فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی الگوی علّی روابط بین آرزوهای شغلی، جامعه پذیری سازمانی، و تعهد سازمانی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعة آماری شامل کلیة اعضای هیئت علمی دانشگاه است و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هریک از دانشکده ها 185 نفر به عنوان نمونة آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامة استاندارد آرزوهای شغلی، بر اساس مدل شاین؛ جامعه پذیری سازمانی، بر اساس مدل تائورمینا؛ و تعهد سازمانی، براساس مدل بالفور و وکسلر استفاده شده است. داده های پژوهش، پس از جمع آوری، بااستفاده از نرم افزارهای آماری لیسرل و اس.پی.اس.اس. تحلیل شدند. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم آرزوهای شغلی بر روی تعهد سازمانی(05/0) مثبت و معنی دار نیست، ولی اثر مستقیم جامعه پذیری سازمانی بر روی تعهد سازمانی(96/0)مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم آرزوهای شغلی بر روی جامعه پذیری سازمانی(59/0) نیز مثبت و معنی دار است. اثر غیرمستقیم آرزوهای شغلی بر روی تعهد سازمانی با میانجی گری جامعه پذیری سازمانی(57/0) و نیز اثر کل آرزوهای شغلی بر روی تعهد سازمانی(52/0) مثبت و معنی دار است.
رابطه علّی باور خود کارآمدی معلم با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری مدیریت کلاسی و رویکردهای تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه علی باور خودکارآمدی معلم با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری مدیریت کلاسی و رویکردهای تدریس در معلمان مقطع متوسطه شهر ازنا بود. در این مطالعه علی- همبستگی، تمام جامعه آماری که تعداد 300 نفر بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی معلم بافت کلاس و مدرسه (CSC)، پرسشنامه نگرش و باورها در کنترل کلاس درس(ABCC) و پرسشنامه رویکردهای تدریس (ATI-R) بودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر نرم افزار (AMOS-20) انجام گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی روابط علی بین متغیرهای یاد شده، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. روی هم رفته، در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که باور خود کارآمدی معلم هم به گونه مستقیم و هم به گونه غیر مستقیم از راه مدیریت کلاسی و رویکرد تدریس دانش آموز محور با عملکرد تحصیلی رابطه دارد، اما باور خود کارآمدی معلم از راه رویکرد تدریس معلم محور روی عملکرد تحصیلی معنی دار نبود. برازش بهتر از راه حذف مسیرهای غیر معنی دار باور خود کارآمدی معلم به رویکرد تدریس معلم محور و رویکرد تدریس معلم محور به عملکرد تحصیلی بدست آمد.
بررسی عملکرد مدیران کتابخانه های دانشگاهی و تأثیر آن بر رضایت شغلی کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد مدیران کتابخانه های دانشگاهی و تأثیر آن بر رضایت شغلی کتابداران صورت گرفته است و عملکرد مدیران با ابعاد مهارت های ارتباطی، مسئولیت پذیری، نقش انگیزشی، تخصص، اجرای عدالت، و تعهد سنجیده شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران کتابخانه های مرکزی و اقماری ۱۰ دانشگاه دولتی و مادر وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سطح شهر تهران می باشد که تعداد آن ها ۶۰۰ نفر بود. حجم نمونه ۳۰۴ نفر برآورد گردید. از بین پرسشنامه های ارسالی، ۲۷۴ پرسشنامه عودت داده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته عملکرد مدیران و رضایت شغلی می باشد که با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، پایایی آن ها به ترتیب ۹۷۷/۰ و ۹۶۴/۰ به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد رابطه مثبت و معناداری بین عملکرد مدیران و رضایت شغلی کتابداران وجود دارد. هم چنین بین هر یک از ابعاد عملکرد مدیران با رضایت شغلی رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. در کل بعد اجرای عدالت دارای بیش ترین رابطه و قدرت پیش بینی تغییرات رضایت شغلی می باشد.
مقایسه و رابطه خودتنظیمی هیجانی با دلزدگی و صمیمیت زناشویی در زوجین هر دو و یکی شاغل ادارات دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خودتنظیمی هیجانی با دلزدگی و صمیمیت زناشویی در میان زوجین یکی و هردو شاغل انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی و علی- مقایسه ای است. در این پژوهش 180 زوج یکی و هردو شاغل ادارات دولتی شهر کرمانشاه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های مربوطه را تکمیل نمودند. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های t مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از وجود رابطه میان راهبردهای تنظیم هیجان، دلزدگی و صمیمیت زناشویی است. نتایج نشان می دهد که میانگین راهبردهای تنظیم هیجان، دلزدگی زناشویی و صمیمیت زناشویی در دو گروه زوجین یکی و هردو شاغل دارای تفاوت معنی داری است، بدین صورت که زوجین هردو شاغل از راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و صمیمیت زناشویی کمتر و راهبردهای منفی تنظیم هیجان و دلزدگی زناشویی بالاتری نسبت به زوجین یکی شاغل برخوردار می باشند. همچنین بین راهبردهای تنظیم هیجان و دلزدگی زناشویی، راهبردهای تنظیم هیجان و صمیمیت زناشویی و نیز صمیمیت زناشویی و دلزدگی رابطه معنی دار وجود دارد.
اثربخشی کلاس های آموزش خانواده در انطباق پذیری مسیر شغلی دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که مشاوره ی کودک در زمینه ی مسائل مسیر شغلی به ندرت به عنوان یک وظیفه برای مشاوران مورد توجه قرار گرفته است و چشم انداز روشنی از وضعیت رشد مسیر شغلی دانش آموزان در دست نیست. پژوهش حاضربه منظور اثربخشی مشاوره مسیر شغلی بر رشد نقشه شناختی اشتغالات در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان ممسنی می باشد. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 72 دانش آموز(مقطع سوم،چهارم و پنجم ابتدایی) است که به صورت نمونه گیری خوشه ای از دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسش نامه نقشه شناختی مسیر شغلی محقق ساخته (ویژه کودکان دبستانی )جمع آوری شد برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه وتحلیل کوواریانس)انکوا) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات در دوگروه،بعد از برنامه آموزشی،دارای تفاوت معناداری در سطح p<0/001است،همچنین بین نقشه شناختی دختران و پسران در سطح p<0/001 تفاوت معناداری وجود دارد. از طریق مشاوره مسیر شغلی می توان رشد نقشه شناختی اشتعالات دانش آموزان ابتدایی را گسترش داد و به آنها برای انتخاب شغل بهتر در سنین بالاتر کمک کرد .
تحلیل و بررسی هویت شغلی با تاکید بر شناسایی ابعاد و مولفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت در پی کشف این نکته است که چرا فرد خود را متعلق به یک گروه می داند و با دیگر گروه های اجتماعی احساس قرابتی ندارد و گاهی خود را کاملا متمایز و حتی مخالف آنها می داند. پاسخی که انسان برای این سوال می یابد باعث می شود تا او خود را در گروه های متفاوت اجتماعی با مرز بندی های گاه پررنگ و گاه کم رنگ دسته بندی کند. یکی از این هویتهای اجتماعی، هویت شغلی است. در این پژوهش با استفاده از نظریه هویت اجتماعی تاجفل و نظریه هویت شغلی لاندن تلاش شده است تا مدلی برای ارزیابی هویت شغلی افراد شاغل در ایران تدوین شود. بر همین اساس دو نظریه با توجه به مشخصه ها و ویژگی های اجتماعی و بومی کشور مورد بازنگری قرار گرفته و تلفیق شده است.روش تحقیق روش پیمایش و به لحاظ زمانی از تحقیقات مقطعی است. جامعه آماری تحقیق شاغلین بالای 18 سال مراکز استانهای تهران، فارس، مرکزی، گلستان، زنجان و اردبیل و یکی از روستاهای نزدیک به آنها را در بر می گرفته است. و حجم نمونه مورد تحقیق 1676 نفر بوده و نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است.بر اساس نتایج تحقیق چهار عامل «اهمیت شغل»، «تعهد فرد به شغل»، «دلبستگی و وابستگی عاطفی به شغل» و «جهت گیری حرفه ای فرد در شغل» به عنوان مولفه های هویت شغلی شناسایی شدند که شاخص اهمیت شغل برای فرد با بار عاملی 0.654 بیشترین تاثیر را در میان ابعاد هویت شغلی دارد و شاخصهای «تعهد فرد به شغل»، «جهت گیری حرفه ای فرد» و «دلبستگی و وابستگی به شغل» به ترتیب در رتبه های بعدی هستند.
ارائه مدلی برای ارتقاء سطح تعهد سازمانی رؤسا و مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی براساس الگوهای رهبری ، سبک های شناختی و منابع کنترل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای ارتقاء سطح تعهد سازمانی رؤسا و مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی می باشد . روش تحقیق بر پایه مفروضه های تحقیقات همبستگی و با اجرای پرسشنامه های سبک شناختی (CSI) ، منبع کنترل (راتر ،1978) ، تعهد سازمانی (ماودی و همکاران ،1979) ، و پرسشنامه محقق ساخته الگوهای رهبری روی 198 نفر به عنوان نمونه آماری از رؤسا و مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی که با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند ، اطلاعات لازم جمع آوری شد . بطور کلی ، نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که براساس الگوهای رهبری ، سبک های شناختی و منابع کنترل می توان مدلی را برای پیش بینی و ارتقای سطح تعهد سازمانی ارائه کرد . نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای یاد شده با تعهد سازمانی است. و ضرایب بتا نشان داد که متغیرهای منبع کنترل درونی ، منبع کنترل بیرونی و سبک رهبری دیوان سالاری منفی ولی متغیرهای سبک تفکر تحلیلی (05/0>P و 565/0= β) ، منبع کنترل درونی (05/0>P و 361/0 - = β) ، سبک رهبری سیاسی (05/0>P و 244/0= β) و سبک رهبری مشارکتی (05/0>P و 239/0= β) معنی دار بوده و می توانند پیش بینی کننده سطح تعهد سازمانی رؤسا و مدیران باشد .
تاثیرآموزش سرمایه روان شناختی مدیران بر افزایش اشتیاق شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های سرمایه روان شناختی به مدیران، بر افزایش اشتیاق شغلی کارکنان بود. پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه موردبررسی شامل 100 مدیر میانی در دو شرکت صنعتی بودند که تعداد 42 نفر از آنان با روش تصادفی انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (به طور تصادفی) تخصیص یافتند. به منظور بررسی تأثیر مداخله آزمایشی از میان کارکنان زیرمجموعه هر مدیر 2 تا 3 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران و پرسشنامه اشتیاق شغلی گالوپ استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش بین دو گروه کنترل و آزمایش، از حیث مؤلفه نیازهای اساسی و حمایت مدیریت تفاوت معناداری وجود داشت (0/05). اما در مؤلفه های کارگروهی و فرصت های پیشرفت تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد آموزش سرمایه روان شناختی به مدیران باعث افزایش اشتیاق شغلی کارکنان می گردد.
بررسی نقش تعدیل گر حمایت اجتماعی و ارتباط آن با استرس و رضایت شغلی کارکنان منطقه ی فراساحلی پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین استرس و رضایت شغلی با حمایت اجتماعی در کارکنان منطقه ی فراساحلی پارس جنوبی است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و کاربردی است. نمونه پژوهش 120 نفر از جامعه ی 2000 نفری کارکنان شرکت ملی گاز ایران در چند فاز منطقه ی پارس جنوبی بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های اطلاعات فردی و شغلی- حرفه ای، استرس شغلی، رضایت شغلی و حمایت اجتماعی بودند. از آزمون های: t تک گروهی و دو گروه همبسته و کروسکال واریس برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد میزان «استرس شغلی»، «رضایت شغلی» و «حمایت اجتماعی» کارکنان پایین تر از حد متوسط است. استرس با رضایت شغلی ارتباط معنادار و منفی و با حمایت اجتماعی ارتباط مثبت و معنادار دارد. ارتباط معناداری بین رضایت شغلی و حمایت اجتماعی یافت نشد. میزان «استرس شغلی» و «حمایت اجتماعی» از طریق «سن، سابقه خدمت و اضافه کاری ماهانه» قابل پیش بینی است. تفاوت معنا داری در میزان «استرس شغلی» مردان و زنان؛ هم چنین در میزان «استرس شغلی»، «رضایت شغلی» و «حمایت اجتماعی» کارکنان مجرد و متأهل با ارجحیت کارکنان مجرد مشاهده شد. نتایج نشان داد پایین بودن میزان استرس نشان دهنده ی کم بودن انگیزه ی کارکنان در ارتباط با کار است. فقدان ارتباط معنادار بین رضایت شغلی و حمایت اجتماعی بیان گر تأثیر کم رضایت شغلی از زیرمقیاس هایی تحت پوشش حمایت اجتماعی در مقایسه با سایر عوامل است. رابطه ی مثبت بین استرس و حمایت اجتماعی، مدیران را ملزم به اتخاذ راهکارهایی جهت افزایش حمایت اجتماعی و افزایش انگیزه، می کند.
رابطه موانع سازمانی با انگیزش شغلی خود تعیین کنندگی کارکنان یک شرکت صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه ابعاد موانع سازمانی با ابعاد انگیزش شغلی خود تعیین کنندگی بود. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نمونه ای شامل 250 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز انتخاب شدند و دو پرسشنامه موانع سازمانی (براون و میچل، 1978) و انگیزش شغلی خود تعیین کنندگی(بلیس، 1994) توسط آنها تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی ساده و زیربنایی و تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. با توجه به نتایج همبستگی زیربنایی، نامناسب بودن اطلاعات کاری، اولویت بندی کارها و کمبود مواد و ابزار مهمترین عوامل اثرگذار بر انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی هستند. در ارتباط با تحلیل رگرسیون نیز ابعاد انگیزش شغلی با حیطه های گوناگونی از موانع سازمانی رابطه ی چندگانه ی معنادار داشتند.
نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی از والدین و معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی از والدین و معلمان است. بر همین اساس در این پژوهش از ابزار پرسشنامه نیازسنجی با استفاده از دو فرم والدین و معلم (محقق ساخته) استفاده شده است. نمونه آماری مورد مطالعه شامل 30 نفر از والدین با فرزند کم توان ذهنی و 30 نفر از معلمان شاغل در مدارس ویژه شهرستان خدابنده می باشد که به صورت گزینش هدفمند انتخاب شدند. جهت انجام پژوهش، پرسشنامه نیاز سنجی بین والدین و معلمان اجرا شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که برای آموزش مهارت های پیش حرفه ای به دانش آموزان کم توان ذهنی بهتر است مقوله ها و نیازهای آموزشی مانند؛ مهارت های اجتماعی، مهارت های شناختی، مهارت های پایه تحصیلی، مهارت های روابط بین فردی، مهارت های ارتباطی، مهارت های عملکردی، تقویت اعتماد به نفس، تقویت خلاقیت، استفاده از افراد متخصص در آموزش مهارت های حرفه ای، آموزش مهارت ها و حرفه های مناسب در برنامه آموزشی گنجانده و اجرا شوند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان کم توان ذهنی صرف نظر از علل و سطح کم توان ذهنی شان، نیازمند آموزشی هستند که آنها را برای زندگی مستقل آماده کند. بدین منظور اجرای برنامه های آموزشی جهت افزایش توانایی آنها برای کارکرد مستقل تر در زندگی روزمره بسیار ضروری است و یکی از اقدامات اساسی برای دستیابی به این هدف، نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی است. در واقع آموزش مهارت های پیش حرفه ای، آماده سازی کودکان کم توان ذهنی جهت ورود به دوره حرفه آموزی و محیط کار ضروری می باشد.
بررسی رابطه بین حالت های مثبت روان شناختی با رضایتمندی شغلی در مدرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین حالت های مثبت روان شناختی با رضایتمندی شغلی در مدرسان مراکز وابسته به موسسه آموزش عالی علمی – کاربردی جهاد دانشگاهی استان تهران انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه ی مدرسان مراکز وابسته به موسسه آموزش عالی علمی – کاربردی جهاد دانشگاهی استان تهران در سال تحصیلی 93-1394 است که حجم کامل آن برابر210 نفر است از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 118(50 زن و 68 مرد) نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها عبارت اند از: پرسش نامه حالت های مثبت روان شناختی رجایی و همکاران و پرسش نامه رضایت شغلی هستند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و آنالیز واریانس چندمتغیره در نرم افزار spss صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین حالت های مثبت روان شناختی و رضایتمندی شغلی رابطه معنی دار مثبت (01/0 ≥P) وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد، بین مولفه های حالت های مثبت روان شناختی و رضایتمندی شغلی نیز رابطه معنی دار مثبت (01/0 ≥P) وجود دارد و مولفه های حالت های مثبت روان شناختی 66 درصد از واریانس رضایتمندی شغلی را تبیین می نمایند. هم چنین نتایج آنالیز واریانس چندمتغیره نشان داد، بین نمرات زنان و مردان در مولفه های حالت های مثبت روان شناختی تفاوت وجود ندارد اما بین نمرات دو گروه در رضایتمندی شغلی تفاوت معنی دار (01/0 ≥P) وجود دارد. عواطف مثبت یکی از عوامل موثر در رضایت شغلی است، پیشنهاد می گردد که توجه به عواطف مثبت به عنوان یکی از راهکاراهای افزایش رضایتمندی شغلی در سازمان ها و موسسات به کار رود.
بررسی تأثیر آموزش گروهی هوش هیجانی بر قابلیت استخدام دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش گروهی هوش هیجانی بر قابلیت استخدام در دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان بوده که در سال1392-1391 مشغول تحصیل بوده اند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری داوطلبانه استفاده شد که در نتیجه 36 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. اعضاء آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات آموزش هوش هیجانی شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه قابلیت استخدام موسوی (1392) بود. جهت تحلیل داده ها، تحلیل کوواریانس مورد استفاده قرار گرفت و یافته های زیر حاصل شد. آموزش هوش هیجانی بر نمره کلی قابلیت استخدام تاثیر داشته است (03/0>P). آموزش هوش هیجانی بر ابعاد اصلی هویت مسیر شغلی (0005/0>P)، سرمایه انسانی (004/0>P) و انطباق پذیری شخصی (0005/0>P) تاثیر داشته است. ولی آموزش هوش هیجانی بر بعد سرمایه اجتماعی تاثیر نداشته است.
بررسی اثرعلّی مشارکت در تصمیم گیری بر تعهد و رضایت شغلی: آزمون نقش میانجی ویژگی های شغلی و عملکرد در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثر علّی مشارکت در تصمیم گیری بر تعهد و رضایت شغلی با آزمون نقش میانجی ویژگی های شغلی و عملکرد به اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش، کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه بالغ بر 450 نفر بودند که از این میان 213 نفر با شیوه تصادفی طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه مشارکت در تصمیم گیری مارکولین و مشانکو (1990)، پرسش نامه تعهد سازمانی بالفور و وکسلر (1996)، پرسش نامه رضایت شغلی برایفیلد و روث (1951)، پرسش نامه ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام (1975)، پرسش نامه عملکرد شغلی ویلیام و اندرسون (1991) بودند. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها و بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین مشارکت با ویژگی های شغلی و عملکرد و بین ویژگی های شغلی و عملکرد با تعهد و رضایت رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد امّا بین مشارکت با تعهد رابطه وجود ندارد که با میانجیگری ویژگی شغلی، مشارکت اثر غیرمستقیم و مثبتی روی تعهد سازمانی اعضای هیأت علمی دارد. به عبارتی افراد با احساس مشارکت در تصمیم گیری بالا در شرایط احساس ویژگی های شغلی بالا از خود تعهد بالایی را نشان می دهند.
شناسایی شایستگیهای مورد نیاز مشاوران کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش های متنوع پیش روی کارآفرینان، لزوم پروش مشاورانی که دارای قابلیت های ویژه و شایستگیهای مورد نیاز برای ارائه خدمات مشاوره به کارآفرینان باشند را ایجاب می کند. توجه به قابلیت ها و شایستگی های کارآفرینانه ی آنان و ارتقای این شایستگی ها، به میزان چشم گیری بر موفقیت کسب وکار های کشور تأثیرگذار است. این تحقیق با هدف شناسایی ابعاد مختلف شایستگیهای مورد نیاز مشاوران کسب وکار انجام گرفت. روش انجام این پژوهش دارای رویکردی آمیخته بوده که روش گرد آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه با خبرگان و در بخش کمی نیز از ابزار پرسشنامه استفاده شده است.جامعه آماری شامل مشاوران کلیه شرکت های خدمات فنی مهندسی، شرکت های مشاور مهندسی و کلیه مشاوران مستقل در شهر تهران هستند. شیوه تجزیه تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل محتوا و در بخش کمی بصورت توصیفی و مدل معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شایستگیهای «انگیزه بخشی، انرژی بخشی و امیدبخشی»، «محرمانه پنداشتن اطلاعات کارآفرینان و حفظ حقوق مالکیت فکری آنان»، «توانایی مربی گری، تسهیل گری و مدیریت بحث ها در کارگاه های آموزشی»، «هوشیاری نسبت به فرصت های جدید کاری»، «توانایی کسب اطمینان و اعتماد کارآفرینان»، «قدرت تجزیه و تحلیل مسائل»، «تخصص و دانش عمیق در یک صنعت یا بازار هدف»، «استفاده از ابزار شبکه سازی به منظور ایجاد و حفظ روابط حرفه ای»، «توانایی تهیه طرح کسب وکار» و «هوشیاری نسبت به آخرین روند ها و تغییرات محیط» شایستگیهایی هستند که دارای بیشترین اولویت مورد نیاز مشاوران کارآفرینی بوده و نیازمند توجه و تقویت ویژه ای می باشند.
مفهوم پردازی هویت حرفه ای اعضای هیات علمی؛ ارائه یک مدل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین و کاوش الگوی کیفی هویت حرفه ای اعضای هیات علمی انجام شد. پژوهش، از نظر طرح، جزء پژوهش های کیفی و از منظر راهبرد، جزء پژوهش های مطالعه موردی کیفی است. مشارکت کنندگان بالقوه ی پژوهش، اعضای هیات علمی دانشگاه های کشور در حوزه ی روانشناسی و آموزش عالی هستند که با روش نمونه گیری هدفمند صاحب نظران کلیدی و در ادامه تکنیک اشباع نظری، 12 تن از اعضای هیات علمی دانشگاه های؛ شیراز، تربیت مدرس، رازی کرمانشاه، یزد و علوم تحقیقات تهران انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو ابزار""بررسی اسناد"" و ""مصاحبه نیمه ساختار یافته"" استفاده گردید. با روش همسو سازی، اعتبارپذیری داده ها تایید شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. پس از آن اقدام به کدگذاری داده ها برای شناخت عوامل، ملاک ها و نشانگرهای الگو گردید. سرانجام یافته اصلی پژوهش، طراحی مدل هویت حرفه ای اعضای هیات علمی با 5 مضمون فراگیر 1) زمینه ای 2) شخصی 3) فرهنگی اجتماعی 4) حرفه ای و 5) سیاسی اقتصادی بود. یافته های این مطالعه می تواند در سیاست گذاری در زمینه ارتقای هویت حرفه ای اعضای هیات علمی مورد توجه برنامه ریزان و مدیران آموزش عالی قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی رویکردهای سنتی، مدرن و فرامدرن مشاوره مسیر شغلی بر افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه اثربخشی رویکرد سنتی، مدرن و فرامدرن مشاوره مسیر شغلی بر انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان است. بدین منظور ابتدا از بین دانشکده های مختلف دانشگاه اصفهان به صورت تصادفی خوشه ای چهارگروه انتخاب شده و در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل پانزده نفری به صورت تصادفی قرار گرفتند. افراد گروه های آزمایش هشت جلسه یک ساعته آموزش مشاوره مسیر شغلی بر مبنای رویکردهای سنتی، مدرن و فرامدرن دریافت کردند. ابزاری که در این پژوهش به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد پرسش نامه انطباق پذیری محقق ساخته بود که شامل پنج خرده مقیاس دغدغه، تسلط، کنجکاوی، اعتماد و تعهد است. به منظور تحلیل داده ها از شاخص های میانگین و انحراف معیار و جهت آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. براساس این نتایج، بین چهارگروه در حیطه انطباق پذیری مسیر شغلی تفاوت معنی داری 000/0>p وجود دارد. به عبارت دیگر، می توان گفت، تفاوت بین نمرات چهارگروه، بیان کننده ی این مطلب است که مداخله های سنتی، مدرن و فرامدرن مشاوره مسیر شغلی بر افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان تاثیر داشته است. در این بین تاثیر رویکرد مدرن و فرامدرن بر انطباق پذیری مسیر شغلی بیشتر از رویکرد سنتی بوده است. اما بین دو روش مدرن و فرامدرن تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
رابطه ابعاد مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تحقق مدیریت دانش در دانشگاه های کشور با توجه به شرایط و اقتضائات خاص این نهاد علمی از اهمیت ویژه ای نسبت به سایر سازمان ها و نهادهای جامعه برخوردار است. هدف این مطالعه، بررسی ارتباط ابعاد مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی بود.
ابزار و روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی در سال 1393 انجام شد و 127 نفر از مدرسان دانشگاه پیام نور در استان خراسان جنوبی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش و پرسش نامه محقق ساخته عملکرد آموزشی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون T مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات مدیریت دانش و عملکرد آموزشی به ترتیب 31/31±33/324 و 85/13±22/65 به دست آمد. بین مدیریت دانش و ابعاد آن (خلق دانش، تسهیم دانش، به کارگیری دانش و ذخیره سازی دانش) با عملکرد آموزشی اساتید رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. بین میانگین نمرات مدیریت دانش و ابعاد آن براساس جنسیت تفاوت معنی دار وجود داشت، ولی بین میانگین نمرات عملکرد آموزشی اساتید براساس جنسیت تفاوت معنی دار نبود. همچنین بین میانگین نمرات متغیرهای مدیریت دانش و ابعاد آن و عملکرد آموزشی اساتید براساس مدرک تحصیلی تفاوت معنی دار وجود داشت، ولی براساس سابقه کار تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: ابعاد مدیریت دانش علاوه بر افزایش عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی می تواند عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی را پیش بینی نماید.