ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
۴۱.

سوژه و صورت منطقی در تراکتاتوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه معنا صورت منطقی ویتگنشتاین متقدم تراکتاتوس شی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق فلسفه منطق منطق و زبان طبیعی
تعداد بازدید : ۱۰۹۳ تعداد دانلود : ۸۹۱
ویتگنشتاین متقدم، با گره زدن زبان به ضرورت، معنا را از ایده های ذهنی صرف جدا می کند. به نظر او زبان ساختاری منطقی دارد که روگرفتی از ضرورت های موجود در عالم است. او برای تبیین ضرورت های موجود در عالم، تعریف خاصی از مفهوم شیء ارائه می دهد. به ازای هر شی، نشانه ای را در زبانِ ممکن، واجدِ معنا می داند و روابط بین اشیا را حاصل بالفعل شدن امکان های ترکیبیِ خاص هر شی می انگارد. در نظر او ساختار منطقی زبان، برآمده از چارچوبِ عالمِ متشکل از اشیا است و زبان تنها در صورتی معنادار است که تصویرگر این عالم باشد. ویتگنشتاین بدون آن که از مفاهمه حرفی به میان بیاورد، خودِ چگونگیِ ممکن بودنِ زبان را مورد بررسی قرار می دهد و به عنوان پاسخ، صورت منطقی را مطرح می کند. در طراحی او از زبان، سوژه جایگاه معنابخشی خود را از دست می دهد و اشیای عالم و امکان های ترکیبی آن ها عهده دار معنا می شوند.
۴۲.

ساختار نظری و عملی عرفان مسیحی در اندیشه آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان شهود عرفان مسیحی آگوستین رهبانیت عشق و محبت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۳۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۶۷
آگوستین متألهی است دارای حالات عرفانی و عارفی است صاحب اندیشه های الهیاتی. عقل با عرفان و زهد با تصدی مناصب دینی و اجتماعی در عرفان وی جمع شده اند. در بعد عملی، محور اندیشة عرفانی وی عشق و محبت به خدا و مخلوقات اوست. از دید وی، برای رسیدن به کمال در عشق، شرط مهم فروتنی یعنی عدم رضایت به مقام فعلی و نیاز به حرکت به سمت کمال است. این امر از رهگذر تهذیب نفس، کسب فضایل دینی و دعا و نیایش قابل دستیابی است. سالک با این امور سه گانه، مراتب نفس را از مرتبة نباتی، حسی، عقلی (استدلالی)، آغاز کرده و با طی مرتبة اخلاق و طمأنینه، به هدف نهایی، که مرحله تأمل است، نائل می آید. آنان که این مراحل را طی کنند، در بُعد ادراکی از ادراک حسی مادی و روحانی خیالی گذر کرده اند و با ادراکی عقلی، به معرفتِ نوری تغییرناپذیر دست یافته اند. در این مرحله، انسان خداوند را همه جا حاضر و ناظر می داند و می یابد که همه حقایق از او تغذیه می کنند.
۴۳.

جایگاه ابژة زیبایی شناختی در شعر از دیدگاه میکل دوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی شعر ساخت گرایی نوئما نوئسیس ابژة زیبایی شناختی دوفرن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : ۱۷۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۳۲
شعر در فرهنگ های مختلف ویژگی های خاص خود را دارد و با رویکردهای گوناگونی به آن نگاه شده است. در مقاله حاضر با رویکرد پدیدارشناختی به شعر نگریسته ایم و از دیدگاه یکی از پدیدارشناسان فرانسوی، میکل دوفرن، شعر را مورد بررسی قرار داده و به تقابل این دیدگاه با دیدگاه ساخت گرایان اشاره کرده ایم. دوفرن متأثر از هوسرل و با استفاده از دو اصطلاح «نوئما» و «نوئسیس» نشان می دهد که رویکرد پدیدارشناسی به شعر چه تفاوتی با رویکرد ساخت گرایی می تواند داشته باشد. به اعتقاد او تفسیرهای ساخت گرایان به لذت بردن و درک شعر کمک چندانی نمی کند؛ زیرا این رویکرد هیچ گاه ما را به جهان اثر و تجربة زیستة شاعر نزدیک نمی کند؛ درحالی که در رویکرد پدیدارشناختی با حرکت از نوئما به نوئسیس می توان به جهان اثر راه یافت و از ادراک معمولی به ادراک زیبایی شناختی رسید. دوفرن جهان اثر را جهان بازنمایی شده نمی داند، بلکه به باور او جهان اثر، جهانی است که به تجربة زیستة شاعر برمی گردد و به چنین جهانی نمی توان با قواعد ساخت گرایی راه یافت. در این جستار کوتاه با روش توصیفی- تحلیلی، این دو رویکرد به شعر بررسی می شود.
۴۴.

معرفت شناسی عشق: الهیات پست مدرن با قرائت ژراردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پست مدرنیسم کتاب مقدس آرزوی تقلیدی خشونت رنه ژرار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۱۴۸ تعداد دانلود : ۷۳۵
از نظر رنه ژرار، آرزو در انسان، مکانیسمی تقلیدی دارد. عامل برای به دست آوردن موضوع آرزو، به الگو نگریسته، از آن تقلید می کند. با گسترش مهارت های عامل ارتباط تقلیدی به نوعی رقابت تبدیل شده و به خشونت منجر می شود. آرزوی تقلیدی منحصر به روابط بین فردی نیست و در جامعه نیز باعث رفتارهای پرخاشگرانه می شود. خشونت ناشی از آرزوی تقلیدی جامعه بر سر یک قربانی تخلیه می شود و جامعه به آرامش می رسد. از نظر ژرار جامعه و فرهنگ بشر این گونه شکل می گیرد. آرزوی تقلیدی در اساطیر، آیین های مذهبی بدوی و اسناد سرکوبگری معاصر قابل ردیابی است. وی ادعا می کند کتاب مقدس منبع کشف علت و راه حل این بحران است. کتاب مقدس با مستندسازی خشونت مقدس آن را ساخت شکنی می کند. برای رهایی از چرخه ویرانگر آرزوی تقلیدی و خشونت، در مثلث تقلید، خدا باید واسطه آرزوهای انسان باشد. پست مدرنیسم نیازمند معرفت شناسی عشقی است که اقتدارناطلب، انتقادی و تلفیقی است. نظریه ژرار از نظر ابرنظریه بودن، تعهد مدافعانه به مسیحیت، ابطال ناپذیری و غیره قابل نقد است. بااین حال این نظریه توانایی حل بعضی مشکلات پست مدرنیسم را دارد.
۴۵.

نقدهای نیچه به علم جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصل علیت نیچه قانون طبیعی نیهیلیسم قرن نوزدهم آرمان زهد نقد علم جدید

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۵۸۶
زمانی که سوت قطارها، زنگ تلفن ها و روشنایی لامپ ها مجالی برای مردم قرن نوزدهم برای شک درباره علم جدید و فواید فناورانه آن باقی نگذاشته بود، نیچه آن را به چالش کشید. او با نقد این تصور که جهان طبیعت به گونه ای تنظیم شده است که با «قواعد» یا «قوانین» علمی ما مطابقت داشته باشد، اصلی ترین بنیان علم جدید را زیر سؤال برد. او همچنین با نقد اصل علیّت که برای فهم علمی جهان بسیار ضروری است، نقد خود را عمق بخشید. البته تفاوت های مهم و ظریفی میان نقد وی از مفاهیم «قانون» و «علیت» در آثار دوره اولیه و میانی نیچه و آثار دوره نهایی اش وجود دارد. نیچه در لایه های ژرف تری از نقد خود تلاش می کند با کشف پیوندی عمیق میان علم و مابعدالطبیعه، افسانه از کار درآمدنِ «جهان حقیقی» را بی بنیان شدن کل بنای علم جدید جلوه دهد. از این رو، نیچه علم را نیهلیستی می داند و با مقایسه علم و الهیات، علم را والاترین صورتِ آرمان زهد و بهترین هم دست آن معرفی می کند. البته باید توجه داشت که هدف نیچه نهایتاً نه کنارگذاشتنِ علم و خواستِ حقیقت به عنوان رانه اصلی آن، بلکه تجدید بنای آن بر ستونِ ارزش های نویی است که به زندگی آری گویند.
۴۶.

زایش دوباره حماسه از فلسفه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان هستی شناسی حماسه نیچه حماسه منفی اخلاق حماسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۴ تعداد دانلود : ۹۴۶
برخی از مفسرین ایرانیِ نیچه، با تفسیری افراطی، اندیشه او را بدیل عرفان ایرانی تعبیر کرده اند. چنین تفسیری از بیخ و بن خطا و نافیِ مبانی هستی شناختی ، ارزشی، و اخلاقیِ نیچه است. اندیشه نیچه نه از انگاره های عرفانی، بلکه از ارزش های حماسی آبستن است. برای فهم او باید از قهرمانان ایلیاد هومر و شاهنامه فردوسی چون آخیلس و رستم استمداد جست نه عرفایی چون شبلی و حلاج. علت این سوء فهم، ناتوانیِ مفسرین ایرانی در تشخیص حد فارغ میان عرفان و حماسه است. نسبت میان حماسه و عرفان، مغایرت است نه مشابهت. ممکن است جهان بینیِ عرفانی شباهت هایی با جهان بینیِ حماسی داشته باشد؛ لکن این شباهت ها صرفاً صوری است و در بنیان های هستی شناختی، معرفتی، و اخلاقی، حماسه ناقض عرفان است. با گشاده ستی و اِعمال رواداریِ بسیار، می توان عرفان را بدیل شقی از حماسه انگاشت که به تأسی از شاهرخ مسکوب آن را «حماسه منفی» می نامیم. همچنین اندیشه نیچه بیش و پیش از آنکه از سرچشمه های فرهنگ ایرانی سیراب شده باشد، از منابع فرهنگ یونانی آبشخور گرفته است. استمداد نمادین نیچه از شخصیت زرتشت نیز نمی تواند برهان محکمی برای دفاع از دعاویِ این چنینی باشد. ضمن اینکه فهم نیچه از زرتشتی گری بسیار مغشوش و مغلوط است. الغرض! با تقید به اصل عقلانیت در تفسیر، و نیز با تأکید بر اصولی چون خودبنیادی، اصالت اراده، ذم بی کنشی، و آری گویی به زندگی، فلسفه نیچه را می توان تقلایی فلسفی برای باززاییِ فرهنگ حماسی در افق زمانه و فرهنگ مدرن به شمار آورد.
۴۸.

هرمنوتیک مدرن و نظریه تفسیری شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهید مطهری هرمنوتیک مدرن نظریه تفسیری ماهیت فهم عوامل فهم هدف فهم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
تعداد بازدید : ۱۹۳۲ تعداد دانلود : ۱۴۹۱
در این نوشتار که با روش توصیفی مقایسه ای و با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای تهیه شده است سعی گردیده در خصوص مهم ترین ارکان نظریه تفسیری، یعنی ماهیت، هدف، امکان و عوامل فهم، مقایسه ای میان دیدگاه مهم ترین صاحب نظران هرمنوتیک مدرن و شهید مطهری صورت گیرد. در این راستا توانستیم مهم ترین پرسش های نظریه تفسیری را به آثار به جای مانده از استاد عرضه کنیم و پاسخ مناسبی دریافت کنیم. با این کار اولاً نگاهی نسبتاً جامع و اجمالی از نظریه تفسیری شهید مطهری به دست آمد که این خود از نو آوری های این تحقیق به شمار می رود و ثانیاً با مقایسه این نظریه با نظریه های منسوب به هرمنوتیست های مدرن به این نتیجه رسیدیم که نظریه تفسیری ایشان با هرمنوتیک مدرن قرابت بیشتری دارد اما در عین برخورداری از نکات مثبت این نظریه ها یعنی اموری همچون تکثر معنایی و واقع بینی نسبت به ماهیت فهم، از معایبی که نوعاً این نظریه ها دارند نظیر بی اعتقادی به فهم درست و نادرست و در غلطیدن به وادی نسبیت منفی به دور است. با توجه به چند ویژگی مهم نظریه تفسیری شهید مطهری یعنی جامعیت، واقع نگری، تکثرگرایی معنایی، روش مندی، جزمیت گریزی و نسبیت پرهیزی این نظریه می تواند الگوی مفسران در تفسیر متون و به خصوص تفسیر متون شرعی و نصوص دینی باشد.
۴۹.

معنا یا غایتمندی زندگی در فلسفه افلاطون با تکیه بر آموزه «مثال خیر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی افلاطون غایتمندی فراطبیعت گرایی مثال خیر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۶۶۹۶ تعداد دانلود : ۳۱۸۰
پرسش از «معنای زندگی» و تلاش برای پاسخ گویی به آن، یکی از مهم ترین دغدغه های فکری آدمی از دیرباز تاکنون است. برخی معتقدند پژوهش در باب معنای زندگی درواقع پژوهش در باب «غایت» یا «هدف» زندگی است. ما نیز در این مقاله برآنیم تا معنای زندگی نزد افلاطون را با توجّه به اعتقاد او به غایتمندی زندگی مورد بررسی قرار دهیم. فلسفه افلاطون یک نوع فلسفه زندگی است و معنای زندگی به واسطه فلسفه ای مبتنی بر «حقیقت مطلق و راستین» کشف می شود. طبق نظر افلاطون زندگی انسان، فرآیندی غایتمند است که هدف آن نیل به «مثال خیر» است. فرآیندی که متضمن شناخت خیر، سرسپردگی و دلباختگی بدان و تخلق به فضایل است. «مثال خیر» به عنوان سلطان ساحت معقول در اعلی عِلیّین عالم مثل قرار داشته و سرتاسر خوبی و زیبایی و سودمندی است که نیل به آن، غایت «فلسفه» است : زندگی فلسفی، بهترین راه تحصیل غایت خیر است. با توجّه به غایتمندی زندگی نزد افلاطون و جایگاه مثال خیر در نظام فلسفی وی بجاست که دیدگاه فراطبیعت گرایانه نسبت به معنای زندگی را به او نسبت دهیم.
۵۰.

گذر از متافیزیک / عباسعلى امیرى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دازاین هایدگر فلسفه انسان متافیزیک هستى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۴۹۹۵ تعداد دانلود : ۱۴۴۰
هایدگر معتقد است افلاطون با نظریه مُثُل و روى گردانى از حقیقت به صدق، سنگ بنایى را گذاشت که بر تمام تاریخ متافیزیک تأثیر داشت. تفکیک میان فاعل شناسا و متعلق شناسایى در فلسفه پس از افلاطون ادامه یافت و در فلسفه دکارت به نقطه اوج خود رسید. سوبژکتیویته حاصل از چنین تمایزى، سیطره اى تام و تمام بر انسان داشت و او را از جایگاه خود کنار زد و به ظهور تکنولوژى و علم جدید انجامید و بى خانمانى را براى انسان معاصر به ارمغان آورد. هایدگر راه رهایى از سیطره سوبژکتیویته را بازگشت به دیدگاه فیلسوفان پیشاسقراطى مى داند و پرسش از هستى را در اولویت طرح فلسفى خود قرار مى دهد. از دیدگاه هایدگر تنها موجودى که مى تواند از هستى پرسش کند، دازاین است که با در جهان بودن در هستى غوطه ور است و مى تواند معناى آن را درک کند. طرح هایدگر به گونه اى است که فلسفه اسلامى را نیز دربر مى گیرد. ازاین روى پیش از هر گونه تطبیق و مقایسه میان این دو فلسفه، باید به نقدهاى بنیادین هایدگر بر متافیزیک توجه لازم و کافى مبذول داشت تا از هر گونه رهزنى شباهت ها و تمایزها دور مانیم.
۵۱.

نقدی بر اختیارگرایی دکارتی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دکارت خودانگیختگی امکان های بدیل اراده آزاد آزادی حکم همسازگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۱ تعداد دانلود : ۹۷۰
همسازگرایی دیدگاهی است که می گوید دترمینسم منطقاً با اراده آزاد همساز است و اختیارگرایی به عنوان شاخه ای از ناهمسازگرایی معتقد است در یک جهان دترمینیستی اراده آزاد امکان تحقق ندارد، ولی اراده آزاد محقق است؛ پس دترمینیسم نادرست است. آیا دکارت یک اختیارگراست؟  از این جهت که دوگانه انگاری این امکان را به «خود» می دهد تا علتی ورای علت های دیگر باشد، احتمالا او یک اختیارگراست. با وجود این خواهیم گفت، که اختیارگرایی او به جای تاکید بر مولّفه ناهمسازگرایانه «امکان های بدیل» بر مولفه همسازگرایانه «خودانگیختگی» مبتنی است. در نهایت می توان گفت که دیدگاه او از سه جنبة مهم همسازگرایانه محسوب می شود.
۵۲.

بازخوانیِ انتقادی عناصر مفهومی اندیشه کی یرکه گور بر مبنای ضدیتش با نظام هگلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم ایمان نظام هگل فرد کی یرکه گور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۹۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۹۸
سورن کی یرکه گور متفکر تاثیرگذار دانمارکی را به عنوان پدر اگزیستانسیالیسم، منتقد بزرگ فلسفه هگل و مدافع پرشور ایمان می شناسند. درباره اندیشه وی تاکنون آثار متعددی منتشر شده است. مقاله حاضر اما در تلاش است تا اندیشه های کی یرکه گور را در پرتو ضدیتش با نظام هگلی بازخوانی کند و در نتیجه، با برجسته کردن وجوه اختلاف کی یرکه گور و هگل خواهد کوشید تا کی یرکه گور را به عنوان یکی از نظام ستیزترین متفکران تاریخ در قالب نظامی مفهومی عرضه کند و نهایتا با اشاره به برخی انتقادات و تعارضات درونی اندیشه وی نشان دهد که انتقادات وی علیه هگل به چه معنا ناوارد است؟ اگر بپذیریم که یک متفکر را پیش از هر چیز باید در پرتو نفی و نزد دشمنانش بازشناخت، آنگاه می توان از این ایده دفاع کرد که کی یرکه گور را به دقیق ترین نحو تنها می توان در بستر زمانه اش و در رابطه خصمانه اش با هگل بازشناخت. این بررسی نقادانه البته کارکردی معکوس نیز دارد و به فهم وجوهی از خود اندیشه هگل نیز که هدف حمله جریانات انتقادیِ نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی بود، یاری خواهد رساند.
۵۳.

تبیین ناتورالیستیِ رؤیای صادقه: ارسطو و یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یونگ ارسطو ناتورالیسم پیشگویی رؤیای صادقه مقارنت اتفاقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه روانشناسی
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۳۶ تعداد دانلود : ۲۵۲۴
تبیین ناتورالیستی از رؤیای صادقه یعنی آنکه این پدیده با صرف نظر از عوامل ماورالطبیعی تبیین شود. ارسطو در طبیعات کوچکو کارل گوستاو یونگ در آثار خود رؤیابینی را با رهیافت ناتورالیستی توضیح داده اند. این نوشتار بر آن است که با تدقیق در نظریات این دو متفکر، چگونگی نگرش ناتورالیستی به رؤیا را که برای اهل مابعدالطبیعه امری غریب است، نشان دهد. ارسطو و یونگ علیرغم اینکه هر یک به بستر تاریخی متفاوتی تعلق دارند، از حیث روش ناتورالیستی به معنای عام کلمه، وجه اشتراک دارند و به لحاظ محتوایی هر دو از مفهوم «مقارنت» برای تبیین رؤیای صادقه استفاده می کنند که به معنای انطباق تصادفی رویدادهای عینی با امور روان شناختی است. همچنین به نظر می رسد مفهوم یگانه انگاری خنثی نزد یونگ با نظریه ماده-صورت در نفس شناسی ارسطو، از برخی جهات قابل تطبیق است و این امر زمینه را برای رویکرد ناتورالیستی به رؤیا به عنوان یکی از صور آگاهی فراهم می سازد.
۵۴.

فضیلت، علم و سعادت مبنای اخلاق دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت فیزیولوژی فضیلت انفعالات نفس آرامش خاطر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۱۵۷۷ تعداد دانلود : ۱۱۶۳
این مقاله درباره نظام اخلاقی در منظومه فکری دکارت است. در مرحله اول این نوشتار می خواهیم نشان دهیم که حتی اگر بپذیریم دکارت یک نظریه منسجم و نظام مند اخلاقی پرورش نداده و به طور خاص تر کتابی مستقل و صریح  درخصوص فلسفه اخلاق ننوشته است، اما دغدغه های اخلاقی دارد و میان انواع سبک های زندگی و رفتارهای مختلف تفاوت جدی می نهد. او در آثار گوناگون خود به اصول و مبانی ای اشاره می کند که ما می توانیم براساس آن ها، نظریه اخلاقی منسجمی به دکارت نسبت بدهیم. در مرحله بعد، می خواهیم به ماهیت و ساختار نظر اخلاقی دکارت اشاره کنیم. در این مسیر، ضمن بررسی مختصر دیگر تفسیرهای موجود، تفسیر مورد نظر خود را از اخلاق دکارتی شرح می دهیم و مؤلفه های مهم و اساسی آن را بیان می کنیم. همچنین، در ضمن بحث، به این مطلب نیز اشاره می کنیم که رأی او به چه گروهی از فیلسوفان اخلاق متأخر شباهت بیشتری دارد. همان طورکه خواهیم دید، اخلاق دکارت چهار مؤلفه اصلی دارد: فضیلت، علم، محدودیت معرفت و سعادت. این ها چهار مؤلفه بنیادینی اند که به نظر می رسد توضیح اخلاق دکارت، بدون آن ها ناقص و حتی نادرست باشد. 1
۵۵.

بررسی تحلیلی مسأله شهود عقلی در کانت و فیشته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت فیشته شهود عقلی من انتظام بخش من قوام بخش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۰۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۷۷
یوهان گوتلیب فیشته مدعی بود تنها کسی است که روح فلسفه کانت را دریافته و به آن وفادار است. با این حال در برخی از اساسی ترین مسائل، موضع او، در ظاهر، مخالف با کانت به نظر می رسید؛ به همین دلیل با نقدهای جدی مواجه شد. از جمله، امکان«شهود عقلی» برای انسان که کانت آن را انکار می کند اما فیشته بنیاد آگاهی می داند و تصریح می کند که بدون شهود عقلی امکان حصول آگاهی برای انسان منتفی است. فیشته از یک سو اظهار می کند که شهود عقلی مورد نظر او و کانت دو مقوله ی متفاوتند؛ یعنی اشتراک لفظی دارند و از سوی دیگر اظهار می کند، کانت در این مسأله با او هم رأی است؛ علاوه بر آن که در نقد دوم، بنابر مقتضیات عقل عملی شهود عقلی را مجاز می داند، فحوای بسیاری از عبارات او در نقد اول نیز مؤید امکان آن است. شارحان، در نسبت میان کانت و فیشته در این مسأله اتفاق رأی ندارند. برخی نظر فیشته رامخالف کانت می دانند و برخی دیگر میان آنها اختلافی نمی بینند. نوشتار حاضر نخست به تنقیح مناط بحث در نظام کانت و فیشته می پردازد؛ سپس به نمونه ای از ادله ی موافقان و مخالفان اشاره می کند؛ در پایان، دلیل و تحلیل خود را بر عدم اختلاف میان آنان بیان می کند.
۵۶.

فهم دینی کرکگور از «سوبژکتیویته»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسیحیت حقیقت ایمان سوبژکتیویته کرکگور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۴۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۱۴
در این مقاله سعی شده است فهم دینی کرکگور از «سوبژکتیویته» با استناد به گفته های او به ویژه در دست نوشته ها و سایر نوشته هایش تبیین شود. او مفاهیم کلیدی نظیر «مسیحیت»، «حقیقت»، «شور»، «خدا»، و «ایمان» را برای توصیف و تبیین «سوبژکتیویته» به کار می برد. برای مثال تلقی وی از مسیحیت به مثابه «سوبژکتیویته» با تلقی رایج و عمدتاً تاریخی از مسیحیت که عمدتاً درک ابژکتیو از آن دارند کاملاً متفاوت است. مسیحیت از نظر این متفکر عمدتاً در قالب آموزه ها مطرح می شود و چیزی که برای او حائز اهمیت است مسیحی شدن است، نه این که مسیحیت چیست. کرکگور به دنبال آن است که در برابر سوبژکتیویته فلسفی (معرفت شناختی) فلسفه مدرن نظیر تفکر دکارتی و کانتی موضعی انتقادی اتخاذ کند. باید گفت که کرکگور با سوبژکتیویته سروکار دارد، نه سوبژکتیویسم که یک مسئله معرفت شناختی است و او علاقه ای به آن ندارد. بنابراین هدف این مقاله این است که ماهیت دینی سوبژکتیویته و فهم دینی از آن را در نوشته های این متفکر دانمارکی نشان دهد.
۵۷.

بررسی و نقد ارتباط مرگ و گناه در آثار آگوستین قدیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گناه مرگ آگوستین گناه نخستین گناه فردی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۶۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۷
بررسی و نقد ارتباط مرگ و گناه در آثار آگوستین قدیس چکیده: مسئله ی مرگ یکی از مسائل مشترک و گریز ناپذیر زندگی بشری است. ادیان الهی، مکاتب فلسفی و مکاتب کلامی، مسأله مرگ را یکی از دغدغه های وجودی و معرفتی انسان شناخته اند. آگوستین یکی از بزرگترین متألهان مسیحی نیز از این امر مستثنا نیست. توجه به موضوع مرگ در آثار آگوستین و ارتباط آن با مقوله ی گناه موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. غور و بررسی در آثار آگوستین نشان از آن دارد که وی نسبت به متفکرین قبل از خویش توجه بیشتری به ارتباط بین مرگ و گناه دارد که برگرفته از دین مسیحیت و بخصوص نامه های پولس است. وی در تمام آثار خود مرگ را بر مبنای گناه نخستین و گناهان روزمرّه ای که بشر در طول زندگی خود مرتکب می شود، توجیه و حتی گناه را علت مرگ معرفی می کند. وی بر این باور است که خداوند انسان را به گونه ای آفریده است که اگر گناه نمی کرد از زندگی جاودانه و نامیرایی برخوردار می شد؛ اقسام مرگ که عبارت است از مرگ جسم (وقتی که نفس آن را ترک کند)، مرگ نفس (وقتی که خدا آن را ترک کند) و مرگ ابدی (وقتی که نفسی که خدا آن را ترک کرده است، جسم را ترک کند) در اثر نافرمانی و عصیان به سراغ انسان می آید. وی به صراحت بر این نکته پافشاری می کند که اولین زوج بشری بر اثر عصیان و بر مبنای داوری عادلانه ی خداوند مجازات شدند. از سوی دیگر تمامی نژاد بشر، در اولین انسان حاضر بودند، از این رو مجازات گناه شامل هر کسی که از خمیره ی آنان سربرآورد نیز می شود. از این رو هر انسانی در حالی متولد می شود که ذات او آلوده به گناه نخستین است. وی در مورد گناه نخستین و پیامدهای آن به افراط می گراید و هیچ کسی را به جز حضرت عیسی و مادرش از گناه مبرا نمی داند. واژگان کلیدی: مرگ، گناه، گناه نخستین، گناه عملی یا فردی، آگوستین.
۵۸.

بررسی نسبت شناخت و شهرزیستی از رهگذر بازخوانی پیوند فوسیس و لوگوس در اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت ارسطو لوگوس فوسیس شهرزیستی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۲۱۱ تعداد دانلود : ۹۷۹
«فوسیس» یکی از مهم ترین واژگان فلسفی ارسطو است، تا جایی که می توان آن را پایه و موضوع شناخت، از دیدِ وی دانست. این واژه را می توان در فلسفه او از دو دریچه شناختِ انسانی و شناخت راستین  نگریست، و بسته به این که موضوع کدام یک از این دو باشد، مفهومش متفاوت خواهد بود. بررسی فوسیس در نسبت با دانش انسانی، به پیوند آن با یکی دیگر از واژگان مهم فلسفه ارسطو؛ یعنی لوگوس، و در پی آن، به پیوند شناخت و شهرزیستی در زندگی انسانی ره می برد، و از رهگذر این پیوندها دانسته می شود. اما بررسی آن در نسبت با شناخت راستین، فراتر از پیوندهای یادشده، به حقیقتِ راستین چیزها ره می برد. با نگاه آموزه هایی از فلسفه ارسطو، می توان گفت که نه تنها انسان می تواند با گذر از زیستِ انسانی به زیستِ خدایی، حقیقت راستین چیزها را دریابد، [بل]که داشتن چنین دریافتی، پیش شرط هرگونه رویارویی و پژوهش درباره چیزها است. به همین رو، می توان گفت انسان، از پیش، با حقیقت آشنا است.
۵۹.

هستی شناسی امر ایجابی: بررسی بنیان های هستی شناسی ایجابی ژیل دلوز نزد فلاسفه پیشاکانتی و پساکانتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت متافیزیک ژیل دلوز هستی شناسی امر ایجابی فلسفه پساکانتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۴ تعداد دانلود : ۱۲۳۵
دلوز هستی شناسی خود را در مقام فلسفه ای پساکانتی عرضه می کند. دغدغه اصلی فلسفه پساکانتی، از سالامون مایمون تا هگل، ساختن متافیزیکی جدید پس از نقد کانت و تبیین مساله تکوین هستی بود. دلوز نیز با توسل به متافیزیک اسپینوزا و لایبنیتس و همچنین فلسفه نیچه، هستی شناسی جدیدی بنا می کند. این هستی شناسی، برخلاف هستی شناسی هگلی که تکوین هستی را بر یک اصل نفی استوار کرده بود، این تکوین را بر مبنای امر ایجابی تبیین می کند. در نظر دلوز، نزد اسپینوزا و نیچه تلقی ای یکسره ایجابی از هستی وجود دارد که می تواند برای بنیان نهادن یک هستی شناسی جدید به کار رود. در نهایت همین امر ایجابی است که هم هستی شناسی و هم اخلاقی جدید را بنیان می نهد.
۶۰.

بررسی انتقادی دیدگاه فرگه در باب وجود محمولی در پرتو حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا وجود محمولی فرگه گزاره های وجودی ثبوت الشیء ثبوت شیء لشیء

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۵۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۲۱
فرگه با تشبیه گزاره های وجودی به گزاره های عددی به این نتیجه می رسد که وجود محمولی درجة دوم و صرفاً قابل حمل بر مفاهیم است، نه اشیاء. استدلال وی، با ابتنای بر ثبوت شیء لشیء بودن گزاره های وجودی، این است که اگر وجود بر اشخاص به منزلة یک محمول و ویژگی درجة اول حمل شود، گزاره های وجودی موجبه، همان گو و سالبة آن ها خودشکن خواهد شد. بر این اساس، وی گزاره هایی همچون «سقراط وجود دارد» را درست ساخت نمی داند و در تلاش برای ارائة شکل صحیح آن، به صورت نمادین، وجود را به جایگاه سور منتقل می کند. با معیار قرار دادن دیدگاه ملاصدرا روشن می شود که برخلاف گمان فرگه، اولاً اصل در گزاره های وجودی، شخصیه بودن است و ثانیاً مفاد گزاره های وجودی، ثبوت الشیء است نه ثبوت شیء لشیء و ثالثاً، اینکه از پیش فرض های قول به این همان بودن این گزاره ها اصالت وجود است که فرگه منکر آن است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان