با طلاق عاطفی ارتباط وجود دارد. همچنین رابطه بین همه مؤلفه های سبک دلبستگی به خدا با طلاق عاطفی منفی و معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که ویژگی های شخصیتی برون گرایی و موافق بودن به صورت منفی و ویژگی های شخصیتی باوجدان بودن و روان آزردگی به صورت مثبت در مجموع 12 درصد از واریانس طلاق عاطفی را پیش بینی می کنند. همچنین مؤلفه دید مثبت از خدا و جوارجویی از مؤلفه های دلبستگی به خدا نیز در مجموع 15 درصد از واریانس طلاق عاطفی را تبیین می کنند. این یافته ها نقش مهم ویژگی های شخصیتی و دلبستگی به خدا در پیش بینی طلاق عاطفی بین زوجین را نشان می دهد.
The effectiveness of the schema therapy on depression and relapse in Heroin-dependent individuals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to determine the effectiveness of schema therapy on depression and relapse in heroin-dependent men. Method: This research was a semi-experimental study with pretest-posttest design with control group. To perform this research among people who referedto Tehran addiction treatment clinic in October to February 2017, 40 referees were selected and randomly assigned to experimental (20) and control groups (20). In this study, the experimental group received the Yang Scheme Program for 10 sessions of 90 minutes, while the control group was on the waiting list for the treatment. Participants completed a Beck Depression Inventory and a urine test to measure the substance in the pre-test and post-test phases. Analysis of covariance was used to analyze the data. Results: The results showed that in the post-test stage, schema therapy could significantly reduce depression and relapse rate in heroin- dependent men compared to control group. Conclusion: Schema therapy as a leading method in the field of cognitive-behavioral therapy has therapeutic benefits for heroin addicts and is effective in reducing the relaps problem.
بررسی وضعیت سلامت معنوی دانشجویان پردیس خودگردان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی، یکی از بُعدهای مهم سلامت در انسان و رویکردی مهم در ارتقای سلامت عمومی محسوب می شود. با توجه به اهمیت نقش این بُعد سلامت، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت سلامت معنوی دانشجویان پردیس خودگردان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال 1395 صورت گرفته است روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی پژوهش شامل 346 نفر از دانشجویان پردیس خودگردان (پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی) دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال 95 است، که به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی 20 سؤالی استاندارد معنوی (alutzian-Elison ) بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون پارامتریک T-test و نیز آزمون تحلیل واریانس، تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داده که از بین متغیّرهای جمعیت شناختی (جنس، سن، محل تولد، وضعیت تأهل، وضعیت مسکن، ترم و رشته ی تحصیلی) فقط متغیّر جنس با میانگین نمره ی سلامت معنوی ارتباط معناداری دارد و نمره ی سلامت مذهبی دانشجویان بالاتر از نمره ی سلامت وجودی آنان است. نتیجه گیری: با توجه به فرهنگ غالب مذهبی در جامعه ی ایرانی، انتظار تأثیرهای مذهبی که منبع سازگاری محسوب می شود، طبیعی است. ازاین رو، ضرورت دارد که در حمایت از جوانان به بُعد معنوی آنان توجه شود، تا شاهد تأثیر این گونه مراقبت ها و ایجاد احساس آرامش و تسریع بهبودی در بیماران باشیم.
اثربخشی روان درمانی معنوی - مذهبی بر افزایش کیفیت زندگی، اضطراب و افسردگی سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
29-41
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دوره ی سالمندی با چالش ها و تنش های متنوع و متعددی همراه است که می تواند کیفیت زندگی مرتبط با سلامت سالمندان را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی - مذهبی بر افزایش کیفیت زندگی، کاهش اضطراب و افسردگی سالمندان است. روش کار: پژوهش حاضر ازنوع کارآزمایی بالینی با گروه دریافت کننده ی مداخله ی مبتنی بر روان درمانی معنوی - مذهبی (آزمایش) و گروه بدون درمان (کنترل) است. در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گمارش تصادفی استفاده شده است. بدین صورت که 40 سالمند (29 مرد و 11 زن) به صورت تصادفی انتخاب شدند و در گروه های آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش 12 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) روان درمانی معنوی و مذهبی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش عبارت است از: پرسش نامه های کیفیت زندگی و اضطراب و نیز پرسش نامه ی افسردگی بک. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که روان درمانی معنوی - مذهبی بر افزایش کیفیت زندگی و کاهش اضطراب و افسردگی سالمندان تأثیر معناداری داشت. میزان تأثیر گروه آزمایش (معنادار بودن عملی) بر متغیّر کیفیت زندگی در مؤلفه های فیزیکی و روانی به ترتیب 25/0 و 81/0 بود. همچنین 60 درصد تغییرات در متغیّر افسردگی و 54 درصد در نمره های اضطراب مربوط به مداخله ی معنوی - مذهبی بود. نتیجه گیری: سالمندان با بحران های روحی و جسمی بسیاری روبه رو هستند که به کاهش کیفیت زندگی و افزایش علائم روان شناختی در آنان منجر می شود. در این مرحله از زندگی راهبردهای معنوی و مذهبی می تواند موجب افزایش بهداشت روان آنان شود.
پیش بینی خودشیفتگی بر اساس نیازهای خودشی، طرحواره های ناسازگار و مکانیسم های دفاعی در فرزندان نظامیان شهر تهران دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
157 - 172
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی خودشیفتگی براساس نیازهای خود-شی، طرحواره های ناسازگار و مکانیسم های دفاعی در فرزندان نظامیان انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی-پیمایشی بود، جامعه آماری شامل تمامی فرزندان نظامیان در دانشگاه های تهران است که تعداد 350 نفر به صورت هدفمند در دسترس انتخاب شدند. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، شخصیت خودشیفته آدامز (NPI-16)، پرسشنامه خود-شیء آربل (2014) و سبک های دفاعی اندرز (DSQ-40) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-25 تحلیل شدند. نتایج بررسی ها نشان داد که نیازهای خود-شی با به میزان 2/24 درصد نقش معنادار بر خودشیفتگی دارد. متغیر طرحواره های ناسازگاراولیه بر خودشیفتگی در دانشجویان پسر و دختر با آزمون رگرسیون چندگانه با اندازه اثر در طرحواره بریدگی/ طرد بر خودشیفتگی، 5/34 درصد و حوزه خودگردانی مختل 41 درصد، حوره محدودیت های مختل 8/32 درصد، حوزه دیگر جهت مندی 3/39 درصد و حوزه گوش بزنگی/ بازداری 7/38 درصد بر خودشیفتگی نقش دارند. نقش مکانیسم های دفاعی بر خودشیفتگی فرزندان نظامیان با اندازه اثر این متغیرها برای متغیر سبک دفاعی رشد نایافته 115/0 و برای متغیر سبک دفاعی رشدیافته 217/0 و برای متغیر سبک دفاعی روان آزرده 327/0 به دست آمد. با توجه به نتایج پژوهش خودشیفتگی یک راهبرد جبران برای طرحواره های ناسازگاراولیه به شمار می آید بر این اساس می توان طرحواره های ناسازگاراولیه را یکی از سازوکارهای مؤثر در تحول صفت شخصیتی خودشیفتگی در نظر گرفت.
پیش بینی صداقت در روابط زناشویی براساس کفایت اجتماعی و سلامت معنوی با نقش واسطه ای امید در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی صداقت در روابط زناشویی براساس کفایت اجتماعی و سلامت معنوی با نقش واسطه ای امید در دانشجویان متأهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان، دانشجویان متأهل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 98-97 بودند. 250 شرکت کننده به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های صداقت، کفایت اجتماعی، امیدواری و سلامت معنوی را تکمیل کردند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون به شیوه سلسله مراتبی و آزمون سوبل تحلیل شدند. نتایج نشان دادند ابعاد کفایت اجتماعی (آغازگر روابط، اظهارنظر مخالف، خودافشایی، حمایت عاطفی و مدیریت تعارض) و ابعاد سلامت معنوی (ارتباط با خدا، رضایت از زندگی و احساس هدفمندی) در پیش بینی صداقت در روابط زناشویی دانشجویان متأهل سهم معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند امیدواری در پیش بینی صداقت در روابط زناشویی براساس کفایت اجتماعی و سلامت معنوی وساطت می کند. کفایت اجتماعی و سلامت معنوی ازطریق تأثیرگذاری بر امیدواری، صداقت در روابط زناشویی را قوی تر پیش بینی کردند. به منظور ارتقای صداقت در روابط زناشویی، علاوه بر توجه به کفایت اجتماعی و سلامت معنوی، لازم است به امیدواری همسران توجه شود؛ بنابراین، آموزش و بهبود امیدواری در همسران پیشنهاد شد.
Efficacy of Stress Management Intervention on Psychological, Immune Factors and Pain in Rheumatoid Arthritis Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this survey, the intervention of cognitive behavioral stress management (CBSM) on psychological and immune indices and pain in patients with Rheumatoid Arthritis is studied. <span class="s26"><span class="bumpedFont15">Method <span class="s17"><span class="bumpedFont15">: Statistical population of the study consisted of patients who referred to the rheumatology clinics in the northern parts of Tehran. 44 participants aged 25–60 using purposive sampling in accordance with inclusion and exclusion criteria selected and in two groups of 22 individuals were examined. Psychological, immune and pain evaluation tests of depression, anxiety and stress scale, blood sample, and McGill pain inventory were conducted in two stages of pretest and posttest using multiple covariance analysis. <span class="s26"><span class="bumpedFont15">Results <span class="s17"><span class="bumpedFont15">: The results showed a significant effect of the stress management intervention on depression <span class="s4"><span class="bumpedFont20">(F <span class="s13"><span class="bumpedFont20">1 <span class="s13"><span class="bumpedFont20">,37 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">= <span class="s4"><span class="bumpedFont20">4/318, P= 0/046, η <span class="s5"><span class="bumpedFont20">2 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">=0/104) <span class="s17"><span class="bumpedFont15"> among patients with RA. The use of this intervention was effective in reducing the immune parameter (CRP) <span class="s4"><span class="bumpedFont20">(F <span class="s13"><span class="bumpedFont20">1 <span class="s13"><span class="bumpedFont20">,38 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">= 17/593, P= 0/001, η <span class="s5"><span class="bumpedFont20">2 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">=0/316) <span class="s17"><span class="bumpedFont15"> and their pain <span class="s4"><span class="bumpedFont20">(F <span class="s13"><span class="bumpedFont20">1,39 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">= 4/885, P= 0/033, η <span class="s5"><span class="bumpedFont20">2 <span class="s4"><span class="bumpedFont20">=0/111) <span class="s17"><span class="bumpedFont15">. <span class="s26"><span class="bumpedFont15">Conclusion <span class="s17"><span class="bumpedFont15">: According to the results, employing this method for RA patients is very helpful and it can be suggested for improving their psychological and physical conditions.
اثربخشی آموزش خود نظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر خویشتن داری دانشجویان دختر دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
20-36
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دانشجویان هر جامعه در میان قشرهای مختلف آن، دست رنج معنوی و انسانی و از آینده سازان کشور خویش هستند و توجه به وضعیت سلامت روانی، معنوی، اجتماعی، فرهنگی و جسمی آنان موجب فراهم آوردن زمینه لازم برای تحقق زندگی پویا و سالم در جامعه برای سال های آینده خواهد شد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر خویشتن داری دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تهران بود که در سال تحصیلی 1395 مشغول به تحصیل بودند و از میان آنان 30 نفر از دانشجویان دختر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب؛ و به صورت شمارش تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش هشت جلسه (یک و نیم ساعته) برنامه آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی در طول هشت هفته دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خویشتن داری گاتفردسون و هیرشی استفاده شد. داده های به دست آمده نیز با روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشجویان دختر گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون، به طور معناداری خویشتن داری بالاتری به دست آوردند و فرضیه پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر خویشتن داری دختران دانشجوی دانشگاه تهران تأیید شد (01/0P>). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، مداخله مذهبی-معنوی گروهی تأثیر مثبتی بر قدرت درونی و خودکنترلی دانشجویان دختر داشت و می توان از این مداخله برای بهبود منابع روان شناختی در افزایش خویشتن داری دانشجویان استفاده کرد.
ارتباط بین معنویت و عوامل جمعیت شناختی در دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴
78-88
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت نوعی پدیده ی جهانی بشری است که کل وجود انسان و اتصالش را به وجودی برتر شناسایی می کند و عامل ادامه ی زندگی و یافتن معنا و هدف آن است. دانشجویان رشته های علوم پزشکی بخش اعظمی از گروه های خدمات رسانی سلامت در همه ی کشورها هستند و کیفیت خدمات آنان به طور مستقیم با اثربخشی نظام بهداشتی درمانی در ارتباط است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان معنویت و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است. روش کار: این پژوهش ازنوع توصیفی - تحلیلی است که بر روی 540 دانشجوی دختر و پسر ساکن خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است. روش نمونه گیری به صورت چندمرحله یی؛ و معیار ورود به پژوهش داشتن رضایت برای شرکت در مطالعه است. ابزار گردآوری داده ها نیز شامل دو قسمت پرسش نامه ی اطلاعات دموگرافیک و پرسش نامه ی سنجش معنویت است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون های آماری تی و تحلیل واریانس یک طرفه صورت گرفته است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از بین عوامل جمعیت شناختی؛ وضعیت اقتصادی دانشجویان و سنوات تحصیلی با معنویت و نگرش معنوی؛ و همچنین وضعیت تأهل، دانشکده ی محل تحصیل، وضعیت اقتصادی دانشجویان و سنوات تحصیلی با توانایی معنوی ارتباط معنی داری دارد. نتیجه گیری: برای ارتقای سطح معنویت دانشجویان، علاوه براینکه امور فرهنگی باید برنامه ریزی و مداخله های مؤثری برای این گروه طراحی و اجرا کند، جذب اعضای هیئت علمی برای تدریس در دانشگاه نیز باید با دقت نظر بیشتری انجام شود؛ چراکه این استادان معنوی هستند که دانشجویان را متحول می کنند .
تدوین برنامه بازی درمانی آدلری و ارزیابی اثربخشی آن بر علاقه ی اجتماعی در کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
47 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان مبتلا به سرطان تحت درمان های دردناک و طولانی مدت قرار می گیرند که تأثیرات مخربی در سلامت روان آنها دارد. این پژوهش با هدف تدوین برنامه ی بازی درمانی آدلری و ارزیابی اثربخشی آن بر علاقه ی اجتماعی کودکان مبتلا به سرطان انجام شد.
روش: مطالعه به روش نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد انجام شد. جامعه ی آماری را کلیه ی کودکان مبتلا به سرطان سنین 8 تا 12 سال که از مؤسسه خیریه شهر یزد در سال 1400 خدمات دریافت می کردند، تشکیل دادند که از بین آنها 30 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برنامه ی تدوین شده ی بازی درمانی آدلری به مدت 18 جلسه (هر هفته، 40 دقیقه) به عنوان برنامه ی مداخله برای گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالیکه گروه شاهد چنین مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه با مقیاس علاقه ی اجتماعی کودکان ایرانی (علیزاده،1394) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره برای خرده مقیاس های مقیاس علاقه ی اجتماعی نشان می دهد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه شاهد، پس از شرکت در برنامه ی آموزشی تغییر مثبت معناداری در خرده مقیاس ها دارد (05/0>p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه ی بازی درمانی آدلری بر بهبود علاقه ی اجتماعی کودکان مبتلا به سرطان مؤثر بود. لذا این برنامه به عنوان مداخله ی روانشناختی در کنار سایر مداخلات دارویی و روانشناختی به کودکان مبتلا به سرطان توصیه می شود.
Questions of Self-regulation and Affect: Affectivity, Locomotion, Assessment, and Psychological Well-Being(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: The affectivity system is a complex dynamic system, thus, it needs to be seen as a whole-system unit that is best studied by analyzing four profiles: self-destructive (low positive affect, high negative affect), low affective (low positive affect, low negative affect), high affective (high positive affect, high negative affect), and self-fulfilling (high positive affect, low negative affect). Our purpose was to examine individual differences in psychological well-being and self-regulatory strategies (assessment/locomotion). Additionally, we investigated if the effect of psychological well-being on self-regulatory strategies was moderated by the individual’s type of profile. Method: Participants (N = 567) answered the Positive Affect Negative Affect Schedule, Ryff’s Scales of Psychological Well-being, and the Regulatory Mode Questionnaire. We conducted a Multivariate Analysis of Variance using age as covariate and Structural Equation Modeling in a multi-group for moderation analysis. Result: Individuals with a self-fulfilling profile scored highest in all psychological well-being constructs and locomotion and lowest in assessment. Nevertheless, matched comparisons showed that increases in certain psychological resources might lead to profile changes. Moreover, while some psychological well-being constructs (e.g., self-acceptance) had an effect of self-regulatory mode independently of the individual’s profile, other constructs’ (e.g., personal growth) effect on self-regulation was moderated by the person’s unique type of profile. Conclusions: Although only theoretical, these results give an idea of how leaps/changes might be extreme (i.e., from one profile at the extreme of the model to the other extreme), while other might be serial (i.e., from one profile to another depending on matching affective dimensions).
بررسی آثار تلاوت قرآن کریم و شنیدن آوای آن بر ابعاد سلامت معنوی در دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
103-117
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با وجود رسالت اصلی دین اسلام در سعادت دنیوی و اخروی، بشر در دهه های اخیر به اهمیت سلامت معنوی پی برده است. در آیات متعددی، قرآن با وصف «شفا» معرفی شده است. مطالعه ی حاضر یکی از نخستین مطالعاتی است که با هدف تبیین شیوه ی استفاده از قرآن در ارتقای سلامت معنوی دانشجویان برای معرفی راهکاری در بهبود سلامت معنوی صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه به صورت پیش آزمون و پس آزمون با پرسش نامه ی سلامت معنوی الیسون و پالوتزین صورت گرفته است. شرکت کنندگان در آزمون (63 نفر) به دو گروه دسته بندی شدند که برای مداخله در ارتقای سلامت معنوی دانشجویان به گروه اول روخوانی قرآن در مواقع ناراحتی و دو بار در هفته؛ و به گروه دوم گوش دادن به قرآن در مواقع دلتنگی به مدت 10 دقیقه و دو بار در هفته توصیه شد. زمان بین پیش آزمون و پس آزمون سه ماه بود. برای انجام آزمون های آماری از آزمون لوین، کای دو، تی زوجی، تحلیل کوواریانس و واریانس یک طرفه استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در پیش آزمون میانگین نمره ی سلامت معنوی گروه روخوانی 12/18±88/87؛ و گروه گوش دادن 48/14±74/90 بود که در پس آزمون به ترتیب به 719/13±09/94 و 135/12±30/95 افزایش یافت. نمره ی سلامت معنوی دانشجویان نیز متوسط ارزیابی شد. بین متغیّرهای سن، جنس، رشته ی تحصیلی، تأهل، بیماری و اشتغال با سلامت معنوی ارتباط معنی داری وجود داشت (001/0p<). مداخله به روش روخوانی با تفاضل میانگین 21/6 بین پیش و پس آزمون مؤثرتر از مداخله به روش گوش دادن بود (001/0p< و 959/0R=). نتیجه گیری: روخوانی قرآن و گوش کردن به آن موجب ارتقای سلامت معنوی دانشجویان می شود. آزمون تی زوجی نشان داد که تفاوت آماری معنی داری در میانگین نمره های سلامت معنوی قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه وجود داشت (001/0p<). بر اساس تحلیل کوواریانس، از نظر آماری تفاوت معنی داری بین تأثیر روخوانی قرآن و گوش دادن به آن وجود نداشت (338/0=p و 931/0=f). می توان گفت روخوانی و گوش دادن در افزایش نمره ی سلامت معنوی نقش داشت و این افزایش در گروه روخوانی بیشتر بود.
A Review of Pathogen Identification through the Behavioral Immune System(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۴ - Serial Number ۱۰, December ۲۰۲۱
9 - 16
حوزههای تخصصی:
Objective: Pathogen disgust has evolved as a psychological adaptation in response to the avoidance of disease-causing organisms. Recently, evolutionary social psychologists have proposed the existence of a behavioral immune system that has evolved to avoid pathogens as a psychological adaptation. However, researchers claim that the concept of a behavioral immune system is not the same as pathogen avoidance. Therefore, in this study, the aim is to investigate whether the behavioral immune system is the same as the pathogen avoidance system or has a broader meaning. Method: using Google Scholar database keywords such as disease avoidance, pathogen disgust, the behavioral immune system were searched. PubMed for the behavioral immune system, system over perception disease cues, and disease over perception bias was investigated. All-time periods were used for this review study and more than two hundred documents were reviewed and extracted according to the criteria. Results: The findings show that there are three main mechanisms involved in the behavioral immune system. This system includes the emotional, cognitive, and behavioral mechanisms. Therefore the results showed that the behavioral immune system has a broader meaning than the pathogen avoidance system. Conclusion: Research on physiological correlations with emotional experiences shows that disgust is evoked in response to pathogen-related stimuli and is associated with unique patterns of autonomic nervous system and neural activity. However little is known about the functional connections between anatomical structures, neurochemical processes, and various cognitive and behavioral phenomena that are the manifestations of the behavioral immune system, and more studies are needed in this area.
تحلیل روان شناختی تأثیر انگیزه در جزای عمل با تکیه بر متون دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انگیزه، یک عامل درونی فعال ساز و جهت دهنده به رفتار افراد است. انسان می تواند با تحلیل رفتارهای شخص و نحوه برخورد وی در مواجهه با عملکرد دیگران به هم جهت بودن انگیزه ها پی ببرد. پی بردن به انگیزه افراد، راهگشای خوبی برای درک صحیح از جزای یکسان فرد راضی و عامل است. موارد متعددی در آموزه های اسلامی وجود دارد که به جهت انگیزه مشترک جزای فرد راضی همچون جزای فرد عامل معرفی شده است. این پژوهش، درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با تأمل در آیات و روایات، به تحلیل روان شناختی انگیزه و جلوه های آن از دیدگاه خداوند و معصومین؟عهم؟ بپردازد. بدین ترتیب، چرایی جزای یکسان شخص راضی و جزای عمل فرد عامل نیز تبیین شود. با بررسی مجموعه آیات و روایات پیرامون موضوع انگیزه، نتایج حاصل از پژوهش حاکی از این است که انگیزه فرد در کیفیت جزای عمل فرد مؤثر است و می توان آن را عاملی مهم در یکسان شمردن جزای فرد راضی با جزای فرد عامل دانست.