فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین سطح مهارت های زندگی دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان تکاب بود که به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه اول به تعداد 1270 نفر بودند که حجم نمونه ای برابر با 100 نفر با استفاده از فرمول حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای از بین آنها برگزیده شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد مهارت های زندگی شامل مهارت های حل مسأله، همدلی، تفکر خلاق، تصمیم گیری، مقابله با هیجانات، مقابله با استرس، تفکرانتقادی، برقراری ارتباط مؤثر، خود آگاهی، برقراری روابط بین فردی بود. روایی صوری و محتوایی ابزار اندازه گیری توسط صاحب نظران تأیید شد و پایایی پرسشنامه بر اساس محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر85/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره، t مستقل) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که میزان برخورداری دانش آموزان پایه اول در مهارت های تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر انتقادی و برقراری روابط بین فردی در حد متوسط و در بقیه مهارت ها کم تر از حد متوسط است. بالاترین میزان برخورداری دانش آموزان در مهارت تفکر انتقادی و پایین ترین میزان برخورداری آنان در مهارت تفکر خلاق بوده است. مهارت برقراری ارتباط مؤثر دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود داشت و میانگین نمرات دخترها در این مهارت بالاتر از پسران بود.
تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان شدت درد زنان مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درمان های مبتنی بر پذیرش باعث افزایش انعطاف پذیری روانشناختی و در نتیجه سازگاری بهتر با درد مزمن و مشکلات و ناتوانی های جسمانی ناشی از آن در افراد مبتلا به دردهای مزمن می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان درد زنان مبتلا به کمردرد مزمن در شهر اصفهان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد و جامعه مورد مطالعه آن را کلیه زنان مبتلا به کمردرد مزمن ساکن در شهر اصفهان، تشکیل می دادند. شرکت کنندگان پژوهش شامل 40 نفر از زنان مبتلا به کمردرد مزمن بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود و خروج از سه کلینیک و مطب خصوصی ارتوپدی و ستون فقرات در شهر اصفهان، انتخاب شده و به تصادف در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه غربالگری چندبعدی درد بود که توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل گردید؛ سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش در 8 جلسه یک ساعته درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین میزان درد شرکت کنندگان گروه آزمایش در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، این شیوه درمانی می تواند، سبب کاهش میزان درد تجربه شده زنان مبتلا به کمردرد مزمن شود و نمایانگر افق های تازه ای در مداخلات بالینی است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
"تاثیر رابط مشاوران همسان در ارتقای سلامت روانی و سازگاری دانشجویان جدیدالورود غیربومی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف اساسی تحقیق حاضر، بررسی نقش رابط مشاوران در سلامت روانی و سازگاری دانشجویان جدیدالورود بوده است. بدین خاطر پانزده نفر از دانشجویان سال بالا، تحت آموزش قرار گرفتند. سپس دو گروه کنترل و آزمایشی از دختران دانشجوی سال اول تشکیل شد. این دو گروه قبل از شروع ارتباط با مشاوران همسان توسط پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسشنامه سازگاری بارو بررسی شدند. سپس گروه آزمایشی تحت نظارت رابط مشاوران قرار گرفت، اما گروه کنترل هیچ رابطی نداشت. در پایان یک دوره چهار ماهه، دو گروه بار دیگر توسط آزمون های یاد شده بررسی گردیدند. سپس با گذشت 9 ماه و بعد از ادامه آموزش ها، بار دیگر آزمودنی های گروه کنترل و آزمایشی به آزمون پاسخ دادند تا پایداری مشاوره های همسالان مشخص گردد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته درون – برون گروهی نشان داد که در اغلب خرده مقیاس های سلامت عمومی و سازگاری، بین گروه کنترل و آزمایشی تفاوت معنادار وجود دارد. این تفاوت در طی اندازه گیری های مکرر در خلال زمان بعد از شروع و 9 ماه بعد از اتمام آموزش مشهود بوده و ادامه داشته است.
"
نگرشی بر مبانی روانشناختی ارزشهای مذهبی به مثابه اصلی ترین عوامل بهداشت روانی و شکوفایی شخصیت
حوزههای تخصصی:
همه انسانها فطرتاً کنجکاو و خداجو هستند‘اما همیشه با زبان منطق و استدلال نمیتوان چنین استعداد فطری و نیاز برتر را بیدار نگاه داشت و پرورش داد . احساسات‘ عواطف و خوشایندیها خمیر مایه اولیه گرایشهای مذهبی و تقویت نگرشها و رفتارهای مکتبی در بین همه انسانها‘به ویژه کودکان و نوجوانان است امروزه مذاهب به طور اعم و جامعترین آن ‘ مکتب حیات بخش و جاویدان اسلام و ارزشهای اسلامی به طور اخص به عنوان کاملترین پاسخها به عالیترین نیازهای انسان و عوامل بنیادی رشد شخصیت متعادل و تأمین کننده بهداشت روانی مورد توجه است . در این مقاله سعی شده است به اختصار به مبانی روانشناختی‘نماز‘روزه‘وحج اشاره شود.
اطلاع رسانی پیش از انجام عمل جراحی عمومی
حوزههای تخصصی:
مقایسه دانشجویان با سطوح مختلف عزت نفس از لحاظ سبک های مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل اثرگذار بر واکنش ها در مقابل رویدادهای استرس زا، نقش به سزایی در مدیریت و کنترل استرس دارد و همواره یکی از موضوعات عمده در مطالعات مرتبط به رفتارشناسی مقابله بوده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تفاوت در سبک ها و واکنش های مقابله افراد با توجه به سطح عزت نفس انجام شده است. این مطالعه با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. داده های مطالعه حاضر از 373 نفر از دانشجویان دانشاگه یزد ( 140 مرد و 233 زن) که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، در خردادماه 1385 از هفت دانشکده انتخاب شده بودند، گرد آوری شد. این پاسخگویان، سپس به پرسش های مقیاس سبک های مقابله (CSS) و نسخه اصلاح شده مقیاس عزت نفس روزنبرگ پاسخ دادند. تفاوت معنی داری بین افراد با سطوح مختلف عزت نفس، در زمینه سبک های مقابله به طور کلی (p<0.001) و نیز عامل های ارزیابی مجدد / سازگاری (p<0.001)، مقابله اجتنابی (p<0.001)، مقابله مساله مدار (p<0.001)، مقابله هیجان مدار (p<0.001)، و خویشتنداری (p<0.01) مشاهده شد. در حالی که پژوهش های پیشین، استفاده بالاتر افراد با عزت نفس پایین از برخی سبک های مقابله هیجانی، یعنی مقابله هیجان مدار و ارزیابی مجدد / سازگاری را نشان داده بودند، نتایج پژوهش حاضر استفاده بیشتر افراد با سطح عزت نفس بالا از سبک های مقابله هیجان مدار و ارزیابی مجدد / سازگاری را نشان داده است.
اثربخشی آموزه های هستیشناسی اسلامی بر رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، که از نوع مطالعات نیمه تجربی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود، با هدف تعیین اثربخشی آموزه های هستی شناسی اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل انجام شد. بدین منظور، از بین مراجعه کنندگان مرکز مشاوره باب الحوائج شهرستان میبد، 24 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به شرکت کنندگان گروه آزمایش، هر هفته دو جلسه نود دقیقه ای به مدت 10 جلسه آموزه های مبتنی بر هستی شناسی اسلامی دربارة ارتباط زناشویی داده شد و به گروه کنترلی هیچ گونه آموزشی ارائه نشد. هر دو گروه یک بار پیش از انجام آزمایش، یک بار بلافاصله پس از اتمام آزمایش و یک بار یک ماه پس از انجام مداخلات، فرم کوتاه آزمون رضایت زناشویی انریچ را تکمیل کردند. در نهایت، داده های جمع آوری شده به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزه های هستی شناسی اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی شرکت کنندگان گروه آزمایش تأثیر معنی داری داشت. این افزایش در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که ارائه آموزه های مذهبی مبتنی بر هستی شناسی اسلامی، شیوة مناسبی برای افزایش رضایت زناشویی زوجین است.
بررسی اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای (TA) مذهب محور بر میزان عشق و علاقه، احترام به همسر و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای مذهب محور بر میزان عشق و علاقه، احترام به همسر و رضایت زناشویی بوده است. طرح این پژوهش از نوع تجربی، پیش آزمون ـ پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری بوده است. از میان زوج های با مشکلات خانوادگی و تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاورة محقق، و با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد سی زوج انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش طی هشت جلسة 45 دقیقه ای تحت آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای مذهب محور قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش عبارت بود از: 1. مقیاس عشق و علاقه؛ 2. پرسش نامة احترام به همسر؛ 3. پرسش نامة رضایت زناشویی اینریچ. داده های حاصل، با روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده آشکار ساخت که میان گروه آزمایش و کنترل، از لحاظ میزان عشق و علاقه، احترام به همسر و رضایت زناشویی تفاوت معنا داری وجود دارد (001/0>P)؛ یعنی میزان عشق و علاقه، احترام به همسر و رضایت زناشویی در گروه آزمایش، به گونه ای معنا دار، بالاتر از پیش آزمون و گروه کنترل بوده است. این نتایج، همچنان در دورة پیگیری به گونه ای معنا دار پایدار بوده است (001/0>p).
رابطه الگوهای ارتباطی زنان و مردان با توجه به پایبندی مذهبی و رضامندی زناشویی در روابط زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة الگوهای ارتباطی زنان و مردان بر اساس پایبندی مذهبی و رضامندی زناشویی انجام شده است. حجم نمونة پژوهش که با روش چند مرحله ای و به شکلی تصادفی انتخاب شد، شامل 121 زوج (242 نفر) از زوج های مراکز دانشگاهی تربیت معلم و حوزوی شهر اصفهان بود. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهشی از پرسش نامة الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی و پرسش نامه مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی جدیری و پرسش نامة پایبندی مذهبی جان بزرگی استفاده شد. داده ها با شاخص های آماری آزمون t مستقل، تحلیل واریانس چندراهه و رگرسیون چندمتغیره، تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که زنان بیش از مردان الگوی متوقع را در روابط دوجانبه به کار می گیرند. زنان بیش از مردان پایبندی های مذهبی دارند. زنان کمتر از مردان احساس رضامندی زناشویی دارند. زنانی که پایبند به مذهب اند کمتر الگوهای ارتباطی معیوب را برمی گزینند. زنان در الگوهای ارتباطی توقع ـ کناره گیری بیشتر احساس رضامندی می کنند و اگر در الگوی اجتنابی قرار گیرند، بیشتر احساس نارضامندی می کنند.
نقش واسطه ای خوش بینی در رابطه بین تجارب تحصیلی استرس زا و واکنش به این تجارب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای خوش بینی در رابطه بین استرس تحصیلی ادراک شده و واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر انجام شد. 300 دانشجو (112 پسر، 188 دختر)، به مقیاس استرس دوران دانشجویی (SLSI) و نسخه تجدیدنظر شده آزمون جهت گیری زندگی (LOT-R) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین عوامل استرس زای تحصیلی با واکنش ها به این عوامل رابطه مثبت و معنادار، بین عوامل استرس زای تحصیلی با خوش بینی رابطه منفی و معنادار و بین خوش بینی و واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. در کل نمونه، نتایج از نقش واسطه ای خوش بینی در رابطه بین تجارب تحصیلی استرس زا و واکنش ها به این تجارب حمایت کردند. نتایج تخصیص جنسی روابط ساختاری بین متغیرهای چندگانه نشان داد که روابط بین عوامل استرس زای تحصیلی، خوش بینی و واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی در دو جنس هم ارز بودند. براساس نتایج به دست آمده در مدل کلی، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و متغیرهای پیش بین 80 درصد از پراکندگی متغیر واکنش ها به تجارب تحصیلی استرس زا را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در مواجهه با تجارب تحصیلی استرس زا، بخشی از تمایز در مدل ترجیحی واکنش ها به عوامل استرس زای تحصیلی در دو جنس، از طریق تفاوت در میزان خوش بینی فراگیران قابل تبیین است.