فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۳۶۱ تا ۱۲٬۳۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های آموزش چند فرهنگی در کتاب های درسیِ دوره متوسطه در سال تحصیلی93-1392 انجام شد. تحقیق به شیوه تحلیل محتوا و اسنادی انجام شده است. جامعه پژوهشی حاضر، شامل کلیه کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری در سال تحصیلی 93-1392 است که درمجموع شامل 32 کتاب است. از بین جامعه پژوهش، تعداد 7 عنوان کتاب درسی شامل کتاب های؛ مطالعات اجتماعی سال اول متوسطه، جامعه شناسی 1، جامعه شناسی 2، علوم اجتماعی سال چهارم متوسطه، تاریخ ایران و جهان 1و 2، تاریخ شناسی سال چهارم متوسطه رشته ادبیات و علوم انسانی که توقع طرح مؤلفه های آموزش چند فرهنگی در آن ها وجود دارد، نمونه پژوهش را تشکیل می دهند. . ابزار پژوهش در بخش تحلیل اسنادی فرم فیش برداری و در بخش تحلیل محتوا چک لیست یا سیاهه تحلیل محتوا بوده است. داده های تحلیل محتوا با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شده است. عمده ترین یافته های پژوهش عبارت اند از: از مجموع 180 فراوانی مرتبط در کتب درسی دوره متوسطه، کتاب درسی تاریخ (1) با 76 فراوانی مرتبط با مؤلفه های آموزش چند فرهنگی ، یعنی (22/42%) بیشترین میزان توجه به مؤلفه های آموزش چند فرهنگی و کتاب درسی مطالعات اجتماعی اول متوسطه با 5 فراوان یعنی (77/2%)، کمترین میزان توجه به مؤلفه های آموزش چند فرهنگی را داشته اند. از بین مؤلفه های مطرح در آموزش چند فرهنگی بیشترین میزان توجه به مؤلفه «معرفی فرهنگ های مختلف به دانش آموزان در محتوای کتب درسی» با 59 فراوانی مرتبط با مؤلفه های آموزش چند فرهنگی یعنی (77/32%) و کمترین میزان توجه مربوط به مؤلفه های «کمک به درک و تحمل آراء متفاوت از فرهنگ های دیگر در محتوای کتب درسی و تعریف تکالیف چند فرهنگی برای دانش آموزان در محتوای کتب درسی» با یک فراوانی یعنی (55/0%) است.
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با گرایش به استفاده از روش های فعال تدریس (مورد: مراکز آموزش عالی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با گرایش به استفاده از روش های فعال تدریس انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های استان گلستان بوده و نمونه آماری شامل 460 نفر بوده است که به روش تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شده اند. تحقیق از نوع همبستگی بوده و داده ها به صورت پیمایشی جمع آوری شده اند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه استاندارد (دنیسون) و محقق ساخته جمع آوری و با بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد پردازش و تحلیل قرار گرفته اند. اعتبار پرسش نامه با استفاده اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان داد که رابطه معنی داری بین فرهنگ سازمانی و ابعاد آن با گرایش به استفاده از روش های فعال تدریس وجود دارد و کنترل متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل، نوع دانشگاه، وضعیت بومی، محل اخذ مدرک و محل تولد هیچ گونه تغییری در رابطه بین دو متغیر ایجاد نمی کند.
بررسی اثربخشی آموزش ارائه شبکه ای در مقایسه با آموزش ارائه خطی بر پیشرفت تحصیلی علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی ارائه شبکه ای و نرم افزار MindMapper با ارائه خطی و نرم افزار PowerPoint بر پیشرفت تحصیلی علوم تجربی و شاخص های شناختی فراگیران اجرا شد. یادداری، درک و کاربست مطالب آموخته شده به عنوان شاخص های شناختی در نظر گرفته شدند. طرح پژوهشی مورد استفاده در این تحقیق یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و با گروه های مقایسه بود. آزمودنی های این پژوهش 60 نفر از دانش آموزان ششم مدارس ابتدایی پسرانه خوی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش بازده های شناختی فراگیران از یک آزمون پیشرفت تحصیلی علوم تجربی ششم استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس داده ها نشان داد که استفاده از نرم افزار MindMapper به عنوان نماینده ارائه شبکه ای اطلاعات در مقایسه با نرم افزار PowerPoint به عنوان نماینده شیوه خطی ارائه اطلاعات تأثیر برتر معناداری بر پیشرفت تحصیلی علوم تجربی (شاخص های درک و کاربست) دارد.
بررسی اثر بخشی استفاده از روش های قصه گویی بر افزایش هوش اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع چهارم و پنجم ابتدایی در سال 91-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به هدف بررسی اثربخشی روش های قصه گویی بر افزایش هوش اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و شامل طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان پایه چهارم و پنجم مدارس دخترانه مشکین شهر بود که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل بوده و به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها در دو گروه 30 نفری آزمایش و کنترل جای گرفتند. برنامه آموزشی شامل یک دوره 10 جلسه ای طی 10 هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. آزمودنی های هر دو گروه، پیش و پس از برنامه آموزشی با استفاده از پرسشنامه هوش اجتماعی منطبق با الگوی ترومسو مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری را بین دو گروه آزمایش و گروه کنترل در هوش اجتماعی و مؤلفه های آن نشان داد. نتایج پژوهش نشان می دهد که قصه گویی روش مؤثری در افزایش هوش اجتماعی دانش آموزان بوده و می تواند در محیط های آموزشی مورد استفاده معلمان قرار گیرد.
نقش رهبری تحولی در آمادگی کارکنان برای تغییر در مدارس ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک رهبری تحولی مدیران با آمادگی معلمان و کارکنان دبستان برای تغییر بود. در این پژوهش همبستگی شرکت کنندگان از بین معلمان و کارکنان دبستان های جوانرود از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه رهبری تحولی (MLQ) بس و همکاران و پرسشنامه نگرش نسبت به تغییر سازمانی دونهام و همکاران به دست آمد و تحلیل نهایی بر روی 159 پرسشنامه گردآوری شده انجام شد. پایایی دو پرسشنامه براساس فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب 91/0 و 87/0 محاسبه شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد بین سبک رهبری تحولی مدیران و آمادگی کارکنان برای تغییر رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین براساس آزمون رگرسیون چندگانه با شیوه گام به گام مشخص گردید که ابعاد سبک رهبری تحولی قادر به پیش بینی تمام مؤلفه های آمادگی برای تغییر است. مدیران مدرسه می توانند با به کارگیری این سبک رهبری زمینه بروز و ارتقای آمادگی تغییر شناختی، احساسی و رفتاری را در بین کارکنان خود فراهم کنند.
استفاده از شیوه های نو در آموزش علوم با رویکرد زیست محیطی متناسب با مدل تعاملی-سازنده
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
9 - 15
حوزههای تخصصی:
پس از تجربه های ناکام کشورهای گوناگون در زمینه ی توسعه ی اقتصادی شان، مدل های توسعه ی پایدار که توسعه را هماهنگ با ظرفیت ها و الزام های زیست محیطی تعریف می کنند، مطرح شدند. در این مدل ها، نقش نیروی انسانی آگاه به دانش محیط زیست و متعهد نسبت به حفاظت از آن بسیار اهمیت دارد. یکی از بسترهای تربیت این نیروی انسانی، آموزش علوم تجربی است. در این پژوهش با بررسی منابع مکتوب و برخط منتشر شده در 20 سال اخیر، با پردازش اطلاعات به دست آمده از آن ها شیوه هایی پیشنهاد شده اند که برای درک محتوا و مفاهیم زیست محیطی توسط دانش آموزان، مناسب اند. می توانیم با استفاده از این تکنیک ها که مهم ترین آن ها مدل سازی، وب پویه ها، وانمودسازی اجتماعی و بازی سازی آموزشی در محیط مجازی هستند، دانش و نگرش های مرتبط با محیط زیست را آموزش دهیم. مدل آموزشی چرخه ی یادگیری ساختار مناسبی برای ارائه و آموزش واحدهای زیست محیطی، محسوب می شود. این مدل آموزشی با مطرح شدن ایده های یادگیرنده ها آغاز می شود، سپس این ایده ها در معرض شواهد قرار می گیرند و پس از تعامل در محیط اجتماعی یا فیزیکی، تامل در مورد ایده ها و استدلال با توجه به شواهد، موجب مفهوم سازی خواهد شد.
بررسی مدلی علی انعطاف پذیری، انسجام خانواده و تعهد هویت با نقش واسطه گری سبک های هویت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۴
13-30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بررسی مدلی علی از انعطاف پذیری و انسجام خانواده و تعهد هویت با واسطه گری سبک های هویت می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. 306 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های کازرون به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، با استفاده از پرسشنامه های انعطاف پذیری، انسجام خانواده و سبک های هویت برزونسکی مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته های حاصل با روش معادلات اندازه گیری و ساختاری به وسیله نرم افزار LISREL مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که انعطاف پذیری و انسجام خانواده دارای اثرات مستقیم و متفاوتی بر سبک های هویت اطلاعاتی، سبک هویت هنجاری و سبک هویت سردرگم-اجتنابی ست و سبک های هویت نیز دارای سهم های تبیین کنندگی متفاوتی بر تعهد هویت می باشد. نتایج نشان دهنده اهمیت مدل ارتباط والدین با فرزندان و نحوه اعمال قوانین معین در چارچوب خانواده در جریان فرآیند هویت یابی می باشد. در این راستا والدین و مشاوران مدارس می توانند بسیار تاثیرگذار باشند.
تاثیر شرکت اعضای هیات علمی درکارگاه آموزشی مهارتهای تدریس برخودارزیابی اساتید وارزشیابی دانشجویان ازاساتید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۵
57-66
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی برگزاری کارگاه آموزشی مهارت های تدریس برخود ارزیابی اساتید وارزشیابی دانشجویان از اساتید در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل بود. پژوهش حاضر یک مطالعه مداخله ای شبه تجربی است. جامعه آماری این پژوهش اساتید و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابلاست که 84 نفر استاد و 5012دانشجو است که کلیه اساتید به دو گروه 42 نفره مداخله و شاهد تقسیم شدند اما از میان دانشجویان، نمونه 358 نفره با استفاده از جدول مورگان انتخاب که در قالب دو گروه 179 نفره مداخله و شاهد قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها ازپرسشنامه محقق ساخته خودارزیابی اساتید و پرسشنامه ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان استفاده شد که روایی محتوایی آنها توسط کارشناسان مربوطه تایید و پایایی آنها نیز بااستفاده از ضریب الفای کرونباخ 90/0 محاسبه شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بعداز برگزاری کارگاه آموزشی مهارتهای تدریس، اساتید ارزیابی بهتری از خودداشته ودانشجویان نیز عملکرداساتید را مثبت تر ارزشیابی کردند. برگزاری کارگاه آموزشی مهارتهای تدریس برخودارزیابی اساتید وارزشیابی دانشجویان از عملکرد اساتید تاثیر مثبت داشته است. بنابراین لازم است که بر اساس برنامه ای مدون و به صورت دوره ای این کارگاه ها برگزار شده و برای اساتید و دانشجویان یادآوری گردد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره تعلیم و تربیت عمومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
71 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی ویژگی های الگوی مطلوب برنامه درسی چند فرهنگی در دوره ابتدایی (تعلیم و تربیت عمومی) در ایران است. برای این منظور، با توجه به نوع نگاه آیزنر به ماهیت برنامه درسی به عنوان فرایندی پویا، دیالکتیکی و غیرخطی، از دیدگاه ایشان برای تبیین و طراحی ابعاد برنامه ریزی درسی استفاده شده است. روش پژوهش حاضر، روش ترکیبی (کمی و کیفی) است به گونه ای که تلاش شده است با اتخاذ رویکرد نظام مند در حوزه طراحی برنامه های درسی و با استفاده از منابع و اسناد معتبر ملی و بین المللی الگوی مطلوب تدوین شود. ازجمله ویژگی های این الگو می توان به بومی بودن، توجه به ویژگی های مخاطبان، علمی بودن، سادگی، بدیع بودن، نگاه تربیتی، و رویکرد فعال در آموزش و یادگیری اشاره کرد. به منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات بیست نفر از متخصصان حوزه آموزش چند فرهنگی استفاده شد که این افراد، الگوی مطلوب را در حد بالایی تأیید نمودند. البته به کارگیری این الگو مستلزم توجه به مواردی است که از آن جمله می توان به داشتن یک نگرش سیستمی به آموزش چند فرهنگی، تربیت معلمان و توجه به مسائل ساختاری و سازمانی اشاره کرد. کلیدواژه ها : برنامه درسی چند فرهنگی، الگوی مطلوب، اعتباربخشی، دوره عمومی
بررسی رابطه بین میزان وابستگی به اینترنت وسنجش اضطراب دردانشجویان ترم اول مرکز آموزش عالی شهید رجایی فرخ شهر
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اینترنت و اضطراب می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل والدین و دانشجویان می باشد.که تعدادشان(60=N ) می باشد. با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به انتخاب داده ها می پردازیم. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسش نامه استاندار شده که بر اساس مقیاس درجه بندی لیکرت تدوین شده است. پرسش نامه اینترنت دارای 20 سؤال و پرسش نامه اضطراب دارای 38 سؤال می باشد. ضریب پایایی و روایی به ترتیب 88% ،60% - 71% به وسیله آلفای کرونباخ به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در مباحث آمار توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و درصد فراوانی و رسم نمودار به توصیف عینی و واقعی داده ها پرداخته می شود. در مباحث آمار استنباطی (برون گروهی) با استفاده از رگرسیون چند متغیری تحلیل واریانس در گروه های مستقل و آزمون t.test و با استفاده از نرم افزارهای spss به تحلیل داده ها پر داخته میشود. نتایج نشان میدهد که بین اینترنت و اضطراب رابطه وجود دارد.
نقش اهداف پیشرفت، حافظه فعال و سبک های یادگیری شناختی (وابسته به زمینه، ناوابسته به زمینه) در پیش بینی پیشرفت ریاضی دانش آموزان پایه هفتم متوسطه اول شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۴
31-44
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اهداف پیشرفت، حافظه فعال و سبکهای شناختی در پیش بینی پیشرفت ریاضی بود. بدین منظور از بین تمامی دانش آموزان پایه هفتم دبیرستانهای منطقه دو شهر مشهد تعداد 264نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سبک های شناختی وابسته به زمینه و ناوابسته به زمینه، پرسشنامه جهت گیری هدفی میدگلی و همکاران (1998) و پرسشنامه حافظه فعال پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شده. نتایج نشان داد که میان سبک های شناختی، اهداف پیشرفت و حافظه فعال با پیشرفت ریاضی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و حافظه فعال بیشترین سهم را در پیش بینی پیشرفت ریاضی دارد. دانش آموزانی که سبک شناختی ناوابسته به زمینه دارند، میزان فراخنای حافظه فعال بیشتری را گزارش کرده اند. دانش آموزان با سبک شناختی ناوابسته به زمینه نمره ی اهداف تبحری بیشتری دارند. دانش آموزان با سبک شناختی وابسته به زمینه نمره ی اهداف اجتنابی بیشتری دارند. اهداف تبحری با حافظه فعال رابطه معنادار دارد. بین میزان فراخنای حافظه فعال و نمره هدف رویکردی ارتباط معناداری در جهت مستقیم وجود دارد. بین میزان فراخنای حافظه فعال و نمره هدف اجتنابی ارتباط معناداری در جهت معکوس وجود دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی ریاضی از طریق اهداف پیشرفت، سبک شناختی و حافظه فعال قابل پیش بینی است ولی نتایج تحلیل رگرسیون همزمان مشخص کرد که سهم فراخنای حافظه فعال پیش از اهداف پیشرفت وسبک شناختی است.
عوامل مؤثر بر موفقیت در یادگیری الکترونیکی در دانشگاه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت دریادگیری الکترونیکی از دیدگاه دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان یکی از واحدهای دانشگاهی استان مازندران، در سال تحصیلی 1392 می باشد. بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 366 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه بررسی و تأیید شد. پایایی آن با اجرای آزمایشی پرسش نامه در نمونه ای با حجم 30 نفر از طریق آلفای کرونباخ برابر با 0/84 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که سه عامل شبکه و پشتیبانی، فرهنگ و سیاست سازمانی بر موفقیت در یادگیری الکترونیکی تأثیر گذار می باشند و نتایج آزمون t نیز نشان داد که وضعیت متغیرهای فرهنگ، سیاست سازمانی و شبکه و پشتیبانی در واحد دانشگاهی مورد مطالعه کمتر از حد متوسط است.
مقایسه تأثیر یادگیری الکترونیکی مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی با یادگیری مشارکتی بر عملکرد شناختی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف مقایسه تأثیر یادگیری الکترونیکی مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی با یادگیری مشارکتی بر میزان عملکرد شناختی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در سال 1392 انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل دانشجویان رشته برنامه ریزی آموزشی به تعداد 125 نفر بود. از میان آنها، 44 نفر (دو کلاس 22 نفره) به صورت تصادفی خوشه ای (بدون تفکیک جنسیت) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها برای سنجش عملکرد شناختی، پرسش نامه حاوی سؤالات چندگزینه ای پایان دوره با پایایی 80/0 بود که به صورت پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون t گروه های مستقل انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که عملکرد شناختی در گروه الکترونیکی با رویکرد سازنده گرایی بالاتر از گروه مشارکتی می باشد. هم چنین در عملکرد شناختی دو گروه الکترونیکی و مشارکتی در بین مردان تفاوت معناداری وجود نداشت، ولی در بین زنان تفاوت معناداری مشاهده شد. علاوه بر آن، عملکرد شناختی به تفکیک سابقه کار و رشته های تحصیلی در دو گروه دارای تفاوت معناداری نبود.
اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی بود
روش: بدین منظور 60 نفر از والدین کودکان کم توان ذهنی شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه آزمایش و کنترل (هر یک 30نفر) تقسیم شدند. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش مهارت های حل مسئله قرار گرفتند و از پرسش نامه راهبردهای مقابله ای لازاروس به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبرد مقابله مستقیم، فاصله گرفتن، خودکنترلی، طلب حمایت اجتماعی، اجتنابی و ارزیابی مجدد مثبت والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است اما آموزش مهارت حل مسئله بر راهبرد پذیرش مسئولیت و حل مسئله برنامه ریزی شده والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار نیست.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های حل مسئله بر تغییر برخی از راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است.
تأثیر تدریس با الگوی مدیریت آموزش بر پیشرفت تحصیلی علوم تجربی و مهارت حل مسئله دانش آموزان سال ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۷
23 - 40
حوزههای تخصصی:
الگوی مدیریت آموزش، نظریه ای جدید و هم خانواده ی الگوهای پردازش اطلاعات است که بر سازماندهی اطلاعات و ساختن مفاهیم در روندی استقرایی- قیاسی به منظور توانمندتر شدن دانش آموز در یادگیری، درک بهتر روابط میان اطلاعات، پرورش مهارت های بنیادی تفکر و ... تأکید دارد. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر تدریس علوم تجربی با استفاده از الگوی مدیریت آموزش بر پیشرفت تحصیلی و مهارت حل مسئله دانش آموزان سال ششم دوره ابتدایی است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی بوده و با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. در این تحقیق جامعه آماری 58 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم در یکی از دبستان های دولتی ناحیه 2 شهرری است و انتخاب نمونه به صورت تمام شماری در سال تحصیلی 94-93 انجام گرفت و جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کواریانس و تی مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که آموزش علوم تجربی با استفاده از الگوی مدیریت آموزش بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد و مهارت حل مسئله دانش آموزان را بهبود می بخشد.
تأثیر مهارت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر میزان کارآفرینی، خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر مهارت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر میزان کارآفرینی، خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. نوع پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان و علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی 94-1393 به تعداد 9353 بود. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 239 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از چهار پرسش نامه مهارت های فاوا در قالب 25 سؤال بسته پاسخ، کارآفرینی در قالب 20 سؤال و خودکارآمدی تحصیلی با 20 سؤال بسته پاسخ و عملکرد تحصیلی (معدل) استفاده شد. جهت سنجش روایی پرسش نامه، از روایی محتوایی و روایی سازه (تحلیل عاملی تأییدی) استفاده گردید. از طریق ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسش نامه های مهارت های فاوا 0/84، کارآفرینی 0/79 و خودکارآمدی 0/81 برآورد گردید. تحلیل داده ها در سطح استنباطی با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تی تک نمونه ای، رگرسیون و مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و Amos انجام شد. یافته ها نشان داد که میانگین هر یک از مؤلفه های مهارت های فاوا از میانگین فرضی بیشتر و میانگین هر یک از قابلیت های کارآفرینی و خودکارآمدی دانشجویان از میانگین فرضی کمتر بود. بین هر یک از مهارت های فاوا در بعد آموزشی و پژوهشی با کارآفرینی و خودکارآمدی دانشجویان، رابطه مثبت و معنادار به دست آمد. هم چنین، بین مهارت های فاوا در بعد آموزشی با عملکرد تحصیلی دانشجویان، رابطه مثبت و معنادار مشاهده شد. اما، این ارتباط بین مهارت فاوا در بعد پژوهشی با عملکرد تحصیلی دانشجویان، منفی و معنادار بود.
بررسی وضعیت اشتغال مهارت آموختگان سازمان فنی و حرفه ای در بخش صنعت پس از اتمام دوره آموزشی، مطالعه موردی: اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
146-135
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی وضعیت اشتغال مهارت آموختگان سازمان فنی و حرفه ای در بخش صنعت پس از پایان دوره آموزشی است. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این بررسی 3476 N= نفر از مهارت آموزانی بود که 1944 نفر از آنها در دوره های مهارتی صنعت شرکت داشتند. از این تعداد با توجه به جدول مورگان 150 n= نفر برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی این بررسی پرسشنامه رهگیری وضعیت اشتغال مهارت آموخته بود که به منظور تحلیل داده ها در بخش توصیفی از نرم افزار SPSS استفاده شد. مهمترین نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که شاخص اشتغال در بخش صنعت پس از گذراندن دور های مهارتی و کسب شغل به 27.33 درصد رسیده است. همچنین مشخص شد که 68.29 درصد از مشاغل کسب شده پس از دوره ارتباط کامل با دوره مهارتی داشته است. افزون بر این، مشخص شد که 25 درصد از مهارت آموختگان پس از دوره در گروه مهارت آموختگان کارجو و 22.66 درصد درگروه مهارت آموخته غیرکارجو قرار می گیرند.
ناتوانی های یادگیری غیر کلامی: چگونگی تشخیص و کاهش اثرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناتوانی های یادگیری غیر کلامی یکی از جدیدترین مباحث از زیرمجموعه های ناتوانی های یادگیری است که با توجه به ارتباط و هم پوشانی برخی نشانه های آن با برخی از اختلال های طیف اتیسم (نشانگان اسپرگر) نیاز به دقت و ارزیابی بیشتری دارد. این مقاله تلاش دارد بر نوع غیر کلامی ناتوانی های یادگیری تمرکز کند.
نتیجه گیری: در این پژوهش پس از ارایه ویژگی های افراد با ناتوانی های یادگیری غیر کلامی از قبیل نشانه های کلی و ویژه؛ اطلاعاتی در مورد شیوه تشخیص و ارزیابی این گونه افراد و همچنین روش هایی برای کاهش اثرات آن هم در محیط آموزشگاهی و هم در اجتماع ارایه شده است. مقاله شامل نکته های کاربردی برای مربیان و همچنین نکته هایی برای همکاری والدین به منظور بهبود قابلیت اجتماعی افراد با ناتوانی های یادگیری غیرکلامی است.
نقش باورهای فراشناختی و هوش هیجانی نابینایان در پیش بینی سازگاری اجتماعی و مقایسه ی آن با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش باورهای فراشناختی و هوش هیجانی در پیش بینی سازگاری اجتماعی افراد نابینا و مقایسه آن با افراد عادی انجام شد. روش پژوهش، از نوع علّی مقایسه ای بود و جامعه ی آماری آن همه ی نابینایانی بودند که در 6 ماهه ی اول سال 1392، عضو انجمن نابینایان اردبیل بوده و همچنین افراد عادی که در دامنه ی سنی 20 تا 40 سال قرار داشته و مشکل نابینایی نداشتند. از بین جامعه ی نابینایان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 40 نفر؛ و از بین جامعه ی افراد عادی نیز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسش نامه ی فراشناخت، مقیاس هوش هیجانی و مقیاس سازگاری استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری خی دو، تحلیل واریانس تک عاملی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه نابینا و افراد عادی از لحاظ متغیرهایی مانند خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و خودآگاهی شناختی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P) و هوش هیجانی نابینایان بیشتر از افراد عادی بود (05/0p<). همچنین نتایج نشان داد که مدل پیش بینی سازگاری اجتماعی از روی متغیرهای هوش هیجانی و باورهای فراشناخت در افراد نابینا، معنادار بوده (01/0p<)، ولی در افراد عادی معنادار نبود (05/0p>). 20 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی نابینایان به وسیله ی هوش هیجانی و باورهای فراشناخت قابل تبیین بود. این نتایج کاربردهایی را در راستای پیشگیری از آسیب های اجتماعی و روان شناختی و همچنین استفاده از نتایج در توانبخشی افراد نابینا به دنبال دارد.