فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۴۱ تا ۵٬۴۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷
81 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در تأکید بر اهمیت ارتباط مادر و کودک، آنچه که برای سلامت روانی کودک، ضروری است، تجربه یک ارتباط گرم، صمیمی و مداوم با مادر یا جانشین دائم اوست. بسیاری از اشکال روان آزردگی ها و اختلال های شخصیت، حاصل محرومیت کودک از مراقبت مادرانه و یا عدم ثبات رابطه کودک با چهره دلبستگی است. پژوهش حاضر برای بررسی رابطه سبک دلبستگی با افکار خودکشی سربازان در یک سازمان نظامی و تعیین نقش پیش بینی کنندگی آن در این زمینه انجام شد روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است که در سال 1394 روی 361 سرباز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در شهر مشهد انجام شد. ابزار مورد پژوهش شامل مقیاس افکار خودکشی بک و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز رید بود. برای تحلیل داده های آماری از ضریب پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بی ن سبک دلبست گ ی دوسوگرا با افکار خودکشی، راب طه مثبت معنادار و ب ین سبک های دلبستگی ایمن و اج تناب ی با افکار خودکشی، رابطه منفی معناداری وجود دارد. بحث: با توجه به یافته های این پژوهش، سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی اجتنابی قادرند به طور معناداری افکار خودکشی را پیش بینی کنند. هم چنین یافته های این پژوهش، تأیید کننده نقش سبک دلبستگی ایمن در کاهش افکار خودکشی است.
Anxiety and Depression among Tertiary Level Students in Bangladesh during COVID-19 Outbreak(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to find out anxiety and depression among tertiary level students in Bangladesh during COVID-19 outbreak. Method: The online survey design was used in this study. To measure anxiety and depression, the Generalized Anxiety Disorder-7 (GAD-7) and Patient Health Questionnaire-9 (PHQ-9) scales were used. Binary logistic regression was performed to assess the impact of several factors on the likelihood that respondents would report that they had a problem with anxiety and depression. Results: The strongest predictor of binary logistic regression of reporting anxiety was gender (OR: 2.848; 95% CI; 1.836-4.417; p < .001) indicating female students had about 2.9 times more likely to report anxiety than male students controlling for all other factors. The duration of using social media (OR: 0.567; 95% CI; 0.329-0.978; p < 0.05) was also affecting the level of anxiety of the students. Depression was getting affected by the present living place (OR: 0.507; 95% CI; 0.316-0.814; p=.005). Conclusion: This study showed that students were having different level of anxiety and depression. Gender, the present living place and the duration of using social media were the significant factors for anxiety disorder. Depression was also getting affected by the present living place and the duration of using social media.
بررسی تأثیر دوره ی کوتاه مدت دعاکردن در موقعیت سرکوب هیجان بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه ی غیربالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
47-63
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بر اساس مدل توانش، خودکنترلی بر پایه ی منبع انرژی محدودی استوار است که در صورت تخلیه ی آن در اثر یک عمل خودکنترلی طاقت فرسا، برای فعالیت های خودکنترلی و خودتنظیمی بَعدی فرد انرژی/منبعی باقی نمی ماند و در نتیجه، احتمال شکست او افزایش می یابد. این حالت توانش کاهش یافته ی خودکنترلی، «تهی شدن من» نام دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر دوره ی کوتاه مدت دعاکردن در موقعیت سرکوب هیجان بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه ی غیربالینی است. روش کار: به منظور دستیابی به هدف فوق، پژوهشی نیمه آزمایشی طراحی؛ و از طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. تعداد 32 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب ؛ و در دو گروه سرکوب هیجان/دعاکردن (آزمایش) و کنترل جایگزین شدند. فرایند پژوهش به صورت انفرادی بود. پس از تکمیل پرسش نامه های سلامت عمومی، نگرش سنج دینی و تنظیم هیجانی؛ میزان خلق و عملکرد خودکنترلی فرد در آزمون استروپ اندازه گیری شد (پیش آزمون ها). سپس، برای آزمودنی نماهنگ های هیجانی منفی پخش شد و افراد گروه آزمایش (کنترل) می بایست طی آن هیجاناتشان را سرکوب کنند (آن را طبق روال عادی تماشا کنند). در مرحله ی بعد، گروه آزمایش به دعاکردن می پرداخت، درحالی که افراد گروه کنترل کار خاصی انجام نمی دادند. در آخر، خلق و عملکرد استروپ مجدداً ارزیابی شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: پس از پایان آزمایش ها، یافته ها تفاوت معناداری در عملکرد خودکنترلی دو گروه نشان نداد. همچنین، دو گروه در خلق منفی تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند؛ اما میزان خلق مثبت در گروه سرکوب/دعا نسبت به گروه کنترل بیشتر بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد کسانی که در مواجهه با هیجانات منفی، تلفیقی از راهبرد سرکوب هیجان و دعا کردن را به کار گرفتند، در مقایسه با افرادی که طبق روال عادی با هیجانات روبه رو شدند، میزان خلق مثبت بالاتری گزارش دادند، سرزنده تر بودند و همچنین آرامش و شادکامی بیشتری داشتند.
طراحی و ارزیابی اثربخشی مداخلات شناختی رفتاری برای ارتقاء تاب آوری شناختی نیروهای نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
117 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی، تدوین و ارزیابی اثربخشی بسته مداخلات شناختی رفتاری برای ارتقاء تاب آوری شناختی دانشجویان یک دانشگاه نظامی اجرا گردید. روش: روش پژوهش مورد استفاده، آمیخته با رویکرد اکتشافی متوالی است. بدین ترتیب که در مرحله کیفی با استفاده از روش فراترکیب، عوامل ارتقاء تاب آوری شناختی استخراج گردید و سپس در مرحله کمی، اثربخشی بسته مداخلات شناختی استخراج شده با استفاده از روش شبه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مرحله، جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه نظامی مورد مطالعه است و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج فراترکیب، عوامل ارتقاء تاب آوری شناختی در پنج مولفه شامل سبک رهبری مسیر-هدف در فرماندهی ماموریت، مدیریت استعداد، آموزش نظامی منطبق بر واقعیت میدان رزم، آموزش شناختی و فرهنگ و جو یگانی مثبت بدست آمد. سپس در مرحله آزمایش، تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که پس از اجرای مداخله، بین میانگین های نمرات پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد و در سطح معنی داری کمتر از 05/0، بین نمرات تاب آوری کل آزمایش با نمرات تاب آوری در گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. د نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق، می توان نتیجه گرفت که تاب آوری شناختی کارکنان ماهیتی آموزش پذیر و پویا دارد و ارائه برنامه عمل شناختی جامع و مدون برآمده از دستاوردهای پژوهش حاضر، می تواند بر ارتقاء تاب آوری شناختی کارکنان نیروهای نظامی موثر و نافع واقع گردد.
اثربخشی معنادرمانی بر امید به زندگی و کیفیت خواب در سالمندان مقیم مرکزهای شبانه روزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
11-18
حوزههای تخصصی:
امید نقش به سزایی در مقابله با مشکل های روانی و بیولوژیک در دوره های مختلف زندگی به ویژه دوره ی سالمندی دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر معنادرمانی گروهی بر امید و کیفیت خواب سالمندان است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، از نوع تحقیق نیمه آزمایشی با پیش و پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه ی آماری این پژوهش، مرکز سئول در شهر تهران، در سال 1393 بود و 30 سالمند براساس ملاک های ورود، انتخاب شدند. آن ها در دو گروه آزمایشی و کنترل، به صورت تصادفی شدند. گروه آزمایش، امید درمانی گروهی را در طول ده جلسه (هفته یی یک جلسه، هر جلسه به طور متوسط 75 دقیقه) دریافت کردند. تحلیل آماری با استفاده از تی وابسته و تحلیل کواریانس انجام شد. ابزار تحقیق عبارت بود از: شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ، پرسش نامه ی امید به زندگی میلر، پرسش نامه ی معاینه ی مختصر روانی. یافته ها: تفاوت معناداری بین امید به زندگی در سالمندان قبل و بعد از مشاوره ی گروهی وجود دارد(p<0.0.5). در نمرهای میانگین کیفیت خواب سالمندان، قبل و بعد از مشاوره ی گروهی، تفاوت معناداری وجود ندارد(p<0.0.5). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که معنادرمانی تأثیر معناداری بر افزایش امید به زندگی سالمندان دارد، از این رو، می تواند در نقش مداخله گر درمانی، مشکل های روانی مرتبط با نبود معنا و امید در زندگی مورد توجه قرار گیرد.
نقش اضطراب دچارشدن به بیماری کووید 19 بر سلامت روان و کیفیت زندگی با میانجیگری امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا تأثیر گسترده ای بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، ارتباطات، محیط و زندگی شخصی انسان ها داشته است. درک دقیق این تأثیرات گسترده و طرح ریزی مداخلات مناسب مستلزم مطالعات میان رشته ای است؛ ازاین رو، مطالعه حاضر در راستای بررسی تأثیرات روانشناختی کرونا ویروس و عوامل محافظت کننده روانشناختی در برابر آسیب های ناشی از آن انجام شد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر اضطراب دچارشدن به ویروس کرونا بر سلامت روان و کیفیت زندگی با میانجیگری امیدواری در کاربران فضای مجازی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و برای آزمون روابط بین متغیرها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. ۲۳۰ نفر از کاربران فضای مجازی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا، پرسشنامه سلامت روان، پرسشنامه کیفیت زندگی و مقیاس امیدواری بودند. یافته های پژوهش نشان دادند اضطراب کرونا بر سلامت روان و کیفیت زندگی تأثیر منفی معنادار دارد و امیدواری بر سلامت روان و کیفیت زندگی تأثیر مثبت معناداری دارد. همچنین، نقش میانجی گر امیدواری در اضطراب دچارشدن به ویروس کرونا بر سلامت روان و کیفیت زندگی معنادار بود؛ درنتیجه، امیدواری با کاهش اضطراب دچارشدن به ویروس کرونا، سلامت روان و کیفیت زندگی را ارتقا می دهد.
تولیدهای علمی علوم پزشکی از نظر بهره گیری از نهج البلاغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
30-41
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه پس از قرآن کریم، یکی از کتاب های بسیار مهم برای هدایت و انسان سازی؛ و سرشار از توصیه های مربوط به سلامت است. هدف این پژوهش، تعیین میزان بهره گیری از این کتاب ارزشمند در تولیدهای علمی علوم پزشکی است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به صورت مقطعی، روی بخشی از بروندادهای علوم پزشکی (پایان نامه های پزشکی و دندانپزشکی، مجله ها و مقاله های علوم پزشکی) و همچنین یک دوره ی 16 ساله از سلسله همایش های بهداشت محیط، انجام شده است. داده ها به روش تحلیل استنادی و به کمک چک لیست محقّق ساخته جمع آوری؛ و برای پردازش داده ها از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: بررسی 20776 منبع استفاده شده در 511 پایان نامه، نشان داده که در هیچ موردی، از نهج البلاغه استفاده نشده است. همچنین یافته های حاصل از استخراج 19069 منبعِ استفاده شده در 876 مقاله ی منتشرشده طی 22 سال، در مجله ی فارسی دانشگاه علوم پزشکی بابل، گویای این است که فقط در دو مقاله از این کتاب استفاده شده است. بررسی 2928 خلاصه ی مقاله ی عرضه شده در دوره ی 16 ساله ی همایش بهداشت محیط، نیز نشان داده که فقط یک خلاصه ی مقاله با موضوعی مرتبط با نهج البلاغه منتشر شده است. نتیجه گیری: با وجود نقش اثرگذار توصیه های مذهبی بر سلامت، به ویژه آنچه در کتاب نهج البلاغه بر آن تأکید یا به آن اشاره شده، سهم بهره گیری از این کتاب ارزشمند در مقاله های علوم پزشکی بسیار اندک است .
مقایسه جهت گیری مذهبی، تاب آوری و انعطاف پذیری روان شناختی براساس سطوح فراشناخت در همسران شهدای استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
11 - 26
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تقویت ابعاد معنویت و جهت گیری مذهبی، از مهم ترین معیارهای درونی در برابر مشکلات افراد است. تاب آوری روان شناختی، رهیافتی است که با توجه به شرایط کلی محیط زندگی، میزان توانایی فرد در برابر بروز رخ دادهای غیرمنتظره و آسیب رسان را نشان می دهد. انعطاف پذیری موجب می شود فرد، هر زمان که برایش ضرورت داشته باشد، روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر همسران شهدای استان البرز است که در این پژوهش، 451 نفر در بازه سنی 20 تا 60 سال به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نسخه 23 نرم افزارهای SPSS و AMOS صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج: مطابق با تحلیل داده ها ازنظر میانگین جهت گیری مذهبی بیرونی (016/0P=، 23/4F=)، جهت گیری مذهبی درونی (001/0P =، 35/8F =)، تاب آوری (001/0P=، 90/19F=) و انعطاف پذیری روان شناختی (001/0P =، 69/109F =) بین همسران شهدا با سطوح مختلف فراشناخت، تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: جهت گیری مذهبی در کنار فراشناخت و تحمل ابهام، می تواند پیشایندی (درصورت صلاحدید نویسنده، می توان به جای پیشایند از واژه نقطه شروع استفاده کرد. پیشایند واژه چندان همه گیری نیست) برای تاب آوری باشد که تاب آوری، به بهبود رشد پس از سانحه کمک می کند.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس ارتورکسیای عصبی (ONS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
97 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اتخاذ یک رژیم غذایی متعادل بر ارتقای سلامت انسان تأثیرگذار است. بااین حال، تمرکز مفرط روی سلامتِ خوردن ممکن است منجر به وسواس غذایی شود که به عنوان ارتورکسیای عصبی توصیف می گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس ارتورکسیای عصبی (ONS) انجام شد . روش: جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد 322 دانشجو (201 زن، 121 مرد) به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های ارتورکسیای عصبی (ONS)، نگرش خوردن (EAT -26 )، وسواس فکری - عملی (OCI -R )، کمال گرایی (MPS)، انعطاف پذیری ذهنی تصویر بدن ( BI - AAQ ) و پنج عاملی شخصیت (NEO - FFI) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. یافته ها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣلی اﮐﺘﺸﺎﻓﯽ، 2 ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﻣﻘﺎدﯾﺮ وﯾﮋه ی ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﯾﮏ را آﺷﮑﺎر ﮐﺮد که 92/41 درصد از واریانس را تبیین کردند. شاخص های تحلیل عاملی تأییدی نیز دلالت بر برازش مطلوب مدل 2 عاملی این مقیاس داشت. پایایی کُل مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن به ترتیب 78/0 و 81/0 بدست آمد. روایی همگرا و واگرا نیز از طریق محاسبه ی همبستگی مقیاس با پرسشنامه های مذکور تأیید شد (05/0>p). همچنین، این مقیاس همبستگی مثبت و معناداری با روان رنجورخویی داشت (01/0>p) . نتیجه گیری: مقیاس ارتورکسیای عصبی از روایی و پایایی نسبتاً خوبی جهت استفاده در نمونه های ایرانی برخوردار است و می تواند ابزاری مناسب جهت استفاده در پژوهش های این حوزه باشد.
Post coronary heart diseases depression: role of illness perception and copping strategies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Due to unpleasant consequences of depression in patients suffering from cardiac diseases, such as increase in mortality rate during the first year, especially after undergoing a surgery; this study addresses structural relationships between cognitive and behavioral variables including illness perception and coping strategies in predicting depression after undergoing Coronary Artery Bypass Grafting (CABG) and Percutaneous Coronary Intervention (PCI). Besides, one of the cognitive models for assessing psychological adaptation with chronic medical diseases was outlined for the first time. Method: The sample comprised 245 coronary patients confronted with the diagnosis for the first time, who had undergone PCI and CABG interventions. They were chosen and interviewed through convenience sampling following one month of initiating treatment process. For this purpose, Beck Depression Inventory for Primary Care (BDI-PC), Coping Inventory for Stressful Situations (CISS-21) and the short format of Disease Perception Questionnaire were administered. Data was analyzed using structural equations modeling (LISREL software). Results: findings indicated that applying emotion-focused coping strategies determined 40% of depression variance in these patients, whereas problem-focused strategies determined 4.5% of it and avoidant coping strategy didn’t have a significant role in depression. On the other hand, illness perception as a cognitive variable, could directly determine 26% of depression and 4.5% of it through emotion-focused strategies and 0.25% by means of problem-focused strategies. Also illness perception, could meaningfully determine 50% of emotion-focused coping variance, 7% of problem-focused variance and 8% of avoidance variance. Conclusion: Overall results of this study supported Leventhal’s theoretical model of self-regulation and verified the role of cognitive variables (illness perception) and behavioral ones (coping strategy) in emerging depression. Therefore it is recommended that much attention be drawn to the process of developing patient’s illness perception through personal or group trainings and if necessary, offering effective cognitive and behavioral treatments by practitioners.
سالمندشناسی اسلامی، ضرورت بومی سازی دانش سالمندی در ایران با مروری بر آیات و احادیث(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
117-127
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بحث بومی سازی علوم در مراکز دانشگاهی ایران در کلیه ی گرایش های مرتبط با کار بر روی انسان، موضوعی است که همواره نقد شده است و دیدگاه های همسو و غیرهمسوی فراوانی داشته است. در میان دانش های نوین شکل گرفته در اواخر قرن بیستم، دانش مطالعه ی حیات زیستی، روانی و اجتماعی افراد سالمند یا جرونتولوژی در واقع از جدیدترین شاخه های علوم است. همانند علوم دیگر ریشه ی نوین این علم در غرب بنیان نهاده شده؛ و برای نخستین بار در سال های اخیر در دانشگاه های ایران پایه ریزی شده است. این مطالعه در پی بیان خاستگاه های نظری، اسلامی و عقیدتی این حوزه از دانش در جامعه ی شرقی و اسلامی است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی مروری ازنوع کتابخانه یی است. در این مطالعه ابتدا به مجموعه ی آیات قرآنی، احادیث، سوابق و مستندات تاریخی با محوریّت سالمندان مراجعه شد؛ و متون مرتبط با واژگان کلیدی سالمند و سالمندی گردآوری و ثبت شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: مطابق منابع موجود فقهی و اسلامی به نظر می رسد برای بومی سازی و استناد به منابع قرآنی و روایی اسلامی، بسترهای کهن فرهنگ ایرانی و اسناد فقهی فراهم است و توجه به آنها ضرورت دارد. نتیجه گیری: با توجه به کامل و جاودانه بودن اسلام و احاطه ی آن بر ساختار وجودی انسان و نیازهای حقیقی او، تدوین سرفصل دروس مصوب رشته ی جدید سالمندی مبتنی بر اصول و موازین اسلامی، ضرورت دارد.
رابطه دین داری، نگرش و جهت گیری مذهبی با شادکامی در جامعه ایران (مطالعه مروری)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با افزایش جنبش های روان شناسی مثبت تلاش های فراوانی جهت شناسایی عوامل و راهکارهای افزایش شادکامی و سلامت روان صورت پذیرفته است. یکی از این موارد بررسی تأثیر دین و مذهب بر شادکامی است. پژوهش ها در این حوزه از روش ها و حتی نتایج متفاوتی برخوردار بوده اند. پژوهش حاضر در صدد بیان نتایج و جمع بندی دسته ای از پژوهش های صورت گرفته در ایران پیرامون تأثیر دین داری و جهت گیری مذهبی بر شادکامی است. در این مقاله ابتدا با استفاده از کلید واژه های مناسب و جستجو در مرورگر گوگل و سایت های magiran و iranmedexتعداد قابل توجهی پژوهش یافت شد که با مطالعه حدود 20 مورد از آنها، نهایتاً 10 مقاله که در آنها از پرسشنامه ها و روش های آماری مشابه استفاده شده بود، انتخاب شده و داده های آنها مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که همبستگی مثبت و رابطه معناداری بین دین داری، نگرش و جهت گیری مذهبی و شادکامی وجود دارد و با افزایش سطح دین داری، نگرش مذهبی و جهت گیری مذهبی درونی، شادکامی فرد افزایش می یابد. در نتیجه یکی از راه حل ها جهت افزایش شادکامی برنامه ریزی و تدوین بسته های آموزشی و فرهنگی جهت تقویت دین داری، نگرش مذهبی و جهت گیری مذهبی درونی است.
رابطه رهبری اخلاقی با رفتار اخلاقی: نقش میانجی گر فضیلت سازمانی ادراک شده و نقش تعدیل گر تناسب شخص-شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای اخلاقی به عنوان تنظیم کننده روابط میان انسان هاقادر هستند تا عملکردهای اخلاقی کارکنان را تعیین نمایند. در این راستا، رهبران در سطوح مختلف سازمان ها نقش مهمی در توس عه و ت داوم فرهن گ اخلاق ی و رفت ار اخلاقی اعضای سازمان ایفا می کنند.بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهرهبریاخلاقی با رفتار اخلاقی کارکنان ادارات امور مالیاتی استان گیلان با توجه به نقش میانجی گر فضیلت سازمانی ادراک شده و نقش تعدیل گر تناسب فرد-شغل بود. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و با توجه به رویکرد، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان ادارات امور مالیاتی شهرهای رشت، لاهیجان و انزلی به عنوان خوشه های منتخب بودند و 285 نفر از آن ها به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، پرسش نامه های استاندارد رهبری اخلاقی براون، تروینو و هریسون، رفتار اخلاقی لو و لین، فضیلت سازمانی ادراک شده کامرون، برایت و کازا و تناسب فرد-شغل ساکس و اشفورث استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و نرم افزارSPSS24 انجام شد.نتایج نشان داد رهبری اخلاقی بر رفتار اخلاقی کارکنان به صورت مستقیم و به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی فضیلت سازمانی ادراک شده تأثیرگذار است. اما مشخص شد تناسب فرد-شغل در رابطه بین فضیلت سازمانی ادراک شده و رفتار اخلاقی کارکنان نقش تعدیل گر ندارد. بنابراین رهبر یک سازمان به عنوان الگوی اخلاقی سازمان می تواند در ترغیب رفتار اخلاقی کارکنان مؤثر باشد و طبیعتا اخلاقیات آن ها به تکامل فضیلت سازمانی و رفتار اخلاقی کارکنان نیز کمک می کند.
مداخله ی آموزشی مبتنی بر مذهب بر نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهر بابل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
64-75
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی و معضل عمومی زندگی بشر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش قرآن و مفاهیم والای آن بر افسردگی زنان متأهل انجام یافته است. روش کار: این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل 25-45 سال ساکن شهر بابل بود. نمونه ی پژوهش 50 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز فرهنگی بودند که به صورت تصادفی انتخاب؛ و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. زنان متأهل به مدت 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه ی افسردگی بک با 13 سؤال چهار گزینه یی بود که ضریب پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تأثیر آموزش مداخله ی مبتنی بر مذهب در گروه آزمایش در نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهرستان بابل از نظر آماری در سطح 05/0>P معنادار بود. به عبارت دیگر، با خارج کردن تأثیر پیش آزمون، اختلاف معناداری بین میانگین نمره های دو گروه در پس آزمون افسردگی وجود داشت. بنابراین، آموزش مداخله ی مبتنی بر مذهب بر نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهرستان بابل تأثیر مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: استفاده از قرآن و آموزه های آن و انس و ملازمت با این کتاب آسمانی در سایه ی عمل به آیات الهی موجب کاهش افسردگی و سلامت روان زنان متأهل می شود. قرآن شناسی، تقیّد به قرآن درمانی و توجه به راهبردها و راهکارهای درمانگر قرآن در نهاد خانه، خانواده و جامعه باید از طرف جامعه ی اسلامی به طور جدی باور شود.
رابطه ابعاد دینداری و جهت گیری دینی با رضایت زناشویی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه ابعاد دینداری و جهت گیری دینی با رضایت زناشویی است. روش پژوهش از نظر اهداف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری 6996 نفر از معلمان متأهل شهر قم بودند. نمونه آماری 377 نفر از اعضای جامعه آماری بودند که به شیوه تصادفی طبقه ای _ نسبی انتخاب و به پرسش نامه های استاندارد رضایت زناشویی انریچ، ابعاد دینداری گلاک و استارک و جهت گیری دینی آلپورت پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها در حد آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان در قالب نرم افزار Spss - V 22 نشان داد: ابعاد دینداری و جهت گیری دینی، می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند. بین نمره کل ابعاد دینداری، ابعاد عاطفی و مناسکی با رضایت زناشویی همبستگی مثبت وجود دارد. بین جهت گیری دینی درونی با رضایت زناشویی همبستگی مثبت وجود دارد. بین نمره کل ابعاد دینداری و تمام ابعاد آن با جهت گیری دینی درونی همبستگی مثبت وجود دارد. تفاوت معنا داری بین گروه زنان و مردان یافت نشد.
بررسی اثر شنیداری و دیداری آیات قرآن کریم بر اندازه ی شدت درد درمرحله ی فعال زایمان در زنان نخست زای بستری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
112-122
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: درد زایمان از جمله ی شدیدترین دردها ارزیابی می شود که تسکین نیافتن آن می تواند به کند شدن سیر زایمان و سزارین های بی مورد منجر شود. با توجه به پژوهش های انجام شده مبنی بر تأثیر آوای قرآن بر کاهش درد و اضطراب، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تأثیر شنیداری و دیداری آیات قرآن بر شدت درد مرحله ی فعال زایمان در زنان نخست زا صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه ی نیمه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن 102 زن نخست زای واجد شرایط به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. در گروه مداخله تا پایان گام فعال مرحله ی اول زایمان هر ساعت حدود 20 دقیقه آیات سوره ی مریم از طریق صفحه ی نمایش همراه با شنیدن آوای قرآن از طریق هدفون، نمایش داده می شد. علاوه براین، در دو گروه هر یک ساعت شدت درد و علائم حیاتی اندازه گیری؛ و ضربان قلب جنین شنیده می شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بین دو گروه کنترل و مداخله از نظر طول مدت مرحله ی اول زایمان با استفاده از آزمون t مستقل تفاوت معنی دار بود (05/0>p)؛ همچنین میانگین زمان مرحله ی اول زایمان در گروه مداخله بیش از 100 دقیقه کوتاه تر بود. آزمون من-ویتنی نیز اتساع سریع تر دهانه ی رحم را در گام فعال مرحله ی اول زایمان نشان داد (05/0>p)، به طوری که همه ی افراد گروه مداخله حداکثر طی هفت ساعت این مرحله را پشت سر گذاشتند. علاوه براین، شدت درد ثبت شده در ساعات چهارم و پنجم گام فعال مرحله ی اول زایمان مادران گروه مداخله به طور معنی داری کمتر بود (05/0>p) و به طور کلی نیز میانگین شدت درد اظهارشده در گروه مداخله پایین تر بود (05/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، استفاده از صوت و تصویر آیات قرآن کریم به طور معنی داری طول مدت و شدت دردهای زایمان را کمتر می کند و بهره گیری از آن می تواند کاهش درد و افزایش آرامش مادران را حین زایمان در پی داشته باشد.
Effectiveness of Cognitive Therapy on Emotional Distress and Stress Coping Strategies in Patients with Multiple Sclerosis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to evaluate the effectiveness of cognitive therapy on emotional distress and stress coping strategies in patients with Multiple Sclerosis. The design of study was semi-experimental with pre and post-test, with a control group. The participants were 30 patients with Multiple Sclerosis living in Tehran who were randomly assigned in the experimental and control groups. The data was gathered by Stress Coping Strategies Questionnaire, and Depression, Anxiety, and Stress Scale. The experimental group participated in 12 sessions of cognitive therapy, while the control group received no help. Results of Multivariate Covariance Analysis confirmed the effectiveness of cognitive therapy on improvement of anxiety, depression, and stress coping strategies in patients suffering MS (P
پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس جهت گیری مذهبی و کمال گرایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مؤلفه های بهداشت روانی، رضایت از زندگی است. رضایت از زندگی تأثیر بسزایی در افزایش بهزیستی روانی و پیشگیری از آسیب های روانی دارد. لذا پژوهشگران زیادی با هدف یافتن راه های افزایش رضایت از زندگی به بررسی متغیرهای همبسته با رضایت از زندگی پرداخته اند. هدف این پژوهش، پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس دو متغیر جهت گیری مذهبی و کمال گرایی می باشد. این پژوهش، از نوع توصیفی _ همبستگی می باشد. نمونه مورد مطالعه 292 نفر از دانشجویان کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل در دانشگاه دولتی و آزادشهر شهرضا است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسش نامه های جهت گیری مذهبی آلپورت، رضایت از زندگی دینر و کمال گرایی تری شورت را تکمیل نمودند. در بررسی رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزار Spss 24 انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی با رضایت از زندگی رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین کمال گرایی مثبت با جهت گیری مذهبی درونی رابطه مثبت و معنا دار و با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه منفی و معنا داری دارد. در مجموع می توان گفت: رضایت از زندگی می تواند توسط متغیرهای جهت گیری مذهبی درونی و کمال گرایی مثبت پیش بینی شود.
اثر ترومای سازمانی بر سلامت روان کارکنان با توجه به نقش تعدیل گر سرسختی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ترومای سازمانی بر سلامت روان پرستاران با توجه به نقش تعدیل گری سرسختی روان شناختی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل پرستاران برخی از بیمارستان های منتخب آجا است که تعداد 162 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ترومای سازمانی، سلامت روان و سرسختی روان شناختی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش رگرسیون و نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ترومای سازمانی بر سلامت روان اثر منفی و معنی داری دارد. از طرفی، سرسختی روان شناختی، از نقش تعدیل گری معنی داری در رابطه مذکور برخوردار نمی باشد. بر اساس نتایج پژوهش توصیه می شود تا به مواردی مانند آموزش مثبت اندیشی، افزایش امید به زندگی پرستاران، تمرکز بر هوش معنوی پرستاران، افزایش حمایت سازمانی ادراک شده پرداخته شود.
The Effectiveness of Mindfulness-Based Cognitive Group Therapy (MBCT) In Improving Quality of Life Among Patients with Cancer(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۳, June ۲۰۱۹
125 - 134
حوزههای تخصصی:
Background & Objective: The majority of cancer patients have a poor quality of life. It seems mindfulness-based cognitive group therapy can improve quality of life in these patients. Therefore this study was conducted with the purpose of evaluating the effectiveness of mindfulness-based cognitive group therapy in improving quality of life among patients with cancer. Materials & Methods: This study was a quasi-experimental research conducted by pre- and post-testing. The sample population consisted of 30 cancer patients selected by purposive sampling and randomly placed in two groups of experimental and control (15 individuals per group). All subjects completed the quality of life questionnaire in the two stages of pre-test and post-test. The findings were analyzed by the SPSS software and multivariate analysis of covariance tests. Results: The results showed that there is a significant difference between the control and the experimental group and that mindfulness-based cognitive group therapy had a significant effect in improving quality of life in the members of the experimental group (p< 0/01). Conclusion: According to the results, it can be proposed that it is necessary for therapeutic centers and support forums related to refractory patients to use mindfulness-based cognitive group therapy in their plans to improve patients’ quality of life.