فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدیریت کیفیت جامع در آموزش
حوزههای تخصصی:
تأملی بر فرآیند اولویت یابی پژوهشی و دشواری های آن در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مشکلات چندفرهنگی در مدارس ابتدایی شهر ساوه و ارائه راهکارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۲
121 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مشکلات چند فرهنگی در مدارس ابتدایی شهر ساوه و ارائه راهکارها است. روش پژوهش ترکیبی؛ کیفی-کمی بود. جامعه آماری؛ 15178 نفر دانش آموز و 1400 معلم در سال تحصیلی 97-1396 که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای، 260 معلم و 373 دانش آموز انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کمی پرسشنامه فرهنگی-اجتماعی کوهن و رسمن (2014) و در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 معلم و تحلیل محتوا بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و آزمون رتبه ای فریدمن و t مستقل که یافته ها نشان داد مشکلات یاددهی، یادگیری، محتوایی و محیطی از لحاظ آماری در سطح 05/0 معنادار است. همچنین یادگیری، محتوای آموزشی، عدم آشنایی معلمان با فرهنگ های مختلف و احساس حقارت دانش آموزان لهجه دار با مشکلات آموزشی مدارس چندفرهنگی رابطه مستقیم و معناداری دارد. از سوی دیگر توجه برنامه ریزان به محتوای آموزشی، آشنایی معلمان با فرهنگ های مختلف، ارائه خدمات مشاوره در این مدارس برای مقابله با احساس خجالت و کمرویی دانش آموزان، مشارکت آن ها در فعالیت های گروهی، اهمیت دهی به فرهنگ های مختلف در متون کتاب های درسی، جمعیت کم کلاس ها، تعامل بیشتر با خانواده ها، عدم تبعیض و توجه خاص به فرهنگ ها، تأکید بر نقاط مشترک فرهنگ ها، تشکیل گروه های آموزشی با دانش آموزان فرهنگ های مختلف منجر به کاهش مشکلات آموزشی این مدارس خواهد شد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی مفهومی کاهش فاصله برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده در نظام آموزش عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی مفهومی کاهش فاصله برنامه درسی قصدشده، اجراشده و کسب شده در نظام آموزش عمومی ایران است. بدین منظور دو پرسش اساسی مورد بررسی قرار گرفت: با چه الگویی می توان فاصله سه برنامه درسی یاد شده را کاهش داد؟ الگوی پیشنهادی، تا چه حد معتبر است؟ روش این پژوهش، ترکیبی (کمّی و کیفی) است، به گونه ای که برای تدوین الگو از فنون مختلف مانند مرور اسناد و مدارک و استنتاج استفاده شده است. بدین منظور ساختار الگو در هفت بخش شامل عوامل شکاف، مبانی نظری، فلسفه، هدف، جهت گیری، اصول و روش کاهش فاصله ارائه شده است. هم چنین به منظور اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی، با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند، از نظرات صاحب نظرانِ برنامه درسی و کارشناسان شورای برنامه ریزی درسی استفاده شده است که این افراد درسطح بالایی الگوی پیشنهادی را تأیید کردند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که با توجه به شناسایی عوامل اساسی شکاف، می توان الگوی متناسب با شرایط نظام آموزشی کشور طراحی نمود.
چالش های تفکیک دانش آموزان تیزهوش و سرآمد: رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
260 - 298
حوزههای تخصصی:
توجه به دانش آموزان نخبه و ممتاز یکی از ایده های کانونی نظام تعلیم و تربیت هر جامعه است. هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی چالش های تفکیک دانش آموزان تیزهوش و سرآمد از دانش آموزان عادی می باشد. در این پژوهش روش آمیخته اکتشافی به کار گرفته شد. در بخش کمی، از روش توصیفی و در بخش کیفی، از روش مطالعه موردی کیفی استفاده شد. جامعه ی آماری در بخش کمی، دبیران، دانش آموزان و والدین آن ها در کلیه ی مدارس استعدادهای درخشان و نمونه دولتی و تعداد 4 مدرسه عادی در استان بوشهر بود که 70 نفر از دبیران، 260 نفر از دانش آموزان و 70 نفر از والدین با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده انتخاب گردیدند. نمونه ی بخش کیفی، شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه های شهید چمران اهواز و دانشگاه شیراز و دبیران و دانش آموزان و دانش آموختگان دبیرستان های تیزهوشان و نمونه دولتی استان بوشهر بودند. 15 نفر از اعضای هیأت علمی که قبلاً در زمینه تحقیق، دارای مطالعات و یا پژوهش هایی بودند با روش نمونه گیری هدفمند مطلوب و 30 نفر از گروه های ذینفع (والدین، دبیران، دانش آموزان، دانش آموختگان) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته و روش گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختمند بود. برای تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی مانند تحلیل واریانس تک راهه، استفاده شد و تحلیل داده های کیفی با استفاده از تحلیل مضمون صورت گرفت. نتایج بخش کیفی نشان داد که رویکرد تفکیک در ایران عملکرد قابل قبولی را نداشته است، اما حذف این شیوه به دلیل فراهم نبودن بستر مناسب، امکان پذیر نمی باشد. گروه های ذینفع، تفکیک از آغاز سال های ابتدایی، منزلت اجتماعی بالاتر در سطح جامعه و دستیابی به مشاغل بالاتر را از مهم ترین عوامل تسهیل کننده در مسیر مدارس استعداد درخشان و نمونه دولتی و تعریف موجود از مفهوم سرآمدی، نگرش منفی و بی اعتمادی خانواده ها نسبت به عملکرد این مدارس و شدت امتحانات داخلی را مهم ترین عوامل بازدارنده بر می شمارند. مخالفین بر دلایلی مانند ایجاد نظام طبقاتی، خلاقیت کشی، ایجاد حس رقابت گرایی مخرب و موافقین نیز بر دلایلی مانند ارزشمندی پرورش نخبگان، تقاضای جامعه برای آموزش کیفی تر و نیاز کشور به شناسایی این افراد، اشاره داشته اند. نتایج حاصل در بخش کمی پژوهش نیز نشان داد که تفاوت معناداری بین نگرش دانش آموزان، اولیاء و دبیران نسبت به ضرورت تربیتی تفکیک و کارکرد جذب وجود ندارد؛ اما در نگرش آن ها به ضرورت اجتماعی تفکیک، تفاوت معنادار است. نزدیک به 60% دانش آموزان نسبت به مطلوبیت و کفایت آزمون ورودی تردید دارند و تقریباً نزدیک به نیمی از هر سه گروه معتقدند تجدیدنظر اساسی در شیوه ی گزینش دانش آموزان، یک الزام است. تفاوت معناداری بین گروه های ذینفع نسبت به پرورش مؤلفه های سرمایه اجتماعی وجود دارد و تفکیک دانش آموزان تیزهوش و سرآمد از دانش آموزان عادی نتوانسته است موجب افزایش سرمایه اجتماعی دانش آموزان شود.
گفتگو با مدیر مدرسه پیشتازان فرزانه
حوزههای تخصصی:
آشنایی با چند شیوه تدریس زبان
حوزههای تخصصی:
رویکرد آینده پژوهی در سیاست گذاری نظام آموزشی در دوران پسا کرونا
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی از مهمترین ارکان یک جامعه است و سیاست گذاری آموزشی نیز از مهمترین فرآیندهای بنیادی در سیاست گذاری دولت است. نظام آموزشی همانند سازمان های دیگر همواره با چالش های مختلفی در طول زمان روبه-رو می شود که باید با ابزارها و رویکردها وسیاست گذاری های مناسب بتواند از آنان گذر کند. سیاست گذاری مطلوب و کارا سیاستگذاری منوط بر واقعیات و شرایط حاکم بر جامعه است. اما وجود عدم اطمینان در آینده و رخ دادن پیشامد های غیر قابل پیشبینی، پیش روی نظام آموزشی است که یکی از این پیشامد ها همه گیری ویروس کرونا در سراسر دنیا است و بحران های جدیدی را علی الخصوص در حوزه آموزش ایجاد کرده است. درنتیجه نیاز به آینده-پژوهی در فرآیند سیاستگذاری احساس می شود. چرا که آینده پژوهی در آموزش با ابزار های خود امکان این را می دهد که تحولات را پیش بینی کرده و برای مواجهه با آن استراتژی های مختلفی را طراحی و اجرا شود. واکنش ما به آینده و تحولات آن باید فعالانه باشد نه به صورت عکس العمل باشد. در نتیجه به منظور اهمیت رویکرد آینده پژوهی در سیاست گذاری آموزشی در دوران پساکرونا و آمادگی نظام آموزشی برای تحولات آینده، در این پژوهش به معرفی مفاهیم آینده پژوهی، ابزارهای آن و مرور آینده پژوهی و اهمیت آن در فرآیند و نحوه سیاست گذاری آموزشی پرداخته شده است.
پیش بینی شادکامی و خلاقیت بر اساس جو مدرسه با میانجی گری درگیری تحصیلی و شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
155 - 181
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی شادکامی و خلاقیت بر اساس جو مدرسه با میانجی گری درگیری تحصیلی و شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی بود. روش تحقیق همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. از کلیه دانش آموزان دختر 16 تا 18 ساله مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 تعداد 518 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان موردبررسی پرسشنامه های شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموز زو و جی: SECQ (2012)، درگیری تحصیلی ریو (2013)، خلاقیت عابدی (1372)، پرسشنامه جو و هویت مدرسه SCASIM-St، (2017)، شادکامی آکسفورد OHI(1999) را تکمیل کردند. به منظور تجزیه وتحلیل روش های آماری: از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. بر اساس مدل ارائه شده در این مطالعه متغیر شادکامی به اندازه 41%= متغیر خلاقیت به اندازه 42%= تبیین گشت. شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان بیشترین اثر کل (514/0) را بر میزان شادکامی دانش آموزان پس ازآن جو مدرسه (414/0) و سپس درگیری تحصیلی (260/0) بر عهده دارد. شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان بیشترین اثر کل (632/0) را بر میزان خلاقیت دانش آموزان، پس ازآن جو مدرسه (277/0) و سپس درگیری تحصیلی (221/0) بر عهده دارد. با توجه به نتایج این پژوهش، ارتقاء جو مثبت مدارس و شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان به عنوان متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر خلاقیت و شادکامی دانش آموزان در اولویت های آموزش وپرورش قرار گیرد.
کارپوشه الکترونیکی: ابزاری برای بهبود باورهای انگیزشی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر راهبردهای انگیزشی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل دو کلاس از مقطع کارشناسی ارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب گردیدند. تعداد دانشجویان هر کلاس، 18 نفر و کل تعداد نمونه 36 نفر بودند که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در ابتدای ترم از هردو گروه در شرایطی یکسان پیش آزمون به عمل آمد. سپس، گروه آزمایش به مدت یک ترم در معرض سنجش به شیوه کارپوشه الکترونیکی قرار گرفت و در پایان ترم جهت بررسی تغییرات، پس آزمون بر هر دو گروه اجرا گردید. برای تحلیل داده های به دست آمده، از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها نشان داد که باورهای انگیزشی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که کارپوشه الکترونیکی یکی از ابزارهای سنجش و آموزش می باشد که موجب بهبود باورهای انگیزشی دانشجویان می شود.
آسیب شناسی فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگام با تغییرات نظام آموزشی کشورمان در سالیان اخیر، موضوع هدایت تحصیلی نیز دچار تغییراتی شد که برخی چالش ها و آسیب ها را در پی داشته است. در همین راستا، هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی آسیب شناسی فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم استان ایلام در سال تحصیلی 98-1397 بود. با بهره جستن از ابزارهای کیفی و کمی، مطالعه حاضر از نوع روش تلفیقی بود. در بخش کیفی، تحلیل مضمون مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته ای با دانش آموزان، اولیا و مشاوران، تا حصول اشباع نظری تا 27 مصاحبه انجام شد. روش نمونه گیری به کاررفته از نوع هدفمند بوده و یافته ها توسط دیدگاه مشارکت کنندگان اعتباریابی شده اند. تجزیه وتحلیل کدها به 44 کد مفهومی ذیل آسیب شناسی موضوع منجر شد که در هشت مقوله اصلی طبقه بندی شدند: «چالش های بنیادین انتخاب، باورهای خاص اولیا، برگه های نمادین، ملاک عینی انتخاب، بی ملاحظگی و رفع تکلیف، عملکرد مشاور از باور تا ناباوری، نارسایی الکترونیکی و القائات ناهمگون». بخش کمی نیز شامل 400 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه نیز بر اساس یافته های کیفی تدوین و اعتبار آن با تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد، از بین آسیب های هشتگانه مستخرج کیفی، چالش های انتخاب رشته از دیدگاه دانش آموزان مهم ترین آسیب بود. همچنین، نتایج آزمون من- ویتنی برای تعیین ملاک اصلی در کسب رشته، حاکی از این بود که دانش آموزان نمرات کارنامه را اصلی ترین معیار برای کسب رشته دلخواه دانسته اند.
مصاحبه با معاونت پرورشی
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۴
حوزههای تخصصی: