فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه پرسش نامه ای برای کمی سازی مفهوم ثبات قدم بر اساس منابع اسلامی و تعیین ویژگی های روان سنجی آن است. برای استخراج مؤلفه های مفهومی ثبات قدم از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ویژگی های پرسش نامه از روش پیمایشی استفاده شده است. در روش تحلیل محتوا، آموزه های دین جمع آوری، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفته و هفت مؤلفه از منابع اسلامی استخراج گردید. در روش پیمایشی، ارزیابی روایی و اعتبار پرسش نامه در نمونه 200 نفری که به روش نمونه گیری خوشه ای از جامعه آماری طلاب حوزه های علمیه شهر نجف آباد انتخاب شده بودند، بررسی شده است. یافته ها نشان داد که پرسش نامه ثبات قدم از نظر روایی سنجی محتوایی، ملاکی و سازه ای از روایی لازم و بالایی برخوردار است. در تحلیل عوامل اکتشافی، پنج عامل به دست آمد که عبارتند از: مصمم بودن، پایبندی به ارزش ها، هدفمداری متعالی، شکیبایی و تلاش پایدار. اعتبار این پرسش نامه با محاسبه آلفای کرونباخ، 845/0 می باشد. در نتیجه، پرسش نامه ثبات قدم اسلامی می تواند به عنوان یک ابزار دارای ویژگی های روان سنجی روایی و معتبر در پژوهش های اسلامی و روان شناختی مورد استفاده قرار گیرد.
نگرش به فرزندآوری: نقش سبک زندگی اسلامی و ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی نقش سبک زندگی اسلامی و ویژگی های جمعیت شناختی در پیش بینی نگرش به فرزندآوری به روش توصیفی و از نوع همبستگی انجام شد. بدین منظور 360 نفر از جامعه دانشجویان و طلاب متأهل شهر قم در سال تحصیلی 1397 1396، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی (ILST) و نگرش به فرزندآوری پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین تحصیلات و طبقه اجتماعی، با نگرش منفی به فرزندآوری ارتباط مثبت و بین شغل و میزان درآمد با نگرش منفی به فرزندآوری ارتباط منفی وجود دارد. از بین همه متغیرهای جمعیت شناختی، تنها بین طبقه اجتماعی اقتصادی با نگرش مثبت به فرزندآوری ارتباط منفی به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که مؤلفه های روشنفکری منفی، دنیاخواهی، نوع دوستی، گنهکاری و طبقه اجتماعی اقتصادی، به خوبی می توانند نگرش مثبت و منفی به فرزندآوری را پیش بینی نمایند. این یافته ها، نقش مهم و زمینه ای سبک زندگی اسلامی را در پیش بینی نگرش به فرزندآوری نشان می دهد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد اسلامی بر سلامت روان سالمندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سالمندی پدیده ای جهانی است که در آینده نزدیک یکی از مهم ترین چالش های اجتماعی خواهد بود و به دلیل تغییرات زیستی، روانی و اجتماعی، دوران مهمی از زندگی است که توجه به مسائل و نیازهای آن ضرورتی خاص دارد. این پژوهش به بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد اسلامی بر سلامت روان سالمندان استان یزد پرداخته است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری، سالمندان استان یزد در سال 1398 بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 30 نفر (1۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) که با روش نمونه گیری در دسترس و با لحاظ ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. ابزار این پژوهش پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و برنامه درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد اسلامی بود. پژوهشگران جلسات درمان را با استفاده از منابع معتبر در زمینه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طراحی کردند. سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با منابع اسلامی معتبر تطبیق داده شد و به تأیید 5 نفر از متخصصین حوزه روا ن شناسی و علوم قرآنی رسید. گروه آزمایش، برنامه درمان را در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. طبق یافته های این مطالعه، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد اسلامی موجب افزایش ابعاد سلامت روان سالمندان شده است.
بررسی تطبیقی رویه های شاخص برون گرایی شخصیت از منظر روان شناسی و متون اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
139-156
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: صفات شخصیتی از جمله متغیّرهای مهم در تبیین رفتار است. این موضوع بسیاری از پژوهشگران روان شناس را به ایجاد نظریه های مختلف شخصیت جذب کرده است. اما این دیدگا ه ها همواره در حال تحول و رفع نواقص است. از طرفی در دین مبین اسلام، مجموعه گسترده ای از صفات و نقش هرکدام از آنها در عملکرد افراد طبقه بندی و معرفی شده است. تطبیق این دو دیدگاه می تواند چشم انداز دقیق و اثربخشی را به وجود آورد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی رویه های شاخص برون گرایی شخصیت از منظر روان شناسی و متون اسلامی بود. روش کار: این پژوهش از نوع مروری است. برای استخراج و تحلیل رویه های مرتبط با شاخص برون گرایی از متون تخصصی روان شناسی و متون اسلامی یعنی قرآن و حدیث با بررسی محتوایی آیه ها و روایات استفاده و سپس رویه های برون گرایی شخصیت از دیدگاه روان شناسی و متون اسلامی بررسی تطبیقی شده است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها: هر شش رویه شاخص برون گرایی در روان شناسی در متون اسلامی نیز وجود دارد اما در متون اسلامی رویه ها از نظر وسعت مفهوم و ضوابط و معیارها گستردگی بیشتری دارد. رویه های شاخص برون گرایی در روان شناسی صرفاً با در نظر گرفتن عوامل روانی و رفتاری تنظیم شده، درحالی که در اسلام مثلثی ارتباطی بین فرد، دیگران و خداوند با توجه به عوامل روانی، رفتاری و نگرشی شکل گرفته است. هدف روان شناسی از تبیین رویه ها بهزیستی فردی و اجتماعی است؛ اما در اسلام علاوه بر این هدف، پرداختن به هرکدام از رویه ها زمینه ای برای سعادت اخروی محسوب می شود. نتیجه گیری: بدون توجه به بُعد نگرشی و معنوی نمی توان به مفهوم روشنی از رویه های شاخص برون گرایی دست یافت. خداگرایی زمینه ساز ارتباط انسانی مطلوب با دیگران است و اسلام با تدابیر عملی و احکام تشویقی و تکلیفی، زمینه برون گراتر شدن افراد را فراهم می کند.
بررسی ارتباط گرایش مسئولان به اشرافیگری با ادراک عدالت اجتماعی و دین گریزی دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
71-87
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تحقق عدالت یکی از ارکان اصلی شکل گیری نهضت اسلامی، قیام مردمی و پیروزی انقلاب اسلامی بر نظام شاهنشاهی است. انقلاب اسلامی ایران که انقلاب مستضعفان است، مسئولانی را در رأس امور می طلبد که از جنس مستضعفان باشند و صرفاً دغدغه خدمت (و نه شوق کسب قدرت) آنان را به قبول مسئولیت وادار نماید. بااین حال، گرایش مسئولان به اشرافی گری پدیده ای منفی است که تبعات منفی بسیاری را در جامعه به همراه خواهد داشت. ازاین رو؛ به دلیل اهمیت موضوع، پژوهش حاضر بر آن بود تا گرایش مسئولان به اشرافی گری و نقش آن را در ادراک عدالت اجتماعی و دین گریزی دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی از طریق مطالعه ای میدانی بسنجد. روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. برای اجرای آن با استفاده از پرسش نامه های سنجش اشرافی گری، دین گریزی و عدالت اجتماعی و تأیید روایی و پایایی آن، به نظرسنجی از 400 دانشجوی دانشگاه های علوم پزشکی در سه استان مازندران، تهران و قم پرداخته شد که در نیمه دوم سال 1397 به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با کمک آزمون های میانگین و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نمونه آماری گرایش مسئولان به اشرافی گری را تأیید کرده است (با مقدار میانگین 34/4 از 5). علاوه براین، گرایش مسئولان به اشرافی گری ارتباطی معنادار با کاهش ادراک عدالت اجتماعی (47/0- t=و 87/2-P=) و نیز دین گریزی نمونه آماری داشت (63/0t= و 17/3P=)؛ ولی ارتباط معناداری بین ادراک عدالت اجتماعی و دین گریزی افراد یافت نشد (05/0- t= و 71/0-P=). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، در جامعه ای که مباحث اقتصاد مقاومتی در آن مطرح می شود ولی مدیران آن با اشرافی گری عجین شده اند، نیاز به اصلاحات اساسی در ساختارهای اداری و مدیریتی به خوبی احساس می شود. اشرافی گری مسئولان در جامعه اسلامی، افول ارزش ها را در بین شهروندان به ویژه جوانان و دانشجویان، به همراه خواهد داشت. بنابراین، شایسته است توجه ویژه ای به آن معطوف داشت.
پیش بینی میزان خودمهارگری نوجوانان دختر و پسر در مقطع دبیرستان براساس میزان صبر اسلامی و جهت گیری دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه اعتقاد بر آن است که رفتار فضیلت محور و بلکه تمام سعادت انسان در گرو خودمهارگری او است. خودمهارگری با عوامل و سازه های روان شناختی از جمله برخی سازه های دینی ارتباط دارد؛ به همین دلیل، پژوهش حاضر در پی آن است رابطه سطح خودمهارگری نوجوانان را با دو متغیر جهت گیری دینی و سازه صبر براساس آموزه های اسلامی بررسی کند. بدین منظور نمونه ای با حجم 362 نفر از میان 4709 دانش آموز متوسطه اول و دوم با سنین 14 تا 17 سال در شهرستان محلات، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. سه پرسشنامه جهت گیری مذهبی، مقیاس صبر اسلامی در نو جوانان و مقیاس خود مهار گری براساس منابع اسلامی برای کشف داده های اولیه در میان آنان توزیع و داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون، به کمک نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سازه صبر به میزان 49 درصد با خودمهارگری ارتباط دارد و به میزان بالایی می تواند سطح خودمهارگری نوجوانان را با ضریب اطمینان 45 درصد پیش بینی کند. همچنین روشن شد که سطح جهت گیری دینی نیز به میزان 18 درصد با همین ضریب اطمینان در خود مهار گری نوجوانان سهیم می باشد. از مجموع این یافته ها، نتیجه گیری می شود که برای افزایش سطح خودمهارگری می توان آموزش صبر اسلامی و مؤلفه های جهت گیری دینی را مدنظر قرار داد.
بررسی تأثیر نوای اذان در میزان اضطراب و درد بیماران بعد از عمل سزارین با روش بیهوشی اسپاینال: مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
د.
رابطه عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان با توجه به نگرش مذهبی والدین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان با توجه به نگرش مذهبی والدین صورت گرفته است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده که برای بررسی مدل تعدیلی از معادلات رگرسیونی استفاده گردید. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر و دختر پایه های چهارم، پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهر یزد و والدین آنها می باشند که در مدارس دولتی و غیر دولتی مشغول به تحصیل بودند. 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. به منظور سنجش متغیر ها از مقیاس سنجش عملکرد خانواده (FAD)، مقیاس خودپنداره کودکان پیرز و هریس (CSCS) و پرسشنامه نگرش مذهبی (RS) برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. تحلیل همبستگی و رگرسیون برای تحلیل نتایج مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سه متغیر خودپنداره کودکان، نگرش مذهبی والدین و عملکرد خانواده همبستگی مثبت و معنا دار وجود دارد. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که مجموع متغیرهای عملکرد خانواده، نگرش مذهبی والدین و اثر تعاملی آنها 30 درصد تغییرات خودپنداره کودکان را پیش بینی می کنند. نگرش مذهبی والدین در رابطه بین عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان نقش تعدیل کنندگی دارد و اثر تعاملی عملکرد خانواده با نگرش مذهبی والدین در خودپنداره کودکان معنادار می باشد. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر دلالت بر نقش عملکرد خانواده و نگرش مذهبی والدین در کیفیت خودپنداره کودکان داشته و نگرش مذهبی، عملکرد خانواده را در جهت افزایش خودپنداره کودکان تقویت (تعدیل مثبت) می کند.
کارآمدی درمان گروهی معنوی مذهبی، بر کاهش استرس مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین کارآمدی درمان گروهی معنوی مذهبی، بر کاهش استرس مادران کودکان کم توان ذهنی بود. جامعه آماری پژوهش، مادران کودکان کم توان ذهنی مدارس پسرانه آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 2 مدرسه گزینش شد. پس از تکمیل پرسش نامه پاسخ به استرس کوه و همکاران توسط مادران، 24 نفر که نمره بالاتر از نقطه برش را کسب کردند، به عنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، 8 جلسه120 دقیقه ای روان درمانی معنوی مذهبی اجرا شد، اما گروه کنترل، مداخله ای را دریافت نکرد. نتایج تحلیل داده ها، در پس آزمون و نیز در آزمون پیگیری دو ماه پس از اجرای پس آزمون نشان داد که درمان معنوی مذهبی گروهی، بر کاهش استرس تنش، پرخاشگری و افسردگی مادران کودکان کم توان ذهنی گروه آزمایش مؤثر بوده است.
همبستگی بین نگرش های مذهبی و سلامت عمومی در دختران مقطع دبیرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
50-59
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مذهب یکی از عوامل تأثیرگذار در سلامت افراد به ویژه در دوره های مهم رشد است؛ با وجود این، تاکنون کمتر به بررسی آن در نوجوانان پرداخته شده است. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین نگرش های مذهبی و سلامت عمومی دانش آموزان مقطع دبیرستان صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه ی مورد بررسی 120 نفر از دختران دبیرستانی شهر کرج با میانگین سنی 52/0±6/16 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده از چهار مدرسه ی واقع در منطقه ی سه این شهر انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت است از: پرسش نامه ی نگرش های مذهبی گلریز-براهنی و پرسش نامه ی سلامت عمومی (GHQ-28). برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان دهنده ی رابطه ی معنادار بین نگرش های مذهبی و سه خرده مقیاس علائم اضطرابی و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی بود (01/0p<)؛ با وجود این، ارتباط معناداری بین نگرش مذهبی و خرده مقیاس عملکرد جسمانی وجود نداشت (05/0p>). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر به روشنی گویای تأثیرگذاری نگرش های مذهبی بر سلامت عمومی دانش آموزان است.
نقش دلبستگی به خدا و سلامت معنوی در پیش بینی خوش بینی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف نقش دلبستگی به خدا و سلامت معنوی در پیش بینی خوش بینی دانش آموزان دختر و پسر اجرا شد. روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه در سال 95-1394 شهرستان جلفا بودند که تعداد 200 نفر نمونه به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار شامل پرسش نامه های دلبستگی به خدا، سلامت معنوی و خوش بینی بود که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که خوش بینی با نمره کلی سلامت معنوی ارتباط مثبت و معناداری دارد. اما با اجتناب از صمیمیت با خدا و اضطراب از طرد شدن از زیرمؤلفه های دلبستگی به خدا ارتباط معکوس دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 54 درصد از واریانس خوش بینی به وسیله سلامت معنوی و اجتناب از صمیمیت و اضطراب از طرد شدن از زیرمؤلفه های دلبستگی به خدا، تبیین می شود.
نقش واسطه یی تحمل پریشانی در رابطه ی بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه در دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87-100
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سازگاری با دانشگاه از عوامل مهم در ابعاد مختلف زندگی دانشجویان مانند بهداشت جسمی-روانی و سازگاری اجتماعی در حوزه های خارج از دانشگاه است. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه یی تحمل پریشانی در رابطه ی بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه است. روش کار: در یک طرح همبستگی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه یی از بین دانشجویان پسر مجتمع خوابگاهی وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 273 دانشجوی پسر در سال تحصیلی 95-96 انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسش نامه های بلوغ عاطفی، هوش معنوی، تحمل پریشانی و سازگاری با دانشگاه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه ارتباط مثبت معنادار داشت. همچنین بین تحمل پریشانی و سازگاری با دانشگاه؛ و بین بلوغ عاطفی و هوش معنوی با تحمل پریشانی نیز ارتباط مثبت معنادار وجود داشت. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با یک اصلاح و حذف مسیر مستقیم هوش معنوی به سازگاری با دانشگاه دارای برازش پذیرفتنی بود. علاوه براین، مسیر مستقیم بلوغ عاطفی به سازگاری با دانشگاه نیز معنی دار بود. همچنین، نتایج ضرایب غیرمستقیم با استفاده از بوت استراپ نشان داد که همه ی مسیرهای غیرمستقیم نیز معنی دار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هوش معنوی و بلوغ عاطفی از طریق تحمل پریشانی موجب افزایش سازگاری با دانشگاه می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور افزایش سازگاری با دانشگاه در دانشجویان، برنامه های آموزشی هوش معنوی و بلوغ عاطفی با تأکید بر افزایش تحمل پریشانی آنان تدوین شود.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس کاستی خداآگاهی و حرمت خود دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی افکار خودکشی بر اساس خداآگاهی و حرمت خود بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل رگرسیونی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان زن و مرد یکی از دانشگاه های بیرجند در سال 1398 1399 بوده است. نمونه این پژوهش تعداد 375 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس های خداآگاهی (نورعلیزاده، 1390)، افکارخودکشی (بک، 1961) و حرمت خود (کوپر اسمیت، 1957) بودند. یافته های پژوهش نشان داد بین خداآگاهی و حرمت خود و افکارخودکشی رابطه معنی دار منفی وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که میزان افکار خودکشی، حرمت خود و خداآگاهی در میان زنان بیشتر از مردان است و این آمار در میان افراد مجرد به مراتب بیشتر از افراد متأهل بوده است. بر اساس یافته ها پیش بینی می شود که با ارتقای خداآگاهی و حرمت خود می توان بهداشت روانی افراد را افزایش داده و از شکل گیری افکار خودکشی پیشگیری و با آن مقابله کرد. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده بسته خداآگاهی بر گروهی از افراد آسیب پذیر به افکار خودکشی اجرا شود و اثربخشی آن بر کاهش افکار خودکشی ارزیابی شود.
اقتضائات آموزشی و پرورشی دوره کودکی از چشم انداز «آموزه های اسلامی» و «دانش روان شناسی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
متون اسلامی و دانش روان شناسی انجام گرفته است. پرسش اساسی این است که مهم ترین راهبردها و راهکارهای آموزشی و پرورشیِ متناسب با تحولات و ویژگی های دوره کودکی کدام است؟ در این پژوهش از روش توصیفی−تحلیلی و اجتهادی استفاده شده است. از تتبع و ژرف اندیشی در آموزه های اسلامی و آموزه های روان شناختی−تربیتی، می توان استنباط کرد که اقتضائات مهم آموزشی و پرورشی دوره کودکی عبارتند از: 1. ارتباط صمیمی و عاطفی با کودک؛ 2. ارتباط مبتنی بر بازی و قصه گویی؛ 3. پاسخ گویی شناختی همتراز با فهم کودکان؛ 4. همتراز سازی مطالب با تحول روان شناختی کودک؛ 5. رعایت اصل تدریج؛ 6. سبک ارتباطی مبتنی بر تحول شناختی و هیجانی−عاطفی؛ 7. بهره گیری از یادگیری الگویی؛ 8. ساده سازی پیام و بهره گیری از آموزش گام به گام و تدریجی در آموزش و پرورش کودک.
بررسی رابطه ی معنویت با عوارض و مرگ و میر بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی تحت جراحی بای پس کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
76-86
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری عروق کرونر قلب سردسته ی علل مرگ و میر در بیشتر کشورها محسوب می شود. گرچه رابطه ی بین معنویت و سلامت در مطالعات مختلفی تأیید شده، رابطه ی آن با این بیماری خاص هنوز بررسی نشده است. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین معنویت با عوارض و مرگ و میر بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری که تحت جراحی بای پس کرونر قرار گرفته اند، انجام شد. روش کار: این مطالعه ی مقطعی بر روی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر که در فاصله ی زمانی بین آذر 1391 تا آذر 1392 در بیمارستان دکتر شریعتی تهران تحت عمل بای پس کرونر قرار گرفته بودند، انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل چک لیست جمع آوری اطلاعات بر اساس پرونده ی بیماران و تأیید پزشک مربوط و همچنین پرسش نامه ی معنویت هال و ادواردز بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون های من-ویتنی، کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های حاصل از بررسی ارتباط شش زیرمقیاس معنویت با عوارض ناشی از جراحی و مرگ و میر نشان داد که با افزایش میانه ی نمره ی زیرمقیاس ناامیدی امکان بروز عفونت، تامپوناد، انقباض زودرس بطنی و فیبریلاسیون دهلیزی بیشتر شد و با افزایش میانه ی نمره ی زیرمقیاس آگاهی میزان بروز آنها کاهش یافت (05/0P<). علاوه براین، بین مدت زمان بستری و زیرمقیاس ناامیدی همبستگی خطی مستقیم و معناداری وجود داشت (003/0P= و 291/0r=). مرگ و میر نیز در بیمارانی که آگاهی بیشتری داشتند، کمتر اتفاق افتاد (05/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، معنویت با میزان بروز عوارض و مرگ و میر پس از عمل بای پس کرونر رابطه دارد. ازاین رو، باید راهکارهایی مؤثر همچون مدنظر قرار دادن مسائل معنوی در فرایند درمان بیماران و آموزش روش های روان شناختی مناسب برای بهبود سریع تر آنها به کار گرفته شود.
ارتباط هوش هیجانی و تقیّد به نماز با تمایل جنسی در دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر میانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
61-72
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر، مدیریت نادرست تکانه های هیجانی، سیر نزولی انجام فریضه ی دینی نماز و افزایش معاشرت بین دختران و پسران دانشجو از مسائل مهم در دانشگاه ها است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی هوش هیجانی و تقیّد به نماز با تمایل جنسی در دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر میانه انجام شد. روش کار: طرح این پژوهش توصیفی و روش آن همبستگی است. جامعه ی پژوهش کلیه ی دانشجویان مجرد مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور و آزاد شهر میانه بود که از میان آنان نمونه یی به حجم 140 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. داده ها با کمک پرسش نامه های هوش هیجانی پترایدز فارنهایم، تقیّد به نماز پناهی و پرسش نامه ی چندوجهی مسائل جنسی (MSQ) جمع آوری؛ و با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره ی هم زمان تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد از میان مؤلفه های هوش هیجانی فقط کنترل هیجان رابطه ی منفی معناداری با تمایل جنسی داشت (01/0> Pو 236/0- = r). علاوه براین، تقیّد به نماز نیز با تمایل جنسی رابطه ی منفی معناداری داشت (05/0> Pو 165/0-=r)؛ در حالی که هوش هیجانی کلی، درک هیجان ، کنترل هیجان و مهارت های اجتماعی با تقیّد به نماز رابطه ی مثبت معنادار داشت (05/0>P)؛ در عین حال خوش بینی رابطه ی معناداری با تقیّد به نماز نداشت. متغیّر کنترل هیجان نیز توانایی پیش بینی 23 درصد از تمایل جنسی را داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای مداخلات در جهت ارتقای کنترل هیجان و تقیّد به نماز می تواند در کاهش تمایلات جنسی دانشجویان مجرد مؤثر باشد.
تأثیر آموزش آموزه های دینی (مبتنی بر دعای مکارم الاخلاق) بر هوش اخلاقی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برای بررسی تأثیر آموزش آموزه های دینی (مبتنی بر دعای مکارم الاخلاق)، بر هوش اخلاقی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز این پژوهش انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از بین دانشکده های مختلف دانشگاه شهید چمران اهواز 40 نفر انتخاب و به دو گروه 20 نفره گواه و آزمایش تقسیم شدند. به دلیل اُفت آزمودنی های ناشی از تداخل کلاسی، گروه آزمایش به 15 نفر و گروه گواه به 19 نفر تقلیل یافت. ابزار مورد استفاده پرسش نامه شایستگی های اخلاقی لنیک و کی یل بود. گروه آزمایش، 10 جلسه تحت آموزش آموزه های دینی مبتنی بر دعای مکارم الاخلاق قرار گرفتند. داده های حاصل از این پژوهش، به روش تحلیل واریانس بر روی تفاضل نمرات پیش آزمون پس آزمون در سطح معنا داری 05/0>p مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش آموزه های دینی مبتنی بر دعای مکارم الاخلاق موجب افزایش معنادار مؤلفه های هوش اخلاقی در گروه آزمایش شد، اما در مؤلفه راستگویی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
مقایسه سازه تصور از خدا در میان چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سازه تصور از خدا، از موضوعات بسیار مهم، در حوزه روان شناسی دین است که ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه سازه تصور از خدا در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - مقایسه ای و جامعه آماری این پژوهش شامل طلاب حوزه علمیه، دانشجویان دانشگاه علمی و کاربردی، فرهنگیان آموزش و پرورش و مشاغل آزاد بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 3۶7 نمونه گرفته شد. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss نسخه 2۶ تجزیه و تحلیل شدند. یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که سازه تصور از خدا بر اساس «ناصریت»، «رحمانیت - غافریت»، «منعمیت - رازقیت»، «خالقیت - قادریت» و «عالمیت»، در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد، تفاوت معناداری دارد. افراد متأهل نسبت به افراد مجرد در تمام ویژگی ها بالاتر هستند و این تفاوت معنادار است. در گروه مردان و زنان، تفاوت معناداری به دست نیامد. تصور از خدا در گروه های سنی بالاتر، بر اساس ناصریت، رحمانیت - غافریت و منعمیت - رازقیت، بالاتر از گروه های سنی پایین تر بود و این تفاوت معنادار است. در سطوح مختلف تحصیلی گروه فوق لیسانس بالاترین و گروه دیپلم و زیر دیپلم پایین ترین نمره تصور از خدا را دارند و تفاوت معنادار است.
اثربخشی «قصه های قرآنی» بر «ذهنیت فلسفی» و «گرایش به تفکر انتقادی» دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی «قصه های قرآنی» بر «ذهنیت فلسفی» و «گرایش به تفکر انتقادی» دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد افراد نمونه از بین همه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر قاین انتخاب شدند؛ به این صورت که از بین دانش آموزان یادشده، دو کلاس انتخاب شدند که 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. از دو پرسشنامه ذهنیت فلسفی و گرایش به تفکر انتقادی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده ها با به کار بردن نرم افزار spss و آزمون کوواریانس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از قصه های قرآنی بر افزایش ذهنیت فلسفی و گرایش به تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی تأثیر مثبت دارد؛ بنابراین به دست اندرکاران نظام آموزش و پرورش ابتدایی سفارش می شود که از قصه های قرآنی در مدارس ابتدایی استفاده شود.
اثربخشی دعادرمانی بر کاهش عقاید ناکارآمد نوجوانان دارای مشکلات تحصیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی دعادرمانی بر کاهش عقاید ناکارآمد نوجوانان شهرستان قشم می باشد. بدین منظور، 32 نفر از نوجوانان شهرستان قشم که دچار افت تحصیلی و عقاید ناکارآمد بودند، به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. مفاهیم و مراحل دعادرمانی، طی 8 جلسه هفتگی در شهر قشم انجام شد. پرسش نامه عقاید غیرمنطقی جونز (IBT)، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات افکار غیرمنطقی، در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، کاهش معناداری پیدا کرده است (001/0P<). همچنین، نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی، توقع تأیید از دیگران، سرزنش کردن خود، بی مسئولیتی عاطفی، نگرانی توأم با اضطراب، اجتناب از مشکل، وابستگی، درماندگی برای تغییر و کمال گرایی در گروه آزمایش، نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است.