فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف هدف این پژوهش، بررسی مفهوم انسان فرهیخته از منظر یوهان گوتفرید هِردِر و استنتاج دلالت های آن در عرصه تربیت معلم است. دو پرسش اساسی در این پژوهش مطرح است 1- مؤلفه های مفهوم انسان فرهیخته از منظر هِردِر چیست؟ 2- مفهوم انسان فرهیخته هِردِر واجد چه دلالت های تربیتی (مبانی و اصول) در عرصه تربیت معلم است؟ روش ها : برای پاسخ به سؤالات پژوهش از دو روش «توصیفی-تحلیلی» و «استنتاج عملی» بر اساس الگوی فرانکنا استفاده شده است. یافته ها: نتیجه ی بررسی ها نشان داد که مبانی تربیت از منظر هِردِر عبارت است از: انسان فرهیخته دارای وحدت ارگانیک با طبیعت است؛ انسان فرهیخته به هویت اجتماعی-فرهنگی خویش آگاه است؛ انسان فرهیخته میل به کمال پذیری دارد؛ انسان فرهیخته تفاوت ها، تنوع و تعدد را به رسمیت می شناسد؛ انسان فرهیخته فردیت خویش را در اجتماع رشد و توسعه می دهد؛ انسان فرهیخته معنویت گرا است و انسان فرهیخته، صاحب آزادی است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش به اصولی از جمله: وحدت با طبیعت متربیان، تقویت خودآگاهی فرهنگی متربیان، پذیرش تفاوت های فردی، درهم تنیدگی فرد با اجتماع در فرایند تربیت، کمال خواهی متربی و پرورش اراده و انتخاب و آزادی متربیان را می توان اشاره نمود.
واکاوی ویژگی های الگوی قهرمان با رویکرد اسلامی در ادبیات کودکان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
177 - 196
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: تربیت الگویی به عنوان یک روش تربیتی کارآمد، به دلیل ضرورت عینیت داشتن الگوها به منظور ادراک بهتر در دوره کودکی، همواره موردتوجه پژوهشگران بوده است. هدف این پژوهش واکاوی ویژگی های الگوی قهرمان با رویکرد اسلامی در ادبیات کودکان دوره ابتدایی بود. روش ها : این پژوهش از نوع مطالعات کیفی با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و به منظور تحلیل یافته ها از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. جامعه پژوهش شامل کتاب های حوزه ادبیات کودکان در رده سنی ب و ج و در سه زمینه معصومین (ع) و فرزندان ایشان، شهدای انقلاب اسلامی، اندیشمندان و چهره های اسلامی در بازه سال 1399 تاکنون در نظر گرفته شد. فرآیند کدگذاری و طبقه بندی یافته ها در فرایند استخراج ویژگی های الگوی قهرمان در ادبیات اسلامی کودکان دوره ابتدایی، در سه مرحله کدگذاری پایه، سازمان دهنده و فراگیر انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد ویژگی های الگوی قهرمان در جامعه مذکور بیانگر 13 ویژگی، شامل ارتباط و انس با خدا، ارتباط و انس با معصومین (ع)، جهاد در راه خدا، اخلاق حسنه، انسجام شخصیتی، روحیه علمی، احترام، امربه معروف و نهی از منکر، یاری رسانی، مهربانی، ترجیح دیگران بر خود، توجه به جسم و تلاش اقتصادی بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که از نقاط قوت منابع موردبررسی در پرداختن به الگوی قهرمان، هم سنخ بودن الگوها با انسان، توجه به الگوها در زمینه های مختلف رشد فردی، اجتماعی، معنوی، جسمانی است. همچنین از کاستی های موجود در ادبیات کودکان، می توان به کم توجهی به رابطه انسان با طبیعت و الگوپردازی در این زمینه، بیان مستقیم صفات شخصیتی الگوها و ضعف در استفاده از روش های تربیتی غیرمستقیم اشاره کرد.
تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
217 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران بود. روش: روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی از روش روایت پژوهی و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش دختران نوجوان آسیب پذیر بودند که در بخش کیفی پس از مصاحبه به روش هدفمند اشباع نظری صورت پذیرفت و در بخش کمی نمونه گیری به روش غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند.ابزار پژوهش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در بخش کمی از پرسشنامه نظم جویی هیجان استفاده شد. پس از تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی، گروه آزمایش در معرض مداخله قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس به روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شده است.یافته ها: در بررسی کیفی پدیدار شناسی مؤلفه های خودمراقبتی پس از کدگذاری مقوله ها، پنج مضمون اصلی ظرفیت های درون فردی خودمراقبتی روانی، خودمراقبتی بین فردی، ارزیابی خودمراقبتی، تسهیل گرها و تهدیدگرهای خودمراقبتی و راهبردهای خودمراقبتی روانی احصاء شد. در بخش کمی نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درگروه مداخله بین مراحل پیش آزمون با پس آزمون و مراحل پیش آزمون و پیگیری، در نمرات متغیر خودتنظیمی هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما بین میانگین نمرات متغیرهای پژوهش، در پس آزمون با پیگیری تفاوتی مشاهده نشده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی با تمرکز بر خودکارآمدی، منبع کنترل، تنظیم هیجان و حل مسأله به بهبود خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر می انجامد.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی تحصیلی براساس هویت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی: نقش میانجی اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
218 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش بینی بهزیستی تحصیلی براساس هویت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی: نقش میانجی اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان بود. روش پژوهش ، همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دختر مقطع متوسطه دوره اول شهر تهران که تعداد آنها حدود 3000نفر بود. نمونه آماری برحسب جدول مورگان نسبت به حجم جامعه، تعداد،301 دانش آموز دختر دوره اول(پایه هفتم و هشتم) متوسطه بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.دانش آموزان بهزیستی تحصیلی تومنین-سوینی و همکاران (2012)، هویت تحصیلی واز و ایزاکسون(2008) ،خودکارآمدی تحصیلی جنینگر و مورگان (1999)و اهمال کاری تحصیلی سولمون وراث بلوم( 1984)تکمیل کردند . روایی پرسشنامه ها از طریق روایی ظاهری با استناد به دیدگاههای صاحبنظران و متخصصان تأیید شد؛ همچنین پایایی پرسشنامه ها نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، برای چهار پرسشنامه به ترتیب80/0، 70/، 70/0 و 71/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار AMOS نسخه 26 اانجام شد. نتایج نشان دهنده این بودضریب مسیر کل بین هویت تحصیلی دنباله رو و بهزیستی تحصیلی وضریب مسیر کل بین خودکارآمدی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی معنادار بود. هویت تحصیلی دنباله رو و اهمالکاری تحصیلی 16/متغیر بهزیستی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی ۱8/ از واریانس متغیر بهزیستی تحصیلی را تبیین می کنند. برای بهبود بهزیستی تحصیلی دانش آموزان می توان با برنامه ریزی ها و به کارگیری تدابیر وبرگزاری کلاس های آموزشی در مدرسه میزان خودکارآمدی تحصیلی ،هویت تحصیلی را در آنها تقویت نمود و میزان اهمال کاری تحصیلی را کاهش داد.
چرخش سیاستگذاری در نظام آموزشی مطلوب از منظر شاخص های صلح مثبت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی افزون بر اهداف مستقیمی همچون ارتقای دانش و سطح سواد نیروی انسانی و تربیت افراد برای برعهده گرفتن موقعیت های اجتماعی، کارکردهای اجتماعی و سیاسی نیز دارد و انتظار می رود یک نظام آموزشی مطلوب به برآورده شدن آنها نیز کمک نماید. در این صورت می توان توقع داشت که نتایج حاصل از نظام آموزشی با تقویت ارزش هایی از قبیل تعمیق احترام به حقوق دیگران، افزایش تعاملات فیمابین افراد، ایجاد حس اعتماد میان افراد اجتماع و کمک به شفافیت روابط جمعی به ایجاد و گسترش دموکراسی کمک کند. یکی از نتایج این امر، توسعه صلح است. در این نوشتار، صلح در معنایی فراتر از فقدان منازعات و درگیری های بالفعل و در قالب آنچه با بهره گیری از ادبیات نظری برگرفته از مؤسسه بین المللی اقتصاد و صلح(IEP)، با عنوان صلح مثبت نامبرده شده، مورد بررسی قرار گرفته و به این سوال پرداخته شده که نظام آموزشی ایران چه نسبت و رابطه ای با تحقق شاخص های صلح مثبت دارد. تحقیق حاضر با روش کیفی انجام گرفته و داده ها با تکنیک تحلیل اسنادی جمع آوری شده است. نتایج مبین این ادعاست که برای دستیابی به جامعه ای دموکراتیک مبتنی بر رعایت حقوق انسانها، می بایست در نهاد آموزش و پرورش، به مفاهیم حقوق بشر، احترام به فرهنگ های متفاوت، و مسؤولیت پذیری جوامع در قبال انسان ها پرداخته شود و مفهوم صلح مثبت در کتابها و برنامه های آموزشی لحاظ گردد.
نگرش معلمان، دانش آموزان و والدین نسبت به استفاده از سوابق تحصیلی در سنجش داوطلبان ورود به دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف سنجش نگرش معلمان، دانش آموزان و والدین و همچنین بررسی تفاوت بین نگرش دانش آموزان و اولیا مدارس دولتی و غیردولتی نسبت به استفاده از سوابق تحصیلی در سنجش متقاضیان دانشگاه ها صورت گرفت. روش پژوهش «طرح اکتشافی متوالی» - مدل ساخت ابزار - بود. روش پژوهش در بخش کمّی از نوع توصیفی بود. جامعه متشکل از سه زیرجامعه معلمان، خانواده ها و دانش آموزان ذی نفع در کنکور سراسری 1402-1403 بود. نمونه گیری بخش کیفی به روش هدفمند مبتنی بر تنوع حداکثری بود. نمونه متقاضیان کنکور سراسری، معلمان مقطع متوسطه دوم، دانش آموزان داوطلب شرکت در کنکور و والدین دارای فرزند داوطلب کنکور سراسری بودند. حجم نمونه کیفی به طورکلی 90 نفر بود و داده های لازم به وسیله مصاحبه های فردی یا گروهی جمع آوری شد. در بخش کمّی نزدیک به 350 نفر از معلمان و 600 نفر از والدین و 6600 نفر از دانش آموزان به پرسشنامه پاسخ دادند. دانش آموزان به صورت تصادفی طبقه ای غیرمتناسب انتخاب شدند. گردآوری داده های کیفی به کمک مصاحبه استاندارد و در مرحله کمّی به کمک پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. یافته های کمّی نشان داد که معلمان بر این باورند اعمال سوابق تحصیلی می تواند توانایی های شناختی و یادگیری دانش آموزان را ارتقا دهد. به طورکلی والدین و دانش آموزان نسبت به اعمال سوابق تحصیلی نگرش منفی داشتند؛ والدین معتقد بودند که اعمال سوابق تحصیلی موجب شده است هزینه خانواده ها بیشتر شود، در عین حال که یادگیری فرزندان افزایش چندانی نشان نمی دهد.نتایج هر کدام از سه زیرگروه مؤید نکات مثبت و منفی در اعمال سوابق تحصیلی در پذیرش دانشگاه بود که ضروری است مدیران تصمیم گیر نسبت به تقویت نکات مثبت و برطرف کردن نقاط ضعف سوابق تحصیلی به سرعت اقدام کنند.
The Role of Computer Self-Efficacy and E-Learning Readiness Mediated with Technostress in Teacher Professional Competence(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۲, Summer ۲۰۲۴
87 - 101
حوزههای تخصصی:
With the increasing popularity of virtual education following the COVID-19 pandemic and the advancement of technology in education, new opportunities and challenges have entered the realm of education. So it is necessary to pay attention to the preparation of schools for this type of learning as well as the self-efficacy of teachers in using information and Communication technology (ICT) skills and the stress they experience in using technology in their jobs. The aim of the study was to investigate the role of Computer Self-Efficacy and E-Learning Readiness Mediated with Technostress in Teacher Professional Competence. This study was applied in terms of goal and fell under descriptive-correlational research in terms of data collection. The statistical population consisted of all teachers of Tehran’s District 15 working at high school levels from 2021 to 2022 (675 people), as 194 people were selected through convenience sampling. In order to collect data from Technostress and Computer Self-Efficacy questionnaire (Dong et al., 2020); E-learning Readiness questionnaire (Keramati et al., 2011); and Teacher Professional Competence questionnaire (Motahhari-Nezhad & Jahangard, 2016) were used. After calculating the scales’ reliability, data were analyzed by SPSS and LISREL Software. The results showed that: computer self-efficacy and e-learning readiness had a direct, positive and significant effect on teacher professional competence. computer self-efficacy and e-learning readiness had a positive and significant indirect effect on teacher professional competence through technostress. Also technostress had a direct, negative and significant effect on teacher professional competence.
Impact of Inductive and Deductive Pragmatic Instruction on Iranian Intermediate EFL Learners' Grammar Awareness: A Study on Appropriateness and Accuracy(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۱, Winter ۲۰۲۴
57 - 73
حوزههای تخصصی:
This study investigates the effectiveness of inductive and deductive instruction methods on grammar accuracy and appropriateness among Iranian intermediate English as a Foreign Language (EFL) learners. sixty participants, selected from an initial population of 120 students at Zabanzara English Language Institute in Gilan based on their scores on the OPT English proficiency test, were divided into three groups: one receiving inductive grammar instruction, another receiving deductive instruction, and a control group adhering to traditional grammar teaching methods. Over ten weeks, participants underwent a pretest to establish baseline grammar awareness, followed by respective interventions for each group. Posttests assessed changes in grammatical performance, with statistical analyses—including paired samples t-tests and one-way ANOVA—employed to evaluate pre- and post-intervention results. The findings indicate significant improvements in grammatical skills for both experimental groups compared to the control group, suggesting that inductive and deductive teaching methods are more effective than traditional approaches. However, the results did not show statistically significant differences between the inductive and deductive groups. This research underscores the potential benefits of innovative pedagogical strategies in enhancing EFL learners' grammatical understanding. It is recommended that 1. EFL instructors teaching grammar classes should consider the integration of both inductive and deductive teaching methods in their English language instruction.
Social Variation in the Dialects of Karbala and Baghdad: A Comparative Study of Urban and Rural Populations(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۱, Winter ۲۰۲۴
95 - 105
حوزههای تخصصی:
This paper explored how social variables such as gender, education, and age influence linguistic variation between the speech communities of Karbala and Baghdad. The study examined phonological, syntactic, and semantic variations within these communities, using a sociolinguistic lens. A total of 192 participants were selected, stratified by gender, age, education, and region, with data collected through sociolinguistic interviews. The results indicated that gender and education significantly impact the phonological features, while age influenced syntactic patterns. The study’s findings provide valuable understanding about the complex dynamics of linguistic variation in Iraq, offering new perspectives on the role of social factors in shaping local dialects. These results are consistent with previous sociolinguistic studies, yet they offer distinct contributions to our understanding of Iraqi dialectology. The field of sociolinguistics explores how social factors such as gender, age, education, and social class influence language use. This intersection of social characteristics and linguistic behavior becomes particularly pronounced in societies with significant dialectal diversity. Iraq, with its rich geographical, social, and linguistic diversity, presents an ideal setting for investigating these dynamics. The country is home to numerous dialects that reflect the historical, social, and cultural experiences of its people. Among Iraq's cities, Baghdad and Karbala stand out as unique linguistic environments that offer valuable insights into the relationship between social factors and language variation.
Interrelations of Stress Coping Strategies, Foreign Language Anxiety, and Language Achievement among Iraqi EFL Students(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۱, Winter ۲۰۲۴
135-144
حوزههای تخصصی:
One of the most relevant areas in the field of Second Language Acquisition (SLA) that still merits further attention is the individual differences among English as Foreign Language (EFL) learners. With an eye on this issue, this study investigates the interrelations among stress coping strategies, foreign language anxiety (FLA), and language achievement among Iraqi EFL students. Utilizing a correlational research design, the study involved 150 upper-intermediate EFL learners who were randomly selected from EFL learners studying in two universities in Iraq. As for the data collection procedure phase of the study, the participants completed the Foreign Language Classroom Anxiety Scale (FLCAS) and the Coping Inventory for Stressful Situations (CISS) to assess their levels of anxiety and coping strategies. The results indicated that there wsa a significant negative relationship between task-oriented coping strategies and foreign language anxiety, as well as a positive correlation between task-oriented coping and language achievement. The findings highlight the importance of effective coping strategies in mitigating anxiety and enhancing language learning outcomes among EFL learners. Furthermore, the study highlights the need for instructors to foster task-oriented coping strategies to improve language achievement and reduce anxiety, thereby creating a more supportive and effective learning environment.
Evaluating the Impact of Reality Therapy on Temperament and Sleep Quality in Adolescents with Learning Disorders: A Randomized Controlled Trial(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۳ No. ۴ (۲۰۲۴) : Serial Number ۸
20-28
حوزههای تخصصی:
The primary objective of this study was to evaluate the effectiveness of Reality Therapy in improving temperament and sleep quality among adolescents with learning disorders. This randomized controlled trial included 30 adolescents, aged 12 to 18, diagnosed with learning disorders. Participants were randomly assigned to either the intervention group (15 participants) or the control group (15 participants). The intervention group underwent twelve 60-minute sessions of Reality Therapy over a two-month period, while the control group received no therapeutic intervention. Temperament and sleep quality were assessed using the Revised Dimensions of Temperament Survey (DOTS-R) and the Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI), respectively, at three time points: pre-intervention, post-intervention, and two-month follow-up. Data were analyzed using analysis of variance (ANOVA) with repeated measurements and the Bonferroni post-hoc test, with SPSS-27 software. The results indicated significant improvements in both temperament and sleep quality in the intervention group compared to the control group. These improvements were sustained at the two-month follow-up. Specifically, the intervention group showed marked improvements in emotional regulation and sleep patterns, highlighting the efficacy of Reality Therapy in addressing these critical aspects of adolescent health. Assumptions for ANOVA were confirmed, ensuring the robustness of the findings. Reality Therapy significantly improves temperament and sleep quality in adolescents with learning disorders, with effects lasting beyond the intervention period. This study supports the use of Reality Therapy as a viable intervention for improving emotional and sleep-related outcomes in this population. Further research with larger sample sizes and extended follow-up periods is recommended to confirm these findings and explore additional benefits.
مدل تلفیقی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل پوششی داده ها برای اولویتبندی شاخص ها و ارزیابی کارایی واحدهای تصمیمگیرآموزشی (مطالعه ی موردی استان آذربایجان شرقی)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بهره گیری از یک مدل تلفیقی شامل فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل پوششی داده ها برای اولویت بندی شاخص ها و ارزیابی کارایی واحدهای تصمیم گیری آموزشی می باشد؛ لذا، به لحاظ هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. روش پژوهش: رویکرد تحقیق حاضر از نوع پژوهش های آمیخته بوده و ﺑﺮ اﺳﺎس ماهیت و روش، ﯾﮏ پژوهش توصیفی - تحلیلی اﺳﺖ. میدان پژوهش ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻨﺎﻃﻖ 39 ﮔﺎﻧﻪ ی آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی می باشد. به منظور ﺗﻌﯿﯿﻦ با اهمیت ترین شاخص ها پیمایشی از نوع دلفی بر مبنای سندکاوی و مطالعات اسنادی صورت گرفت و شاخص های با اهمیت بر مبنای نظرات 13 تن از متخصصان تعلیم و تربیت انتخاب گردید. سپس با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن شاخص های مهم با دسته بندی در دو گروه درونداد و برونداد نسبت به یکدیگر تعیین گردید و این اوزان در تحلیل پوششی داده ها به کار گرفته شد. در نهایت کارایی نواحی و مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی به عنوان مورد مطالعه با استفاده از مدل جمعی موزون ارزیابی گردید و با استفاده از مدل ابرکارایی رتبه ی هر منطقه مشخص شد. یافته ها: تعداد پنج شاخص به عنوان درونداد و پنج شاخص به عنوان برونداد انتخاب گردید. از بین شاخص های درونداد، شاخص "نسبت دانش آموز به کلاس دایر" و در شاخص های برونداد، "نرخ ترک تحصیل" نسبت به دیگر شاخص ها وزن بیشتری داشتند. یافته های حاصل از تحلیل پوششی داده ها نشان داد که نزدیک به 57 درصد از مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی، ناکارا هستند و در رتبه بندی انجام شده، منطقه خداآفرین به عنوان کارا ترین منطقه شناخته شد. نتیجه گیری: مناطق ناکارا بایستی با راهبرد کاهش مقادیر مازاد دروندادها و جبران کمبود در بروندادها در جهت بهبود کارایی خود قدم بردارند. همچنین شاخص هایی احصاء شده اند که اهمیت بالایی در تحقیقات حوزه کارایی آموزش و پرورش دارند.
مطالعۀ تطبیقی برنامۀ درسی رشتۀ آموزش هنر در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاههای منتخب با هدف پیشنهاد دروس کاربردی به منظور تأسیس این رشته در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش دادن هنر یکی از مسائل مهم از دوران کودکی تا بزرگسالی است. اهمیت اینکه هنر چگونه آموزش داده شود و چه مباحثی در این آموزش باید مورد توجه قرار گیرند، به تشکیل رشته ای مستقل تحت عنوان آموزش هنر در سطح دنیا منجر شده است که در دانشگاه های بسیاری از کشورهای جهان ارائه می شود. این در حالی است که جای خالی آن و نیاز بسیار به حضور این رشته در کشور ایران به وضوح قابل مشاهده است. مقاله پیش رو با هدف بررسی تطبیقی برنامه درسی با تمرکز بر مواد درسی رشته آموزش هنر در مقطع کارشناسی ارشد در میان 18 دانشگاه از هشت کشور ایالات متحده، کانادا، انگلستان، آلمان، هند، سنگاپور، امارات متحده عربی (دبی) و آفریقای جنوبی انجام شده است. تمامی دانشگاه ها به طور هدفمند به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده اند. روش پژوهش تطبیقی بر مبنای نظریه جُرج برِدی است و داده ها از طریق مراجعه به سایت دانشگاه های منتخب گردآوری شد. به دنبال پرسش مطرح شده که برنامه درسی رشته آموزش هنر در مقطع کارشناسی ارشد در کشورهای دیگر چگونه است و بر اساس مطالعه تطبیقی، چه دروسی را می توان برای تأسیس این رشته در ایران پیشنهاد داد؟ نتیجه چنین حاصل شد که مجموع دروس موجود در 18 دانشگاه منتخب 90 عنوان درس است که از میان آنها، 17 عنوان درس به صورت مشترک در دانشگاه ها تدریس می شوند. بر اساس تطبیق و تحلیل اطلاعات به دست آمده، این دروس در 10 مقوله دروس هنر، روش پژوهش، دروس تاریخی و فلسفی، فناوری و مباحث روز در آموزش هنر، مباحث یادگیری و روان شناسی، روش تدریس و تربیت معلم، مبانی و نظریه ها در آموزش هنر، دروس کارگاهی هنر، برنامه درسی و آموزش و در نهایت پایان نامه قابل ارائه هستند. دروس هر مقوله به همراه اولویت بر اساس فراوانی و تکرار درس در دانشگاه های منتخب ارائه شدند که ممکن است در تدوین این رشته در کشور استفاده و مطابق سیاست گذاری های آموزشی کشور مناسب سازی شوند.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر مبنای آموزه ای دینی بر اشتیاق تحصیلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی بر اشتیاق تحصیلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اهمال کاری تحصیلی انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان پسر دارای اهمال کاری تحصیلی دوره متوسطه اول منطقه 6 شهر شیراز در سال تحصیلی 1403-1402. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانش آموزان پسر که براساس پرسش نامه اهمال کاری تحصیلی دارای اهمال کاری تحصیلی بالایی بودند به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارش شدند. برنامه مداخله مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی به گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای آموزش داده شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسش نامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، پرسش نامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2005) و پرسش نامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی بر افزایش اشتیاق تحصیلی و بهبود سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر دارای اهمال کاری تحصیلی مؤثر است (۰۱/۰p<). آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی با رویکرد آموزشی مفید، در جهت افزایش اشتیاق تحصیلی و بهبود سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اهمال کاری تحصیلی، مؤثر است.
شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار سازمان یادگیرنده پژوهش محور در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار سازمان یادگیرنده پژوهش محور در آموزش و پرورش (مشخصاً آموزش و پرورش استان کرمانشاه)، با کاربست روش آمیخته و با تلفیق روش های کیفی (داده بنیاد) و کمی (پیمایشی) به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش از دو قسمت کیفی– کمی تشکیل شده؛ در بخش کیفی، حجم نمونه پژوهش 20 فرد مدنظر بود که به شیوه «نمونه گیری نظری» تعداد 20 مصاحبه با مدیران و کارکنان آموزش و پرورش استان و خبرگان و صاحب نظران علمی و دانشگاهی انجام گرفت و در روش کمی، با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر شامل معلمان آموزش و پرورش استان کرمانشاه در دو سطح ابتدایی (شامل پایه های اول تا ششم) و متوسطه (شامل پایه های هفتم تا دوازدهم) به صورت تصادفی در نظر گرفته شدند. اطلاعات گردآوری شده حاصل از مصاحبه ها، با استفاده از روش پژوهش داده بنیاد (تئوری زمینه ای) و اطلاعات حاصل از پرسش نامه با استفاده از آزمونهای تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل فرار گرفتند و در این پژوهش به منظور سنجش اعتبار (روایی) پرسش نامه از دو روش اعتبار محتوایی (با روش اعتبار صوری) و اعتبار سازه و به منظور بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها مبین آن بوده است که «سازمان یادگیرنده پژوهش محور»، موجودیتی پویا و متغیر می باشد که عواملی علّی «فردی و سازمانی» (مشتمل بر ویژگی های شخصیتی، باورها و نیازهای مربیان و متربیان، انگیزه های شغلی و نیز برنامه ریزی سازمانی)، عوامل زمینه ای مبتنی بر «روزآمدی و تحول بنیادین» (مشتمل بر تحول در نظام تعلیم و تربیت، تحول سازمانی و تحول فردی)، عوامل مداخله گر «درون سازمانی» (مشتمل بر امکانات و ظرفیت های سازمانی، ساختار سازمانی، مدیریت و فرهنگ سازمانی) بر استقرار این پدیده در آموزش و پرورش استان کرمانشاه اثرگذار است.از میان عوامل شناسایی شده مذکور، از منظر پاسخگویان، عوامل فردی (با میانگین 4.11)، تحول در نظام تعلیم و تربیت (با میانگین 3.67) و نیز ساختار سازمانی (با میانگین 3.16) نسبت به سایر ابعاد بیشترین اثر گذاری را داشتند.
اثر بخشی آموزش مهارت حل مسئله بر ادراک تعامل اجتماعی در دانش آموزان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آسیب شنوایی یا کم شنوایی از موانع و محدودیت های مهم موجود بر سر راه افراد برای برقراری و درک روابط اجتماعی موثر است. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله بر ادراک تعامل اجتماعی در دانش آموزان کم شنوا صورت گرفت. روش: مطالعه حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این مطالعه دانش آموزان کم شنوا مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهر کرمانشاه بودند که از این میان به صورت هدفمند ۳۲ نفر وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه ۱۶ نفره قرار گرفتند. گروه آزمون تحت آموزش حل مسئله در هشت جلسه یک ساعت و نیمی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد ادراک تعامل اجتماعی کارول گلاس بود. در نهایت داده های جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج آزمون t دو نمونه ی مستقل؛ نمرات پس آزمون در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل سطح بالاتری را نشان داد اما این تفاوت در نتایج از لحاظ آماری معنی دار نبود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش حل مسئله در هر دو بعد افکار منفی و افکار مثبت، منجر به بهبود وضعیت ادراک تعامل اجتماعی در دانش آموزان کم شنوا می گردد هرچند که این بهبود از نظر آماری معنی دار نبود. به طور کلی بر اساس آنچه در این مطالعه بدست آمد نمی توان نتایج را به خوبی تعمیم داد و به مطالعات بیش تری نیاز است. واژگان کلیدی: حل مسئله، ادراک تعامل اجتماعی، دانش آموزان کم شنوا
اعتبارسنجی برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بربازی براساس الگوی فرانسیس کلاین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور اعتبار سنجی برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بر بازی بر اساس الگوی فرانسیس کلاین در سال 1401-1400انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ روش، از نوع تحقیقات ترکیبی( کمی- کیفی) و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بوده، که در رویکرد کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شده و برای اعتبارسنجی آن از روش توصیفی از نوع پیمایشی، با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی لاوشه و آزمون یو من ویتنی استفاده گردید. نمونه آماری شامل 30نفر (20 نفر از مربیان پیش دبستانی که در مراکز پیش دبستانی تدریس می کنند و 10 از صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تالیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند و در دانشگاهها و در حوزه برنامه درسی و هم در حوزه بازی دارای تخصص ، تجربه و کار پژوهی داشتند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا با در نظر گرفتن الگوی فرانسیس کلاین، عناصر برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بربازی مشخص و برای پاسخ به سوالات پژوهش، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاههای مربیان پیش دبستانی و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخهای مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن، الگو طراحی گردید وسپس الگوی به دست آمده توسط دو گروه پیش دبستانی، و صاحبنظران برنامه درسی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و دو گروه، اعتبار الگوی به دست آمده را تایید نمودند.
ارائه مدل معادلات ساختاری مدرسه هوشمند در راستای ارتقای آموزش آنلاین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل معادلات ساختاری مدرسه هوشمند در راستای ارتقای آموزش آنلاین می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت جزء پژوهش های آمیخته (کمی و کیفی) می باشد. در بخش کیفی از روش نظریه سازی داده بنیاد و در بخش کمی از روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه ساختارمند بود. مشارکت کنندگان بطور هدفمند از بین خبرگان حوزه مدیریت آموزشی و فناوری اطلاعات انتخاب شدند. جمع آوری داده ها بعد از 16 مصاحبه با رسیدن به اشباع نظری متوقف گردید. جامعه آماری در بخش کمّی معلمان و سرگروه های آموزشی مدارس دوره دوم بودند که با استفاده از فرمول کوکران، 318 نفر به عنوان نمونه و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی ، داده های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و تعداد 544 کد اولیه و 38 کد ثانویه شناسایی شد و در نهایت مدل مدرسه هوشمند در راستای ارتقای آموزش آنلاین طراحی شد. با توجه به نتایج بدست آمده، شرایط علی شامل عوامل (اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی- خانواده، فیزیکی، تکنولوژیکی، روان شناختی، سیاسی، قانونی و مدیریتی)، زمینه ای شامل (فرهنگی، مدیریتی، قانونی، اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی)، مداخله ای شامل (مدیریتی، اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژیکی، روان شناختی، فرهنگی و قانونی)، راهبردها شامل (اقتصادی، فرهنگی، قانونی، فناوری، نیروی انسانی و آموزشی) و پیامدها شامل (اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، اخلاقی) شناسایی شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی همه عوامل شناسایی شده در مدل پارادایمی را تایید کرد و مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل طراحی شده از برازش قوی برخوردار است.
بررسی تأثیر شایستگی های مدیریتی بر هویت اجتماعی با توجه به نقش میانجی اخلاق حرفه ای در میان اعضای هیات علمی دانشگاه امیر کبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
46 - 63
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مدیریت و توسعه شایستگیهای مدیران و توجه به اخلاق حرفهای و شناسایی عوامل هویت یابی مدیران میتواند به طور موثری در تعالی نظام آموزش عالی نقش موثری را ایفا کند، از این رو پژوهش حاضر با هدف تأثیر شایستگیهای مدیریتی با نقش میانجیگری اخلاق کاری بر هویت اجتماعی اعضای هیات علمی دانشگاه امیرکبیر انجام گردید.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع کمی و طرح همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه امیرکبیر(672 نفر) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای به حجم 195 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از سه پرسشنامه شایستگی دانایی فرد و همکاران(1388)، هویت اجتماعی ریچارد چنکینز (2008) و اخلاق حرفهای قاسمزاده (1393) استفاده شد. به منظور بررسی روابط بین متغیرها، چهار فرضیه با روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. برای تفسیر فرضیه ها از نرم افزار SmartPLS3 استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیل ساختاری نشان داد رابطه مستقیم شایستگی های مدیریتی و هویت اجتماعی (65/۰= β، 00/۰p<) ، شایستگی و اخلاق(63/۰= β،00/۰p<) ، هویت و اخلاق (23/۰ =β، 00/۰p<) مثبت و معنیدار میباشد. همچنین میانجیگری اخلاق کاری بین رابطه هویت اجتماعی و شایستگیهای مدیریتی (15/۰ = β، 00/۰p<) مثبت و معنادار است.بحث و نتیجه گیری: بر این اساس، بین شایستگیهای مدیریتی و هویت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و در این بین مؤلفه اخلاق کاری نقش میانجی دارد؛ به این نحو که با افزایش اخلاق کاری، رابطه شایستگیهای مدیریتی و هویت نیز بیشتر میشود.
تعیین ویژگی های روانسنجی مقیاس ELORS و کاربرد آن برای تشخیص مشکلات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
129 - 151
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال یادگیری یا ناتوانی یادگیری، نام کلی ای است که طیف وسیعی از مشکلات یادگیری را شامل می شود. اختلال یادگیری به معنای نقص در هوش یا انگیزه نیست. پژوهش حاضر، تعیین روانسنجی مقیاس ELORS و کاربرد آن برای تشخیص کمبود یادگیری در دوران کودکی را مورد بررسی قرار می دهد.روش پژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل کودکان پیش از دبستان شهر تهران بود. نمونه ی مورداستفاده در این پژوهش تعداد 385 نفر (پنج نفر به ازای هر سوال) می باشد. نمونه لازم با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری مقیاس ELORS و پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (ویلکات و همکاران، 2011) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های متعارف روانسنجی(آلفای کرونباخ،تحلیل عامل اکتشافی،روایی محتوایی،تحلیل عامل تاییدی،همسانی درونی)استفاده شد. برای بررسی پایایی این آزمون از طریق همسانی درونی سوالات(آلفای کرونباخ)واز نرم افزار spss-28 استفاده شد.یافته ها: برای بررسی کفایت نمونه گیری مقدار شاخص kmo برای هر دو فرم پرسشنامه برای والدین 0.820 و برای معلمان 0.752 به دست آمد. برای برآورد ضریب پایایی پرسشنامه با روش ضریب آلفای کرونباخ نتایج نشان می دهد که بین مقیاس EIORS فرم والدین و معلمان و سوالات پرسشنامه کلورادو همبستگی معناداری وجود دارد که این نشان دهنده روایی همزمان به شیوه ملاکی است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بین مقیاس EIORS فرم والدین و معلمان و سوالات پرسشنامه کلورادو همبستگی معناداری وجود دارد که این نشان دهنده روایی همزمان به شیوه ملاکی است.لذا میتوان گفت این پرسشنامه دارای روایی ملاکی است.