فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۱۴۱ تا ۱۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۰
19 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف اصلی این پژوهش، بازساخت، رواسازی، پایاسازی و هنجاریابی مقیاس خودپنداره ریاضی بود. در این پژوهش آزمون سازی، 812 نفر از دانش آموزان دبیرستانی شهرستان ملارد، مشارکت کردند. روش: در این پژوهش، گویه های مقیاس بازسازی شده خودپنداره ریاضی، با استفاده از ضریب تمیز و روش هماهنگی درونی سوالات، مورد تحلیل قرار گرفت. پایایی مقیاس با روشهای تنصیف و آلفای کرونباخ، سپس روایی سازه، و روایی افتراقی آن بررسی شد. برای هنجاریابی مقیاس، از نمرات استاندارد Z و T استفاده شد. یافته ها: پایایی مقیاس، عدد 0/898 به دست آمد و روایی افتراقی آن در سطح کمتر از 0/01 معنادار بود و در بررسی دیگری، روایی افتراقی، عدد 0/76 به دست آمد. روایی سازه نیز سه عامل (قابلیت ها و مهارتها، اجتناب از ریاضی و لذت بردن از ریاضی) را در مقیاس نشان داد. مقیاس خودپنداره ریاضی بازسازی شده، می تواند در امر هدایت تحصیلی و بهبود شرایط درسی ریاضی برای دانش آموزان و همچنین تحقیقات مرتبط، مفید باشد.
بررسی جامعه شناختی میزان مشارکت دانشجویان در ارزشیابی کیفیت آموزشی و عوامل مرتبط با آن (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه های تهران، تبریز، اصفهان، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، شهید باهنر کرمان، بوعلی همدان و فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، بررسی میزان مشارکت دانشجویان در ارزشیابی کیفیت آموزشی و عوامل مرتبط با آن است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش، همه دانشجویان دانشگاه های منتخب (اصفهان، بوعلی سینا، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، فردوسی مشهد، تبریز و شهید باهنر کرمان) وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1392 به تعداد 152400 نفر بوده که از این تعداد، نمونه پژوهش به تعداد 1356 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. درمجموع، یافته های تحقیق نشان داد که در دانشگاه های منتخب، میانگین مشارکت دانشجویان در ارزشیابی کیفیت آموزشی در حد متوسط به بالا (24/59) بوده است. همچنین بر اساس نتایج تحلیل مسیر، به ترتیب اثرات کل متغیرهای انتظار فایده، توانمندسازی، سرمایه اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و کیفیت آموزش دانشگاهی بر متغیر مشارکت در ارزشیابی کیفیت آموزشی معنی دار بوده و متغیرهای یاد شده توانسته اند، 60 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
ترکیب عوامل انگیزشی و کنترل ارادی در آموزش الکترونیکی و تأثیر آن بر یادگیری و انگیزش دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
109 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف ترکیب عوامل انگیزشی و کنترل ارادی در آموزش الکترونیکی و تأثیر آن بر یادگیری و انگیزش یادگیرندگان انجام شد. روش : به منظور بررسی تأثیر عوامل انگیزشی و کنترل ارادی، با به کارگیری یک طرح شبه آزمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 85 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی پردیس شهید مدرسِ دانشگاه فرهنگیان کردستان (جامعه آماری پژوهش) انتخاب، و در دو گروه آزمایش و کنترل همرا با پیش آزمون و پس آزمون جایگزین شدند. آموزش الکترونیکی طراحی شده برای گروه کنترل با استفاده از الگوی طراحی آموزشی مریل (نظریه نمایش اجزاء) و با تلفیق عناصر انگیزشی الگوی کلر، و برای گروه آزمایش با استفاده از الگوی طراحی آموزشی مریل و با تلفیق عناصر انگیزشی الگوی کلر به اضافه پیام ها و راهبرد های کنترل ارادی طراحی گردید. عوامل انگیزشی و کنترل ارادی براساس الگوی انگیزشی کلر(ARCS) برای طراحی انگیزشی و نظریه های کنترل عمل کوهل، کاربردی کردن مقاصد گولویزر و خودتنظیمی زیمرمن برای کنترل ارادی با هم تلفیق شدند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که با وجود عدم تفاوت اولیه بین گروه ها، نمرات یادگیری گروه آزمایش افزایش و همچنین سطح انگیزش دانشجویان به ویژه در دو عنصر ارتباط و اطمینان ارتقاء یافته است.
ادبیات مقاومت از دریچه نگاه غسان کنفانی و جبران خلیل جبران
حوزههای تخصصی:
مقاومت یکی از مفاهیم اساسی در قاموس هر ملت است. از روزگاران کهن ،مردمان بیشماری بوده اند که در مقابل ظلم و ستم وبیداد ایستادگی نموده اند. پس می توان گفت تاریخ ادبیات مقاومت ،ریشه در گذشته های دور دارد. گرچه اصطلاح ادبیات مقاومت مربوط به سده های معاصر است ولی با نگاهی دقیق به تاریخ ادبیات جهان به راحتی می توان نمونه های فراوانی از این ادبیات را بین آثار پیشینیان یافت.
در این مقاله با بررسی زندگی دو نویسنده بزرگ مقاومت یعنی غسان کنفانی و جبران خلیل جبران ،تلاش ها و انگیزه های آن ها برای تحقق آزادی از دست رفته شان بررسی گردیده است. با شناخت وجوه تشابه زندگی این نویسنده و نمادهای به کار گرفته در آثار آن ها مخاطب پی می برد که مقاومت طعم شیرین دارد خواه این مقاومت چهره پیروزی را ببیند یا نه ؛چرا که آدمی می داند تمام تلاش خود را برای پیشبرد آرمان هایش به کار گرفته است.
الگوی ساختاری روابط باورهای معرفت شناختی و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی: نقش واسطه ای خود کارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای معرفت شناختی و انگیزشی ( خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت) با یکدیگر و نیز نقش آن ها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی ( راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیام نور در قالب مدل علّی و به روش تحلیل مسیر می باشد. به منظور آزمون سوالات پژوهش، نمونه ای 600 نفری از دانشجویان مراکز دانشگاه پیام نور، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و روش نمونه گیری طبقه ای، به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از مقیاس باورهای معرفت شناختی (Schommer, 1990)، مقیاس اهداف پیشرفت (Middleton & Midgley, 1997)، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (Pintrich & De Groot, 1990) پاسخ دادند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل علّی مفروض پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای پژوهش در مجموع و به ترتیب، 29 و 35 درصد از کل واریانس راهبردهای شناختی و فراشناختی را تبیین نمودند. به طور کلی، نتایج پژوهش نشان داد که باورهای معرفت شناختی علاوه بر تاثیر مستقیم، به واسطه اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی ( راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی) دانشجویان، تاثیر غیرمستقیمی نیز دارند. لذا، ضروری است که زمینه لازم جهت ارتقاء این باورها از طریق غنی تر کردن محیط زندگی و فضای یادگیری و آموزش فراهم شود.
بررسی میزان توجه به شاخص های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعه اسلامی- ایرانی در محتوای برنامه درسی دوره ابتدایی و شیوه آموزش معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر توسعه که نیاز جامعه بهشهروندانی با سبک زندگی اقتصادی مبتنی بر توسعه متناسب با فرهنگ بومی خود مبرم است، روزآمدکردن آموزش و ایجاد تغییرات در برنامه های درسی آنها متناسب با شاخص های اقتصادیِ سبک زندگی امری ضروری است. هدف این پژوهش، تعیین میزان انطباق محتوا و اجرای برنامه درسی دوره ابتدایی با شاخص های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعه اسلامی- ایرانی است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل محتوای کتاب های درسی استفاده شده است. پژوهش روی نمونه ای متشکل از معلمان مناطق 2، 6 و 12 (176n=) شهر تهران و کتاب های درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 94-1393 انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان توجه معلمان به آموزش شاخص های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعه اسلامی- ایرانی از دیدگاه خودشان بیشتر از متوسط بوده است؛ البته بیشترین توجه در بعد شناختی و کمترین توجه در بعد رفتاری بوده است. محتوای برنامه درسی دوره ابتدایی به مقوله تلاش و پشتکار بیشترین توجه را و به مقوله پرهیز از مصرف گرایی کمترین توجه را داشته است.
مقایسه تأثیر روش تدریس تکلیف محور و شیوه شنیداری-گفتاری در پیشبرد دانش دستوری فراگیران زبان انگلیسی
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال دوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۶)
63 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه تأثیر روش تدریس تکلیف محور و شیوه شنیداری-گفتاری در پیشبرد دانش دستوری فراگیران زبان انگلیسی بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه تجربی با طرح مقایسه گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل فراگیران زبان انگلیسی سال چهارم دبیرستان های دخترانه آموزش و پرورش ناحیه یک شهر همدان در رشته های تجربی، ریاضی و انسانی بود که از بین آن ها 40 نفر به عنوان نمونه، در دو گروه 20 نفره انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش جایگزین شدند.گروه کنترل با روش شنیداری-گفتاری، و گروه آزمایش با روش تدریس تکلیف محور آموزش دیدند. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که بین عملکرد گروه ها، تفاوت معنی داری وجود دارد. بر این اساس، می توان پیشنهاد نمود که معلمان، روش تدریس تکلیف محور را جهت پیشبرد دانش دستوری فراگیران زبان انگلیسی مورد استفاده قرار دهند.
تأثیر سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی بر چابکی سازمانی دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی بر چابکی سازمانی دانشگاهی انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری اعضای هیأت علمی گروه های مدیریت و مدیریت آموزشی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 173 نفر بودند. نمونه آماری به صورت تصادفی ساده انتخاب و حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 118 نفر تعیین شد. جهت جمع آوری اطلاعات دو پرسش نامه مورد استفاده قرار گرفت. پرسش نامه تعیین سواد اطلاعاتی بر اساس طرح انجمن کتابخانه های دانشگاهی و پژوهشی آمریکا و با ابعاد مهارت های فن آوری اطلاعات و مهارت های کتابخانه ای؛ و پرسش نامه چابکی سازمانی دانشگاهی که توسط خاوری تدوین شده بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها طرح مطالعات همبستگی و بر اساس مدل روابط ساختاری بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که سطح چابکی سازمانی واحدهای دانشگاهی و سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی از متوسط بالاتر است. هم چنین، سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی تأثیر مثبت و معنا داری بر چابکی سازمانی دانشگاهی دارد.
تعیین عوامل مؤثر بر اثربخشی اخلاق حرفه ای ازدیدگاه معلمان استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر اثربخشی اخلاق حرفه ای از دیدگاه معلمان مقاطع سه گانه تحصیلی استان قم انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع شیوه پیمایشی بوده است. از بین 10000 نفر جامعه آماری معلمان، بر اساس جدول مورگان، تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای- نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته شامل 48 گویه بر اساس طیف پنج درجه ای لیکرت طراحی شد که روایی محتوای آن توسط متخصصان تایید و پایایی آن، با استفاده از روش آلفای کرونباخ 94/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها در آمار توصیفی ازمیانگین، انحراف معیار و درآمار استنباطی از آزمون t تک متغیره به کمک نرم افزار SPSSاستفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد شش عامل فردی، ساختار سازمانی، تکنولوژیکی، رهبری خدمتگزار، مذهبی و فرهنگی – اجتماعی بر اثربخشی اخلاق حرفه ای معلمان تاثیرگذارند. همچنین طبق نظر معلمان در این پژوهش عامل فردی بیشترین تأثیر و عامل تکنولوژیکی کمترین تأثیر را در اثربخشی اخلاق حرفه ای داشته است. با توجه به اهمیت اخلاق حرفه ای در توسعه سازمان، لازم است در تعیین اثربخشی و هدایت منابع از جمله منابع انسانی به میزان آموزش اخلاق حرفه ای در سازمان ها و موسسات آموزشی توجه شود.
شناسایی و ارزشیابی میزان مطلوب بودن سامانه ی مدیریت آموزش و یادگیری فرهنگیان از دیدگاه کارکنان ستادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از مقاله تحلیل ساختار سامانه مدیریت آموزش و یادگیری فرهنگیان و ارزشیابی میزان مطلوب بودن آن از دیدگاه کارکنان حوزه ستادی بود. روش تحقیق ترکیبی با رویکرد اکتشافی بوده و داده های کیفی از طریق مصاحبه با چهار نفر از کارشناسان خبره مرکز آموزش نیروی انسانی، جمع آوری شد. ابزار محقق ساخته با 44 گویه در طیف 5 تایی لیکرت از درجه بسیارمطلوب تا بسیار نامطلوب برای بخش کمی مورد استفاده قرار گرفت. روایی ابزار با تایید استادان علوم-تربیتی و 7 نفر از دانشجویان دکتری مدیریت آموزشی تامین شد. پایایی ابزار با اجرای مطالعه موردی بین 30 نفر از کارکنان ستادی و محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ به میزان 0.98درصد تایید شد.882 نفر از کارکنان فعال در حوزه ستادی جامعه آماری تحقیق را تشکیل دادند که با ارسال پرسشنامه به صورت دستی و از طریق سیستم اتوماسیون 16 درصد یا 142 نفر پاسخ دادند. یافته های کیفی حاکی از کاربرد محدود معماری سیستم فناوری یادگیری (ال.تی.اس.ای) و استاندارد ایزو25-100در طراحی سامانه بود. ارزشیابی میزان مطلوب بودن سامانه نشان داد با افزایش همکاری پذیری، پاسخگویی، مبادله پذیری، تکلیف و سنجش وارزیابی، تعاملات یادگیری، صحت و اصالت فرآیند آموزش و کاربر پسندبودن، مطلوب بودن سامانه و نیز کیفیت کل سامانه افزایش خواهد یافت. ماندگاری، دسترس پذیری، توسعه پذیری، مدیریت محتوا و یادگیری، مدیریت اخبار واطلاع رسانی و سیستم های اطلاعاتی و مدیریتی، سامانه را در وضعیت مناسب و مطلوبی از دیدگاه کارکنان و مدیران قرار خواهد داد.
واکاوی ابعاد برنامه درسی مغفول مطالعات اجتماعی پایه هفتم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واکاوی ابعاد برنامه درسی مغفول مطالعات اجتماعی پایه هفتم متوسطه معصومه بهرامی پور* دکتر مرجان کیان** دکتر زهرا نیکنام*** چکیده هدف پژوهش حاضر واکاوی ابعاد برنامه درسی مغفول مطالعات اجتماعی پایه هفتم دوره اول متوسطه با توجه به ابعاد محتوایی، فرآیندی و عوامل مؤثر بر شکل گیری این برنامه درسی بود. به این منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. گروه هدف، شامل دانش آموزان و معلمان مدارس متوسطه شهر کرج بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و براساس قاعده اشباع نظری، تعداد 15 معلم و 20 دانش آموز مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمونی استفاده شد. روایی و پایایی داده ها از طریق سه معیار قابل قبول بودن، قابلیت اطمینان و تاییدپذیری به دست آمد. یافته ها نشان دادند که معلمان در دستیابی به اهداف نگرشی و مهارتی موفق عمل نکردند و این سطوح از برنامه درسی در عمل حذف شدند. در ارائه محتوا به سطح دانش در حیطه شناختی بسنده شد و سطوح بالای این حیطه نادیده انگاشته شد. عدم استفاده از روشهای تدریس فعال، مهم ترین فرآیندی است که سبب بروز محتوای مغفول شد. در مرحله اجرای برنامه درسی مطالعات اجتماعی، عواملی مانند دشواری محتوا، کمبود زمان، ناکافی بودن فضا و امکانات و ارزشیابی نامناسب مانع پدیداری برنامه درسی قصد شده مطالعات اجتماعی شد. بنابراین چیدمان و ساختار کلاس، مدت زمان آموزش و شیوه ارزشیابی نیاز به تغییر متناسب با محتوای برنامه درسی جدید مطالعات اجتماعی دارد. نتایج این مطالعه برای چابکی برنامه درسی و پیشگیری از گرفتار شدن در دام سنت و عادت در برنامه درسی مطالعات اجتماعی به کار می آید. کلید واژگان: برنامه درسی مغفول، مطالعات اجتماعی، پایه هفتم، دوره اول متوسطه تاریخ دریافت: 12/10/ 94 تاریخ پذیرش: 95/11/16 * کارشناس ارشد رشته برنامه ریزی درسی از دانشگاه خوارزمی (این مقاله مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد است) masoome.bahramipur@yahoo.com ** استادیار گروه مطالعات برنامه درسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران (نویسنده مسئول) kian@khu.ac.ir *** استادیار گروه مطالعات برنامه درسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران niknam@khu.ac.ir
رده بندی شناختی سؤالات بر اساس الگوی توان- پیچیدگی مطالعه موردی: سوالات آزمون آزمایشی حساب دیفرانسیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختن سوالات دشوار و بدون هیچ حد و مرز مشخص در ترکیب الگوریتم های محاسباتی، منجر به روندهای نابجا مثل راهبردهای آموزش تست زنی و آمادگی برای آزمون در بین آزمون شوندگان شده است. همچنین ناکارآمدی آموزش های دوران تحصیلی در پی گیری نیازهای جامعه در نهایت مانعی برای رسیدن به اهداف آموزشی بادوام در توسعه ملی شده است. داشتن استانداردهای آموزشی دقیق و کاربرد الگوهای رده بندی کمک می کند تا ارزشیابی بهتری از برنامه های آموزشی، محتوای درسی و همین طور پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بدست آید. در این نوشته به بررسی نمونه ای کوچک از مجموعه سوالات چهارگزینه ای حساب دیفرانسیل در چهارچوب هدف های رفتاری پرداخته شده است. 12 سوال از یک آزمون 30 سوالی که روی یک نمونه 3409 نفری از دانش آموزان اجرا شده بر اساس الگوی توان-پیچیدگی رده بندی گردید. نتیجه مربوط به 3 سوال آن در این مقاله آمده است. نتایج نشان داد که سوالات این آزمون همگی دانش روندی را اندازه می گیرند و عمدتا در سطح 3 پیچیدگی قرار داشته اند. همچنین 92% سوالات انتزاعی بوده و برای پاسخ گویی صحیح به هر سوال همزمان باید چندین الگوریتم محاسباتی مختلف فراخوانی شوند. سوالاتی که تنها از یک الگوریتم برای حل آنها استفاده شده و سطوح پیچیدگی کمتری داشته اند از پارامترهای آماری بهتری مثل مقیاس پذیری برخوردار بوده اند و تابع آگاهی آنها اطلاعات بیشتری از توانایی آزمون شوندگان فراهم می کردند.
ارزشیابی برنامه درسی کارورزی چهار در دانشگاه فرهنگیان براساس مدل ارزشیابی هدف محور تایلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش ارزشیابی برنامه درسی کارورزی چهار براساس اهداف پیش بینی شده؛ تحقق اهداف اسناد بالادستی، توانایی طراحی و اجرای واحد یادگیری در قالب درس پژوهی و تقویت عمل حرفه ای در برنامه عملیاتی ابلاغی بوده است. روش : روش پژوهش حاضر آمیخته و از نوع طرح مثلث سازی مدل همگرا می باشد. جمع آوری داده های کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدرسان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کرمانشاه بود. با توجه به حجم محدود جامعه آماری، تعداد 52 نفر به عنوان نمونه تحقیق به روش سرشماری انتخاب شدند. همچنین حجم نمونه در بخش کیفی تعداد 12 نفر از مدرسان درس کارورزی با استفاده از روش هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از روش کمی از طریق آزمون تی تک نمونه ای و داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل کمی در تحلیل مصاحبه انجام شده است. یافته ها : یافته ها نشان داد وضعیت برنامه درسی کارورزی چهار در خصوص دستیابی به اهداف پیش بینی شده در اسناد بالادستی نسبتاً مطلوب بوده است، اما در بخش طراحی و اجرای واحد یادگیری از طریق فرایند درس پژوهی برای تقویت مهارت های عملی و حرفه ای دانشجو معلمان، نامطلوب می باشد، بنابراین براین اساس می توان نتیجه گرفت؛ بازنگری در طراحی آموزشی، فرایندها و محتوای برنامه درسی کارورزی چهار براساس اهداف اسناد بالادستی، جهت تأثیر بر آماده سازی دانشجو معلمان برای ورود به عرصه تعلیم و تربیت در مدارس و جلوگیری از اتلاف منابع مادی وانسانی مؤثر خواهد بود.
تأثیر روش تدریس مبتنی بر «تکالیف مشارکتی» بر یادگیری و یادداری دانش آموزان در درس ریاضیات پایه نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
47 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر به بررسی تأثیر روش تدریس مبتنی بر تکالیف مشارکتی در یادگیری و یادداری ریاضی دانش آموزان پرداخته است. روش: این پژوهش با روش شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون–پس آزمون انجام شد. جامعه آماری آن عبارت بود از دختران مقطع متوسطه پایه نهم شهر تهران با حجم نمونه 60 نفره در دو گروه گواه و آزمایش که به روش خوشه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. طرح پژوهش به مدت 8 جلسه در دو گروه آزمایش و گواه طراحی و اجرا شد. گروه گواه با روش متعارف مبحث حجم و مساحت ریاضیات را آموزش دیدند، که تکالیف به صورت فردی به دانش آموزان داده می شد، اما در گروه آزمایش، پس از آموزش، تکالیف مشارکتی به دانش آموزان در قالب گروه های 5 نفره به آنها ارایه شد. پیش از شروع دوره، یک پیش آزمون و در پایان آن نیز یک پس آزمون یکسان در هر دو گروه گواه و آزمایش اجرا گردید. همچنین پس از 2 هفته آزمون یادداری برای هر دو گروه اجرا شد. آزمون مذکور از نظر روایی صوری و محتوایی توسط دو تن از معلمان ریاضی مقطع متوسطه و استاد راهنما مورد تأیید قرار گرفته بود. همچنین پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 89/0محاسبه شد. در تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی از تحلیل کواریانس استفاده گردید. یافته ها: نتایج بررسی داده های پژوهش نشان داد که روش تدریس مبتنی بر تکالیف مشارکتی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان در درس ریاضیات تأثیر مثبت دارد و استفاده از تکالیف مشارکتی در تدریس نسبت به آموزش متعارف، بر یادگیری و یادداری دانش آموزان در درس ریاضی مؤثرتر است.
تاثیر آموزش تلفیقی تربیت بدنی و علوم تجربی برمبنای بازی های گروهی بر یادگیری، روحیه ی رقابت و همکاری و نگرش های صمیمانه
منبع:
آموزش پژوهی دوره سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۹)
87 - 109
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه هفتم متوسطه اول به تعداد 304 نفر بود که در سال تحصیلی 95-1394 در منطقه بیستون مشغول به تحصیل بودند.نمونه آماری شامل دو کلاس 20 نفره از دانش آموزان دختر پایه هفتم دبیرستان های متوسطه اول صدیقه کبری(س) و سمیه منطقه بیستون که از بین تمام مدارس متوسطه اول دخترانه منطقه که شامل 18 آموزشگاه بود که به روش خوشه ای در دسترس انتخاب شده بودند.ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه یادگیری محقق ساخته ، پرسشنامه حس رقابت و همکاری (مارتین، 1976) و پرسشنامه نگرش های صمیمانه (الکسیس جی. واکر و لیندا تامپسون (IS) بود.برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دهنده این مطلب بود که آموزش تلفیقی برمبنای بازی های گروهی بر میزان یادگیری ،روحیه ی رقابت- همکاری و نگرش های صمیمانه دانش آموزان تأثیر معنی داری داشت.
بررسی رابطه ی بین نگرش به فناوری آموزشی ویدیوپروژکتور و میزان استفاده ازآن از منظر معلمان استان کهگیلویه و بویراحمد
منبع:
آموزش پژوهی دوره سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
81 - 100
حوزههای تخصصی:
فنّاوری آموزشی ویدیوپروژکتور به دلیل فعّال نمودن حواس مختلف، دارای کارکردهای متعددی است اما میزان استفاده از آن در بین معلّمان در سطح مطلوبی نیست. هدف پژوهش حاضر، بررسی نگرش معلَمان به فنّاوری آموزشی ویدیوپروژکتور است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه ی آماری، معلَمان سه شهر یاسوج، دهدشت و گچساران است که 304 نفر به عنوان نمونه از 56 مدرسه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت سنجش متغیر وابسته از پاسخ گویان خواسته شد پاسخ دهند آیا در سال تحصیلی جاری از دستگاه ویدیوپروژکتور استفاده کرده اند؟ یا خیر؟ و جهت سنجش نگرش به ویدیوپروژکتور از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده گردید که به روش اعتبار سازه ای، تعیین اعتبار و به روش آلفا کرانباخ تعیین پایایی گردید. براساس یافته های توصیفی، میزان استفاده از ویدیوپروژکتور در حد پایینی است و فقط1/39 درصد معلَمان از این دستگاه استفاده کرده اند. آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد، نگرش شناختی به ویدیو پروژکتور رابطه ی معناداری با نسبت شانس استفاده از ویدیوپروژکتور دارد و قادر است 15/0 واریانس آن را تبیین نماید. نتیجه گیری مقاله حاضر این است که در راستای افزایش استفاده از فنّاوری آموزشی ویدیو پروژکتور لازم است، ابتدا نگرش معلَمان به این فنّاوری آموزشی به ویژه، نگرش شناختی آنان، تغییر یابد.
پیش بینی نگرش دانش آموزان نسبت به مدرسه براساس کیفیت زندگی در مدرسه و ادراک از کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرش دانش آموزان نسبت به مدرسه براساس کیفیت زندگی در مدرسه و ادراک از کلاس درس است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعهی آماری مربوط به این تحقیق، شامل کلیهی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهرستان شوط در سال تحصیلی 93- 92 به تعداد کل 1750نفر می باشد که تعداد 313 نفر از آنان به عنوان نمونه براساس روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه ی 39 سوالی کیفیت زندگی در مدرسه، پرسش نامه ی 56 سوالی ادراک از کلاس و پرسش نامه ی 35 سوالی نگرش نسبت به مدرسه استفاده شد. روایی محتوایی این پرسش نامه ها، توسط صاحب نظران تایید و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 16 SPSS انجام گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری توصیفی و نیز استنباطی شامل همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد بین مولفه های کیفیت زندگی در مدرسه و ادراک از کلاس به نگرش نسبت به مدرسه رابطه وجود دارد. 17 درصد از نگرش دانش آموزان نسبت به مدرسه براساس مولفه های کیفیت زندگی در مدرسه و 43 درصد از نگرش دانش آموزان نسبت به مدرسه براساس مولفه های ادراک از کلاس تعیین شد.
بررسی وضعیت مطلوب و موجود عنصر محتوا برای تربیت معلمان فناور از دیدگاه صاحب نظران، اعضای هیئت علمی و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ویژگی های عنصر محتوا برای تربیت معلمان فناور است. در این پژوهش تلاش شده است تا فاصله بین وضع موجود و مطلوب به منظور ارائه پیشنهادهای کاربردی برای بهبود بخشیدن به برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان بررسی و مقایسه گردد. روش پژوهش، ترکیبی است و با طرح اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی، برای تبیین وضع مطلوب با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای هیئت علمی کشور، اطلاعات جمع آوری گردید. در بخش کمی پرسشنامه بین تعداد 249 نفر از اعضای هیئت علمی و 359 نفر از دانشجویان توزیع شد. نتایج بخش کیفی نشان داد که محتوای مطلوب جهت تربیت معلمان فناور باید از پنج ویژگی طرح محتوای آمیخته، انعطاف پذیری، تناسب با اهداف، رویکرد فناورانه حاکم بر محتوا و کاربردی بودن برخوردار باشد. در بخش کمی نتایج نشان داد که از نظر اساتید و دانشجویان وضعیت محتوای برنامه درسی در دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلمان فناور چندان مطلوب نیست.
ارزیابی وضعیت اجرای برنامه درسی کار و فناوری پایه هفتم دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۵
119 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت موجود اجرای برنامه درسی کار و فناوری پایه هفتم دوره اول متوسطه بوده نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران و دبیران پایه هفتم شهر تبریز را در برگرفته است. حجم نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از دبیران (137 نفر) و مدیران (110 نفر) انتخاب شدند. داده ها از طریق دو پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای تعیین روایی از روایی محتوایی و سازه استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ، برای پرسشنامه دبیران 954/0 و پرسشنامه مدیران 925/ 0 محاسبه گردید. طبق نظر مدیران وضعیت اجرای برنامه درسی کار و فناوری پایه هفتم در حد متوسط به بالا بوده است. نتایج نشان می دهد که عناصر برنامه درسی کار و فناوری شامل راهبردهای تدریس، مواد و منابع آموزشی، فضای آموزشی و عوامل مادی و انسانی از نظر دبیران بر اجرای برنامه درسی مؤثر می باشد همچنین بین دیدگاه مدیران و دبیران در خصوص اثرگذاری عوامل انسانی و مادی بر اجرای برنامه درسی کار و فناوری تفاوت معناداری وجود دارد.
رابطه بین رهبری امنیت مدار و شادکامی کارکنان مدارس: نقش میانجی امنیت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه بین رهبری امنیت مدار و شادکامی کارکنان مدارس با نقش میانجی امنیت روانی است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی کارکنان (کارکنان اداری و معلمان) مدارس دولتی شهر تهران بودند که، 373 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه «امنیت روانی» ادمونسون (1999) و دو پرسش نامه محقق ساخته «رهبری امنیت مدار» که بر مبنای نتایج تحلیل اسناد و مصاحبه های پژوهش و «شادکامی» برمبنای آکسفورد (1990) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 812/0، 988/0 و 882/0 بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از هر دو نوع آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رهبری امنیت مدار با امنیت روانی و شادکامی کارکنان رابطه وجود دارد. لذا الگوی تجربی به دست آمده از تحلیل داده ها تا حد زیادی منطبق با مدل مفهومی پژوهش بود. در صورت وجود رهبری امنیت مدار در سازمان ها و به ویژه سازمان های آموزشی و برقراری امنیت روانی می توانیم شاهد میزان بالاتری از شادکامی کارکنان باشیم.