فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
شک غزالی و دکارت
معرفی، نقد، و بررسی کتاب فرهنگ فلسفة دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالة پیش رو چنان که از عنوانش پیداست می خواهیم به معرفی، نقد، و بررسی فرهنگ فلسفة دکارت، نوشتة جان کاتینگم و با ترجمة علی افضلی بپردازیم. جان کاتینگم، دکارت شناس و مترجم آثار دکارت، این کتاب را با عنوان A Descartes Dictionary به سال 1993 نوشته و انتشارات Blackwell آن را منتشر کرده است. این کتاب را دکتر علی افضلی، مترجم اعتراضات و پاسخ ها، به سال 1390 به فارسی برگردانده و انتشارات مؤسسة حکمت و فلسفه منتشر کرده است. در بهار 1391، این کتاب اثر برگزیدة بیستمین دورة جایزة کتاب فصل معرفی شد. نویسنده قصد دارد، در مقدمة مقاله، نخست معرفی اجمالی از نویسندة کتاب ارائه دهد و در ادامه به معرفی و نقد و بررسی اجمالی خود کتاب بپردازد، و سرانجام پیش از ورود به بخش اصلی مقاله، مترجم کتاب به اجمال معرفی شود. نقد و بررسی ترجمة فارسی این فرهنگ فلسفی که بخش اصلی مقاله را به خود اختصاص می دهد، در دو بخش صوری و محتوایی تنظیم شده که نخست از جنبة صوری و شکلی به نقد و ارزیابی می پردازیم و در بخش دوم ترجمه را از منظر محتوایی و تخصصی بررسی می کنیم.
تحقیق تطبیقی درباره تاویل نزد افلاتون و مفسران یهودی ومسیحی
حوزههای تخصصی:
بررسی شرایط امکان تحقق حقیقت مکان و سکنی گزیدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان به عنوان یکی از مفاهیم پایه در معماری و شهرسازی از طریق معماری به عنوان هنر آشکار می شود. مبنای نظری این مقاله اندیشه «مارتین هایدگر» فیلسوف و پدیدارشناس آلمانی (1976-1889) است. بر این اساس برآنیم تا دریابیم مکان چگونه آشکار می شود و هنر (در اینجا معماری) اساساً چه نقشی درآشکارگی مکان ایفا می کند؟ در روزگار مدرن توجه به گوهر مکان به فراموشی سپرده شده و مکان به امری کمی تنزل یافته است. با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی هرمنوتیک برای آشکار کردن و رسیدن به حقیقت مکان سراغ هنر می رویم. از دیدگاه هایدگر در هنر حقیقت آشکار می شود؛ چرا که هنر یکی از طرق اساسی تحقق حقیقت به معنای نامستوری است. بر همین اساس هنر معماری هنری است که می تواند مکان را به عنوان یکی از ارکان خود، نامستور و آشکار کند. معماری به واسطه «ساختن»، خصوصیات یک محیط را عینی می سازد و فضای خالی را به مکانی غنی برای رسیدن به هدفی به نام سکنی گزیدن، تبدیل می کند. معماری به عنوان هنر چیزی را بازنمایی نمی کند، بلکه حقیقت مکان را حاضر و دیدنی می سازد. هدف اصیل معماران این است که مکان را در نسبت با نوع هستی آدمی به عنوان وجود در جهان آشکار کنند و بی مکانی روزگار مدرن را کمرنگ نمایند. در این مقاله ابتدا دیدگاه هایدگر پیرامون کار هنری تبیین می شود و سپس در یک مطالعه تطبیقی تأثیر این دیدگاه در آشکار شدن مکان در معماری در مقام هنر مورد بررسی قرار می گیرد.
قصه تاریخ
درباره مرگ
سطوح، مؤلفه ها و کارکردهای دور هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ی دور هرمنوتیکی از جمله مسائل بنیادین هرمنوتیک مدرن است که با تقریرهای متفاوتی توسط نظریه پردازان این حوزه بیان شده. هرمنوتیک رمانتیک این دور را به مثابه یک اصل روش شناختی معرفی می کند، این در حالی است که هرمنوتیک فلسفی آن را سیاق وقوع فهم تلقی نموده و ابعادی وجودی بدان می دهد. هیدگر معتقد است که دور هرمنوتیکی بازتاب ساختار وجودی دازاین است، گادامر نیز آن را توصیفی از فرآیند وقوع فهم می پندارد. هر یک از این برداشت ها مستلزم وارد کردن مؤلفه های خاصی در چرخه دور است و کارکردهای ویژه ای را نیز از آن انتظار دارد. مقاله پیش رو پس از درنگی کوتاه بر برداشت ها و روایات گوناگون از دور هرمنوتیکی، کوشیده است تا با رویکردی تحلیلی کارکردها و مؤلفه های این دور را در چهار سطح متمایز مورد بررسی قرار دهد. سطح نخست عبارت است از فهم و تفسیر متون بر اساس کارکرد لغت شناختی. در سطح دوم فرآیند بازنگری و اصلاح پیش فهم ها و پیش داوری ها انجام می شود. نیل به خود فهمی از کارکردهای دیگر این دور است که در سطح سوم مورد مداقه قرار می گیرد. دیگر کارکرد دور هرمنوتیکی، تأثیر در تاریخ اثرگذار است که در سطح چهارم به بررسی آن پرداخته ایم.