فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۱۲۱ تا ۱۳٬۱۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس ارزش کاربردی و ارزش ذاتی تکلیف به روش توصیفی- همبستگی بود. از جامعه ی آماری دانش آموزان پایه ی دهم شهر تبریز، نمونه ای متشکل از 350 دانش آموز دبیرستانی (175 پسر و 175 دختر) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات مقیاس تعلل ورزی تاکمن و مقیاس محقق ساخته ارزش تکلیف پس از تعیین روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها به دست آمده به روش همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون چندگانه استاندارد تجزیه و تحلیل شد. نتایج همبستگی پیرسون بین متغیرها نشان داد که بین ارزش کاربردی و ارزش ذاتی یک تکلیف با تعلل ورزی تحصیلی رابطه ی منفی معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون استاندارد نیز نشان داد که متغیر ارزش ذاتی پیش بینی کننده ی معنی دار تعلل ورزی تحصیلی می باشد. این یافته ها می توانند توسط معلمان، مشاوران و والدین جهت افزایش یادگیری و هدایت تحصیلی بهتر دانش آموزان به کار گرفته شوند.
بررسی نقش منبع کنترل بر تفکر انتقادی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۵
61 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش منبع کنترل بر تفکر انتقادی دانش آموزان دوم و سوم دبیرستان بر اساس جنسیت و رشته تحصیلی انجام شده است. آزمودنی های پژوهش 463 نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهر ساری بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند. گردآوری داده ها به کمک پرسش نامه منبع کنترل و پرسش نامه تفکر انتقادی کالیفرنیا انجام شد. داده های پژوهش با بهره گیری از مستقل و تحلیل واریانس دوراهه تحلیل گردیدند. یافته ها نشان دادند که t شاخ های آماری آزمون بین دانش آموزان دارای منبع کنترل درونی و بیرونی ازنظر تفکر انتقادی تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما بین میزان تفکر انتقادی دانش آموزان رشته های علوم انسانی، ریاضی و علوم تجربی تفاوت معنی داری وجود دارد.
تأثیر الگوهای تدریس بدیعه پردازی و دریافت مفهوم بر خلاقیت دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 90-91
منبع:
تدریس پژوهی سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
75 - 84
حوزههای تخصصی:
مهارت آموزی ضرورت آموزش فنی و حرفه ای در محیط های یادگیری کل نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
108-93
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهای مهم تربیت نیروی انسانی، بخش آموزش های فنی و حرفه ای است که با ارائه مهارت های دسته اول به فراگیران آنها را برای ورود به دنیای کسب و کار آماده می سازد. با توجه به این امر که تغییرات در دنیای بازار کسب و کار و صنعت و سطح نیازمندی ها و مهارت ها را تغییر داده که لازمه پاسخگویی به این تغییرات، آموزش های انعطاف پذیری است که به فراگیران نحوه برخورد درست با محیط های جدید و حل مسئله را ارائه دهد. چنانکه فراگیران قادر باشند مهارت های شغلی مهمی را همانند برقراری ارتباط، تعهد کاری، وقت شناسی، حل مسئله، کارگروهی، خود مدیریتی، برنامه ریزی و سازماندهی و آشنایی با فنّاوری را بیاموزند که امروزه برای شاغل شدن امری واجب و ضروری هستند. اما متأسفانه سیستم آموزش در بخش فنی و حرفه ای سیستمی سنتی است که نمی تواند پاسخگوی نیازهای درحال تغییر فراگیران و همچنین بازار کسب و کار باشد. با این وجود، توجه به رویکردهای جدید آموزشی و از سوی دیگر بحث طراحی آموزشی بیش از چنددهه است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مطرح شده و بسیاری از سازمان های صنعتی، پزشکی و آموزشی از این رویکردهای جدید به مثابه راه میانبری برای اثربخشی آموزش و افزایش مهارت های فردی استفاده می کنند. یکی از رویکردهای نسبتاً جدید، رویکرد طراحی آموزشی کل نگر است که با یکپارچه سازی دانش، نگرش و مهارت ها، افراد را برای ورود به دنیای کار آماده می سازد؛ چنانکه افراد مجهز به شایستگی هایی شوند که آنها را در برابر تغییرات آماده می سازد. با این حال می توان گفت که به جای استفاده از رویکردهای سنتی آموزش در مراکز فنی و حرفه ای، برنامه ریزی ها باید به سمت استفاده از محیط های یادگیری جدید و به تبع آن محیط های کل نگر سوق داد شود، تا ضمن تغییرات در نیازهای کسب و کار شاهد تغییرات در نوع مواد آموزشی و روش های یاددهی یادگیری متناسب با آن برای فراگیران نیز باشیم.
بررسی مقوله فرهنگ و قومیت در محتوای برنامه های درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی نقش قومیت و فرهنگ در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی است. در این راستا ضمن تحلیل محتوای کتاب های دوره ابتدایی از نظر معلمان این دوره نیز استفاده گردید. جامعه مورد بررسی در این پژوهش کلیه معلمان ناحیه دو شهرستان ارومیه و کتاب های دوره ابتدایی است که از بین آنها،223 معلم و از کتاب های درسی، کتاب های مطالعات اجتماعی پایه های سوم، چهارم، پنجم و ششم به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها برای بررسی نظر آموزگاران پرسش نامه بود که براساس مقیاس لیکرت تنظیم گردید. برای بررسی قومیت و فرهنگ در کتاب های فوق چک لیستی از قومیت و فرهنگ تهیه شد. روش آماری این پژوهش تحلیل توصیفی داده ها است که داده ها با استفاده از آن گردآوری و طبقه بندی شده اند و برای تحلیل فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس استفاده گردید. یافته های این پژوهش نشان دادکه نقش قومیت و فرهنگ در کتاب مطالعات اجتماعی در حد متوسط می باشد و همچنین آموزگاران معتقدندکه محتوای کتاب مطالعات اجتماعی درپایه سوم بیشتر از پایه های چهارم و پنجم به مقوله های قومیت و فرهنگ ایرانی اسلامی پرداخته است. همچنین در کتاب ششم به میزان متوسط و در فصول آخر تقریبا به این موضوع پرداخته شده است و تاحدودی توانسته اطلاعاتی در اختیاردانش آموزان در مورد بعضی ازشهرها و قومیت ها و پیشینه تاریخی آنها قرار دهد.
ارزیابی نابرابری ها در دستیابی به فرصت های آموزشی: با مطالعه موردی مقطع ابتدایی شهرستان دهلران درسال تحصیلی91-1390*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، مسئله نابرابری های آموزشی را در بُعد مناطق آموزش و پرورش با مطالعه موردی مقطع ابتدایی شهرستان دهلران مورد مطالعه قرار داده است. پژوهش حاضر نوعی مطالعه اسنادی می باشد؛ اطلاعات جمعیتی مورد نیاز این پژوهش با استفاده از داده های آماری آخرین سرشماری نفوس و مسکن، و نیز اطلاعات مربوط به آموزش و پرورش (دانش آموزان، معلمان و ساختمان های آموزشی) با استفاده از آمار و ارقام موجود در آموزش و پرورش شهرستان مورد مطالعه کسب شده است و سپس این آمار و اطلاعات در فرم های اطلاعاتی محقق ساخته طبقه بندی و تنظیم شده اند. به منظور مقایسه و رتبه بندی میزان بهره مندی مناطق و نواحی مختلف (اعم از شهر یا روستا) از آموزش مقطع ابتدایی، از شاخص ها و فرمول های برنامه ریزی آموزشی، نظیر شاخص انتخاب منطقه، ضریب جینی، منحنی لورنز و نمودار پنج قسمتی سطوح بهره مندی مناطق استفاده گردید. در ادامه به منظور تعیین میزان نابرابری های آموزشی، داده ها و اطلاعات با استفاده از نرخ های ثبت نام و پوشش تحصیلی واقعی، نسبت دانش آموز به معلم، ضریب بهره برداری از فضاهای آموزشی و نرخ بازده های آموزشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در بین مناطق و نواحی مختلف (اعم از شهر یا روستایی) شهرستان دهلران، از حیث بهره مندی از فرصت های آموزشی تعادل مناسبی برقرار نیست. از جنبه نرخ های ثبت نام و پوشش تحصیلی و نیز از حیث میزان دسترسی به معلمان مقطع ابتدایی، مناطق شهری نسبت به نواحی روستایی و گروه پسران نسبت به گروه دختران برتری داشته و در سطح بالاتری قرار دارند. در زمینه دسترسی به فضاهای آموزشی مناطق شهری نسبت به نواحی روستایی برخوردارتر بوده اند و در مورد نرخ بازده های آموزشی، دختران نسبت به پسران و مناطق شهری نسبت به نواحی روستایی برتری دارند.
تأثیرچندرسانه ای آموزشی علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بر میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیرچندرسانه ای
آموزشی علوم تجربی پایه پنجم بر میزان یادگیری و یادداری دانش آموزانکم توان ذهنی پایه
پنجم ابتدایی صورت گرفت.روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و جامعه آماری شامل همه دانش آموزان
دختر کم توان ذهنی کلاس پنجم ابتدایی شهر اراک بود که به صورت تمام شمار و تصادفی
در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم بندی شدند. یافته ها نشان داد که میزان یادگیری دانش آموزان
گروه آزمایش که تحت آموزش سنتی، رسانه بودند در مقایسه با گروه گواه که تنها آموزش
سنتی را تجربه کرده بودند به طور معناداری افزایش داشت. همچنین در میزان یادداری دانش آموزان
گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تفاوت وجود داشت اما در سطح معناداری تأیید
نشد. نتایج به دست آمده برتری میزان یادگیری دانش آموزانی را نشان داد که مطالب را
از طریق چندرسانه ای آموزشی همراه با آموزش سنتی دریافت کردند
نیازسنجی آموزشی کارشناسان پژوهشی دانشگاه یزد با استفاده از الگوی شغل و شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی کارشناسان پژوهشی دانشگاه یزد بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمامی کارشناسان پژوهشی دانشگاه یزد بود که به لحاظ تعداد محدود افراد جامعه (47 نفر) از شیوه کل شماری استفاده گردید. برای شناسایی نیازهای معیاری از الگوی شغل و شاغل استفاده شد و با استفاده از روش چند عاملی درونی اولویت بندی شدند. به منظور شناسایی نیازهای آموزشی هنجاری، پرسشنامه ای بر اساس نیازهای معیاری طراحی و توزیع شد. از آنجا که طراحی پرسشنامه بخشی از فرآیند نیازسنجی بوده و طی آن از نظرات آگاهی دهندگان کلیدی استفاده شد، از روایی صوری برخوردار بود اما برای اطمینان بیش تر، روایی پرسشنامه مجدداً با استفاده از روش تحلیل گویه محاسبه گردید. پایایی نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ (83/0) به دست آمد. نتایج حاصل از مقایسه نیازهای آموزشی هنجاری نشان داد: میانگین اعلام نیاز کارشناسان پژوهشی دانشگاه یزد به دانش، مهارت و نگرش از سطح حداقل کفایت قابل قبول (Q2) بالاتر اما از سطح کفایت مطلوب (Q3) پایین تر است. در بعد دانشی، کارشناسان دارای مدرک تحصیلی دیپلم (فوق دیپلم) و کارشناسان دارای بیش از 20 سال سابقه، در بعد مهارتی، کارشناسان دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس و کارشناسان دارای کمتر از 10 سال سابقه و در بعد نگرشی، کارشناسان دارای مدرک تحصیلی لیسانس و کارشناسان دارای بین 10 تا 20 سال سابقه بالاترین میزان نیاز را داشته اند.
تأثیر آموزش مبتنی بر مبانی فن آوری های نوین آموزشی بر مهارت های زندگی دانشجویان دانشگاه های استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر مبانی فن آوری های نوین آموزشی بر مهارت های زندگی دانشجویان دانشگاه های استان مازندران بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های استان مازندران در سال تحصیلی 92-1391 به تعداد 312586 نفر است. از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، سه واحد دانشگاهی انتخاب و با روش تصادفی طبقه ای با رعایت نسبت ها، تعداد 50 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته ای است که دارای 45 سؤال و چهار بعد مهارتی (تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر انتقادی و تفکر خلاق) می باشد. روایی صوری و محتوایی آن به تأیید متخصصان امر رسیده و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ، 86/0 محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کواریانس و تی گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج نشان داد که؛ آموزش مبتنی بر مبانی فن آوری های نوین آموزشی (آموزش مبتنی بر وب، رایانه و یادگیری سیار) بر مهارت های زندگی (تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر انتقادی و تفکر خلاق) دانشجویان تأثیر معناداری دارد. هم چنین، تأثیر آموزش مبتنی بر مبانی فن آوری های نوین آموزشی بر مهارت های زندگی دانشجویان براساس جنسیت، متفاوت نیست.
بررسی سطح خود تعیین گری دانشجویان دوره های مجازی دانشگاه مهر البرز با توجه به اصول و مؤلفه های رویکرد هتاگوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی سطح رفتار یادگیری خودتعیینی هتاگوژیک دانشجویان با توجه به مبانی و چهارچوب نظری رویکرد هتاگوژی است که به صورت مطالعه موردی در دانشگاه مجازی مهر البرز انجام شده است. از بین جامعه آماری پژوهش، یعنی دانشجویان دانشگاه مجازی مهر البرز که 690 بودند، تعداد 120 نفر با توجه به جدول مورگان به صورت تصادفی با انتساب متناسب انتخاب و بر اساس سطح رفتار یادگیری خودتعیینی هتاگوژیک موردمطالعه قرار گرفتند. رفتار یادگیری هتاگوژیک دانشجویان از دیدگاه خود آنان بر اساس متغیرهای دموگرافیک (سن، جنس، ترم تحصیلی و عملکرد تحصیلی) با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده معناداری رابطه بین دو متغیر عملکرد تحصیلی و رفتار یادگیری هتاگوژیک است. به طوری که رفتار یادگیری هتاگوژیک حدود 35% از تغییرات عملکرد تحصیلی دانشجویان دوره های مجازی را تبیین می کند. و درمجموع سطح یادگیری خودتعییتی هتاگوژیک دانشجویان متوسط یا نسبتاً مطلوب برآورد شده است.
تأثیر آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای بر افزایش مهارت ارتباطی دانش آموزان دختر کم شنوا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی تأثیر آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای بر افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر کم شنوا مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 93-1392 صورت پذیرفته است. روش تحقیق، از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان کم شنوا پایه ششم ابتدایی شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 15 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه سنجش مهارت ارتباطی عطارها بود. ابتدا، یک پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد؛ سپس گروه آزمایش، طی هفت جلسه با استفاده از نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل به دور از متغیر مستقل آموزش دیدند. به منظور بررسی تغییرات، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیری) استفاده شد. به طورکلی، نتایج به دست آمده از این پژوهش برتری رشد مهارت ارتباطی دانش آموزانی را نشان داد که مطالب را به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای دریافت کردند.
رابطه هوش سازمانی با اثربخشی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۰
65 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه هوش سازمانی با اثربخشی مدیران مدارس بوده و روش تحقیق آن توصیفی_ همبستگی است. مشارکت کنندگان دبیران مدارس متوسطه دولتی نواحی سه گانه آموزش وپرورش شهر کرمانشاه بوده اند که تعداد 364 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه های هوش سازمانی و اثربخشی مدیران بوده است. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، آزمون تی گروه های مستقل و رگرسیون چندگانه بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که میزان هوش سازمانی مدارس و نیز وضعیت مدارس از نظر متغیر اثربخشی مدیر، بالاتر از میانگین است. بین هوش سازمانی مدارس و مؤلفه های آن با اثر بخشی مدیران و ابعاد آن رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین مدارس دخترانه و پسرانه در متغیر هوش سازمانی تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین مدارس دخترانه و پسرانه در متغیر اثربخشی مدیران تفاوت معناداری مشاهده نشد. از میان متغیرهای پیش بینی کننده، متغیر کاربرد دانش، تمایل به تغییر، و اجبارکاری بیشترین سهم را در پیش بینی متغیر اثربخشی مدیران (متغیر ملاک) داشته اند. در مجموع، نتایج نشان داد که میزان هوش سازمانی مدارس و اثربخشی مدیران در جامعه آماری مورد مطالعه بالاتر از میانگین است. همچنین مؤلفه کاربرد دانش بالاترین ضریب همبستگی را با اثربخشی مدیران نشان داد. بنابراین کاربرد مؤثر دانش به شکل گیری سازمان های هوشمند می انجامد و مدیران برای ارتقای هوش سازمانی مدرسه باید فرصت ها و امکانات لازم را برای معلمان در جهت تغییر و بهبود امور و برنامه ها فراهم نمایند.
مقایسه پایبندی به فنون تعلیم و تربیت در آموزش مجازی و حضوری در نظام آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: توسعه نظام آموزشی در عصر فنّاوری اطلاعات و ارتباطات یکی از چالش های اصلی سیاستگذاران آموزشی است. یکی از مهم ترین مسایل پیش روی آموزش عالی در ایران، عدم پاسخگویی موثر و کارآمد این سیستم به نیازهای واقعی جامعه در حوزه تولید علم و آموزش است. هدف این پژوهش، ارزیابی میزان پایبندی آموزش حضوری و الکترونیک به اصول تعلیم و تربیت ( تحلیل، طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی) از منظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود.
روش ها: این مطالعه پیمایشی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ارومیه در سال 1392 انجام شد. 164 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته دارای 5 شاخص و 66 گویه بود. داده ها به نرم افزار SPSS 18 وارد و با آزمون T تک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در میزان عدم رعایت شاخص تحلیل و خرده مقیاس های آن (محتوی، یادگیرنده، اهداف و رسانه) از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی بین آموزش الکترونیکی و آموزش حضوری اختلاف معنی دار وجود داشت و به غیر از خرده مقیاس رسانه، در بقیه موارد میانگین امتیاز عدم پایبندی در آموزش الکترونیک بیشتر بود. همچنین در میزان عدم رعایت شاخص های طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی بین آموزش الکترونیکی و آموزش حضوری اختلاف معنی دار وجود داشت و در همه موارد میانگین امتیاز عدم پایبندی در آموزش الکترونیک بیشتر بود.
نتیجه گیری: از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ارومیه ، اصول پنجگانه برنامه های تعلیم و تربیت (تحلیل، طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی) در آموزش الکترونیک نسبت به آموزش حضوری کمتر رعایت می شود .
اثر آموزش حالت های ذهنی بر نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ذهن توانایی پیش بینی و شرح دادن رفتار خود و دیگران با توجه به حالت های ذهنی است و برای برقراری تعاملات اجتماعی ضروری است. این در حالی است که بررسی ها نشان می دهند کودکان کم توان ذهنی در نظریه ذهن با نارسایی و تحول نایافتگی روبرو هستند. پژوهش حاضر، در پی بررسی اثر آموزش حالت های ذهنی بر نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی بود. در این پژوهش آزمایشی 60 دانش آموز پسر و دختر کم توان ذهنی به روش تصادفی خوشه ای از شهر تهران انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده 30 دانش آموز (15 پسر و 15 دختر) در گروه آزمایش و 30 دانش آموز (15 پسر و 15 دختر) در گروه کنترل جای داده شدند. با استفاده از آزمون نظریه ذهن 38 سؤالیو تکلیف محتوای غیرمنتظره نظریه ذهن دانش آموزان هر دو گروه در دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. گروه آزمایش 9 جلسه آموزش حالت های ذهنی دریافت کرد ولی گروه کنترل فقط از آموزش های رایج مدرسه استفاده کرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس[ij1] تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش حالت های ذهنی بر بهبود نظریه ذهن دانش آموزان گروه آزمایش تأثیر معنی داری داشته است (05/0p<)؛بنابراین، آموزش حالت های ذهنی باعث بهبود نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی می شود.
شکل گیری عملیات زمانی در دانش آموزان دوره راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۷
175 - 190
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش چگونگی شکل گیری عملیات زمانی در دوره راهنمایی شهر تهران بررسی شد. 1020 دانش آموز ) 510 دختر و 510 پسر( پایه های تحصیلی اول تا سوم راهنمایی از پنج منطقه اقتصادی- اجتماعی شهر تهران با روش نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و آزمون جا به جایی مایعات پیاژه )ترتیب توالی رویدادها و مدت زمان( در مورد آنها به اجرا درآمد. تحلیل داده ها نشان داد: 1( توانایی قضاوت کودکان در مورد مدت زمان و توالی وابسته به آن با افزایش سن به تدریج افزایش یافت اما هیچیک از آزمودنی های پژوهش به حد نصاب موفقیت ) 75 %( نرسیدند. 2( بین دو جنس تفاوت معناداری مشاهده نشد. 3( میانگین نمره های ترتیب توالی در مناطق غیرمرفه ) 9، 16 ( پایین تر از میانگین نمره های منطقه سه بود. 4( مقایسه نتایج کودکان ایرانی با همتاهای خارجی یک تأخیر قابل ملاحظه ای را نشان داد؛ تا پایان مرز سنی این تحقیق نه تنها مفهوم ترتیب توالی استقرار نمی یابد بلکه در گستره سنی مورد آزمایش، در اکتساب مفهوم مدت زمان نیز کی روند تحولی ناچیز مشهود است. با توجه به عدم وجود تفاوت های زیربنایی، می توان این یافته ها را به موانع موجود در راه تجربه های ارتجالی و تفویض های اجتماعی در آموزش رسمی نسبت داد.
تبیین انگاره های متکثر در پرورش تفکّر انتقادی و الزامات عملی ناظر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر انتقادی به لحاظ ماهیت معرفت شناختی خود، در حوزه فلسفه شناخت تبیین پذیر است و از آنجایی که رویکردهای فلسفی گوناگون در پرتو انگاره ها و زوایای متفاوتی به اقامه معنا درباره آن اقدام کردند، دلالت های معنایی و مصداقی آن برحسب انواع افق های معرفتی تفاوت یافته است. از این حیث تفکّر انتقادی با سوء برداشت ها و ابهاماتی مواجه شده که شناسایی جایگاه آن در آموزش را با چالش مواجه می کند. براین اساس در مقاله حاضر به شیوه تحلیلی- تفسیری رویکردهای تبیینی بازبینی شد و ضمن شناسایی تنوع و تکثر موجود در انگاره های زیربنایی آن ها، تلاش شد به واسطه طرح چارچوبی از الزامات عملی ناظر بر تفکّر انتقادی، معنایی تفسیری برای آن فراهم شود
بررسی اثربخشی باز ی درمانی برحافظه دیداری وتمرکز وتوجه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه تجربی (طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه) است که با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی بر حافظه دیداری، تمرکز و توجه، دانش آموزان دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شده است. روش: بدین منظور، 30 نفر از 50 دانش آموز دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر پایه اول ابتدایی شاغل به تحصیل را (بر اساس نمرات آزمون تجدید نظر شده وکسلر) به صورت تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابتدا، آزمودنی ها با آزمون کا.ال. تی و بنتون مورد بررسی قرار گرفتند. سپس، گروه آزمایش مداخله های بازی درمانی را طی 13 جلسه چهل و پنج دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کرد، اما گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان دوره بازی درمانی، هر دو گروه دوباره مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از این است که مداخله های انجام شده برروی گروه آزمایش مفید بوده واین تفاوت ها (952/0، 00/1) در نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه گواه معنادار نبوده است. نتیجه گیری: از داده های به دست آمده از پژوهش می توان استنباط کرد که بازی درمانی به طور معناداری میزان حافظه دیداری ، تمرکز و توجه آزمودنی ها را افزایش داده است.
رابطه سبک مدیریت مشارکتی با تعهد سازمانی و سلامت روانی دبیران دبیرستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین رابطه سبک مدیریت مشارکتی با تعهد سازمانی و سلامت روانی دبیران دبیرستان های شهر داراب انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از تمامی دبیران مدارس متوسطه شهر داراب بود که در سال تحصیلی90-89 مشغول به کار بوده اند و تعداد آنها250 نفر که همه آنها مورد استفاده قرار گرفته اند. داده ها از طریق سه پرسشنامه مدیریت مشارکتی با پایایی 85/ 0، تعهد سازمانی با پایایی90/0 و سلامت روان با پایایی 89/0 جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی و توصیفی استفاده شده است که در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده که پس از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج نشان داد که بین سبک مدیریت مشارکتی با تعهد سازمانی و سلامت روان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. از بین ابعاد سبک مدیریت مشارکتی (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل)، مولفه تصمیم گیری معنادار بوده و پیش بینی کننده تعهد سازمانی و سلامت روان می باشد.
بررسی یادگیری یک الگوی حرکتی دست در کودکان 10-8 ساله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه مقایسه سه شیوه ارایه بازخورد در کودکان جهت فراگیری یک تکلیف حرکتی دست است که مستلزم هماهنگی فضایی و زمانی بود.
مواد و روش ها: سی کودک با دامنه ی سنی 8 تا10 ساله به صورت تصادفی در سه گروه بازخوردی متفاوت (100درصدی – حذفی– خودکنترل) جایگزین شدند. این پژوهش در طی سه روز به انجام رسید. در روزهای اول و دوم، در هر روز آزمودنی ها به تعداد 100 کوشش به تمرین تکلیف مورد نظر پرداختند و در طی روزهای دوم و سوم آزمون های یادداری و در روز سوم آزمون بازاکتساب به عمل آمد.
یافته ها: جهت پردازش داده ها در مراحل اکتساب و یادداری از آزمون ANOVAبا اندازه گیری های مکرر استفاده شد، که نشان داد در روز اول تمامی آزمودنی ها بر دقتشان به شکل معنی داری افزوده اند اما در روز دوم این افزایش دقت قابل مشاهده نیست. در آزمون های یادداری نیز مشخص شد که تفاوت معنی داری بین آزمون های یادداری وجود ندارد بدین معنی که 100 کوششی تمرینی که در روز دوم صورت گرفته است سبب ارتقا یادگیری آزمودنی ها نشده است. گروه بازخوردی 100 درصدی در آزمون های یادداری عملکرد بهتری از گروه های دیگر داشت به شکل که تفاوت عملکردی این گروه نسبت به گروه حذفی معنی دار بود. جهت پردازش داده ها در مرحله بازاکتساب از آزمون ANOVA یک سویه استفاده شد که نشان داد گروه بازخوردی 100 درصدی عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشته به شکلی که این عملکرد در مقایسه با گروه حذفی معنی دار بود.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که ارایه بازخورد بیشتر می تواند سبب ارتقا یادگیری کودکان شود (مغایر با فرضیه هدایت) و نباید انتظار داشت کودکان به سرعت در کسب مهارت های حرکتی پیشرفت نمایند.