فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
بررسی وضعیت موجود شایستگی مدیران گروه های آموزشی و ارزیابی شایستگی مدیران گروههای آموزشی دانشگاه شهید بهشتی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت موجود شایستگی مدیران گروههای آموزشی و ارزیابی شایستگی مدیران گروههای آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سه بُعد مدیریتی، اجتماعی و فردی می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع آمیخته میباشد. جامعه آماری مرحله کیفی را خبرگان حوزه شایستگی و مدیران گروههای آموزشی تشکیل دادند که از روش نمونهگیری هدفمند برای انتخاب نمونه آماری استفاده شد و ریاست دانشکدهها، اعضای هیئت علمی و مدیران گروههای آموزشی دانشگاه شهید بهشتی نیز جامعه آماری مرحله کمی پژوهش را تشکیل دادند. نمونهگیری به صورت طبقهای نسبی بود و 246 نفر نمونه آن را تشکیل دادند. همچنین جهت گردآوری دادهها از مصاحبه باز و پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 87/. استفاده شد. جهت تحلیل دادههای بخش کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شد و جهت تحلیل دادههای بخش کمی از آزمون t تک نمونهای، F، شفه، و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد در وضعیت موجود شایستگی مدیران گروههای آموزشی نقاط ضعفی وجود دارد و همچنین شایستگی مدیران گروههای آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در حد بالاتر از میانگین فرضی میباشد.
سخن سردبیر : جایگاه نظریهپردازی در پژوهشهای علوم تربیتی و روانشناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب معلم
تدوین الگوی ویژگی ها و شایستگی های معلمی بر اساس اسناد بالادستی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
1123 - 1136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی ویژگی ها و شایستگی های معلمی بر اساس اسناد بالادستی آموزش و پرورش با روش پژوهش ترکیبی(کمی و کیفی) انجام شد. جامعه پژوهش حاضر کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شاغل در دبیرستان های دولتی شهر بابل بودند. ابزار پژوهش حاضرپرسشنامه محقق ساخته شامل 53 سوال در مقیاس 5 درجه ای لیکرت بود که با استفاده از روش دلفی تنظیم شد و همچنین با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی روایی سازه پرسشنامه حاضر تعیین شد و 8 خرده مقیاس بدست آمد که عبارت بودند از ارزش ها، دانش ها، انگیزش ها، سلامت، توانایی ها، رغبت ها، باورها و صلاحیت اخلاقی. نتایج حاصل از بررسی پایایی مرکب برای عوامل هشت گانه نشان داد که این ضریب در دامنه 70/0 تا 94/0 قرار دارد که نشان دهنده پایایی مطلوب برای این عوامل بود. همچنین، نتایج حاصل از بررسی همسانی درونی این 8 زیرمقیاس نشان داد که این ضرایب در دامنه 65/0 تا 83/0 و روایی سازه 85/0 بدست آمد. همچنان که نتایج مربوط به مدل نشان داد که همه مسیرهای منتهی به الگوی شایستگی معلمان مسیرهای مثبت و معنی داری بودند. همچنین نتایج نشان داد در بین همه عامل های هشت گانه ی سنجش الگوی شایستگی معلم، ارزش ها، دانش ها، انگیزش ها، سلامت، توانایی ها، رغبت ها، باورها و صلاحیت اخلاقیبه ترتیب بالاترین بار عاملی و وزن عاملی را بر روی عامل مرتبه دوم الگوی شایستگی معلمان نشان دادند. بر اساس نتایج، باورها و عقاید معلمان نسبت به حرفه معلمی به دلیل این که می تواند موتور محرک بقیه عوامل باشد بار عاملی بالاتری را در مدل شایستگی معلمان نشان داد.
تأثیر آموزش با رویکرد تربیت هنری بر فعالیت های هنری و مهارت های فرآیندی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳۹
101 - 118
حوزههای تخصصی:
هنر پدیده ای است پیچیده و در عین حال روحانی، که از ابتدا با بشر همزاد بوده است. چه آن انسان هایی که در غارها زندگی می کردند و چه انسان هایی که امروز در دنیایی مملو از اضطراب و نگرانی دست و پا می زنند هنر را وسیله ای برای تشفی خاطر خود برگزیده اند. بر اساس همین نیاز است که هنر به عنوان یکی از موضوعات قابل آموزش در تمامی نظام های آموزشی مطرح است. سیری در تاریخ هنر نشان می دهد که رویکردهای متفاوتی در آموزش هنر برای خدمت رسانی به سایر » گرفته تا «هنر برای هنر» هنر مطرح بوده که از ارزش گذاری در نوسان است. «هنر برای پرورش مهارت ها و تولید آثار هنری» و «رشته ها در این مقاله ضمن بررسی این رویکردها و نظرات آن ها، به معرفی روش تربیت هنری پرداخته شده و با توجه به این که اخیراً این روش در مدارس معرفی شده و در سال 87 به صورت آزمایشی در بعضی از استان ها، با ارائه آموزش ضمن خدمت به معلمان، اجراشده، این پژوهش به بررسی تأثیر این روش بر فعالیت های هنری (نقاشی، کاردستی، تربیت شنوایی، قصه و نمایش) و مهارت های فرآیندی (تفکر، تعامل، مشارکت، همکاری، نظم، دقت، و خلاقیت هنری) دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی پرداخته است. روش پژوهش شبه آزمایشی بوده، بدین ترتیب که با دو گروه پسر و دختر به صورت کنترلی و دو گروه دختر پسر به صورت آزمایشی انجام و یک پس آزمون گرفته شده است. نتایج بیانگر آن است که دانش آموزانی که با روش تربیت هنری آموزش دیده بودند نسبت به دانش آموزانی که با روش سنتی آموزش دیدند هم از لحاظ فعالیت های هنری و هم از لحاظ مهارت های فرآیندی عملکرد بهتری داشتند و تفاوت عملکرد آن ها در هر دو بعد در سطح بالایی معنادار بوده ولی تأثیر تعاملی گروه و جنسیت معنادار نبود.
"بررسی وضعیت وب سایت های ایرانی بر اساس معیارهای عمومی ارزیابی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش دانش آموزان استثنایی در ایالات متحده ی آمریکا
حوزههای تخصصی:
کاردستی: معمای چسبی، رنگ و چاپ
حوزههای تخصصی:
سازه های مؤثر بر موفقیت طرح کارورزی در استان خراسان رضوی: دیدگاه کارورزان
حوزههای تخصصی:
تحلیل روش های تدریس هنر به منظور ارائه الگوی مطلوب در دوره ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی روش های تدریس برنامه درسی هنر به منظور ارائه الگوی مطلوب در دوره ابتدایی ایران انجام گرفت. پژوهش در دو سطح انجام پذیرفت که در هر دو سطح از روش پژوهش کیفی استفاده شد. در سطح اول به منظور بررسی روش های تدریس برنامه درسی هنر و دسته بندی آن ها از روش پژوهش تلفیقی ( سنتز پژوهی ) استفاده شد. حوزه پژوهش در این سطح کلیه منابع در دسترس پایگاه های اطلاع رسانی و ابزار جمع آوری اطلاعات فیش برداری از کلیه منابع مکتوب و دیجیتال در دسترس بود. در سطح دوم پژوهش به منظور بررسی تجارب زیسته آموزگاران دوره ابتدایی از روش پدیدار شناسی استفاده شد. در این سطح، حوزه پژوهش آموزگاران زن دوره ابتدایی شهر شیراز و مرودشت و انتخاب شرکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور و تعداد شرکت کنندگان در مصاحبه 12 نفر بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در این سطح مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در هر دو سطح از طریق کد گذاری موضوعی صورت پذیرفت. این الگو بر پایه روش های تدریس درس هنر، در برگیرنده دو دسته روش های تدریس گروهی و روش های تدریس انفرادی و همچنین فرصت ها و دستاوردهای مثبت است.
ارزیابی اثربخشی طرح آموزش تلفیقی فراگیر و راهبردهای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی آموزش تلفیقی فراگیر و راهبردهای ارتقای آن از دیدگاه معلمان شهر زنجان می باشد. روش: این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل 95 دانش آموز با نیازهای ویژه در شهر زنجان می باشند که به صورت تلفیقی با سایر دانش آموزان در مدارس عادی مشغول به تحصیل بودند و از بین آن ها با استفاده از جدول مورگان تعداد 78 نفر نمونه بصورت تصادفی طبقه ای بر اساس نوع معلولیت انتخاب شدند و دیدگاه معلمان آن ها نسبت به آموزش تلفیقی فراگیر مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود که بر اساس اهداف آموزش تلفیقی فراگیر طراحی گردید و روایی آن مورد تایید متخصصان قرار گرفت و پایایی کل آن نیز 90/0 بدست آمد. یافته ها: با تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی، یافته ها نشان داد که میزان تحقق اهداف آموزش تلفیقی در اهداف مختلف بالاتر از میانگین فرضی می باشد. متغیرهای مقطع و پایه تحصیلی و شدت و نوع معلولیت ارتباط معنی داری با تحقق اهداف آموزش تلفیقی نداشتند اما سه متغیر جنسیت، نگرش معلمان به آموزش تلفیقی و نقش معلم رابط، ارتباط معنی داری با تحقق اهداف آموزش تلفیقی داشتند که در بین آن ها نگرش معلمان از توان پیش بینی نیز برخوردار بود. نتیجه گیری: بر طبق یافته ها آموزش تلفیقی اثربخش بوده و راهبردهایی چون تغییر نگرش معلمان به آموزش تلفیقی فراگیر، استفاده از معلم رابط، ارایه آموزش های جبرانی توسط معلمان، کاهش تعداد دانش آموزان در کلاس درس و تجهیز مدارس با امکانات مناسب می توانند موجب ارتقای آموزش تلفیقی فراگیر گردند.