فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
تنوع دین در روزگار ما
هوسرل و پدیده شناسی
فیثاغورس و فیثاغورسیان
پژوهشی در مثل افلاطون
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در دوران کلاسیک
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی غرب
بحث تطبیقی اگزیستانسیالیسم غربی و اصالت الوجود در فلسفه اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
هابرماس؛ فراملیت و گسترش گستره عمومی
منبع:
راهبرد ۱۳۸۰ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای نو مارکسیسم و مکتب فرانکفورت
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
نامیرایی
بازخوانی هستی شناختی و معرفت شناختی دیدگاه مثل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
نظریه مثل مهم ترین دیدگاه فلسفی افلاطون بوده و در ضمن تمثیل غار مطرح گردیده است. او تلاش بسیاری در تبیین این نظریه و اقامه براهینی بر اثبات آن نموده با وجود این دیدگاه او در زمینه براهین اثبات و محسوساتی که دارای مثال اند دچار کاستی است. در پژوهش حاضر اثبات گردیده که انتقادات ارسطو، ابن سینا و علامه طباطبایی به این نظریه صحیح نیوده و دیدگاه آگوستین، آنسلم و کانت در مورد آن ناقص بوده و با انتقادات اساسی مواجه هستند. شیخ اشراق و در پی او ملاصدرا به عقول عرضی بودن مثل معتقد بوده و هر نوعی از انواع مادی را دارای مثال می دانند. نظریه مثل با قواعد فلسفی متعالیه و نه اشراق قابل اثبات است. این نظریه ارتباط تنگاتنگی با هنر، زیبایی شناسی، سیاست، حقوق، اخلاق، تعلیم و تربیت، معماری و علوم رایانه دارد.
جایگاه ابژة زیبایی شناختی در شعر از دیدگاه میکل دوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر در فرهنگ های مختلف ویژگی های خاص خود را دارد و با رویکردهای گوناگونی به آن نگاه شده است. در مقاله حاضر با رویکرد پدیدارشناختی به شعر نگریسته ایم و از دیدگاه یکی از پدیدارشناسان فرانسوی، میکل دوفرن، شعر را مورد بررسی قرار داده و به تقابل این دیدگاه با دیدگاه ساخت گرایان اشاره کرده ایم. دوفرن متأثر از هوسرل و با استفاده از دو اصطلاح «نوئما» و «نوئسیس» نشان می دهد که رویکرد پدیدارشناسی به شعر چه تفاوتی با رویکرد ساخت گرایی می تواند داشته باشد. به اعتقاد او تفسیرهای ساخت گرایان به لذت بردن و درک شعر کمک چندانی نمی کند؛ زیرا این رویکرد هیچ گاه ما را به جهان اثر و تجربة زیستة شاعر نزدیک نمی کند؛ درحالی که در رویکرد پدیدارشناختی با حرکت از نوئما به نوئسیس می توان به جهان اثر راه یافت و از ادراک معمولی به ادراک زیبایی شناختی رسید. دوفرن جهان اثر را جهان بازنمایی شده نمی داند، بلکه به باور او جهان اثر، جهانی است که به تجربة زیستة شاعر برمی گردد و به چنین جهانی نمی توان با قواعد ساخت گرایی راه یافت. در این جستار کوتاه با روش توصیفی- تحلیلی، این دو رویکرد به شعر بررسی می شود.
چالش گادامر و هرش بر سر معیار درستی تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرش""بر این باور است کهنظریه هرمنوتیکی ""گادامر"" به پلورالیسم و نسبیت انگاری می انجامد. هرش به پیروی از عالمان هرمنوتیکی رمانتیک هدف خوانش متن را دستیابی به قصد مؤلف می داند، اما در نظر گادامر، فهم عبارت است از تفاهم و توافق با دیگری، نه کشف قصد و نیت دیگری. بنابراین هرش معتقد است معنای متن از قبل تعین یافته است و هدف از خوانش متن کشف این معناست. اما در نظر گادامر معنا از طریق دیالوگ میان مفسر و متن تولید می شود و در نتیجه هیچ معنای از قبل تعین یافته ای وجود ندارد. بر پایه این نگرش، گادامر زبان و امکانات آن را شرط تعین معنا می داند، ولی هرش بر این باور است که زبان صرفاً شرط آشکارگی معناست. هرش از سوی دیگر گادامر را متهم به بی معیاری می کند. وقتی معنا امری نامتعین شد دیگر هیچ معیاری برای تمییز تفسیر درست از تفسیر نادرست وجود ندارد. در این مقاله بر آنیم تا ضمن طرح سه انتقاد اساسی هرش به گادامر، پاسخ آنها را از منظر شارحان و مدافعان گادامر بیان نماییم.
مبنای انسان شناختی تمایز عقل و ایمان نزد توماس آکویناس و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در بحث رابطه عقل و ایمان به عنوان یکی از مباحث مهم در حوزه الهیات و فلسفه، توماس آکویناس یکى از متکلمان برجسته مسیحى در قرون وسطا بارویکرد عقل گرایى خود، عقل را مستقل از ایمان، بلکه حاکم بر آن مى داند. در عقل گرایی جدید نیز که دکارت مؤسس آن دانسته می شود، چیزی فراتر از عقل وجود ندارد؛ به عبارت دیگر هر آنچه با عقل قابل شناسایی نباشد، در حوزه معرفت قرار نمی گیرد. هرچند دکارت و توماس آشکارا دو روش کسب معرفت، یعنی عقل و ایمان را از هم جدا می کنند ، اما بین آنها تناقضی نمی بینند، بلکه بین آن دو به هماهنگی بنیادی قائل اند.
در این مقاله با توجه به تفوق و برتری اراده بر عقل که در انسان شناسی دکارت و آکویناس دیده می شود، به تبیین نسبت بین ایمان و عقل براساس بینش آنان از انسان پرداخته می شود.
پاسخ بوئتیوس به دشواره شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اصلی نوشتار حاضر ترسیم دیدگاه بوئتیوس فیلسوف نامدار رومی قرون وسطی به مسئله شر است. وی بی آنکه مرتکب خطایی شده باشد، در بند و به مرگ محکوم گشته و بجّد با دشواره شر به خود می پیچد و بدنبال راه چاره است و از این رهگذر ماهیت سعادت واقعی را مدنظر قرار داده و اشکالاتی مطرح می سازد و به آنها پاسخ می دهد. دو اشکالی که وی مطرح ساخته بدین ترتیب است1) با وجود خدایی قادر مطلق، و خیرمحض چگونه می تواند شر وجود داشته باشد؟ و2) چرا رویه جهان معکوس می چرخد و خیر فرودست باقی می ماند و شر، فرا؟ همچنین در این راستا دفع دخل مقدر می نماید و به دو اشکال احتمالی مبنی براینکه 1)آیا خدا می تواند از شر به مثابه یک ابزار استفاده نماید؟ و 2)رابطه شر و اختیار چگونه است، پاسخی پیش دستانه می دهد.