فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
بررسی دیدگاه معلمان در مورد چگونگی شاداب سازی مدارس با توجه به استانداردهای کالبدی طراحی فضاهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشاط و شادابی همواره به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای دانش آموزان و معلمان در مدارس مطرح بوده است. پژوهش های صورت گرفته، نشان داده اند که عوامل کالبدی، مدیریتی و روابط در مدرسه در ایجاد شادکامی در معلمان و دانش آموزان دخیل هستند. در تحقیق حاضر؛ تمرکز اصلی ما روی بعد کالبدی مدارس می باشد و براساس قوانین نظام آموزشی کشورمان، باید مطابق استانداردهای مصوب آموزش و پرورش باشد. در پژوهش حاضر، قصد داریم دیدگاه معلمان را در مورد اثرگذاری استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی، رنگ، امکانات و بهداشت مدارس در ایجاد محیط شاداب در مدارس بررسی نماییم. برای نیل به این هدف، تحقیق به شکل توصیفی- زمینه یابی بوده و از یک پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. روایی این پرسشنامه با توجه به نظر پنج تن از اساتید تعیین شده و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ عدد 84/0 محاسبه گردیده است. جامعه ی آماری نیز شامل معلمان ابتدایی ناحیه چهار کرج می باشد که به شکل خوشه ای، نمونه ا ی صد نفری از آن ها انتخاب شده است. برای تحلیل آماری نیز از میانگین و روش t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج بیان گر آن هستند که از نظر معلمان، استانداردهای مربوط به رنگ و امکانات آموزشی مدارس تاثیر مطلوبی در شادابی معلمان و دانش آموزان دارند و برعکس، استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی و بهداشت مدارس باعث کاهش شادابی آن ها در مدرسه می گردند.
رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه آماری شامل 340 نفر بود که به روش تصادفی چندمرحله ا ی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه هوش معنوی، هوش هیجانی و خودکارآمدی عمومی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون به شیوه گام به گام و واریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که هوش معنوی، رابطه مثبت و معناداری با خود کارآمدی دارند. بین هوش هیجانی و چهار مؤلفه آن (خودآگاهی، خودکنترلی، مهارت ها ی اجتماعی و خود انگیزی)، با خودکارآمدی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مؤلفه های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی، رابطه مثبت و معنا داری با هوش معنوی داشتند، اما بین مؤلفه های هوش معنوی با هوش هیجانی، رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب، مؤلفه های خودآگاهی، خودکنترلی، تفکر وجودی انتقادی، مهارت های اجتماعی، معناسازی شخصی بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی هستند و بین دختران و پسران به لحاظ همدلی و خودکنترلی تفاوت معناداری وجود دارد.
تجارب روانی بیماران دارای استوما (کلستومی)، یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: درباره تجارب روان شناختی بیماران دارای استوما در ایران اطلاعات چندانی در دست نیست. از آن جا که پیشگیری از پیامدهای منفی روان شناختی این نوع اعمال جراحی در طراحی مداخلات روان پرستاری اهمیت زیادی دارد، شناخت تجارب روان شناختی این بیماران ضروری به نظر می رسد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع کیفی (پدیدار شناسی) بود. نمونه گیری به روش مبتنی بر هدف انجام شد و شرکت کنندگان (17 بیمار کلستومی) مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. بیماران شامل افرادی بودند که در مراکز آموزشی - درمانی وابسته به دانشگاه، مورد عمل جراحی و مراقبت قرار گرفته بودند. اطلاعات جمع آوری شده به روش Colaizzi مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: 8 کد استخراج شده مربوط به تجارب روانی این بیماران عبارت بود از: آبرو ریزی، افسردگی، دردسر و سربار بودن، بی ارزشی، بی اعتمادی، عدم پذیرش و وابستگی. نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان داد که مشکلات روانی - اجتماعی از اهم تجارب این بیماران است. در یک رویکرد کل نگر، پرستاران به عنوان اعضای لاینفک تیم درمانی، لازم است در طراحی مداخلات روان پرستاری به مشکلات روانی - اجتماعی این بیماران نیز توجه لازم را مبذول دارند.
بررسی تاثیر آموزش اسلاممحور به والدین بر عزت نفس نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
"
چکیده: پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش تربیتی اسلاممحور بر روی عزت نفس نوجوانان دختر پرداخته است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر مقطع دبیرستان شهر فریدونکنار است. روش نمونهگیری، تصادفی خوشهای بوده است و تعداد آزمودنیها 30 نفر بود که در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گماشته شدند و پرسشنامه عزت نفس الیس پوپ و پرسشنامه دموگرافیک را تکمیل نمودند. دادهها در سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل چند متغیری رگرسیون، آزمون لوین و تحلیل مانوا) بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تربیتی اسلام محور بر عزت نفس کلی (000/0=p و 000/0 = p)، عزتنفس خانوادگی (001/0=p و 003/0=p)، در دو مرحله پسآزمون و پیگیری مؤثر بود. آموزش تربیتی اسلاممحور بر عزت نفس تحصیلی (545/0 = p ، 345/0= p) در هر دو مرحله ارزیابی مؤثر نبود. همچنین آموزش تربیتی اسلاممحور بر عزت نفس جسمانی نوجوانان در مرحله پسآزمون معنادار بود (000/0=p) و در مرحله پیگیری (177/0=p) معنادار نبود. آموزش تربیتی اسلام محور بر عزت نفس اجتماعی در پسآزمون موثر بود (000/0=p )، اما در پیگیری مؤثر نبود (062/0=p)؛ درنتیجه آموزش تربیتی اسلام محور بر بهبود عزت نفس جسمانی و اجتماعی در پسآزمون مؤثر است. "
فراتحلیل اثر بازی های رایانه ای بر زمان واکنش انتخابی، حافظه کاری و تجسم فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی ها ی رایانه ای به یکی از پر طرفدارترین روش ها ی سرگرمی و بازی در بین کودکان و نوجوانان تبدیل شده و هرروز بر تنوع آنها افزوده می شود. پژوهش ها ی زیادی در چند سال گذشته در مورد این بازی ها نشان می دهد انجام حتی کوتاه مدت آنها توانایی ها ی شناختی چون تجسم فضایی، حافظه دیداری، زمان واکنش و سرعت پردازش را بهبود می بخشد. در پژوهش حاضر به روش فرا تحلیل 34 تحقیق که درباره تاثیر این گونه بازی ها بر زمان واکنش انتخابی، حافظه کاری و تجسم فضایی به عنوان متغیر ها ی وابسته انجام شده بود انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری عبارت بود ازکلیه پژوهش ها ی مرتبط با موضوع در گستره زمانی (2012- 2003) (1391- 1382) که به زبان ها ی انگلیسی و فارسی منتشر شده بود. روش فراتحلیل مورد استفاده روش ترکیب نتایج بود. نتایج نشان داد: 1. صرف نظراز نوع پژوهش ها (آزمایشی یا غیر آزمایشی) اندازه اثر ترکیب یافته برای زمان واکنش انتخابی 34/0 =+r، حافظه کاری 24/0= +r و تجسم فضایی 27/0= +r است. 2. پژوهش ها ی آزمایشی اندازه اثر کمتری نشان می دهند. 3. هرچه مدت زمان انجام بازی ها طولانی تر است اندازه اثر بیشتری دیده می شود.
نقش هنر در آموزش مفهومی جدید از صلح - رویکرد پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون شیوه هایی متفاوت برای آموزش صلح به کار برده شده اند، اما در این زمینه از هنر کم تر استفاده شده است. در راستای انجام این پژوهش، تعدادی اثر هنری به دست پژوهشگر خلق شدند و در چند نمایشگاه به نمایش درآمدند. بر این اساس، در سفرِ این پژوهش از مسیر تجربه ای هنری گذر کردیم تا با شناخت آن به وسیله ی تجربه های بازدیدکنندگان نمایشگاه به نقش هنر در زمینه ی آموزش صلح دست پیدا کنیم. روش پژوهش، پدیدارشناختی بود. داده های پژوهش از راه گردآوری تجربه های 75 بازدیدکننده از مشاهده ی 82 اثر در نمایشگاه-کارگاه به وسیله ی مصاحبه ی ژرف به دست آمدند. داده ها به روش تحلیل مضمون بررسی شدند. ابتدا از تحلیل داده ها 73 مضمون پایه استخراج شدند. این مضمون ها در قالب 6 مضمون سازمان یافته (شگفتی، درک چندگانگی و چالش، پویایی، هارمونی، آفرینش و بی نهایت) قرارگرفتند و در پایان، مضمون فراگیر بی کرانگی را تشکیل دادند. بر اساس این روش بازدیدکنندگان از مشاهده ی آثار برداشت هایی از قبیل حیرت و ابهام در میان تضادها و تقابل ها، آفریدن، رهایی و آرامش داشتند که آن ها را می توان در درون بشر، هم نوعان، درون جامعه، طبیعت و هستی برای دستیابی به هدفی والا مشاهده کرد. توصیف مشارکت کنندگان از این پدیده ی هنری، جلوه ای از زندگی را می نمایاند. مسیر زندگی هم مانند رویدادهای هنری، مجموعه ای از لحظه هایی منحصربه فرد است، لحظه هایی که گاه شامل مفهوم، حس و تجربه ای متضاد با لحظه ی دیگرِ همان زندگی هستند. پی آمد تحلیل این بود که هنر می تواند در یافتن مفهوم زندگی به بشر کمک کند. مشارکت کنندگان توانستند بین دنیای درون نقاش (که در تابلوها جلوه گر می دیدند) و درون خودشان، پیوندی را درک کنند و با این پیوند، مفهوم زندگی را کشف کنند. آنان به تعریفی از زندگی رسیدند که به آرامش یافتن کمک می کند. بنابراین، برای آموزش مفهوم صلح می توان از هنر بهره برد، زیرا همان طور که هنر احساس خوشایندی از راه نمایان کردن زیبایی ها به انسان می دهد، برای در صلح بودن نیز انسان نیازمند هنرمندانه زندگی کردن که همان درک کردن بی کرانگی ذات وجود انسان است، می باشد. بنابراین، زندگی نیز می تواند هنری باشد که تمامی مضمون های بیان شده را برای رسیدن به صلح بی کران در خود داشته باشد. در این آموزش صلح محور کودکان این مفهوم ها را تجربه و درک می کنند و به بیانی، آن ها را زندگی خواهند کرد.
بررسی و نقد روش تحلیل مفهومی با رویکرد به پوزیتیویسم منطقی در پژوهش های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و نقد روش تحلیل مفهومی با رویکرد به پوزیتیویسم منطقی به عنوان یکی از روشهای پژوهش در تعلیم و تربیت به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف این روش در انجام پژوهش های تربیتی است. پژوهش از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی انتقادی انجام شده است. در مراحل پژوهش ابتدا جایگاه روش تحلیل مفهومی وکاربرد آن در تعلیم و تربیت بررسی گردید. سپس روش تحلیل مفهومی به مثابه یک روش پژوهش بررسی و اعتبار آن در رویکردش به پوزیتیویسم منطقی تعیین گردید. در آخر نقد هایی به شیوه نقد درونی به این روش به عمل آمد. نتایج نشانگر آن است که روش تحلیل مفهومی با داشتن نقش مقدمه ای در حل مسائل تعلیم و تربیت از طریق عینیت بخشی به برخی از مفاهیم و رفع پاره ای از ابهامات در مفاهیم، واژه ها و اصطلاحات به کار رفته در تعلیم و تربیت تا حدی کارساز است. با این حال نقد های به عمل آمده نشان می دهد که این روش در رویکرد به پوزیتیویسم منطقی، در حل همه مسائل تعلیم و تربیت کارایی چندانی ندارد. پیشنهاد پژوهشگر بر استفاده تلفیقی این روش با روش های پژوهش دیگر و اتخاذ رویکرد «پژوهش آمیخته» (ترکیبی) است.
اثربخشی قصه گویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به تاثیر قصه گویی بر مشکلات روان شناختی کودکان، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کودکان پیش دبستانی 6-4 ساله ی مهدکودک های شهرستان ساوه در سال 1392 بودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 کودک با نمرات بالای پرخاشگری و افسردگی بر اساس پرسش نامه ی اختلالات رفتاری راتر، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه برابر آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه ی قصه درمانی به مدت 12 جلسه ی یک ساعته (دو بار در هفته) برای گروه آزمون اجرا شد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و یک ماه بعد نیز پی گیری انجام شد. داده ها با آمار توصیفی، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پیش آزمون افسردگی و پرخاشگری دو گروه تفاوت معنی داری نداشته (05/0<P) در حالی که میزان نمرات افسردگی و پرخاشگری در گروه قصه درمانی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داد (01/0=P) که در پی گیری نیز ادامه یافت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که قصه گویی در کاهش پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد و می توان از آن به عنوان یک روش اثربخش در بهبود اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.
بررسی اثر موسیقی درمانگری بر علایم منفی و مثبت بیماران روان گسیخته
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تاثیر روشهای موسیقی درمانگری فعال و غیرفعال را بر علایم منفی و مثبت بیماران روان گسیخته مطالعه کرده است. در این مطالعه 96 بیمار روان گسیخته از دو مرکز روانپزشکی پس از انتخاب تصادفی در سه گروه شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه تقسیم شده اند. گروه آزمایش یک در جلسات موسیقی درمانگری فعال شامل نواختن ساز، خواندن و حرکات موزون شرکت و گروه آزمایش دو، در جلسات موسیقی درمانگری غیرفعال شامل شنیدن صرف موسیقی شرکت کردند. گروه گواه هیچگونه موسیقی دریافت نکرد. کلیه بیماران پیش از آزمایش توسط دو متخصص روانپزشک و روانشناس بالینی مورد ارزیابی و همچنین در دو مرحله پیش و بعد از آزمایش از نظر میزان علایم مرضی منفی و مثبت با استفاده از مقیاس اندازه گیری علایم منفی (SANS) و اندازه گیری علایم مثبت (SAPS) اندازه گیری شدند. تحلیل کوواریانس برای 9 گروه از علایم منفی و مثبت بیماران روان گسیخته به طور جداگانه برای کل نمونه، جنس، سطح تحصیلات، سطح اقتصادی – اجتماعی و سن انجام شد و این نتایج به دست آمد:
الف – موسیقی درمانگری بر علائم منفی بیماران روان گسیخته اثر مثبت دارد. ب- اثر موسیقی درمانگری بر زنان روان گسیخته نسبت به مردان روان گسیخته بیشتر و وسیعتر است. ج – اثر موسیقی درمانگری بر بیماران کم سواد و بیماران در سطح اجتماعی – اقتصادی پایین بیشتر است. د – سن در اثر پذیری بیماران روان گسیخته از موسیقی درمانگری نقشی ندارد. ه - دو نوع موسیقی درمانگری فعال و غیرفعال تاثیر متفاوتی بر بیماران روان گسیخته دارد.
تعیین رابطه بین دینداری با سخت رویی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: سال ها تأثیر دینداری بر سلامت روان مورد بحث بوده است؛ با این حال، این موضوع تنها در نیم قرن گذشته به صورت تجربی مورد آزمایش قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی رابطه دینداری و یکی از جنبه های سلامت روان، یعنی سخت رویی روان شناختی می باشد. به این منظور، 200 دانشجو (89 مرد و 111 زن) از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسش نامه های سخت رویی کوباسا و مقیاس معبد گلزاری برای سنجش دینداری بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش همبستگی پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشانگر آن است که میان دینداری و سخت رویی، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و دینداری، پیش بینی کننده خوبی برای سخت رویی است. این پژوهش رابطه میان دینداری و سخت رویی را کشف کرده و بر این نکته تأکید می نماید که ممکن است دینداری مزایایی برای سلامت روان داشته باشد.
بررسی منابع استرس و نحوه واکنش به این منابع در دانشجویان دانشگاههای دولتی شیراز، آزاد شیراز و آزاد مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" اهداف عمده پژوهش حاضر عبارت بودند از:(1)بررسی پایایی و روایی مقیاس استرس دانشجو در فرهنگ ایرانی، (2)شناخت منابع استرس در دانشجویان، (3)شناخت نحوه واکنش دانشجویان به منابع استرس، (4) بررسی تفاوتهای دختران و پسران در منابع استرس و نحوه واکنش به آنها. آزمودنیهای این پژوهش جمعا 551 نفر از دانشجویان چهار دانشگاه شیراز، علوم پزشکی شیراز، آزاد شیراز و آزاد مرودشت بودند که پرسشنامه استرس دانشجوی گادزلا را تکمیل کردند.برای محاسبه پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریبی باربر 92/0 برای کل مقیاس بدست آمد.به منظور بررسی روایی پرسشنامه، از همبستگی آن با پرسشنامههای افسردگی بک و اضطراب تیلور استفاده گردید.هر دو ضریب همبستگی بدست آمده در سطح یکهزارم معنیدار بودند.
در این پژوهش در برخی از شاخصهای بیانگر توزیع استرس و نیز شاخصهای بیانگر نحوه واکنش به این منابع، بین دختران و پسران تفاوت معنیداری مشاهده گردید.همچین نمرات آزمودنیها با توجه به متغیرهای مختفی از جمله سواد پدر، سواد مادر، شاغل بودن یا نبودن مادر و شغل پدر مورد بررسی قرار گرفته است."
مقایسة سلامت روانی در دبیران تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی سلامت روانی دبیران تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی بود. به این منظور 403 دبیر شامل 105 دبیر تربیت بدنی و 298 دبیر غیرتربیت بدنی از میان جامعة دبیران استان آذربایجان غربی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامة سلامت روانی (MHI) روی آنها اجرا شد. نتایج پژوهش نشان دهندة میزان بهزیستی روان شناختی بهتر دبیران تربیت بدنی در مقایسه با دبیران غیرتربیت بدنی بود. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران مرد بالاتر از دبیران زن بود. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران دارای شغل دوم به طور معنی داری کمتر از دبیران فاقد شغل دوم بود. بهزیستی روان شناختی دبیران متاهل کمتر از دبیران مجرد بود، البته میزان درماندگی روان شناختی دبیران متاهل تفاوت معنی داری با دبیران مجرد نداشت. میزان بهزیستی روان شناختی دبیران رسمی تربیت بدنی بیشتر از دبیران حق التدریس تربیت بدنی بود. همچنین میزان بهزیستی روان شناختی دبیران مرد دارای همسر شاغل به طور معنی داری کمتر از دبیران مرد دارای همسر خانه دار بود.
بررسی تاثیر رسانه های نوپدید (اینترنت، ماهواره و تلفن همراه) بر خیانت عاطفی زوجین و عوامل موثر برآن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خیانت، مسئله ای تکان دهنده برای زوج ها و خانواده ها و پدیده ای رایج برای درمانگران ازدواج و خانواده است هر چند ارتباط با شخصی غیر از شریک خود، ممکن است به صورت جسمانی یا عاطفی باشد اما نتیجه نهایی این است که زمان صرف شده بین یکی از زوجین با فردی خارج از رابطه ی زناشویی برای زوج ها مسئله ای جدی خواهد بود. روش کار: در این مطالعه توصیفی پیمایشی، 120 نفر از افراد متاهل مناطق شهرستان تربت حیدریه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته و پرسش نامه استاندارد احساس مثبت به همسر استفاده شد. یافته ها: نتایج این تحقیق حاکی از این امر بود که بین تحصیلات، آشنایی قبل از ازدواج و علاقه به همسر قبل از ازدواج با خیانت عاطفی، رابطه ی منفی و معنی داری می باشد. استفاده از رسانه های نوپدید مانند ماهواره بر کاهش میل جنسی و هم چنین رضایت زناشویی تاثیر بسیار زیادی دارد. لذا در خانواده هایی که از ماهواره، استفاده بیشتری دارند متاسفانه رابطه عاطفی، بسیار ضعیف می باشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از رسانه های نوپدید بر میل جنسی، رضایت زناشویی و رابطه عاطفی بین زوجین، تاثیر منفی داشته باشد.
بررسی رابطة جنس و نقش جنسیّتی با میزان تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة جنس و نقش جنسیّتی با میزان تاب آوری دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهرستان سقز انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعة آماری کلیة دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهرستان سقز بودند که در سال تحصیلی 89-88، حدوداً از 4075 نفر، نمونة آماری پژوهش 200 نفر (100 نفر دختر و 100 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامة نقش جنسیّتی «بم» و مقیاس تاب آوری «کونور و دیویدسون» استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها آمار توصیفی و آمار استنباطی از قبیل میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس دو طرفه به کار برده شد. نتایج نشان می دهد که فرضیة مربوط به رابطة جنسیّت و تاب آوری رد شد، تفاوت در نقش جنسیّتی موجب تفاوت در میزان تاب آوری می شود، در واقع آندروژن بودن، بدون توجه به جنسیّت بر تاب آوری مؤثر است. همچنین یافته ها نشان دادند که فرضیة سوم مبنی بر تعامل جنس و نقش جنسیّتی در میزان تاب آوری رد شد.