فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اعتبارسنجی فرصت ها، شرایط و نیازهای آموزشی معلمان در جهت توسعه حرفه ای و ارتقاء کیفیت تدریس است.روش ها : این پژوهش کاربردی از نوع آمیخته(کیفی- کمی) با دو رویکرد تحلیل محتوا و توصیفی پیمایشی بود. برای شناسایی نیازهای آموزشی از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11نفر از متخصصان موضوعی که معیار انتخاب اشباع نظری داده ها بود و برای اعتبارسنجی81نفر معلمان باتجربه و سابقه بیش از10سال شهرستان شادگان که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، نیازهای شناسایی شده را اعتبارسنجی کردند. اصالت مصاحبه ها و روایی محتوایی پرسشنامه توسط5نفر از متخصصان موضوعی تایید و پایایی پرسشنامه با آلفای کرنباخ(719/0)سنجیده شد. داده های بخش کیفی در MAXQDA به شیوه اشتراوس-کوربین تحلیل و داده های بخش کمی با ضریب مسیر و آماره t در SMART PLS4 تحلیل شد. یافته ها: یافته های بخش کیفی شامل3کد انتخابی(فرصت ها، شرایط و نیازهای آموزشی معلمان در جهت توسعهحرفه ای و ارتقاء کیفیت تدریس)،9کد محوری و 71کد اولیه بود. یافته های بخش کمی نشان داد که تمام مؤلفه های شناسایی شده با آمارهt بیش از 96/1و سطح خطای کمتر 05/0بر توسعه حرفه ای معلمان تأثیر معنادار داشت و تمام مسیرها نیز تایید شده بود.نتیجه گیری:در پژوهش حاضر علاوه بر شناسایی فرصت ها، شرایط و نیازهای آموزشی معلمان در جهت توسعه حرفه ای، تمام مؤلفه ها اعتبارسنجی شد. توسعه حرفه ای و ارتقاء کیفیت تدریس معلمان محور تقویت و پیشرفت جامعه در علم و دانش است. ازهمین رو، شناساندن نیازهای آموزشی معلمان، فرصت های توسعه حرفه ای و شرایط موجود به سیاستگذاران و مدیران، زمینه را برای ارتقاء کیفیت توسعه حرفه ای و اثربخشی این دوره ها در عملکرد معلمان فراهم می سازد.
اثربخشی آموزش خودگویی مثبت بر توجه انتخابی و کارآمدی پردازش دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
21 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودگویی مثبت بر توجه انتخابی وکارآمدی پردازش در میان دانش آموزان دختر انجام شده است.روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، همراه با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر یاسوج در سال تحصیلی 1400-1401 بود که تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش مداخله ی خودگویی مثبت قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. جهت سنجش میزان توجه انتخابی و کارآمدی پردازش آن ها، از آزمون استروپ و آزمون شاخص پردازش اطلاعات استفاده و سنجش پیش آزمون یک هفته قبل و پس آزمون یک هفته پس از دوره ی آموزش انجام شد.یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مانکوا نشان داد که نمرات پس آزمون توجه انتخابی و کارآمدی پردازش در دو گروه تفاوت معنادار دارد؛ بدین صورت که توجه انتخابی و کارآمدی پردازش گروه آزمایش بعد از آموزش خودگویی افزایش یافته و آموزش خودگویی مثبت بر بهبود میزان توجه انتخابی و کارآمدی پردازش گروه آزمایش موثر بود. نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می شود آموزش هایی جهت مثبت اندیشی و خودگویی مثبت در مدارس، انجام گیرد.
اثربخشی آموزش همدلی درکاهش نشانگان نافرمانی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
215 - 228
حوزههای تخصصی:
کودکان دارای نشانگان نافرمانی افرادی هستند که به دلیل مشکلات عاطفی و هیجانی رفتارهای برون نمود از خود بروز می دهند. یکی از متغیرهای تأثیرگذار در نحوه مراقبت از کودکان در برابر بسیاری از مشکلات برون نمود، همدلی است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش همدلی مبتنی بر مدل روزنبرگ (ارتباط بدون خشونت) در کاهش نشانگان نافرمانی کودکان پیش دبستانی انجام شده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری همه کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی، رده سنی 5 تا 6 سال در سال تحصیلی 97-1396 بودند که در مهدکودک شادآفرین شهر تهران، منطقه 15 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه از میان کودکان واجد شرایط، 30 کودک بود که به روش نمونه گیری دردسترس، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گروه کنترل (15نفر) گمارده شدند. آموزش همدلی(زبان زرافه) برای ده جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. ابزار گردآوری داده ها، برای سنجش نافرمانی سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (1385) بود. پس از اجرای سیاهه رفتاری آخنباخ در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، داده ها با نرم افزار SPSS-24 و با بهره گیری از آمار توصیفی و آمار استنباطی (روش کوواریانس چند متغیری) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافته های پژوهش نشان دادند که آموزش همدلی در علائم نافرمانی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مؤثر بوده است، به طوری که موجب کاهش این علائم در گروه آزمایش شده است (0/01>P ). بنابراین، آموزش مهارتهای همدلی به کودکان پیش دبستانی می تواند یکی از راهکارهای روان شناختی مهار نافرمانی در مهدکودکها، مدارس و سایر مراکز اصلاح رفتار باشد.
مطالعه پدیدارشناسانه برنامه درسی مهارت آموزی دانش آموزان با نیازهای ویژه؛ رهاوردهای تربیتی آینده نگرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
23 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: با عنایت به اهمیت برنامه درسی مهارت آموزی در ارتقای مهارت های اجتماعی و فردی دانش آموزان کم توان ذهنی، هدف پژوهش حاضر تحلیل پدیدارشناسانه ادراک معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه در خصوص برنامه درسی مهارتآموزی برای گروه کم توانان ذهنی به جهت ارائه راهکارهای تربیتی آینده نگرانه بود. روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. بهمنظور گردآوری دادهها از مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته استفاده و با نمونهگیری هدفمند، پس از انجام نه مصاحبه اشباع داده ها حاصل گردید. یافته ها: تحلیل عمیق دیدگاه های معلمان، موجب شناسایی و دسته بندی هشت مقوله مورد نیاز و مورد تاکید در برنامه های درسی مهارت آموزی از نظر معلمان مشارکت کننده در این تحقیق، شامل مهارت های توانبخشی، مهارت های زندگی، آموزش مفاهیم منطقی- ریاضی، خودکفایی، ارتقای بهداشت و ایمنی، ایجاد نگرش مثبت نسبت به خود و محیط پیرامون، تربیت جنسی و رشد هیجانی- اجتماعی و سی و سه زیرمقوله برای این مقوله های اصلی شد. مقوله های به دست آمده با دسته بندی مهارتهای مورد نیاز در پیشینه مطالعه اشتراکات و افتراقاتی دارد که نشان از تاثیر زمینه و بافت و ادراک معلمان از نیازها دارد. نتیجه گیری: رهیافت ها و پیشنهادهای برگرفته از این مطالعه، بر ضرورت توجه به نظرات معلمان به منظور غنی سازی برنامه درسی مهارت آموزی دانش آموزان کم توان ذهنی در راستای توجه به مداخلات تربیتی صحه گذارده است.
شناسایی پیشران های برنامه درسی آموزش عالی علمی- کاربردی با هدف طراحی الگویی آینده نگر: با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های برنامه درسی آموزش عالی علمی – کاربردی با روش فراترکیب به منظور طراحی الگویی آینده نگر در برنامه درسی آموزش عالی علمی کاربردی انجام شده است. در پژوهش حاضر 24 پژوهش مرتبط با موضوع، در پایگاه های مختلف علمی از سال 2013 تا 2023 استخراج شده که با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو مورد بررسی قرار گرفته است. با تحلیل محتوای آن ها مفاهیم و مقوله های مربوط استخراج گردید و میزان اهمیت و اولویت مفاهیم با روش آنتروپی شانون تعیین شده است. بر اساس یافته های پژوهش 49 مفهوم در قالب 12 مقوله شناسایی شدند. مقوله های (توسعه مهارت، مدیریت کلاس، محتوا، روش ها و الگوهای تدریس، ارائه بازخورد مدرسین ، فضای آموزشی، سنجش و ارزشیابی، رویکردهای تدریس، شغلی، سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی) به ترتیب ضریب اهمیت در بین مقوله های برنامه درسی آموزش عالی علمی - کاربردی هستند. نتیجه اولیه یافته های این پژوهش نشان می دهد که برای طراحی الگویی در برنامه درسی آموزش عالی علمی کاربردی، به پیشران های توسعه مهارت، مدیریت کلاس، محتوا، روش ها و الگوهای تدریس، ارائه بازخورد مدرسین، فضای آموزشی، سنجش و ارزشیابی، رویکردهای تدریس، شغلی، سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی و اثرگذاری و اثرپذیری آنها بر روی یکدیگر باید توجه کرد.
طراحی چارچوب سیاستگذاری برنامه درسی فناورانه در نظام آموزش عالی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر تحت عنوان قرن دانایی، توسعه فناوری اطلاعات در نظام آموزشی کارآمد یک ضرورت غیر قابل انکار بوده و گامی بسیار اساسی در اصلاحات آموزشی محسوب می گردد. پژوهش پیش رو از حیث هدف کاربردی است، رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش فراترکیب می باشد. برای انجام این پژوهش، مراحل هفت گانه ی سندلوسکی و بارسو (2007) که از جامعیت لازم برخوردار است استفاده گردید. به منظور اطمینان و اعتباربخشی به فرایند جستجو و دستیابی به یافته های پژوهش، تیم متخصص شامل چهار نفر از متخصصان مدیریت آموزشی و دو نفر متخصص برنامه ریزی درسی، اعضای تیم فراترکیب پژوهش را تشکیل دادند. برای مضمون فراگیر سیاستگذاری برنامه درسی فناورانه، 7 مضمون سازماندهنده شامل آگاهی سیاست گذاران بر مفهوم کارکردی فناوری اطلاعات، اجرای عمیق سیاست ها در سطح عملیاتی فناورانه، شناخت نتایج حاصل از توسعه پایدار در فناوری، برنامه ریزی اصلاح ساختار تعلیم و تربیت متناسب با فناوری، برنامه ریزی آموزش و پرورش منطبق بر جهانی سازی فناوری، اصلاح برنامه ی درسی و اتخاذ سیاست های متناسب با اولویت های فناورانه، تبیین اثرات و پیامد های سیاستگذاری فناورانه گردآوری و در مجموع تعداد 50 مضمون پایه شناسایی و روایی و پایایی تایید شد. تغییرات جهانی فناوری و تأثیرات بالقوه ی آن را بر روی سیاستگذاری برنامه درسی فناورانه پیامدهایی شامل همکاری های فراملیتی و فرامرزی در شبکه های ارتباطی جهانی، فرصت سازی توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، تعالی سازی فنی از دیدگاه عملکردی، امکان یکپارچه سازی دانش و مهارت های فناوری و تبدیل افراد به یادگیرندگان مستقل دارا می باشد.
شناسایی عناصر برنامه درسی دانشگاهی بر مبنای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه های جامع دولتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی، موجب خلق ارزش از ایده ها می شود همچنین یکی از راهکارهای مؤثر برای کاهش تعداد بیکاران محسوب می شود. بر خلاف دیدگاه سنتی ، امروز بسیاری از ویژگی های کارآفرینانه که موجب افزایش احتمال کارآفرین شدن یک فرد می شود را می توان بصورت اکتسابی و از طریق آموزش در فرد پرورش یابد. بنابراین یکی نظام آموزشی نقش مهم و تأثیرگذاری در توسعه کارآفرینی کشورها دارد. در این راستا بیشتر دانشگاه های کشورهای پیشرفته آموزش کارآفرینی را در برنامه های درسی خود گنجانده اند مطالعه حاضر با هدف شناسایی عناصر برنامه درسی دانشگاهی بر مبنای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان انجام شد. این پژوهش به روش کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفته است. ابزار پژوهش مصاحبه نیم ساختارمند با خبرگان و متخصصین حوزه کارآفرینی در دانشگاه های جامع دولتی شهر تهران انجام شد. نمونه گیری به روش گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت. داده های به دست آمده از انجام 25 مصاحبه به استفاده از تحلیل محتوای مضمون کدگذاری و به کمک نرم افزار مکس کیودا ترسیم شد. به منظور دستیابی به صحت و اعتبار مطالعه معیارهای اعتبار پذیری و اعتمادپذیری مورد توجه و استفاده قرار گرفت. مهم ترین عناصر برنامه درسی شایستگی های کارآفرینانه استخراج شده شامل: ساختارآفرینی، صلاحیت پروری، راهبرد آموزشی، تکنیک های اندازه گیری، ویژگی های یاددهنده، ویژگی های یادگیرنده و محیط یادگیری بود. چارچوب تدوین شده برای برنامه درسی آموزش عالی، با تمرکز بر شکل و ساختار کلی فرایندهای آموزشی و تأثیر طراحی آن براشتغال پذیری، دانشجویان را در مسیر آموزش های عملی و هدایت به سمت بازار کار سوق می دهد به گونه ای که دانشجویان یک سفر توسعه یافته و منسجم از فرایند دانش، نگرش و مهارت را تجربه می کنند که برای آنها معنی دار است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان با جهت گیری آموزش چند فرهنگی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
37 - 64
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان با جهت گیری آموزش چندفرهنگی در دوره ابتدایی انجام شده است. رویکرد پژوهش، کیفی بود. در مرحله طراحی، تلفیقی از سنتزپژوهی و مصاحبه و اعتبارسنجی با روش CVR استفاده شد. در سنتزپژوهی بر اساس الگوی شش مرحله ای رابرتس و با توجه به معیارهای ورود 49 سند علمی منتشر شده از سال 2007 الی 2022 جهت تحلیل مضمونی انتخاب و برای مصاحبه نیز براساس نمونه گیری ملاک محور 8 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های به دست آمده نشان داد که الگو بر اساس عناصر ده گانه اکر مشتمل بر 24 مضمون اصلی و 50 مضمون فرعی است که مضامین اصلی هر عنصر عبارتند از: منطق: چرایی، چیستی و فلسفیدن چندفرهنگی؛ اهداف: انسان محور، اقلیت محور و کثرت گرا؛ محتوا: ویژگی و سازماندهی؛ فعالیت های یادگیری: در راستای اندیشیدن و زیست مسالمت آمیز؛ نقش معلم: ویژگی، اهمیت و روش معلم؛ مواد و منابع: نوشتاری، شفاهی، رسانه ای و فیزیکی، گروهبندی؛ نحوه گروهبندی؛ مکان: ساختار؛ زمان: ویژگی و ارزشیابی و سنجش: چیستی، تمرکز، نحوه ارزشیابی و ارزیابی کننده. ارزیابی صاحبنظران در خصوص اعتبار الگوی طراحی شده حاکی از قابل قبول بودن آن است.
مقایسه سرزندگی تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در آموزش مجازی و حضوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
155 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه سرزندگی تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در آموزش مجازی و حضوری انجام شد.روش: پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه ی موردنظر پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داد. از این میان تعداد 150 نفر، برای هر متغیر 75 نفر از دانش آموزانی که آموزش حضوری را دریافت می کردند و 75 نفر از دانش آموزانی که در شبکه آموزشی شاد فعالیت های آموزشی را دنبال کردند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391)، خودناتوان سازی تحصیلی میگلی (2000) و فرسودگی تحصیلی رستمی و همکاران (1390) بودند. از آزمون تی مستقل جهت تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS-26 استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با آموزش حضوری بیشتر بود؛ همچنین میانگین ها نشان داد خود ناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان با آموزش مجازی بیشتر بود و در تمامی مؤلفه های فرسودگی تحصیلی (خستگی عاطفی، شک و بدبینی و ناکارآمدی) نیز، میزان آن در دانش آموزان با دریافت آموزش مجازی نسبت به آموزش حضوری بیشتر بود (001/0>p).نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش علی رغم مزایای روانی غیرقابل اجتناب آموزش مجازی، انجام پژوهش های گسترده و عمیق تر در حوزه مقایسه آموزش مجازی و حضوری ضروری به نظر می رسد.
رابطه مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی با سبک ترجیحی تدریس معلمان ابتدایی، نقش میانجی گرانه خلاقیت معلمان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: سبک های تدریسی که معلمان انتخاب می کنند، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارند؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی با سبک ترجیحی تدریس معلمان ابتدایی شهر سنندج با توجه به نقش میانجی گرانه خلاقیت معلمان می باشد. روش ها : پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی با استفاده از روش معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر سنندج است که در سال تحصیلی 1403-1402مشغول به خدمت هستند. حجم نمونه (300 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعیین شد. شرکت کنندگان به «پرسشنامه مدیریت دانش» پروبست و همکاران، «پرسشنامه خلاقیت» عابدی، «پرسشنامه رفتار اطلاعاتی» هسو و همکاران و «پرسشنامه سبک ترجیحی تدریس» موسی پور پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی و معادلات ساختاری بهره گیری شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی، با خلاقیت و سبک های ترجیحی تدریس، رابطه معناداری دارند. همچنین خلاقیت، با سبک های ترجیحی تدریس نیز دارای رابطه معناداری است. علاوه بر این، خلاقیت، نقش میانجی بین مدیریت دانش و سبک های ترجیحی تدریس و همچنین بین رفتار اطلاع یابی و سبک های ترجیحی تدریس ایفا می کند. مدل پژوهش نیز دارای برازش مطلوبی است. نتیجه گیری: مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی، با ارائه منابع دانشی و اطلاعاتی، سبب دسترسی بیشتر افراد به ایده های نو و خلاق در تدریس می شود و گرایش معلمان به استفاده از سبک های تدریس فعال را افزایش می دهد؛ .
صلاحیت های حرفه ای معلمان با تاکید بر معلمان مصلح ایران، مطالعه موردی: تربیت یافتگی معلم معاصر کرمانی عطا احمدی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
12 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین صلاحیت های حرفه ای معلمان با تاکید بر مطالعه ی موردی تربیت یافتگی معلم معاصر کرمانی، عطا احمدی، انجام شده است.تحقیق حاضر از نوع هدف در زمره پژوهش های نظری است و رویکرد اصلی این پژوهش، رویکرد کیفی در پژوهش های تربیتی می باشد که برای انجام این تحقیق از روشی متناسب با سوال های پژوهشی مان استفاده شده است. از میان روش های مختلف مطرح در رویکرد کیفی از روش پژوهشی؛ روایت پژوهی، که برای به تصویر کشیدن داستان ها یا تجارب زیسته ی زندگی یک فرد مناسب است استفاده شده است وهمچنین شیوه ی تحلیل داده ها از تحلیل مضمون و شبکه ی معنایی که به سه شیوه ی کدگذاری پایه، کدهای سازمان دهنده و کدهای فراگیر مقوله های به دست آمده تبیین گردیده است. ابزار گردآوری داده های این پژوهش؛ مشاهده ی عینی، مصاحبه ی نیمه ساختار یافته و بررسی اسناد می باشد. همچنین به منظور تامین اعتبار یافته های پژوهش، انجام تحلیل به صورت گروهی و بررسی توسط مصاحبه شوندگان و همچنین سه سویه سازی که از ملاک های اعتبار یابی پژوهش های کیفی می باشند استفاده شده است. نتایج حاصل از مصاحبه با شاگردان، دوستان و همکاران معلم مورد پژوهش و تحلیل آنها 11 مقوله اصلی در ارتباط با چیستی تربیت یافتگی ایشان و 2 مقوله ی اصلی در ارتباط با چگونگی تربیت یافتگی شخصیت عطا احمدی کسب کرده ایم. این مقوله ها می تواند برای پرورش صلاحیت های لازم حرفه ی معلمی مورد استفاده متولیان تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد.
شناسایی چالش های آموزش کتاب کار و فناوری از دیدگاه معلمان پایه ششم ابتدایی شهر شوش به منظور ارائه راهکار مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های آموزش کتاب کار و فناوری از دیدگاه معلمان پایه ششم ابتدایی شهر شوش به منظور ارائه راهکار مناسب انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش، روش کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم شهر شوش با تجربه 10 سال تدریس در درس کار و فناوری بودند. مصاحبه شوندگان از میان معلمان پایه ششم شهر شوش به صورت هدفمند انتخاب گردید که در نهایت در این بخش با 13 نفر از این معلمان با استفاده از معیار اشباع نظری، مصاحبه بعمل آمد. داده های حاصل با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های این پژوهش، 14 چالش و مانع کلی که شامل: مشکلات مربوط به محتوای کتاب آموزشی، نبود کارگاه و فضای فیزیکی مناسب برای انجام کارهای عملی، کمبود امکانات کارگاهی مناسب، عدم همکاری مدیر با دبیر کار و فناوری، واگذاری درس کار و فناوری به دبیران غیر تخصصی، کمبود وقت، عدم گردش و بازدیدهای علمی، عدم عمکاری والدین، کمبود منابع مالی، ضعف دانش و مهارت های معلمان، عدم تناسب محتوای آموزشی با نیاز دانش آموزان، ضعف در اجرای ارزشیابی، عدم وجود زمینه فرهنگی، پایین بودن جایگاه و ارزش کار و فناوری در بین مسئولین، شناسایی شد و در ادامه 11 راهکار مناسب برای رفع این چالش ها در آموزش کتاب کار و فناوری استخراج گردید.
واکاوی موانع تحقق تفکر انتقادی در گستره تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
30 - 50
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی موانع تحقق تفکر انتقادی در گستره تعلیم و تربیت بود. روش ها: این پژوهش از لحاظ هدفی که دنبال کرده است، از نوع تحقیقات بنیادی است. این پژوهش از نوع روشهای کیفی بوده که با روش گراندد تئوری انجام شده است. جامعه مورد مطالعه، کلیه معلمان، کارشناسان و خبرگان مقطع ابتدایی شهر مریوان واقع در استان کردستان بودند. تعداد 27 نفر از بین جامعه مدنظر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، بر اساس اشباع نظری بود و با این ملاک که درباره مسئله تحقیق، دانش و اطلاعات غنی داشته باشند، انتخاب شدند. برای گردآوری داده های تحقیق، از افراد نمونه، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. مصاحبه ها ابتدا ضبط و سپس پیاده سازی شدند. داده های بدست آمده با روش سه مرحله ای استراوس و کوربین که کدگذاری باز، محوری و گزینشی است، تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: پس از انجام کدگذاری باز تعداد 512 کد اولیه استخراج شد که پس از فرآیند پالایش و ادغام، کدهای تکراری حذف شدند. از میان انبوه مفاهیم به دست آمده 19 کد محوری یا مقوله فرعی مشخص شدند.نتیجه گیری: نتایج بیانگر این بود که وجود رویکرد تمرکزگرا در تعلیم و تربیت و عدم احساس امنیت شغلی در سیستم آموزشی در صورت داشتن تفکر انتقادی از موانع جدی بر سر راه تحقق تفکر انتقادی در تعلیم و تربیت میباشد.
تأثیر آموزش مؤلفه های انگیزه بخش دعای عرفه امام حسین(ع) بر بهداشت روانی (دانش آموزان متوسطه دوم مدارس رشد و شاهد منطقه 16 تهران)
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
109 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مؤلفه های انگیزه بخش دعای عرفه بر بهداشت روانی دانش آموزان بود. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا آمیخته (کیفی- کمّی) است. نمونه گیری با روش خوشه ای- تصادفی انجام شده و جامعه آماری در بخش کیفی بدین صورت بود که برای شناسایی مؤلفه های تربیتی و عرفانی دعای عرفه، ابتدا مبانی نظری و پیشینه تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت، سپس عبارات پس از بهره گیری از نظرات اساتید کدگذاری شد و در بخش کمّی دانش آموزان مدارس رشد و شاهد دوره دوم متوسطه منطقه 16 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1368 دانش آموز بودند که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 300 نفر برآورد شد که در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. پس از شناسایی مؤلفه ها، از پرسشنامه بهداشت روانی گلدبرگ و هیلر (1979) استفاده گردید. داده ها در پرسشنامه بهداشت روان از پایایی کافی برخوردار بود. داده های پژوهش توسط نرم افزارSpss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه نمرات ابعاد بهداشت روان بین دو گروه با استفاده از آزمون تک متغیری و چندمتغیری تحلیل کوواریانس انجام شد که در نتیجه آن علائم افسردگی رتبه اول، علائم کنش اجتماعی رتبه دوم و علائم جسمانی در رتبه سوم قرار گرفتند. بنابراین، متغیر مستقل مؤلفه های دعای عرفه در حد بالایی بر بهداشت روان تاثیر گذاشته است.
The role of spaced and massed instruction on Iranian EFL learners' reading comprehension and reading motivation(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۲ , ۲۰۲۴
96 - 118
حوزههای تخصصی:
Strong reading comprehension skills and reading motivation are essential for personal growth, academic success, and overall well-being. Developing these skills can positively impact individuals' lives in various ways. Thus, this investigation aimed to examine the influence of massed and spaced instructions on the reading comprehension and reading motivation of Iranian EFL students. The researchers selected 150 Iranian participants from 300 based on their Oxford Quick Placement Test (OQPT) performance. The selected intermediate participants were randomly assigned into two experimental groups (massed and spaced) and one control group. The participants were given a reading comprehension pretest and post-test and a reading motivation questionnaire before and after the treatment. Three groups were provided with instruction on reading skills by English texts and new words from American English File 3. The massed group received a 90-minute session for each text, whereas the spaced group received three 30-minute sessions; the first session lasted 30 minutes, followed by two more sessions, each lasting 30 minutes, scheduled two days apart. The results of data analysis utilizing one-way ANOVA showed a considerable difference between the post-tests of the spaced and massed groups compared to the control group. The findings demonstrated that the spaced group outperformed the massed and control groups (p < .05) in terms of reading comprehension and reading motivation. The results have some pedagogical implications for English instructors, learners, and curriculum developers.
Introduction and cross-cultural adaptation of Teachers' Media Didactica Questionnaire(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۴ , ۲۰۲۴
99 - 116
حوزههای تخصصی:
The current study aimed to measure the validity and reliability of the three-factor questionnaire of media didactica of Persian language teachers. Two groups participated in the study: specialists in the fields related to media Didactica and high school teachers in Tehran. The group of experts was recruited by convenience sampling method, and a Cluster method was used to select teachers. The participants included 17 experts and 185 teachers. First, the three-factor media didactica questionnaire of Simmons (2017) was translated into Farsi, and in the next step, it was given to a group of experts to assess its validity, and after confirming its validity, it was given to teachers to assess its reliability. The results of confirmatory factor analysis showed that the model was compatible with three factors including media, media understanding and social development. Using Cronbach's alpha coefficient, it was found that the coefficient value of subscales ranged between 0.71 and 0.79. The results showed that the Persian media questionnaire was a valid instrument with good reliability and validity for measuring the media didactica of Persian language teachers.
Comparing The Effectiveness Of Reverse Learning Model And Cooperative Learning On Students’ Belonging To The Secondary School(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۱, Spring ۲۰۲۴
95 - 108
حوزههای تخصصی:
Today, with the virtualization of education, schools no longer have their former identity and the sense of belonging to the school among students is decreasing, so it is necessary to provide educational solutions to improve the sense of belonging to the school. Collaborative learning was carried out on belonging to the school of secondary school students. The present research method was semi-experimental in terms of practical nature and in terms of the intervention method. The research population was 60 second high school students of Sanandaj city, in two intervention groups and one control group. The research tools included reverse learning package (Mahmodi et al., 2023), GI cooperative learning package (Kazemi et al., 2022) and Brown and Evans (2002) sense of belonging to school questionnaire were used to analyze the effectiveness of the analytical test. Covariance was used. Based on the results of the educational intervention, the pattern of reverse learning and cooperative learning has a positive and significant effect on students' belonging to the school (sig<0.05). Also, the findings showed that there is a significant difference between teaching the reverse learning educational program and teaching based on cooperative learning on belonging to the school of students (sig <0.05). Reverse learning is more effective on belonging to the school than cooperative learning. Therefore, based on the results of education based on reverse learning, considering the increase of student involvement in class activities and strengthening the motivations of attending the classroom, it can be effective on belonging to the school of students.
طراحی و اعتباریابی محیط یادگیری غنی شده به منظور ارتقای مهارت حل مسئله دانش آموزان استعداد درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
127 - 161
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه ها و طراحی محیط یادگیری غنی شده به منظور ارتقای مهارت حل مسئله دانش آموزان استعداد درخشان و اعتبار یابی درونی آن انجام شد. این پژوهش با روش آمیخته از نوع اکتشافی انجام گرفت. مؤلفه های طراحی محیط یادگیری غنی شده با تحلیل محتوای استقرایی و نرم افزار ان ویوو شناسایی شدند. جامعه آماری در بخش کیفی و کمی متخصصین مرتبط با موضوع در رشته های تکنولوژی آموزشی، آموزش وپرورش کودکان استثنایی، اساتید دارای سوابق پژوهشی و اجرایی در زمینه یادگیری الکترونیکی، معلمان مدارس استعداد درخشان، اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی بودند. نمونه ها در هر دو گروه به صورت هدفمند انتخاب شدند، در بخش کیفی 30 نفر از متخصصین و کارشناسان و در بخش کمی 31 نفر از متخصصین در دانشگاه ها و مدارس استعداد درخشان بودند. جمع آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه نیمه ساختاریافته و اسناد و در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. بر اساس تحلیل محتوای انجام شده، هشت مؤلفه اصلی و 24 زیر مؤلفه برای مؤلفه های اصلی استخراج گردید. پس از تحلیل محتوا و استخراج نمودن کدها، مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها در قالب الگو ارائه شدند. بر اساس نظر متخصصان، الگوی ارائه شده از اعتبار درونی مطلوبی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای ارتقای مهارت حل مسئله دانش آموزان استعداد درخشان دارد.
بازتولید فرهنگ ملی در نظام آموزشی به واسطۀ ظرفیت های نمایش خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تلاش های بسیاری برای اصلاح نظام آموزشی سنتی در رویارویی با تحولات ناگزیر فرهنگی را شاهد بوده ایم. این مقاله به بررسی عوامل نمایش خلاق در نظام آموزشی و شناسایی ارتباط و راهبرد آن به بازتولید فرهنگ ملی می پردازد. از آنجا که مشکلات بازتولید فرهنگ، به دلیل سرعت فزاینده ی تغییرات در جامعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ هدف پژوهش شناسایی و ارائه ی الگوی بازتولید فرهنگ ملی به واسطه ی نمایش خلاق در نظام آموزشی می باشد. یافته های تحقیق در بعد نظری به روش تحلیل محتوای کیفی با تاکید بر شاخص "فرآیند خلاق" و "محیط خلاق" با رویکرد هم افزایی (دیاکرونیک) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بدین روی به همراه ارائه ی جدول و نمودار به صورت مستدل نشان داده شده است که بر اساس آرای هافستد چگونه نمایش خلاق در نظام آموزشی منجر به بازتولید فرهنگی می شود. در نتایج پژوهش، شناسایی تضاد بین واقعیت های موجود و رویکرد فضای آموزشی خلاق علاوه بر ارائه ی یک راهکار کاربردی؛ به چگونگی شمول پذیری ابعاد فرهنگی هافستد در ابعاد نمایش خلاق، ظهور و بروز مردم سازی توسط نمایش خلاق، و تبیین الگوی بازتولید اجتماعی- فرهنگی در ابعاد نمایش خلاق پرداخته است. در نهایت نگارندگان توسعه ی استفاده از ظرفیت های نمایش خلاق به عنوان رویکردی جدید مبتنی بر بازتولید ارزش های فرهنگی در نظام آموزشی را پیشنهاد کرده اند.
اثربخشی آموزش به روش نقشه مفهومی با ایکس مایند بر پردازش شناختی، لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی درس تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: متغیرهای پردازش شناختی، لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی در درس تاریخ به عنوان متغیرهای مهم در ارتقای نظام آموزشی است. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش به روش نقشه مفهومی بر پردازش شناختی، لذت یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس تاریخ پایه یازدهم انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در پایه یازدهم مدارس دوره متوسطه اول شهر اراک بودند که از بین آنها 44 نفر انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه پردازش شناختی اسکوونبرگ و شیلدر (1996)، پرسشنامه احساسات پاکران در آموزش و پرورش (2002) و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته بود. نتایج با استفاده از نرم افزار spss نسخه25و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش به روش نقشه مفهومی با ایکس مایند بر پردازش شناختی، لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی درس تاریخ مؤثر بود و به طور معناداری پردازش شناختی، لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی درس تاریخ دانش آموزان دختر را افزایش داد .نتیجه گیری: با توجه به اینکه آموزش با استفاده از نقشه مفهومی در پردازش شناختی، لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی مؤثرتر از آموزش سنتی و رویه موجود است، مطلوب است معلمان تاریخ با استفاده از نقشه مفهومی را به عنوان بخشی از برنامه درسی و کلاس ها قرار دهند. باید رویدادی برای تهیه و طراحی نقشه های مفهومی برای معلمان برگزار شود.