فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۶۱ تا ۷٬۹۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
439 - 460
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تبیین رابطه بین تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با انگیزش در کار در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی استان خوزستان شامل 15 واحد دانشگاهی و به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری 2428 نفر از کارکنان واحد های دانشگاهی آزاد اسلامی بوده که تعداد332 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه تعهدسازمانی آلن و می یر (1990)، پرسش نامه رفتار شهروندی سازمانی اورگان و فارح (1997) و پرسش نامه محقق ساخته انگیزش در کار می باشند. برای روایی پرسش نامه ها از روش kmo و برای پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است و فرضیه ها از نرم افزار Lissrel و spss21 تحلیل شده است . درخصوص توصیف و تبیین مولفه های متغیر تعهد سازمانی، مولفه های تعهد تکلیفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری با ارزش و بار عاملی بالا تایید گردیدند. در خصوص تبیین مولفه های رفتار شهروندی سازمانی، مولفه های نوع دوستی، وجدان کاری، رفتار مدنی، محافظت از منابع سازمان و آداب اجتماعی با ارزش و بارعاملی بالا مورد تایید ودرخصوص توصیف و تبیین مولفه های متغیر انگیزش، مولفه های ویژگی های شغلی، معنویت در کار، هدف گذاری، برابری و وسیله ای با ارزش و بارعاملی بالا مورد تایید قرار گرفتند. نتایج حاصل همچنین نشان داد که بین تعهد سازمانی وانگیزش رابطه مستقیم و معنادار، و بین رفتار شهروندی سازمانی و انگیزش نیز رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
ارائه مدل شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور با روش شناختی تئوری داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور با روش شناختی تئوری داده بنیاد بود. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع داده کیفی و از نوع داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و خبرگان دانشگاه پیام نور بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 25 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه با افراد خبره بیانگر روا بودن مصاحبه بود و به منظور محاسبه پایایی از روش پایایی بین دو کدگذار استفاده شد که نتایج بیانگر پایا و روا بودن مصاحبه بود. برای تحلیل داده های پژوهش از طریق تحلیل محتوا استفاده شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های ویژگی های فردی، مدیریت، فناوری اطلاعات، جزء مؤلفه های تأثیرگذار بر شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور بودند. همچنین، مؤلفه های شایستگی کارکنان شامل مؤلفه های شناختی، نگرشی و مهارتی مورد شناسایی قرار گرفت. علاوه بر این سازوکارها و عوامل تسهیل گر و همچنین موانع اجرای مدل شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور نیز ارائه گردید که از برازش مطلوبی برخوردار بود.
تأثیر یادگیری سازمانی بر چابکی سازمانی با نقش میانجی آموزش های مهارت محور (مطالعه ی موردی: بانک تجارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
۱۲۴-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
امروزه، سازمان ها بیش از پیش بر کار گروهی از طریق اعتمادسازی متقابل بین افراد، فراهم نمودن فرصت به اشتراک گذاری اطلاعات، خلق ایده های جدید از طریق گفتگو، به عنوان عامل اصلی یادگیری و انگیزاننده ی خلاقیت و نوآوری تأکید می کنند. از سوی دیگر، بازار امروز در حال تبدیل شدن به بازاری جهانی تر، پویا و مشتری محور است. نقش مشتری از یک دریافت کننده( گیرنده) ساده در یک معامله به یک مشترک یا بهبود دهنده ی محصول، خدمت یا توانایی یک سازمان تغییر یافته است. این خود منجر به مواجه شدن سازمان ها با رقابت شدید در پاسخِ به موقع به تقاضای غیرمنتظره مشتریان از لحاظ تنوع محصول، کیفیت بهتر و خدمات قابل اعتماد شده است.از طرفی آموزش های مهارت محور به عنوان یک عامل تعیین کننده ی مهمِ سازمان های امروزی برای زنده ماندن و موفقیت درمحیط کسب وکارِ آشفته ی کنونی در نظر گرفته شده است. رقابتِ شدیدِ سازمانها، نقش خلاقیت و نوآوری را جهت موفقیت بلندمدت سازمان روشن می سازد. در این بین، یک سوال اساسی مطرح می شود که:« آیا یادگیری سازمانی بر چابکی سازمانی با نقش میانجی آموزش های مهارت محور تأثیر دارد یا خیر؟». پژوهش جاری ازنظر هدف کاربردی، از نظر جمع آوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی اجام و از نظر توه توصیفی، همبستگی می باشد. نتایج پژوهش نشان داد یادگیری سازمانی بر چابکی سازمانی تأثیرگذار است. همچنین یادگیری بر آموزش های مهارت محور تأثیرگذار است و آموزش های مهارت محور نیز، بر چابکی سازمانی تأثیرگذار است.
تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس الگوی ویلیام رومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوا ازجمله روش های ضروری، برای برنامه ریزان درسی جهت شناخت پاره ای از مشکلات تحصیلی و یادگیری دانش آموزان، رفع نواقص و کاستی ها و گنجاندن اصولی مفاهیم برنامه درسی است.هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی بود. از جامعه فوق 50% از متن، تصاویر و پرسش های هر کتاب، به عنوان نمونه، به ترتیب برای تحلیل محتوای متن، تصاویر و پرسش ها، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و برای تعیین میزان درگیری دانش آموز با محتوا از الگوی ویلیام رومی استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان درگیری دانش آموز با متن، در پایه چهارم، پنجم و ششم به ترتیب (0، 0 و 005/0)؛ میزان درگیری دانش آموز با تصویر به ترتیب (45/1، 17/0 و 5/0)؛ و میزان درگیری دانش آموز با پرسش ها به ترتیب (49/0، 58/0و 1/1) بود. درمجموع می توان نتیجه گرفت که کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی از لحاظ متن جزء کتاب های غیرفعال و از لحاظ پرسش ها جزء کتاب های فعال محسوب می شوند. از لحاظ تصاویر کتاب های پایه چهارم و پنجم غیرفعال و کتاب پایه ششم فعال است.
تحلیل محتوای کتاب درسی ریاضی پایه نهم مبتنی بر الگوی آموزشی خلاقیت پلسک
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کتاب ریاضی پایه نهم متوسطه اول بر اساس الگوی خلاقیت پلسک مورد تحلیل قرار گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا و کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل یک جلد کتاب درسی ریاضی پایه نهم در سال تحصیلی ۹5-94 است. ابزار این تحقیق فرم تحلیل محتوای محقق ساخته با توجه به الگوی عوامل خلاقیت پلسک می باشد. برای تحلیل محتوا از یک طرح کدگذاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد میزان توجه و درگیری با شاخصهای الگوی خلاقیت پلسک و مقدار ضریب اهمیت هر یک از این شاخص ها در کتاب ریاضی پایه نهم بسیار کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول خلاقیت پلسک منطبق نیست.
تأملی بر توسعه آموزشِ مسئله محور تاریخ در بستر فضای مجازی
حوزههای تخصصی:
شناخت ارتباط بین آموزش تاریخ و روش حل مسئله از مهمترین ضروریات بررسی کاربرد فضای مجازی در آموزش مسئله محور می باشد. در این نگاه به مسئله آموزش که به مثابه روش یاددهی امکان ایجاد آزمایش، خطا و فرضیه سازی ایجاد گردیده است، فضای مجازی با ظرفیت ها و کارکردهای موجود در خود دارای جایگاه ویژه ای می باشد. بر این اساس هدف کلی این نگاشته تأملی بر اثربخشی آموزش مسئله محور در آموزش مفاهیم تاریخی در بستر فضای مجازی است. از این رو، مقاله حاضر به بررسی ظرفیت ها و محدودیت های موجود در روش مسئله محور و اینکه فضای مجازی با توجه به فرامتغیرهای هشت گانه موجود در خود امکان مناسبی را جهت این نوع از آموزش به منصه ظهور می رساند، پرداخته است. در این پژوهش، روش توصیفی مورد استفاده قرار گرفته از نوع کیفی و تحلیلی است که با استفاده از ابزار فیش برداری برای جمع آوری داده ها اقدام شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که فرامتغیرهای فضای مجازی شامل: سرعت، فرازمانی و فرامکانی بودن، جهانی بودن، سیّال بودن، تشدید واقعیّت، چندرسانه ای بودن، فراگیری و دسترسی دائم دارای ظرفیتی بالقوه و گسترده بوده و ابزارهای متنوّعی برای آموزش تاریخ می باشند. بنابراین بهره گیری مناسب از بستر و ظرفیت های موجود در آن می تواند بر اثربخشی آموزش تاریخ، تأثیری توسعه بخش و تسهیل گر داشته باشد.
رویکرد عقلانی - فلسفی به توحید در سخنان امام سجاد(ع)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی نظری توحید ذاتی و صفاتی با روش فلسفه صدرایی در فرمایشات امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه و سایر آثار ایشان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که دعاهای صحیفه سجادیه می تواند آینه حق نمایی باشد تا دوست داران معرفت ناب، باورها و اندیشه های خود را با آن محک زده و عیار درستی آن را معلوم کنند. اگرچه اطلاق نام فیلسوف بر معصومین(ع) نشاید، ولی به دلیل بهره مندی از عقل پاک وحیانی، عقلانیت دینی را برتر از عقل فیلسوفانه و به بهترین وجه بیان نموده اند. عقل فلسفی محض، عقل بشری بوده، در حالی که عقل انسان کامل، عقل وحیانی و الهی است؛ به همین دلیل از قداست و نزاهت ویژه ای برخوردار می باشد که جایگزینی در میان عقول بشری ندارد. امام سجاد(ع) با عقل فطری، با زبانی رسا و دور از پیچیدگی معارف را به مخاطبش ارائه می دهد.
مشارکت والدین بُعد مغفول برنامه درسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
135 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل و تبیین مشارکت والدین به مثابه بُعد مغفول برنامه های درسی مدارس می باشد.ضرورت مشارکت والدین در برنامه درسی مدارس امری بدیهی بوده و غفلت از این مهم ، به ویژه در ایام بیماری کرونا که مدارس به دلیل تعطیلی نیاز مبرم به مشارکت والدین پیدا نمودند ،بیش از گذشته آثار خود را آشکار و برجسته ساخت.روش پژوهش حاضر فراتحلیل و جامعه آماری شامل پژوهش ها و اسنادی بوده اند که با ملاک های پژوهش حاضر هماهنگی داشته و نمونه مورد مطالعه تعداد 23پژوهش بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مورد بررسی قرار گرفته اند. سوالات اصلی این پژوهش عبارت بودند از اینکه 1. استلزامات مشارکت اولیاء از دیدگاه سند چگونه است ؟ 2. استلزامات پژوهش های انجام شده در خصوص مشارکت اولیاء در برنامه های درسی چگونه است ؟ 3. موانع مشارکت اولیاء در برنامه های درسی کدامند ؟ 4. جایگاه مشارکت اولیاء در برنامه های درسی کجاست ؟ بر اساس یافته های پژوهش حاضر ،باوجود بدیهی و غیر قابل انکار بودن نقش مشارکت والدین در ثمر بخش بودن برنامه های درسی،این حقیقت از شدت وضوح قابل روئیت نبوده و مشارکت والدین به مثابه بُعد مغفول برنامه های درسی مدارس محسوب می گردد درپایان راهکارهای لازم در قالب پیشنهادات پژوهش ارائه شده است.
موانع یادگیری مهارت های چهارگانه زبان عربی و ارتقاء انگیزش با تکیه بر رویکرد مغز محوری (مطالعه موردی؛ دانش آموزان دبیرستان تربیت منطقه 15 تهران)
حوزههای تخصصی:
ضعف دانش آموزان در مهارت های چهارگانه زبان عربی و شناسایی موانع یادگیری و ارتقاء انگیزش با رویکرد مغز محوری، پژوهشگر را به یک بررسی علمی و میدانی ضمن شیوه ای تحلیلی-آماری با هدف تعیین این مشکلات از دید دانش آموزان، ترغیب کرد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر دبیرستان تربیت منطقه 15 تهران تشکیل می دهند. از بین دانش آموزان، 165 نفر به صورت رندوم انتخاب شده و در این راستا پرسشنامه ای شامل 25 سوالِ 5 گزینه ای مرتبط با محتوای کتب، نحوه تدریس و ارزشیابی و دیگر محورها، طراحی و در بین دانش آموزان پایه دهم و یازدهم توزیع شد که بعد از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل ممیزی)، نتایج زیر بدست آمد: تعداد دانش آموزان ، نبود امکانات آموزشی، استاندارد نبودن سؤالات، عدم تمرکز دانش آموزان، مشکلات خانوادگی، کم سوادی برخی خانواده ها، تدریس ناکارآمد، عدم جذابیت متون از عوامل کاهش سطح یادگیری است و مهم ترین راه های افزایش انگیزه می توان به مسئله محوری ، پربارسازی محیط آموزشی، بازخورد تعاملی، بکارگیری حافظه دیداری و شنیداری و الگوسازی معنادار اشاره نمود..یافته های پژوهش، نتایج مطالعات قبلی را مورد تأیید قرار می دهدو نشان می دهد که آموزش یادگیری مغزمحور بر میزان یادگیری دانش آموزان و افزایش انگیزش آن ها تأثیر دارد.
شناسایی ضعف دانش آموزان در مبحث حرکت دایره ای یکنواخت و تحلیل نیرو و شتاب مرکز گرا
حوزههای تخصصی:
در دوره متوسطه دوم بعضی از مباحث فیزیک، مفهومی هستند و کاربرد های فراوانی از آن ها در محیط مشاهده می شود. در تدریس این مفاهیم مشاهده می شود که دانش آموزان ضعف هایی دارند. از این رو معلمان در فرآیند آموزش با مشکلاتی مواجه می شوند. برای رفع این گونه ضعف های آموزشی، ابتدائی ترین گام شناسایی آن ها می باشد. مبحث حرکت دایره ای یکنواخت در پایه دوازدهم رشته ریاضی از جمله مباحث مهم در دینامیک است. از آن جایی که این نوع حرکت در مسیرغیر مستقیم انجام می شود. امکان بروز اشتباهاتی برای دانش آموزان وجود دارد. هدف از این پژوهش بر روی دانش آموزان پایه دوازدهم رشته ریاضی مدرسه شهید فکوری منطقه 14 شهر تهران، شناسایی برخی از ضعف های آن ها در مبحث حرکت دایره ای یکنواخت و تحلیل نیرو و شتاب مرکز گرا است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه شناسایی ضعف ها می باشد. داده های بدست آمده به صورت کیفی تحلیل و بررسی شده است، که نتایج نشان می دهد دانش آموزان در تشخیص نوع حرکت از منظر سینماتیک و شناسایی نیرو به عنوان عامل حرکت از دیدگاه دینامیکی دچار اشکالاتی هستند. تصویر سازی حرکت دایره ای برای دانش آموزان در فرآیند آموزش، بدون بهره مندی از ابزار های آموزشی، احتمال کج فهمی در تشخیص نیروی مرکز گرا و تحلیل شتاب مرکز گرا و سرعت در حرکت دایره ای یکنواخت را افزایش داده است.
تبیین مؤلفه های تربیت حرفه ای مبتنی بر شایستگی و تحلیل جایگاه آن در کتاب های درسی مربوط به شایستگی های غیرفنی دوره دوم متوسطه فنی و حرفه ای و کاردانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شیوه توصیفی شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا، با هدف تبیین مؤلفه های تربیت حرفه ای مبتنی بر شایستگی و تحلیل جایگاه آن در کتاب های درسی دوره دوم متوسطه فنی انجام گرفت. جامعه آماری کتاب های مربوط به شایستگی های غیر فنی دوره متوسطه فنی در سال 98-97 بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش تحلیل اسنادی، برگه های فیش برداری از اطلاعات و در بخش تحلیل محتوا چک لیست محقق ساخته بود. داده اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوا با استفاده از شاخص های آمار توصیفی در فرایند آنتروپی شانون تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل بیانگر آن است که چارچوب مفهومیِ تربیت حرفه ای را می توان در سه مؤلفه دانش، نگرش و مهارت تدوین کرد که خرده مؤلفه های خلاقیت و نوآوری، وسخت کوشی با فراوانی بیشتر در رتبه های اول و خرده مؤلفه های درک موقعیت و سازگاری با فراوانی کمتر در رتبه های آخر قرار گرفتند. همچنین، میزان توجه به مؤلفه ها در کتاب های درسی متفاوت است، به طوری که بیشترین تأکید بر مولفه دانش (35/91 درصد) و کمترین تأکید برمولفه نگرش (30/88 درصد) شده است. با توجه به تحولات آموزش وپرورش در عصر جدید، استفاده از برنامه درسی مارپیچی برونر در تدوین و طراحی برنامه درسی و بازنگری در ویراست های آتی در راستای توجه بیشتر به مقوله های کمتر توجه شده، ضروری به نظر می رسد.
شناسایی شاخصه ها ی مدیریت استعداد در سازمان گمرک ج.ا.ا ( به روش آمیخته)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
57 - 82
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، هدف ارائه مدلی جامع مدیریت استعداد برای سازمان گمرک می باشد. برای انجام پژوهش با توجه نیاز به استخراج شاخصه های بومی و تخصصی سازمان گمرک، پس از دسته بندی مبانی نظری و پیشینه تجربی موجود از یک تحقیق کیفی داده بنیاد نیز استفاده شد. لذا پس از انجام مصاحبه به روش نمونه گیری هدفمند 139 مؤلفه یافت شد که جهت غربالگری با استفاده از نظر خبرگان با توجه به مزیت های روش دلفی-فازی آن انتخاب نمودیم. با روش هدفمند 20 نفر از خبرگان انتخاب شدند. پس از 4 مرحله فازی زدایی تعداد 54 شاخصه باقی ماند. جهت ارائه مدل از الگوی سه شاخه ای میرزایی اهرنجانی اقتباس گردید که با اضافه نمودن یک بعد دیگر به شکل چهار لایه ای ارائه شد. مدل در سازمان گمرک از طریق نمونه گیری تصادفی ساده بین کارکنان توزیع شد که 367 نمونه برگشتی مورد ارزیابی قرار گرفت. از طریق تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار اکسپرت چویس: 1. شناختی/ادراکی (467/0) 2. ساختاری/ نهادی (277/0) 3. محیطی/ موقعیتی (16/0) 4. رفتاری/ کارکردی (095/0) رتبه بندی شدند.
واکاوی عناصر برنامه درسی شهودی بر اساس بررسی زیباشناسانه دیوان حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
139 - 150
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور تعیین الگوی طراحی برنامه درسی شهودی مبتنی بر بررسی زیبا شناسانه دیوان حافظ، صورت گرفته است. واکاوی ابیات به روش کیفی هرمنوتیک انجام یافته و از کلیه منابع چاپی و الکترونیکی در دسترس، برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با به کارگیری نظام مقوله بندی قیاسی انجام شده و نتایج درزمینه اهداف، منابع و راهبردهای یاددهی –یادگیری در قالب مقوله های محوری، تقسیم بندی گردیده است. الگوی برنامه درسی شهودی، برای تمام برنامه ریزان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت کشور این امکان را فراهم می کند که از منابع غنی ادبی، هنری و عرفانی در امر تعلیم و تربیت استفاده کنند. تعلیم و تربیت، با این فهم و ادراک به سمت کشف معانی فراعقلی در سایه دانش درونی بی مرز و انتها به عنوان سرچشمه خطاناپذیر حقیقت خواهد رسید.
مدل یابی نقش میانجی احساس تنهایی در رابطه بین سبک های دل بستگی با وابستگی شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
65 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مدل یابی نقش میانجی احساس تنهایی در رابطه بین سبک های دل بستگی با وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی بود. در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مدارس دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بودند، که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 425 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این تحقیق، پرسش نامه اعتیاد شبکه های اجتماعی مجازی (ASNQ) خواجه احمدی، پولادی و بحرینی (1395)، سبک های دل بستگی بزرگسالان (AAS) کولینز و رید (1990) و احساس تنهایی (ULS-8) وائو و یائو (2008) بودند. ارزیابی مدل پیشنهادی با روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین سبک دل بستگی ایمن با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (0/01>P). بین سبک های دل بستگی دوسوگرا، اجتنابی و احساس تنهایی با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (0/01>P). براساس یافته هایاین پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/059= RMSEA و 0/920=GFI و 0/940=IFI و 6/632=x2 و 0/05>P-value). به طورکلی نتایج نشان داد تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند (0/050>P). همچنین مسیرهای غیرمستقیم سبک های دل بستگی نیز از طریق احساس تنهایی با وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی معنادار بود. مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی دانش آموزان است و می تواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی مفید باشد.
اثربخشی برنامه والدگری ذهن آگاهانه بر خودتنظیمی هیجانی کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش به منظور اثربخشی آموزش والدگری ذهن آگاهانه بر خودتنظیمی هیجانی کودکان دارای اختلال نقص توجه / بیش فعالی انجام شد. روش: طرح حاضر شبه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل مادران کودکان دارای اختلال نقص توجه / بیش فعالی در سال تحصیلی 1397 - 1398 شهر تهران بود که تعداد 30 نفر از مادران کودکان 7 تا 12 ساله دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (بر اساس مصاحبه بالینی و تکمیل مقیاس کانرز والدین) به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس کارکردهای اجرایی بریف استفاده شد. سپس برنامه آموزشی والدگری ذهن آگاهانه در هشت جلسه دوساعته برای آنها اجرا شد. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله والدگری ذهن آگاهانه منجر به ارتقای معنادار نمرات خودتنظیمی هیجانی شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهند که والدگری ذهن آگاهانه بر افزایش خودتنظیمی هیجانی کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه/ بیش فعالی تأثیر دارد. همچنین روش والدگری ذهن آگاهانه والدین می تواند موجب کاهش میزان اضطراب کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی شود. به واسطه مؤثر بودن برنامه والدگری ذهن آگاهانه برافزایش خودتنظیمی هیجانی، طراحی و مداخله این برنامه برای والدین دارای کودکان با اختلال نقص توجه / بیش فعالی و سایر گروه های نارسایی های تحولی پیشنهاد می شود.
اثربخشی تحریک الکتریکی از روی جمجمه (tDCS) بر توجه و حافظه فعال دیداری - شنیداری در کودکان مبتلا به اختلال نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : نارساخوانی یکی شایع ترین اختلال های یادگیری است. یکی از عوامل اصلی که در این اختلال نقش عمده دارد، نقص در توجه و حافظه کاری دیداری- شنیداری است که باعث مشکلات زیادی در زمینه تحصیل آنها می شود. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مغزی ( tDCS ) بر توجه و حافظه کاری دیداری- شنیداری در کودکان نارساخوان دوره ابتدایی انجام شد. روش: از بین دانش آموز پسر دوره ابتدایی مدارس اختلال های یادگیری شهرستان سقز به شیوه نمونه گیری هدفمند 24 نفر انتخاب شدند، آزمودنی ها را به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم کرده سپس آزمونی ها قبل و بعد از درمان به وسیله آزمون ان بک و آزمون خواندن کرمی نوری و مرادی (نما) ارزیابی شدند. گروه مداخله 15 جلسه به صورت یک روز در میان با شدت 5/1 میلی آمپر به مدت 20 دقیقه در ناحیه DLPFC تحت درمان تحریک الکتریکی مغزی ( tDCS ) بر اساس توافق نامه درمان قرار گرفتند، اما گروه شاهد هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس و نرم افزار 20 SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که بین گروه مداخله و کنترل در بهبود حافظه کاری دیداری و توجه تفاوت معنادار وجود دارد . همچنین تحریک آندی، تأثیر مثبت در بهبود عملکرد فرد در بعد شنیداری حافظه کاری دارد ، اما معنادار نیست . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تحریک آندی بر توجه و حافظه کاری دیداری مؤثر و موجب بهبود مشکل نارساخوانی می باشد.
نقش واسطه ای ترجیحات فکری ندهرمان در تأثیر سبک های یادگیری کلب بر خودتنظیمی یادگیری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود تفاوت های فردی یادگیرندگان در ابعاد و سبک های مختلف از عوامل تأثیرگذار بر یادگیری است. در همین راستا این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای ترجیحات فکری ندهرمان در تأثیر سبک های یادگیری کلب بر خودتنظیمی یادگیری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کرمان انجام شده است. طرح پژوهش از نوع طرح های همبستگی است و جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل دانشگاه فرهنگیان استان کرمان در سال تحصیلی 1396- 1397 است و حجم نمونه به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی 350 دانشجو(238 پسر و 108 دختر) تعیین شده است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های یادگیری کلب (1985)، پرسشنامه سنجش ترجیحات فکری ندهرمان (1980) و پرسشنامه خودتنظیمی یادگیری بوفارد (1995) است. داده ها در سطح توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد سبک های یادگیری بر ترجیحات فکری (82/0β=) و خودتنظیمی (63/0β=) تأثیر مستقیم و معناداری دارد. ترجیحات فکری نیز بر خودتنظیمی (27/0β=) تأثیر مستقیم و معنادار دارد. همچنین سبک های یادگیری بر خودتنظیمی (23/0β=) به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی ترجیحات فکری تأثیر معنادار دارد. بنابراین پیشنهاد می شود آموزش عالی برای آموزش و اعتلای یادگیری خودتنظیمی و سبک یادگیری صحیح به منظور پردازش بهتر اطلاعات تلاش کند.
چگونگی آموزش تحمل و احترام به افکار دیگران و اخلاق و ادب در محیط مدارس مورد مطالعه: دانش آموزان ابتدایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
75 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، چگونگی آموزش تحمل و احترام به افکار دیگران و اخلاق و ادب در محیط مدارس برای دانش آموزان ابتدایی استان اردبیل بود. ازلحاظ مبنای داده ها، دارای طرح تحقیق آمیخته است که با استفاده از مدل آمیخته و طرح اکتشافی انجام شد. برای نیل به این هدف از مطالعه موردی استفاده شد که در ابتدا داده های کیفی و سپس بر اساس یافته های آن، داده های کمی نیز گردآوری و تحلیل شدند. در مرحله بعد بر مبنای یافته های حاصل از مرحله پژوهش کیفی، پرسشنامه تهیه شد که آلفای کرونباخ آن 90/0 به دست آمد. جامعه آماری تحقیق معلمان دوره ابتدایی اردبیل در سال 1397-1398 بود؛ که در بخش کیفی و با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد 13 نفر از معلمان نمونه تا رسیدن به اشباع تحت مصاحبه قرار گرفتند و از بین جامعه 253 نفری تعداد 114 نفر در مرحله کمی به صورت روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند . برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافته های پژوهش با استفاده از روش های بازبینی توسط اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش تضمین گردید. همچنین به منظور سنجش پایایی کدگذاری های انجام شده، از روش های پایایی باز آزمون و توافق درون موضوعی استفاده شد. به منظور تحلیل داده های کمّی از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که معلمان به عوامل آموزش فلسفه برای کودکان، برگزاری کارگاه های فرهنگی برای والدین، تولید محتوای اخلاقی، آموزش درک تنوع فرهنگی، بهبود مهارت های ارتباطی دانش آموزان
مقایسه تداعی های آشکار و ناآشکار بنیان های اخلاقی در دانش آموزان دارای رفتار قلدری: کاربرد آزمون تداعی ناآشکار (IAT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه تداعی های آشکار و ناآشکار مربوط به بنیان های اخلاقی در دانش آموزان دارای رفتار قلدری بود. روش پژوهش از نوع توصیفی و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره اول و دوم دبیرستان شهر تهران بود که تعداد ۱۱۳ نفر از چهار دبیرستان به روش نمونه گیری خوشه ای در دسترس در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه قلدری ایلی نویز، پرسش نامه بنیان های اخلاقی (هایت و گراهام، ۲۰۰۷) و آزمون تداعی ناآشکار بنیان های اخلاقی (IAT) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که تداعی های آشکار ابعاد اخلاقی مراقبت/آسیب و اطاعت/براندازی و تداعی های ناآشکار ابعاد انصاف/تقلب، وفاداری/خیانت و پاکی/گناه می توانند رفتار قلدری را با اطمینان پیش بینی کنند (۰۰۰۱/۰p≥). این نتایج تاییدکننده تعامل نقش آشکار و ناآشکار بنیان های اخلاقی در ارتباط با رفتار قلدری است و می تواند در شناخت بهتر آن و طراحی مداخلات آموزشی و درمانی روان شناختی مؤثر باشد.
رابطه منزلت اجتماعی معلم با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموز نقش واسطه ای ساختار هدفی کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
21 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق شناسایی رابطه منزلت اجتماعی معلم با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموز با میانجی گری ساختار هدفی کلاس است. جامعه آماری، دانش آموزان دختر مدارس متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 94-1393 و معلمین آن ها بوده است که با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 400 معلم و دانش آموز انتخاب گردید. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و به طور دقیق تر تحلیل مسیر است و داده ها با استفاده از پرسشنامه های منزلت اجتماعی نویدی و برزگر(1382)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ(2002) و پرسشنامه ساختار کلاس میگلی و همکاران(2000) با خرده مقیاس های : ساختارتبحری، رویکرد- عملکرد و اجتناب- عملکرد، جمع آوری شد. نتایج نشان داد خودکارآمدی با ساختار تبحری و رویکرد- عملکرد رابطه مثبت و معنی دار دارد. رابطه خودکارآمدی با زیر مؤلفه های منزلت اجتماعی مثبت و معنی دار بود. ساختار تبحری نیز به جز افزایش کارایی نظام آموزشی و اصلاح شیوه های تربیت معلم با دیگر زیر مؤلفه های منزلت اجتماعی رابطه مثبت و معنی دار داشت. ساختار رویکرد- عملکرد با ارتقای جایگاه تعلیم و تربیت رابطه مثبت و معنی دار داشت. مدل اولیه با میانجی گری ساختار تبحری اصلاح شد و شاخص های برازش به حد مطلوب رسید.