فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
89-100
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت گرایی یکی از متغیّرهایی است که با سلامت روانی و جسمی انسان مرتبط است و نقش بسیار مهم و مثبتی از نظر روان شناختی در مبتلایان به دردِ مزمن ناشی از بیماری دارد. در این پژوهش تأثیر و نقش این متغیّر در پیش بینی زندگی ارزش محورِ مبتلایان به بیماری روماتیسم مفصلی بررسی شده است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، 70 بیمار زن مبتلا به روماتیسم مفصلی به روش نمونه گیریِ هدفمند انتخاب شدند و از آنان خواسته شد تا به دو پرسش نامه ی «سنجش نگرش معنوی» و «ارزش ها در درد مزمن» پاسخ دهند. داده ها از طریق آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مؤلفه ی توانایی معنوی 22 درصد از تغییرات زندگی های ارزش محور را پیش بینی کرد (0001/0p<). نتیجه گیری: هنگامی که معنویت گرایی در رفتار فردِ مبتلا به درد مزمن نمود می یابد، در ارزش های زندگی وی تأثیر بسیار مثبتی دارد، اما چنانچه معنویت گرایی تنها در حوزه ی عقیدتی باشد، چنین تأثیری نخواهد داشت.
رابطه ی نگرش و التزام عملی به نماز و تجارب معنوی با سلامت عمومی دانشجویان دختر دانشگاه تهران در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
99-113
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اجرای اوامر و فرائض دینی از جمله التزام عملی به نماز و تجارب معنوی یکی از راه های نجات بخش و رهایی از ناملایمات، ناراحتی ها و استرس های روزمره ی دانشجویان است. این مطالعه با هدف تعیین رابطه ی نگرش و التزام عملی به نماز و تجارب معنوی با سلامت روان در دانشجویان دختر دانشگاه تهران در سال 1396 انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود که در سال 1396 تحصیل می کردند و نمونه ی پژوهش شامل 150 دانشجو بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه یی انتخاب شدند. ابزارهای گرد آوری اطلاعات عبارت بود از: پرسش نامه ی نگرش و التزام عملی به نماز، تجارب معنوی روزانه و سلامت عمومی گلدبرگ 28GHQ-. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که مقدار r در رابطه ی بین مؤلفه ی اثربخشی نماز در زندگی فردی و اجتماعی با مقدار 251/0-، توجه و عمل به مستحبات با مقدار 507/0-، التزام و اهتمام جدی برای انجام نماز با مقدار 373/0-، مراقبت و حضور قلب در نماز با مقدار 251/0- و نمره ی کل متغیّر التزام عملی به نماز با مقدار 401/0- با سلامت روان در سطح 05/0 به صورت منفی و معکوس معنادار بود. علاوه براین، مقدار r در رابطه ی بین مؤلفه ی احساس حضور خداوند با مقدار 498/0-، ارتباط با خداوند با مقدار 325/0-، احساس مسئولیت در قبال دیگران با مقدار 259/0- و تجارب معنوی با مقدار 474/0- با سلامت روان در سطح 05/0 نیز به صورت منفی و معکوس معنادار بود ( 657/0-). نتیجه گیری: التزام عملی به نماز در ایجاد بهداشت و سلامت روانى افراد نقش اساسى دارد. همچنین، نتایج تأیید کرد که مذهب کارکرد حمایتی از سلامت روان دارد و تجارب معنوی در پیشگیری از بیماری های روانی و تسهیل مقابله با بیماری و بهبودی آن سهیم است.
روایی و اعتبار مقیاس اولیه حزم (آینده نگری)؛ بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف اعتباریابی مقیاس حزم (آینده نگری)، بر اساس منابع اسلامی و با استفاده از روش های توصیفی تحلیل محتوا انجام شده است. بدین منظور، منابع معتبر اسلامی مرتبط مورد شناسایی، مطالعه، دسته بندی، و مفهوم شناسی شد. پس از طی مراحل ساخت و سنجش روایی، پرسش نامه 95 گویه ای بین 30 نفر از دانشجویان، طلاب و مردم عادی شهر قم که با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، اجرا شد. برای تعیین روایی محتوایی، از نظرات 8 نفر از روان شناسان اسلام شناس با استفاده از شاخص روایی محتوا (CVI و CVR) و ضریب تطابق کندال بهره گرفته شده است. برای تعیین روایی صوری، نظرات 5 تن از کارشناسان علوم روان شناسی و اسلامی استفاده شد. در بررسی اعتبار مقیاس، ضریب آلفای کرونباخ، در دو مرحله آزمون و بازآزمون به ترتیب، برابر 801/0 و 786/0 به دست آمد. همسانی درونی در مرحله آزمون و بازآزمون بر مبنای ضریب دو نیمه سازی اسپیرمن براون به ترتیب، 891/0 و 858/0 و بر اساس ضریب دونیمه سازی گاتمن 891/0 و 852/0 می باشد. همبستگی بین دو نیمه مقیاس، برابر 818/0 و 751/0 می باشد که بیانگر اعتبار قوی پرسش نامه است.
اثربخشی آموزش «قدرشناسی مبتنی بر قرآن» و زمان بندی آن بر «شادی»، «رضایت از زندگی» و «امید» دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش «قدرشناسی مبتنی بر قرآن» بر «شادی»، «رضایت از زندگی» و «امید» دانش آموزان، با طرح پیش آزمون پس آزمون باگروه کنترل و پیگیری بود. تعداد 75 نفر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرکرد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های«امیدواری» اشنایدر، «رضایت از زندگی» داینر و «شادکامی» آکسفورد بود. گروه های مداخله بصورت هفتگی یا روزانه آموزش قدرشناسی را دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس ترکیبی نشان داد: 1. تاثیر آموزش قدرشناسی بر امید و شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری معنادار بود؛ 2. تفاوت معناداری در رضایت از زندگی گروه ها دیده نشد؛ 3. تمرین روزانه قدرشناسی (به خلاف تمرین هفتگی)، افزایش قابل ملاحظه در میزان شادی گروه ها را نشان داد
اثر تعدیل کننده ی دین داری بر رابطه ی تعداد فرزند و اضطراب مادران تک فرزند و مادران دارای دو فرزند و بیشتر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با وجود تحقیقات مختلف همچنان تصویر ناهماهنگ و مبهمی از آثار تک فرزندی یا تعدد فرزندی بر والدین به ویژه مادران وجود دارد و هنوز مشکل ساز بودن تک فرزندی در تولید اضطراب مادران در مقایسه با مادرانی که بیش از یک فرزند دارند کاملاً ثابت نشده است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف اثر تعدیل کننده ی دین داری بر رابطه ی تعداد فرزند با اضطراب مادران تک فرزند و مادران دارای دو فرزند و بیشتر انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است که به روش همبستگی صورت گرفته است. جامعه ی مورد مطالعه مادران استان البرز و تهران در سال تحصیلی 93-94 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس 384 نفر بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. در پاسخ به پرسش ها دو گروه از مادران (جامعه ی مورد مطالعه) بررسی شدند. گروه اول مادران تک فرزند (192 نفر) و گروه دوم مادران دارای دو فرزند و بیشتر (192 نفر) را تشکیل می دادند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه ی دین داری خدایاری فرد و همکاران و پرسش نامه ی اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر بود. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که دین داری نمی تواند متغیّر تعدیل کننده در رابطه ی بین تعداد فرزند و اضطراب مادر باشد. علاوه براین، بین تعداد فرزند و اضطراب مادران رابطه ی معناداری وجود داشت (118/0 = R)، اما بین تعداد فرزند و دین داری مادران رابطه ی معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده ی توجه بیشتر مسئولان و متصدیان عرصه ی تعلیم و تربیت و سلامت کشور در زمینه ی دین داری و تعداد فرزندان و همچنین نقش دین داری در کاهش اضطراب خانواده های ایرانی است.
رابطه مثبت نگری مادران با عزت نفس نوجوانان با توجه به دین داری مادران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تعیین رابطه مثبت نگری مادران با عزت نفس نوجوانان با توجه به دین داری مادران بود. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های بنیادی محسوب می شود و از نظر روش کار جزء پژوهش های توصیفی همبستگی می باشد. جامعه مورد بررسی در این پژوهش 4100 نفر شامل کلیه مادران و دانش آموزان مدارس دولتی روزانه دخترانه و پسرانه متوسطه دوم که در سال تحصیلی 96 97 در شهرستان ساوه مشغول تحصیل بودند، می باشد. 144 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسش نامه دین داری گلاک و استارک، پرسش نامه مثبت نگری اینگرام و وینیسکی، پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ می باشد. در بخش استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون به منظور جهت تعیین رابطه بین متغیرها، و آزمون رگرسیون تک متغیره و چند متغیره جهت سنجش تأثیر هر یک از مؤلفه ها در متغیر اصلی استفاده شد. تحقیق حاضر نشان داد دین داری مادران در رابطه بین مثبت نگری مادران با عزت نفس نوجوان، نقش تعدیل کنندگی داشته و میزان عزت نفس نوجوانان را افزایش داده است، همچنین پژوهش حاضر نشان داد که بین مثبت نگری مادران با عزت نفس نوجوانان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و نیز بین دین داری مادران و عزت نفس نوجوانان رابطه مثبت و معناداری وجود داشته و نیز بین دین داری مادران و مثبت نگری مادران رابطه مثبت و معنی داری برقرار است.
رشد معنوی در پژوهش های روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
معنویت اسلامی با آثاری همچون ارتباط با خدا، توجه به جهان آخرت، دوست داشتن نیکی ها و مناجات با خدا و توکّل به او موجب رشد معنوی می شود؛ درحالی که معنویت های غیرتوحیدی به دنبال رشد معنوی نیستند و دغدغه ی اصلی آنان آرامش و نشاط در دنیا است. معنویت اسلامی علاوه بر نگرش ها و احساسات مثبت معنوی، بر رفتارهای مثبت دینی مانند نماز، رعایت حریم با نامحرم و توجه به مسئولیت ها نیز تأکید می کند که این مناسک و آداب در رشد معنوی تأثیر بسزایی دارد.
پیش بینی «حرمت خود فرزندان» بر اساس «سبک های فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینیِ «حرمت خود کودکان» بر اساس «فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران» بود؛ از کلاس های چهارم و پنجم ابتدایی شهر قم، 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که به «مقیاس عزت نفس» روزنبرگ (1965) و مادرانشان، به پرسشنامه های «پایبندی مذهبی» جان بزرگی (1388) و «سبک فرزند پروری» بامریند (1973) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق همبستگی و تحلیل مسیر، نشان داد که «فرزندپروری مقتدرانه»، «حرمت خود» فرزندان را افزایش داده ولی «فرزند پروری سخت گیرانه و سهل گیرانه»، اثر معنی داری بر «حرمت خود» فرزندان نداشته اند. «پایبندی مذهبی» مادران، «حرمت خود» فرزندان را افزایش و «دوسوگرایی مذهبی» و «ناپایبندی مذهبی مادران» آن را کاهش داده است. این دو متغیر بر اساس الگوی تحلیل مسیر به طور غیرمستقیم بر سبک فرزندپروری و از آن طریق بر حرمت خود فرزندان تأثیر دارد. با توجه به معناداری این الگو، می توان این دو متغیر را در سطح علّی برای متغیر وابسته تبیین کرد. بنابراین میزان پایبندی مذهبی به عنوان متغیر مثبت و دوسوگرایی مذهبی به عنوان متغیر منفی، سبک فرزندپروری را متأثر و بدین ترتیب حرمت خود کودکان را ارتقاء یا تقلیل می دهد
نقش واسطه ا ی جهت گیری مذهبی در رابطه با نیاز به شناخت و تاب آوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای جهت گیری مذهبی در رابطه با نیاز به شناخت و تاب آوری در قالب مدلی علّی است. بدین منظور، 320 دانشجو از دانشگاه فرهنگیان فارس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از دو پرسش نامه نیاز به شناخت، جهت گیری مذهبی و مقیاس تاب آوری بزرگسالان جمع آوری، و با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که نیاز به شناخت، پیش بینی کننده مثبت و معنادار (001/0P<) تاب آوری است و با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه منفی و معنادار (001/0P<) و با جهت گیری مذهبی درونی رابطه مثبت و معنادار (001/0P<) دارد. جهت گیری مذهبی بیرونی بُعد انسجام خانوادگیِ تاب آوری را به صورت منفی و معنادار (001/0P<) و جهت گیری مذهبی درونی به طور مثبت و معناداری (001/0P<) ابعاد تاب آوری را پیش بینی کرد. در نهایت، نیاز به شناخت به طور غیرمستقیم با تاب آوری رابطه معنادار (001/0P<) داشت.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری زناشویی، تاب آوری و کیفیت زندگی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری زناشویی، تاب آوری و کیفیت زندگی زوجین بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و انجام پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش، 240 نفر (120 زوج) بودند که فرزندانشان در سال تحصیلی 97 - 96 مشغول به تحصیل بودند و بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس، به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایشی (20 زوج) و گروه گواه (20 زوج) گمارده شدند. گروه آزمایشی، به صورت 10 جلسه 90 دقیقه ای مورد آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سازگاری زناشویی، تاب آوری و کیفیت زندگی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغییری (مانکوا) و تک متغییری (آنکوا) انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش مثبت اندیشی مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری زناشویی، تاب آوری و بهبود کیفیت زندگی زناشویی تأثیر داشته و این اثر تا مرحله پیگیری یک ماهه ماندگار بوده است.
نظریه خانواده درمانگری ساختاری و مطابقت آن با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی نظریه خانواده درمانگری ساختاری با رویکرد اسلامی صورت گرفته است. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است که در آن کلمات، مفاهیم، مضامین، عبارات و جملات خاص، از درون متن یا مجموعه ای از متون، استخراج، بررسی، توصیف و تبیین می شود. یافته ها نشان داد این نظریه چه در مبانی و چه در سیر نظریه درمان، همسویی مناسبی با آموزه های اسلامی دارد هرچند در نگرش تعالی گرایانه و نقش مداخلات شناختی، رفتاری، اخلاقی و معنوی از دیدگاه اسلامی جدا می شود. با توجه به همسویی مناسب این نظریه با آموزه های اسلامی، به نظر می رسد با چارچوب بندی مجدد آن با فرهنگ اسلامی - ایرانی، بتوان شیوه مناسب تری در درمان آسیب های خانواده های ایرانی، به کار گرفت.
امکان سنجی بسته آموزشی اصلاح رفتار بین فردی با رویکرد اسلامی در کاهش رفتار مجرمانه زندانیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی های روان شناختی نشان می دهد یکی از عوامل اصلی وقوع رفتارهای مجرمانه، وجود اختلالات و ناهنجاری ها در رفتار بین فردی است. هدف این پژوهش، امکان سنجی بسته آموزشی اصلاح رفتار بین فردی با رویکرد اسلامی، در کاهش رفتار مجرمانه زندانیان است. این پژوهش، از نوع طرح های آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری، کلیه زندانیان مرد زندان قم در سال 1396 بود که از میان آنان، 40 زندانی واجد شرایط، انتخاب و از طریق روش نمونه گیری تصادفی، به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: چک لیست رفتارهای مجرمانه، فرم مصاحبه بر اساس پرسش نامه جهت گیری مذهبی آذربایجانی، و بسته آموزشی محقق ساخته. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که مقدار محاسبه شده F در عامل های گروه، زمان اجرای آزمون، و اثر متقابل زمان اجرای آزمون و گروه، برای کلیه رفتارهای مجرمانه، در سطح 0005/0>P، معنادار است. نتایج نشان داد که با اجرای بسته آموزشی اصلاح رفتار بین فردی با رویکرد اسلامی، رفتارهای مجرمانه گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، به طور معناداری کاهش یافته است. بنابراین، برای کاهش رفتار مجرمانه زندانیان، می توان از بسته آموزشی اصلاح رفتار بین فردی با رویکرد اسلامی، استفاده کرد.
بررسی تأثیر دوره ی کوتاه مدت دعاکردن در موقعیت سرکوب هیجان بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه ی غیربالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
47-63
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بر اساس مدل توانش، خودکنترلی بر پایه ی منبع انرژی محدودی استوار است که در صورت تخلیه ی آن در اثر یک عمل خودکنترلی طاقت فرسا، برای فعالیت های خودکنترلی و خودتنظیمی بَعدی فرد انرژی/منبعی باقی نمی ماند و در نتیجه، احتمال شکست او افزایش می یابد. این حالت توانش کاهش یافته ی خودکنترلی، «تهی شدن من» نام دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر دوره ی کوتاه مدت دعاکردن در موقعیت سرکوب هیجان بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه ی غیربالینی است. روش کار: به منظور دستیابی به هدف فوق، پژوهشی نیمه آزمایشی طراحی؛ و از طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. تعداد 32 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب ؛ و در دو گروه سرکوب هیجان/دعاکردن (آزمایش) و کنترل جایگزین شدند. فرایند پژوهش به صورت انفرادی بود. پس از تکمیل پرسش نامه های سلامت عمومی، نگرش سنج دینی و تنظیم هیجانی؛ میزان خلق و عملکرد خودکنترلی فرد در آزمون استروپ اندازه گیری شد (پیش آزمون ها). سپس، برای آزمودنی نماهنگ های هیجانی منفی پخش شد و افراد گروه آزمایش (کنترل) می بایست طی آن هیجاناتشان را سرکوب کنند (آن را طبق روال عادی تماشا کنند). در مرحله ی بعد، گروه آزمایش به دعاکردن می پرداخت، درحالی که افراد گروه کنترل کار خاصی انجام نمی دادند. در آخر، خلق و عملکرد استروپ مجدداً ارزیابی شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: پس از پایان آزمایش ها، یافته ها تفاوت معناداری در عملکرد خودکنترلی دو گروه نشان نداد. همچنین، دو گروه در خلق منفی تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند؛ اما میزان خلق مثبت در گروه سرکوب/دعا نسبت به گروه کنترل بیشتر بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد کسانی که در مواجهه با هیجانات منفی، تلفیقی از راهبرد سرکوب هیجان و دعا کردن را به کار گرفتند، در مقایسه با افرادی که طبق روال عادی با هیجانات روبه رو شدند، میزان خلق مثبت بالاتری گزارش دادند، سرزنده تر بودند و همچنین آرامش و شادکامی بیشتری داشتند.
تأثیر آوای قرآن کریم بر بهداشت، سلامت روان و عملکرد فیزیولوژیک: مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
136-147
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: صداها یا آواها بر روح و روان و جسم همه ی مخلوقات از انسان ها گرفته تا حیوانات و گیاهان تأثیر می گذارند. آهنگ موزون قرآن کریم و آوای دل نشین آن نوعی موسیقی عرفانی دلپذیر است. باشکوه ترین بُعد اعجاز بیانی قرآن، همسازی با نغمه های دل نشین و آهنگ های وزین صوتی است. به عبارت دیگر، یکی از جنبه های اعجاز قرآن که کمتر به آن توجه شده، در آوای آن نهفته است. در مطالعه ی حاضر، با هدف مرور نظام مند به بررسی پژوهش های انجام شده با مضمون آوای قرآنی و تأثیر آن بر بهداشت، سلامت روان و عملکرد فیزیولوژیک بدن پرداخته شده است. روش کار: پایگاه های اطلاعاتی مورد جستجو شامل پایگاه های اس.آی.دی، مگیران، ایران داک، نورمگز، ایران مدکس، کاکرین، گوگل اسکولار و اسکوپوس بود. برای اجرای پژوهش از کلیدواژه های فارسی آوا، صوت، قرآن، فیزیولوژیک، سلامت روان و بهداشت؛ و کلیدواژه های انگلیسیSound ,Voice ,Quran ,Holy book ,Physiologic ,Health ,Hygiene و همچنین ترکیبی از آنها با درجه ی حساسیت بالا استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: با جستجو در پایگاه های یادشده، 471 عنوان مقاله حاصل شد که بر اساس معیارهای ورود و خروج 40 مقاله ی نهایی برای ورود به چک لیست طراحی شده، پذیرفته شد. بیشتر مقالات به دلیل نداشتن اطلاعات مربوط به اعجاز آوای قرآنی و همچنین نداشتن همپوشانی دو مقوله ی آوای قرآن و بهداشت روان و عملکرد فیزیولوژیک بدن حذف شدند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی حاضر نشان داد که آوای قرآن در کاهش میزان اضطراب، بهداشت روان، شدت درد، بهبود سلامت بیماران، علائم و عملکرد فیزیولوژی بافت های مختلف بدن، سیستم ایمنی و سطح رضایتمندی بیماران به طور محسوسی مؤثر بود.
ساخت پرسش نامه ی بومی سنجش دین داری با رویکرد سلامت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دین عاملی تأثیر گذار در نوع نگرش انسان به خود، محیط پیرامون و هدف زندگی محسوب می شود که تأثیر فراوانی در همه ی ابعاد زندگی بشر دارد. با وجود این اهمیت، تعریف حوزه، تعیین مفاهیم و مؤلفه های دین و دین داری با ابهامات نظری و روشی روبه رو است که ریشه ی بسیاری از این ابهامات در نبود ابزار مناسب اندازه گیری نهفته است. ازاین رو، تهیه ی ابزار اندازه گیری معتبر و روا نخستین و مهم ترین گام در حوزه ی سنجش دین داری است. هدف اصلی این پژوهش ساخت، اعتبار یابی و روایابی ابزار بومی سنجش دین داری است. روش کار: این مطالعه ی روش شناختی از نوع ابزارسازی است. پس از مطالعه ی اسنادی، تهیه ی چارچوب نظری و بانک سؤالات و همچنین بررسی روایی، پرسش نامه ی محقق ساخته ی دین داری در اختیار نمونه ی 500 نفری از شهروندان 18 سال به بالای مناطق بیست ودوگانه ی شهر تهران قرار گرفت. جامعه ی هدف با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی و طبقاتی و متناسب با جنسیت، سن و پهنه ی محل سکونت انتخاب شد. از داده های به دست آمده برای به دست آوردن تحلیل عاملی اکتشافی، آلفای کرونباخ، روایی و پایایی پرسش نامه، شاخص های برازش و در نهایت معرفی پرسش نامه ی دین داری استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی (08/0=RMSEA، 869/0=GFI و 907/0=CFI) که دارای برازش مناسبی بود، هفت عامل تبیین کننده 6/65 درصد از واریانس کل دین داری را در بر می گرفت. علاوه براین، همسانی درونی (83/0=α) و همسانی در طول زمان ابزار نشان داد که پرسش نامه ی نهایی 21 سؤالی دین داری دارای پایایی پذیرفتنی بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد پرسش نامه ی محقق ساخته ی دین داری ایرانیان مسلمان دارای روایی سازه و پایایی پذیرفتنی است و می توان از آن برای سنجش دین داری در جوامع اسلامی استفاده کرد.
رابطه ی معنویت سازمانی با سلامت عمومی و استرس شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
23-36
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دانشگاه های علوم پزشکی سکان دار عرصه ی بهبود سلامت و تولید علم هستند و اعضای هیئت علمی که دارایی ارزشمندی محسوب می شوند باید در محیطی دارای معنویت و سلامت عمومی و بدون استرس شغلی فعالیت کنند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی بین معنویت سازمانی با سلامت عمومی و استرس شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان بود. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی اعضای هیئت علمی بود که 132 نفر به صورت تصادفی طبقه یی انتخاب شدند و پرسش نامه ها ی معنویت در محیط کار، استرس شغلی و سلامت عمومی را تکمیل کردند. داده ها از طریق روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، بین معنویت سازمانی با سلامت عمومی و استرس شغلی رابطه ی معنی داری وجود داشت (05/0>P). علاوه براین، ضریب همبستگی بین معنویت سازمانی با سلامت عمومی برابر 60/0 و استرس شغلی 39/0- بود. بدین معنا که با افزایش معنویت سازمانی، سلامت عمومی نیز افزایش؛ و استرس شغلی متعاقب آن کاهش یافت. عوامل معنادار بودن کار، احساس همبستگی و همسویی با ارزش های سازمانی نیز به ترتیب با 25/0 = β، 27/0 = β و 26/0 = β بر سلامت عمومی در سطح 5 درصد؛ و مؤلفه های معنویت در محیط کار به ترتیب با 17/0- = β و 18/0- = β بر استرس شغلی تأثیر معنادار داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که معنویت سازمانی سلامت عمومی را افزایش؛ و استرس شغلی را کاهش می دهد. بنابراین، به مدیران و اعضای هیئت علمی توصیه می شود که با اجرای برنامه های آسیب شناسی و توسعه، معنویت را در سطح دانشگاه افزایش دهند.
زیرساخت های تحوّل شخصیت فرزند از چشم انداز آموزه های اسلامی و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عوامل زیستی و محیطی از مهم ترین عناصر شکل گیری و تحوّل شخصیت فرزند است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین مهم ترین عناصر و عوامل تأثیرگذار در شکل گیری زیرساخت های تحوّل شخصیت از چشم انداز آموزه های اسلامی و روان شناسی است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی - تحلیلی و اجتهادی بهره گرفته شد و آموزه های اسلامی و روان شناختی مرتبط با فرایند فرزندپروری با تأکید بر دوره قبل از تولد، بررسی شد. عناصر مرتبط با تحوّل شخصیت فرزندان که از آموزه های اسلامی و روان شناختی استخراج شد، عبارت اند از: 1. ویژگی های زیستی و شخصیتی همسر؛ 2. مراقبت های اخلاقی و روان شناختی والدین در دوره های قبل از بارداری؛ 3. رعایت بهداشت تغذیه در دوره بارداری؛ ۴. ورزش و فعالیت های جسمانی مادر در دوره بارداری؛ ۵. بهداشت روانی مادر در دوره بارداری و نوزادی؛ ۶. پرهیز از داروهای غیرمجاز و روان گردان در دوره بارداری و شیردهی؛ 7. رعایت سنت های اسلامی درباره نوزاد؛ 8. رعایت بهداشت تغذیه و بهداشت روانِ کودک و مادر
شاخص های سلامت روان در مشاوره فطرت محور با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مجادله فطری نگری-تجربی نگری، همواره یکی از مباحثات تاریخی و پردامنه در خصوص ماهیت انسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین شاخص های سلامت روان در مشاوره فطرت محور با رویکرد اسلامی و مقایسه آن با سه مکتب روان تحلیل گری، رفتاردرمانی و درمان فردمدار، ارائه شده است. این پژوهش، بنیادی بوده و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که سلامت روان بر مبنای رویکرد فطرت محور، مفهومی فرازمانی، فرامکانی، فرافرهنگی و فراموقعیتی است. ارتباط چهارگانه انسان با خود، خدا، خلق و خلقت، پیش نیازهای اساسی است که متضمن وصول فرد به این مفهوم است. بر این اساس، انسان سالم کسی است که با چهار عامل اساسی مذکور، ارتباطی «پویا» و «تکامل بخش» داشته و آن را تجربه نماید. همچنین این پژوهش نشان داد، در رویکرد فطرت محور، تمامی روش ها و مدل های درمانی در وصول به سلامت شخصیت مراجع، بر اساس «کمال طلبیِ» فطریِ مراجع طراحی می شود و باقی فطریات و تمایلات غریزی، تابع این گرایش خواهند بود.
ساخت پرسشنامه اولیه احسان در روابط میان فردی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت پرسشنامه احسان در روابط میان فردی بر اساس منابع اسلامی انجام شده است. داده ها با استفاده از دو روش تحلیل محتوای متون دینی و پیمایشی از آیات و روایات گردآوری شدند. بر اساس نظر ده نفر از کارشناسان علوم دینی و روان شناسی، یافته های پژوهش در بخش کیفی، برای احسان 41 نشانه را در 6 مؤلفه نظری تحت عنوان «سودمندی اجتماعی»، «روابط مثبت»، «مثبت اندیشی»، «نفوذ-مطلوبیت»، «خویشتن داری» و «تمامیت» به دست داد. بر این اساس گویه های اولیه طراحی شد و سپس بنا بر نظر ده نفر از کارشناسان مذکور، 130 گویه طراحی و در جامعه آماری اجرا گردید، پس از تجزیه وتحلیل آماری بر روی داده ها، پرسشنامه اولیه احسان با 121 گویه تهیه و تدوین گردید. با روش پیمایشی به منظور بررسی و ارزیابی روایی و اعتبار مقیاس اولیه احسان در نمونه 85 نفری از جامعه آماری، ساکنین شهرک پردیسان قم (سال 95-96) مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی روایی محتوای نشانگان و گویه ها، از نظرات ده نفر از کارشناسان خبره استفاده گردید. برای به دست آوردن روایی سازه، همبستگی (پیرسون) هر گویه با نمره کل محاسبه گردید و نتایج حاکی از روایی مطلوب بود. در بررسی اعتبار مقی اس نیز ضریب آلفای کرونباخ، 83/0 و ضریب دونیمه سازی گاتمن،90/0 و ضریب دونیمه سازی اسپیرمن- براون، 91/0 به دست آمده است.
عوامل زمینه ساز روابط فرازناشویی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
102 - 125
حوزههای تخصصی:
ازجمله مشکلات روبه افزایش در خانواده ها که آسیب ها و پیامدهای زیان باری دارد، روابط فرازناشویی است. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل زمینه ساز روابط فرازناشویی بر اساس منابع اسلامی است. روش پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. واحد تحلیل در این تحقیق، جملات، واژه ها و موضوعات است و اطلاعات از طریق مراجعه به قرآن کریم و متون روایی و نیز مقالات، پایان نامه ها، کتاب ها، سایت ها و نرم افزارهای مختلف در این زمینه به دست آمده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عوامل مختلفی در وقوع روابط فرازناشویی مؤثر است. این عوامل را می توان به عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی تقسیم کرد. عوامل زمینه ساز فردی روابط فرازناشویی عبارت اند از: ضعف در ایمان، عفیف نبودن، بی غیرتی، تجربه روابط نامشروع (قبل از ازدواج یا بعد از ازدواج)، پیروی از دشمنان اهل بیت:، میخوارگی (نوشیدن شراب) و غنا (موسیقی حرام). عوامل زمینه ساز خانوادگی روابط فرازناشویی عبارت اند از: بدبینی و غیرت نابه جا، نارضایتی جنسی و نارضایتی عاطفی. عوامل زمینه ساز اجتماعی روابط فرازناشویی عبارت اند از: خیانت به دیگران و دوستی یا هم نشینی با افراد خیانت کار.